❤️
علامه #نهاوندی رحمة الله علیه در کتاب #عبقری_الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می نویسد: خواجه عبد اللّه #انصاری در «#نفحات_الانس» می گوید: «من سیصد هزار حدیث یاد دارم با هزارهزار اسناد. آنچه من در طلب #حدیث حضرت #محمد صلّی اللّه علیه و آله کشیدم هرگز احدی نکشیده یک منزل از نیشابور تا دیزباد باران می آمد و من برای آن که جزوه های حدیث خیس نشود در حال رکوع می رفتم و آن ها را در زیر شکم نهاده بودم. شب در نور چراغ حدیث می نوشتم و فراغت نان خوردن را نداشتم، مادرم نان پاره و لقمه می کرد و در دهان من می نهاد.» نظیر حالت خواجه از برای خود حقیر نیز اتفاق افتاد در سال 1318 ق که از #نجف اشرف بیرون آمده و به جانب بلاد عجم می آمدم، آب طغیان نمود و سد #کاظمین و #بغداد را خراب نمود و از حدود بغداد تا حدود سرای خاکستری را آب گرفته بود. قفه در میان آب انداخته و زوار و عابرین را عبور می دادند. حقیر در میان قفه به پا ایستاده و مؤلفات فقه و اصول خود را در ساروقی بسته و بالای سر خود نگاه داشته بودم که اگر فرضا غرق شدم اول خودم غرق شوم بعد از آن نوبت به آن مؤلفات برسد و تابه حال که این مقام را تحریر می نمایم و مقارن ظهر روز یکشنبه 1341 ق است اگر مدعی شوم که در منزل خود از بدو تحصیل تا حال غذایی با فراغت بال صرف ننموده به جهت اشتغال به مطالعه کتب و نوشته ها، همانا ادعایی قریب به صدق نموده ام.
❤️
علامه #نهاوندی رحمة الله علیه در کتاب #عبقری_الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می نویسد: خواجه عبد اللّه #انصاری در «#نفحات_الانس» می گوید: «من سیصد هزار حدیث یاد دارم با هزارهزار اسناد. آنچه من در طلب #حدیث حضرت #محمد صلّی اللّه علیه و آله کشیدم هرگز احدی نکشیده یک منزل از نیشابور تا دیزباد باران می آمد و من برای آن که جزوه های حدیث خیس نشود در حال رکوع می رفتم و آن ها را در زیر شکم نهاده بودم. شب در نور چراغ حدیث می نوشتم و فراغت نان خوردن را نداشتم، مادرم نان پاره و لقمه می کرد و در دهان من می نهاد.» نظیر حالت خواجه از برای خود حقیر نیز اتفاق افتاد در سال 1318 ق که از #نجف اشرف بیرون آمده و به جانب بلاد عجم می آمدم، آب طغیان نمود و سد #کاظمین و #بغداد را خراب نمود و از حدود بغداد تا حدود سرای خاکستری را آب گرفته بود. قفه در میان آب انداخته و زوار و عابرین را عبور می دادند. حقیر در میان قفه به پا ایستاده و مؤلفات فقه و اصول خود را در ساروقی بسته و بالای سر خود نگاه داشته بودم که اگر فرضا غرق شدم اول خودم غرق شوم بعد از آن نوبت به آن مؤلفات برسد و تابه حال که این مقام را تحریر می نمایم و مقارن ظهر روز یکشنبه 1341 ق است اگر مدعی شوم که در منزل خود از بدو تحصیل تا حال غذایی با فراغت بال صرف ننموده به جهت اشتغال به مطالعه کتب و نوشته ها، همانا ادعایی قریب به صدق نموده ام.
❤️