Forwarded From اندیشه دینی معاصر
#بازنشر
#نخستین_سالگرد

✔️چهار نکته درباره اندیشه‌‌های مرحوم دکتر داود فیرحی🔻

✍#رسول_جعفریان

🔶۱. مهم‌ترین امتیاز فیرحی در بررسی‌‌های تاریخی و اندیشه‌ای او این است که از ابتدا مبانی معرفت‌شناسی خود را تعریف کرد و بعد وارد تاریخ اندیشه شد. این که شما در تاریخ اندیشه‌، نگاه ایستا داشته باشید‌، متفاوت است با آن که تاریخی و پویا به تحولات فکری بنگرید. او در جریان آشنایی‌اش با نظریات فوکو‌ و ورود به مباحث تاریخ اندیشه از این زاویه‌، نوعی تحول را اصل قرار داد و توانست با دید بازتری مسائل را نگاه کند. در واقع‌ توجه به جنبه‌‌های معرفتی بحث‌، به او این توان را داد که در جایگاه خود به عنوان کسی که نقد تراث می‌کند‌، بتواند اول و آخر یک اندیشه را به‌درستی در ظرف تاریخی آن‌ و بر اساس باستانشناسی فکر و اندیشه ارزیابی کند. بیشتر نویسندگان ایرانی ما در این دوره‌، فاقد این مبانی هستند و اهمیت مباحث معرفت‌شناسی را به‌درستی درنیافته‌اند. امتیاز او این است که با روش فوکو به بازشناسی تاریخ دانش سیاسی پرداخت. این کار را نه فقط در بررسی تاریخ اندیشه به‌کار برد‌، بلکه در موضع اصلاح‌گرایانه خود دریافت که می‌تواند در مقام یک متفکر‌، تأثیرگذار هم باشد و به توسعه دانش سیاسی اسلامی هم کمک کند.

🔶۲. امتیاز دیگر آقای فیرحی بر بسیاری از کسانی که این دو دهه مدعی نگارش و نظردهی در اندیشه سیاسی هستند‌، این است که‌ فقه و ماهیت آن و تاریخ آن را هم خوب می‌شناسد. کسانی که اندیشه سیاسی کار می‌کنند‌، فراوان‌اند؛ اما خود اعتراف دارند که چیزی از فقه سیاسی نمی‌دانند. فیرحی عمیقاً با متون سیاسی دوره مشروطه -که تلاش برای دفاع فقهی از بخشی از جنبه‌‌های تجدد با اسلام است‌- آشنا بود. این در حالی است که دیگران فقط به جنبه‌های سیاسی و اجتماعی این مباحث توجه دارند. او دقیقاً راه نائینی و آخوند را ادامه می‌داد. اساس تحول در مفاهیم سیاسی در دوره جدید، از سوی اسلام گرایان ایرانی این بود که از دریچه فقه وارد شوند. امام هم در انقلاب همان راه و رسم آخوند و نائینی را دنبال کرد. البته بعدها مباحث دیگری هم مطرح شد و به اقتضای برخی از جدال‌های سیاسی‌، جنبه‌های دیگری هم اثر کرد‌؛ اما به‌طورکلی توجه به فقه و آشنایی با آن‌، زمینۀ ساختن فیرحی را در قد و قواره ای که می‌شناسیم فراهم کرد. امتیازی که او بر هم‌دوره‌ای‌‌های خود داشت،‌ این بود که نه فقط با فقه آشنا بود‌، بلکه در بسیاری از موارد از خاستگاه فقه و استدلال‌های نوی فقهی به این مباحث توجه می‌کرد.

