Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
تقدیم به زائران هموطنم که به خاطر مشکلات ویزا سالها حسرت زیارت امام رضا (ع) در دل شان باقی ماند.
♦️یار آهوها

?#_زینب_بیات

واژه ها ایستاده در تعظیم لب گشودند ماه بانوها
السلام علیک یا مولا، حضرت عشق، یار آهوها

بقچه‌ای پُر می آورم آقا،پرِ اندوه، گریه و احساس
از وطن،از دیارمولانا، بلخ و غزنه، هرات و آن سوها

لهجه‌ها را تو خوب می‌فهمی نامه‌ها را تو خوب می‌خوانی
نامه‌هایی که آمده از دور، روی بال و پر پرستوها

یک صف از عشق بسته شد اینجا رو به روی سفارت ایران
صفی از عشق و اشتیاق به تو، ایستاده ردیف ناجوها

مادرم گفته که زیارت کن یک دل سیر التماس دعا
زائرت بازماند راه نیافت نه اجازه به آن فراسوها

دست‌ها را تو باز می‌گیری حس خوبی برای یک پرواز
می‌بری تا کنار گنبد نور، تا قدمگاه سبز آهوها

می شوم مثل رود، نه، دریا، سرخوش از حس خوب آرامش
با تو و در پناه مهرخودت می‌شوم دور از این هیاهوها

خط مرزی و یک مسافر که کوله بارش غباری از حرم است
می رود دور تا بپیوندد به رفیقان، به دسته ی قوها

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf
Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
?#سید_سکندر_حسینی_بامداد
☀️#_غدیر

زمین به هلهله افتاد و آسمان رقصید
مَلک به عشق تو در عرش ناگهان رقصید

تو کعبه‌ی که ترا کعبه در دلش جا داد
جهان به دور تو ای مرد مهربان رقصید

همیشه عقربه ها با تو راه می افتند
غدیر آمد و همراه تو زمان رقصید

همین که واژه‌ی «الیوم» روی لب گل کرد
به شوق جمله‌ی «اکملت» در زبان رقصید

دو نخل در دل صحرا به عرش بالا رفت
و در مدار دو خورشید کهکشان رقصید

مسافران همه لبیکَ یا علی گفتند
به زنگ قافله ناگاه کاروان رقصید

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf
Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
🔴#_سید_حکیم_بینش

شب و گرفته دلت مثل من بهانه ی ماه
بیا شبیه پلنگی در آستانه ی ماه

تو پای ثابت این تکیه خانه ها باش و
بیا به آدرس ذیل درب خانه ی ماه

در شکسته ی چوبی، محله ی هاشم
دری که خاطره گوید از آن یگانه ی ماه

در مقاوم چوبی که استقامت کرد
برای حفظ سند های محرمانه ی ماه

دری که مبدأ تاریخ درد های شماست
 گریست بعد شکستن سرش به شانه ی ماه

از او بپرس خبر را که شاهد عینی است
از او که خون به جگر دارد از زمانه ی ماه

از او بپرس که همپای عرش لرزیده است
به وقت خطبه ی غرا و قاطعانه ی ماه

از او بپرس گمان می کنی نمی داند 
کجاست قبر مطهر و بی نشانه ی ماه

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf
Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
تقدیم به زائران هموطنم که به خاطر مشکلات ویزا سالها حسرت زیارت امام رضا (ع) در دل شان باقی ماند.
♦️یار آهوها

🔴#_زینب_بیات

واژه ها ایستاده در تعظیم لب گشودند ماه بانوها
السلام علیک یا مولا، حضرت عشق، یار آهوها

بقچه‌ای پُر می آورم آقا،پرِ اندوه، گریه و احساس
از وطن،از دیارمولانا، بلخ و غزنه، هرات و آن سوها

لهجه‌ها را تو خوب می‌فهمی نامه‌ها را تو خوب می‌خوانی
نامه‌هایی که آمده از دور، روی بال و پر پرستوها

یک صف از عشق بسته شد اینجا رو به روی سفارت ایران
صفی از عشق و اشتیاق به تو، ایستاده ردیف ناجوها

مادرم گفته که زیارت کن یک دل سیر التماس دعا
زائرت بازماند راه نیافت نه اجازه به آن فراسوها

دست‌ها را تو باز می‌گیری حس خوبی برای یک پرواز
می‌بری تا کنار گنبد نور، تا قدمگاه سبز آهوها

می شوم مثل رود، نه، دریا، سرخوش از حس خوب آرامش
با تو و در پناه مهرخودت می‌شوم دور از این هیاهوها

خط مرزی و یک مسافر که کوله بارش غباری از حرم است
می رود دور تا بپیوندد به رفیقان، به دسته ی قوها

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf
Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
🔴#سید_ابوالفضل_مبارز

سلام دادم و این عاشقانه شکل گرفت
قرار تازه ی گل روی شانه شکل گرفت

نشسته بودم و دلتنگ گریه کردن که
حسین گفتی‌و دیدم بهانه شکل گرفت

حسین گفتی و دل سمت کربلا پر زد
درون ذهن‌منِ‌خسته خانه شکل گرفت

شبیه مردم دنیا شدم شبیه همه
محرم آمد و چندین نشانه شکل گرفت

لباس مشکی و این اشک ها و لطمه زدن
شراره در دل و بر لب ترانه شکل گرفت

حسین گفتم و تسبیح صبح و ظهر و غروب
میان روضه ی او دانه دانه شکل گرفت

حسین گفت شبی دختر سه ساله‌ی او
کبودی اثر تازیانه شکل گرفت

برای دلخوشی مادری پریشان بود
اگر مجالس سوگ زنانه شکل گرفت

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf
Forwarded From انجمن هنر و ادبیات آیینی افغانستان
🔴#_یحیی_جواهری

شب حجاز نفس می کشد به بوی محمد
تلاوت ملکوت است گفتگوی محمد

به نام او چه قبایل که صف کشیده در اینجا
نه در کنار محمد که رو به روی محمد

به کعبه رفتم و دیدم شیوخ مست قبیله
حراج کرده به اغیار، خاک کوی محمد

چه اتفاق غریبی چه دردناکتر از این
که جبرییل نیاید به جستجوی محمد

نه با تو و راز نیازی، نه طاعتی نه نمازی
مرا ببخش خدایا به آبروی محمد

#_شعر_آیینی_امروز_افغانستان
https://telegram.me/sharmazhbiaf