Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅بسم الله الرحمن الرحیم


🔸اهمیت کتاب عبقات‌الانوار

🔻زحمت‌هایی که امثال میرحامد حسین کشیدند، بسیار با اهمیت و با ارزش است؛ ایشان نزدیک به 400 طریق برای واقعه غدیر در کتاب عبقات الانوار نقل کرده است، مرحوم میرحامد حسین، ادله و احادیث غدیر را آورده است. بعد هر طریق را با نظر اهل تسنن از نظر رجالی تصحیح کرده است. اما فقط هنرش این نیست، این هم کار بسیار بزرگی‌ است، اما بزرگ‌تر از این آمده مصدقین این افراد را، یعنی آن کسانی از رجالیون اهل تسنن را که "ثقۀ" گفتند دو نفر از افراد و علمای اهل تسنن آورده که آن را تصدیق کردند و این کار بسیار پرزحمتی است.

🔻 آیت‌الله بروجردی قدس سره به کتاب عبقات الانوار میرحامد حسین توجه بسیار داشتند. حتی در درس خودشان این کتاب را ترویج می‌کردند. الان در زمان ما مثل عبقات تألیف نمی‌شود. منتها اشکال عبقات این بوده که مجموعه‌ای دائرةالمعارفی است و اگر بخواهد چاپ شود، بیش از صد جلد خواهد شد. تمام احادیث مربوط به ولایت آقا امیرالمومنین علیه السلام را به همین شکل جمع آوری کرده است از حدیث یوم الدار گرفته تا واقعه غدیر ولی بعضی از مجلدات و احادیث به فارسی و بعضی به عربی و هندی هم هست. مرحوم آقای مولانا سی یا چهل جلد این مجموعه را تعریب کرده بود، اما من هنوز ندیده‌ام که به‌طور کامل عرضه شده باشد. آیت‌الله سید علی میلانی رحمة الله علیه هم مقداری از آن را تعریب کرده بودند. این مجموعه کتاب بسیار شامخی است، اما شناخته ‌شده هم نیست. علامه امینی در الغدیر اساساً در خصوص غدیر در وادی دیگری بودند و ادله دیگری برای آن آورده‌اند. یعنی به راویان غدیر و اشعاری که درباره این واقعه سروده شده اشاره کرده و تکیه اصلی‌‌اش بر روی آن شواهد است و در ابتدای کتاب هم به این مسئله اشاره کرده است. اما صاحب عبقات، تمام آن روایاتی را که درباره ولایت امیرالمؤمنین موجود است، از جمله حدیث غدیر و حدیث ثقلین را آورده است. مثلاً حدیث ثقلین قسم دلاله و قسم سند دارد که آن‌ها را در اثرش آورده است و انصافاً زحمت کشیده است.

🔸میرحامد حسین و تحمل مشقات فراوان برای پژوهش در باب غدیر

🔻سابقاً من به کتابخانه ایشان در هند، در شهر لکهنو رفته بودم. در لکهنو نوه‌ها و نبیره‌های ایشان بودند و نقل می‌کردند که میرحامد حسین در اواخر عمر از حیث حرکت مشکل پیدا کرده بود. لذا رختخواب و بساطش را طوری مهیا کرده بودند که وقتی او دراز می‌کشیده، روی سینه‌اش تخته‌ای می‌گذاشتند که کتاب را روی آن بگذارند و ایشان بخواند و فکر کند و بگوید تا کاتبی بنویسد. بر اثر مداومت بر همین کار، تمام روی سینه ایشان پینه بسته بوده است. شخصیت عجیبی داشته، معروف است که ایشان برای دسترسی به برخی کتاب‌ها به مدینه رفته بود. از آنجا که کتاب‌ها و مستنداتش همه در دسترس ایشان نبود، شنیده بود برخی نسخه‌های مورد نیازش در مدینه است. در خانه یک عالم سنی خادم می‌شود تا به این کتاب‌ها دسترسی داشته باشد. آن زمان هم کپی و امثال این‌ها نبوده است. میرحامد حسین بعد از مدت‌ها جلب اعتماد آن عالم سنّی، از او اجازه گرفته بود که شب‌ها در کتابخانه بماند و از کتاب‌ها استفاده کند و شروع کرده بود به نوشتن بعضی از نسخ. کارش که تمام می‌شود به قصد خروج از مدینه حرکت می‌کند. آن عالم سنّی متوجه ماجرا می‌شود. میرحامد را تا جده تعقیب می‌کند؛ اما میرحامد دیگر سوار کشتی شده بود و آن عالم سنّی نتوانسته بود به او دسترسی پیدا کند. میرحامد حسین چنین آدم فوق‌العاده‌ای بوده است.
#بخش1
@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅بسم الله الرحمن الرحيم


