Forwarded From 📙「 کتابکده علوم سیاسی」📗
🔘برآمدن و بازتولید پوزیتیویسم ایرانی:

🔻 مطالعه‌ای در تاریخ جامعه‌شناسی ایران

🔹 آرش حیدری

╔══❦◎✺◎❦══╗ @politicalLibrary
╚══❦◎✺◎❦══╝
اگر یکی از اون مکاتب که اصول بنیادین متفاوتی دارند
مطرح شد و صحبت کردیم که. بهترین نمونه اثبات گرایی یا همان پوزیتیویسم است. تنها راه معرفت را معرفت حسی و از راه تجربه میداند. بنا به همین موضوع طبقه بندی علوم را تحث تاثیر قرار میدهد و چیزی امروزی به نام Science متولد می شود که در کنار نظریاتی مثل ابطال گرایی پوپری رشد کرده و قد علم میکند.
Forwarded From unknown
📌صوت تدریس #کلام_جدید
🎤آیت الله ربانی گلپایگانی

✅در 8 فایل win ara
🚸سر جمع 106 ترک صوتی

✴️برخی موضوعات مباحث؛

🔰کلام در اسلام و مسیحیت
🔰تعاریف ذاتی و غایتگرانه و روانشناختی و جامعه شناسی دین
🔰منشا دین و فطرت دین گرایی بشر
🔰نقد سکولاریسم
🔰پوزیتیویسم منطقی
🔰فلسفه تحیلیل زبانی
🔰تکثر گرایی دینی و فلسفه نبوت

💯تنها کانال ارائه دهنده #صوت_تدریس_کلام_و_فلسفه

📱کانال #کافه_کتاب

➕ @kafe_book
➕➕ @kafe_book
➕➕➕ @kafe_book
Forwarded From کتب فلسفی Philosophic Books
جدال علم و فلسفه در اندیشه مارکس

نویسنده: نادر انتخابی

تعداد صفحات: ۳۹۷

"هدف این نوشته یافتن جلوه‌های گوناگون نوعی دوگانگی در اندیشه مارکس است. این دوگانگی هم ناشی از فراخ دامنی آفریده‌های فکری مارکس است، هم از تنوع آبشخورهای فکری او سرچشمه می‌گیرد، هم پیامد نوسان دایمی مارکس میان بررسی‌های محدود دانشورانه و نظریه‌ پردازی‌های پردامنه انقلابی است و هم به گونه‌ای بنیادی‌تر ریشه در دوگانگی رهیافت معرفت شناختی او دارد....
در فلسفه مارکس به فلسفه، دو مرحله متمایز را می‌توان شناخت و از همین رو این کتاب نیز به دو بخش تقسیم شده است. بخش نخست آن به بازگویی سیر تحول اندیشه مارکس در نخستین دهه (1845 - 1835) جست و جوهای نظری و تکاپوهای سیاسی و اجتماعی او اختصاص یافته است...
بخش دوم کتاب، به بررسی رابطه مارکس (و انگلس) با علوم سنجیده می‌پردازد و تاثیر پیشرفت‌های علمی سده نوزدهم را در شکل‌گیری روش‌شناسی و معرفت‌شناسی مارکس برمی‌رسد....".


✔️ فهرست

🔶 بخش اول - سیاست و فلسفه در بوته نقد

🔸 فصل اول : هگلیان جوان و فلسفه نقد
🔹 فصل دوم : از نقد لاهوت تا نقد ناسوت
🔸 فصل سوم : نقد فلسفه و ایدئولوژی


🔷 بخش دوم - پرسشهایی درباره علم و معرفت شناسی

🔸 فصل چهارم : علم باوری ، پوزیتیویسم و طرح یگانگی دانشها
🔹 فصل پنجم : علم و ایدئولوژی : مارکس ، انگلس و نظریه داروین
🔸 فصل ششم : ماتریالیسم دیالکتیک : میراث فلسفی مارکس یا انگلس ؟
🔹 فصل هفتم : علم آلمانی : علم اشیای اجتماعی
نتیجه

#کارل_مارکس
👇👇👇👇👇
@philosophic_books
Forwarded From مطالعات میان رشته ای: منبع شناسی، روش شناسی، آسیب شناسی
#فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا، سال نهم، شماره 35، زمستان 1399.

