Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#اشعار_مهدوی
#مهدویت

🔷🔶... اَكثِروا الدّعاء بِتَعجيلِ الْفَرَج

گفتم " اَللّهُمّ عجّلْ... " حاجتم ابراز شد
گفتم " اَللّهُمّ اَصلِحْ عبدَكَ... " اعجاز شد
گفتم " اَللّهُمّ اَظهِرْ... " در به رویم باز شد
گفتم " اَللّهُمّ فَرّجْ... " که فَرّج، آغاز شد
گشتم آزاد از بلا و فتنه، از حُزن و حَرَج
با عمل بر امرِ اِکثارِ دعای بر فرج

سرد بودم که دما گشتم به ذکرِ اَلْعَجَل...
درد بودم که دوا گشتم به ذکرِ اَلْعَجَل...
بند بودم که رها گشتم به ذکرِ اَلْعَجَل...
مسئلت بودم روا گشتم به ذکرِ اَلْعَجَل...
شد مصون قلبم ز آفاتِ زمان و از عِوَج
با عمل بر امرِ اِکثارِ دعای بر فرج

یک قدم برداشتم شد خَتمْ مشکل‌های من
کُلّ مشکل‌های من حل گشت با "یَابْنَ الْحَسَن"
ندبه‌های بر فرج، کرده غمم را ریشه کَن
با سلاح استغاثه نیست بر قلبم مِحَن
نیست دیگر، گامهای زندگانیّ اَم فلج
با عمل بر امرِ اِکثارِ دعای بر فرج

کعبه‌ی سیّار، مهدی، قبله‌ی دوّار، او
طوف او طوف خدا، آئینه‌ی ستّار، او
می‌دهد در خدمتِ خود، رخصت دیدار، او
شد تمام حَج، لقایش، مظهر غفّار، او
مُهر تأییدی بگیرد سَعیِ حاجی‌های حج
با عمل بر امرِ اِکثارِ دعای بر فرج

با هزار و نُهصد و پنجاه زخم بی هوا
زیر نَعلِ تازه‌ی سُمّ رُكوبِ اسب ها
لحظه‌‌های دردناکِ ذبح گشتن از قفا
سبط پیغمبر، ظهور مهدی‌اَش را زد صدا
شاد گردد قلب پر درد و غم خَتم ِ حُجَج
با عمل بر امرِ اِکثارِ دعای بر فرج
#محمد_علی_نوری
جمعه ۱۷ تیر ۱۴۰۱

🔆 کانال #حیدریم‌حیدری
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @heydariam_heydari110
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
السّلام علیک َ یا فاطمة بنت حزام

عرض ادبی به مادر حضرت عبّاس علیه‌السّلام
با امید گوشه‌ی چشم و نظری

ارزش ِ نفّاحه را نفّاح* می داند ، یقین
همسرِ امّ البنین گردید امیرالمومنین!

" همسری خواهم اصیل و اهل ایمان و شجاع "
بر عقیل ، اینگونه‌‌اش فرموده شاهِ مُلکِ دین

هست ممدوحم کسی که خود ، ادیبی ناب بود
حضرت ِ بانو کلابیّه ، به زهرا جانشین

اوّلین مرثیّه خوان کربلا این خانُم است
در میان‌داریّ ِ اشک و روضه باشد اوّلین

گر چه خود ، در سرزمینِ کربلا ظاهر نبود
با پسرهایش ولی حاضر شد او در آن زمین

چند بیت از روضه‌‌های او رسیده دست ِ ما
شعرِ او با غربت و با غیرتش باشد عَجین

" خورد عبّاسم زمین ، بعدش حسینم را زدند
ور نه با عبّاس ، کس جرئت نمی‌کرد اینچنین..‌. "

" اینچنین که گفت زینب ، در میانِ قتلگاه...
دوره‌اَش کردند با سنگ ِ ستم ، با چوب ِ کین "

می‌چکد آب ، اشک ِ حسرت ، از فراقِ مدفنش
مادری که هست نامش با مصیبت‌ها قَرین

مادر بابَ الحوائج ، همسرِ شیر خدا
شیعه‌ی والای زهرا ، حضرت ِ اُمُّ البنین

* نفّاح: بسیار نافع و اهل برکت زیاد برای مردم

#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مادران_آسمانی
#محمد_علی_نوری
چهارشنبه ۸ بهمن ۹۹
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
ای مظهرِ تمام‌قدِ یاس بی‌نشان!
لال است در بیان بزرگیّ تو زبان

