✅ موریسکوها یا موریسکین، به مسلمانان اخراجی از اندلس گویند که همراه یهودیان سفارادی، پس از 900 سال حضور در منطقه ایبریا (حدود اسپانیا و پرتغال امروزی) توسط مسیحیان از این سرزمین اخراج شدند. موریسکوها، هنگام حرکت، تمامی کتابها و میراث علمی خود را هم با خود بردند، و عمدتا به شمال افریقا پخش گردیدند. اکنون پس از گذشت 400-500 سال از زمان اخراج، نسل بزرگی از موریسکوها در قالب تشکلهایی علمی فعالیت دارند، از جمله مؤسسه التمیمی در منطقه العمرانیه تونس، که مدیرش خود از نسل موریسکوها هست و موضوع تحقیقات وسیع مؤسسه تحت نظر وی نیز بررسی، مطالعه و پژوهش روی معماری، ادبیات و میراث کهن موریسکوها هست و دو مجله بسیار مهم و گران (هر شماره 480 یورو) از جمله المجلة التاریخیة المغاربیة را در تحلیل میراث علمی موریسکوها منتشر میکند که چند شماره از آن را در سفر سال 88 به تونس برای دانشگاه تهران آوردیم. از جمله مواریث کهن مسلمانان اسپانیا را میتوان در شهر تنبکتو در کشور مالی مشاهده نمود، برای نمونه تنها، یک کتابخانه در آن شهر، هزاران نسخه خطی از تولیدات علمی مسلمانان تولیدو (طلیطلة) را در خود جای داده شده است و اکنون اسپانیاییها فهمیده اند که چه میراث سترگی از کشور خارج شده و برای نمونه شهرداری تولیدو، با نیت حفظ میرات علمی اسپانیا، مجهزترین بیمارستان کتاب را دستگاههای ترمیم نسخ را در شهر تنبکتوی مالی مستقر نموده است. مویسکوها دارای تمدنی با شکوه و درخشانی بودند، و جالب توجه است که بر اساس بررسیهایی که انجام گرفته، علی رغم تصور عامیانه و غیر علمی (حضور اسلام اموی)، بخشی از این جامعه دارای گرایشی شیعی بوده است و ما به لطف الهی در مجله بساتین، شماره نخست، یک مقتل (کرونیکا) با محوریت امام حسین (ع) که یک نسخه خطی خامیادو (اعجمی) به زبان کاستیلی (اسپانیولی) از مواریث کهن موریسکوها است و در کتابخانه مرکزی دانشگاه بولونیا در ایتالیا نگهداری میشود، در سال 93 معرفی کردیم. البته آندلس دارای شخصیتهای شیعی متعددی بوده است، همچون ابن هانی اندلسی یا ابن الآبار و.. که ما در اثری با عنوان عالمان شیعی اندلس، گزارشی از احوال و آثار آنها ارائه کرده ایم و امیدواریم به لطف الهی به زودی در دسترس محققان قرار گیرد.?
✅ نمایشگاه نسخ خطی اسلامی در اسپانیا
نمایشگاه نسخ خطی اسلامی به همت سازمان علوم، فرهنگ و آموزش اسلامی(آیسسکو) در شهر «گرانادا» اسپانیا در حال برگزاری است.
این نمایشگاه از روز پنجشنبه، ۱۱ آذرماه به همت سازمان اسلامی آیسسکو در شهر «گرانادا» واقع در منطقه اندلس(جنوب اسپانیا) افتتاح شد و به مدت ماه ادامه دارد.
این نمایشگاه در مقر مؤسسه اروپایی ـ عربی شهر گرانادا و با همکاری سفارت اسلواکی در اسپانیا برگزار شده است.
آثار و نسخههای خطی عرضهشده در این نمایشگاه متعلق به گنجینه نسخ خطی کتابخانه دانشگاهی شهر «براتیسلاوا» پایتخت اسلواکی است.
«عبدالصمد انطونیو رومیرو»، مدیر مؤسسه فرهنگی «الثغره» و عضو شورای عالمی آموزش و فرهنگ مسلمانان خارج از جهان اسلام بهنمایندگی از سازمان آیسسکو در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه حضور داشتند.
@manuscript
دریغاگویی
چندی قبل در فاصله استراحت بین کلاسها در یک مؤسسه، او را دیدم. در حال صحبت با دوستم بودم که وارد شد و به ما پیوست. شاد و سرحال و سرزنده بود. مدتها بود قصد داشتم با او درباره برخی اظهارنظرهایش گفتگو کنم. فرصت خوش آمد، زیرا خود او باب سخن را در آن باب باز کرد و من هم بی محابا وارد بحث شدم. مجادله ما تند و آتشین شد. او هم مانند من صریح بود و روشن و بی تعارف. ولی شوخ طبع هم بود. ولی من در آن دقایق، طبع طنزم را کمی از دست داده بودم و خوب ترس این را هم داشتم که مبادا با توجه به سن و سال و جایگاهش، بی احترامی گردد. بحث بالا گرفت و قومی هم شاهد ما بودند. با اشاراتی احساس کردم بیش از این روا نیست ادامه دادن... . با اجازه خودش، او را به یادداشتی وعده دادم که مدتی بعد در خبرگزاری مهر منتشر شد.
هر چقدر در روابط شخصی بانمک و شوخ و بی تکلف بود، در بحث، جدی و صریح بود. دقایقی که به مجادله گذشت، هیچ نوع حاشیه سازی و مخفی شدن پشت این و آن یا بازی با الفاظ و استناد به رزومه و ... انجام نداد. نظرش را صریح گفت و صریح هم شنید. هیچگاه نگفت ناراحت شدم، من چنانم و چنینم و... . من هم در همان گفتگو و در یادداشتم، تلاش کردم با او جدی باشم؛ زیرا او را دوست داشتم و برای کشور مفید می دیدم. تلاش کردم غیر مستقیم او را تشویق کنم که بیشتر به پژوهش بپردازد و تدریس کلاسیک(همانطور که خودش اعتقاد داشت) تا اشتغال به سخنان و دعاویی که معلوم نیست چه سودی داشته باشد.
اکنون ما دریغاگوی او هستیم. نه فقط بخاطر این که از دنیا رفت، که همه ما از دنیا خواهیم رفت. بلکه بخاطر این که معلمی که می توانست متون فلسفی آلمانی زبان را درس و شرح دهد، از میان ما رفت. دریغاگویی ما، نه فقط چنان که مرسوم است بخاطر این است که قدر اهل نظر و فرهنگ دانسته نمی شود، بلکه بخاطر این هم هست که خود این فرهیختگان نیز در کشور ما، قدر خود را نمی دانند و وقت را صرف منازعاتی می کنند که ثمره چندانی ندارد و فرصت را برای بهره مند ساختن جامعه، از کف می دهند.
یادش گرامی باد.