🔸گریه بر امام حسین علیه‌السلام تشیع را حفظ کرده است

🔻ما عاشورا را پشت سر گذاشتيم، نزديك به هزاروسيصدوهشتاد سال از حادثه عاشورا گذشته است و هنوز نام و حرکت و اهداف سيدالشهداء (علیه‌السلام) بسیار قرص و محكم و غني‌تر و قوي‌تر از گذشته باقي مانده است؛ ولي متاسفانه همان‌طور كه پیش از این هم عرض كردم دست‌هايي در کارند و افرادی مدام در اين مساله به صوَر مختلف تشكيك مي‌كنند؛ سياست هم بهانه يك عده‌اي براي كوبيدن است؛ هنوز كه هنوز است حتی در بین بعضي از كساني كه دستي در حوزه و دانشگاه دارند، بحث گريه مطرح است و شروع به توجیه مي‌كنند که قيد لازم دارد و گريه اگر چنين و چنان باشد خوب است؛ اما باید توجه داشته باشیم رواياتي كه نقل شده است از قبیل «مَنْ بَكیٰ اَوْ اَبْكيٰ اَوْ تَباكيٰ فَلَهُ الجَنَّةُ»، قید ندارد و ما هم هيچ‌وقت نمي‌خواهيم با تمام اصول و اساسي كه داريم تنافي ايجاد كنيم؛ منتها واقعيتی را در نظر بگيريم و خود كلام آقا سيدالشهداء (علیه‌السلام) را فراموش نكنيم که «اَنا قَتيلُ العَبَرَةِ»؛ ما سيدالشهداء را مي‌بينيم كه هر سال روي احساس مردم قدم مي‌گذارد؛ گريه عالي‌ترين حالت احساسي است؛ يعني گريه پيش نمي‌آيد مگر اين كه انسان واقعا متاثر باشد؛ چون همه زود به اشك و گريه نمي‌افتند و احساس انسان بايد برانگيخته بشود؛ اگر كسي احساس مظلوميت براي سيدالشهداء و آن طفل شيرخواره‌اش نكند اين اشك چطور در چشمش مي‌آيد؟ از همان ابتدا اهل بیت (علیهم‌السلام) مي‌خواستند اين رابطه محفوظ بماند؛ یاد سيدالشهداء در دلها باشد؛ احساس‌ها برانگيخته بشود و اين را توجه داشته باشيد که همين گریه و احساس است كه تشیع را حفظ کرده است؛ وجود مقدس آقا علي‌بن‌موسي‌الرضا (علیه‌السلام) مي‌فرمايند: «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ‏ كُنْتَ‏ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ‏»؛ اين چه معنایی است که براي هر چيزي خواستي گريه كني براي سيدالشهداء گريه كن؟ چرا؟ براي اينكه احساس مظلوميت در دل انسان جوانه و چشمه بزند و بركات از اين جا پيدا بشود. سيدالشهداء عاشورا را به پا كرد که ما تا امروز «لا اله الا الله» می‌گوييم؛ اگر مسير صحيح را تشخيص مي‌دهيم و مسير اسلام سلطنت‌زده و ظالم‌زده را نمي‌رويم براي اين است كه سيدالشهداء در دل و جان ما مانده است؛ لذا تقاضا می‌کنم اين میراث را خرابش نكنيم؛ مصداق «يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ» نشویم؛ به دست خودمان ريشه‌ها را خراب نكنيم.

🔸بساط عزاداری امام حسین را فقرا به پا می‌کنند

🔻مردم نسبت به سيدالشهداء فوق‌العاده محبت دارند و عجيب و غريب هستند و قصه‌ها هم در اين بين هست؛ يكي از عزيزان در يزد که آدم موثقی بود برای من نقل مي‌كرد: در آنجا عده‌اي از جوانان هيئت داشتند؛ (مثل همينجا كه مي‌بينيد در محلات جوانها هيئت بر پا مي‌كنند و پرچم مي‌زنند و غذايي و بساطي دارند) سالی پولشان كم آمده بود و سراغ آقايي از تجّار يزد رفتند كه ما پولمان كم آمده است و مي‌خواهيم هيئت به پا كنيم چون هر سال اينجا هيئت به پا مي‌كرديم اما امسال نمي‌توانيم؛ اين آقاي تاجر يك برگه چك به اينها داد و گفت هر مبلغ احتياج داريد روي آن بنويسيد؛ اينها هم خوشحال چك را گرفتند و مبلغ خوبي هم نوشتند كه همه مخارجشان را تأمين بكند؛ برگه چک را دادند تا امضاء كند اما نگران بودند كه شايد مقداري مبلغ را بالا نوشتند امضاء نكند؛ اين آقای تاجر هم دستش را گذاشت روي مبلغ كه نبيند و برگه چک را امضاء كرد و به آنها برگرداند؛ اين جریان واقع شد و مدتی گذشت تا اين آقاي تاجر مريض شد و از دنیا رفت؛ دوستانش او را در خواب ديدند که خيلي اوضاع و احوال خوبي دارد با اينكه آن‌طور آدم خیلی خوبي نبود؛ به او گفتند: اين اوضاع را از كجا داري؟ گفت: اینجا كه آمدم نامه عمل مرا وقتي آوردند، دیدم تمام کارهایم را نوشته‌اند؛ آن كسي كه امضاء مي‌كرد دست گذاشت روي نامه عمل من و امضاء كرد و مرا رد كرد؛ همان‌طور كه من دست گذاشتم روي مبلغ و چک را امضاء کردم.
#بخش1
@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅بسم الله الرحمن الرحیم