می‌گیرد انتقام تو را آخرین امام
ای عمّه‌ی مطهّره‌ی صاحب‌الزّمان (عج)

"اللّهم عجّل لولیّک الفرج بحقّ الزّینب(س)"

#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#انتظار
#محمد_علی_نوری

(در آستانه ۵ جمادی الاولی ولادت عقیله ی بنی هاشم - شماره ۱۲)
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
بسم الله الرحمن الرحيم

" توشه‌ی مهدوی برای راهیانِ مشّايه "

اربعین، میعادگاهِ عاشقانِ کربلاست
موسم خونخواهیِ گسترده‌ی خونِ خداست

فصلِ پرواز کبوترهاست تا همدل شدن
بهترینْ فرصت برای اجتماعِ قلب‌هاست

ذکرِ " اَللّهمّ عجّلْ لِ وَلیّ ِ کَ الْفَرَج "
هر ستون، موکب به موکب، بر لب اهلِ ولاست

جاده‌ی مَشّايه، قبل و حین و بعدِ هر سلام...
لحظه‌های استغاثه، وقتِ اکثارِ دعاست

اُمّت اسلام، باید دست در دستانِ هم...
یک‌صدا خواهد فَرَج را که دعای انبیاست


لحظه به لحظه، به شوق دیدنِ خَتمُ الْحُجَج
از نجف، از سهله، تا کرب و بلا عجّلْ فَرَج


تَحتِ قُبّه، بهترینْ کهفِ زمان غیبت است
گریه، باریدنْ بگیرد وقتِ عرض حاجت است

زائرِ قبر حُسینِ بنِ علی، حاجت‌رواست
زائر خونِ خدا، غرقِ بحار رحمت است

با دعای بر فَرَج باشد زیارت‌ها قبول
زائری که هست پای کارِ آن، با قیمت است

جمله‌ی سربندها: " لَبّیكَ یا مهدي " بُوَد
هر دعاگو، حضرتش را مفتخر بر نصرت است

حضرتِ مهدی بُوَد شاهد به زوّارِ حسین
هر دعاگوی ظهورش را دعاگو حضرت است


لحظه به لحظه به شوق دیدنِ خَتمُ الْحُجَج
از نجف، از سهله، تا کرب و بلا عجّلْ فَرَج

#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#اربعین #زیارت
#درد_دل
#انتظار
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#اشعار_مهدوی
#مهدویت

اَللهُمّ عجّل فَرَجَ مَولانَا الْمَهدي عليه‌السّلام
ای خدا! سفره ی اُمّید و دعا گُستَردم
ای خدا! خوانِ مناجات و بُکا گُستَردم
من، بساط غم و اندوه و نوا گُستَردم
پرده‌ی سترِ ادب، روی خطا گُستَردم
ای خدا! باش به امر فَرَجِ یار، عَجیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل

هست عالَم به تمنّا که رسد خَتم ِ حُجَج
پُر شده دهر ز اَمواج غم و كُفر و عِوَج
به سُتوه آمده عالَم ز درازای حَرَج
با دعای به فَرَج، باز شود قفل فَرَج
هست غیبت به گرفتاریِ این دهر، دلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل

باز، گُسترده شده پنجره‌های عرفه
هر که رو کرده به نجوای هوای عرفه
با حسینِ بن علی، خوانده دعای عرفه
جلوه در کرب و بلا کرده خدای عرفه!
بسته دل بر حَرَم ِ خون خدا، بندِ دخیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل

مردم از فتنه‌ی دوران، به عذاب افتادند
جای دریا همه در بحرِ سراب افتادند
جای هشیاری و اِدراک به خواب افتادند
زیر بارانِ غم و درد ز تاب افتادند
خلق گردیده ز هجرانِ ولیّ تو، ذلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل

زیرِ خنجر زده فریاد حسینت: " عجّل... "
شده عبّاس، ز عطشانیِ اَطفال، خجل
صبحِ روز عرفه، کوفه شود راهى، دل
شد دعای به فَرَج از دم ِ روضه، حاصل
شد دعای به فَرَج، ذکرِ لب خُشک و عَتیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل

مُسلم، افتاد زمین، روضه‌‌ شد آغاز اینجا
عُمره‌ی مُفرَده شد حجّ حسین و سقّا
راه، افتاد حسین و حَرَمش در صحرا
با سفیرش که چنین شد چه شود با مولا!؟
به قتیلِ رهِ عشقِ به حسين، اِبنِ عقیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
#محمد_علی_نوری
شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
یا حسین!