سید مهدی ناظمی
https://t.me/sayyedmahdinazemi
این کتاب برنده جایزه ملی کتاب سال ۱۹۷۷ ایلات متحده شده و پیرامون جنگ داخلی اسپانیا میباشد. جنگ داخلی اسپانیا یک جنگ تمامعیار بود که از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ پس از کودتای بخشی از ارتش علیه جمهوری اسپانیا رخ داد. در این جنگ نیروهای طرفدار جناح چپ معروف به «جمهوریخواهان» از نیروهای معروف به «ملیها» شکست خوردند و دوره طولانی دیکتاتوری ژنرال فرانکو در اسپانیا آغاز شد که تا مرگ او در سال ۱۹۷۵ ادامه داشت.
@litera9
@litera9
یادداشت مولف برای انتشار الکترونیکی رایگان
کتاب "سیروس نهاوندی، حلقه گمشده" دو هفته پس از نخستین نوبت چاپ در خارج از کشور در ایران به شکل غیرقانونی منتشر شد و در تمامی کتابفروشیها قابل خرید بود. یکی از ناشران در رابطه با من برای گرفتن مجوز انتشار، آن را در اختیار وزارت ارشاد قرار داد. کتاب اما اجازه نشر دریافت نکرد. به دنبال استقبال از آن، در اندک زمانی این کتاب با بازبینی مجدد و اضافاتی در خارج از کشور بازچاپ شد. این جلد نیز در داخل کشور به شکل غیرقانونی تجدیدچاپ شد و به شکل علنی در کتابفروشیها به فروش رفته و میرود. با اینکه چندین نقد از آن در رسانههای داخل کشور منتشر شد، و نشریه "اندیشه پویا" بدون اجازه من با تکهپاره نمودن بخشهایی از آن، بیش از پنجاه صفحه آن را در یکی از شمارههای خویش منتشر نمود، باز وزارت ارشاد به آن اجازه نشر نداد.
برای من بسیار دردآور است که کسانی دیگر، خلاف ارادهام، از زحمت من بهره مالی ببرند. در همین رابطه تصمیم گرفتم تا آن را از طریق «باشگاه ادبیات» و "کتابخانه9" برای علاقمندان در فضای مجازی منتشر کنم. طبیعیست که اگر کسانی بخواهند آن را بر کاغذ بخوانند، میتوانند از طریق ناشر آن را تهیه کنند.
@litera9
ماجرای مادرید در اولین ماههای جنگ داخلی اسپانیا یکی از تکان دهندهترین، هولناکترین و از جهاتی بااهمیت ترین حماسههای تاریخی دوران معاصر بشمار می رود. ماجرای این جنگ داخلی به ماه ژوئیه سال 1936 بر می گردد و آن درست همان زمانی بود که ژنرال فرانکو ترتیب دخالت ارتش متمایل به راست را علیه رژیم جمهوری که سیاستی متمایل به چپ داشت، داد و آن را به قیام و شورش واداشت. نقطه اوج بحران، با حمله قوای شورشی به مادرید و بر سر تصرف این شهر آغاز شد. در حالیکه رهبران سیاسی مردم، در معرکه درهم ریختگی و اغتشاش فراگیر، شهر را ترک کرده و آنها را تنها گذارده بودند. با این وجود مردم نومیدانه، ولی مصمم و قاطع جنگ را ادامه دادند.
هیچکدام از صدها کتاب تاریخی و تحقیقی که تاکنون در مورد این جنگ داخلی هولناک به رشته تحریر درآمده است، به نکات و مسایل انسانی، آن چنان که این کتاب پرداخته، اشارهای نداشته است.
📝 چرا رخداد عاشورا اتفاق افتاد؟
✍🏻 حسن حضرتی
۳. سیاست مالی خلفای نخستین
✅ عامل مهم دیگر در زمینه سازی قیام عاشورا، سیاست مالی خلفای نخستین و شیوه برخورد آن ها با بیت المال مسلمین بود که بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در جامعه اسلامی به مرور شکل گرفت.
✅ از آن جا که در زمان حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم وضعیت مالی مسلمانان چندان مطلوب نبود و غالبا با تنگدستی روزگار می گذراندند، فرصتی برای پیامبر پیش نیامد تا الگوی کاملی را از خود در اداره امور مالی جامعه اسلامی به جاگذارد. با این حال به دو مسئله حساسیت ویژه ای داشت:
✅ نخست این که در تقسیم بیت المال مساوات و برابری را به طول کامل رعایت می کرد و بین نو مسلمانان و سابقون فرقی قائل نمی شد و در جواب اعتراض برخی از صحابه به این شیوه، می فرمودند: آن چه باید رعایت شود احتیاج و مساوات است و جزای سابقه و فضیلت را خداوند خواهد داد.
✅ دوم این که به هیچ وجه مالی را در خزانه ذخیره نمی کردند و بلافاصله پس از رسیدن مال، آن را بین مسلمانان تقسیم می نمودند. دلیل این امر نیز همان وضعیت مالی نامناسب مسلمانان بود.
✅ بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم با این که از نظر مالی وضعیت مسلمانان رو به بهبودی بود اما ابوبکر هم چنان با تاسی جستن به دو ویژگی ای که پیامبر آن را اصل قرارداده بود، به سنت پیامبر کاملا وفادار ماند و به رغم اعتراضات زیاد، به ویژه از جانب عمر، آن را بهترین روش دانست.
✅ اما خلیفه دوم (عمربن خطاب) اگر چه مثل پیامبر و ابوبکر مال مسلمین را مطلقا متعلق به خود نمی دانست و استفاده از آن را برای منافع شخصی و خانوادگی شدیدا نادرست می شمرد و از آن پرهیز می کرد، اما بدعت هایی را در این عرصه از خود به جا گذاشت که با سنت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم مخالف و برای آینده جامعه اسلامی مضر بود. توضیح این که با توجه به فتوحات مهمی که در دوره عمر صورت گرفت و دو امپراتوری بزرگ آن زمان یعنی ایران و بخش بزرگی از روم زیر سم ستوران سپاه اسلام فتح و غنایم فراوانی از آن سرزمین ها به مدینه منتقل شد، دیگر عملا تقسیم همه این اموال در بین مسلمانان بدون ذخیره کردن بخشی از آن در بیت المال معقول به نظر نمی رسید، چرا که از سویی توزیع همه این غنایم برای مسلمانان خطرناک و مضر بود و از سوی دیگر امپراتوری اسلامی برای اداره سرزمین های فتح شده، هزینه های هنگفتی را متحمل می شد، پس تاسیس دیوان برای بررسی درآمدها، هزینه ها و مخارج دولتی منطقی به نظر می رسید که از این طریق بخش های مختلف امپراتوری اسلامی تامین مالی می شد.
✅ بنابراین در این بخش، انتقادی به عملکرد عمر نیست، اما اشتباه بزرگ وی در تقسیم ناعادلانه بیت المال در بین مسلمانان بود؛ بدین صورت که بین عرب و غیر عرب، زن و مرد، آزاد و موالی، سابقون و نو مسلمانان تمایز قائل شد و مدعی بود که نمی تواند کسانی را که همراه پیامبر می جنگیدند، با آنانی که در برابر او شمشیر می کشیدند و بعدا مسلمان شدند، برابر کند و بدین ترتیب به تقسیم نامساوی اموال براساس سابقه و نسب حکم کرد. نتیجه این سیاست ایجاد شکاف طبقاتی عمیق بین مسلمانان شد. اما تا زمان مرگ عمر عوارض آن ظاهر نشد، چرا که عمر هیچ وقت به صحابه اجازه خروج از مدینه و سرمایه گذاری اموالشان را نداد و همواره می گفت:
در حره (خروجی مدینه) می ایستم و یک دست بر گلوی عرب و دست دیگر بر بند شلوارش می گذارم و اجازه نمی دهم عرب به جهنم بیفتد.
