[نوشتهای از شیده لالمی، روزنامهنگار و دبیر گروه اجتماعی روزنامه همشهری، که ۲۸ دیماه درگذشت]
داستان پرچم تا امروز؛
ایران در سه رنگ
ساختمانهای بلند و فرورفته در قلب آسمان رقص پرچمها در باد را پشت نمایی از سیمای یک شهر آشفته پنهان کردهاند. خیلیوقت نیست که تهران پرچمهای بسیار بلندی دارد که زیر همین آسمان خاکستری طوری برافراشته و در اهتزازند که از اینسو و آنسوی شهر دیده میشوند، با همان رنگهای آشنایشان: سبز و سفید و سرخ.
هشتسال پیش بود که یک روز در شورای سوم شهر تهران، طرحی در دستورکار قرار گرفت برای احترام به نماد ملی و این نماد چیزی نبود جز همان پرچم سه رنگ محبوب که آن روزها در آسمان پرغبار تهران با شکلی نهچندان مناسب لابهلای ازدحام و آشفتگیهای یک پایتخت شلوغ از یاد رفته بود. گاه آنچنان غبار گرفته که تشخیص رنگهایش دشوار مینمود و گاه آنچنان در دست باد پریشان و پارهپاره رها شده که هر رهگذری را به فکر میبرد که چرا اینچنین است روزگار پرچمها؟
یکصد و چهارده سال پیش در چنین روزی رنگ پرچم ایران بهطور رسمی طبق متمم قانون اساسی مشروطه تغییر کرد و با سه رنگ سبز و سفید و سرخ تثبیت شد و تا همین امروز هم این سه رنگ با وجود تغییرات سیاسی با تغییراتی در نشان و طراحی نماد پرچم همچنان باقی مانده است، اما پرچم ایران در گذشته طیفی از رنگهای متنوع را به خود دیده است؛ از سیاهِ سیاه تا سفید و قرمز و زرد و بنفش.
... نه اینکه ایران تا پیش از این زمان پرچمی نداشته باشد بلکه بحث درفش و پرچم در ایران آنقدر دیرپاست که رد و نشانی در اسطورههای ایرانی دارد و تاریخپژوهان سابقه نخستین پرچم ایران را تا پرچم کاوه آهنگر - همان پیشبند چرمی او که بر سر چوبی زد و علیه ضحاک قیام کرد - و روایتهای آن در شاهنامه عقب میبرند. پس از آن بود که با فرمان فریدون همان پاره چرم پیشبند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند، دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواندند و بدینسان درفش کاویانی پدید آمد.
به نوشته بیشتر کتابهای تاریخی، درفش کاویانی در زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود و هر پادشاهی که به قدرت میرسید، جواهراتی بر آن میافزود. پس از حمله اعراب به ایران، این درفش به دست آنان افتاد و به نوشته فضلالله حسینی قزوینی در کتاب المعجم: «... سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند.»
پس از ورود اعراب به ایران... تنها ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاهرنگ داشت و بابک سرخرنگ و به همین دلیل هم بود که طرفداران این دو را سیاهجامگان و سرخجامگان میخواندند. از آنجایی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالها هیچ نقش و نگاری از جانداران روی درفشها تصویر نمیشد، اما مجموعهای وسیع از شواهد تاریخی، متون ادبی و باستانشناسی که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کردهاند، نشان میدهد خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقهالبروج از قرن هفتم هجری نقشی نمادین و رایج شد و تا سالها با تغییراتی و افزوده شدن نمادهای دیگری چون شیر در پرچم ایران باقی ماند.
اگرچه طبق برخی از تصاویری که بر اساس مستندات در دورههای مختلف تاریخی شبیهسازی شده، نمادی مثل فروهر در دوران هخامنشیان با سه رنگ سبز و سفید و قرمز رنگآمیزی شده بوده، اما معتبرترین روایتها درباره اینکه پرچم ایران دقیقا از چه زمانی به شکل و شمایل امروزیاش درآمده به دوران قاجار بازمیگردد.
درباره چرایی انتخاب این رنگها اینطور گفته شده که رنگ سبز یکی از رنگهای مورد توجه و محبوب و به کار رفته در پرچمهای کشورهای اسلامی است و به نوعی اکثریت آنها این رنگ را بهعنوان رنگی که میتواند نمادی برای اسلام باشد مورد توجه قرار دادهاند. از رنگ سفید بهعنوان نمادی برای صلح و آشتی یاد میکنند هرچند که در برخی منابع به این موضوع هم اشاره شده که سفید رنگ مورد علاقه زرتشتیان است؛ اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کرده بودند و رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهدا در اسلام، بهویژه امام حسین(ع) و همچنین جانباختگان انقلاب مشروطیت، به ضرورت پاسداشت خون شهیدان، انتخاب شد.
برای ایرانیان در هر کجای دنیا که باشند، پرچم کشورشان با همه تاریخ و پیشینهای که گذرانده همین سه رنگ را به خود میشناسد: سبز و سفید و سرخ. هر چند که ممکن است خیلی از آنها پیشینه و استدلالهای اصلی این انتخاب رنگها را ندانند. از دید بسیاری از آنها سبزی پرچم به معنای آبادانی، سپیدیاش به معنای صلح و دوستی و رنگ قرمز آن نشانی از جنگاوری، شهادت و فدای جان برای وطن است...
متن کامل در روزنامهی شهروند
#شیده_لالمی
#تاریخی
#پرچم
#یاد
@PersianPolitics
داستان پرچم تا امروز؛
ایران در سه رنگ
ساختمانهای بلند و فرورفته در قلب آسمان رقص پرچمها در باد را پشت نمایی از سیمای یک شهر آشفته پنهان کردهاند. خیلیوقت نیست که تهران پرچمهای بسیار بلندی دارد که زیر همین آسمان خاکستری طوری برافراشته و در اهتزازند که از اینسو و آنسوی شهر دیده میشوند، با همان رنگهای آشنایشان: سبز و سفید و سرخ.
هشتسال پیش بود که یک روز در شورای سوم شهر تهران، طرحی در دستورکار قرار گرفت برای احترام به نماد ملی و این نماد چیزی نبود جز همان پرچم سه رنگ محبوب که آن روزها در آسمان پرغبار تهران با شکلی نهچندان مناسب لابهلای ازدحام و آشفتگیهای یک پایتخت شلوغ از یاد رفته بود. گاه آنچنان غبار گرفته که تشخیص رنگهایش دشوار مینمود و گاه آنچنان در دست باد پریشان و پارهپاره رها شده که هر رهگذری را به فکر میبرد که چرا اینچنین است روزگار پرچمها؟
یکصد و چهارده سال پیش در چنین روزی رنگ پرچم ایران بهطور رسمی طبق متمم قانون اساسی مشروطه تغییر کرد و با سه رنگ سبز و سفید و سرخ تثبیت شد و تا همین امروز هم این سه رنگ با وجود تغییرات سیاسی با تغییراتی در نشان و طراحی نماد پرچم همچنان باقی مانده است، اما پرچم ایران در گذشته طیفی از رنگهای متنوع را به خود دیده است؛ از سیاهِ سیاه تا سفید و قرمز و زرد و بنفش.
... نه اینکه ایران تا پیش از این زمان پرچمی نداشته باشد بلکه بحث درفش و پرچم در ایران آنقدر دیرپاست که رد و نشانی در اسطورههای ایرانی دارد و تاریخپژوهان سابقه نخستین پرچم ایران را تا پرچم کاوه آهنگر - همان پیشبند چرمی او که بر سر چوبی زد و علیه ضحاک قیام کرد - و روایتهای آن در شاهنامه عقب میبرند. پس از آن بود که با فرمان فریدون همان پاره چرم پیشبند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش آراستند، دُر و گوهر به آن افزودند، آن را درفش شاهی خواندند و بدینسان درفش کاویانی پدید آمد.
به نوشته بیشتر کتابهای تاریخی، درفش کاویانی در زمان ساسانیان از پوست شیر یا پلنگ ساخته شده بود و هر پادشاهی که به قدرت میرسید، جواهراتی بر آن میافزود. پس از حمله اعراب به ایران، این درفش به دست آنان افتاد و به نوشته فضلالله حسینی قزوینی در کتاب المعجم: «... سپس بفرمود تا آن گوهرها را برداشتند و آن پوست را سوزانیدند.»
پس از ورود اعراب به ایران... تنها ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین دارای پرچم بودند. ابومسلم پرچمی یکسره سیاهرنگ داشت و بابک سرخرنگ و به همین دلیل هم بود که طرفداران این دو را سیاهجامگان و سرخجامگان میخواندند. از آنجایی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالها هیچ نقش و نگاری از جانداران روی درفشها تصویر نمیشد، اما مجموعهای وسیع از شواهد تاریخی، متون ادبی و باستانشناسی که احمد کسروی، مجتبی مینوی و سعید نفیسی گردآوری و بررسی کردهاند، نشان میدهد خورشید در صورت فلکیِ اسد در منطقهالبروج از قرن هفتم هجری نقشی نمادین و رایج شد و تا سالها با تغییراتی و افزوده شدن نمادهای دیگری چون شیر در پرچم ایران باقی ماند.
اگرچه طبق برخی از تصاویری که بر اساس مستندات در دورههای مختلف تاریخی شبیهسازی شده، نمادی مثل فروهر در دوران هخامنشیان با سه رنگ سبز و سفید و قرمز رنگآمیزی شده بوده، اما معتبرترین روایتها درباره اینکه پرچم ایران دقیقا از چه زمانی به شکل و شمایل امروزیاش درآمده به دوران قاجار بازمیگردد.
درباره چرایی انتخاب این رنگها اینطور گفته شده که رنگ سبز یکی از رنگهای مورد توجه و محبوب و به کار رفته در پرچمهای کشورهای اسلامی است و به نوعی اکثریت آنها این رنگ را بهعنوان رنگی که میتواند نمادی برای اسلام باشد مورد توجه قرار دادهاند. از رنگ سفید بهعنوان نمادی برای صلح و آشتی یاد میکنند هرچند که در برخی منابع به این موضوع هم اشاره شده که سفید رنگ مورد علاقه زرتشتیان است؛ اقلیت دینی که هزاران سال در ایران به صلح و صفا زندگی کرده بودند و رنگ سرخ نیز با اشاره به ارزش خون شهدا در اسلام، بهویژه امام حسین(ع) و همچنین جانباختگان انقلاب مشروطیت، به ضرورت پاسداشت خون شهیدان، انتخاب شد.
برای ایرانیان در هر کجای دنیا که باشند، پرچم کشورشان با همه تاریخ و پیشینهای که گذرانده همین سه رنگ را به خود میشناسد: سبز و سفید و سرخ. هر چند که ممکن است خیلی از آنها پیشینه و استدلالهای اصلی این انتخاب رنگها را ندانند. از دید بسیاری از آنها سبزی پرچم به معنای آبادانی، سپیدیاش به معنای صلح و دوستی و رنگ قرمز آن نشانی از جنگاوری، شهادت و فدای جان برای وطن است...
متن کامل در روزنامهی شهروند
#شیده_لالمی
#تاریخی
#پرچم
#یاد
@PersianPolitics