قناة

مكتبة المجلسي ودارالتراث

مكتبة المجلسي ودارالتراث
362
عددالاعضاء
6,720
Links
2,743
Files
2,161
Videos
20,385
Photo
وصف القناة
"گعده گاه اهل تراث"
Forwarded From میراث مکتوب شیعه
(کتابی در نقد اهل سنت و آداب بحث و گفتگوی علمای شیعه):

به مناسبتی به کتاب «الانصاف من الانتصاف لاهل الحق من اهل الانصاف» مراجعه داشتم. قبل از هر چیز به دوستانی که به مباحث امامت و نقد شبهات اهل سنت اشتغال دارند نصیحت می کنم حتما این کتاب را تهیه کنند. کتابی است در نهایت اهمیت. اولین ردیه ای است که بر کتاب «منهاج السنۀ» ابن تیمیه که رد بر «منهاج الکرامۀ» علامۀ حلی است، نوشنه شده. مؤلف در سال 756 هجری کتاب منهاج را مطالعه می کند و بعد از آن این ردیه را ـ که در سه جلد با تعالیق متوسطِ رو به پایین محقق به چاپ رسیده ـ تالیف می کند.
البته با کمال تأسف مؤلف كتاب ناشناخته مانده ولی ظاهرا او علامه حلی را درک نکرده و در عداد شاگردان او نیست. مطالب مندرج در کتاب و نوع استدلالات همگی بیان از فضل مؤلف دارد. ردیه است بسیار دقيق، عالی و خواندنی و قابل استفاده.

نکته ای که توجه بنده را به خود جلب کرد ادبیاتی است که مؤلف کتاب الانصاف در طول کتاب خود نسبت به ابن تیمیه در بحث و نقد خود بکار برده است. ناقد ما در همان ابتدای کتاب با کمال ادب از ابن تیمیه یاد می کند و به هیچ وجه دایرۀ اطلاعات او را زیر سؤال نمی برد و از او به (الشیخ العالم المحقّق المدقّق ابن تیمیه) تعبیر می کند. در لابلای ردود خود نیز با اینکه تمام قد از علامه حلی و اعتقادات شیعه دفاع می کند، باز سبب نمی شود که مانند ابن تیمیه دهن به فحاشی باز کند و به ابن تیمیه ای که از علامه (= ابن المطهّر) به (ابن المنجّس) تعبیر کرده، ناسازا گویی کند. البته به هیچ وجه هم دهان به دعای لَه و ثنای بر نمی گشاید.

شاید این ردیه فتح بابی برای سلسه ردّ نویسی هایی باشد که در همان سده و سدۀ بعد از آن (قرن نهم) بر مؤلفات اهل سنت در مدرسه حله نوشته شد؛ ردودی چون: «الأنوار البدرية في كشف شبه القدرية» تألیف: عز الدين الحسن بن شمس الدين المهلبي الحلی (بعد از 840)، و «التوضيح الأنور بالحجج الواردة لدفع شبه الأعور» تألیف: نجم الدين خضر بن محمد الرازي الحَبْلَرُودي (حدود 850 هق)، که هر دوی آنها رد بر يوسف بن مخزوم الواسطي (حدود 700 هق)، که به عقیدۀ کاتب این سطور بسیار پر اهمیت و با صلابت در مقابل افکار اهل سنت ایستاده اند و قدمی از اعتقادات شیعی کوتاه نیامده اند. ولی تمام اینها با رعایت ادب و آداب مناظرۀ منطقی و درست همراه است.

بدون شک این نوع نقد نویسی در این دورۀ زمانی و جغرافیای مکانی که دور تا دور آنها را اهل سنت فرا گرفته اند، دوره ای پر افتخار برای دفاع از باورهای شیعه به شمار می آید و لازم است بار دیگر عملکرد این دانشمندان را سر لوحۀ ما قرار گیرد.