✅ اما با روی کارآمدن خلیفه سوم و سیاست مالی اتخاذ شده از طرف او، عمق فاجعه مشخص شد. عثمان بن عفان علاوه بر این که راه خلیفه دوم را در تقسیم نامساوی اموال ادامه داد، بلکه بذل و بخشش های بی حد و حصری به خویشاوندان و بستگان خود که عمدتا از تیره امویان قریش بودند و بیشتر آن ها طرد شده و تبعیدی پیامبر به حساب می آمدند، انجام داد. علاوه بر این که وی برعکس خلفای پیشین، زندگی اشرافی و مجللی را در پیش گرفت و به گفته مسعودی در شهر مدینه چهار قصر برای خود ساخت و همیشه می گفت:
خدای عمر را بیامرزد، کیست که طاقت او را داشته باشد. من مال دارم و از مال خودم می خورم، پیرم و باید غذای نرم بخورم.
📌 متن کامل در نشانی زیر:
👇🏻👇🏻
https://telegra.ph/-08-25-1292
🆔 @Hassanhazrati50
📝 چرا رخداد عاشورا اتفاق افتاد؟
✍🏻 حسن حضرتی
۳. سیاست مالی خلفای نخستین
✅ عامل مهم دیگر در زمینه سازی قیام عاشورا، سیاست مالی خلفای نخستین و شیوه برخورد آن ها با بیت المال مسلمین بود که بعد از رحلت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در جامعه اسلامی به مرور شکل گرفت.
✅ از آن جا که در زمان حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم وضعیت مالی مسلمانان چندان مطلوب نبود و غالبا با تنگدستی روزگار می گذراندند، فرصتی برای پیامبر پیش نیامد تا الگوی کاملی را از خود در اداره امور مالی جامعه اسلامی به جاگذارد. با این حال به دو مسئله حساسیت ویژه ای داشت:
✅ نخست این که در تقسیم بیت المال مساوات و برابری را به طول کامل رعایت می کرد و بین نو مسلمانان و سابقون فرقی قائل نمی شد و در جواب اعتراض برخی از صحابه به این شیوه، می فرمودند: آن چه باید رعایت شود احتیاج و مساوات است و جزای سابقه و فضیلت را خداوند خواهد داد.
✅ دوم این که به هیچ وجه مالی را در خزانه ذخیره نمی کردند و بلافاصله پس از رسیدن مال، آن را بین مسلمانان تقسیم می نمودند. دلیل این امر نیز همان وضعیت مالی نامناسب مسلمانان بود.
✅ بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم با این که از نظر مالی وضعیت مسلمانان رو به بهبودی بود اما ابوبکر هم چنان با تاسی جستن به دو ویژگی ای که پیامبر آن را اصل قرارداده بود، به سنت پیامبر کاملا وفادار ماند و به رغم اعتراضات زیاد، به ویژه از جانب عمر، آن را بهترین روش دانست.
✅ اما خلیفه دوم (عمربن خطاب) اگر چه مثل پیامبر و ابوبکر مال مسلمین را مطلقا متعلق به خود نمی دانست و استفاده از آن را برای منافع شخصی و خانوادگی شدیدا نادرست می شمرد و از آن پرهیز می کرد، اما بدعت هایی را در این عرصه از خود به جا گذاشت که با سنت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم مخالف و برای آینده جامعه اسلامی مضر بود. توضیح این که با توجه به فتوحات مهمی که در دوره عمر صورت گرفت و دو امپراتوری بزرگ آن زمان یعنی ایران و بخش بزرگی از روم زیر سم ستوران سپاه اسلام فتح و غنایم فراوانی از آن سرزمین ها به مدینه منتقل شد، دیگر عملا تقسیم همه این اموال در بین مسلمانان بدون ذخیره کردن بخشی از آن در بیت المال معقول به نظر نمی رسید، چرا که از سویی توزیع همه این غنایم برای مسلمانان خطرناک و مضر بود و از سوی دیگر امپراتوری اسلامی برای اداره سرزمین های فتح شده، هزینه های هنگفتی را متحمل می شد، پس تاسیس دیوان برای بررسی درآمدها، هزینه ها و مخارج دولتی منطقی به نظر می رسید که از این طریق بخش های مختلف امپراتوری اسلامی تامین مالی می شد.
✅ بنابراین در این بخش، انتقادی به عملکرد عمر نیست، اما اشتباه بزرگ وی در تقسیم ناعادلانه بیت المال در بین مسلمانان بود؛ بدین صورت که بین عرب و غیر عرب، زن و مرد، آزاد و موالی، سابقون و نو مسلمانان تمایز قائل شد و مدعی بود که نمی تواند کسانی را که همراه پیامبر می جنگیدند، با آنانی که در برابر او شمشیر می کشیدند و بعدا مسلمان شدند، برابر کند و بدین ترتیب به تقسیم نامساوی اموال براساس سابقه و نسب حکم کرد. نتیجه این سیاست ایجاد شکاف طبقاتی عمیق بین مسلمانان شد. اما تا زمان مرگ عمر عوارض آن ظاهر نشد، چرا که عمر هیچ وقت به صحابه اجازه خروج از مدینه و سرمایه گذاری اموالشان را نداد و همواره می گفت:
در حره (خروجی مدینه) می ایستم و یک دست بر گلوی عرب و دست دیگر بر بند شلوارش می گذارم و اجازه نمی دهم عرب به جهنم بیفتد.
✅ اما با روی کارآمدن خلیفه سوم و سیاست مالی اتخاذ شده از طرف او، عمق فاجعه مشخص شد. عثمان بن عفان علاوه بر این که راه خلیفه دوم را در تقسیم نامساوی اموال ادامه داد، بلکه بذل و بخشش های بی حد و حصری به خویشاوندان و بستگان خود که عمدتا از تیره امویان قریش بودند و بیشتر آن ها طرد شده و تبعیدی پیامبر به حساب می آمدند، انجام داد. علاوه بر این که وی برعکس خلفای پیشین، زندگی اشرافی و مجللی را در پیش گرفت و به گفته مسعودی در شهر مدینه چهار قصر برای خود ساخت و همیشه می گفت:
خدای عمر را بیامرزد، کیست که طاقت او را داشته باشد. من مال دارم و از مال خودم می خورم، پیرم و باید غذای نرم بخورم. / تاریخ شناسی
📌 متن کامل در نشانی زیر:
👇🏻👇🏻
https://telegra.ph/-08-25-1292
@Geographykhodabandeh
در مکه مکرمه در عصر ظهور اسلام، برخی از متون با خط «مسند» نوشته میشد که خطی یمنی بود و تا اندازهای شبیه به خط میخی. در اوایل بعثت نبی مکرم اسلام، شخصی به نام «بشر» ـ که برادر «اکیدر» ملک العرب بود ـ از عراق به مکه آمد. او در عراق، خط حیری یا کوفی را آموخته بود. حیره شهری بزرگ بود نزدیک کوفه فعلی، که با بناء کوفه به تدریج خراب شد. در این شهر، در دورهای یهودیان نقش مهمی داشتند و در دورهای نیز مسیحیان. در حیره دو نوع خط متداول بود. یکی خط سریانی که اصل آن از سوریه بود و با آن متون مقدس را مینوشتند. و خط نبطی که میان عموم مردم رواج داشت و تا حد زیادی مشوه بود.