#پرونده ویژه «رهاورد علوم شناختی برای علوم؛ اتصال یا اتحاد؟
@intwerdisciplinarity
فصلنامه تخصصی صدرا در جدیدترین شماره خود به پرونده جذابی پیرامون نقش علوم شناختی برای علوم پرداخته است. در این پرونده میتوانید از زاویه دید دانشهای گوناگون به علوم شناختی بنگرید. موضوعات این پرونده عبارتند از:

- تبیین جایگاه علوم شناختی در سپهر معار بشری؛ علی قاضی زاده
- حاکمیت پوزیتیویسم بر علوم شناختی در ایران؛ مهدی گلشنی
- مواجهه با قرآن از منظر علوم شناختی؛ قاسم درزی
- علوم شناختی؛ گریزگاه علوم انسانی از سرگردانی؛ حامد حاجی حیدری
- خلأ علوم شناختی در آموزش و پرورش؛ محمود تلخابی
- علوم شناختی و تحقیقات انسانی-اجتماعی؛ احمد اولیایی
- علم داده و شناخت اجتماعی؛ حمیده معراج محمدی
- معرفی نخستین مرکز شناختی در ایران
- فلسفه علم شناختی؛ مارک جی: کین

علاقه مندان به دریافت نسخه کامل این مجموعه میتوانند از طریق این سایت اطلاعات لازم را دریافت نمایند.
در دو پُست آتی دو گفتگو از این مجموعه را منتشر مینمایم.
@interdisciplinarity
چرا نمونه عقل بیرونی و ابن خلدونی کم داریم؟ (باز هم یادی از نوروز)

