نیاکان ما
فریده شهید
این کتاب در نوع خود و در میان کتاب هایی که پیرامون حقوق زن نوشته شده ابتکاری و جذاب است.
نگاه تاریخی مولف به این مساله و چالش های پیش رو زوایای پنهانی از جریانات زن محورانه را در سده های پیشین برای ما روشن می کند.وی در مقدمه کتاب معتقد است اینکه در جوامع ما باوری اسطوره ای با این مضمون که اگر در جوامع اسلامی زنان برای گرفتن حق و حقوق خود بپاخواسته اند این باور از جوامع مدرن و غربی آمده و جنس اعتراض درن اسلامی نیس، پیش آمده کاملا غلط است. فریده شهید در این کتاب به بررسی جوامع اسلامی در قرون پیشین پرداخته و نمونه هایی از مبارزات زنان جامعه اسلامی برای استیفای حقوق خود اورده است.
وی معتقد است برچسب غربی و غیر زدن به همه گفتار های حقوقی و کنش های مرتبط با جریان حق خواهی زنان روشی موذیانه برای سرکوب تقاضای حق و عدالت زنان است.
شهید در مقدمه خاطرنشان می کند که قبل از نوشتن این کتاب به عبارتی از کتاب فاطمه مرنیسی با عنوان ملکه های فراموش شده اسلام بر میخورد که در انجا برخی مردان او را از نوشتن پیرامون زنانی ک در تمدن اسلامی ملکه و قدرتمند بوده اند نهی می کنند و می گوید:
جست و جوی ما با کار مرنیسی متفاوت است. ما در این کتاب در جست و جوی زنانی هستیم که برای حقوق زنان و عدالت اجتماعی مبارزه کرده اند چه مشهور باشند چه نباشند.
«پیکره نگاری زنان جنگاور»
فاطمه ماه وان
(فصلنامة پاژ، پیاپی 24-23، سال پنجم، شمارة سوم و چهارم، پاییز و زمستان 1395)
زنی بود بر سان گردی سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار
(فردوسی)
تصویر بزم و رزم زنان در نگارگری ایرانی، سابقهای دیرینه داشته و ریشههای آن را در نقاشی پیش از اسلام میتوان جست. رزم سهراب و گردآفرید، پیش از نگارههای شاهنامه، در دیوارنگارههای پنجکنت به تصویر در آمده و با گذر از دورة اسلامی در سیاقی دیگر ترسیم شده است. نگارههای شاهنامه، گردیه را نیز در پیکر زنی جنگاور به تصویر درآوردهاند. این جستار، پیشینهای از پیکرهنگاری زنان جنگاور در نگارگری ایرانی ارائه میدهد.
پیکرهنگاری زنان جنگاور در نگارههای حماسی
نولدكه معتقد است که زنان در شاهنامه نقش فعّالی ندارند و تنها زمانی ظاهر میشوند كه عشقی یا هوسی در میان باشد (Noldeke, 1930: 88-89). خالقی مطلق در ردّ نظر نولدکه، شواهدی چند از اهمیّت زن در شاهنامه ارائه میدهد و بر نقش فعّال زنان تأکید میکند (Khaleghi-Motlagh, 1971: 23-48). تصاویر چندی از پیکرهنگاری زنان جنگاور، از جمله گردآفرید، برجایمانده است. کهنترین نمونههای تصویری از نبرد زنان آسیای میانه، در دیوارنگارههای پنجکنت باقی است؛ دیوارنگاره¬های 1/XXI، داستانهایی دربارۀ نقش اساسی زنان قبایل و طوایف آسیای میانه در جنگ¬ها را بازگو میکند و تصویر زنانی سوارکار و تیرانداز را نشان میدهد (بلنیتسکی، 1390: 162). کهن¬ترین تصویر برجای مانده از رزم سهراب و گردآفرید نیز در میان همین دیوارنگاره¬هاست؛ در دیوارنگاره¬های 42/ VI و 55/ VI زنی با شمشیری آخته با پهلوانی میجنگد، تصویر این زن به گردآفرید منسوب است زیرا در دیوارنگاره¬های مجاور آن، نبرد رستم و سهراب به تصویر کشیده شده است (همان: 161)
گردآفرید زنی است که درع سواران جنگ میپوشد و در هیأتی مردانه به نبرد با سهراب میرود. گردآفرید با ترفندی زنانه، دل از سهراب میرباید و به این طریق سهراب را مغلوب خود می کند. برخی از روایات شفاهی شاهنامه، داستانی دوگانه از نبرد سهراب و گردآفرید بیان میکنند که از سویی با رزم گردآفرید و از سوی دیگر با بزم شبانۀ رستم و تهمینه در ارتباط است؛ رستم در شکارگاه با نقابداری به نبرد برمیخیزد، در گیرودار نبرد نقاب از چهره هماورد رستم فرومیافتد و رستم درمییابد که او یک زن است. این زن خود را تهمینه دختر شاه سمنگان معرّفی میکند (زریری، 1369: 2). به نظر میرسد که این روایت شفاهی در روایت هرودوت از اسکوتها ریشه داشته باشد. هرودوت در آغاز کتاب چهارم خود سه روایت درباره اصلیت اسکوتها نقل میکند. طبق نظر خالقی مطلق روایت دوم در شناخت داستان رستم و سهراب و چگونگی تطوّر این افسانه اهمیّت به سزایی دارد (همان: 31-32). بر طبق این روایت هنگامیکه پهلوان خوابیده است اسب او را که سرگرم چراست، میربایند. پهلوان پس از بیدار شدن، در پی جستن اسب خود به زنی میرسد که خود را ربایندۀ اسب پهلوان معرّفی میکند و به او میگوید درصورتیکه پهلوان با او هماغوشی کند تا از پهلوان صاحب پسری گردد اسب را به او پس خواهد داد. پهلوان این بایست را پذیرفته و اسب خود را گرفته، میرود و پس از رفتن او زن از او دارای فرزندی میگردد که بعدها به جستجوی پدر میرود (خالقی مطلق، 1393: 33).
