📃 اﺻﻼح ﺣﻘﻮق اﺳﻼﻣﯽ در ﭘﺮﺗﻮ ﻧﻈﺮﯾﮥ نسخ ﻣﻌﮑﻮس
مروری بر کتاب #عبدالله_محمد_نعیم
✍ نوشتۀ #ریحانه_علیرضایی
🔷 عبداللّه نعیم در فصول هفتگانۀ کتاب ابتدا چالشها و تناقضهای شریعت (حقوق اسلامی سنتی یا فقه سنتی) را با حقوق مدرن در زمینههای حقوق اساسی، حقوق بشر، حقوق کیفری و حقوق بینالملل مطرح میکند و سپس به این نتیجه میرسد که با روش اصلاحی استادش، محمود محمد طه، سازگاری حقوق اسلامی با جوهر حقوق مدرن امکانپذیر خواهد بود.
🔷 به باور نعیم، بیان صریح آیات قرآن نشان میدهد که شریعت تنها بر اساس فهم بشری از وحی الهی محقق میشود و فهم بشری نیز جز در قالب شرایط تاریخی و تجربههای علمی بشر نمیتواند تحقق یابد. در نتیجه، فهم مسلمانان از منابع الهی با تغییر زمان و مکان ضرورتاً تغییر میکند.
🔷 نعیم معتقد است جنبشهای اسلامی معاصر، بهرغم تفاوت و گوناگونیشان، همگی نسبت به انحراف مسلمانان از عقاید اسلامی و اجرای احکام هشدار میدهند و راهحل اصلی را در بازگشت به اسلام و اجرای شریعت در جامعه به عنوان حقوق عمومی میدانند.
🔷 از منظر نعیم، هدف اصلی قرآن تنظیم ارتباط انسان با خدا و نحوۀ ارتباط او با دیگران است؛ بنابراین، قرآن کتابی حقوقی نیست و خودش نیز خود را این طور معرفی نمیکند.
🔷 نعیم بر مبنای نظر طه به نظریهٔ نسخ معکوس اشاره میکند. طبق این نظریه، میتوان برعکس نظر مشهور فقها که معتقدند با نزول آیات جدید آیات قدیم نسخ میشوند با استفاده از آیات مکی، که قدیمتر ولی دربارهٔ مفاهیم کلیترند، مبنای جدیدی برای حقوق اسلامی پیریزی کرد.
🔷 میتوان دیدگاه نعیم در این کتاب را به این صورت جمعبندی کرد که تنها راه برای تحقق اصلاحات لازم و ضروری در همۀ ابعاد حقوقی این است که زیربنای حقوق اسلامی جدید تغییر کند. باید نصوص قرآن و سنت دورۀ مدینه را، که پایههای شریعت را شکل داده، رها کنیم و به اجرای آیات یا روایاتی بپردازیم که مربوط به دوران پیش از هجرتاند چرا که نصوص و آیات بعد از هجرت هدف مرحلهای و انتقالی داشتهاند اما نصوص دوران مکی اصولی اساسی و پایدار را مطرح کردهاند که هرچند در گذشته قابل اجرا نبودند، ولی اکنون تنها راه اصلاح حقوق اسلامی به شمار میآیند.
🌐 دریافت نسخه پیدیاف مقاله
مروری بر کتاب #عبدالله_محمد_نعیم
✍ نوشتۀ #ریحانه_علیرضایی
🔷 عبداللّه نعیم در فصول هفتگانۀ کتاب ابتدا چالشها و تناقضهای شریعت (حقوق اسلامی سنتی یا فقه سنتی) را با حقوق مدرن در زمینههای حقوق اساسی، حقوق بشر، حقوق کیفری و حقوق بینالملل مطرح میکند و سپس به این نتیجه میرسد که با روش اصلاحی استادش، محمود محمد طه، سازگاری حقوق اسلامی با جوهر حقوق مدرن امکانپذیر خواهد بود.
🔷 به باور نعیم، بیان صریح آیات قرآن نشان میدهد که شریعت تنها بر اساس فهم بشری از وحی الهی محقق میشود و فهم بشری نیز جز در قالب شرایط تاریخی و تجربههای علمی بشر نمیتواند تحقق یابد. در نتیجه، فهم مسلمانان از منابع الهی با تغییر زمان و مکان ضرورتاً تغییر میکند.
🔷 نعیم معتقد است جنبشهای اسلامی معاصر، بهرغم تفاوت و گوناگونیشان، همگی نسبت به انحراف مسلمانان از عقاید اسلامی و اجرای احکام هشدار میدهند و راهحل اصلی را در بازگشت به اسلام و اجرای شریعت در جامعه به عنوان حقوق عمومی میدانند.
🔷 از منظر نعیم، هدف اصلی قرآن تنظیم ارتباط انسان با خدا و نحوۀ ارتباط او با دیگران است؛ بنابراین، قرآن کتابی حقوقی نیست و خودش نیز خود را این طور معرفی نمیکند.
🔷 نعیم بر مبنای نظر طه به نظریهٔ نسخ معکوس اشاره میکند. طبق این نظریه، میتوان برعکس نظر مشهور فقها که معتقدند با نزول آیات جدید آیات قدیم نسخ میشوند با استفاده از آیات مکی، که قدیمتر ولی دربارهٔ مفاهیم کلیترند، مبنای جدیدی برای حقوق اسلامی پیریزی کرد.
🔷 میتوان دیدگاه نعیم در این کتاب را به این صورت جمعبندی کرد که تنها راه برای تحقق اصلاحات لازم و ضروری در همۀ ابعاد حقوقی این است که زیربنای حقوق اسلامی جدید تغییر کند. باید نصوص قرآن و سنت دورۀ مدینه را، که پایههای شریعت را شکل داده، رها کنیم و به اجرای آیات یا روایاتی بپردازیم که مربوط به دوران پیش از هجرتاند چرا که نصوص و آیات بعد از هجرت هدف مرحلهای و انتقالی داشتهاند اما نصوص دوران مکی اصولی اساسی و پایدار را مطرح کردهاند که هرچند در گذشته قابل اجرا نبودند، ولی اکنون تنها راه اصلاح حقوق اسلامی به شمار میآیند.
🌐 دریافت نسخه پیدیاف مقاله