✅ آقای دکتر راهی فدایی (زادروز: 1949) از نسخه شناسان و محققان برجسته جنوبِ هندوستان است. وی چند سال است که سلسله کتابهایی به زبان اردو با عنوانِ «جنوب کے اصحاب کمال» [اصحابِ کمالِ جنوبِ هندوستان] به چاپ می رساند. جلد اول و دوم با عنوانِ: «بررسیِ آثارِ دینی، علمی و ادبی اکابر جنوبِ هندوستان» (سال چاپ: 2019)؛ جلد سوم با عنوانِ: «تذکره محدثین جنوب هندوستان و دیگر مقالات»(سال چاپ: 2020)، جلد چهارم با عنوانِ: «مدرسه باقیات صالحات در ویلور جنوب هندوستان نخستین مدرسه دینیِ جمهوری در هندوستان و دیگر مقالات» (سال: 2022). 

در جلد سومِ «اصحابِ کمالِ جنوبِ هندوستان» یکی از مقاله ها با عنوانِ «شاعرانِ فارسیِ باکمالِ جنوبِ هندوستان» است. در این مقاله شعرِ فارسیِ 25 تن از شاعرانِ جنوب هندوستان از روی نسخه های خطی و کتابهای چاپ سنگی نادر تصحیح و چاپ شده است. نام شاعران به ترتیب زیر است: 
1. خواجه محمود گاوان (813-886هجری)

2. سلطان محمود شاه بهمنی (780-799هجری)

3. سلطان فیروز شاه بهمنی (799-825هجری)

4. ابوظفر یوسف عادل شاه یوسف (841-916 هجری)

5. سلطان اسماعیل عادل شاه (درگذشت: 941 هجری)

6. ملا ظهوری (درگذشت: 1025هجری)

7. ملک الشعرای ملک قمی (درگذشت: 1025هجری)

8. نظام الملک آصف جاه آصف (1082-1161هجری)

9. علامه آزاد بلگرامی (1116-1200هجری)

10. سید شاه مهربان فخری اورنگ آبادی (1143-1203هجری)

11. نظام الدوله ناصر جنگ آفتاب شهید (1164هجری)

12. شاه سراج اورنگ آبادی (1124-1177هجری)

13. شاه قربی ویلوری (1118-1182هجری)

14. شاه ذوقی ویلوری (1151-1194هجری)

15. علامه باقر آگاه ویلوری (1158-1220هجری)

16.شاه کمال کَدپَوی (1130-1224هجری)

17. مولانا ندیم آرکاتی (1148-1180هجری)

18.مولانا معجز مَدراسی (1173-1229هجری)

19.ملک الشعرا ابجدی (درگذشت: 1203 هجری)

20. ملک الشعرا مستقیم جنگ نامی (1181-1240هجری)

21. مولانا ابوطیب خان والا (1190-1264هجری)

22. مولانا مستعد خان ولا (1213-1266هجری)

23.نواب محمد غوث خان اعظم (1239-1273هجری)

24. افضل الشعرا شیرین سخن خان راقم (1233-1303هجری)

25. علامه تراب علی نامی (1191-1243هجری)

🟣 پی دی اف "تدکره محدثین جنوب هندوستان و دیگر مقالات" در فرسته بعدی آمده است 🔽 🔽 🔽

🆔 @manuscript
🆔 @manuscript
✅ دو نامه مرحوم علامه شبلی نعمانی به مرحوم حمیدالدین فراهی:

به تاریخ 3 دسامبر 1898، از عَلیگَر:  
«... به کتابخانه من این کتابها اضافه شده اند: ایضاح فی المعانی للخطیب القزوینی، نسخه خطی بسیار قدیمی- صدرا، الهیات و غیره، نسخه کامل و عالی- المحاسن و المساوی للجاحظ- مکای ابوالعلاء المعرّی- مفتاح سکاکی کامل یعنی مع نحو و صرف و غیره- کتابهایی هم از اروپا و جاهای دیگر در راه هستند: مثلاً الوجیز فی الفقه للامام الغزالی- کتاب المعمرین لابی حاتم السجستانی- فلسفة البلاغة، تصنیف حال- والسلام» (ص 8)

به تاریخ 22 فوریه 1902، حیدرآباد [دکن]: «... اینجا یک بیاضی را دیدم که مرزا صائب از شعرِ شاعران انتخاب کرده است. نسخه هم برای همان زمان است. چه شعر شاعرانِ نفیسی را انتخاب کرده است. 14 هزار شعر [بیت] است و همه شعرها خوبند    ... » (ص 13)
..................................................

منبع کتاب به زبان اردو: "مکاتیب شبلی"، حصه دوم، به کوشش: سید سلیمان نَدوی، دارالمصنفین، اعظم‌گر، 1917م.