🔶۳. گفته می‌شود که فیرحی در توجیه مبانی فقهی تجدد در حوزه اندیشه سیاسی تلاش می‌کرد. این امر بدیعی نیست. این تلاشی است که از مشروطه به این سوی شروع شده است و برخی از مراجع بزرگ دینی هم موافق آن بوده‌اند‌ و البته شماری هم مخالف بوده‌اند. آخوند خراسانی و نائینی و امام خمینی در یک خط هستند. امام نه تنها حق رأی زنان را که هفتادسال بود انکار می‌شد‌، به راحتی پذیرفت‌، بلکه مجلس و انتخابات و ریاست جمهوری را هم پذیرفت. حکومت اسلامی را هم به جمهوری اسلامی تبدیل کرد. این نمی‌شود که ما همه اینها را داشته باشیم و اگر کسی خواست از آنها دفاع کند‌، به سکولاریسم متهمش کنیم. مردم‌سالاری دینی هم بخشی از همین ماجرا است. کجای فقه سیاسی قدیم ما‌، حق مردم پذیرفته شده بود؟ همین یک قدم هم صد سال وقت گرفته است و بزرگانی تلاش کرده‌اند. فیرحی در همین مسیر گام برداشت و خواست استدلال‌های تازه‌تری ارائه کند‌ و روراست‌تر از کسانی باشد که یکی به نعل و یکی به میخ می‌زنند. هم قیافه آزادی‌خواهی به خود می‌گیرند‌ و هم میخ استبداد را محکم می‌کنند.

🔶۴. صد سال است که روشنفکری دینی، در جهان عرب و ایران، در کار اصلاح دین است؛ از سیدجمال به این طرف. حلقه‌‌های مختلفی هم دارد. در ایران‌، از بازرگان تا شریعتی‌ و بعد از انقلاب از مجتهد شبستری یا سروش و بسیاری دیگر. فیرحی هم از این سلسله و در اوج شکست جریان روشنفکری دینی -که قافیه را به جریان تندرو مخالف دین باخته‌ است- می‌کوشد تا این جبهه را بازسازی کند. او به انتقاد از روشنفکری دینی می‌پردازد‌؛ اینکه فقط کلامی به مباحث نگاه کرده‌اند‌، علیه فقه حرف زده‌اند و همه این کارها را به بهانه دفاع از اخلاق کرده‌اند. او می‌گوید: اخلاق ضمانت اجرا ندارد‌ و می‌باید چارچوب را فقه قرار دارد و آن را البته فربه‌تر و آزاداندیش‌تر کرد. در واقع‌ در دوره‌ای که روشنفکری دینی از هر سوی مورد حمله قرار گرفت‌، مرحوم فیرحی قصد داشت آن را احیا کند. پایه احیای ایشان‌، روی تقویت فقه بود. ایشان سعی کرد از فقه به تجدد برسد و می‌گفت‌: راه علمای صدر مشروطه را دنبال می‌کند. او فقه را برای دفاع از تجدد توانمند می‌سازد.
@andishedinimoaser
Forwarded From اندیشه دینی معاصر
#باز_نشر
#نخستین_سالگرد

⚡️دکتر فیرحی‌، الگوی کارآمد برای چگونگی تعامل با مهم‌ترین دوگانه‌‌های جامعه🔻

✍#محسن_الویری

🔷رحلت جانسوز آقای دکتر داود فیرحی جامعه علمی را در بهتی تلخ نشاند. او را می‌توان در زمره اندیشه‌ورزانی نیک‌سرشت دانست که به گفته قرآن کریم: «از آن جا که در جستجوی خشنودی خدا بود‌، خداوند او را به راه‌‌های آسایش و آرامش هدایت کرد و از تاریکی‌هایش به سوی نور کشاند و به راه راست رهنمونش گشت.»

🔷در روایت نخست باب صفه العماء در کتاب فضل العلم، از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: «دانش بجویید و همراه با آن خود را به شکیبایی خرمندانه (حلم) و بزرگواری آمیخته با آهستگی و آرامش (وقار) بیارایید و برای کسی که به او آموزش می‌دهید، فروتنی کنید و برای آن که از دانش فرامی‌گیرید فروتنی کنید و در شمار دانشی‌مردان زورگو مباشید که (این ویژگی) ناشایست شما‌، (ویژگی‌های) شایسته شما را با خود می‌برد.»