گردآفرید، تنها زن جنگاور شاهنامه نیست. گردیه، خواهر بهرام چوبینه، نیز در نبردها شرکت میجست و برخی از قهرمانیهای او در نگارهها به تصویر درآمده است
تاریخ شعر زنان: از آغاز تا سده هشتم هجری قمری
در این کتاب شعر زنان و شاعران زن از آغاز تا سده هشتم هجری معرفی و شناسانده شدهاند.
در تاریخ سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران برای سدههای طولانی زنان نادیده گرفته شدهاند؛ چرایی این موضوع را باید در مناسبات اجتماعی یافت و ریشۀ این مسئله را در نظام مردسالاری و نابرابری در بهرهبرداری از امکانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی جستجو کرد. آثار مکتوبی که به عمد تجربهها و نوع فعالیت زنان را ثبت نکرده و مورد غفلت قرار داده، سبب شده تا نیمهای از جامعه تصویر شود. تاریخ نوشته شده، تاریخ حقیقی و واقعی جامعه و مردم عادی نیست که بتوان به آن استناد کرد و افزون بر این تاریخی است نوشتۀ مردان دربارۀ مردان و به ندرت و گاه ضمن شرح حادثهای با محوریت مرد، به نام زنی نیز اشاره شده است که به طبقۀ اجتماعی تعلق داشته که دیده شده و نشانی از وضع عمومی زنان طبقات مختلف اجتماعی نمیتوان یافت. بدین ترتیب نقش مؤثر اما پنهان زنان در طول تاریخ ایران در محاق مانده و چهرهای روشن از زن ایرانی در دورههای مشخص تاریخی پیدا نیست. @manuscript
انوری چرا ازدواج نمیکرد؟
انوری یکی از پیامبران شعر فارسی است. شاعر مقتدر بیهمانندی ست که زبان فارسی در دستش مانند موم است. او یکی از قافلهسالاران طنز و هجو و هزل در شعرفارسی است.
همانطور که استاد مدرس رضوی در مقدمه دیوان اشاره کوتاهی کرده انوری با ازدواج مخالف بوده گیرم آخرالامر به آن تن داده است. (ج1،،ص97) یکی از سؤالات کلیدی و بسیار مهم تاریخ ادبیات ایران این است که حکیم انوری چرا زن نمیگرفته؟ او که تأکید داشته " چشم در شرع مصطفی بگشا"، چرا در برابر اقامت سنت نبوی ازدواج، مقاومت داشته است. از آنجا که استادان سعید نفیسی، مدرسرضوی و شفیعیکدکنی که تحقیقات ممتعی درباره انوری فرمودهاند، به این سؤال حیاتی بذل عنایت نفرمودهاند لاجرم این شاگرد کمینه دیوان انوری را بررسیدهام و دلایل او را در این یادداشت گردآوردهام تا اهل تحقیق، مجال شایسته برای تأمل و تدبر داشته باشند. این را هم بگویم که از نقل دو دلیل پرهیز کردم.
پرسش این است: حکیم انوری چرا زن نمیگرفته است؟
1. حکیم از منظری کلان و فلسفی علیالاصول با زنان سر ستیز داشته و "وجود" زن خوب فرمانبر پارسا را هم برنمیتافته است تا چه برسد به زنی که مثل هندوانه نابریده اخلاق و اطوارش در پرده ابهام رخ نهفته است. تمثیل مار و مارگیرش نیازی به توضیح ندارد:
گفت با خواجه یکی روز ازین خوش مردی:
خنک آنکس که" زن خوب" بمیرد او را
زن چه را شاید؟ آن را که بری بر سر چاه
در چَه اندازی و کس به که نگیرد او را
مارگیری را ماری ز سر سلّه بجست
گفت هل تا برود هرکه بگیرد او را
2.حکیم زنان را مانعی در برابر تجلی و تحقق استعدادها و تواناییهای بالقوه مردان میدیده است. اعتقاد داشته زن مانند ابر است و مرد همچون ماه و ابر سیمای درخشنده ماه را میپوشاند:
زن چو میغ است و مرد چون ماهست
ماه را تیرگی ز میغ بود
بدترین مرد اندر این عالم
به بهینه زنان دریغ بود
هر که او دل نهد به مهر زنان
گردن او سزای تیغ بود!
3.حکیم ازدواج را علیالرسم مقدمه زنذلیلی و «عیال زن خویشگشتن» میدیده و از آن پرهیز می فرموده است:
کرا عقل باشد زبردست شهوت
چرا زیردستی کند هیچ زن را؟
عیال زن خویش باشد هرآنکس
که فرمانبر زن کند خویشتن را
ولیکن کسی را که زن، شوی باشد
کجا درگذارد به گوش این سخن را
4.حکیم ازدواج را قید و بند آزادی مرد میدانست. ماه را مثال میزد که تنها و آزادوار غرب و شرق آسمان را میپیماید و برای مردِ پایبندِ عیال، بناتالنعش را نمونه میآورد که هفت ستارهاند و نماد پریشانی و پراکندگی.
در کواکب نگاه کن به شگفت
تا ببینی دلیل این به عیان
ماه تنهاست زین سبب شب و روز
میکند گرد آسمان جولان
گاه باشد به شرق و گاه به غرب
گاه در حوت و گاه در سرطان
نعش مسکین که دختران دارد
لاجرم والهست و سرگردان
نه طلوعست مر ورا نه غروب
صعب کاریست این عیال گران!!
