#با_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#اشعار_قاسمی
ذکر نامت عسل به کامم ریخت
یا شراب از ازل به جامم ریخت
از دو چشمم ستاره میریزد
تا که اختر خدا به بامم ریخت
تا شکارش شوم در این عرصه
دانه، صیاد هم، به دامم ریخت
عسل از نام تو گوارا شد
زین سبب شهد از کلامم ریخت
کربلا از کلام تو شیرین
بر رجزهای تو سلامم ریخت
در دو عالم برای من مثلی
روز محشر تو قاسم عسلی
حسن دوم قبیله نور
ای سراپا تمام شعر و شعور
سربلند از تو مجتبی گردید
ای تو موسی و کربلایت طور
طور سینا شد است سینه تو
کاش با عشق تو شوم محشور
با نقاب آمدی تو در میدان
چشم بد از جمال ماهت دور
وجناتت همه به مثل حسن
دشمنانت همه ز نورت کور
معنی عشق از ازل داری
سیزده باده از عسل داری
تو به قرآن مصطفی عسلی
بین خورشید و ماه را زحلی
عرصه را تنگ کرده بر دشمن
دست آموز فاتح جملی
عاشق شاه کربلا هستی
بهتر از این نباشدت عملی
ای تو شاگرد مکتب سقا
در شجاعت زبانزد و مثلی
نوجوانِ مجاهد و نستوه
مدح تو خواند خالق ازلی
گر چه آواره گشته از وطنی
مرحبا مرحبا تو خود حسنی
لعل لبهات از چه خشکیده
نجمه دیگر دل از تو ببریده
وقت نوشیدن عسل آمد
حجله گاه تو عمه برچیده
تا رجز خوانده در دل میدان
کربلا از صدات لرزیده
پای مال عدو شده جسمت
سینه ات سّم اسب را دیده
سوی میدان دوان دوان آمد
بر عموی تو خصم خندیده
خاک صحرا شد است تا کفنت
تشنگی شعله ور شد از دهنت
🔸شاعر: #مرتضی_محمودپور
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
#ماه_مبارک_رمضان
#اشعار_قاسمی
ذکر نامت عسل به کامم ریخت
یا شراب از ازل به جامم ریخت
از دو چشمم ستاره میریزد
تا که اختر خدا به بامم ریخت
تا شکارش شوم در این عرصه
دانه، صیاد هم، به دامم ریخت
عسل از نام تو گوارا شد
زین سبب شهد از کلامم ریخت
کربلا از کلام تو شیرین
بر رجزهای تو سلامم ریخت
در دو عالم برای من مثلی
روز محشر تو قاسم عسلی
حسن دوم قبیله نور
ای سراپا تمام شعر و شعور
سربلند از تو مجتبی گردید
ای تو موسی و کربلایت طور
طور سینا شد است سینه تو
کاش با عشق تو شوم محشور
با نقاب آمدی تو در میدان
چشم بد از جمال ماهت دور
وجناتت همه به مثل حسن
دشمنانت همه ز نورت کور
معنی عشق از ازل داری
سیزده باده از عسل داری
تو به قرآن مصطفی عسلی
بین خورشید و ماه را زحلی
عرصه را تنگ کرده بر دشمن
دست آموز فاتح جملی
عاشق شاه کربلا هستی
بهتر از این نباشدت عملی
ای تو شاگرد مکتب سقا
در شجاعت زبانزد و مثلی
نوجوانِ مجاهد و نستوه
مدح تو خواند خالق ازلی
گر چه آواره گشته از وطنی
مرحبا مرحبا تو خود حسنی
لعل لبهات از چه خشکیده
نجمه دیگر دل از تو ببریده
وقت نوشیدن عسل آمد
حجله گاه تو عمه برچیده
تا رجز خوانده در دل میدان
کربلا از صدات لرزیده
پای مال عدو شده جسمت
سینه ات سّم اسب را دیده
سوی میدان دوان دوان آمد
بر عموی تو خصم خندیده
خاک صحرا شد است تا کفنت
تشنگی شعله ور شد از دهنت
🔸شاعر: #مرتضی_محمودپور
🔆 کانال #مطالبنابدرمنبر
#با_افتخار_عبدالزهرایم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar