Forwarded From دعبل
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعر
#محمد_جواد_غفورزاده

این همه ابرکه برگسترهءشب جاری ست
مدآهی ست که ازسینهءزینب جاری ست

آسمان شرح بسیط غم او را ننوشت
گرچه بر صفحه ی ایام مرکب جاری است

تا تبرک شود از ذکر جمیلش سخنم
نام آن پاک ترین زمزمه بر لب جاری ست

داشت سرچشمهءاشکی که به گلهابدهد
آب از شط فراتی که مرتب جاری ست

روز اگر کاخ ستم از سخنش می لرزد
در نماز شب او جلوه ی یارب جاری ست

گر چه از چار جهت سنگ جفایش بزنند
بر لبش باز هزار آینه مطلب جاری ست

از زلال نفس قدسی او مایه گرفت
این همه فیض که ازچشمهءمکتب جاریست

پس ازآن خطبهءسوزان که به جامانده ازاو
روی نبض دل هستی اثر تب جاری ست

#دعبل
@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#محمد_جواد_غفورزاده

آمدی در جمع ما، ویرانه بوی گل گرفت
آمدی بام و در این خانه بوی گل گرفت

آن شب قدری که شمع جمع مشتاقان شدی
تا سحر خاکستر پروانه بوی گل گرفت

منکه باافسون گفتارتومیرفتم به خواب
از لبت گل ریختی افسانه بوی گل گرفت

گرچه لب‌های تو را بوسید جام شوکران
از نگاهت ساغر و پیمانه بوی گل گرفت

پرده ازآن حسنِ یوسف چون گرفتی،خاطرم
بوی ریحان بهشتی یا نه بوی گل گرفت

بر سرم دست نوازش تا کشیدی چو نسیم
گیسویم عطر محبت، شانه بوی گل گرفت


🔹
Forwarded From دعبل
#اخلاقی
#حدیث #رباعی

💠 #امام_حسین_علیه_السلام

مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُنْسَأَ فِي أَجَلِهِ وَ يُزَادَ فِي رِزْقِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ

کسی که دوست دارد أجلش به تأخیر افتد و رزقش زیاد شود، صله رحم انجام دهد.

📗 عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۴


🔹عمر طولانی🔹

ای نیّت تو رو به خدای آوردن
برخیز! به قصد رونمای آوردن
تأخیر اجل باشد و روزی زیاد
اجر «صله رحم» به جای آوردن

#محمد_جواد_غفورزاده

✅@deabelnews
Forwarded From دعبل
#دورهء_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#محمد_جواد_غفورزاده

الا! که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سیر و شتاب از تو گرفت