🔷به‌هم‌آمیختگی علم و حلم و وقار و فروتنی پربسامدترین ویژگی مرحوم فیرحی در انبوه نوشته‌ها و پیام‌هایی است که در مدت کوتاه پس از رحلتش در وصف او از قلم‌ها جاری شده است. بنده حشرونشری طولانی با آن عالم فرزانه نداشته‌ام‌؛ اما بر پایه همان اندک هم‌نشینی‌ها در جلسات علمی یا گفت‌وگو‌های حضوری و تلفنی اگر قرار باشد چند ویژگی او را برشمرم‌، بی‌درنگ به همین ویژگی‌ها اشاره خواهم کرد. در بخشی از ششمین روایت همان باب از کتاب الکافی‌، به نقل از حضرت عیسی(ع) آمده است: «با فروتنی است که حکمت رنگ آبادانی بگیرد نه با خودبزرگ‌بینی‌، و نیز کِشته‌ها در دشت می‌روید نه در کوه.»

🔷اگر مراد از آبادانی حکمت همچون آبادانی یک دیار، رشد و بالندگی و سازندگی و رونق آن باشد‌، راز ماندگاری حکمت و اندیشه‌‌های حِکمی مرحوم فیرحی و این همه اقبال به او و اندیشه‌هایش و این همه ناله و مویه در کوچیدن او‌، همان همراهی و به‌هم‌آمیختگی دانش و فروتنی در مدت کوتاه عمر با برکت اوست.

🔷ویژگی برجسته مرحوم دکتر فیرحی در ساحت اندیشه‌ورزی به باور صاحب این قلم، نشان دادن الگویی کارآمد برای چگونگی تعامل با پار‌ه‌ای از مهم‌ترین دوگانه‌‌های جامعه ما در دهه‌‌های اخیر است؛ دوگانه‌‌های دین و دنیای جدید‌، سنت و مدرنیسم‌، حوزه و دانشگاه‌، پاس‌داشت میراث کهن و نواندیشی‌، نخبگی و مردم‌گرایی و سرانجام دوگانه حفظ نظام جمهوری اسلامی و برنتافتن کژی‌ها. در شرح هر یک از این دوگانه‌ها و جایگاه دکتر فیرحی می‌توان دفتری پربرگ نوشت.

🔷او در زمانه‌ای توانست الگویی هم‌زمان برای دانشگاهی‌ها و حوزوی‌ها در چگونگی تعامل با این دوگانه‌ها عرضه کند که از بدزبانی‌ها و بی‌مهری‌‌های متعارف آنان که اندیشه‌ورزی و دین‌داری را تنها در دایره خوشایند خود می‌پسندند‌، دور نبود‌؛ اما همچنان استوار و هوشمندانه و خردورزانه به راه خود ادامه داد.
بخواهیم یا نخواهیم او نماد و سرآمد گروهی از روحانیان حوز‌وی است که راهی متفاوت اما کارآمد برای دین‌داری در دوره مدرن و گره‌گشایی از دوگانه‌‌های پیش‌گفته برگزیده‌اند و با وجود همه کوشش‌‌های رسمی و غیررسمی برای دیده نشدن و به کنار رانده‌شدن‌، راه خود را بالنده و پرتوان می‌پویند.

🔷امام محمد غزالی (۵۰۵ ق) در کتاب التبر المسبوک فی نصیحه الملوک وقتی اصول عدل و انصاف را در ده بند برمی‌شمرد، ذیل اصل دوم که حاکمان را به اشتیاق همیشگی برای دیدار عالمان و آزمندی برای شنیدن خیرخواهی‌هایشان فرامی‌خواند، به مناسبت گزارش کرده است که عمر بن‌عبدالعزیز (حک ۹۹ ـ ۱۰۱ ق) از تابعی بزرگ شیعی‌مذهب محمد بن‌کعب قرظی (۱۰۸ ق) خواست که عدل را برای او وصف کند و او در بخشی از پاسخ خود چنین گفت: «کل مسلم أکبر منک سنّا فکن له ولدا‌، ومن کان أصغر منک فکن له أبا‌، ومن کان مثلک فکن له أخا‌.» هر مسلمانی که سن او از تو بیشتر بود‌، برای او فرزند باش و هر که سن او از تو کمتر بود برای او پدر باش و هر که سن او با تو برابر بود‌، برای او برادر باش.
دکتر فیرحی فرزند خوش‌خوی بزرگان زمانه ما‌، پدر مهربان دانشجویان و دانش‌پژوهان جوان سرزمین ما و برادر دلسوز هم‌ترازان خود بود. رحمت و رضوان بی‌منتهای الهی بر او باد.

@andishedinimoaser