مجموعة

گنجینه مکتوب

گنجینه مکتوب
188
عددالاعضاء
2,436
Links
3,899
Files
150
Videos
7,384
Photo
وصف المجموعة
Hamid Bagheri
در واقع این کتاب به دنبال تطهیر راویان غالی یا مته
برداشت شما از كتاب بدين ترتيب بوده...اثر نيازمند مطالعه دقيق و عدم تعجيل در قضاوت هست...قبلا هم عرض كرده بودم.اخيرا هم ديدم در كانالي كه تماما مطالب بي ربط قرار ميداد اتهاماتي رو به ايشون وارد ميكرد
نکته ای که عرض شد در کتاب دیگر ی با نام «الإجتهاد والتقليد في علم الرجال، وأثره في التراث العقائدي، دراسة نقدية لمدرسة النجاشي» که آن هم تقریر مباحث ایشان است مشهودتر است.
Hamid Bagheri
نکته ای که عرض شد در کتاب دیگر ی با نام «الإجتهاد
سلام علیکم
عزیزم پروژه ای برای تطهیر گروهی و تنجیس گروه دیگر در کار نیست . همانگونه که عالمان و رجالیان امامیه هر کدام سبکی داشته اند ؛ ابن غضایری ، نجاشی ، شیخ ، علامه ، و از معاصرین حضرت آیت الله زنجانی و مددی از زاویه ای به مفاهیم توثیق و تضعیف نگاه کرده اند ... اگر باب اجتهاد را بسته نمیدانید آیت الله سند هم به واکاوی مفهوم غلو پرداخته است . عرض یک نظریه بوی توطئه نمیدهد .
نگاه بزرگان فوق الذکر به حدیث ضعیف کاملا متفاوتست . هیچکدام را به هدف تطهیر کسانی و تنجیس کسان دیگر نمی بینیم . در بحث علمی این گونه نگاه یا تعبیر کمی سبک است .
تعبیر «تطهیر» نه از باب ارزشگذاری و خدای نکرده ذم دیدگاه مطرح شد بلکه از باب تبیین رویکرد کتاب بود.
موضوع ارزشگذاری مسأله دیگری است که نیازمند بحث مفصل و جداگانه است.
سلام علیکم عزیزم پروژه ای برای تطهیر گروهی و تنجی
برادر گرامی چطور است بحث وزن و سبک و سنگینی نکنیم
تعداد زیادی روایت است که در سلسله آنها افراد متهم به غلو وجود دارد
اگر کسی بخواهد آنها را کنار بزند میزان زیادی از احادیث موجود در شیعه فقط به همین جهت بی اعتبار میشود
برخی بحثها در راستای این است که غلو از اینها برداشته شود
کشّی در مورد محمد بن سنان گفته: کذّابهای مشهور ابو الخطاب و یونس بن ظبیان و یزید الصائغ و محمد بن سنان و ابوسمینه هستند، ابو سمینه مشهورترین آنهاست.
حال برخی خواسته اند همین محمد بن سنان را به زور توثیق کنند !!!!!؟
Forwarded From ح. ع
گزیده ای از متن:
سخن در حل یک نزاع انتزاعی نیست. به لحاظ تاریخی این دو طائفۀ روایات در تناظر با دو گونۀ شیعی‌گری بوده است. دوگانه‌های معهود در تاریخ اسلام و تشیع همچون تفویض و تقصیر یا ارجاء و تکفیر همیشه با مرزهایی روشن رخ نشان نداده است. ... غلو شیعی نیز برای بقا، وادار به اصلاحاتی در نسبت خود با راست‌دینی حاکم بر امامیه شد. در مسیر این تطور، بخشی تعدیل شده از جریان غلو برای کاستن فشار اجتماعی وارد بر ایشان، صوَری میسر از شریعت و اعمال ظاهری را با باور محوری‌شان به اهمال عمل در برابر معرفت ترکیب می‌کردند. این صورت میسر قرار بود شایعات مندرج در حافظۀ شیعه را ... بشوید و راه متهم شدن به اباحی‌گری را سد کند؛ پس باید از درون گفتمان مستقر گزیده و صورت‌بندی می‌شد. واقع آن است که این کار هنرمندانه نیز انجام شد و در تمام طول قرن سوم آمیختگی عجیبی میان جامعۀ مفوضه و مقصره می‌بینیم ...
با سررسیدن عصر عباسی، تشیع با توسعه‌ای نمایی روبرو شد. این توسعه به تدریج شیعه را به جنبشی توده ای، آشکار و پرشاخه و منشعب مبدل کرد که هرچند تا قلب دربار عباسی نفوذ کرده بود ، هم کنترل آن دشوارتر می‌نمود و هم انگیزه‌های سیاسی و مادی را برای بهره‌برداری از آن تحریک می‌کرد. این رشد دفعی و بی‌قواره و سازمان‌نیافته چیزی نبود که امام عصر ع را به وسوسه بیاندازد. ما امام صادق ع را بیش از آنکه در حال توسعۀ کمّی تودۀ شیعه ببینیم در حال تصفیه و مهار آن مشاهده می‌کنیم. امام نه تنها در میان عوام، بلکه خواص اصحاب نزدیک خود را نیز جهت خالص‌سازی سخت می‌نواخت. ... امام حتی رغبت نداشت یارانش در ورطۀ جِد و جدال برای گسترش استبصار بیفتند. ...