حالا که روز نوروز است، می خواهم یک نمونه از عقل بیرونی نقل کنم، عقل نقاد، عقلی که حاضر نیست، چرندیات رایج میان امم را بی دلیل بپذیرد. اما مع الاسف، این عقل نقاد، به قدری در تمدن ما نادر است، و در مقابل، اقوال شایع و رایج و بی پایه فراوان، که اصلا قابل مقایسه نیست. جالب است که تا بحث عقل نقاد می شود، عده ای متهم می کنند که این همان پوزیتیویسم غربی است!!
ابوریحان ذیل بحث نوروز و علل پیدایش آن و با توجه به تغییری که در باره نوروز و این که کدام یک از روزهای سال بوده، حکایتی نقل می کند و سپس نقادی خود را ابراز می دارد. او می نویسد:
سعيد ابن فضل مى‏گويد كوه دما كه در فارس است هر شب نوروز بر آن برقهايى مي درخشد، خواه هوا صاف باشد و يا ابر؛ و شگفت‏تر از اين، آتش كلواذا است، هرچند دل بدين سخنان تا هنگامى كه مشاهده نكند اطمينان نمى‏يابد.
و ابو الفرج زنجانى حاسب براى من حكايت كرد كه اين آتش [کلواذا] را من ديده‏ام، در سالى كه عضد الدوله به بغداد آمد، ما بقصد كلواذا بيرون شديم. و آن آتشى است، و شمعهايى كه از كثرت بشمار درنمى‏آيد و در سمت غربى دجله كه روبروى كلواذا است در شب نوروز ديده مى‏شود. و عضد الدوله نگهبانان خود را در آنجا گذاشت كه از حقيقت امر جستجو كنند، مبادا كه اين كار از نيرنگهاى مجوس‏ باشد و نگهبانان شاه اطلاعى نيافتند و هر اندازه كه بآتش نزديك ميشدند آتش بآنان دورتر مى‏شد و هرچه دورتر مى‏شدند آتش نزديكتر مى‏شد.
چون ابو الفرج از نقل اين قصه فارغ شد، من باو گفتم كه: نوروز از وضع و حالت نخستين خود زايل شده، زيرا ايرانيان كبيسه سالها را اهمال كردند، پس چرا اين آتش از موقع خود تأخير نمى‏يابد كه در شب نوروز حقيقى اتفاق افتد و اگر لازم نباشد كه تأخير يابد آيا آنوقت كه ايرانيان سالهاى خود را كبيسه مى‏نمودند اين آتش از وقت فعلى خود پيشى مى‏گرفته است؟
ابو الفرج را در مقابل اين اشكال پاسخى نبود كه مرا اقناع كند. (آثار الباقیه، ص 326)
@jafarian1964
باز هم در باره متکلمان و دستکاری علوم طبیعی
در یادداشتی که در باره شبه علم در تمدن اسلامی داشتم، و نکته محوری آن، اشاره به آراء طبیعی متکلمان اسلامی در هماهنگ کردن باورهای دینی با طبیعیات [در چارچوب معارف رسیده از یونان با همه تنوع آن] بود، این بود که آنچه آنان در باره جسم و جوهر و عرض و رنگ و نور و حرکت و غیره گفتند، و این که گاهی جوهر و عرض می گفتند، یا گاهی جسم را جمعی از اعراض می دانستند و دهها نظریه عجیب و غریب دیگر در باب حرکت و سکون و مکان، تولیدی متفاوت از علوم طبیعی در چارچوب همان دانش طبیعی قدیمی بود؛ چیزی که خیلی زود در برابر آراء جدید علمی در این حوزه، در قرن های شانزدهم تا هیجدهم سقوط کرد.
اما هدف از گفتن این نکته چه بود؟
هدف آنها در این مباحث، در مقام یک متکلم دینی، هماهنگ کردن طبیعیات با شرایع آسمانی و بویژه توحید بود. کاری که کلیسا هم برای قرنها انجام می داد و داستان آنها را در کتاب علم و دین باربور می توان دید. بماند که الان هم برای عده ای همان مطالب در رابطه فیزیک و متافیزیک و درک مفهوم خدا ادامه دارد، در حالی که دانشمندان اصلی فیزیک در آزمایشگاه ها و مراکز خود، مشغول کارهای علمی هستند و از این بحث ها بدورند.
در آن یادداشت خواستم عرض کنم، هماهنگ کردن طبیعیات با شریعت، آن هم با این پیش فرض که آنچه ما از شریعت (مجموعه دین) می فهمیم اصل است و تمام معارف دیگر از جمله طبیعیات و تجربیات باید با آن هماهنگ و همان چارچوب باشد، همان «علم طبیعی اسلامی» است که تجربه شکست خورده ای در دنیای اسلام به دست متکلمان است. هدف آنان این بود که طبیعیات رسیده از یونان، به دین آسیب نزند برای همین روایت تازه ای که چه عرض کنم، پیچیده ای از آن در دنیای اسلام عرضه کردند که خود مانع از رشد آن شد.