✅امام سجاد صلوات‌اللّه‌وسلامه‌علیه در كلام نوراني و فرمايشي فرمودند:

🔹فإِذَا كَانَ‏ عُمُرِي‏ مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ‏ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ. اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَةً تُعَابُ مِنِّي إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَةً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُكْرُومَةً فِيَّ نَاقِصَةً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا.


🔸درخواست طول عمر برای اطاعت خدای‌تعالی

🔻در اين كلمات شریف، وجود مقدس امام سجاد علیه السلام ابتدا از خداوند عالم تقاضا مي‌كنند: "وَ مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لَا أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لَا أَشُكُّ فِيهَا"

🔻بعد حضرت مي‌فرمايند: " وَ عَمِّرْنِي " عمر من را طولاني كن، "مَا كَانَ عُمُرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِك" خدایا اگر همه عمر من در طاعت تو صرف بشود و در خدمت اطاعت تو قرار بگیرد، عمر من را اضافه كن.


🔸فوائد عمر طولانی:

🔹الف. بهره‌برداری بیشتر برای آخرت

🔻چون هر مقدار عمر اضافه شود، فرصت‌هایی كه انسان از آن برای فایده و سود بیشتر بهره‌برداري مي‌كند زیادتر می‌شود. اگر قيمت يك جنس بالا باشد و در حال تمام شدن است تاجري كه اين كالا را در اختيار دارد برای فروش دوست دارد تا وقتی این کالا در دست او هست زمان طولاني شود تا فرصت بهره‌برداری او طولانی‌تر شود. عمر ما این چنین سرمايه‌اي براي اهل طاعت و توجه و كساني‌كه حقایق را در مي‌یابند، و برای آنها يك كسب است. به هرحال اهل كسب هستيم حالا معنا را نسبت به مقامات بزرگان تنزل مي‌دهيم. این دنیا فرصتي است که هر مقدار اينجا بهره بیشتر ببرد در جهان ديگر سود بيشتری نصيب انسان مي‌شود انسان با کسی معامله می‌کند که می‌فرماید: " من جاء بالحسنة فله عشر امثالها[1] " مي‌فرمايند: سود را ده برابر مي‌كند. در هیچ کجا سود ده برابری نداریم. سود وقتی که دو برابر می‌شود، اقراض بلند مدت می شود و در دنیا این چنین سودی نداریم. اما در دنیا اين فرصت در اختيار ما هست و ممكن است تنبّه و آگاهی پيدا شود و ارزشمندتر این که در این طول عمر انسان تجربه و فهم به دست می آورد و انشاءاللّه صفات كمال را كسب كند.

🔹ب. رسوخ صفات کمالیه در نفس

🔻و هرمقدار عمر طولاني شود رسوخ اين صفات كمال و فضائل در نفس انسان بيشتر شده و حالت ملكه بودنش قوي‌تر مي‌شود و اين انسان وقتي عبادت مي‌كند، عبادت كسي است كه كبر و حسد ندارد و سوء ظن به برادر مؤمن خود ندارد، عبادت کسی که صفات کمالیه دارد با کسی که صفات کمالیه ندارد فرق دارد و لذا هر چقدر عمرطولاني شود هم زمینه براي اطاعت فراهم می‌شود و هم امكان بیشتری برای بهره‌برداری بيشتر از اين اعمال فراهم مي‌شود.

🔹ج. کاهش علاقه به دنیا

🔻تا وقتی انسان بچه است بعد نوجوان و جوان می شود علاقه به دنيا تا يک حدي در او هست و وقتي پير مي‌شود و از هر طرف ضايعه و نقص می‌بیند و سلامت او كاسته مي‌شود، به‌طور عادی علاقه‌اش به دنيا و به افراد و نزدیکانش يك قدري متعادل مي‌شود. درجوانی انسان نسبت به بچه‌هایش حالت شيفتگي فوق العاده‌ای دارد كوچكترين حادثه‌اي برای آنها پيش بياید انسان ممکن است از دست برود، اما كم كم وقتی بچه‌ها بزرگ مي‌شوند، زن و بچه پيدا مي‌كنند، سال به سال احوال بابا را نمي‌پرسند، احوال مادر را نمي‌پرسند كاري به كار آنها ندارند، انسان مي‌فهمد دلبستگي‌ها بيخود بوده است.