5. حکیم ازدواج را مطلقاً مقدمه قطعیِ زنبهمزدی و «قلتبانی محض» میدانسته است. سوگند عظیم خورده است:
به خدایی که بی ارادت او
خلق را رنج و شادمانی نیست
کاندرین روزگار زنکردن
بجز از محض قلتبانی نیست
انوری شاعر قرن ششم بوده است.
6. انوری چون حکیم بوده عاقبتبین بوده است. نگران آینده فرزند نداشته خود بوده است. میترسیده ازدواج کند و به مصیبت زیر گرفتار شود. قطعه سانسورشده زیر در شعر فارسی کمنظیر است:
انوری زن از آن سبب نکند
که مبادا زنش پسر زاید
آن پسر بعد من چو این پسران
چهره ر ا با صفا بیاراید
منعمی همچو من به دنبالش
بنهد دست بر رخش ساید
مهربانی کند بسان پدر
تا ز تنبانش بند بگشاید...
بنده جان کنده باشد و دگری
بچه را رایگان چرا....؟
https://t.me/n00re30yah
نیاکان ما
فریده شهید
این کتاب در نوع خود و در میان کتاب هایی که پیرامون حقوق زن نوشته شده ابتکاری و جذاب است.
نگاه تاریخی مولف به این مساله و چالش های پیش رو زوایای پنهانی از جریانات زن محورانه را در سده های پیشین برای ما روشن می کند.وی در مقدمه کتاب معتقد است اینکه در جوامع ما باوری اسطوره ای با این مضمون که اگر در جوامع اسلامی زنان برای گرفتن حق و حقوق خود بپاخواسته اند این باور از جوامع مدرن و غربی آمده و جنس اعتراض درن اسلامی نیس، پیش آمده کاملا غلط است. فریده شهید در این کتاب به بررسی جوامع اسلامی در قرون پیشین پرداخته و نمونه هایی از مبارزات زنان جامعه اسلامی برای استیفای حقوق خود اورده است.
وی معتقد است برچسب غربی و غیر زدن به همه گفتار های حقوقی و کنش های مرتبط با جریان حق خواهی زنان روشی موذیانه برای سرکوب تقاضای حق و عدالت زنان است.
شهید در مقدمه خاطرنشان می کند که قبل از نوشتن این کتاب به عبارتی از کتاب فاطمه مرنیسی با عنوان ملکه های فراموش شده اسلام بر میخورد که در انجا برخی مردان او را از نوشتن پیرامون زنانی ک در تمدن اسلامی ملکه و قدرتمند بوده اند نهی می کنند و می گوید:
جست و جوی ما با کار مرنیسی متفاوت است. ما در این کتاب در جست و جوی زنانی هستیم که برای حقوق زنان و عدالت اجتماعی مبارزه کرده اند چه مشهور باشند چه نباشند.
سلام. بالا برده شده ارزش زن یک چیز است و انتظار انجام کارهایی مثل نگهداری از کودک و شیر دادن به او، چیز دیگر. هم اکنون در فقه اسلامی، زن حق دارد از شوهر خود بابت شیردهی کودک مزد بگیرد، حق دارد اصلا کودک را شیر ندهد، حق دارد غذا نپزد و بابت کارهای خانه مزد هم طلب کند. اینها همه بر اساس روایات اهل بیت (ع) تنظیم شده است. این معنایش هر چه باشد، جز این نیست که زن شریک زندگی تلقی نمی شود. شریک زندگی بودن زن، تفکری ایرانی است. زنها در ایران در طول تاریخ، همۀ این کارها را انجام می داده اند و این هرگز در ایران مقبول نیفتاده است که زن بتواند از شوهرش برای شیر دادن بچه مزد بگیرد. این جزو آن دسته از احکام اسلامی بوده است که ما ایرانیان 1400 سال است نتوانسته ایم مشکل خودمان را با آن حل کنیم.
حکومت و امارت زنان فقط در قرآن نیامده- در طول تاریخ فرمان روایان زن زیادی داشتیم که با قدرت کشور رو اداره کردند- در حکومت اسلامی هم چند زن حکومت داشتند...میخاهم بدانم آیا مخالفت غالب فقهای شیعه از منظر گفته شده قابل قبول میتونه تلقی بشه؟ ادله را خوانده ام و کاری با ادله ندارم(برخی مثل اذری قمی قائلند که اگر واقعا زنی وجود داشته باشد که از هر حیث بر مردان برتری داشته باشد استحقاق ولایت را دارد....)...فقط نگاهم از بابت مزبور...کتابی که به این وجه پاسخ بده اگر هست لطفا معرفی بفرمایید
@litera9
این کتاب دربارهی زنی است که در آستانه چهل سالگی قرار دارد و برهههای مختلف زندگیش را براساس درگیریهای هویتی جنسیتی، زندگی روزمره، عشق و هستی به نمایش میگذارد.
در ذهن انسان چهلسالگی یک عدد نیست بلکه شروع دورهی میانسالی است که این مسئله در زنان با توجه به دیدگاه فرهنگی و اجتماعی اختلالاتی دارد که باعث دغدغه و نگرانیهای ذهنیشان میشود. این اثر زندگی زنی را روایت میکند که خلا درونی او را آزار میهد و باعث نآرامیاش میشود زنی که من درونیاش را گم کرده و کل زندگی خود را به تظاهر کردن پرداخته است.
او در ۲۹ سالگی تصور میکند همیشه در معرض قضاوت دیگران است. پس همیشه جوری رفتار میکند که عالی به نظر بیاید، در قسمت دیگر زندگیاش فکر میکند اگر عشق حال او را خوب نمیکند، میتواند با بچهدار شدن احساس خوبی داشته باشد، ولی زندگی به او میآموزد که نجات عشق در تکرار نیست، در نرسیدن است و در آغاز ۴۰ سالگی، بعد از سالها زندگی مشترک درمییابد که در طلب آزادی و استقلال است.