باشد که محققین و پژوهشگران ما از هر طیف و گروه فکری که باشند در نقد و بررسی های خود این روش مؤلفین علمای حلۀ قرن هشتم و نهم را بازخوانی کنند و سعی در احیای این نوع رد نویسی را داشته باشند. رد نویسی ای که هیچ واگرایی در آن به اهل سنت دیده نمی شود و یا دامن به آتش فتنه مذهبی نمی زند.
@h_m_Borujerdi
Forwarded From دکتر قلیچ‌خانی
آیین گشایش نمایشگاه سیاه مشق های استاد محمد اسدی، جمعه ۱ دی ماه، نگارخانه لاجورد.
Forwarded From
خیراندیش محترم
سلام علیکم
به استحضار می رساند بخش رضویه در ابتدای جاده مشهدسرخس واقع است و مشتمل بر73روستاست که روستاهایی همچون دستگردان سالارآباد میامی تپه سلام جیم آباد تقی آباد نریمانی آبروان و شورک ملکی در این بخش واقع اند و منطقه ای تلفیقی از شیعیان و اهل تسنن است.
علاوه بر مشکلات اعتقادی فراوانی که در منطقه وجود دارد و متاسفانه شاهد گسترش روزافزون و مهاجرت اهل تسنن به منطقه و افزایش زادوولد و همچنین رسوخ تفکر وهابیت در بین اهل تسنن هستیم مشکلات اخلاقی در بین شیعیآن هم روزبه روز درحال افزایش است.یکی از معضلات فرهنگی بسیار حاد و جدی در منطقه مسئله برگزاری مجالس عروسی است که تماما همراه با گروه های ارکست و خوانندگی است و بر اثر چشم وهمچشمی ها گاها دو یا سه گروه دعوت میشوند و از سرشب تا نزدیک صبح مشغول پایکوبی و رقص هستند هم در قسمت آقایان و هم خواهران و متاسفانه مشروبات الکلی و شراب هم در مجلس مصرف میشود که یا توسط خود میزبان تهیه و توزیع میشود و یا مهمانان به همراه میآورند فلذا بسیاری از مجالس ختم به دعوا و درگیری و چاقوکشی و حتی قتل میشود که نمونه های آن در یک سال اخیر دو فقره قتل یکی در روستای تیموراباد و دیگری در روستای آبروان بود. و باتوجه به رسمی که در این منطقه شایع است مبنی بر جمع آوری پول برای داماد و جمع شدن چندین میلیون در یک مجلس که اگر چنین مجلس به اصطلاح باشکوهی برگزار نگردد از میزان درآمد بالنسبه کاسته می شود لذا پافشاری و اصرار فراوان بر ادامه همین روند دارند.
مسئله حائزاهمیت دیگر این است که اهل تسنن باتوجه به تعبد فراوانی که نسبت به مولوی ها دارند باتبلیغات آنها در حال حذف این مسائل از مجالسشان هستند و مولوی ها اقدام به سخنرانی در آن مجالس میکنند.
لذا بعد از آنکه کار صرفا فرهنگی و تبلیغی بی اثر بود و حتی افراد مذهبی و هیآت امناء مساجد هم همین رویه را در برگزاری مجالسشان دارند و واقعا موجب ننگ و عاری برای شیعیان و مذهب حقه اثناعشریه شده است و به حکم حدیث شریف(کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا)برآن شدیم که طرحی برای تغییر این فرهنگ منحط و مخرب تدوین و اجرا گردد که بحمدالله و باعنایات حضرت ولی عصر ارواحناله الفداء این طرح تدوین شد که علاوه بر کار فرهنگی دو برنامه در دستور کار قرار گرفت اول:استفاده و بهره گیری از جایگزین و معرفی گروه های مداحی که مجالس عروسی را با رعایت موازین شرعی گرم میکنند هم برای آقایان هم بانوان.دوم:تشویق عروس و دامادهایی که مجالس سالم و مذهبی برگزار می کنند و اعزام آنها به سفر معنوی عتبات که باتوجه به سختیهایی که برسر راه آنها بود برخی تقاضا کردند که به جای برگزاری مجلس به کربلا مشرف شوند و در بازگشت ولیمه داده و زندگی مشترکشان را با رضایت امام عصر علیه السلام آغاز کنند.
بحمدالله تاکنون باعنایات ائمه معصومین علیهم السلام و کمک خیرین5زوج به کربلا مشرف شدند واکنون با استقبال روزافزون از این طرح مواجه هستیم و حتی متقاضیانی از سایر شهرستانها مثل تربت حیدریه با ما تماس گرفته اند که با توجه به کمبود امکانات از ترویج گسترده این طرح معذور بوده ایم.
برخی از عواقب عدم اجراء این طرح:
1-برگزاری مجلس علنی و دسته جمعی گناه و لهو و لعب و رقص همراه با اجرای گروه های موسیقی.
2-پهن شدن سفره شراب در جمع محبین اهل بیت علیهم السلام.
3-رفتن آبروی شیعه و امام صادق علیه السلام آن هم درمقابل اهل تسنن.
4-درگیری،دعوا و ریخته شدن خون مومنین
5-عدم ترویج فرهنگ زیارت عتبات
باید توجه داشت که عزیزانی که حاضر به اجراء این طرح میشوند علاوه بر ایستادگی در برابر موج تحریکات و سنگ اندازی ها،طعنه ها و مسخره کردن های نزدیکان و اطرافیان از کسب درآمد بالایی هم صرف نظر میکنند.
بعنوان نمونه(ونه از باب تشییع فاحشه) در مجلسی که چند ماه قبل برگزار گردید و حدود سه هزارنفر شرکت داشتند 600لیترمشروبات مصرف شده و 106میلیون پول برای داماد جمع شده است.
براستی برگزاری چنین مجالسی آن هم در بخشی که مزین به نام ولی نعمتمان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است با قلب نازنین آنحضرت و امام زمان علیهما السلام چه می کند؟!
لذا از حضرتعالی تقاضای عنایت ویژه در اجرای هرچه موفق تر این طرح را داریم.