به جلوه‌های جمال توماه خیره شده ست
شکوه وحی در آئینه‌ات ذخیره شده ست

تو عطر گلشن یاسین، شکوفۀ یاسی
تو با پیامبر عشق، اَشبَهُ النّاسی

به یک کرشمۀ چشم تو عقل مفتون شد
به یک نگاه تو لیلای عشق مجنون شد

نگاه گرم تو باغ بنفشه‌کاری بود
در آبشار صدای تو، وحی جاری بود

کسی به جزتو کجا حُسن مهرپرور داشت؟
ملاحتی که تو داری فقط پیمبر داشت

الا که سرو خرامان‌تر از تو، باغ ندید
کسی که روی تو را دید، درد و داغ ندید

تو بازتاب سپهر چهار معصومی
تو سایه‌پرور مهر چهار معصومی

تجلّیات یقینت به اُوج می‌زد اُوج
امید در دل و جان تو موج می‌زد موج

ظهور وجلوۀ ایمانِ مطلق ازتو خوش‌ست
ترانۀ«اَوَالَسنا عَلَی الحَق»از توخوش ست

همین که منطق تو منطق رسول خداست
حساب حُسن تو ازدیگران همیشه جداست

بلاغت از سخنت می‌چکد گلاب‌صفت
و گرمی از نفست خیزد آفتاب‌صفت

کسی به کوی وفاچون تو راست‌قامت نیست
که قامتی که تو داری کم از قیامت نیست

حسین محو تماشای راه رفتن توست
مرو که خون تماشائیان به گردن توست


بخوان که بدر به پابوس تو هلال شود
بگو که محو اذان گفتنت بِلال شود

بزن رکاب به نرمی به اسب خویش، مباد
ز رفتن تو پرستو شکسته بال شود

بگو عُقاب برو تندتر خدا نکند
که خون ناحق پروانه پایمال شود

بگرد، تا که برآرم ز شب پرستان گرد
بچرخ، تا که مرا نوبت وصال شود

زبان به کام من از تشنگی گرفت آتش
به خیمه سر بزنم باز اگر مجال شود


بیا به صحبت اوّل به دوست برگردیم
به آن چه عشق خریدار اوست برگردیم

الا که نور و صفا آفتاب از تو گرفت
ستاره سرعت سیر و شتاب از تو گرفت

تو دل فریب تر از حُسن عافیت سوزی
تو در جهاد حیات و عقیده پیروزی

به کاروان شهادت دلیل، یعنی تو
شهید اوّل نسل خلیل، یعنی تو

تو را حسین عقیق زبان به کام گذاشت
حساب عاشقی‌ات را کنار جام گذاشت

تو لب به چشمۀ آب حیات تر کردی
فدای حجّ وداعی که با پدر کردی

به احترام تو زینب طواف کرد آنجا
به زخم سینۀ خود اعتراف کرد آنجا

کسی که ناز تو را با دو چشم مست کشید
پس از فَراق تو از هرچه بود دست کشید

قسم به گردش چشمت قسم به لیل و نهار
زمین به دور تو گردید بیست و پنج بهار

جوانی‌ات گل پا در رکاب این چمن ست
سرشک دیدۀ زینب گلاب این چمن ست

جوانی تو سپر شد که شب سحر گردد
که خودنگر به خود آید خدا نگر گردد

جوانی تو سپر شد که عشق زنده شود
حدیث دُر یتیم دمشق زنده شود


الا که گردش تو در مدار حق طلبی ست
تو زمزمی وجهان درکمال تشنه لبی ست

تبارک الَّه از آن خلقت پیمبروار
که حُسن خلق تو آئینهء خصال نبی ست

بگو جمال جمیل تو را نگاه کند
کسی که عاشق روی پیمبر عربی ست

شجاعت تو علی‌گونه بود روز نبرد
شهامت تو نشان نماز نیمه شبی ست

به عزّت تو و گل‌های کربلا سوگند
که خال کُنج لبت مُهر هاشمی نسبی ست

«هزارمرتبه شستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بُردن نشان بی‌ادبی ست»


قسم به آینه ها نور مشرقینی تو
سفیرعشق، علی اکبر حسینی تو


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محمد_جواد_غفورزاده

من ماندم و مرغ سحر و نوحه‌گری‌ها
اندوه پرستو، غم بی‌بال‌وپری‌ها

من ماندم و هشتاد و چهار آیۀ عصمت
در سایۀ آوارگی و دربه‌دری‌ها...

من خواهر خورشید به خون خفتۀ عشقم
باید که بگیرم خبر از هم‌سفری‌ها

در این شب تاریک خدایا! کمکم کن
تا راه به جایی ببرد، راهبری‌ها

خون شهدا ریخت، در این دشت بلاخیز
تا خشک شود ریشۀ بیدادگری‌ها

تا صاعقۀ ظلم و ستم را ببرد باد
تبدیل به فریاد شد این نوحه‌گری‌ها

ای خون شما آبروی چشمۀ توحید
ای چشم شما آینۀ حق‌نگری‌ها

عباس علمدار! تو همت کن و برخیز
تا سهم شقایق نشود خون جگری‌ها

ای ماه شب چارده‌، امشب به کجایی؟
جان بر لب من‌ آمده از بی‌خبری‌ها...