زن داستان، شوهری به اسم سینا و پسری به اسم آبان دارد. او سالها پیش از شهر کوچک خود به بهانه دانشجو شدن فرار کرده و به تهران آمده است و حالا نمیداند با پسرش که همراه با بزرگ شدنش مشکلاتش هم بیشتر شده و شوهرش که او را در میان مشغلههای کاریاش فراموش کرده و شک و نگرانیهای بیامانش چه کند؟
جای جای داستان به خواننده نشان میدهد که زن قصد جدا شدن از شوهرش را دارد. چرا که سینا دیگر آن صداقت و عشق قبلی را نسبت به او ندارد و دیگر مثل قبل برای او و بچهاش وقت نمیگذارد. سینا شبها دیر به خانه بازمیگردد. و زن در میان این سردرگمیها معتاد میشود و بعد از یک سال اعتیاد زن، سینا متوجه این موضوع نمیشود و مدام تکرار میکند که بیرون برو، آرایشگاه برو، ورزش کن و... در این میان زن هنوز بین بودن یا نبودن با سینا در شک و تردید است و تنها برای رفع مشکل فعلی و برحسب روحیه متظاهرانه همیشگی مقابل خود و دیگران در حال تظاهر است . . .
زن در اسلام
محمد قطب
امروزه در شرق و غرب غوغای بزرگی به نام حقوق زن و درخواست ایجاد برابری کامل میان زن و مرد برپا شده است. در میان این غوغا که شبیه تب (مسری و واگیردار) است؛ برخی از مردان و زنان شروع به هذیان گفتن کردهاند. گروهی از آنان با هدف گرفتار کردن دیگران ادعا میکنند اسلام در همه امور زنان و مردان را برابر میداند. گروهی نیز به علت بیاطلاعی یا غفلت از حقیقت اسلام، میگویند: اسلام دشمن زن است و او را در جایگاهی شبیه جایگاه حیوان و فقط بهعنوان ابزاری برای لذت مرد و تولید نسل قرار دادهاست. متاسفانه هیچیک از این دو گروه به جایگاه حقوقی زن در اسلام پی نبردهاند. نگاهی به تاریخ زن در اروپا و علل ایجاد جریان های فمنیستی، همچنین بررسی این موضوع که چرا زنان در خاورمیانه در سختی و مشکلات فراوانی هستند؟ آیا اشکال از دین مردم این منطقه است یا علل دیگری دارد؟ در کتاب "زن در اسلام" متفکر بزرگ اسلام، محمد قطب، به شبهات و آیاتی که درمورد زن وجود دارد پرداخته و این موضوعات را برای خواننده روشن مینماید.
#کلام
از روز زن تا روز زن
حدود 110 سال است که روز زن در جهان، هشتم مارس است. در ایران، روز زن زادروز حضرت زهرا(س) است. تفاوت اصلی میان روز زن در جهان و ایران، مناسبت تاریخی آن نیست. تفاوت اصلی در نوع برگزاری آن در ایران و جهان است. روز زن در جهان، فرصتی است برای بازنگری وضعیت زنان در حوزههای حقوق و توسعه(بهداشت زنان، اشتغال زنان، قوانین مدنی مربوط به زنان و...) و آمارهای جهانی دربارۀ زنان کارگر، بیسرپرست، خیابانی و خشونتدیده، و هر مسئلهاي كه به جنسیت ربط دارد. در اکثر کشورهای جهان، در روز هشتم مارس، کارشناسان مینشینند و دربارۀ اين مسائل گفتوگو میکنند و هشدار میدهند و از راهحلها میگویند.
دیشب و امروز که تلویزیون ایران را میدیدم، جز متنهای ادبی و شعر دربارۀ زن و مادر نشنیدم؛ بگذریم که متنها یا تکراری بودند یا سطحی و شعاری. موضوع متنها هم یا عفاف بود یا فداکاری زنان. اگر کسی از خارج به ایران بیاید و رسانههای ما را ببیند، نمیپرسد که مگر زنان ایرانی چه میکنند که رسانههای رسمی کشور، صبحتاشب آنها را به عفت و عفاف دعوت میکنند؟ چه اتفاقی افتاده است که عفت و بیعفتی، مسئلۀ نخست زنان ایران در رسانههای رسمی شده است؟
رضا بابایی
95/12/29
❌ روز زن با طعم کانادا❗️
❌ در روز زن در #کانادا هیچ زنی توقع هدیه ندارد. فقط درخواست دارند که #قتل و #تجاوز و #تبعیض به زنان را خاتمه دهید و آزادی به آنها بدهید. هدیه پیش کش😔
❌ راهپیمایی روز زن دو روز قبل در #سانسور رسانه های بین المللی در #کانادا برگزار شد.
❌ در #تورنتو زنان در روز جهانی زن تظاهرات کردند. تظاهرات به خاطر حقوق و #دستمزد برابر با مردان و موقعیت کاری برابر با مردان برگزار شد و شعارهایشان نشان از نابرابری دستمزد با مردان در یک شغل واحد را داشت. همچنین شعار علیه #تجاوز و #قتل زنان و اینکه زنان بومی کانادا #چهار_برابر زنان غیر بومی مورد تجاوز و قتل قرار می گیرند بود.
❌ گزارشگر خبر میگوید: زنان از سازمانهای مختلف به اینجا آمده اند برای حمایت از داشتن حقوق برابر
در این تظاهرات از تمامی گروهها شرکت کرده بودند از جمله مدافعان حقوق بشر Amnesty که از بعد سیاسی فعالیت دارد.
گروههای بومی کانادا بنام Indigenous که زمانی کشور کانادا متعلق به آنان بود و حالا مورد ظلم و آزار حکومت سفیدپوستان قرار گرفته اند نیز پرچمدار شعار عدالت در این تظاهرات بودند.
