Forwarded From کانال تخصصی "علم رجال"
?صوت

〽️ کارگاه "درآمدی بر آسیب‌شناسی روایات طبی"
? استاد سیدمحمدکاظم #طباطبایی
? ۵ فایل صوتی

? مشهد
? دانشکده طب ایرانی و مکمل


?تاریخ 96.12.10

#⃣ #طب #طبی #روایات_طبی #آسیب_شناسی #طباطبایی

? @Rejal_science
Forwarded From دكتر هادى انصارى
عکسی ماندگار از دانشکده #فقه علامه #مظفر را که خود نشاندهنده این مرکز علمی وهسته جنبش فکری آن هنگام بشمار می آید را در این نوشتار ، تقدیم محققین وپژوهشگران وأساتید ودوستداران مکتب اهل بیت ع نمایم که ضمن پاسداشت از مرحوم علًامه مظفر ، نیز یادی از چهره های برجسته این دانشکده که هرکدام به گونه ای در نیم قرن أخیر ، منشأ برکات ورشحات علمی به جامعه های حوزوی ودانشگاهی وجز اینها بشمار می آیند، باشد.
تصویر زیر موسس (مرحوم علًامه مظفر)، اساتید و طلاب دوره اول و دوم این دانشکده دینی را نشان می دهد که در میان آنان شخصیت های معروفی چون شیخ احمد #وائلی خطیب سرشناس عراق، آیة الله مهدی #آصفی ، علامه شیخ عبدالهادی #فضلی، مرحوم علًامه دکتر سید محمد #بحرالعلوم، آیة الله سید حسین #خرسان، مرحوم سید عبدالهادی #حکیم و حجة الاسلام والمسلمین سید محمدتقی #طباطبایی دیده می شوند.نامبردگان با شماره در عکس مشخًص گردیده اند:

١- آية الله شيخ محمد رضا #مظفًر رييس وموسس دانشكده واستاد فلسفه وأصول فقه
٢- شيخ محمد حسين #صغير دانشجوى دوره اوًل
٣- شيخ عبد المهدى #مُطر ، استاد نحو، وصرف ، وحديث
٤- شيخ محمد كاظم شمشاد #هندى استاد فلسفه كلاسهاى ابتدايی
٥- استاد سخن ووعظ وخطابه ، مرحوم حاج شيخ احمد #وائلى دانشجوى دوره اول
٦- شهيد شيخ عارف #بصرى
٧- سيد أحمد زكى #تُفًاحه ، دانشجوى دوره اول
٨- شيخ عباس #خاقانى ، دانشجوى دوره دوم
٩- عبد الرسول #كرمى ، دانشجوى دوره دوم
١٠- شيخ محمد مهدی #آصفى ، دانشجوى دوره اول
١١- شيخ عبد الحميد #حُرً ، دوره اول
١٢- سيد مصطفى #جمال الدين شاعر مشهور قرن ، دوره اوًل
١٣- شيخ جابر #خاقانى ، دوره دوم
١٤-شيخ محمود #مظفًر ، دوره اوًل
١٥- علامه سيد محمد #بحر العلوم، دوره اوًل
١٦- شيخ نعمت #ساعدى ، دوره اول
١٧- شيخ عبد الهادى #فضلى ، دوره اول
١٨- شيخ محمود كوثرانى ، دوره اول
١٩ - سيد مير حسن #أبو طبيخ ، دوره اول
٢٠- شيخ محمد #خاقانى ، دوره اوًل
٢١- سيد عدنان #بَکاء ، دوره اول
٢٢- سيد على سيد #ناصر سلمان ، دوره اول
٢٣- شيخ يونس #مظفًر، دوره اوًل
٢٤- شيخ محمد #ايروانى ، دوره دوم
٢٥- شيخ احمد #قبيسى ، دوره دوم
٢٦- سيد محمد محمد صادق #صدر ، دوره دوم
٢٧- شيخ عبد الصمد #كرمانى ، دوره دوم
٢٨- شيخ مجيد #صميرى ، دوره دوم
٢٩- سيد جعفر #قزوينى ، دوره دوم
٣٠- شیخ جعفر هادى #حسن ، دوره دوم
٣١- سيد حسين #خرسان ، دوره دوم
٣٢- شيخ محمد #دربندى ، دوره دوم
٣٣- شيخ عبد العالى #مظفًر ، دوره اول
٣٤- شیخ محمد على #ايروانى دوره اوًل
٣٥- شيخ على #فضلى ، دوره دوم
٣٦- سيد عبد الهادى حكيم ، دوره دوم
٣٧- سيد نورى #لُعیبی ، دوره دوم
٣٨- سيد طالب #رُفاعی ، دوره اول
٣٩- سيد محمد تقى #طباطبايي ، دوره اوًل
٤٠- شيخ مهدى #سماوى ، دوره اول
٤١- سيد هاشم سيد #سلمان ، دوره دوم
٤٢- سيد احمد #شوقى أمين ، دوره اوًل