بشر در این شهر خط سریانی را که با نام خط حیری و کوفی نیز شناخته میشد، یاد گرفت. سپس به مکه آمد و با خواهر ابوسفیان ازدواج نمود. او این خط را به برخی از اهل مکه مثل ابوسفیان، معاویه، عمر و طلحه نیز یاد داد.
با آغاز نزول قرآن و تأکید پیامبر بر نوشتن آیات قرآن، مسلمانانی که این خط را آموخته بودند، آیات قرآن را با همین خط مینوشتند. در دوران مکه، مسلمانان فقط قرآن را مینوشتند و احادیث و سنن نبوی در این دوران نوشته نمیشد.
تا قرن چهارم همین خط و تا اندازهای نیز خط نبطی میان مسلمانان رواج داشت. در قرن چهارم، ابن مقله وزیر معروف که خط بسیار زیبایی داشت، خط نبطی را مرتب و منظم نمود و قرآن را با ترکیبی از دو خط کوفی و نبطی نوشت، که همین خطی است که اکنون نزد ماست. بعد از این دوره، روایات و متونی نیز که تا قبل از این با خط کوفی نوشته میشد، با خط جدید نوشته شد و همین باعث بروز برخی اشتباهات شد؛ چرا که خط کوفی دارای نقطه و اعراب نبود و الف وسط کلمه نیز نوشته نمیشد و به عنوان مثال، هاشم و هشام و تا اندازهای هیثم به یک شکل نوشته میشد.
💥پایان ممنوعیت چاپ قرآن کریم در ازبکستان
◾️حکومت ازبکستان از شدیدترین حکومت های منطقه نسبت به مسلمانان است و سال هاست که با آموزه های اسلامی در این کشور مبارزه می شود.
چاپ قرآن کریم به زبان عربی برای سال ها در ازبکستان ممنوع بود در حالی که بیش از 90 درصد از جمعیت 30 میلیونی آن مسلمان هستند.
◽️قانون ممنوعیت چاپ و نشر قرآن مدتی پیش در این کشور سکولار برداشته شد و در این روزها ده هزار جلد قرآن کریم برای نخستین بار به زبان عربی چاپ شده است که با استقبال پرشور مردم و ایجاد صف های طولانی در مدتی کوتاه به فروش رسید.
مادلونگ در مقاله ای کتابگزارانه که دو سه سال پیش در باب کتاب فان اس درباره متون فرقهنگاشتی اسلامی نوشته است به اجمال نکات جالب توجهی را درباره عمر و نقش او در غصب خلافت و ایجاد شقاق بین مسلمانان بیان کرده است. او در این مقاله تصریح می کند که: «حقّ خلافت پس از پیامبر اکرم (ص) از آنِ یگانه دختر او، یعنی حضرت زهرا (س) بود؛ امّا عُمَر که مردی بس جاه طلب و به شدّت با رسمیّت بخشی به حقوق زنان و حکومت آنان بر مردان مخالف بود، مانع از این شد که حقّ مسلّم دختر پیامبر (ص) به او داده شود. همین امر در نهایت منجر به انتخاب ابوبکر در سقیفه و تهدید عُمَر به سوزاندن خانۀ دختر پیامبر (ص) و خانوادۀ او شد». مادلونگ با اشاره به این نکته که عُمَر، خود، بعدها انتخاب ابوبکر در سقیفه را یک «فَلتة»، یعنی کاری شتابزده و نسنجیده و تصمیمی عجولانه خواند، آن حادثه را کودتایی نظامی تلقّی میکند که در طی آن، حقّ حاکمیّت از خاندان پیامبر (ص) گرفته شد و حیات جانشینِ برحقّ و مشروع وی نیز در معرض تهدید قرار گرفت. یکی از پیامدهای این واقعه، از بین رفتن زندگی بدون تبعیض و برابر مسلمانان و برتری یافتن قریش بر دیگر گروههای مسلمان بود. پیامد دیگر آن، بروز تفرقه و شکاف در میان مسلمانان و جدائی شیعیان از اهل سنّت بود. مادلونگ بهصراحت خاطرنشان میکند که «این سقیفه بود که موجب تفرقه و دو دستگی بزرگ در اسلام شد؛ تفرقه ای که منجر به کشت و کشتار ظاهراً بی پایان مسلمانان از آغاز جنگهای رِدّه تا به امروز گردیده است.» .
مادلونگ این پرسش مهم را مطرح میکند که آیا جامعۀ مسلمانان نخستین، درصورتیکه بجای حمایت از کودتای بدفرجامِ عُمَر و غصب خلافت، از حکم خداوند در قرآن ـ مبنی بر به ارث رسیدن دارائیهای پدر به فرزند که بر اساس آن جانشینی پیامبر (ص)، حقّ مسلّم دخت ایشان شمرده میشد ـ اطاعت کرده بودند، در نهایت، کامیاب تر نمی شدند؟
#قدمگاه #امام_رضا در #ترکمنستان
#هجرت امام رضا(ع) به #طوس یک #مهاجرت اجباری بود که در سال 200 هجری به دستور #خلیفه وقت انجام شد
ایشان در مسیرِ این سفر از نقاطی همچون: #بصره #اهواز #بهبهان #یزد #نیشابور و #مرو گذر کردند.
از مهمترین امکانی که در آن سکنی گزیدند شهر "مرو" می باشد، که اکنون جزو کشور ترکمنستان میباشد.
که متأسفانه به علت کوتاهی مسئولین #ترکمنستانی در نگهداری مروِ باستانی، امروزه فقط ویرانههایی مربوط به آن دوره باقی مانده
که مهمترین آن دیوارههای بجا مانده از خانۀ #امام رضا (ع) است که در میان #مردم محلی به "قدمگاه" ایشان مشهور است.
این مکان در بین مردم کشور #ترکمنستان از احترام خاصی برخوردار است.
مردم این کشور از امام رضا(ع) به عنوان #قزل_امام یا #رضا_جان یاد میکنند و ساختمان باقی مانده از مكان زندگی ایشان را زیارت میکنند.