❌ کمیته روز جهانی زن در تورنتو در چهلمین سالگرد روز جهانی زن از زنان دعوت کرده که برای آزادی و عدالت در مورد #زنان بومی کانادا در راهپیمایی امسال شرکت کنند. Anna Liu عضو این کمیته گفته است: «ما در این راهپیمایی اتحاد خودمان را علیه #بی_عدالتی به سیستم قضایی کانادا که نام justice system را بر خود گذاشته نشان میدهیم.»
تمرکز کمیته در چهلمین سالگرد روز زن بر روی آزادی و مقاومت زنان در «سرزمین ایندیجینس ها» بوده است. این سازمان در این تظاهرات ستیز زنان بومی کانادا و زنانی که مورد #تبعیض نژادی قرار گرفته اند را های لایت می کند.
💥 ۲۰۲۵ اولین و تنها کانال تخصصی حقایق فیلتر شده جهان
@kharej2025
#زندگی_راحت_برای_زنان #روز_زن
منبع:
[http://bit.ly/2tmrY0Y
http://bit.ly/2H0Ed56
http://bit.ly/2FhCOH8
[http://bit.ly/2tmrY0Y
انوری چرا ازدواج نمیکرد؟
انوری یکی از پیامبران شعر فارسی است. شاعر مقتدر بیهمانندی ست که زبان فارسی در دستش مانند موم است. او یکی از قافلهسالاران طنز و هجو و هزل در شعرفارسی است.
همانطور که استاد مدرس رضوی در مقدمه دیوان اشاره کوتاهی کرده انوری با ازدواج مخالف بوده گیرم آخرالامر به آن تن داده است. (ج1،،ص97) یکی از سؤالات کلیدی و بسیار مهم تاریخ ادبیات ایران این است که حکیم انوری چرا زن نمیگرفته؟ او که تأکید داشته " چشم در شرع مصطفی بگشا"، چرا در برابر اقامت سنت نبوی ازدواج، مقاومت داشته است. از آنجا که استادان سعید نفیسی، مدرسرضوی و شفیعیکدکنی که تحقیقات ممتعی درباره انوری فرمودهاند، به این سؤال حیاتی بذل عنایت نفرمودهاند لاجرم این شاگرد کمینه دیوان انوری را بررسیدهام و دلایل او را در این یادداشت گردآوردهام تا اهل تحقیق، مجال شایسته برای تأمل و تدبر داشته باشند. این را هم بگویم که از نقل دو دلیل پرهیز کردم.
پرسش این است: حکیم انوری چرا زن نمیگرفته است؟
1. حکیم از منظری کلان و فلسفی علیالاصول با زنان سر ستیز داشته و "وجود" زن خوب فرمانبر پارسا را هم برنمیتافته است تا چه برسد به زنی که مثل هندوانه نابریده اخلاق و اطوارش در پرده ابهام رخ نهفته است. تمثیل مار و مارگیرش نیازی به توضیح ندارد:
گفت با خواجه یکی روز ازین خوش مردی:
خنک آنکس که" زن خوب" بمیرد او را
زن چه را شاید؟ آن را که بری بر سر چاه
در چَه اندازی و کس به که نگیرد او را
مارگیری را ماری ز سر سلّه بجست
گفت هل تا برود هرکه بگیرد او را
2.حکیم زنان را مانعی در برابر تجلی و تحقق استعدادها و تواناییهای بالقوه مردان میدیده است. اعتقاد داشته زن مانند ابر است و مرد همچون ماه و ابر سیمای درخشنده ماه را میپوشاند:
زن چو میغ است و مرد چون ماهست
ماه را تیرگی ز میغ بود
بدترین مرد اندر این عالم
به بهینه زنان دریغ بود
هر که او دل نهد به مهر زنان
گردن او سزای تیغ بود!
3.حکیم ازدواج را علیالرسم مقدمه زنذلیلی و «عیال زن خویشگشتن» میدیده و از آن پرهیز می فرموده است:
کرا عقل باشد زبردست شهوت
چرا زیردستی کند هیچ زن را؟
عیال زن خویش باشد هرآنکس
که فرمانبر زن کند خویشتن را
ولیکن کسی را که زن، شوی باشد
کجا درگذارد به گوش این سخن را
4.حکیم ازدواج را قید و بند آزادی مرد میدانست. ماه را مثال میزد که تنها و آزادوار غرب و شرق آسمان را میپیماید و برای مردِ پایبندِ عیال، بناتالنعش را نمونه میآورد که هفت ستارهاند و نماد پریشانی و پراکندگی.
در کواکب نگاه کن به شگفت
تا ببینی دلیل این به عیان
ماه تنهاست زین سبب شب و روز
میکند گرد آسمان جولان
گاه باشد به شرق و گاه به غرب
گاه در حوت و گاه در سرطان
نعش مسکین که دختران دارد
لاجرم والهست و سرگردان
نه طلوعست مر ورا نه غروب
صعب کاریست این عیال گران!!
5. حکیم ازدواج را مطلقاً مقدمه قطعیِ زنبهمزدی و «قلتبانی محض» میدانسته است. سوگند عظیم خورده است:
به خدایی که بی ارادت او
خلق را رنج و شادمانی نیست
کاندرین روزگار زنکردن
بجز از محض قلتبانی نیست
انوری شاعر قرن ششم بوده است.
6. انوری چون حکیم بوده عاقبتبین بوده است. نگران آینده فرزند نداشته خود بوده است. میترسیده ازدواج کند و به مصیبت زیر گرفتار شود. قطعه سانسورشده زیر در شعر فارسی کمنظیر است:
انوری زن از آن سبب نکند
که مبادا زنش پسر زاید
آن پسر بعد من چو این پسران
چهره ر ا با صفا بیاراید
منعمی همچو من به دنبالش
بنهد دست بر رخش ساید
مهربانی کند بسان پدر
تا ز تنبانش بند بگشاید...