……………………………………
@drhadiansarii
Forwarded From 🔺 علاقمندان علوم انسانی
کارگاه آموزشی

آشنایی با مقاله نویسی در ژورنال های بین المللی مطالعات اسلامی

دکتر محمدعلی طباطبایی(مهرداد)
۲۷ تیر ۹۷
ساختمان اسناد و آرشیو ملی
#مطالعات_اسلامی #طباطبایی
🍀🍀
@ihcsir
Forwarded From عکس نگار
:

انسان‌های یک کتابی خطرناک هستند، چون دچار خریت می‌شوند.
انسان یک کتابی یعنی انسانی که چند کتاب بخواند و دیگر کتابی نخواند یا انسانی که کتاب‌های یک اندیشه را بخواند.

انسان‌های همه کتابی و بی‌کتابی خطرناک نیستند و می‌توان با آن‌ها سخن گفت. در قرآن آمده است؛ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي، شرح صدر یعنی باز بودن و یک کتابی نبودن.


✅ @feghheakbar
Forwarded From 🔺 علاقمندان علوم انسانی
کارگاه آموزشی

آشنایی با مقاله نویسی در ژورنال های بین المللی مطالعات اسلامی

دکتر محمدعلی طباطبایی(مهرداد)
۲۷ تیر ۹۷
ساختمان اسناد و آرشیو ملی
#مطالعات_اسلامی #طباطبایی
🍀🍀
@ihcsir
🎧🎤#صوت
کارگاه "درآمدی بر آسیب‌شناسی روایات طبی"
استاد سیدمحمدکاظم #طباطبایی
۵ فایل صوتی
مشهد
دانشکده طب ایرانی و مکمل
#طب #طبی #روایات_طبی #آسیب_شناسی #طباطبایی
Forwarded From سهند ایرانمهر
و علامه می گوید. دکتر دینانی در این کتاب، از روزی می گوید که هانری کربن، علامه طباطبایی را به تنهایی به منزل خود دعوت کرد:

"من نمی دانم برخورد کربن و همسرش و نحوه پذیرایی آنها یا سخنانی که رد و بدل شد، چگونه بود اما علامه به دفعات از آن جلسه یاد می کرد و تحت تاثیرآن بود. من ندیده بودم ایشان درباره یک زن صحبت کند و از یک خانم تعریف کند ولی بارها از بزرگواری خانم کربن و فرهیختگی او سخن به میان می آورد".
بی تردید این تابوی سخن نگفتن از یک زن و تعریف از او که حتا علامه طباطبایی با آن دید باز عرفانی واشراقی از ان احتراز داشته، سنت علما و حوزه هاست و تنها زمانی توسط علامه شکسته شده که وی برخلاف آن پیش فرض های معمول از نزدیک دیده است که زن برخلاف آن تفسیر و تعبیر ضیق فقهی، هم می تواند فرهیخته باشد و هم موانست و مجالست با اهل علم داشته باشد و هم چنان نفوذ خالی از شائبه ابتذال و وسوسه ای که عالمی چون او را تا مدتها به تحسین در جلوت و خلوت وادارد. بنابراین می توان گفت که حظ وافر در رابطه کربن و طباطبایی یک طرفه نبوده و علامه نیز بهره و فتح باب آفاقی فکری خود را نیز داشته است.
نکته مهم تر در این دیدارها آن بوده که به جز مباحث سنگین و خاص فلسفی و کلامی، علامه طباطبایی به شدت جویای درک خصایص و عادات فردی و اجتماعی شخصیت هانری کربن به عناون یک غربی بوده است و "غرب" و "زندگی و فکر غربی" چون امروز کراهت شدیده نداشته است. دینانی در این مورد می گوید:
"کربن اشراقی و معنوی بود اما به شکل تیپیکال غربی بود بود و کاراکتر غربی داشت. می دانستم سوال خصوصی از یک غربی زشت است اما گاهی این کار را میکردم و وقتی سوالی می پرسیدم، علامه گوشش را تیز میکرد تا ببیند من چه سوالی میکنم و پرفسور کربن چه جوابی می دهد!".

