جلسات مذهبی و بحثهای علمی و دینی و رفتار و منش برخواسته از دینمداری و تقوای مرحوم طالقانی باعث شد: اکثر پرورش یافتگان و شاگردان ایشان صبغه انقلابی در تبلیغ و ترویج اسلام داشته باشند هر چند بعصی از گروههای انقلابی متاثر از ایشان مانند مجاهدین خلق به اشتباه مسیر انقلاب را طی کردند اما هر چه بود با روحبه انقلابی شروع کردند همینطور مرحوم شریعتی و شهید چمران و قبلتر از آنها شهید نواب صفوی (که مدافع و حامی و راهنمایی مرحوم نواب در اعدام انقلابی کسروی مرحوم طالقانی بود)! اینها همگی در کارنامه اعمال انقلابی خود اشتباه و صحیح زیاد داشتند چرا که مخالفان هم دین آنها هم صاحب اشتباه و صحیح بودند. اما تفاوت اصلی و اساسی شاگردان مرحوم طالقانی با دبگر شاگردان عالمان شیعه آنزمان و حتی امروز، انقلابی بودن آنهاست، نپذیرفتن دینداری عامیانه ناشیانه سود گرایانه مصلحت طلبانه! و این شاید در کمتر مکتب و جلسه دینی بتوان یافت! که بقول مرحوم موسی صدر، اسلام شریعتی و امثال او، اسلام اصیل انقلابیست نه اسلام برخواسته از فکر و شعور یک شخص یک مکتب یک حوزه یک گروه و جریان!