دیوان اشعار حاج هادی اسدآبادی متخلص به روح‌القدس
@litera9
مصحح: ابوالحسن جمالی اسدآبادی
دیوان اشعار حاج هادی اسدآبادی متخلص به روح‌القدس
نویسنده: هادی اسدآبادی
مصحح: ابوالحسن جمالی اسدآبادی
Forwarded From unknown
دیوان اشعار حاج هادی اسدآبادی متخلص به روح‌القدس
نویسنده: هادی اسدآبادی
مصحح: ابوالحسن جمالی اسدآبادی
Forwarded From زهرا شاقلانی پور
أنطوان بارا، نویسنده و روزنامه‌نگار مسیحی:

«شما قدر امام حسین (ع) را نمی‌دانید»

أنطوان بارا نویسنده و روزنامه‌نگار مسیحی سوری‌الأصل و ساکن کویت است. او گرچه ده‌ها سال است ضمن عضویت در برخی نهادهای فرهنگی بین‌المللی به صورت فعال به کار مطبوعاتی مشغول است و چندین جلد کتاب دارد اما بیش از هر چیز به‌خاطر نشر کتاب«حسین در تفکر مسیحی» مشهور شد.
وی در کتاب خود به‎‌طور مفصل به موضوع بشارت حضرت مسیح به امام حسین (ع) پرداخته و پس از بیان ارادت و دلبستگی قلبی خود به سیدالشهداء (ع) می‌گوید: شما شیعیان قدر امام حسین (ع) را نمی‌دانید! اگر امام حسین (ع) از ما مسیحیان بود در هر زمینی پرچمی از او برمی‌افراشتیم و مردم را به نام حسین به مسیحیت دعوت می‌کردیم. امروز امانت بزرگ پیام و رسالت فریاد و خروش او در روز عاشورا به شما شیعیان و مسلمانان سپرده شده و باید این پیام را به جهان برسانید.»

📘از کتاب «پدر، پسر، روح‌القدس»
🖋نوشتۀ محمدرضا زائری

@salis110ir
Forwarded From سلیس: ادب پژوهی شیعی
أنطوان بارا، نویسنده و روزنامه‌نگار مسیحی:

«شما قدر امام حسین (ع) را نمی‌دانید»

أنطوان بارا نویسنده و روزنامه‌نگار مسیحی سوری‌الأصل و ساکن کویت است. او گرچه ده‌ها سال است ضمن عضویت در برخی نهادهای فرهنگی بین‌المللی به صورت فعال به کار مطبوعاتی مشغول است و چندین جلد کتاب دارد اما بیش از هر چیز به‌خاطر نشر کتاب«حسین در تفکر مسیحی» مشهور شد.
وی در کتاب خود به‎‌طور مفصل به موضوع بشارت حضرت مسیح به امام حسین (ع) پرداخته و پس از بیان ارادت و دلبستگی قلبی خود به سیدالشهداء (ع) می‌گوید: شما شیعیان قدر امام حسین (ع) را نمی‌دانید! اگر امام حسین (ع) از ما مسیحیان بود در هر زمینی پرچمی از او برمی‌افراشتیم و مردم را به نام حسین به مسیحیت دعوت می‌کردیم. امروز امانت بزرگ پیام و رسالت فریاد و خروش او در روز عاشورا به شما شیعیان و مسلمانان سپرده شده و باید این پیام را به جهان برسانید.»

📘از کتاب «پدر، پسر، روح‌القدس»
🖋نوشتۀ محمدرضا زائری

@salis110ir
@litera9

یکی دیگر از آثار نویسنده معروف کتاب گتسبی بزرگ با نام زیبا و ملعون این بار داستان تجربه اندوختن جوان‌های رمانتیک و خام آمریکایی را در بستر جامعه این کشور پهناور بیان می‌کند. زیبا و ملعون همانند دیگر آثار «فیتز جرالد» در واقع سوگ‌نامه‌ای است برای پایان دوران رمانتیک و شروع دورانی که فقط واقعیت‌های سرکوبگر دارد. در واقع نویسنده در این کتاب از جوانان به نوعی توهم‌زدایی می‌کند.
«سال١٩١٣ وقتی «آنتونی پچ» بیست و پنج ساله بود، از زمانی که بازی سرنوشت یا روح‌القدس بیست و پنج سالگی، دست کم به لحاظ نظری، بر سرش خراب شده بود دو سال می‌گذشت. این بازی سرنوشت کار را تمام کرد، تلنگر آخر، نوعی نهیب فکری، اما در آغاز این داستان، تازه به خود آمده و از مرحله آگاهی جلوتر نرفته است. اولین بار او را در دوره‌ای می‌بیند که مدام از خود می‌پرسد عزت و عقل درست و حسابی دارد یا نه! نازکایی شرم‌آور و زشت که چون لایه نفت روی آب زلال برکه بر سطح جهان می‌درخشد، البته این شرایط با مواقعی که خودش را مردی جوان و استثنایی، با فرهنگ و فرهیخته، سازگار با محیط و یک سروگردن بالاتر از همه آشنایانش می‌بیند، کاملاً فرق دارند.»
Forwarded From اتچ بات
♦️جلسه بررسی و نقد کتاب‌های «پدر، پسر، روح‌القدس» و «کتاب مقدس» نوشته حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر محمدرضا زائری و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری به عنوان ناقد روز پنجشنبه نهم اسفندماه 1397 برگزار شد:

♦️زائری: شرط صحبت از صلح و هم‌زیستی و هم‌گرایی آمادگی ذهنیت برای گفت‌وگو است. یکی از را‌ه‌های تغییر ذهنیت‌های منفی موجود بین صاحبان تفکر و پیروان ادیان، تجلیل از مقدسات گروه مقابل است. اشعار و آثار ادیبان مسیحی در رثای اهل‌بیت(ع) یک پدیده عظیم فرهنگی است که آن را می‌توان با عناوینی مانند ادبیات بین‌الادیانی، ادبیات تواصلی و ادبیات تعاملی شناخت.

♦️نمونه این آثار و خالقان آن‌ها بسیار بیشتر است و بین سال 1900م تا سال 2000 م تا این‌ زمان، حدود 50 نفر از ادیبان و شعرای مسیحی که در مناقب اهل‌بیت(ع) آثاری دارند، شناسایی کرده‌ام. بسیاری از این آثار حتی منتشر هم شده‌ ولی مغفول مانده و برجسته نیستند. آثار افرادی مانند: الیاس ابوطعمه، نصری سلهب و دیگران.

♦️شریعتمداری: برخی شعرا و ادیبانی که از آن‌ها یاد شده است همان‌‌گونه که در موضوع مدح تشیع و بزرگان تشیع فعالیت کرده‌اند درباره دشمنان تشیع نیز آثاری دارند که باید به آن توجه کرد. همچنین مطالبی از کتاب مانند همانند دانستن روح‌القدس و جبرئیل با روایات بسیاری که روح را بالاتر و والاتر از ملائکه و جبرئیل و دیگران است.

♦️ترجمه آزاد و نه‌چندان دقیق برخی اشعار عربی از نکات قابل توجه اثر است. توجه به چند سوال نیز در پژوهش‌های این‌چنینی مفید خواهد بود از جمله آن‌که خاستگاه پدید آمدن چنین آثاری از جانب مسیحیان در تکریم و بزرگداشت اهل‌بیت پیامبر اسلام(ص) در چیست و چرا موطن آن لبنان بوده است و آیا تفکرات مبتنی بر عربیت موثر در این رویداد بوده است و یا صرفاً یک حرکت فرهنگی وجود دارد؟

♦️زائری: این‌که افرادی که هم درباره تشیع و هم درباره دشمنان تشیع آثار مدحی دارند در بسیاری از موارد ناشی از فشارهای اجتماعی و سیاسی بوده است. در بسیاری از موارد فضای سیاسی-اجتماعی کشورهای عربی در دوره ناسیونالیزم عربی ناصری (جمال عبدالناصر) در شکل‌گیری این آثار مؤثر بود و بسیاری از شاعران مسیحی برای تأکید بر هویت عربی خود به خلق این آثار و تجلیل‌های بسیار درخشان از پیامبر اکرم(ص) پرداختند. اما همه انگیزه‌ها به این خلاصه نمی‌شود.

♦️در معاصرین افرادی مانند «جرج شکور» تاكنون دیوان‌های «ملحمة عاشورا» در رابطه با امام حسين(ع) و «ملحمة الامام علي(ع)» در رابطه با حضرت علي(ع) و «ملحمة الرسول» را منتشر كرده است و یا «میشل کعدی» آثاری درباره اهل‌بیت(ع) به طور عام، حضرت زهرا(س)، رسول اکرم(ص)، امام سجاد(ع) و امام رضا(ع) دارد و در اثر خود درباره حضرت زهرا(س) آن بزرگوار را پرورش یافته خدا معرفی می‌کند.