اینگونه ارتباطات و تاثیر آن بر علامه طباطبایی آنقدر مثبت بوده است که هنوز، طیف آزاد اندیشی از علما مفتخر به این رابطه و متنعم از بهره های مکتوب این رابطه اند و طیف دیگر هم اگرچه جوهره اصلی بروز چنین برکاتی را درک نمی کنند اما دست کم در مقام تفاخر، روزی خور آنند و از حقانیت شیعه و اشراف علامه و نیز نقش کربن در گسترش شیعه و معرفی آن در محافل علمی سخن می گویند، با این حال همزمان با وقوع انقلاب 57، بخش سنتی حوزه خیلی زود نگران این رابطه شد و دینانی در این کتاب شرح میدهد که چگونه از او خواستند علامه طباطبابی را از ادامه آن منع کند.

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی آن فشارها و نیز لحظه ای که پیام تلخ قشریون و دلواپسان نفوذ غرب را به علامه طباطبایی داد، اینگونه توصیف می کند:

"به من گفتند، بعضی دوستان جلسات شما اینطور و آنطورند و هانری کربن را هم نمی دانیم کیست؟! تشکیل این جلسات از اول هم درست نبود و ما تا حالا تحمل کردیم ولی الان که چیزی به انقلاب نمانده صلاح نیست این جلسات ادامه پیدا کند و شما این را به ایشان منتقل کنید...هروقت یاد ان صحنه می افتم گریه ام می گیرد . وقتی به علامه گفتم، ایشان یک دفعه حالش بد شد و رعشه ای که معمولا در درست داشت شدت گرفت. لب هایش می لرزید و صورتش قرمز شد. 5 دقیقه ای سکوت کرد و چند بار گفت: عجب عجب عجب! و بعد از کمی تامل گفت:" من شخصی هستم که گوشه ای نشسته ام و چیز می نویسم تنها راه من به جهان و تفکر جهانی و اینکه چه میگذرد این جلسات است، این راهم نمی توانند به من ببینند؟".

#متن #طباطبایی #کربن #سالگرد_درگذشت
telegram.me/sahandiranmehr
Forwarded From سهند ایرانمهر
و علامه می گوید. دکتر دینانی در این کتاب، از روزی می گوید که هانری کربن، علامه طباطبایی را به تنهایی به منزل خود دعوت کرد:

"من نمی دانم برخورد کربن و همسرش و نحوه پذیرایی آنها یا سخنانی که رد و بدل شد، چگونه بود اما علامه به دفعات از آن جلسه یاد می کرد و تحت تاثیرآن بود. من ندیده بودم ایشان درباره یک زن صحبت کند و از یک خانم تعریف کند ولی بارها از بزرگواری خانم کربن و فرهیختگی او سخن به میان می آورد".
بی تردید این تابوی سخن نگفتن از یک زن و تعریف از او که حتا علامه طباطبایی با آن دید باز عرفانی واشراقی از ان احتراز داشته، سنت علما و حوزه هاست و تنها زمانی توسط علامه شکسته شده که وی برخلاف آن پیش فرض های معمول از نزدیک دیده است که زن برخلاف آن تفسیر و تعبیر ضیق فقهی، هم می تواند فرهیخته باشد و هم موانست و مجالست با اهل علم داشته باشد و هم چنان نفوذ خالی از شائبه ابتذال و وسوسه ای که عالمی چون او را تا مدتها به تحسین در جلوت و خلوت وادارد. بنابراین می توان گفت که حظ وافر در رابطه کربن و طباطبایی یک طرفه نبوده و علامه نیز بهره و فتح باب آفاقی فکری خود را نیز داشته است.
نکته مهم تر در این دیدارها آن بوده که به جز مباحث سنگین و خاص فلسفی و کلامی، علامه طباطبایی به شدت جویای درک خصایص و عادات فردی و اجتماعی شخصیت هانری کربن به عناون یک غربی بوده است و "غرب" و "زندگی و فکر غربی" چون امروز کراهت شدیده نداشته است. دینانی در این مورد می گوید:
"کربن اشراقی و معنوی بود اما به شکل تیپیکال غربی بود بود و کاراکتر غربی داشت. می دانستم سوال خصوصی از یک غربی زشت است اما گاهی این کار را میکردم و وقتی سوالی می پرسیدم، علامه گوشش را تیز میکرد تا ببیند من چه سوالی میکنم و پرفسور کربن چه جوابی می دهد!".