گفتم ببارم قطره‌ای، اشک از غم تو
سرزنده گردم من به الطاف دم تو
با یاد عاشورا بگیرم پرچم تو
با یک سلامی پر زنم تا عالَم تو
هِق هِق کنم یک ذرّه من، از ماتم تو
گفتم بسازم اوّلِ صُبحی، وضویی

تو پای عهدِ خویش با " اَللّه " ماندی
ابلیس را در زندگی از خویش راندی
حق را تو در جای خودش با خون‌ نشاندی
تکبیر و تهلیلِ حقیقی را تو خواندی
بهرِ خدا در کربلا دامن تکاندی
سر پیش تو بالا بیارم با چه رویی؟

از صدرِ زین، روی زمین با سر فِتادی
با پای خود در قتلگاهت پا نهادی
بر دشمنان دین ولیکن پا ندادی
آغوش، رو به حُرّ نادم هم گُشادی
تو عامل مِهر و وفاق و اتّحادی
خوشبخت آن که از تو دارد رنگ و بویی

از خونِ زیر حنجرت انفاق کردی!
از تکّه‌های پیکرت انفاق کردی!
از جسم ِ زار اکبرت انفاق کردی!
از خونِ حلق اصغرت انفاق کردی!
از ناله‌های خواهرت انفاق کردی!
تو لَنْ تَنالوا الْبِرَّ حَتّی تُنفِقویی

هی، دست روی دست هایش می‌فشارد
هى، دستِ خود را روی پیشانی گذارد
تا مرزِ اینکه از غم ِ تو جان سپارد...
هر صبح و شب، از داغ تو خون‌ْگریه بارد
مهدی برایت ندبه دارد! ناله دارد!
تو جز ظهورِ او ندارى آرزويى

#دوشنبه
#محمد_علی_نوری
۷ آذر ۱۴۰۱
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
صلّی اللّه علیك يا اباعبداللّه
السّلام عليك يا اباصالح المهدي

گُریز می‌زنم از کربلا به سامرّا
غم ِ غریب زمان و غریب عاشورا

رسید مژده‌ی میلادِ هر دو قبل از آن
یکی امامْ حسین و یکی امام ِ زمان

شدند هر دو یتیم و ز کودکی، محزون
یکی حسینِ قتیل و یکی حسینِ کُنون

حسین، چشمه‌ی جوشنده‌ی شجاعت‌هاست
امام عصر هم آئینه‌ی رشادت‌هاست

یکیست ناله‌ی هَلْ مِنْ مُعینِ او گیرا
یکی به زمزمه‌ی اَکثِرُو الدّعا گویا

دو تا سفینه‌ی رحمت، دو تا سراج منیر
دو تا چراغ هدایت، دو تا پناه و مُجیر

شروعِ نهضت آن مير، در جوارِ حرم
شروع نهضت این مير، هم كنار حرم

نبود و نيست چو انصارِ کربلا به جهان
نبود و نیست چو اصحابِ مُنتَظَر به زمان

نه او به بیعتِ طاغوت رفت در دوران
نه او به بیعتِ طاغوت می‌رود یک آن

یکی غریب شد و بینِ قتلگاه افتاد
یکی ز کوریِ اَنظار، از نگاه افتاد

طرید گشت یکی از مدینه در صحرا
یکی ز دسترس ِ خلق، طَرد گشت و جدا

یکی ز جورِ جهان شد اسیر و آواره
یکی ز ظلم زمان شد اسیر و آواره

یکی میانه‌ی گودال، زار و تنها شد
یکی به ناقه‌ی غیبت، سوار و تنها شد

یکی ز خنجر و دشنه، ذبیح گشت و شهید
یکی ز گریه و ندبه، قَریح گشت و شرید

ز خونِ حنجرِ آن مانْد دین در این دنیا
ز برق قبضه‌ی این دین شود یقین، اِحیا

خدا کند که نظر با ظهور، تر گردد
بهشتِ نقد به دنیا دوباره برگردد

#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#انتظار
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۱
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
رب...