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#روزه
#محمد_جواد_غفورزاده

ای که از سوز تو پیداست تمنای حسین
«روزه یعنی عطش وروضهءلبهای حسین»

روزه یعنی که به تکبیره الاحرام سحر
قصدقربت کنی ازمسجد الاقصای حسین

روزه یعنی سپر صاعقه خشم خدا
سایبان داشتن از چتر تولای حسین

روزه چون حر به کنارآمدن ازراه خطاست
چشم پوشیدن از غیر و تماشای حسین

روزه پیوند دل و واقعه کرب و بلاست
ارزش و قدر ندارد، دل منهای حسین

این حبیب‌ست که یکروزه به دست آورده‌ست
سندِ دیدن محبوب به امضای حسین

روزه یعنی که بخواهی به دعای شب قدر
شوق پیوستنِ یک قطره به دریای حسین

روزه یعنی که به صحرای بلاجام به دست
آب بردن به سوی خیمه گلهای حسین

روزه یعنی که توقف به لب شط فرات
اقتداکردنِ سی روزبه سقای حسین

وقت افطارشدای سوخته درآتش دل
«روزه یعنی عطش وروضه لبهای حسین»



🔹@deabelnewe
Forwarded From دعبل
#حضرت_عباس_علیه_السلام

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس رخ توماه نوخاسته شد
از جلوه‌ء تو، رونق مه کاسته شد
از پرده در آمدی و گفتی که حسین
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد

#محمد_جواد_غفورزاده

او تربیت از ساقی کوثر دیده‌ست
از باغ شهامت علی گل چیده‌ست
انگار که گلبرگ رخ ماهش را
در عطر گل محمدی پیچیده‌ست

#محمد_جواد_غفورزاده

عباس ، لبت ساغری از کوثر داشت
رخسار تو زیبایی پیغمبر داشت
پیشانی تو مهر تولای حسین
بازوی تو، رنگ بوسهء حیدر داشت

#سید_رضا_مؤید

عباس که در عشق، دلی یکدله داشت
در دشت جهاد، پرچم قافله داشت
یک روز پس از برادر آمد به جهان
یعنی ز حسین یک قدم فاصله داشت

#سید_رضا_مؤید

روشنگر راه عشق یعنی عباس
سردار سپاه عشق یعنی عباس
آنجای که آفتاب عشق ست حسین
پیداست که ماه عشق یعنی عباس


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#دورهء_محرم
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#منقبت
#محمد_جواد_غفورزاده

اي نبي طلعت اي علی مرآت
وي حسن خصلت اي حسين صفات

ملكوتي جمال هستي و هست
در جبين تو جلوهء ملكات

مادرت فاطمه ست امّ بنين
خواهرت زينب ست خير بنات

عشق از جلوهء تو شد مبهوت
عقل از آفرینش ت شد مات

من و وصف کمال تو؟ حاشا
من و شرح جلال تو؟ هیهات

بر تو ای حُسن دلفریب درود
بر تو ای ماه هاشمی، صلوات

هر که چون تو غریق بحر خداست
می شود ناخدای فُلک نجات

هیچ کس روسپید عشق نشد
چون تو در امتحان صبر و ثبات

تو چه شبها به روز آوردی
در مناجات قاضی الحاجات

ای علمدار دشت سعی و صفا
دعوتم کن به وادی عرفات

به من از خَرمن عنایت خویش
خوشه ای هدیه کن به رسم زکات

به سویت آمدم ز روی نیاز
به برت آمدم به بوی برات

کربلا را ندیده ام اما
موج اشک من ست شط فرات

منِ بی مایهء سخن نشناس
تو بگو با بضاعت مزجات


چه بگويم كه گفت خير الناس
رحم الله عمّي العباس


به جمال تو اي حبيب خدا
دل جدا عاشق ست و ديده جدا

شيرمرد جهادي و جاري‌ست
در رگ و ريشهء تو خون خدا

سعی خورشیدی ات مبدل کرد
ظلمت کفر را به نور هدی

تو و با ظلم آشتی؟ هرگز
تو و بر ظالم اعتنا؟ ابدا

از تب و تاب تو به وادی عشق
شجر طور آمده به صدا

همه شب مادرت چو مرغ سحر
مترنم بوَد به «وا ولدا»

چشم در چشم توست ثارُالله
دیده بگشا و لحظه‌ای به خود آ

زیر بار غمت خدا نکند
بشکند پست سیدالشهدا

جان پاک تو شد فدای کسی
که «له روح العالمین فدا»

چون تو در راه انقلاب حسین
دیْن خود را کسی نکرد ادا

در صف رستخیز رشک برند
به شکوه و جلال تو شهدا

خنده بر لب، منادیان بهشت
عاشقان تو را، دهند ندا

که بیایید ای خدا جویان
در پناه سلالهء سعدا

گر شوم خاک درگهت آن روز
در مقام تو ای حبیب خدا


چه بگویم که گفت خیر الناس
رحم الله عمی العباس



🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_وآله
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#امام_رضا_علیه_السلام
#محمد_جواد_غفورزاده

آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیده‌هاپر گهر و سینه پر از غم شده است

آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید،مسلّم شده است

آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است

عرشیان، منتظر واقعه‌ای جان‌سوزند
چشم قدسی‌نفسان،چشمهٔ زمزم شده است

شب تودیع پیمبر، شهدا می‌گفتند:
آه ازاین صبح قیامت،که مجسم شده است

تاکه برچیده شد از روی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است

مجتبی گلشنی از لاله به لب، کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است

باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله، دل تنگ‌تر از حجلهٔ ماتم شده است

میهمانی، که خراسان شد از او باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است

ازهمان روز،که زدسکّه به نامش در طوس
شب،پی کشتن خورشیدمصمم شده است

تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است

راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است

پایتخت دل صاحب‌نظران است این‌جا
مشهد انگشت‌نمای همه عالم شده است

گر چه بسیار خطا دیده‌ای از ما، اما
سایهٔ مهر تو، کی از سرِ ما کم شده است؟

گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است

✅@deabelnews
Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#محمد_جواد_غفورزاده

ای هزار آینه حیران تو یا ثارالله
صبح سر زد ز گریبان تو یا ثارالله

ای نثار قدمت قلب شقایق بادا
باغ آلاله به قربان تو یاثارالله

عجبی نیست اگر از سر جان برخیزد
هر که شد دست به دامان تو یا ثارالله

ای خوش‌آن قوم‌که درمکتب هفتادو دوتن
سر سپردند به فرمان تو یا ثارالله

چشم تاریخ ندیده‌ست و نبیند دیگر
به وفاداری یاران تو یا ثارالله

رو به منظومۀ چشمان تو سر زد خورشید
ماه شد آینه‌گردان تو یا ثارالله

ریخت در دامن شب آینه در آینه نور
شور تو، عشق تو، ایمان تو یا ثارالله

به فتوّت، به عدالت، ابدیت بخشید
شرف و غیرت و وجدان تو یا ثارالله

آب از خون گلو خورد که سر سبز شود
چمن لاله و ریحان تو یا ثارالله

خون شد ازغم جگر دجله که هرگزنگرفت
بوسه‌ای از لب عطشان تو یا ثارالله

حنجرت چشمۀ خون بود ولی می‌ترسید
خنجر از سایۀ مژگان تو یا ثارالله

هَیجان داد به قاموس شهادت تاحشر
شوق آمیخته با جان تو یا ثارالله

آخرین لحظۀ تو اوّل معراج تو بود
بود آغاز تو پایان تو یا ثارالله

خیمۀ عترت یاسین و دل اهل حرم
سوخت در شام غریبان تو یا ثارالله

می‌کند خاطر طوفان‌زدگان را آرام
صوت داوودی قرآن تو یا ثارالله



🔹@deabelnews