اینگونه ارتباطات و تاثیر آن بر علامه طباطبایی آنقدر مثبت بوده است که هنوز، طیف آزاد اندیشی از علما مفتخر به این رابطه و متنعم از بهره های مکتوب این رابطه اند و طیف دیگر هم اگرچه جوهره اصلی بروز چنین برکاتی را درک نمی کنند اما دست کم در مقام تفاخر، روزی خور آنند و از حقانیت شیعه و اشراف علامه و نیز نقش کربن در گسترش شیعه و معرفی آن در محافل علمی سخن می گویند، با این حال همزمان با وقوع انقلاب ۵۷، بخش سنتی حوزه خیلی زود نگران این رابطه شد و دینانی در این کتاب شرح میدهد که چگونه از او خواستند علامه طباطبابی را از ادامه آن منع کند.

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی آن فشارها و نیز لحظه ای که پیام تلخ قشریون و دلواپسان نفوذ غرب را به علامه طباطبایی داد، اینگونه توصیف می کند:

"به من گفتند، بعضی دوستان جلسات شما اینطور و آنطورند و هانری کربن را هم نمی دانیم کیست؟! تشکیل این جلسات از اول هم درست نبود و ما تا حالا تحمل کردیم ولی الان که چیزی به انقلاب نمانده صلاح نیست این جلسات ادامه پیدا کند و شما این را به ایشان منتقل کنید...هروقت یاد ان صحنه می‌افتم گریه‌ام می‌گیرد . وقتی به علامه گفتم، ایشان یک دفعه حالش بد شد و رعشه‌ای که معمولا در درست داشت شدت گرفت. لب هایش می‌لرزید و صورتش قرمز شد. ۵ دقیقه ای سکوت کرد و چند بار گفت: عجب عجب عجب! و بعد از کمی تامل گفت:" من شخصی هستم که گوشه ای نشسته‌ام و چیز می‌نویسم تنها راه من به جهان و تفکر جهانی و اینکه چه می‌گذرد این جلسات است، این راهم نمی‌توانند به من ببینند؟".

#طباطبایی #سالگرد_درگذشت
telegram.me/sahandiranmehr
Forwarded From دستنويس
☘️آيت اللَّه حاج سيد #عبد #العزيز #طباطبائى يزدى قدس سره (م 1416 ق)

🌷هفتم رمضان مصادف با سالگرد درگذست استاد فقید آیت الله سید #عبد #العزیز #طباطبایی است. بدین مناسبت یادداشتی که در ایام درگذشت ایشان در وفیات المعاصرین مرقوم گردیده در اینجا درج می گردد. یادش گرامی و روانش غریق رحمت ایزدی باد.

✅ نگارنده در سالهاى آخر عمر آن استاد بى بديل توفيق ارتباط و آشنايى با آن سرور را
داشتم. آغاز آشنايى حقير چنان بود كه اینجانب فهرست مختصرى از نسخ خطى مدرسه نمازى خوى تهيه کرده و به صورت نامه ای به مجله تراثنا ارسال نموده بود.

حضرت استاد - که با مجله تراثنا مرتبط بوده - با مشاهده آن نامه با گرفتن آدرس پشت نامه، لطف فرموده سراغ منزل حقير را گرفته بودند. در بعد از ظهرى كه حقیر تنها در خانه استيجارى نشسته بودم، زنگ در بصدا در آمد، وقتى در را باز كردم روحانی موقری دم در بود ایشان اطلاع دادند كه استاد سید عبد العزیز طباطبایی قصد دیدن شما را دارند.