با تشکر از خانم حسینی
#فطرس
#فطرس_مدیا
#کلیپ_مستند
#مستند
#فیلم
#مرز
#مقام
@fotrosmediatv
@fotrosmediatv
@fotrosmediatv
🇩🇪🇮🇷
درخواست مسلمانان از دولت آلمان؛
مامور ویژه برای مقابله با اسلامهراسی تعیین کنید
به نقل از رايزني فرهنگي سفارت ج اا در آلمان
سال گذشته، بیش از هزار حمله به مسلمانان در آلمان ثبت شده است. بر همین اساس، گروهی از دانشجویان مسلمانان آلمان با راهاندازی پتیشن و جمعآوری از دولتمردان آلمانی خواستهاند که ماموری ویژه برای مقابله با اسلامهراسی استخدام کنند تا به آزار و اذیت مسلمانان در این کشور رسیدگی کند. شعار این پتیشن "زمانی برای استخدام یک مامور علیه اسلام هراسی" است.
ملا چتین، دانشجوی حقوق در آلمان، از کسانی است که این پتیشن را راهاندازی کرده است. به گفته او هدف از راهاندازی این پتیشن، آگاهسازی سایر شهروندان آلمانی نسبت به آزار و اذیت مسلمانان در این کشور است. این آزار و اذیتها اخیرا تمام جنبههای زندگی مسلمانان را تحت تاثیر خود قرار داده است. در حال حاضر، بیش از ۶۶۶ امضا جمعآوری شده است. با توجه به گزارش روزنامه “نویه روهر تسایتونگ” در سال گذشته ۱۰۶۹ حمله به مسلمانان و نهادهای اسلامی در آلمان ثبت شده است، مسئولان وزارت کشور، این آمار را در پاسخ به حزب سبزها در پارلمان منتشر کردهاند.
در پتیشن مقابله با اسلام هراسی آمده است:«دشمنی با اسلام و مسلمانان بر روی زندگی همه ما تاثیر میگذارد، چرا که این کار بازگشت به قرون وسطی است و پس از آن، راه برای نفرت و خشونت علیه پیروان ادیان دیگر و مخالفان سیاسی نیز باز میشود. این نفرت شرایط اجتماعی در کشور ما را مسموم کرده است و باعث تفرقه میان مردم میشود.»
در سال جاری، دولت آلمان، مامور ویژهای برای مقابله با یهودستیزی معرفی کرد. در واقع مقامات دولت آلمان در راستای مقابله با یهودیستیزی گامی جدی برداشتند. با توجه به وضعیت فعلی مسلمانان، زمان آن است که وزارت کشور، ماموری برای مقابله با اسلامهراسی نیز انتخاب کند:« مهم است که مقامات آلمانی بتوانند ریشههای این مشکل را شناسایی و برای همیشه آن را برطرف کنند.»
@kultur
منبع:
http://www.islamiq.de/2018/11/02/muslime-fordern-beauftragten-gegen-muslim-und-islamfeindlichkei
🇩🇪🇮🇷
مسلمانان واقعی آلمان چه کسانی هستند؟
به نقل از رایزنی فرهنگی سفارت ج اا در آلمان
کنفرانس اسلامی با رویکردی جدید هفته گذشته با حضور وزیر کشور فدرال در برلین برگزار شد. در این دوره از کنفرانس، علاوه بر انجمنهای اسلامی محافظهکار که در دورههای قبلی نیز حضور داشتند، از دیگر گروههای اسلامی از جمله مسلمانان لیبرال و غیرمومنان نیز برای شرکت در کنفرانس دعوت شده بود. این در حالی است که بسیاری از افرادی که برای شرکت در این مراسم دعوت شده بودند، اعتقاد داشتند که کنفرانس اسلامی متعلق به مسلمانانی است که پیگیر مسائل و امور مربوط به مسلمانان هستند. فِردا آتمان، روزنامهنگار و سخنگوی سازمانهای آلمانی جدید یکی از دعوتشدگان به کنفرانس اسلامی امسال بود که به شرایط جدید انتقاد دارد. آنچه در ادامه میخوانید یادداشت انتقادی او درباره کنفرانس اسلامی است که در ستون همیشگیاش در اشپیگلآنلاین به چاپ رسیده است. در نظر داشته باشید که این یادداشت، تحلیل شخصی نویسنده مقاله از شرایط مسلمانان در آلمان است و رایزنی صرفا برای آگاهی عمومی از قضاوتهایی که نسبت به اسلام در جهان وجود دارد، متن را ترجمه کرده است :
«کنفرانس اسلامی آلمان برای همه مسلمانان است.» برای بسیاری این سوال مطرح میشود که منظور از همه مسلمانان چه کسانی است؟ شواهد نشان میدهند که افراد غیرمذهبی نیز برای کنفرانس اسلامی آلمان دعوت شده بودند. بنابراین در این دوره جدید، اسلامیسازی صورت گرفته است. یعنی افرادی که ماهیت اسلامی نداشتند نیز هویت اسلامی پیدا کردهاند.
در دوره جدید کنفرانس اسلامی، گوشت خوک نیز وجود داشت. وزارت کشور، با بوفهای که در آن سوسیس خوک ارائه میشد، این رویداد را برگزار کرد. شاید این همان "اسلام آلمانی" مدنظر زیهوفر، وزیر کشور آلمان است، اسلامی که قاعدتا گروه کوچکی از مسلمانان آن را میپسندند. مسئول جدید کنفرانس اسلامی پیش از این گفته بود که اسلام متعلق به آلمان نیست و احتمالا او حالا میخواهد که با مسلمانان عهد و پیمان جدید ببندد. زیهوفر به وضوح نشان داد که حتی بیشتر از پیشینیان خود میخواهد که این کار را انجام دهد: تاکنون تمرکز کنفرانس اسلامی بر روی اعضای سازمانها و انجمنهای اسلامی بوده، اما از حالا قرار است طیف وسیعی از مسلمانان را در برگیرد. در دور جدید، کنفرانس به اردوگاهی تبدیل شده است که مشکلات میان منتقدان اسلام و همچنین نمایندگان مساجد و انجمنها را حل میکند. زیهوفر با این اصلاحات میخواهد پاسخ این سوالات را پیدا کند که چه کسانی نمایندگان واقعی مساجد و انجمنهای محافظهکار در آلمان هستند و آیا آنان وظیفه هدایت ۴.۵ میلیون مسلمان را برعهده دارند؟ علاوه بر این چه کسانی اجازه دارند که در کنفرانس اسلامی سخنرانی کنند؟ این سوالات از ابتدای تاسیس کنفرانس اسلامی مطرح بوده است. من فکر میکنم در حال حاضر رسیدن به پاسخ این سوالات مشکل است. در آلمان این تصور وجود دارد که چهار و نیم میلیون مسلمان در این کشور زندگی میکنند و برای این تعداد مسلمان باید آموزشهای مذهبی و تمام مسائلی که یک فرد مومن به آنها نیاز دارد، مهیا شود. این تصورات از نظر من اشتباه است. ما آمار درستی از تعداد مسلمانانی که در آلمان زندگی میکنند، نداریم. چرا که در آلمان به طور سیستماتیک درباره وابستگی مذهبی افراد اطلاعات کاملی وجود ندارد. اما از آنجایی که دین اسلام در آلمان پیروان زیادی دارد و همواره در مورد "مسلمانان" در این کشور صحبت میشود، ما به یک عدد نیاز داریم.
