〰🍃🌺
@shaaeraanehaa
✍️ هر زمان که سخن از زبان فارسی به میان می آید ، با برخی موضع گیری های تند و افراطی علیه موارد و عناصر موجود از زبان عربی در زبان فارسی مواجه می شویم که یک سره قلم رد و پرهیز بر آن می کشند و چنان می نمایانند که گویا این عناصر عربی ، زبان فارسی را متوقف ، راکد و یا آن را محدود ساخته است .
اما مرحوم علامه ی دهخدا ، صاحب جامع ترین و بزرگ ترین لغتنامه ی فارسیِ موجود ، در این باره نظر دیگری دارد . ایشان در مقاله ای که تحت عنوان « لغتنامه » در کتاب مقدمه ی لغتنامه ی دهخدا به چاپ رسیده است ، و در بخش « تصرف ایرانیان در زبان عربی " از بند 8 به بعد توضیحاتی ارائه می کنند که بسیار جالب و خواندنی و موضوع بحث ماست و بدین شرح است :
🔸تصرف ایرانیان در زبان عربی
🔹علامه ی دهخدا
۸ - ما به وزن صیغ عربی از لغات فارسی چیزها ساخته و بکار برده ایم ، و گاه عرب قدیم و معاصر را نیز باستعمال ان واداشته ایم ؛ مثل : نزاکت از نازکی و فلاکت و مفلول و مفالیله از کلمهٔ فلات زده.
9 - با افزودن «با» ی فارسی در اول مصادر عربی صفت ساخته ایم : با عظمت (ءظیم) با دیانت (متدین)، با شهامت (شهم)، با مسرت (مسرور) ، با فضيلت (فاضل)، با شجاعت (شجاع ) ، بارأفت (رؤف) ، با صلابت (صلب) .
۱۰ - با در آوردن حرف سلب و نفی بر سر کلمات عرب صفت میسازیم : نا تمام ، نا بالغ ، نامفهوم ، ناخلف ، بی حمایت ٬ بی عاطفه .
۱۱ - جمع های عربی را بار دیگر جمع بسته ایم : اخلاطها جمع اخلاط ، کتبها جمع کتب "
زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون
منوچهری
۱۲ - از مصادر عربی مصدر مرکب فارسی میسازیم : رقصیدن، بلعیدن ، طلبیدن . و همین کار را هم با ترکی میکنیم : قاپیدن، چاپیدن، چپاندن .
13 - از یک لغت عربی در فارسی ده ها مرکب ساخته ایم : حسابدار ٬ حسابداری ٬ خوش حساب، خوش حسابی ، بدحساب ، بدحسابی، حساب کشیدن، حساب پس دادن، حساب کردن، بی حساب، حساب و کتاب، حسابی، حساب بردن از ، حساب داشتن با ، حساب ساز، حساب سازی. و نیز : بی عیب، بی عیبی ، عیب جستن ، عیب جوئی ، عیب جوئی کردن ، عیب جوینده ، عیب جوی ، عیب جویندگی ، عیب گیر ، عیب گیرنده، عیب گیری ، عیب گرفتن ، عیب کردن عیب داشتن ، عیب دار ٬ عیب داری ، عیب پوش ، عیب پوشی ، عیب پوشنده، عیب پوشندگی ، عیب ناک ، عیب ناکی ، عیب گو، عیب گوئی .
14- یائی درآخر اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبهه و صیغهٔ مبالغهٔ عربی در می آوریم و از آن حاصل مصدر میسازیم : قادری ، حاکمی ، شاعری ، مشهوری ، مستحکمی، شریفی، بخیلی ، علیمی ، شیادی ٬ رقاصی ، جباری ".
15 - باافزودن " یا " بر صیغهٔ مبالغه ، از آن علاوه بر معنی حاصل مصدر، شغل و مکان و محل ، اراده کنیم : بقالی ، نساجی ، قنادی ، نجاری .