⏪ به ما بپيونديد: @adyan_uni

⏪ دانشگاه ادیان و مذاهب
Forwarded From Haadi Macaarem
این عقل نو مرا به تو داده‌ست اتصال
بی عقل نو سعادت انسان بود محال

سید حامد احمدی, [20.06.17 13:44]
سید‌حامد احمدی:

گر تیغ برکشی تو که پیغمبران زنم
اول کسی که لاف نبوت زند منم

اینها نه نظم و قافیه، اعجاز من بوَد
معراجشان بلندی پرواز من بوَد

در دست من قلم نه که هارون ناطق است
بر دفترم سخن نه که صد صبح صادق است

بانگ محمد است که گلدسته‌اش منم
رمز مجدد است که سربسته‌اش منم

بر صدق من گواست سخنهای راستم
بر حد راستی نه فزودم نه کاستم

"هَل مِن مُبارِز" از من و از غیب "لا تَخَف"
بحر رجز من و دهن خصم پر ز کف

جان را نهاده زیر بغل سر به در زند
"کَلّا"ی حق رسد رهِ "أینَ المَفَر" زند

موساستم من و قلم من عصای من
بنگر عصای دست مرا اژدهای من

در صورتم مپیچ و هیولای من ببین
در عرضه‌ی سخن یَد طولای من ببین

روح‌القدس دهان مرا باز میکند
من عاجزم خدای من اعجاز میکند

من آن نی‌ام که بر تو تعدی کنم‌همی
اما بر آن سرم که تحدی کنم‌همی

گر لازم است شاهد دعوا بیاورم
بهتر که از کتاب مُصفّا بیاورم

"امروز میر ملک سخن بی‌سخن منم
وین خود حقیقتی‌ست که همتای من منم"


محمد جلالی:

هان ای عزیز تند مرو نرم‌تر بخوان
با ما به لحن تازه‌تر و گرم‌تر بخوان

من دعوی هدایت و تقوا نمیکنم
خود را میان متقیان جا نمیکنم

در فقه و در حدیث و کلامم ورود نیست
در بافتار شعر من این تار و پود نیست

از بحث و فحص مدرسه وآن قیل و قال دور
دیری‌ست کاروان دلم کرده است عبور

ملا نی‌ام نه فلسفی‌ام نی مجاهدم
عابد نی‌ام نه حجت و داعی نه قائدم

کار خدا به اهل خدا واگذاشتم
وین ذوق را به خدمت انسان گماشتم

دیدم کسان که مدعیان خدا بُدند
چون طبلها میان تهی و پرصدا بُدند

دیدم کسان که جذبه‌ی دین‌شان ربوده بود
دین‌شان به جز کلید عداوت نبوده بود

دیدم کسان که مدعی آسمان بُدند
از راه آسمان همه در بندِ نان بُدند

دیدم دروغ جامه‌ی تقدیس میبُرید
جاکش به جرم فاحشگی گیس میبُرید

دیدم به پاس قدرت و مال و منال و جاه
دین را چگونه آلتِ کین کرد، دزدِ راه

دیدم هرآنکه بیش دم از دین حق زده‌ست
خود بیش نانِ سفره‌ی خونین به سق زده‌ست

زین رو به کار زهد تفاخر نمیکنم
خود را به زیر بار گران قُر نمیکنم

ما با همین رضایت وجدان رضاستیم
زینگونه بی‌تفاخر و بی‌ادعاستیم

تیغ زبان که آخته در دست ما بوَد
نه تیغ غازیان نه زبان خدا بوَد

تنها زبان شاعر از خانه رانده‌ای‌ست
آزاده، دل به راه عدالت نشانده‌ای‌ست

دعوی هگرز در ید بیضا نمیکند
یاد ازعصای کهنه‌ی موسی نمیکند

گر این زبان گشاده و این دل در آرزوست
گم کرده نازنینی و او را به جستجوست

وان نازنین گمشده ایران او بوَد
دیری‌ست کاین پریش، پریشان او بوَد

ای دوست گر تو حرف مرا پاس مینهی
بهر چه در کلام خود آماس مینهی؟

این الدرمّ و بلدرُم از چیست ای عزیز؟
هل من مبارزای تو با کیست ای عزیز؟

طبعی تراست نیک اگر پرورانی‌اش
ور بی‌خطر به عالم معنا رسانی‌اش

شعر و هنر وسیله‌ی تبلیغ دین مکن
با شعر خویش جان عزیزت چنین مکن!


سيدحامد احمدی:

شعر و هنر وسیله‌ی تخریب دین مکن!
با شعر خویش جان عزیزت چنین مکن!