@kultur
ادامه خبر را در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://fa.berlin.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=190&pageid=11680&newsview=719044
🇩🇪🇮🇷
انتقاد از وزیرکشور آلمان به دلیل استفاده از گوشت خوک در کنفرانس اسلامی
به نقل از رایزنی فرهنگی سفارت ج اا در آلمان
تقریبا همه میدانند که مسلمانان گوشت خوک نمیخورند. در نتیجه روشن است که در یک کنفرانس اسلامی که مهمانان آن عمدتا مسلمانان هستند، گوشت خوک نباید وجود داشته باشد. با این حال، به نظر میرسد که هورست زیهوفر، وزیر کشور آلمان و میزبان چهارمین دوره کنفرانس اسلامی آلمان (DIK) این مسئله را نمیداند. عجیب است که مسئولان وزارت کشور برای پذیرایی از مهمانان کنفرانس اسلامی که روز پنجشنبه در برلین به پایان رسید، از گوشت خوک و سوسیس خونی در بوفه استفاده کردند. تونکای اوزدمیر، خبرنگار رادیو غرب آلمان در یکی از چندین توییتی که در این باره منتشر کرده، نوشته است:«وزارت کشور زیهوفر با این کار میخواهد چه پیامی را به مسلمانان برساند؟ انتظار میرفت که برای مسلمانان کمی احترام قائل شوند.»
البته او تنها کسی نیست که از وجود گوشت خون در مراسم ناراحت شده است، بلکه افراد دیگری نیز به این اتفاق اعتراض کردهاند. از سوی دیگر سوسیس خون شامل خون خوک، بیکن، پوست و گوشت خوک است. بنابراین تنها وجود گوشت خوک نیست که در این مراسم مشکلساز شده است. علاوه بر گوشت خوک که خوردن آن برای مسلمانان ممنوع است، آنها نمیتوانند خون حیوانات را نیز بخورند. مسلمانان حتی زمانی گوشت حیوانات حلالگوشت را میخورند که به روش ذبح اسلامی، تمام خون حیوان از بدنش خارج شده باشد. اوزدمیر، خبرنگار رادیو غرب آلمان این کار را نشانه بیاحترامی به مسلمانان دانسته و این حرکت وزارت کشور آلمان را مورد انتقاد قرار داده است: «من مذهبی نیستم و گوشت خوک میخورم، اما وقتی شما کنفرانس اسلامی را سازماندهی میکنید، باید کمی درایت داشته باشید. آنچه که زیهوفر و همکارانش انجام دادند، به معنای بیاحترامی به مسلمانان بود.» این انتقادات در حالی مطرح میشود که زیهوفر در سخنرانی افتتاحیه حرفهای جدیدی زد. او تأکید کرد که مسلمانان با آلمانیها برابرند و هیچ شکی در این مورد وجود ندارد. به گفته او دولت فدرال خواهان ایجاد شرایطی است تا مسلمانان بتوانند در وطن خود (آلمان) بهتر زندگی کنند. البته وزیر کشور در حالی از برابری مسلمانان با شهروندان آلمانی صحبت کرد که در بهار به بیلدتسایتونگ گفته بود: «اسلام به آلمان تعلق ندارد.»
با وجود اینها، وزارت کشور در بیانیهای اعلام کرده است که انتخاب غذاهای بوفه در کنفرانس اسلامی، با توجه به ترکیب مذهبی این کنفرانس صورت گرفته است. به گفته مسئولان وزارت کشور، ۱۳ نوع غذای مختلف در این مراسم برای پذیرایی از مهمانان وجود داشته که شامل غذاهای حلال، خوراکیهایی برای گیاهخواران و همچنین گوشت و ماهی بوده است. به گفته آنان، کارکنان بوفه به وضوح کار خود را بلد بودند و درباره غذاها برای افراد توضیح میدادند. همچنین مسئولان وزارت کشور در ادامه توضیحات خود اضافه کردهاند:« اگر احساسات مذهبی فردی جریحهدار شده است، ما از این مسئله متاسف هستیم.» البته این اولینبار نیست که گوشت خوک در کنفرانس اسلامی وجود داشته است. فردا آتمان، روزنامهنگار در اشپیگلآنلاین نوشته است که پیش از این نیز در سال ۲۰۰۶، گوشت خوک در کنفرانس اسلامی بوده است.
@kultur
منبع:
https://www.tagesspiegel.de/politik/schweinefleisch-am-buffet-seehofer-serviert-blutwurst-bei-islamkonferenz/23703210.html
🇩🇪🇮🇷
اسلامهراسی در بطن جامعه آلمان نفوذ کرده است
به نقل از رايزني فرهنگي سفارت ج اا در آلمان
زکریا کسکینکلیچ، نویسنده سالکن آلمان معتقد است که اسلامهراسی در بطن جامعه آلمان نفوذ کرده است و احزاب راستگرای افراطی از این شرایط سواستفاده میکنند. او به تازگی کتابی با عنوان “بحثهای مربوط به اسلام، شرایط آلمان را توصیف میکنند” منتشر کرده و در آن، درباره گروههای راستگرای افراطی و نژادپرستی علیه مسلمانان در کشور آلمان نوشته است. سایت اسلامیک در اینباره با او مصاحبهای انجام داده که در ادامه میخوانید:
دوست دارید که کتابتان را به چه کسی اهدا کنید؟
دوست دارم، نسخهای از کتابم را به زیهوفر، وزیر کشور و همه کسانی که از کشورهای دیگر به آلمان آمدهاند، هدیه دهم. در واقع این کتاب تنها مربوط به دشمنان و مخالفان اسلام نیست، بلکه به همه مسلمانان و مهاجرانی تعلق دارد که تبعیض در جامعه آلمان را تجربه کردهاند و به دنبال یک زبان مشترک برای بیان مشکلاتشان هستند. آنها باید بدانند که گناهکار نیستند.
چرا فکر میکنید که موضوع کتاب با توجه به بحثهای کنونی مهم است؟
چون نژادپرستی علیه مسلمان بیشتر شده و همزیستی مسالمتآمیز در اروپا را تحت الشعاع قرار داده است. این مسئله زندگی مسلمان را به خطر میاندازد. در حال حاضر شیوههای مختلف خشونت علیه مسلمانان در جامعه اروپا وجود دارد: حملات فیزیکی به مسلمانان و حملات به مؤسسات اسلامی، بخشی از زندگی روزمره ما شده است. کشتار مسلمانان در نیوزیلند، برای من یادآور اتفاقات روز اول ژوئیه بود که حالا آن را به عنوان روز مبارزه با نژادپرستی میشناسیم. ده سال پیش در چنین روزی، مروه شربینی، زن مسلمان مصریالاصل در جریان دادگاهی در درسدن آلمان کشته شد، اما این مسئله توجه افراد زیادی را به خود جلب نکرد. این در حالی است که نظریه تروریستبودن مهاجران مسلمانان همچنان در جامعه آلمان وجود دارد. در ضمن، انجمنهای اینترنتی راستگراهای افراطی، مدام بر روی "اسلامگرایی" مانور میدهند. این گروهها، میخواهند "مردم آلمان" را فریب دهند و کشور را نابود کنند. گروههای رادیکال و نژادپرست، نظریههای زیادی علیه مسلمانان، انتشار میدهند، قانون اساسی آلمان را نقض میکنند و بدین ترتیب، دمکراسی را از بین میبرند.