🔹د. تکیه نکردن به غیر خدا

🔻با گذشت روزگار متوجه مي‌شود حتی رفاقت‌ها هم بالا و پایین دارد. حتی تغییر اوضاع آب و هوا هم می‌تواند خیلی چیزها را تغییر بدهد. گاه پول در حسابهای بانکی هم تحت تاثیر سیاست دولت قرار گرفته و کم یا زیاد می‌شود مثلا قيمت دلار سه برابر می‌شود این فرد در خانه خود هست و سرمایه‌اش در بانک محفوظ است و بدون این که بخواهد حرکتی کند کلی سود کرده و یا رکود پیدا می‌شود و این فرد قدرت خريدش يك‌سوم می‌شود اینجا است که می‌بیند به هیچ چیز نمی‌شود دل بست. قيمت زمين تا ديروز متري ده ميليون تومان بوده ولی امروز یک ميليون تومان هم ارزش ندارد. اينها واقعياتی است که در اثر طول عمر و تجربه براي انسان روشن می‌شود و طول عمر این فایده را دارد که علاقه انسان به همه چیزهایی که فکر می‌کرد می‌تواند روی آنها حساب کند کم می‌شود و متوجه می‌شود که نمی‌تواند روی زن و فرزند و شغل و مقام و موقعیت و رفیق و پولش حساب کند. می فهمد این موقعیتی که بین مردم دارد زنده باد و مرده باد برای او می گویند ممکن است بلافاصله با يک حادثه‌اي تغییر کند ولو هيچ تقصيري هم انسان نداشته باشد اما مردم نمي‌فهمند يك مرتبه ورق برمي‌گردد و درخانه شما جمع مي‌شوند كه درخانه را آتش بزنند اينها واقعيت است و باید ببینیم می‌خواهیم دل به چه چیزی ببندیم.
#بخش1
@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅بسم الله الرحمن الرحيم


🔸زیارت اربعین؛ عَلم و نماد برای شیعه

🔻عده‌ای می‌خواهند به زيارت اربعين بروند و در راهپيمایی اربعين شركت كنند؛ به‌هرحال خود آن هم درس است، بلكه درسی است اهمّ و به آن بها هم بايد داد. زمانی در روايات می‌ديديم که یکی از علامات مؤمن، زيارة‌الاربعين است. باور نمی‌كرديم كه اين زيارت اربعين روزی برای شيعه عَلم شود. امروز زيارةالاربعين برای شيعه عَلم است. همه ثواب‌هایی كه برای زيارت امام حسين علیه‌السلام گفته‌اند که هر قدمی برداشته شود آن مقدار ثواب را دارد، فوق اين‌ها یک عَلم و یک شعاريتی پيدا كرده كه تمام اهداف سيدالشهداء علیه‌السلام را در دنيا برجسته می‌كند. یعنی تمام آنچه را كه بر سر سيدالشهداء علیه‌السلام آمده است پررنگ می‌كند، آن هم نه برای مسلمان‌ها، بلکه برای همه ادیان.

🔸تنوع ادیان در میان زائران حسینی

🔻در طی مسیر زیارت اربعین حتماً برخورد كرده‌ايد و ديده‌ايد، مسيحی و هندو هم می‌آيد حتی ايزدی هم می‌آید، همه دارند می‌آيند. خود امام فرمود: «و ان لم تكن لكم دين فكونوا احرارا فی دنياكم»؛ كار ندارم چه دينی داريد، احرار در دنيای خودتان باشيد. به آخرت عقيده نداريد، حريتِ در اين دنيا را داشته باشيد. اين سخن حضرت برای مخاطبان عام است و مختص مخاطب مسلمان و شيعه نيست بلکه خطابش همه افراد است، ولو به خدا هم معتقد نباشند.

🔸خلوص مثال‌زدنی عراقی‌ها در خدمت به زوّار حسینی

🔻اين حركت، حركتی فوق‌العاده است. هركسی كه می‌تواند و توان دارد، خودش را برساند، ولو ساعاتی در اين مسير جزو سياهی‌لشکر باشيم. همان‌طور كه آن سياهی‌لشکرها دل زينب كبری سلام‌الله‌علیها را لرزاندند، ما هم جزو سياهی‌لشکرهايی باشيم كه دل امام زمان علیه‌السلام را شاد می‌كنند. امروز اجتماع اربعين، عَلم شيعه است. اين اجتماعی است كه آن را به رگبار گلوله بسته‌اند. سی سال، چهل سال، صدام و صدام‌ها مقابله كردند، اما نتوانستند این حرکت فوق العاده را متوقف کنند. به‌مجردی كه اين‌ها رفتند، نه ده برابر، نه صد برابر، هزار برابر جمعيت اينجا جمع شد.