بنده جان کنده باشد و دگری
بچه را رایگان چرا....؟
https://t.me/n00re30yah
🇩🇪🇮🇷
روز جهانی زن: امروزه برای زنان مسلمان در آلمان اوضاع چگونه است؟
به نقل از رايزني فرهنگي سفارت ج اا در آلمان
در آلمان، اسپانیا و ایالات متحده زنان در هشتم مارچ، روز جهانی زن به خیابان می آیند و برای حقوق خود می جنگند؛ چراکه همچنان زنان و مردان از حقوق برابر برخوردار نیستند. این امر حتی در جوامع مذهبی نیز مشهود است. هامیدا بور، محقق اسلامی اهل هامبورگ، اما معتقد است اصل اسلام دیدگاهی متفاوت در مورد زنان دارد.
در جوامع مسلمان، رعایت برخی موارد از سوی زنان همواره وجود دارد: از زنان خواسته شده خوددار باشند و جلوه های خود را بپوشانند. پوشش موها با روسری بخش مشخص و چشمگیر این پوشش است که اغلب، زنان مسلمان با آن شناخته می شوند و به نوعی نماد یک زن مسلمان از دید جوامع غربی ست. به نظر می رسد رعایت حجاب در اسلام از سوی زنان ستون ششم دین محسوب می شود و برای زنان مسلمان که پایبند به این نوع پوشش هستند همچون نماز و روزه یک عادت معمول شمرده می شود. با این حال، قرار گرفتن پوشش زنان مسلمان در مرکز توجه، یک پدیده مدرن است؛ زیرا تا کنون هیچ گاه جسارت اظهار نظر در مورد پوشش زنان مسلمان، به دلیل وجود دستور الهی در مورد حجاب و یک نوع قانون نوشته شده در این زمینه، وجود نداشته است. با توجه به این موضوع امروزه وجود دارند مجتهدانی که رعایت حدود حجاب و به بیان واضح تر روسری را الزامی نمیدانند.
ابو الفدل، مجتهد مصری با توجه به منابع اسلام و کتب به جا مانده در مورد رفتار پیامبر اسلام معتقد است اسلام همواه به دنبال توانمندسازی زنان است. آیات قرآن زنان را ستایش می کند و بر احترام به آنان تأکید دارد. بر طبق قرآن، زنان مانند مردان می باشند به همان اندازه توانا و مستعد. بنابراین می باید مسئولیت پذیر و تصمیم گیر در قبال امور باشند.
خدیجه؛ زن تاثیرگذار در تاریخ اسلام
خدیجه(س) همسر پیامبر اسلام نمونه ی تاریخی از زنان موثر در تاریخ اسلام است و نقش اقتصادی و سیاسی پررنگی در زمان خود در پیشرفت اسلام ایفا کرده است. امروزه در عربستان سعودی، صحبت در مورد این بانوی تاریخ ساز قدغن می باشد. آرامگاه وی، به عنوان نخستین زنی که به فرستاده ی الهی مؤمن شد و از آن حمایت مطلق نمود، در پشت حصار دیوارها قابل تشخیص نیست و تنها چند زائر به درون این آرامگاه راه پیدا می کنند.
اما امروزه برای زنان مسلمان در آلمان اوضاع چگونه است؟ در سراسر جهان، یک درک پوریتانیسم (اصلاح دینی) از دین گسترده شده است. این درک در بسیاری از جوامع مذهبی آلمان نیز تاثیر گذاشته است. حتی در جوامع متعددی که تحت تأثیر کشور ترکیه قرار دارند تمرکز بر قوانین نوشته شده ی کشوری است و نه صرفاً دینی. اما در کشورهای تحت سلطه افکار وهابیت، زنان باید با توجه به قوانین اسلامی عمل و عفت عمومی را بنابر تفسیر وهابیون از آیات و روایات رعایت کرده و پوششی داشته باشند که برای آنان تعیین شده است.
@kultur
ادامه خبر را در لینک زیر مطالعه نمایید:
http://fa.berlin.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=190&pageid=11680&newsview=724992
راز تفاوت
بین زن و مرد🌺
✍تفاوت بین زن و مرد واقعیتی است که خداوند در آفرینش قرار داده است و نمی توان انکار کرد هم در ظاهر( جسم)
و هم در میزان درک و احساس و عواطف و خیلی امور که با همدیگر متفاوتند و تفاوت ها لازمه زیبایی در آفرینش است.
اگر احساس و عاطفه زن نسبت به مرد بیشتر است و در مواردی مرد قدرت و توانایی بیشتری دارد اینها معیار ارزش نیست بلکه چگونگی استفاده ما از این تفاوت ها مهم است .
احساس و عواطف خاصی که خداوند در زن قرار داده بیشتر از مرد است و
این احساس باید در زن بیشتر باشدچون برای آفرینش لازم است واین دو نیمه مکمل همند تابتوانند به دنیا رنگ آبادانی دهند.
کاستی در دین زن به معنی معافیت در هر ماه از برخی عبادات با هدف تداوم
نسل پاک بشری است تا با هر بار خانه تکانی محل پرورش اشرف مخلوقات، آماده شود و زن با عشق فرزند تحمل سختی و رنج کند
پس به ظاهرنقصی است برای رسیدن به کمالی بالاتر
و پرورش نسل ، افتخاری است برای او
در حالی که مرد هرگز نمی تواند در داخل وجودش نسلی بپروراند.
نیاز زن به مرد به عنوان تکیه گاه و قوام زندگی که با تدبیر عاقلانه مرد در امور
زندگی تامین می شود.
