غروب_بتها
فریدریش_نیچه

نیچه در این کتاب مفاهیم اصلی فلسفه‌ی خود را خلاصه کرده‌است، خلاصه کردن خلاصه‌ی فلسفه‌ی نیچه کار آسانی نیست. نیچه در همین کتاب می‌گوید: “بلندپروازی من آن است که در ده جمله چیزی را بگویم که کسی دیگر در یک کتاب می گوید.” برای فهم این کتاب لازم است که با تاریخ فلسفه و آثار فیلسوفان قبل از نیچه آشنا بود ولی جای نگرانی نیست چون هر کجا که احساس کردم بعضی مسائل نیاز به توضیح دارند، اضافه کرده‌ام اگرچه کامل نیست اما امیدوارم علاقه‌ای در شما به وجود بیاورم که خودتان مطالعه کنید. نیچه با این کتاب به جنگ همه‌ی ارزش‌ها می‌رود، نام غروب بت‌ها طعنه‌ای است بر کتاب غروب خدایان اثر واگنر و بت‌ها نماد ارزش‌ها هستند. ابتدا نشان می‌دهد که این بت‌ها چه می‌کنند و چه می‌گویند و سپس آنها را نقض می‌کند یا به تعبیر خودش: “این نوشتار کوچک اعلام جنگی است بزرگ: و در بابِ به صدا در آمدنِ بت‌ها، آنچه این‌بار به صدا درمی‌آید نه بت‌هایِ زمانه که بت‌های جاودانه‌اند.”

#رمان
⬇️⬇️
هاي رسالة ام لكتها بأوراق بتها اللي عمره ١١ سنة وهي سمرة لذلك أقاربها يلقبونها بالزركة

اضغط على الرابط وشاهد ماذا كتبت البنت

https://www.facebook.com/Ahmedkaraamm/posts/1882382731790066
Forwarded From نیکوسخن؛ از امام عصر علیه‌السلام می‌گوید
شعر 🌹

2⃣3⃣ غروب

با غروب جمعه ام پیوند انس و الفت است
صبح و شب را می شمارم لحظه لحظه تا غروب

در دلم خورشید روشن از فروغ یاد یار
هر زمان، خورشید، روشن در دلم حتی غروب

ماهتاب و آفتاب اینجا برای من یکی است
چشم من خورشید جوید از افق اما غروب
*
یاد آن خورشید خونین یال دشت ماریه
ثبت شد تاریخ آن، این گونه: "عاشورا – غروب"

یاد امواج فرات و موجهای تشنگی
علقمه، دست جدا، مشک تهی، سقا، غروب

یاد آن حلقوم نازک تر ز گل، در عرش دست
حرمله، تیر سه شعبه، بُغض ناپیدا، غروب

یاد آن "مانندِ پیغمبر" به خونین خاکِ طف
کز غمش شد روز پیشِ دیدۀ بابا، غروب

یاد آن بانوی نور و کهکشان کودکان
نیزه ها و نیزه داران، کودک تنها، غروب

شام شوم و کاخ ظلم و مجلس بزم و طرب
پاره های مصحف و در حلقۀ اعدا، غروب

شیر در زنجیر بود و روبهک بر روی تخت
پیش چشم زادۀ خورشید، شد معنا، غروب
*
ذوالفقاری در نیام و خونِ جوشان، چشم تر
انتظار انتقام و روزها، شبها، غروب

تا بر آرد باغبان گُل را ز گِل، باید وجین
صبح روشن می رسد بعد از نبردی با غروب

آن سوار سبزپوش از جاده های انتظار
می رسد از راه، قطعاً، بامدادی یا غروب

شعر را خواندم، شگفتا با چنین نور امید
بیت آخر داشت امضایی، چه بود امضا؟ "غروب"

عبدالحسین طالعی
@NikooSokhan
#شعر #عاشورا #محرم
Forwarded From بُت شِناسی
دلیل دل گیری در غروب جمعه!!!

#غروب_جمعه
#امام_حسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

@BotShenasi
Forwarded From مجله فرهنگی-هنری غروب
انتشار شماره 12 مجله «غروب»
شماره جدید مجله «غروب» بزودی در دسترس علاقمندان قرار می گیرد.
@goroobmagazine
@kioskmagazines
Forwarded From زبان و ادبیات ترکی
انتشار شماره 12 مجله «غروب»
شماره جدید مجله «غروب» بزودی در دسترس علاقمندان قرار می گیرد.
@goroobmagazine
@kioskmagazines
? @turkdiledebiyat
غروب بتان
Forwarded From جالب است...
غروب عاشورا صد برابر از غروب جمعه های کل سال غمگین تر است. به بزرگی، غریبی و تنهایی زینب...

join: @jalebas
غروب عاشورا صد برابر از غروب جمعه های کل سال غمگین تر است. به بزرگی، غریبی و تنهایی زینب...

join: @jalebas