ترجمه: لیلا عبدی خجسته
➖➖➖➖➖➖➖

# علامه شبلی نعمانی (1857-1914) دانشمند بلندپایه هندوستان که در کتابخانه اش نوادری از مصر و شام و هندوستان گردآوری نموده بود. بعدها همه را به "ندوة العلما" در لکنو منتقل نمود. 

# مولانا حمیدالدین فراهی (1863-1930) پسر داییِ علامه شبلی نعمانی. تفسیرِ قرآن مولانا فراهی مشهور است.

🆔 @manuscript
🆔 @manuscript
✅ دو نامه مرحوم علامه شبلی نعمانی به مرحوم مولانا حبیب‌ الرحمان خان شروانی:

به تاریخ 6 ژوییه 1914:
«... امروزه آن حمائل را گرفتم. هدیه‌اش را 250 [روپیه] پرداخت کردم. همه‌اش 42 ساله است. با این حال یک چیزی هست که خاتم الخطاطینِ ایران، احمد تبریزی بود و برادرِ آغا خان اول او را از ایران دعوت کرده بود و این را به قلمِ او [احمد تبریزی] نوشته بود. از اول تا آخرش، مطلّاست. یعنی هر سطرش تکه‌های طلایی دارد. تقطیع بی‌نهایت موزون است. هرگز دعویِ تسع و تسعون نعجة نکنید». (ص 223)

به تاریخ 9 ژوییه 1913، خیابان نیوناگپارا ، بمبئی:
«عکس نسخه کاملِ چاپ شده انساب سمعانی را بدست آوردم. کتابِ ضخیمی است و بی‌نهایت مستند است». (ص 217)

به تاریخ 30 ژانویه 1914:
«همایون نامه در لندن چاپ شده است. تزک جهانگیری را سید صاحب در علیگَر چاپ کرده است، اما الان پیدا نمی شود. بابرنامه در بمبئی خیلی بد چاپ شده است. از مرزا ملک الکتاب شیرازی، امر کهاڑی نمبر 119 درخواست فرمایید ». (ص 268)

➖➖➖➖➖➖➖
ترجمه: لیلا عبدی خجسته

(منبع کتاب به زبان اردو: "مکاتیب شبلی"، حصه اول، به کوشش: سید سلیمان نَدوی، دارالمصنفین، اعظم‌گر، هندوستان، 1927م)

# علامه شبلی نعمانی (1857-1914) دانشمند بلندپایه هندوستان که کتابخانه اش را نوادراتی از مصر و شام و هندوستان گردآوری نموده بود به "تدوه العلما" در لکنو منتقل نمود.  

# مولانا حبیب‌ الرحمان خان شروانی ملقب به نواب صدر یار جنگ (1866-1926) کتابخانه نفیسی از نسخه های خطی داشت که به نام وی «مجموعه حبیب» نامیده شده و زینت بخش «کتابخانه مولانا آزاد» در «دانشگاه اسلامی عَلیگَر» در هندوستان است.

🆔 @manuscript
🆔 @manuscript
✅ مرحوم علامه شبلی نعمانی هنگام تالیفِ «شعرالعجم» و تحقیق درباره امیرخسرو، نسخه های خطیِ تالیفاتِ او را هم جستجو می نمود که دراین باره  نامه هایی به  مرحوم مولانا حبیب‌ الرحمان خان شروانی نوشته است: 

به تاریخ 5 مارس 1980، لکنو:
«... غرة الکمال را در بمبئی هم بدست آوردم اما پر از غلط» (ص 181) (نسخه خطی کتابخانه ملا فیروز در بمبئی بود که توسط پروفسور عبدالقادر درخواست کرده بود) 

به تاریخ 15 نوامبر 1910:
«نسخه [خطی] عجیب غریبی از اعجاز خسروی بدستم رسیده است. 10 سال پس از وفات امیر [خسرو] نوشته شده است. بی‌نهایت صحیح و سراسر محشّی است. شاهکار این نسخه در این است که با توجه به مراعات نظیر یک لفظ چند بخش شده است و لفظی  مربوطه سرخ رنگ است. مثلاً اگر لفظِ (بود) آمده است به تناسبِ (باغ) فقط لفظِ (بو) سرخ شده است. در تمام کتاب این تناسب‌ها رعایت شده است. این قدر دیده ریزی شاید از خودِ مصنف باشد». (ص 199)

به تاریخ 13 ژانویه 1914:
«نسخه غرة الکمال را بدست آورده ام با اینکه خیلی غلط دارد، اما از لحاظی خیلی خوب است که نثرآن تقریباً کامل است». (منظور از «نثر» مقدمه است و این نسخه غرة الکمال اکنون در کتاب‌خانه دارالمصنفین است) (ص 219)

➖➖➖➖➖➖➖
ترجمه: لیلا عبدی خجسته

(منبع کتاب به زبان اردو: "مکاتیب شبلی"، حصه اول، به کوشش: سید سلیمان نَدوی، دارالمصنفین، اعظم‌گر، هندوستان، 1927م)

# درباره «شعرالعجم» ⬅️
https://b2n.ir/q38196»

# علامه شبلی نعمانی (1857-1914) دانشمند بلندپایه هندوستان که کتابخانه اش را نوادراتی از مصر و شام و هندوستان گردآوری نموده بود به "تدوه العلما" در لکنو منتقل نمود.  