خدا را شاکریم از این خلقت زیبا وکارامدش که واقعا باید گفت فتبارک الله احسن الخالقین.
دنیا با زن و مرد که هر کدام وظایفی زیبا وکارآمد را موظفند کامل می شود و این دو نیمه پنهان یک موجود کامل می شوند
و بدون نیمه هم هر دو ناقص اند .
هرکدام را باید درجای خود و فطرت خلقتی خود نگه داشت.
واقعا نگاه غلط و یک جانبه و محدود و بسته برخی از ما به متون دینی همانند نگاه همان کسانی است که تحت عنوان شعار دفاع از حقوق زن، میراث ارزشمند فقه اسلامی را که از قطعاتی منسجم ومرتبط به هم شکل گرفته از هم گسیخته می نگرند و اصل حکم را رها کرده وفرع را بزرگنمایی می کنند عام را رهاکرده فقط خاص را می نمایانند.
همان کاری که با مباحث مختلف مثل ارث ،نفقه،مهریه،شهادت و... می کنند.
در ارث اصل آیات ارث را که بیشتر درجهت احیا و ابقای حق میراث زنان نازل شد نادیده گرفته و قاعده للذکر مثل حظ الانثیین که استثنایی برکل قوانینش است را برجسته نموده و وانمود می کنند زن نصف مرد ارث می برد.
درحالیکه لفظ آیه می فرماید مرد به اندازه دو زن ارث می برد و این دو گفتمان متفاوت است و تفاوتش را با قطعه دیگر فقه که وجوب نفقه زنان بر مردان است باید فهمید آنجا که شارع هیچ زنی را ملزم به دادن نفقه خودش نکرده است چه رسد به دیگران؛
مگردرشرایط خاص و بر عکس
نفقه او بر عهده هر مردی که درزندگیش باشد می باشد ....
برعهده شوهر یا پدر یا برادر یا عمو یا ... و نهایتا اگر کسی را نداشت برعهده بیت المال است پس ارث حقوق مالی بیشتری برای زن ایجاد کرده است تا مرد،
چون زن همان نصف را برای خود نگه می دارد ولی مرد موظف است آن را خرج زنان و فرزندانش کند!
این ایراد نگاه فمینیستی است که قطعات فقه اسلامی درحوزه حقوق زنان را پاره پاره می نگرد و طبعا این مکتب والا را درجهت پایمالی حقوق زن
می بیند. برخی از اندیشمندان ما بانگرشی مرد سالارانه این چنین متون دینی را که مرواریدهای یک رشته اند جداگانه نگریسته و از آنها برداشت بد
می کنند و با این نگاهشان هم خودشان دچارخود بزرگ بینی نسبت به زنان
می شوند وهم زنان جامعه را دچار خطای شناختی نسبت به دین اسلام نموده واز آن گریزان می کنندچرا که اگر
مردان واقعا والاتر از زنان می بودند دیگر زن خطاب آیات واحادیث نمی بود.
کاش در برداشتهایمان همه جانبه تر وحکیمانه تر و با علم و ابزارهای متعدد علمی متون دین را به تشنگان حقیقت ومحبوبان خدا معرفی می کردیم؛
درغیراینصورت سکوتمان بهتراست شعارهای فمنیستی چقدر بی اساس و واحساسی است این برداشتهای سطحی و غیر اصولی از متون به همان اندازه سست و احساسی است و دردی را ازجامعه دوا نمی کند بلکه مشکل ساز هم هست به همان اندازه روشنفکری بدون پشتوانه قرآن وسنت.
درقرآن کریم از جامعه زنان ، زنان
نمونه ای چون آسیه و مریم را ذکر
می کند تا مردان بدانند که گاهی زنی چون آسیه در اوج مهد فساد عقیده و اخلاق ،اسوه اخلاق و ایمان می شود.
زنی چون مریم بدون حضور مردی به عنوان شوهر،مردی چون عیسی ع را پرورش می دهد و زنی چون زن لوط را مثال زن بد آورده تا بگویدحتی اگر
شوهرش پیامبر باشد زن بد، بد می رود.
مردهای خوبی چون پیامبران و مردان بدی چون فرزندان نوح و قارون و فرعون
و مردان قوم لوط و... ذکر نموده است،
تا هر مسلمانی بداند که خوب بودن یا بد بودن ،ربطی به مرد یا زن بودن ندارد
و هم زن و هم مرد مستعد خوب یا بد بودن هستند و تنوع ماده و نر در جنس انسان بودن آنها تاثیر ندارد .
هر دو انسانند و مورد اکرام خالقشان و نگاه مردسالارانه یا فمنیستی به این دو نوع اکرام شده الهی،نوعی تفکر نژادپرستانه است.
@daneshjoodaneshgah🌺🌷🌹
حسین قلی خان نظام السلطنه از فرنگ برای رفیقش محمد ولی خان افشار نامه ای میفرستد و فراوان از زنان فرنگی تعریف میکند که در عقل و خط و سواد بی همتایند و بیکران از زنش گلایه دارد که چرا قسمتش زنی شبیه زنان فرنگی نیست و پاسخ محمد ولی خان به نامه بی نظیر است؛
قربانت شوم
عقل و شعور ذاتی ست نه اکتسابی ولی خط و سواد که مکتبی ست
شما که اهل دودمان جلیلۂ قجرید و تمام مقدرات ایران و ایرانی در دست ایل و اقوام و طایفۂ شماست
کدام مدرسه را برای زنان ساخته اید ؟
کدام معلم و معلمه را تعیین نموده اید برای آموزش به زنان؟
عدم قابلیت زنان را با چه معیاری اندازه گرفته اید؟
از کجا پی به بی استعدادی زنان ایران برده اید ؟
آخر
ارزش زن ایرانی را به سازگاری با اندرونی معیار گذاشته اید،
نه خط و سواد
از زن، ضبط و ربط اولاد و خانه داری خواسته اید ،نه خط نویسی
زنان را در مسیر خرافه و سحر و دعا و جادو و اطاعت کورکورانه از دین رهنمود کرده اید نه علم و ترقی
زنان شجاع و آزاده را به جرم سرپیچی از فرامینتان کتک میزنید تا سر حد مرگ
زنان را کنیز و کلفت میخواهید و رفع کنندۂ حاجت نه موثر در پیشرفت مملکت
زنان را نصف مرد میدانید و ضعیفه خطابشان میکنید
و تمام عزت نفس و خودباوری را از زنان مملکت سلب کرده اید بعد توقع دارید شبیه زنان فرنگ شوند
زهی خیال باطل......