با تشکر
لطفا اطلاعرسانی فرمائید
تلفن تماس09153193618
ببخشید پیام مربوط به گروه نبود ولی دوست روحانی ام که ساکن انجا هستند درخواست اطلاع رسانی کرده بودند. عذرخواهی از ادمین ودوستان
عدد مخطوطات الموجودة في مكتبة السليمانية .
Forwarded From یک مشکاتی
t.me/yekmeshkati
روش شناسی پژوهشی علامه جعفری

سخنرانی استاد محقق احمد #عابدی رئیس دانشگاه علوم قرآنی
در همایش ملی روش پژوهشی علامه محمدتقی جعفری

#روش_شناسی

آذر 1396


@ahmad_aabedi
@yekmeshkati
Forwarded From یک مشکاتی
معرقی آیت الله دکتر احمد عابدی

@yekmeshkati
Forwarded From میراث مکتوب شیعه
(کتابی در نقد اهل سنت و آداب بحث و گفتگوی علمای شیعه):

به مناسبتی به کتاب «الانصاف من الانتصاف لاهل الحق من اهل الانصاف» مراجعه داشتم. قبل از هر چیز به دوستانی که به مباحث امامت و نقد شبهات اهل سنت اشتغال دارند نصیحت می کنم حتما این کتاب را تهیه کنند. کتابی است در نهایت اهمیت. اولین ردیه ای است که بر کتاب «منهاج السنۀ» ابن تیمیه که رد بر «منهاج الکرامۀ» علامۀ حلی است، نوشنه شده. مؤلف در سال 756 هجری کتاب منهاج را مطالعه می کند و بعد از آن این ردیه را ـ که در سه جلد با تعالیق متوسطِ رو به پایین محقق به چاپ رسیده ـ تالیف می کند.
البته با کمال تأسف مؤلف كتاب ناشناخته مانده ولی ظاهرا او علامه حلی را درک نکرده و در عداد شاگردان او نیست. مطالب مندرج در کتاب و نوع استدلالات همگی بیان از فضل مؤلف دارد. ردیه است بسیار دقيق، عالی و خواندنی و قابل استفاده.

نکته ای که توجه بنده را به خود جلب کرد ادبیاتی است که مؤلف کتاب الانصاف در طول کتاب خود نسبت به ابن تیمیه در بحث و نقد خود بکار برده است. ناقد ما در همان ابتدای کتاب با کمال ادب از ابن تیمیه یاد می کند و به هیچ وجه دایرۀ اطلاعات او را زیر سؤال نمی برد و از او به (الشیخ العالم المحقّق المدقّق ابن تیمیه) تعبیر می کند. در لابلای ردود خود نیز با اینکه تمام قد از علامه حلی و اعتقادات شیعه دفاع می کند، باز سبب نمی شود که مانند ابن تیمیه دهن به فحاشی باز کند و به ابن تیمیه ای که از علامه (= ابن المطهّر) به (ابن المنجّس) تعبیر کرده، ناسازا گویی کند. البته به هیچ وجه هم دهان به دعای لَه و ثنای بر نمی گشاید.

شاید این ردیه فتح بابی برای سلسه ردّ نویسی هایی باشد که در همان سده و سدۀ بعد از آن (قرن نهم) بر مؤلفات اهل سنت در مدرسه حله نوشته شد؛ ردودی چون: «الأنوار البدرية في كشف شبه القدرية» تألیف: عز الدين الحسن بن شمس الدين المهلبي الحلی (بعد از 840)، و «التوضيح الأنور بالحجج الواردة لدفع شبه الأعور» تألیف: نجم الدين خضر بن محمد الرازي الحَبْلَرُودي (حدود 850 هق)، که هر دوی آنها رد بر يوسف بن مخزوم الواسطي (حدود 700 هق)، که به عقیدۀ کاتب این سطور بسیار پر اهمیت و با صلابت در مقابل افکار اهل سنت ایستاده اند و قدمی از اعتقادات شیعی کوتاه نیامده اند. ولی تمام اینها با رعایت ادب و آداب مناظرۀ منطقی و درست همراه است.

بدون شک این نوع نقد نویسی در این دورۀ زمانی و جغرافیای مکانی که دور تا دور آنها را اهل سنت فرا گرفته اند، دوره ای پر افتخار برای دفاع از باورهای شیعه به شمار می آید و لازم است بار دیگر عملکرد این دانشمندان را سر لوحۀ ما قرار گیرد.

باشد که محققین و پژوهشگران ما از هر طیف و گروه فکری که باشند در نقد و بررسی های خود این روش مؤلفین علمای حلۀ قرن هشتم و نهم را بازخوانی کنند و سعی در احیای این نوع رد نویسی را داشته باشند. رد نویسی ای که هیچ واگرایی در آن به اهل سنت دیده نمی شود و یا دامن به آتش فتنه مذهبی نمی زند.
@h_m_Borujerdi