البته که فیلسوفان اسلامی که آنها هم تا حدی متکلم بودند، راه مستقیم تری در درک طبیعیات برداشتند، و البته بماند که آنها هم در همان نطریات قدیم یونان ماندند و هیچ گاه از آن پارادایم خارج نشدند و تنها در عصر جدید که همه این مفاهیم ویران شد.
وقتی می گوییم طبیعیات عرضه شده توسط متکلمان اسلامی خاصیت ندارد، یعنی آن نظریات هیچ دری به سوی پیشرفت بشر نگشود. شما می توانید هزاران صفحه در باره جوهر و عرض و انواع نظریات بنویسید، اما نمی توانید یک ظرف ملامین بسازید که نتیجه یک کنکاش در «جسم» به سبک جدید است و اقتصاد ظرف را متحول کرده است.
البته می شود اسم اینها را پوزیتیویسم گذاشت و با انداختن بادی در غبغب گفت که غرب هم خود دیگر به پوزیتیویسم باور ندارد و راست هم هست (البته نه این که نظریات شما را قبول دارد)، اما نمی شود انکار کرد که دنیای جدید با فیزیک و شیمی خود همه چیز را متحول کرد، در حالی که تمام یونان و دنیای اسلام، با طبیعیات خود، یک قدم هم به جلو برنداشتند. البته که آنها به عنوان تاریخ علم ارزشمند هستند.
متکلمان که فارابی در اواخر احصاء العلوم از دست آنها عاصی است، چون می خواهند همه چیز را با شریعت هماهنگ کنند، نقش مهمی در ایجاد انحراف در طبیعیات داشتند. آنها تمام این علوم را در غل و زنجیر نگاه داشتند که مبادا جایی از آن سوراخ شود و کسی حرف نو بزند و بفهمد، مباد که به دین، دینی که آنها دین می دانستند و خدایی که می شناختند (و تازه خودشان متهم بودند که از درک قرآنی و روایی دور شده اند،) لطمه ای بخورد.
آراء این معتزله را در نوع کتابهای آنان، یا کتابهایی که آراء آنها را نقل کرده اند، و نمونه اش همین المقالات بلخی است، و کتاب التوحید یافت شده در یمن که شصت هفت سال پیش منتشر شد، می توان دید.
بنده تأکیدم این نبود که همه طبیعیات کار متکلمان و برساخته آنهاست، بلکه اینها بخش مهمی را به نفع توهمات خود دستکاری کردند، یا مسیرش را از لحاظ علمی عوض کردند و جمودی در آنها ـ به بهانه حفظ دین ـ فراهم آوردند. همین مقدار سهم آنان را به اسم تولید طبیعیات دینی در تاریخ ثابت می کند؛ و این همان است که بنده عرض کردم باید از آن درس گرفت. البته که بخش دیگری از طبیعیات راه خود را رفت و کاری هم به دین نداشت. تأکید من روی کارهای متکلمان بود که همانها نیز گاه کنکاشهای سودمندی در همین حوزه ها داشتند، هرچند هیچ گاه از پارادایم یونانی خارج نشود و تحولی اساسی را به همراه نیاورد.
فکر می کنم آنچه دوست عزیز جناب آقای انصاری در باره آن یادداشت بنده نوشتند، منافاتی با مطالبی که من خواستم عرض کنم ندارد.
Forwarded From رسول جعفریان
باز هم در باره متکلمان و دستکاری علوم طبیعی
در یادداشتی که در باره شبه علم در تمدن اسلامی داشتم، و نکته محوری آن، اشاره به آراء طبیعی متکلمان اسلامی در هماهنگ کردن باورهای دینی با طبیعیات [در چارچوب معارف رسیده از یونان با همه تنوع آن] بود، این بود که آنچه آنان در باره جسم و جوهر و عرض و رنگ و نور و حرکت و غیره گفتند، و این که گاهی جوهر و عرض می گفتند، یا گاهی جسم را جمعی از اعراض می دانستند و دهها نظریه عجیب و غریب دیگر در باب حرکت و سکون و مکان، تولیدی متفاوت از علوم طبیعی در چارچوب همان دانش طبیعی قدیمی بود؛ چیزی که خیلی زود در برابر آراء جدید علمی در این حوزه، در قرن های شانزدهم تا هیجدهم سقوط کرد.
اما هدف از گفتن این نکته چه بود؟
