شعری که شیخ بهائی رحمة الله علیه برای کفش کن حرم علوی علیه آلاف التّحیّة والثّناء سروده است.
شیخ بهائی درکتاب الکشکول ،جلد اوّل ،صفحه ۱۳۵،موسسة الاعلمی می نویسند :
قدصَمّم العزیمة کاتبُ هذالاحرُف محمّد المُشتَهر ببهاء الدّین العامِلی اَن یبنیَ مکاناً فی النّجفِ الاشرف لِمُحافظة نِعال زُوّار ذلک الحرم الاقدس وان یکتبَ علی ذلک المکان هذین البیتینِ اللّذینِ سنحا بالخاطرِ الفاتر وهما:
هذا الافقُ المبینُ قدلاحَ لدَیک
فاسجُد مُتَذَلِّلاً وعَفِّر خَدَّیک
ذا طورُ سینینَ فاغضُضِ الطَّرفَ بِهِ
هذا حرَمُ العِزَّ ةِ فَاخلَع نَعلَیک
ماحصل معنی چنین است که شیخ می فرمایند :عزمم براین استوارشد که درحرم علوی جایی برای محافظتِ کفش زوّار بسازم وبرآن مکان این دوبیت را که ازخاطر فاتر تراوش نموده بنگارم :
این افق روشن است که پیش تو آشکارگردیده است .ذلیلانه برخاک بیفت ورخسارت رابرخاک بمال .
این طور سَیناء است دراین سرزمین چشمانت را ببند .این حرم عزّت است کفشهایت را دراین حرم ازپای درآر .
نظیر این اشعار شعری است منسوب به ناصرالدّین شاه که درباب حرم قدس رضوی علیه آلاف التّحیّة والثّناء سروده وآن شعر چنین است :
درطوس جمال کبریا می بینم
بی پرده تجلّی خدا می بینم
درکفش کن حریم پورِ موسی
موسی کلیم باعصا می بینم
#علویّ #رضویّ 🌾🍃🍃@madihehvamarsiah