✨به مناسبت لیله المبیت✨

خسته از راه ز مکه سوی طائف آمد!
بین جمعی که همه بود مخالف آمد
تاکه انجام دهد جمله وظائف آمد
کوله باری به دل از بحرِ معارف آمد
سعی کرد و سفرش حاصلی از کار نداشت
با دلی غمزده بر موطن خود پای گذاشت
جمع گشتند زهر جای بزرگان قریش
همه جنگاور و گُردان و سواران قریش
گشته هم عهد و قسم یکسره یاران قریش
شد ز هر طایفه یک فرد به عنوان قریش
چل نفر گشت مصمم همه بر قتل نبي
تا که بر بستر خود خفته کشندش به شبی
حق از آن نقشه نبی را چو خبر دار نمود
ماجرا را به رخ حیدر کرّار نمود
گفت چون حیله به من دشمن مکّار نمود
شب تو بر بستر من خُسب که دادار نمود
گفت حیدر که سر وجان به فدای تو دهم
هرچه دارم به بساطم به بقای تو دهم
گرد تا گرد به آن کوچه ی بیت نبوی
مستقر گشته همان چل نفر افراد قوی
تا به وقتش ببَرد حمله سرانِ بَدَوی
غافل از آنکه بخفته ست یلِ مرتضوی
همه شمشیر به دست و زره بر تن کرده
احتیاطاً شده شمشیر دگر آورده
شیرمردِ صف میدان هماورد و نبرد
پهلوانی که نیاورده کَسَش پشت به گَرد
آن یلی که زره برتن به گهِ رزم نکرد
آن دلیری که ندیدست کسی چون او مرد
جای آن علّت ِهستی شب دشوار بخفت
تا نبی ضربه نبیند عوض یار بخفت
ناکسان از در و دیوار ببردند هجوم
قصد حمله بنمودند به دریای علوم
تا نگردد کسی از آن درَکاتش محروم
همه با هم بنمایند نبی را معدوم
روبهان شیر که دیدند همه ترسیدند
مات و حیران شده از واقعه می پرسیدند
دست بُرد آن یل و چند از سر و گردن بگرفت
یکی از پیرهن و یا که ز دامن بگرفت
جنب و جوشی شد وهر کس رهِ رَستن بگرفت
تانگردند سوی کوچه و برزن بگرفت
خیل موشان همه از معرکه کردند فرار
یافت سوراخی و از مهلکه کردند فرار
آیه در شان نبی از سوی یزدان آمد
در خورِ میر عرب شاه دلیران آمد
" که ز مردم به فروشندگی جان آمد
تا که خشنود کند حضرت سبحان آمد"
این چنین است به قاموس همان ربِّ کریم
" که خداوند به هر بنده رئوف است و رحیم"
زان میان شاه دو عالم به سلامت ره برد
از همه دشمنی و بغض و عداوت ره برد
دور از هرچه که کردند ملامت ره برد
رفت بر اهل مدینه به هدایت ره برد
تا قیامت که بسی فتنه مکرّر باشد
مُهرِ تسلیم به پیشانی حیدر باشد...

#مسمط
#سيد_مهدي_صدرالحفاظي
#ليله_المبيت

@Kelkestan