حقير تا آن زمان استاد را نديده بودم و فقط از طريق مقالاتشان در مجله تراثنا با نامشان آشنا بودم، متوجه شدم که حضرت استاد در پشت سر، این روحانی محترم تشریف دارند. بعد از چند لحظه حضرت استاد به منزل تشريف آوردند. استاد بلافاصله با كمال بزرگوارى فهرست تهیه شده را جويا شدند و وقتی در آن نظر كردند، آدرس منزلشان را به بنده دادند كه به خدمتشان شرفياب شوم و فهرست را تكميل و آماده چاپ كنم. از آن زمان آشنايى ما با استاد آغاز شد و هر چه بيشتر به استاد انس مى‏گرفتيم عظمت روحى ایشان برايمان بيشتر آشکار مى ‏شد.
بعد از آن حضرت استاد برای تشویق این حقیر و براى بررسى نسخه‏ هاى خطى مدرسه نمازى و تکیمل فهرست آن در دهه دوم محرم 1413 ق به شهر خوى تشريف آوردند.
كيفيت این سفر چنان بود كه:
بنده طبق معمول در ایام تعطیلات حوزه به شهر خوی می رفتم و معمولا به جهت مطالعه نسخ خطی مدرشه نمازی، به صورت شبانه روزی در مدرسه می ماندم. در آن ایام هم طبق معمول در طبقه پنجم ساختمان مدرسه مشغول بررسى نسخ خطى بودم كه زنگ در به صدا در آمد و بلافاصله خادم مدرسه آقا میرزا ولی گفتند با صدای بلند گفتند که آقای صدرایی مهمان دارید. بنده بلافاصله از طبقه پنجم داستم به طبقه پائين می رفتم که در راه پله ‏هاى طبقه سوم با چهره خندان استاد روبرو شدم و ايشان در حال خستگی ناشی از مسافرد در حال بالا آمدن از پله ها بودند و نفس نفس مى‏ زدند. بالاخره با زحمت حضرت استاد به طبقه پنجم رسیدند و بلافاصله به مخزن نسخ خطى وارد شدند.
اصرار ما براى استراحت ايشان فايده ‏اى نداشت و استاد از همان لحظه شروع به ملاحظه نسخ نمودند و در مدت سه روز اقامت شان در شهر خوی تمام هشتصد نسخه كتابخانه مذكور را از نظر گذراندند و يادداشتهاى سودمندى برداشتند كه در كتابشان ثمرات الاسفار ايشان مسطور است.
محل اقامت ایشان در طى اين سه روز يكى از حجرات طبقه پنجم مدرسه نمازی بود و شب سوم را در منزل پدر زن مرحوم حقير واقع در محله قاضى گذراندند حقيقتاً آن شبها از شبهاى به ياد ماندنى عمر حقير مى‏باشند.
در طی آن سه روز حضرت استاد با علماى خوى از جمله امام جمعه محترم حضرت آيت اللَّه محمد صادق نجفى و حجت الاسلام و المسلمين شيخ جليل هنرور و امام جمعه اروميه حجت الاسلام و المسلمين حسنى ملاقات داشتند و از مسجد جامع اروميه ديدن نمودند.

☘️سفر ديگر حقير با استاد براى ملاحظه نسخه‏ هاى خطى مدرسه صدر بابل صورت گرفت در اين سفر كه به مدت سه روز به طول انجاميد اقامت استاد در يكى از حجرات مدرسه مذكور بود و باز تمامى نسخه‏ های خطی مدرسه مذکور را ملاحظه نمودند و يادداشتهايى مرقوم نمودند كه در كتاب مذكور درج شده است. در اين مدت با علماى بابل از جمله امام جمعه وقت شيخ هادى روحانى و بانى مدرسه فيضيه آيت اللَّه فاضل و امام جمعه بندرگز آيت اللَّه محمدى ديدار داشتند.

☘️در قم نيز معمولا هر ماه يك يا دو بار به محضرشان مى‏ رسيديم. محضر ايشان همیشه محضر افاده و استفاده بود و سيره مستمره ايشان اين بود كه هميشه سعى داشت خدمتى به ديگران انجام دهد و در اين مورد خاطراتى از ايشان موجود است كه در حد خوارق عادت است. همچنين ايشان فردى خوش خلق بودند و به همين دليل هر كس يك بار خدمتش مى‏رسيد ديگر محضرش را ترك نمى‏گفت.

✅ استاد عاقبت در ۷ رمضان 1416 در اثر عارضه قلبى دار فانى را وداع و در جوار بارگاه مطهر حضرت معصومه (ع) در شهر مقدس قم، مدفون گرديد.

🌷براى شرح حالش بنگريد: الغدير فى التراث الاسلامى، تالیف حضرت استاد که در آخر آن زندگی خودشت شان را درج نمودت اند؛ مجله وقف ميراث جاويدان ش 10 (1375 ش)، مقاله «خزان در گلشن تحقيق»؛ گنجينه دانشمندان، شريف رازى، جلد نهم؛ گنج پنهان ويژه نامه اربعين فوت علامه سيد عبد العزيز طباطبائى؛ مجله آئينه پژوهش ش 36 (بهمن - اسفند 1374) ص 108-107. (علی صدرایی خویی)


@D_sadraiy
نرم‌افزار مجموعه کتب علامه_طباطبایی

#نرم_افزار
#طباطبایی