در چنین پس‌زمینه‌ای کارکرد روایات دستۀ ج بیشتر مشخص می‌شود. عمق مطالبۀ قیام در جامعۀ سرکوب شده و خشمگین، اما روبه کثرت و اقبال شیعیان به‌حدی بود که به آسانی می‌توانست اصول را برای وصول به قدرت زیر پا بگذارد. در این مسیر گروهی انقلابی یا موج‌سوار برآن شدند تا با تولید قرائت‌های غالیانه، از یک سو شرایط عضویت در جنبش شیعه را تسهیل و از سوی دیگر با فرابردن فرهمندی رهبری شیعه سرمایۀ اجتماعی قیام را از منابع ناروا پروار کنند. این روند چیزی جز تمثل قدرت برای قدرت نبود و با مخالفت امام ع مواجه و عملا تنها منجر به تعویق قیام شد. شکستن این باورهای انحرافی و بازگرداندن جنبش شیعه به ریل اصلی بدون آنکه منجر به ریزش و انشعاب بزرگ در بدنۀ شیعه شود، جز با قراردادن توده‌های ناخالص و تربیت نایافتۀ شیعه در نوعی تعلیق هویتی میسر نبود. احدی نباید اطمینان می‌یافت که با اقرار به چند باور و عمل به چند نماد میسور مجاز است در کنش‌های سیاسی و اجتماعی، خود را منتسب به شیعه بنماید. این می‌توانست فرجه‌ای برای بازسازی قوام درونی جنبش تولید کند. ...
تشیع مد نظر ائمه ع در این برهه باید از گونه‌ای فرهنگ عامه به فرهنگی نخبگانی تبدل می‌یافت. باید در هرم جایگاه و فضیلت اجتماعی، تراکم شیعه متناسب با حرکت رو به بالا به طور محسوسی بیشتر می‌شد. هر گروه و قبیله و شهری باید فاضل ترین میان خود را شیعۀ جعفر ع می‌یافت. این «تحرک صعودی» در طبقه‌بندی مشروعیت و فضیلت اجتماعی، و نه طبقات قدرت و ثروت، راهبردی نبود که سران مفوضه با آن موافق باشند. دینی که آنان به دنبال آن بودند تنها قرار بود جای فرودستانی چون خودشان را با زورمداران حاکم عوض کند، بی آنکه فضیلتی در میان باشد. ...
مسیر دشوار این بازساخت تشکیلاتی با محدود شدن دسترسی به امام ... و تکامل یافتن روش‌های نفوذ سران غلات صعب‌تر می‌شد. تشیعی که روزی با ترکیب حکمت علوی و حماسۀ حسینی و زهد سجادی و علم جعفری، گهرهای ناب و نایاب شکار می‌کرد تبدیل به جنبشی فراگیر شد که هرچند در ابتدای قرن پنجم از قرطبه تا قاهره و حلب و صنعاء و مکه، و از مکه تا مکران و اصفهان و ری و طبرستان را به زیر سلطۀ خود درآورده بود، اما نتوانست جز در مبالغی عقائد و شعائر، با آنچه در کاخ بغداد می‌گذشت تمایزی دندان‌گیر معرفی کند.
روایت زیارت اربعین، به گمان نویسنده، رسوباتی کوچک از همین جریان بزرگ‌مقیاسی است که ماهیت شیعه را از جنبشی فضائلی به حرکتی شعائری تبدیل می‌کرد.
جویای نظرات اهل نظر و نقدهای اهل فضل هستم پیش از انتشار.
برادر گرامی چطور است بحث وزن و سبک و سنگینی نکنیم
فاضل عزیز همین محمدبن سنان کذایی را خیلی از رجالیان حتی مثل مرحوم مامقانی توثیق کرده اند . یک رای رجالی اینقدر عصبانیت ندارد .
همانطور که دوستان مستحضر هستند
بحث غلو و تعاریف و مصادیق آن بسیار مفصل است…
رجالیان ما در این زمینه رویه هخاصی دارند مثلا یادمه زمانی متمرکز شدم تا مواردی که نجاشی از اصطلاح غالی یا مواردی شبیه به این استفاده کرده جدا کنم در نتیجه به تعداد زیادی دست پیدا نکردم…
البته برخی ابن غضائری رو متهم میکنند که ایشون خیلی ها و متهم به غلو و تضعیف کرده اما استاد محمد رضا حسینی جلالی در مقدمه عالمانه خود بر چاپ رجال ابن غضائری که دارالحدیث چاپ کرده پاشخ این اتهام را داده اند…
این رشته سر دراز دارد…
حتی گاهی دیده شده راویانی که فضائل اهل بیت رو نقل کردن به دلیل نقل این فضائل متهم به غلو شده اند…
به قول ما اسرار رو فاش کردن و گاها فهم این فضائل برای برخی سخت بوده…
استاد سند نیز در این کتاب روش خاص خودشان را دارند به نظرم برای آشنایی هرچه بیشتر با نظرات ایشان باید مبانی معرفت شناسی ایشان شناخته بشه…
مخصوصا نگاه خاص ایشان در اعتقادات و اصول…