چرا در کتابتان از نقل قول ولتر، فیلسوف فرانسوی استفاده کردید؟
ولتر، فیلسوف و نویسنده فرانسوی نمونه خوبی بر این نظریه است که روشنفکران بهنام نیز بدون خطا و اشتباه نبودهاند. او به طور جدی نژادپرست و مخالف یهودیان بود. ولتر همچنین با انتشار کتاب "فناتیسم یا محمد" نشان داد که انسان صالحی نیست. تصویری که او از حضرت محمد(ص) ساخته بود، باعث شد تا چهره مسلمانان در جهان مخدوش شود. با این وجود، من از قول او نوشتهام:«خواندن کتابهای خوب، روح انسان را پرورش میدهد.» انتشار چنین نقل قولی بد نیست. من فکر میکنم، کتاب من برای روح او خوب بود.
چرا مسلمانان به سوژهای برای جنبشها و گروههای راستگرای افراطی بدل شدهاند؟
پاسخ این پرسش را نمیتوان با نگاه به رفتار مسلمانان پیدا کرد. مسلمانان به نژادپرستی در جامعه دامن نمیزنند. بلکه نژادپرستان آنها را به عنوان مشکل جامعه میبینند. از آنجا که مخالفت با اسلام تا بطن جامعه آلمان نفوذ کرده است، نمایندگان جنبشهای راست و احزاب راستگرای افراطی از این شرایط سواستفاده میکنند. آنها بر روی افزایش تنفر شهروندان نسبت به مسلمانان متمرکز شدهاند. تحقیقات من نشان میدهد که این یک پدیده جدید نیست. در واقع بسیاری از گروهها در طول تاریخ با زیر سوال بردن گروههای اقلیت، بر اهمیت هویت جمعی تاکید کردهاند. در این شرایط جامعه به خودیها و غیرخودیها تقسیم میشود و در شرایط فعلی مسلمانان در گروه غیرخودیها قرار گرفتهاند. برای اینکه از این روند در جامعه آلمان جلوگیری کنیم، باید بدانیم که نژادپرستی علیه مسلمانان تنها مشکل مسلمانان نیست، بلکه مشکل اکثریت جامعه ما است.
@kultur
منبع:
http://www.islamiq.de/2019/04/11/die-islamdebatte-gehoert-zu-deutschland/
"آندلس؛ افسانه ای که تبدیل به حقیقت تاریخی شد" بخش اول
رسول جعفریان @movarekhan
[چگونگی و چرایی خلق افسانه سقوط آندلس در مصر]
مطلبی که مرور خواهم کرد، نمونه ای است از این که چطور و چگونه یک حکایت و داستان، تبدیل به تاریخ شده و مورد استناد قرار می گیرد. باید عرض کنم که این اتفاق فراوان می افتد، گاه عمدی و گاه سهوی، اما در هر حال برای این تبدیل بستری لازم است که اگر فراهم باشد به راحتی این دگرگونی صورت گرفته و یک داستان ساختگی، تبدیل به یک حقیقت تاریخی شده و به تدریج، استناد به آن از میان داستانسرایان عبور کرده به میان افرادی که قدری بالاتر از این سطح قرار دارند از نویسندگان و حتی پژوهشگران که حوزه کارشان موضوع دیگری است اما از اینها به عنوان اصول موضوعه استفاده می کنند، نفوذ می کند.
مانی که با حمله ناپلئون به مصر در سال 1798 - 1801 میلادی پای اروپائیان به مصر رسید، تصرف در این دیار توسط اروپایی ها آغاز شد. این تصرف، روندی تدریجی داشت و چنان که روشن است با دخالت های اقتصادی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی زمینه ادامه این تصرف و نفوذ فراهم گردید. طی سده نوزدهم، حضور فرنگیان در مصر تغییرات زیادی را ایجاد کرد. مدارس و تربیت شاگردان جدید، رواج فرنگی مآبی، تغییرات تمدنی و بسیاری از مسائل، نیز اعطای برخی از آزادی های مذهبی مسائل دیگر، زمینه را برای تغییر فراهم کرد.
بسیاری از مسلمانان در این زمینه احساس خطر کرده و به مبارزه فکری با غرب پرداختند، اما تغییرات در حال انجام بود.
در این وقت، پزشکی با نام عبدالرحمن اسماعیل تلاش کرد ماجرای این تصرف را با آنچه که در اواخر قرن پانزدهم میلادی (سقوط گرانادا یا همان قرطبه آخرین امیر نشین مسلمان در اندلس در اول ژانویه سال 1492 م بود) بر سر اندلس یا همان اسپانیا آمده بود، در یک داستان بیان کند تا بتواند مردم را تحت تاثیر قرار داده و آگاه کند.
کتاب غادة الاندلس اثر عبدالرحمن اسماعیل (م 1315ق / 1897) همان کتاب داستانی است. عبدالرحمن پزشکی در قاهره بود که در جوانی یعنی در سی سالگی درگذشت. وی علاوه بر چند کتاب در پزشکی عمومی، چون ادیب و شاعر بود، رمان هم می نوشت. این زمان، تصور می شد سرنوشت مصر و بلاد اسلامی مانند وضعیتی است که زمانی اندلس داشته است، در واقع چون اندلس از دست رفته بود بیم آن بود که مصر هم از دست برود.
سالها بعد یک مفسر مصری با نام طنطاوی جوهری (م 1940) صاحب تفسیر جواهر، ذیل یکی از آیات سوره احقاف، خلاصه ای از کتاب غادة الاندلس را در چهار صفحه آورد (تفسیر الجواهر، ج 21، صص 180 - 183) بدون آن که اشاره کند که این یک داستان است.اساس این حکایت این بود که اروپائیان از طریق یک مسلمان فاسد، توانستند در اندلس نفوذ کرده با ایجاد روابط تجاری و اقتصادی، ساختن مدارس، ایجاد تفرجگاه ها و باغ های ملی و رواج مشروب خواری و میخواری و گسترش بی حجابی مسلمانان اندلس را فاسد کرده و آنجا را تصرف کنند.