🔻مردم عراق، مردمی فقير هستند، اما تمام سال را زحمت می‌كشند و کار می‌كنند برای اينكه يك موکب و غرفه‌ای برای پذیرایی زوار امام‌حسین‌ علیه‌السلام درست كنند. لذا وقتی به ‌آنجا رفتيد، ممكن است موکب و غرفه ايرانی‌ها مجلل‌تر از غرفه آن‌ها باشد، غذای ایرانی‌ها بهتر باشد، اما گاهی به آن‌ها هم سر بزنيد. نمی‌گویم خلوص آن‌ها بيشتر است، اما خلوص در آن‌ها خيلی بالاست. آن‌ها هرچه دارند، نثار می‌كنند، اما ما ایرانی‌ها اين‌طور نيستيم. در مشهد، مردم درب خانه‌ها را باز نمی‌گذارند. ما در قم، درب خانه‌ها را برای زوّار باز نمی‌گذاریم. از مرز كه وارد عراق می‌شويد، درب همه خانه‌ها باز است. می‌گويند اين ايام، خانه برای ما نيست، اين خانه مال سيدالشهداء علیه‌السلام ‌است. دیده‌اید و برخورد کرده‌اید. بهترين فرش‌هايشان را در اختيار زوار می‌گذارند. بهترين فرش‌هايشان را می‌آورند و در غرفه‌ها می‌اندازد. می‌گويند با پای گلی، با پای برهنه و خونی بياييد روی اين فرش‌های منزل و موکب ما. آنجا پيرمرد محترم خون پای اين جوان چهارده پانزده‌ساله را می‌شورد، گلش را می‌شورد، بعد می‌بوسد و به چشمش می‌كشد. امروز اين خلوص‌ها، در دنيا برجسته می‌شود. اين‌ کارها امام حسين علیه‌السلام را برجسته می‌كند. لذا اربعين يك هويتی دارد که حتی با عاشورا مقابله می‌كند. اربعین برای شیعه عَلم و از شعائر شده است. در بزرگداشت آن تا جايی كه می‌توانيد همت بكنيد.
#بخش1

@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅بسم الله الرحمن الرحيم


🔸حضرت محمد صلی الله علیه وآله الگویی برای رهبران جهان

🔻 وجود مقدس رسول اكرم صلی الله علیه وآله نه‌تنها در منطقه خودشان، بلکه در كل جهان نقش تاريخي عظيمی ایفا کردند. يعني تاريخ جهان با حضرت محمد صلی الله علیه وآله تغيير مي‌كند و تحولات تازه پيدا می‌‌شود، ولي آنچه در اين تحولات اهمیت دارد اين است كه پيغمبري برانگيخته شد و خداوند اين برانگيختن را منت بر مؤمنين مي‌داند.

🔻[لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ‌][1] «به يقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد [ كه ] پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد ، قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»

🔻خداوند به ضلال آشكار تعبير مي‌فرماید. پيغمبر مبعوث به رسالت شد اين مردم را تزكيه كرد و به اين مردم ايمان را تعليم داد و بعد رحلت فرمود. حاصل اين تربيت در اينجا اين است.

🔻و حاصل این تربیت این شد از كساني كه فرهنگ جاهلي داشتند، مردماني به وجود آورد كه در راه خدا مجاهده مي‌كردند؛ كساني كه پیش از این برای ضرری جزئي كه از طرف مقابل مي‌ديدند او را مي‌كشتند، اينها نه‌تنها از مالشان براي دين و خدا می‌گذشتند، بلکه از جانشان هم مي‌گذشتند. در زمان پیامبر فرهنگ خاصی در مکه رواج داشت. بازاری در مکه به نام عکاظ بود كه مي‌آمدند در آنجا جنس عرضه مي‌كردند و شعرا شعر می‌خواندند. يكي از رؤساي قبائل نزد پيغمبر آمد و از ایشان پرسید اين بهشتي كه شما فرموديد، آيا جنگ و قتل و غارت هم در آن هست؟

🔻پيامبر فرمودند: خير، بهشت امن است. آن شخص گفت: پس اين بهشت به درد ما نمي‌خورد و برگشت رفت.

🔻چرا؟ چون در دوران جاهليت اصلاً هيجان با همين حرب و غارت بود. آنها زندگي مي‌كردند، كمي كه اوضاعشان بد مي‌شد، به قبيله كناري حمله مي‌كردند. در اين حمله يا كشته مي‌شدند یا اگر غلبه مي‌كردند، اموالشان را مي‌گرفتند و زن‌هایشان را اسير مي‌كردند. اين در جاهليت عرب امر عادی و دائري بود. لذا در كلمات رسول اكرم صلی الله علیه وآله و بعد در كلمات امام صادق علیه السلام در بحث خمس داريم كه حضرت مي‌فرمايند، درآمدی خمس دارد که از غارت به دست نیامده باشد، اما آن درآمدي كه از غارت به دست بياید اصلاً خارج از موضوع خمس و مال مردم است .

