✳️ علی اصغر امیرانی در مجله خواندنی ها : در ایران هر که نادان تر و دیوانه تر متنفذتر و با عنوان تر/ در ایران مردم فقط در لای کتاب ها در برابر قانون متساوی هستند/ مادام که عدالت اجتماعی نیست این گونه است!



#روزشمار

#5_تیر_1341

✅ تعصب و لجاجت در این کار جنایت در حق چند نسل این مملکت است!

« #علی_اصغر_امیرانی » در ستون « بدون روتوش» شماره امروز #خواندنی_ها نوشت : تعصب و لجاجت در این کار جنایت در حق چند نسل این مملکت است!

«علی اصغر امیرانی» در ستون « بدون روتوش» شماره امروز خواندنی ها نوشت : به مناسبت انتشار برنامه جدید تحصیلی، این مسئله مهم و اساسی که بیست سال است به تعداد سال ها به علاوه تعداد کابینه ها موضوع روز بوده، بار دیگر این روزها موضوع روز شده است.

نخستین شرط صلاحیت برای بحث در این مورد هم مانند سایر موارد احتراز از هر گونه حب و بغض وغرض و دوری از عناد و لجاج می باشد . این کار کار سیاسی و اقتصادی نیست. تعصب و لجاجت در آن در حکم جنایت است، آن هم جنایت نسبت به چندین نسل یک مملکت.

✅ اجتماع ما با تعلیمات مدارس و شاگردان آن ها مطابقت نمی کند!

بزرگترین ایرادی که به برنامه فعلی و گذشته مدارس ما می گیرند این است که در این برنامه ها به احتیاجات کشور و استعداد شاگرد توجهی نشده و مدارس ما، به جای مرد اجتماع کارمند برای دولت و پشت میز نشین برای ادارات درست می کنند.

در کار این ایراد، در عین حال که در خور توجه و به ظاهر وارد می باشد، یک ایراد بزرگتر هست که کمتر کسی خواسته به آن توجه کند و آن این که : این برنامه تحصیلی نیست که با اجتماع ما واحتیاجات کشور و استعداد شاگرد تطبیق نمی کند، این اجتماع ماست که وضعش با تعلیمات مدارس و معلومات شاگردان آن ها مطابقت نمی کند و با خوانده ها و فهمیده هایشان منافات دارد؟

وضع اجتماعی و اداری کشور خاصه در بیست ساله اخیر به صورتی در آمده که شاگرد به محض خروج از مدرسه نه تنها تمام آن معلومات و محفوظات را باید دور بیندازد بلکه ناچار است خلاف آنها را فرا گرفته عمل کند وگرنه از قافله اجتماع عقب مانده محکوم به محو خواهد بود.

✅ در ایران هر که نادان تر و دیوانه تر متنفذتر و با عنوان تر!

از روزی که شاگرد قدم به مکتب می گذارد تا روزی که پاره کاغذی به نام دیپلم به دستش می دهند همه جا می خواند و می شنود و به او تلقین می کنند که : توانا بود هر که دانا بود. ولی همین که قدم به اجتماع می گذارد به رای العین در تمام موارد می بیند که هر که نادان تر و حتی دیوانه تر است توانا تر، داراتر و متنفذتر و با عنوان تر می باشد، دانایان حتی از نوع استادانشان غالبا یا گوشه نشینند یاحانه نشین و نادانان حتی در نوع بی مخانشان کوشک نشینند یا کاخ نشین. در هیچ یک از برنامه های تحصیلی و کتاب های مدارس و کنفرانس های معلمین در باره اسرار و رموز و فنون زمین خواری وکیل تراشی، صندوق سازی، سفته بازی، شهرسازی بدون سرمایه یا با سرمایه دیگران، وام گرفتن بدون اعتبار و اعتبار گرفتن بدون کار، شرکت در مقاطعه کاری های بزرگ بدون داشتن کوچکترین وسائل، زور گفتن بدون اسلحه و حتی نیرو و زور شنیدن با داشتن تمام قوا وانواع سلاح ها و بسیاری امور رایج وجاری دیگر، کوچک ترین اشاره ای نشده و تعلیماتی در این باره به شاگردان داده نمی شود لاجرم حتی شاگردان اول شعب ریاضیات، طبیعیات، ادبیات و سایر دروس وقتی که قدم به اجتماع می گذارند در برابر شاگردان اول این کار مانند معنوی زمین خواروخرم آسفالت کار و دریانی شهر ساز که حتی از نوشتن امضای خود هم عاجزند و سایر زور گویان درجه دار و زور شنوان ارج دار ذره ای به حساب نمی آیند.

✅ در ایران مردم فقط در لای کتاب ها در برابر قانون متساوی هستند!

در جامعه ما مردم اسما و در لای کتاب در برابر قانون و عرف و عادت متساوی الحقوق هستند و عملا هر گز نبوده اند و حق تقدم پیوسته با کسانی بوده که شغل و کاری دولتی داشته و یا پستی سیاسی و نظامی داشته باشند.

در یک چنین اجتماعی چگونه توقع دارید، نابغه علمی و استاد فنی و قهرمان هنری به وجود بیاید، یک چنین کسی اگر هم به وجود بیاید چگونه می تواند همان طور زندگی کند که قهرمانان زمین خوار و شهرساز و زورباز؟!

✅ مادام که عدالت اجتماعی نیست این گونه است!

بنا بر این مادام که عدالت اجتماعی نیست و کار مندی و پشت میز نشینی صرف دارد نه تنها پشت میز نشینان شهری بلکه کشاورزان بیابانی و کارگران حرفه ای هم کار و پیشه آبا و اجدادی خود را رها کرده با چند صباحی مدرسه رفتن خواه در خارج کشور خواه در داخل می خواهند به هر نحوی شده پستی دولتی وشغل اداری دست و پا کنند تا برای عبور از این بیا بان دور وسیله ای داشته باشند که لااقل حقوق خودرا حفظ نمایند.

http://yon.ir/Qq2dV
@tunellzaman