# مولانا حبیب‌ الرحمان خان شروانی ملقب به نواب صدر یار جنگ (1866-1926) کتابخانه نفیسی از نسخه های خطی داشت که به نام وی «مجموعه حبیب» نامیده شده و زینت بخش «کتابخانه مولانا آزاد» در «دانشگاه اسلامی عَلیگَر» در هندوستان است.

🆔 @manuscript
داراب نامه(۲ جلد )

 مولانا محمد بیغمی

با مقدمه، تصحیح و تعلیقات: دکتر ذبیح الله صفا


افسانه­ ها یا داستان­های عامیانه از دیر باز به صورت شفاهی سینه به سینه از زمان­های دور از نسلی به نسلی در کشور ما به یادگار مانده است.
این داستان­ها اغلب توسط راویان و نقالان در محافل یا در قهوه خانه­ ها نقالی می­شد. در زمان­های نه چندان دور که وسائل ارتباط جمعی مثل امروز نبود، مردم برای سرگرم شدن و گذراندن اوقات فراغت بیشتر به قهوه­ خانه می­رفتند و پای نقالان و افسانه­ پردازان قهوه ­خانه ها می ­نشستند و یا در محافل خانوادگی در شب­های طولانی زمستان گوش به قصه­ ها و داستان­های مادر بزرگ و پدر بزرگ­ها می­ سپردند.
بیشتر افسانه­ ها و داستان­های عامیانه ایرانی، زاده تخیل راویان و نقالان بوده، اغراق و کارهای محیرالعقول و سرگذشت جن و پری، دیو و اژدها از ارکان این داستان­هاست. زمان و مکان در داستان­های ایرانی از هیچ اصول قص ه­نویسی پیروی نمی­کند. ممکن است در قصه­ ها از مکانهای تاریخی نام برده شود اما هیچ گونه سندیت تاریخی ندارند.
بیشتر داستان­های عامیانه­ی ایرانی، حماسی، عیاری و جوانمردی است و بعضی دیگر عشقی و مذهبی است. بیشتر داستان­های عامیانه فارسی متعلق به دوران صفوی است. مثل داستان حسین کرد شبستری. این از آن جهت بود که صفویان به دو عنصر ایرانی و شیعی بیشتر از عناصر دیگر توجه می­کردند. این هم به­ خاطر مشروعیت دادن به حکومتشان بود. نقالان حکومتی در زمان صفویان داستان­های ملی و مذهبی را در محافل عمومی برای مشروعیت بخشیدن به حکومت روایت می­کردند. صفویان برای پیشبرد اهداف حکومت­شان در بین مردم بیشتر به عیاران و جوانمردان کوچه بازار تکیه می­کردند. عیاران و پهلوانان مردمی را وسیله ای برای اغفال مردم قرار می­داده ­اند.
قصه­ های عامیانه شفاهی توسط یک فرد کم سواد یا خود راوی به تحریر کشیده می­شده است...
@erfaneeslami1
مسرت.حسین
به نام ایزد یکتا 🌏✒️ بدون مرز محمد احرامیان پو
با سلام و سپاس، به مناسبت قضیه پریخان خانم، از ابراهیم میرزا یاد شد. شخصیتی هنرمند و ادیب چند جمله‌ای طردا للباب، به نقل از ویکی، خالی از لطف نیست، ابوالفتح سلطان ابراهیم میرزا یا فقیر ابراهیم بن بهرام (درگذشت ۹۸۴ ه‍. ق/۱۵۷۷م) متخلص به «جاهی» فرزند بهرام میرزا و نوه شاه اسماعیل صفوی است.
ابراهیم میرزا علاوه بر تسلط بر علوم متداول آن زمان در موسیقی و نوازندگی نیز استاد بود و این فنون را از مولانا قاسم قانونی موسیقی‌دان آن عهد فراگرفته بود و چند ساز، به خصوص تنبور را خوب می‌نواخت. در طراحی و نقاشی هنرمندی شایسته بود و گروهی از نقاشان برجسته نیز از تشویق و تربیت او بهره‌ور بودند. او همچنین در تیراندازی، شنا، چوگان، قپق اندازی و شطرنج مهارت داشت. وی در سازتراشی، زهگیرتراشی، بهله دوزی، طنبورسازی، صحافی و تذهیب، عکس سازی و رنگ‌آمیزی و زرگری، حتی در طباخی و پختن انواع نان‌ها و شیرینی‌ها استاد بود. در درودگری و خاتم‌بندی نیز دست داشت. هرگز شراب نمی‌نوشید، ولی به فلونیا و تریاک اعتیاد داشت.