🔻ذهنيت مردم در آن زمان با قتل و غارت خو گرفته بودد: يا بايد به آنها حمله مي‌شد يا باید حمله مي‌كردند.

🔻يا بايد كشته مي‌شدند يا بايد مي‌كشتند. فرهنگشان اين بود. لذا از جنگ استقبال مي‌كردند. سر مشكلات جزئي، قبيله‌ها به جنگ با‌هم برمي‌خواستند. متحدينشان هم باهم مي‌جنگيدند. جنگ‌ها در جاهليت عرب اوج مي‌گرفت، به‌طوري‌كه يك جنگ 70 سال طول می‌كشيد. يعني دو سه نسل درگير جنگ بوده‌اند.

🔻پيغمبر آمد و از اين مردم انسان‌های دیگری ساخت. اين واقعيت است. آنها در جنگ‌ها از‌جان‌گذشتگي خودشان را در راه پيغمبر نشان دادند. آنها نشان دادند كه از همه چيز براي خدا می‌گذرند. از مكه هم شروع شد. جوان‌هايي‌ كه تسليم پيغمبر شدند و مقابل پيغمبر گردن كج مي‌كردند.

🔻البته جمعيت مسلمانان كه زياد شد افرادي هم از روي طمع و یا ترس آمدند به اسلام گرویدند، اما همه اين‌گونه نبودند. مشكل و درد ما اين است كه اين پيغمبر از كساني كه مي‌گفتند «لا خير في جنۀ لا حرب فيها» مردمي ساخت كه در ميدان جنگ افتاده بودند و در حال مرگ بودند. مجروح بودند و خون از بدنشان می‌رفت. آب و سرويس‌رساني هم نبود و هركسي مشغول كار خودش بود.

🔻راوی می‌گوید آمدم عبور كردم و دنبال جنازه مثلاً پسر عموي خودم مي‌گشتم. ديدم اينجا افتاده است و وضعش هم ناجور است و دارد مي‌ميرد. تا نگاهش به من افتاد، گفت: آب. رفتم سريع تهيه كردم و آوردم. سرش را بلند كردم که آب را بنوشد. شخص دیگری ناله زد و گفت: برادر اگر آب داري، من هم تشنه‌ام. اين شخص گفت من نمي‌خورم ببر براي او. سرش را روي زمين گذاشتم و رفتم سراغ دیگری.

🔻خواستم به او آب بدهم، يكي ديگر صدایش درآمد. تا هفت نفر اين كار تكرار شد. تا برگشتم به ششمي آب بدهم ديدم مرده است. پنجمي را هم ديدم مرده، پسر عموي خودم را هم ديدم مرده است. همه از تشنگي شهید شدند، اما حاضر نشدند آب‌خوردن خودشان را بر ديگري مقدم ببينند. آن هم در این حال. اين است تربيت پيغمبر. ایشان از همان عرب‌هاي جاهل اين افراد را ساخته است. حال پرسش این است که بعد از پيغمبر چه اتفاقي افتاد و اينها كجا بودند؟
#بخش1

@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅ بسم الله الرحمن الرحیم

🔸خدمات فرهنگی‌مذهبی علامه کرباسچیان به ایران

🔻من زیارت شما عزیزان و دیدار چهره‌های نورانی و مصمم شما را برای خودم توفیق می‌دانم. خداوند مرحوم آقای علامه کرباسچیان را غریق رحمت کند. ایشان هم از این خانه نشئت گرفته بودند و خود ایشان هم بر این نکته تأکید می‌فرمودند؛ چون بنده هم این افتخار بزرگ را داشتم که شاگرد ایشان در مدرسه علوی بودم. خود ایشان می‌فرمودند که یکی از بزرگ‌ترین مشوق‌های من در این کار [تاسیس مدارس] آیت‌الله بروجردی قدس سره بود و حتی آن زمان آیت‌الله بروجردی قدس سره اجازاتی به ایشان ‌دادند که از سهم امام برای این کار [تاسیس مدارس] مصرف کنند. آن ایامی که ما در خدمت ایشان بودیم، تازه دبستان علوی تأسیس شده بود و دبیرستان هم کلاس‌هایش کامل نبود و فقط چند کلاس بود و بعد ساختمان جدید و کامل شد. اما مرحوم کرباسچیان ابتدا با دو کلاس شروع کرده بودند و به فرهنگ مذهبی این کشور خدمات بزرگی کردند. حرکت و خدمت ایشان بسیار تأثیرگذار بود و البته در کنار ایشان کسانی در حال فعالیت بودند، مثل مرحوم آقای شیخ عباسعلی اسلامی که جامعه تعلیمات اسلامی را تاسیس کردند؛ اما آن کار نخبه‌ای که مرحوم آقای علامه کرد، بسیار ممتاز بود و خیلی تفاوت داشت. ما از نزدیک شاهد بودیم که ایشان نه فقط در مقام یک مدیر یا معلم، بلکه همچون یک پدر افراد را زیر پر می‌گرفتند و تربیت می‌کردند.

