چرایی تغییر نظام اعتبارسنجی احادیث

نظام اعتبارسنجی روایات را به می توان به دو بازه زمانی پیش از مکتب حله و پس از آن تقسیم کرد. رویکرد اعتبارسنجی متاخران بیشتر بر اعتبارسنجیِ سندی (اعتبارسنجیِ #راوی_محور) استوار است درحالی که بررسی سندی در میان قدما از تاثیر چشم گیری برخوردار نیست؛
در این که چرا محدثان #مکتب_حله به نظام اعتبار سنجی جدیدی روی آوردند، نظرات مختلفی بیان شده است.
به نظر می رسد مهترین تحلیل در چرایی این تغییر رویکرد همان نظریه «فقد قرائن» باشد که توسط صاحب معالم و شیخ بهائی بیان شده است.

آقای احسان #سرخه_ای در مقاله پرباری که در پیوست ارائه می شود این نظریه را به چالش کشیده است.

ناگفته نماند محمدحسین #افراخته نیز در مقاله «علمای مکتب حله و معرفی تشیع» (که در کتاب -مجموعه مقالات- بازشناخت مبانی اصالت میراث حدیثی امامیه در سال 97 به چاپ رسید) به بررسی و نقد این نظریه همت گمارده است.