ابراهیم میرزا به فارسی و ترکی شعر می‌سرود و نمونه‌های گوناگون از سروده‌های او را تذکره‌نویسان نقل کرده‌اند. دیوان کامل اشعار او را پس از قتلش، توسط دخترش گوهر شاد خانم گرد آوری شد. نسخه‌ای نفیس از این دیوان به خط جمال مشهدی از خوشنویسان آن عصر، در کتابخانه کاخ گلستان موجود است که در ۹۸۹ ه‍.ق یعنی ۵ سال پس از کشته شدن شاعر کتابت شده‌است.
در میان شاهزادگان ممتاز و به همنشینی با شاعران و ادیبان و هنرمندان علاقه‌مند بود و کمتر شاهزاده‌ایی مانند او به جامعیت علوم و هنر و فنون دیده نشده‌است.
ابراهیم میرزا گذشته از آنکه خود شاعر و هنرمند بود، گروهی از هنرمندان و شاعران را در دربار خود گردآورد. او ازسال ۹۶۴ تا ۹۸۲ ه‍.ق کارگاهی درمشهد تأسیس کرد و علاوه بر هنرمندان مقیم خراسان تعدادی از هنرمندان تبریز را به خدمت گرفت که آثار زیبائی از خود به یادگار گذاشتند. کتابخانه بزرگ او در مشهد مجمع و محل کار جمعی از این اشخاص بود. وی به نوازندگان مشهور و موسیقی‌دانان نیز توجه و عنایت خاص داشت. در کتابخانه او همواره هنرمندان گرد می‌آمدند و او پیوسته مقیم و ملازم آنان بود.
از جمله شاعران و هنرمندانی که در دستگاه ابراهیم میرزا می‌زیسته و از پشتیبانی وی برخوردار بوده‌اند، خواجه حسین ثنائی مشهدی، میرزا قلی میلی هروی، شیخ رباعی، عبدی گونابادی، میروجیه‌الدین خلیل‌الله، عبدی تورانی، مولانا عیشی، شیخ محمد سبزواری، عبدالله مذهب شیرازی، علی اصغر کاشی، سلطان محمود طنبوره‌ای و مولانا قاسم قانونی را می‌توان نام برد.
مجموعه آثار هنری که او گردآورد مشهور است و شامل خطوط خوشنویسان، مصوران، جواهرات و چینی بود. مرقع او مشهور به مرقع ابراهیم میرزا صفوی است.
سلطان ابراهیم میرزا صفوی در نستعلیق شاگرد مالک دیلمی بود و شیوه میرعلی هروی را دنبال می‌کرد. او خط جلی (درشت) را بسیار خوش می‌نوشت و کتابت را هم خفی (ریز) می‌نوشت. رقم یا امضاء او «فقیر ابراهیم» یا «فقیر ابراهیم بن بهرام» بوده‌است.
اثری از سلطان ابراهیم میرزا صفوی در موزه خط و کتابت میرعماد از مجموعه کاخ‌موزه‌های سعدآباد با این مشخصات موجود است: قطعه خط دورو، بخشی از یک مرقع، به‌خط نستعلیق، قلم خوش، ۳ دانگ به شیوه میرعلی هروی، نگارش موربی و چلیپایی و رنگین نویسی، تزئین متن رنگین‌نویسی با نقوش تشعیری، حواشی مجدول الوان و حاشیه تشعیر، مکتب تزئین صفوی، رقم ابراهیم، محمد حسین، قرن ۱۰ ه‍. ق، ابعاد ۵/۳۷ × ۵/۲۴، ش. ر (گ/م: ۳۹۰)، ش. ا (۳۶۰۸ – ۱۹۶۳).
انتهی نقل مطلب از ویکی
بر پایه شنیده‌ها بعد از قتل ابراهیم میرزا توسط شاه اسماعیل دوم، همسرش (گوهر سلطان بیگم)، کتابخانه نفیس وی را به آب داد. دیوان جاهی، موجود در کتابخانه کاخ گلستان، مجددا از سوی دخترش گوهرشاد بیگم تجمیع و سپس از سوی هنرمندان صفوی، تذهیب و نگارگری شده است.