این پرسش مهمی بود که مسلمانان در مصر با آنان روبرو بودند. اما طبیعی بود که این مشکل برای بسیاری از بلاد دیگر اسلامی از جمله ایران هم مطرح بود. بنابرین طبیعی بود که این حکایت به نوعی بستر لازم را در ایران هم داشت. دو سوال مهم مطرح بود. اندلس چطور از دست رفت؟ و نکته دیگر این که اندلس توسط اروپایی ها از دست رفته بود. آنها از چه ابزار و روشی استفاده کرده بودند ؟ همین فساد اخلاق که برای مسلمانان بسیار هم اهمیت داشت و در ظاهر یکی از تفاوت های عمده آنان با غربی های ولنگار بود می توانست پاسخ پرسش آنها باشد. خیلی راحت در فهم مسلمانان چنین بود که غربی ها فحشا و فساد را می آورند تا آنها را از زندگی کردن انداخته و کشورشان را غارت کنند.
http://khabaronline.ir/detail/504388/weblog/jafarian
قم در دوران صفویه ، از نگاه سفیر اسپانیا (فیگوئروا) قسمت اول
https://qomshenasi.ir/kRuf0
دن گارسیا دسیلوا فیگوئروا، سفیر فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا در دربار شاه عباس بزرگ است. وی در سال 1570 میلادی در شهر باداخوث(1) اسپانیا به دنیا آمد و در جوانی ندیم فیلیپ دوم بود و سپس به سپاهیگری پرداخت و در جنگ اسپانیا و هلند فرماندهی ستونی نظامی را بر عهده داشت و سرانجام در سال 1614م/1013 ق در سن پنجاه و هفت سالگی به عنوان سفیر فیلیپ سوم به دربار شاه عباس بزرگ اعزام شد.
ناگفته نماند که دولت متبوع او، یعنی حکومت اسپانیا چشم طمع به جزیره هرمز دوخته بود و در صدد بود با تحریک اعراب منطقه و هم دستی با عثمانیها، این دژ مستحکم را به دست آورد. اما شاه عباس با وقوف بر این نیات، رابرت شرلی(2) معروف را به دربار پادشاه اسپانیا فرستاد تا با وعده ها و وعیدها او را از این کار منصرف سازد. سرانجام این ترفندها به اعزام سفیر انجامید و آقای فیگوئروا به عنوان سفیر کشور اسپانیا به ایران اعزام شد.
سفر او به هند و ایران ده سال به درازا کشید که دقیقا دو سال و هفت روز آن را در ایران گذرانید و از شهرهای لار، شیراز، اصفهان، کاشان، قزوین و قم دیدار کرد.
وی سیاستمداری پخته و دانشور بود که در سفرنامه خویش، وضع جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی بخش بزرگی از ایران دوران شاه عباس اول را مورد مطالعه قرار داده و درباره اخلاق و رفتار و سیاست و کشورداری و کیفیت زندگانی آن پادشاه و آداب و رسوم مردم ایران در آن روزگار، به تفصیل سخن رانده است. قم از جنگاورترین و بهترین سربازان امپراتوری به حساب آمده، در هر زمان و در همین ایام نیز جسارت خویش را در نظامیگری نشان داده اند؛ اگر چه این جسارت و جلادت برای شهرستان مشؤوم بوده است، به طوری که مقاومت جسورانه آنان در برابر لشکر تیمور، موجب ویرانی کامل شهر شد. با اینکه شهر دو بار دست خوش ویرانی کامل شده است، حاصلخیزی دشت مجاور و هنرمندی و قدرت روحی اهالی، آن را به نحوی که امروز می بینیم آباد و پرجمعیت کرده است. با این حال، قم از شهرهای بزرگ ایران به شمار نمی آید . این شهر از لحاظ جغرافیایی در سی و سه درجه و چهار دقیقه از خط استوا قرار گرفته است.
1. Badojos.
2. رابرت شرلی، برادر آنتوان شرلی، در پی یک مأموریت از انگلستان به ایران مهاجرت کرده و با زیرکی، موقعیت ویژه ای در دربار شاه عباس به دست آورده؛ به طوری که مشاور شاه در مهام امور شده است. ر.ک: سفرنامه برادران شرلی. ترجمه آوانس، انتشارات منوچهری، تهران، 1362 ش.
منبع : کتاب قم از نگاه بیگانگان
🌐 www.qomshenasi.ir
🆔 @qomshenasi
🆔 @qompajoohi
🌺 مسلمانان، مسلمانان! مسلمانی، مسلمانی
✍️ سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی
🔻با چهره مخدوشی که امپراطوری رسانهای غرب از اسلام ترسیم کرده، و با تنافس قدرتی که خودمان در داخل کشور به آن مبتلا هستیم، و انتقام را واجب و عفو را حرام میدانیم! چگونه میتوانیم اسلام رحمانی را به جهانیان معرفی کنیم؟
🔻مسلمانی، یعنی عدالت، صداقت، رأفت، پرهیز از تبعیض، انطباق گفتار و کردار و خدمت صادقانه به مردم.
🔻اگر خود را به این معیار عرضه کنیم، باید اعتراف نماییم که اسماً مسلمانیم ولی از «مسلمانی» فاصله گرفتهایم؛
🔻همان مصیبتی که حکیم سنائی غزنوی در قرن ششم هجری از آن نالید و با فریادی بلند خطاب به امت اسلامی گفت:
مسلمانان، مسلمانان! مسلمانی، مسلمانی
ازین آئین بیدینان، پشیمانی، پشیمانی!
@bazmeghodsian
ميرزا جعفرخان مشيرالدوله از رجال نامي دربار محمدشاه و
ناصرالدين شاه بوده است. وي پس از ميرزا تقي وزير تبريز بود درسال 1230 از دربار فتحعلي شاه براي تحصيل مهندسي به انگلستان رفت و در خاتمه تحصيل به ايران بازگشت و وارد خدمات دولتي شد در 1252 سفير كبير ايران در استانبول شد و تا 1260
در اين ماموريت بود و در ضمن با نمايندگان بعضي از دول اروپا كه در استانبول
بوده اند عهد نامه هاي چند امضاكرده از آن جمله عهدنامه اي با دولت بلژيك در
1257 وعهد نامه اي با اسپانيا ودر 1260 او را مامور كردند كه عضو كميسيوني
كه مامور جلب رضايت ايران از كشتار اتباع ايران كه در 1259 كه دركربلا
كشته شده بودند باشد ولي به واسطه كسالت اين ماموريت را نتوانست انجام دهد
و در تبريز بستري شد و ميرزا تقي خان اميركبير كه در آن زمان وزير نظام بود
به جاي او به ارزروم رفت . سپس در 1264 در جلوس ناصرالدين شاه با ميرزا تقي
خان اميركبير مامور تهيه وسايل عزيمت شاه از تبريز به تهران شد و در همان زمان
نماينده ايران در كميسيون تعيين سرحد ميان ايران و عثماني شد و اين كتاب را
در همان ماموريت نوشته است . در 1275 به رياست دارالشوراي دولتي برقرار شد و
در 1277 به سفارت فوق العاده مامورلندن شد و در بازگشت از آن سفر متولي آستان
قدس رضوي گشت و در همانجا در حدود سال 1282 درگذشت . اين كتاب را مولف
در بازگشت از آن سفر در تهران تاليف كرده و در آن مشاهدات خود و نتيجه
اقدامات خويش را با ذكر دعاوي دولت ايران بتفصيل بيان كرده است
در ادامه این پست کهنترین دستنویس این اثر به تاریخ 1232 تقدیم میشود.
@aaadab1397farhang
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com