۱6 - با افزودن یای نسبت به مصادر عربی ، صفت میسازیم : فراری بمعنی گریزان .
۱۷ - از مصدر، اسم فاعل و اسم مفعول عربی با افعال معین ترکیب میکنیم و مصدر مرکب میسازیم: صیحه کشیدن ، تغییر دادن ، جمع شدن ، جمع آمدن، معجز کردن ، مسهل خوردن ، منفعل شدن ، محترم شمردن ، مجبور شدن، مجبور کردن ، مجبور بودن ، مجبور آمدن ، مجبور گردیدن ، خود را مجبور نمودن.
18 - از ترکیب کلمات عربی با فارسی ، لغات مرکب میسازیم : سر صف ، نایب سرهنگ ، جمع آوری، صف آرائی .
۱۹ - معانی کلمات عربی را عوض میکنیم : رعنا ، اعزام
تفصیل لغتنامه :
الف ) زبان ما مرکب از دو زبان عمدهٔ فارسی و عربی است و هریک ازین دو زبان لغات بسیط و مرکب بسیار دارد و از ترکیب این دو هم مرکبات فراوان بوجود آمده است.
ب ) زبان فارسی در مرکبات ، و زبان عربی در مشتقات ، در میان زبانهای دنیا کم نظیرند و از ترکیب این دو زبان ، فارسی ، سعتی بی نظیر یافته است .
ج ) بدین زبان مرکب، نزدیک چهارده قرن در نیمی از دنیای مکشوف مردم فکر کرده حوائج خودرا بیان نموده و چیز نوشته اند.
#علامه_دهخدا
#نقد_ادبی
منبع : مقدمۀ لغتنامۀ دهخدا | به قلم : گروهی از نویسندگان | موسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران | چاپ اول 1373 | صفحه 302-301 /
C+👇 کانال شاعرانه ها 👇
📚🌹@ shaaeraanehaa
〰🍃🌺
@shaaeraanehaa
✍️ هر زمان که سخن از زبان فارسی به میان می آید ، با برخی موضع گیری های تند و افراطی علیه موارد و عناصر موجود از زبان عربی در زبان فارسی مواجه می شویم که یک سره قلم رد و پرهیز بر آن می کشند و چنان می نمایانند که گویا این عناصر عربی ، زبان فارسی را متوقف ، راکد و یا آن را محدود ساخته است .
اما مرحوم علامه ی دهخدا ، صاحب جامع ترین و بزرگ ترین لغتنامه ی فارسیِ موجود ، در این باره نظر دیگری دارد . ایشان در مقاله ای که تحت عنوان « لغتنامه » در کتاب مقدمه ی لغتنامه ی دهخدا به چاپ رسیده است ، و در بخش « تصرف ایرانیان در زبان عربی " از بند 8 به بعد توضیحاتی ارائه می کنند که بسیار جالب و خواندنی و موضوع بحث ماست و بدین شرح است :
🔸تصرف ایرانیان در زبان عربی
🔹علامه ی دهخدا
۸ - ما به وزن صیغ عربی از لغات فارسی چیزها ساخته و بکار برده ایم ، و گاه عرب قدیم و معاصر را نیز باستعمال ان واداشته ایم ؛ مثل : نزاکت از نازکی و فلاکت و مفلول و مفالیله از کلمهٔ فلات زده.
9 - با افزودن «با» ی فارسی در اول مصادر عربی صفت ساخته ایم : با عظمت (ءظیم) با دیانت (متدین)، با شهامت (شهم)، با مسرت (مسرور) ، با فضيلت (فاضل)، با شجاعت (شجاع ) ، بارأفت (رؤف) ، با صلابت (صلب) .
۱۰ - با در آوردن حرف سلب و نفی بر سر کلمات عرب صفت میسازیم : نا تمام ، نا بالغ ، نامفهوم ، ناخلف ، بی حمایت ٬ بی عاطفه .
