@literature9
هنگامی که زمین سیاهچالی مرطوب میشود
که در آن امید چون خفاشی با بالهای ظریفش
بر دیوارها ضربه میزند
و بر تیرکهای پوسیده سر میکوبد؛
و صف طویل نعشکشها، بیسِنج و نوحهخوانی، آهسته
از خلال روحم میگذرد،
امید شکستخورده میگرید،
و زجر، این جبار ددخوی، پرچم سیاهش را
بر فرق سرِ خمشدهام فرو میکوبد.
شعر ملال، #شارل_بودلر
از کتاب شعر مدرن، #مراد_فرهادپور
نقاشی: خاکسپاری سادرینا، #فرانسیس_گویا
هنگامی که زمین سیاهچالی مرطوب میشود
که در آن امید چون خفاشی با بالهای ظریفش
بر دیوارها ضربه میزند
و بر تیرکهای پوسیده سر میکوبد؛
و صف طویل نعشکشها، بیسِنج و نوحهخوانی، آهسته
از خلال روحم میگذرد،
امید شکستخورده میگرید،
و زجر، این جبار ددخوی، پرچم سیاهش را
بر فرق سرِ خمشدهام فرو میکوبد.
شعر ملال، #شارل_بودلر
از کتاب شعر مدرن، #مراد_فرهادپور
نقاشی: خاکسپاری سادرینا، #فرانسیس_گویا