" ...هٰذا يَوْمُ الإِثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما وَأَنَا فِيهِ ضَيْفُكُما... "
#دوشنبه

سلام خالـــــــــق یکــــتا به ساحتِ حَسَنيْن
سلام عـــــــــــــــالَم ِبالا به ساحتِ حَسَنیْن

سلام مِـــــــهر مـــدینه، سلام مـاه نجـــــف
سلام حــــیدر و طــــاها به ساحتِ حَسَنیْن

سلام حضــــرت صدّیقه، حضــــرت حوراء
سلام اُمّ ابيـــــــــــــــــــها به ساحتِ حَسَنیْن

سلام شَـــــــمس، سلام قَـــمَر، سلام بُـــروج
سلام توبه و اِســــــــــرا به ساحتِ حَسَنيْن

سلام صالح و نوح و شعیب و یونس و هود
کلیم و یوسف و عیسی به ساحتِ حَسَنیْن

سلام قاطــــبه‌ی اَنبیـــــــــــا و خیلِ رُسُــــل
به صوت دلکــــش و قَرّا به ساحتِ حَسَنیْن

سلام میــــــــــــــکائیل و سلام جبــــــرائیل
سلام آدم و حــــــــــــــوّا به ساحتِ حَسَنيْن

تمام عـــــرش، زمینگیــــــرِ گام ِ این دو بُوَد
سلام عـــــــــرش مــــعلّا به ساحتِ حَسَنیْن

سلام مــُرغ هـــــــــوا و ســلام اهل زمیـــن
سلام ماهــــــــیِ دریـــــا به ساحتِ حَسَنیْن

گرســـنه اَست به زیتـــون و تین، بشر، ذاتاً
سلام فطــــــــــرتِ دنیا به ساحتِ حَسَنیْن

دوشـــنبه‌ها دلِ ما در بقیــع و کرب‌وبلاست
سلام جمــــــــــله‌ی دلها به ساحتِ حَسَنیْن

دوشــــــنبه‌ها سرِ خـــــــوانِ کریم و اربابیم
سلام مهــــــــــــدیِ زهرا به ساحتِ حَسَنیْن

برای اَمـــــــــــر فرج، بهرِ جلبِ فیـض ظهور
قســــــم دهیـــــم خدا را به ساحتِ حَسَنیْن

#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
#صلى_الله_عليک_یا_اباعبدالله
#انتظار
#درد_دل
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۱
Forwarded From شعله‌های‌اشتیاق (اشعار محمدعلی‌نوری)
نَفَس نَفَس به رهِ اربعین ، دعای فرج
قدم قدم به بهشت برین ، دعای فرج

دعا دعا که دگر انتظار ، سر برسد
نوای در حرم ما همین : دعای فرج

#اربعین_مهدوی
#حماسه_اربعین
#محمد_علی_نوری
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#اشعار_مهدوی
#مهدویت

اشک‌ها را به پای ندبه بریز
روضه را خرج کن برای فرج

بعدِ هر مرثيه براى حسين...
با دل و جان، بخوان دعای فرج

گوش کن روضه‌‌های مقتل را
پای غمهای بی‌کران بنشین

" فَ سَقَطَ الْحُسَینُ مِنْ فَرَسِه "
شاه، از مرکبش فتاد زمین

" فِرْقَةٌ بِالسّیوفِ " ، یعنی که:
با دَم ِ تیغ‌های خود، اعدا...

آن قَدَر، بر تنِ شريف زدند...
لقبش شد مُقَطّعُ الْاَعضا

" فِرْقَةٌ بِالرّماحِ " یعنی که:
بد، جسارت، عدو به او کردند

بچّه‌های سقیفه در گودال...
بر تنش نیزه‌ها فرو کردند

" فِرْقَةٌ بِالْحِجارَة ِ " یعنی:
بی سلاح آنکه بود در صحرا

دست‌ها را ز سنگ، پُر مى‌کرد
سنگ می‌زد به سیّدالشّهدا

" فِرْقَةٌ بالْخَشَب "، به این معنیست:
گرگ‌‌های پلید کرب و بلا...

حمله‌ور، سوی قتلگاه شدند
آه... با چوب می‌زدند او را

" فِرْقَةٌ بِالْعَصا " به اين شرح است:
پیر ها با عصا رسيدند و...

با عصا ضربه مى‌زدند به او
ای خدا! شاهدی به این غم، تو

حقّ مظلوم را ز ظالم ها
حقّ حق را ز سرکشان بِسِتان

فَرَجِ حجّتِ خدا مهدی...
ربّنا! انتقام را برسان
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar