#بزرگداشت
#محمد_علی_مردانی

💠به انگیزه ۱۵ اردیبهشت، سالروز تولد زنده یاد محمدعلی مردانی

💠مجاهدی با سلاح گرم شعر

وقتی تاریخ باشکوه ادب پارسی را مطالعه می‌کنیم، به‌نام و نشان ادیبان و سخنوران بسیاری بر می‌خوریم که با وجود بهره‌مندی از قابلیت‌ها و توانمندی‌های ادبی سرشار - به هزار و یک دلیل - نتوانسته‌اند جایگاهی شایسته در ذهن و زبان نسل امروز برای خود فراهم کنند. به همین دلیل، ضرباهنگ نام شان در گوش مردم این روز و روزگار طنینی ندارد و در ذهن تاریخ، جز خاطره‌ای گنگ و مبهم از آنان باقی نمانده است.

سرنوشت زنده یاد محمدعلی مردانی نیز که براستی و درستی از مجاهدان نستوه عرصه شعرانقلاب، دفاع مقدس و ادب آیینی بود، شبیه سرنوشت این گروه از سخنوران مهجور و محجوب است. چرا که امروز از آن پیرسفرکرده وادی ادبیات که علاوه بر پیری و پدری و پیشکسوتی، یکی از معلمان شعر انقلاب بود - با وجود بزرگی - کمتر نام برده می‌شود. علت این امر نیز کمیت آثار و گم شدن سروده‌های فاخر و ارجمندش در میان کثرت شعرهای خطابی، تعلیمی و تبلیغی است که به حکم ضرورت و نیاز در مقطع دفاع مقدس سروده است. و البته این حکم در مورد بسیاری از شاعران انقلاب صادق است، چنان که قیصر امین‌پور نیز در فرازی از «شعری برای جنگ» گفته است:«بگذار شعر من هم/ چون خانه‌های خاکی مردم/ خرد و خراب باشد و خون آلود/ باید که شعر خاکی و خونین گفت...» ولی اگر اهل انصاف باشیم، با بازخوانی آثار مردانی اذعان می‌کنیم که آن شاعر وارسته و به حق پیوسته استحقاق بیش تری برای دیده شدن و شنیده شدن دارد. آثار ارجمندی چون: فروغ ایمان، پرتوی از خورشید، عصر انتظار، حریم عشق، خلوت دل، یوسف دل، مفاتیح نور، نوای رزمندگان و...


هم دوش رزمندگان، در سنگر شعر

«محمدعلی مردانی» از شاعران معتقد و باورمندی بود که با آغاز جنگ تحمیلی - با وجود کهولت سن و مشکلات جسمی - بارها و بارها برای شعرخوانی به دیار عاشقان سفر کرد و بی‌هیچ اغراقی حضوری مستمر و تأثیرگذار در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل داشت. او سرباز مخلص حضرت امام(ره) و دلداده انقلاب اسلامی بود و بی‌هیچ منتی حضور در جبهه‌ها را تکلیف خود می‌دانست. آن پیر فرزانه و روشن ضمیر برای تهییج رزمندگان با شعرهای حماسی، بیش از۱۴۰۰روز از عمر بابرکت خویش را در جبهه‌ها و در کنار رزمندگان حماسه آفرین اسلام سپری کرد. دکتر محمدرضا سنگری با تأیید این نکته می‌گوید:«استاد ارجمند محمدعلی مردانی، از شاعران پرکار و پرشوری است که از پیش قراولان سرایش مدیحه و مرثیه زمان به شمار می‌آید. نیم قرن عاشقانه سروده است و هشت سال جبهه به جبهه همپای رزمندگان، شهادت و ایثار را تجربه کرده و سروده است. از همین روست که شعرش از آشنایان «عالم بسیجی» و از همسازترین سرودها با ضربان قلب عاشقان حسین است.»

(همراز مرغان سحر، یادمان استاد محمدعلی مردانی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱، صص ۴۹ و ۵۰).

در آیینه ابیات زیر این شور وشوق زائدالوصف برای حضور در جبهه‌ها و همسنگری با رزمندگان اسلام را به روشنی می‌توان به تماشا نشست:

گر عرصه زندگی به ما گردد تنگ
ور غرقه به خون شویم در پهنه جنگ
یک نام به خون نوشته بر سینه سنگ
بهتر ز هزار نام آلوده به ننگ

(همراز مرغان سحر، یادمان استاد محمدعلی مردانی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۶۳).

ای دوست بیا که وقت جانبازی ماست
برخیز که هنگام سرافرازی ماست
اکنون که بنای فتنه ویران کردیم
هشدار که روز، روز خودسازی ماست

(محمدعلی مردانی، فروغ ایمان، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۷، ص ۷۱۱).

در سنگر اگر به خون شناور گردم
ور مثله و قطعه قطعه پیکر گردم
بهتر ز هزار سال عمر است که من
تسلیم به دشمن ستمگر گردم

(همان، ص ۷۱۷).

خونین دل دشمن از ستم سوزی ماست
چون شهد شهادت از ازل روزی ماست
تا لاله ز دامان چمن می‌روید
خون شهدا ضامن پیروزی ماست

(همان، ص ۷۱۵).

تا سهل شود عبور ما از پل سرخ
بستیم به هم هزارها کاکل سرخ
از قلب شهیدان وطن تا محشر
سر می‌زند از بهشت زهرا، گل سرخ

(همان، ص ۷۱۹).

استاد مردانی و حاج صادق آهنگران

زنده یاد مردانی شاعری کم حرف، فروتن، خلوت گزین و شهرت گریز بود. به‌همین خاطر به ندرت با کسی درد دل می‌کرد. اما در سال‌های آخر عمر که من و استاد در محدوده سرآسیاب دولاب تهران به نوعی هم محله و همسایه بودیم، یک بار که برای عیادت به منزل ایشان رفته بودم، استاد که از بعضی اتفاقات ادبی آن روزها سخت آزرده بود، سفره دلش را گشود و در قالب درد دل حرف‌های ناگفته‌ای را برای اولین بار با من در میان گذاشت.
👇👇👇