هدف آنها در این مباحث، در مقام یک متکلم دینی، هماهنگ کردن طبیعیات با شرایع آسمانی و بویژه توحید بود. کاری که کلیسا هم برای قرنها انجام می داد و داستان آنها را در کتاب علم و دین باربور می توان دید. بماند که الان هم برای عده ای همان مطالب در رابطه فیزیک و متافیزیک و درک مفهوم خدا ادامه دارد، در حالی که دانشمندان اصلی فیزیک در آزمایشگاه ها و مراکز خود، مشغول کارهای علمی هستند و از این بحث ها بدورند.
در آن یادداشت خواستم عرض کنم، هماهنگ کردن طبیعیات با شریعت، آن هم با این پیش فرض که آنچه ما از شریعت (مجموعه دین) می فهمیم اصل است و تمام معارف دیگر از جمله طبیعیات و تجربیات باید با آن هماهنگ و همان چارچوب باشد، همان «علم طبیعی اسلامی» است که تجربه شکست خورده ای در دنیای اسلام به دست متکلمان است. هدف آنان این بود که طبیعیات رسیده از یونان، به دین آسیب نزند برای همین روایت تازه ای که چه عرض کنم، پیچیده ای از آن در دنیای اسلام عرضه کردند که خود مانع از رشد آن شد.
البته که فیلسوفان اسلامی که آنها هم تا حدی متکلم بودند، راه مستقیم تری در درک طبیعیات برداشتند، و البته بماند که آنها هم در همان نطریات قدیم یونان ماندند و هیچ گاه از آن پارادایم خارج نشدند و تنها در عصر جدید که همه این مفاهیم ویران شد.
وقتی می گوییم طبیعیات عرضه شده توسط متکلمان اسلامی خاصیت ندارد، یعنی آن نظریات هیچ دری به سوی پیشرفت بشر نگشود. شما می توانید هزاران صفحه در باره جوهر و عرض و انواع نظریات بنویسید، اما نمی توانید یک ظرف ملامین بسازید که نتیجه یک کنکاش در «جسم» به سبک جدید است و اقتصاد ظرف را متحول کرده است.
البته می شود اسم اینها را پوزیتیویسم گذاشت و با انداختن بادی در غبغب گفت که غرب هم خود دیگر به پوزیتیویسم باور ندارد و راست هم هست (البته نه این که نظریات شما را قبول دارد)، اما نمی شود انکار کرد که دنیای جدید با فیزیک و شیمی خود همه چیز را متحول کرد، در حالی تمام یونان و دنیای اسلام، با طبیعیات خود، یک قدم هم به جلو برنداشتند. البته که آنها به عنوان تاریخ علم ارزشمند هستند.
متکلمان که فارابی در اواخر احصاء العلوم از دست آنها عاصی است، چون می خواهند همه چیز را با شریعت هماهنگ کنند، نقش مهمی در ایجاد انحراف در طبیعیات داشتند. آنها تمام این علوم را در غل و زنجیر نگاه داشتند که مبادا جایی از آن سوراخ شود و کسی حرف نو بزند و بفهمد، مباد که به دین، دینی که آنها دین می دانستند و خدایی که می شناختند (و تازه خودشان متهم بودند که از درک قرآنی و روایی دور شده اند،) لطمه ای بخورد.
آراء این معتزله را در نوع کتابهای آنان، یا کتابهایی که آراء آنها را نقل کرده اند، و نمونه اش همین المقالات بلخی است، و کتاب التوحید یافت شده در یمن که شصت هفت سال پیش منتشر شد، می توان دید.
بنده تأکیدم این نبود که همه طبیعیات کار متکلمان و برساخته آنهاست، بلکه اینها بخش مهمی را به نفع توهمات خود دستکاری کردند، یا مسیرش را از لحاظ علمی عوض کردند و جمودی در آنها ـ به بهانه حفظ دین ـ فراهم آوردند. همین مقدار سهم آنان را به اسم تولید طبیعیات دینی در تاریخ ثابت می کند؛ و این همان است که بنده عرض کردم باید از آن درس گرفت. البته که بخش دیگری از طبیعیات راه خود را رفت و کاری هم به دین نداشت. تأکید من روی کارهای متکلمان بود که همانها نیز گاه کنکاشهای سودمندی در همین حوزه ها داشتند، هرچند هیچ گاه از پارادایم یونانی خارج نشود و تحولی اساسی را به همراه نیاورد.
فکر می کنم آنچه دوست عزیز جناب آقای انصاری در باره آن یادداشت بنده نوشتند، منافاتی با مطالبی که من خواستم عرض کنم ندارد.
فصلنامه تخصصی علوم انسانی اسلامی صدرا با مدیر مسئولی حجت الاسلام رضا غلامی و سردبیری مسعود معینی پور در ۳۰۰ صفحه منتشر شد.