🔸علامه کرباسچیان؛ انسانی متواضع و فروتن

🔻آن زمان تهران زمستان‌های بسیار سخت و پربرفی داشت. آن محلی که ما بودیم و به مدرسه می‌آمدیم، سرویس داشت. وقتی وارد مدرسه می‌شدیم، مثلاً ساعت شش‌ونیم صبح بود. مرحوم علامه نیم ساعت هم ساعت مطالعه گذاشته بودند. هشت‌ونیم که زنگ می‌خورد، نیم ساعت قبلش ساعت مطالعه بود که همه افراد در آن سالن دبیرستان جمع می‌شدند و آنجا درباره درس‌ها مذاکره می‌کردند. خوب این هم رسمی بود. یک روز ما وارد مدرسه شدیم و هنوز یک ساعت به آن ساعت مطالعه مانده بود. روز زمستانی پربرفی هم بود. من دیدم آقای علامه در مدرسه هستند. آقایی هم بود که راننده بود و از همان منطقه درکه که منزل ایشان بود، از آنجا می‌آمد و بچه‌ها را از آنجا می‌آورد. این آقای راننده بعداً به ما گفت که صبح ماشین خراب شده بود و روشن نمی‌شد و خود آقای علامه آمده بود و ماشین را هل می‌داد و این اتفاق قبل از ساعت شش‌ونیم صبح بوده است.


🔸علامه کرباسچیان؛ مرد مورد احترام مراجع

🔻ایشان به‌اصطلاح یک رسالت برای خودشان قائل بودند و مسئله شغل هم نبود. مرحوم آقای علامه را در اواخر عمرشان دیده بودیم. چیزی از مال دنیا نداشت، جز یک خانه مسکونی محدود. ایشان در آن زمان مورد عنایت همه مراجع بود. مرحوم آیت‌الله العظمی آقای خوانساری رضوان‌الله بسیار به ایشان توجه داشتند. حتی اجازه می‌دادند کسری‌هایی که مدرسه داشت، از محل سهم امام تأمین شود تا اوضاع مدرسه شکل بگیرد. و همه این فعالیت‌ها از جانب مرحوم علامه، مرحوم آقای روزبه، آقای غفوری، آقای دانش و همه عزیزانی که الان در قید حیات نیستند، انجام می‌شد.

🔸فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ میراث‌دار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

🔻این رسالتی که مرحوم علامه بر عهده خودشان می‌دیدند، یک حالت حفظ میراث بود: میراث شیعی و میراث فاطمی. ما به‌عنوان تشیع و به‌عنوان شیعه میراث‌دار هستیم. چه میراثی را به دوش می‌کشیم؟ آن میراثی که فاطمه زهرا سلام الله علیها بر دوش ما قرار داده و این میراث عبارت از قرآنی است که به رسول اکرم صلی الله علیه وآله نازل شده است. پیامبر مکتب اسلام را عرضه کردند، اما به نقل از بسیاری از بزرگان نه‌تنها بعد از شهادت ایشان، بلکه قبل از آن هم فعالیت‌هایی برای انحراف شروع شد. یعنی راه را کج کردند. یعنی آنچه پیامبر به‌عنوان وحی آورده و عرضه کرده است، در مسیری به کار گرفته شود که با سلطه اموی و جاهلی قبل از اسلام منافاتی نداشته باشد. درواقع نقشه‌شان این بود که آن ارزش‌هایی از اسلام حفظ شود که با ارزش‌های جاهلیت تنافی نداشته باشد. این انحراف صورت گرفته است و تنها کسی که در آن زمان فریاد برآورد و بلافاصله اقدام کرد، حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها بود. اینکه شما دیده‌اید روی مسئله حضرت زهرا حساسیت دارند که روز شهادت ایشان چنین شود و چنین کنیم، برای حفظ این میراث است. یعنی این میراثی که فاطمه زهرا بر دوش ما گذاشته است و همه ائمه طاهرین علیهم‌السلام از امیرالمؤمنین علیه‌السلام گرفته تا وجود مقدس حجت‌بن‌الحسن علیه‌السلام امروز میراث‌‌دار هستند. یعنی باید اصالت اسلام را حفظ کنند، آنچه که بوده و پیغمبر آورده است باید حفظش کنیم و لذا شیعه شکل گرفته و تفکر شیعی شکل گرفته است.
#بخش1
@alaviboroujerdi
Forwarded From آیت الله علوی بروجردی
✅ پیام حضرت آیت الله علوی بروجردی مدظله العالی به مناسبت یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین ولی المتقین قائد الغر المحجلین علی بن ابیطالب «علیهما افضل صلوات الملک المنان»