۱۱ - جمع های عربی را بار دیگر جمع بسته ایم : اخلاطها جمع اخلاط ، کتبها جمع کتب "
زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون
منوچهری
۱۲ - از مصادر عربی مصدر مرکب فارسی میسازیم : رقصیدن، بلعیدن ، طلبیدن . و همین کار را هم با ترکی میکنیم : قاپیدن، چاپیدن، چپاندن .
13 - از یک لغت عربی در فارسی ده ها مرکب ساخته ایم : حسابدار ٬ حسابداری ٬ خوش حساب، خوش حسابی ، بدحساب ، بدحسابی، حساب کشیدن، حساب پس دادن، حساب کردن، بی حساب، حساب و کتاب، حسابی، حساب بردن از ، حساب داشتن با ، حساب ساز، حساب سازی. و نیز : بی عیب، بی عیبی ، عیب جستن ، عیب جوئی ، عیب جوئی کردن ، عیب جوینده ، عیب جوی ، عیب جویندگی ، عیب گیر ، عیب گیرنده، عیب گیری ، عیب گرفتن ، عیب کردن عیب داشتن ، عیب دار ٬ عیب داری ، عیب پوش ، عیب پوشی ، عیب پوشنده، عیب پوشندگی ، عیب ناک ، عیب ناکی ، عیب گو، عیب گوئی .
14- یائی درآخر اسم فاعل، اسم مفعول، صفت مشبهه و صیغهٔ مبالغهٔ عربی در می آوریم و از آن حاصل مصدر میسازیم : قادری ، حاکمی ، شاعری ، مشهوری ، مستحکمی، شریفی، بخیلی ، علیمی ، شیادی ٬ رقاصی ، جباری ".
15 - باافزودن " یا " بر صیغهٔ مبالغه ، از آن علاوه بر معنی حاصل مصدر، شغل و مکان و محل ، اراده کنیم : بقالی ، نساجی ، قنادی ، نجاری .
۱6 - با افزودن یای نسبت به مصادر عربی ، صفت میسازیم : فراری بمعنی گریزان .
۱۷ - از مصدر، اسم فاعل و اسم مفعول عربی با افعال معین ترکیب میکنیم و مصدر مرکب میسازیم: صیحه کشیدن ، تغییر دادن ، جمع شدن ، جمع آمدن، معجز کردن ، مسهل خوردن ، منفعل شدن ، محترم شمردن ، مجبور شدن، مجبور کردن ، مجبور بودن ، مجبور آمدن ، مجبور گردیدن ، خود را مجبور نمودن.
18 - از ترکیب کلمات عربی با فارسی ، لغات مرکب میسازیم : سر صف ، نایب سرهنگ ، جمع آوری، صف آرائی .
۱۹ - معانی کلمات عربی را عوض میکنیم : رعنا ، اعزام
تفصیل لغتنامه :
الف ) زبان ما مرکب از دو زبان عمدهٔ فارسی و عربی است و هریک ازین دو زبان لغات بسیط و مرکب بسیار دارد و از ترکیب این دو هم مرکبات فراوان بوجود آمده است.
ب ) زبان فارسی در مرکبات ، و زبان عربی در مشتقات ، در میان زبانهای دنیا کم نظیرند و از ترکیب این دو زبان ، فارسی ، سعتی بی نظیر یافته است .
ج ) بدین زبان مرکب، نزدیک چهارده قرن در نیمی از دنیای مکشوف مردم فکر کرده حوائج خودرا بیان نموده و چیز نوشته اند.
#علامه_دهخدا
#نقد_ادبی
منبع : مقدمۀ لغتنامۀ دهخدا | به قلم : گروهی از نویسندگان | موسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران | چاپ اول 1373 | صفحه 302-301 /
C+👇 کانال شاعرانه ها 👇
📚🌹@ shaaeraanehaa
〰🍃🌺