فهرست مطالب در ذیل می آید:

*زبان و ترجمه؛ محدودیت یا توسعه!؟ |۸|سرمقاله

* تنوع زبانی، زبان تمدنی|۱۴|حجت الاسلام دکتر حبیب‌الله بابایی

علوم اجتماعی اسلامی

*درجستجوی علوم اجتماعی اسلامی|۲۰|پرسش از طرح ویژه اندیشمندان اسلامی(فـارابـی، خواجـه نصیـرالدین طـوسی و ابن خلـدون) پیرامون موضوع دانش اجتماعی اسلامی

* روایتی از جامعه‌شناسی بومی‌ـ ‌اسلامی بر مبنای نظریه مبنایی انتقادی|۴۵|دکتر عبدالحسین کلانتری

* انقلاب اسلامی، جامعه‌شناسی و الهیات اجتماعی|۴۸|علیرضا بلیغ

* علوم اجتماعی اسلامی و معنا بخشی به جهان انسانی|۵۵|گفت‌وگو با دکتر حسین کچویان

* از جامعه‌شناسی علمی غرب‌مدار تا جامعه‌شناسی اسلامی ایدئولوژیک|۷۳|گفت‌وگو با دکتر تقی آزاد ارمکی

* چرایی عدم شکل‌گیری علوم اجتماعی دینی تا به امروز|۹۱|گفت‌وگو با حجت الاسلام دکتر حسین بستان

*بازاندیشی روش‌های علوم انسانی و اجتماعی در میراث تمدن اسلامی|۹۹|گفت‌وگو با دکتر یحیی بوذری‌نژاد

مغز متفکر اسلامی

* پروژه فکری شهید صدر|۱۱۴|حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا فلاح

* شهید صدر، پیشتاز اندیشه اسلامی|۱۱۷|مرحوم آیت‌الله محمدمهدی آصفی

*شهید صدر از فاتحان نظریه‌پردازی در حوزه علوم انسانی با رویکرد اسلامی در دوره جدید|۱۲۲|استاد حسن رحیم‌پور ازغدی

* اقتصادنا، قرآن اقتصاددان‌های اسلامی است |۱۲۷|گفت‌وگو با آیت‌الله هادوی تهرانی

*شهید صدر به دنبال طرح مباحث اقتصادی با ریشه اسلامی بود نه حجیت شرعی|۱۳۴|آیت‌الله محمدعلی تسخیری

*جستاری در کتاب‌شناسی و الگوی تولید علوم انسانی اسلامی شهید سید محمدباقر صدر |۱۴۰|حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی موسوی

* نوآوری‌های اصولی شهید صدر|۱۴۹|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌ رضا اسلامی

* نقش نوآوری‌های شهید صدر در تحول علوم انسانی اسلامی|۱۵۷|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد سعید واعظی

* یقین ریاضی و اثبات‌گرایی(پوزیتیویسم) |۱۶۲|آیت الله شهید سید محمدباقر صدر(ره)

* شاگـردان شهیـد صـدر را بایکوت کرده بودند|۱۶۸|آیت الله علی‌اکبر رشاد

فقه اجتماعی

* ملاحظاتی دربـاره جایگـاه معرفت‌شنـاسـانه فقـه|۱۷۲|دکتر علی پایا

* مرگ جامعه‌شناسی! احیای فقه به مثابه معرفت علمی اجتماعی|۱۷۹|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام پارسانیا

* فقه به مثابه معرفت|۱۹۶|حجت الاسلام والمسلمین سید فرید حاج سیدجوادی

*فقه و مهندسی حیات بشری|۲۰۱|حجت الاسلام یحیی عبداللهی

*فقه چیست؟ فقیه کیست؟ حجاب صناعت بر چهره فقاهت|۲۰۶|حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مهدی علیزاده

* فقیه، مهندس نیست! فقه؛ «دانش» دو ساحتی کشف قانون و تولید نظریه|۲۰۹|حجت الاسلام والمسلمین علی الهی خراسانی

* با وضعیت موجود امیدی به اسلامی‌سازی علوم انسانی نیست|۲۱۳|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌محمدتقی اکبرنژاد

* علل غلبه فقه بر سایر عرصه‌های علوم انسانی در حوزه‌های علمیه|۲۲۲|گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌رضا اسلامی

علوم انسانی قرآن بنیان

*نظام‌سازی علمی بر مبنای علوم انسانی قرآن‌بنیان|۲۳۱|حجت‌الاسلام حمیدرضا بصیری

*جغرافیای مسائل بنیادی علوم انسانی قرآن بنیان|۲۳۴|حجت الاسلام سید مهدی موسوی

*معماری قرآنی علوم انسانی از منظر معرفت‌شناختی|۲۴۴|حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا

* مدل مفهومی نظریه‌پردازی قرآن‌بنیان با تکیه بر آراء شهید سید محمدباقر صدر|۲۵۱| حجت‌الاسلام سعید بهمنی

* چشم‌انداز نظام‌های قرآن‌بنیان و الزامات کشف آن|۲۵۷|حجت‌الاسلام‌ حمید محمدی

*مطالعه موردی تجارب گذشته از علوم انسانی قرآن‌بنیان|۲۶۱|دکتر محسن حبیبی

*جایگاه فلسفه و انسان در تولید علوم انسانی قرآن بنیان|۲۶۳|رضا لک‌زایی

رصد

* گزارشی از برگزاری هفته بزرگداشت شهید صدر در دانشگاه امام صادق (ع) |۲۷۲|

* گزارشی از کرسی ترویجی «مرجعیت علمی قرآن برای علوم انسانی اسلامی» |۲۷۵|

*علـوم انسـانی قرآن‌بنیـان، چیستی و چگونگی|۲۷۸|گزارشی از برگزاری نشست پیش همایش علوم انسانی قرآن‌بنیان در مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران قم

*گزارشی از نشست «تجربه ایرانی مواجهه با علوم انسانی مدرن» |۲۸۴|

* نظریه، نقد و اندیشه انتقادی|۲۸۸|سخنرانی امیرعلی نجومیان در نشست «تجربـه ایرانـی مواجهـه با علـوم انسـانی مـدرن»

* اگر بخواهیم علم دگرگون بشود، باید عالَم دگرگون شود|۲۹۲| سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی در نشست «تجربـه ایرانـی مواجهـه با علـوم انسـانی مـدرن»

* برگزاری چهارمین کنگره بین‌المللی علوم انسانی اسلامی در پاییز ۹۶|۲۹۶|
Forwarded From محمد احرامیان پور
به نام ایزد یکتا

🌍✒️ بدون مرز
محمد احرامیان پور
« فرهنگی، اجتماعی، تاریخی»

🟣 تقویم تاریخ

در جهـــان گشتم گل بيخار نيست
هــر كجا ياريست بی اغيار نيست
بهر مجنون استراحت تهمت است
در بيابان ســــايه ديــــوار نيســت
آدمــــی با عقل و دانش آدم است
شخصيت با جامه و دستار نيست...

صوفی عشقری

امروز ، " یک‌شنبه "

📕۱۴ شهریور ۱۴۰۰ هجری خورشیدی
📗فروردین خشتره‌ویریه ۳۷۵۹ زرتشتی
📘 5 سپتامبر 2021 میلادی
📙۲۷ محرم ۱۴۴۳ هجری قمری


📕زادروز "محمد شاه قاجار"، نوهٔ فتحعلی‌شاه و فرزند عباس‌میرزا و سومین شاه از دودمان قاجار. (۱۲۲۷ ه.ش)

📕از طرف "محمدعلی شاه" فرمان رئیس الوزرائی به نام "میرزا احمدخان مشیرالسلطنه" صادر شد. (۱۲۸۶ ه.ش)

📕انتخابات هیئت رئیسه مجلس شورای ملی به عمل آمد و مؤتمن الملک به ریاست مجلس انتخاب شد. (۱۲۹۴ ه.ش)

📕"مخبرالسلطنه" وزير ماليه، با اختيارات كامل والی آذربايجان شد. مأموريت عمده وی خاتمه دادن به قيام شيخ محمد خيابانی بود. (۱۲۹۹ ه.ش)

📕قانون ورزش اجباری در مدارس به تصويب مجلس رسيد. (۱۳۰۶ ه.ش)

📕دولت وقت رضاشاه، در يك اعلاميه رسمی تُند و صريح بار ديگر يادآور شد كه امتياز كاپيتالاسيون در ايران زنده نخواهد شد، و چنين پرونده‌ای را كه حاكی از نهايت ضعف يك دولت است به تاريخ سپرده و بازگشوده نخواهد شد. (۱۳۰۷ ه.ش)

📕انتشار اسناد حاکمیت ایران بر بحرین از سوی دولت تهران. (۱۳۳۵ ه.ش)

📕اسامی کامل انتخاب شدگان انجمن‌های شهرستان و استان اعلام شد و حزب دولتی ایران نوین انتخابات را برد. (۱۳۴۹ ه.ش)

📕ایران و ابوظبی در تعیین مرزهای آبی به توافق رسیدند. (۱۳۵۰ ه.ش)

📕درگذشت "آیت الله سید محمود شاهرودی" مرجع تقلید شیعه. (۱۳۵۳ ه.ش)

📕درگذشت دانشمند معاصر "دكتر سيد مرتضی آيت ‏اللَّه زاده شيرازی". (۱۳۷۹ ه.ش)

📚روز جهانی "خیریه‌ها".