✅بسم الله الرحمن الرحیم

🔻بیست و یکم ماه مبارک رمضان امسال برابر است با یکهزار و چهارصدمین سال شهادت امیرالمؤمنین ولی المتقین قائد الغر المحجلین علی بن ابیطالب «علیهما افضل صلوات الملک المنان» ودقیقاً با رسیدن این روز چهارده قرن از زمانی می گذرد که این بزرگ مرد تاریخ اسلام که پیامبر گرامی اسلام «صلی الله علیه وآله وسلم» با خطاب "انت میزان الاعمال" او را اسوه و الگوی جاودانه انسان مسلمان و واجد همۀ فضیلت-های الهی و انسانی قرار داد. فرق سرش را در حال نماز و در مسجد، که برپائی این هر دو وامدار تلاش ها و مجاهدات او بود شکافتند و شخصیتی که تنها یک حرکت او در جنگ احزاب بر همۀ عبادات جن و انس فضیلت یافت، غریبانه و مظلومانه رخ در نقاب خاک کشید.

🔻واین غربت و مظلومیت که سابقه در دوران بیست و پنج ساله خانه نشینی او داشت، و حتی در دوران خلافتی که با اصرار مردم بر عهدۀ او قرار گرفت هرگز رهایش نکرد؛ در سطحی وسیع تر بعد از شهادت جانسوزش بر سر او و فرزندان و همۀ دلباختگانش سایه افکند، و سوگمندانه هنوز پس از گذشت چهارده قرن از سایه این مظلومیت چیزی کاسته نشده است.
در روز عاشورا و در میدان کربلا فرزند والا شأن او امام حسین بن علی سید الشهداء «علیه افضل الصلوۀ والسلام» را تنها به جرم بغض و کینه ای که از پدر بر دل داشتند محکوم به مرگ کردند، و این محکومیت همۀ اصحاب و همراهان و برادران و فرزندان او را شامل شد.

🔻و بعدها خلافت و حکومت اسلامی متجاوز از شصت سال لعن و بدگوئی و برائت از او را به صورت رسمی بر سر منبرها و از حلقوم خطبای جمعه فریاد زد و بیزاری از او به شعار رسمی حکومت اسلامی بدل شد. دورانی سیاه که لکه ننگی بر دامن تاریخ ماست و یادآور تلاش نیروهای حاکم بر جامعه اسلامی بر محکومیت همۀ ارزش ها و اصالت هائی که رسالت مبارک پیامبر گرامی برای جامعه منحط جاهلی به ارمغان آورد و حتی تلاش های مثل عمر بن عبدالعزیز در زدودن این ننگ از دامان جامعه با موفقیت قرین نبود.

🔻نام علی و یادآوری و بیان فضیلت های او حتی از زبان پیامبر «صلی الله علیه وآله وسلم» و انتساب به او و عشق به او سالیان سال جرمی نابخشودنی به حساب می¬آمد که تنها جزایش مرگ بود و حتی بعد از سلطۀ آل امیه که تجلی دوباره جاهلیت در لباس اسلام بود، آل عباس نیز تندتر از سلف خود بر این رویه پای فشردند و محکومیت علی بن ابیطالب و برائت از او در گفته و عمل، همچنان رسم نامبارک حاکمیت و سلطه در جامعه اسلامی ماند.

🔻و اسفناک آنکه این رویۀ نامیمون حتی تا روزگار ما ادامه یافته است و کشتار و قتل عام های پیروان علی «علیه السلام» حتی تا دوران معاصر و عصر خلافت عثمانی، دل هر انسان منصفی را به درد می آورد.

🔻هنوز در مکتب ارباب تکفیر نام علی جرمی است که جز قتل و کشتار جزائی ندارد و در حوادث سوریه، عراق، پاکستان و افغانستان نشان آن را بسیار برجسته می بینیم.

🔻وتا آنجا که دلباختگان علی«علیه السلام» همچون حجر بن عدی بعد از نزدیک به چهارده قرن هنوز برای عشق و محبت او هزینه می دهند و کسانی که بغض علی و آل او را در دل دارند، مزار مطهر او و همراهانش را در مرج عذرا، مورد تعرض و تخریب قرار می دهند.

🔻و این رنجنامه تاریخ ما، تا به امروز است. وسایه این مظلومیت در تاریخ آنچنان بلند است که دل غیر مسلمانان را به در می¬آورد و مانند جرج جرداق به دفاع از نام و یاد او و در پاسخ به بغض و کینۀ معاندان "صوت العدالۀ الانسانیۀ" را می نویسد و وجدان انسانی را در مورد او به داوری می خواند.
آری، خورشید را که نمی توان در پس پرده های کینه و بغض و بی مهری از نظرها پنهان نمود، و نور قابل پای مالی نیست و پایمال نور اگر نیکو بنگرد، خود پامال نور است.

#بخش1

https://t.me/alaviboroujerdi