📘"دموستنس"، انديشمند یونانی، خطيب، نخستين انتقادگر و استاد نطق و خطابه عمومی خودكشی كرد. (322 پ.م)

📘مرگ "پير لاكلو" اديب و نويسنده برجسته فرانسوی. (1803 م)

📘جنگ اول ترياك ميان چين سلطنتی و انگلستان آغاز شد كه سه سال طول كشيد. (1839 م)

📘درگذشت "آگوست كُنت" نويسنده و فيلسوف بزرگ فرانسوی، بنیانگذارِ جامعه ‌شناسیِ نوین و دکترین پوزیتیویسم. (1857 م)

📘نصب نخستين پمپ بنزين در جهان در آمريكا، تا آن زمان بنزين در ظرف حلبی فروخته می‌شد. (1885 م)

📘امضای معاهده "پورتسموت" و پايان جنگ بين روسيه و ژاپن. (1905 م)

📘وقوع خونين‌ترين نبرد ميان فرانسه و آلمان در جريان جنگ جهانی اول. (1915 م)

📘ارسال عکس امضاء شده هیتلر برای روزولت، و اعلام اتحاد او با رضاشاه به دلیل امضاء این عکس! توسط چرچیل. (1941 م)
📖وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلستان که می‌کوشید پای آمریکا را به جنگ جهانی دوم بکشاند، برای توجیه عمل اشغال نظامی ایران تصویر گرفته شده از عکسی که هیتلر امضاء کرده و برای رضاشاه فرستاده بود را برای روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا فرستاده و با اشاره به بعضی تحولات نظامی سیاسی از جمله نوسازی نیروی دریایی ایران با کمک موسولینی و نیز اعزام اقتصاددانان بنام آلمانی به ایران، توضیح داده بود که میان هیتلر و رضاشاه قرارهای محرمانه وجود دارد و هیتلر وعده بازگرداندن قفقاز ایران را پس از تصرف روسیه داده است که طبق قراردادهای گلستان و ترکمن چای به قلمرو روسیه اضافه شده بودند. چرچیل همچنین از احساس عاطفی دیرین ایرانیان نسبت به آلمانی‌ها به عنوان هم‌نژاد را مطرح و حمایت آحاد ایرانی از مساعی آلمان در جریان جنگ جهانی اول را توصیف کرده بود که این حمایت برغم اعلام بی‌طرفی دولت وقت تهران صورت گرفته بود.

📘حمله به ورزشكاران اسرائيلی در المپيك مونيخ از سوی كماندوهای فلسطينی. (1972 م)

📘"سن گتهارد"، درازترين تونل زمينی به طول ۱۶ كيلومتر ميان سويس و ايتاليا كه در كوه‌های آلپ كنده شده آغاز بكار كرد. (1980 م)

📘درگذشت "مادر تِرزا" بانوی خدمت‏گزار بشريت برنده ی جایزه نوبل صلح سال ۱۹۷۹ میلادی. (1997 م)

📙تصرف شهر تبريز توسط "نادرشاه افشار". (۱۱۴۳ ه.ش)
📖"نادرقلی افشار" كه بر اثر رشادت‏‌های خود در يكی از مناطق خراسان به قدرت رسيده بود، پس از حمله ‏ی افغان‏‌ها به اصفهان، به ياری شاه طهماسب صفوی رفت و افغان‏‌ها را شكست داد. سپس سفيری به دولت عثمانی فرستاد و تخليه ‏ی نواحی اشغالی آذربايجان را خواستار شد. عثمانيان اهميتی به سفيرِ نادر نداده و در اشغال آذربايجان اصرار داشتند. بنابراين نادر به كمك قبيله ‏ی خود وارد تبريز گرديد و آن جا را به تصرف خود درآورد.