برگرد رفیق
برگرد به مملکت و با زنت شبیه فرنگیان رفتار کن بعد خواهی دید زن ایرانی در عقل و هوش و درایت و کیاست و ذکاوت سرآمد جهانی است
برگرد ......
محمد ولی خان افشار
طهران
به تاریخ 15 ذی القعده 1320 ه ق
___-----_________-----_________----________
خرابه ای شده ایران و مسکن دزدان
کنم چه چاره که اینجا پناه گاه من است
اگر چه عشق وطن میکشد مرا اما
خوشم به مرگ کاین دوست خیرخواه من است
یادداشتی از
محمد افشار
خانم دکتر طوبی کرمانی استاد فلسفه دانشگاه تهران و بانوی فرهیخته فعال حوزه زنان در سن 73 سالگی دار فانی را وداع گفت.
وی اولین زن دکترای فلسفه در ایران، فارغ التحصیل فوق دکتری فلسفه تطبیقی و کلام از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و همچنین اولین زن رایزن فرهنگی ایران در یونان به مدت 4 سال بود و در سمت هایی مثل مشاور مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده، و مدیرکل امور ایرانیان خارج از کشور سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منشأ خدمات ارزشمندی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود. روحش را با فاتحه و صلواتی شاد نماییم.
گفتگو با دکتر طوبی کرمانی مبلغی که به 30 کشور سفر داشته است 👇
https://b2n.ir/606533
🌑 بمناسبت در گذشت جناب استاد حجه الاسلام والمسلمین فیرحی یکی از مقالات ایشان را در کانال بازنشر مینمایم
روحشان شاد و انشاالله مورد رحمت ومغفرت حق تعالی قرار گیرند .
✍️ داود فیرحی
🖊 راهکارهايى براى اصلاح نظام
1- نظام ارزشگذاری ما در دوره بعد از انقلاب اسلامی بر اساس تضاد بوده است به این معنا که هر چیزی که غرب می گوید بد و عکس آن درست است. این نظام، سه مشکل درست کرده است؛ مشکل اول مشکل دانایی است به این معنا که بهخصوص در حوزه علوم انسانی هر آن چیزی را که دیگران دانش می دانند، دانش تلقی نمی شود. دوم اینکه در سیاست خارجی کار ما عملاً درگیری با کشورهای دیگر است. موضوع سوم مسئله امنیتی بودن است چراکه احساس می شود که دشمن هرلحظه در کمین ماست. باید رویکرد نظام ارزشی در کشور به حق گرایی تغییر کند.
2- به دلیل وجود نگاه امنیتی در کشور، فرصت و اجازه کالبدشناسی سیاست های داخلی برای ما ایجاد نمی شود چون احساس می کنیم که هر تحلیلی ما را آسیب پذیرتر می کند. باید رویکرد افراطی امنیتی را در مسائل مختلف کنار گذاشت.
3- بودجه زیادی به مسائل خارجی در کشور اختصاص دادهشده است. این همان اشتباهی است که شوروی هم مرتکب شد و درحالیکه در آنسوی کره زمین با آمریکا در حال جنگ بود، از درون فروپاشید. اولویت در تقسیم بودجه باید مسائل داخلی باشد.
4- درک روشنی در حوزه ماهیت حکمرانی در کشور وجود ندارد. باید در این حوزه تولید فکر بیشتری صورت گیرد.
5- مشکلی که در طراحی نهادهای کشور وجود دارد این است که همدیگر را خنثی می کنند. بعضی از نهادهای کشور به دلیل نظام ارزشگذاری که وجود دارد، اینقدر مقدس شده اند که کسی نمی تواند به آنها دست زند. درحالیکه تغییرات نهادی باید عادی باشد و جامعه هم نشان داده است که در برابر این تغییرات مشکل زیادی ندارد.
6- باید نظام ما از حالت دوقطبی بودن و حاکمیت دوگانه خارج شود. همچنین باید از حالت شخصی بودن عبور کرده و به حکمرانی غیرشخصی رسد. تنها راه این کار، فعال کردن نهاد حزب است که این موضوع هم مگر با اصلاحات اساسی در شورای نگهبان اتفاق نمی افتد.
7- متأسفانه در شورای نگهبان افرادی عضو هستند که با جمهوریت موافق نیستند که باید اصلاحاتی در این رابطه صورت گیرد چون در هر کاری باید کسی مسئول باشد که خودش همدلی با اصل کار را داشته باشد. همچنین تأیید صلاحیت کاندیداهای احزاب باید از طریق شورای مرکزی احزاب یا در فرایندی شبیه آن انجام شود.
8- سیاست نظارت استصوابی اجازه نمی دهد که مدیران شایسته به مدارج بالا رسند و اگر هم خطا کردند، با مردم مواجه شوند. نظارت استصوابی، هم مدیران شایسته را به حاشیه می راند و هم باعث می شود که اگر مدیران پذیرفتهشده خطایی کردند، اجازه علنی شدن آن داده نشود. باید در این قانون تجدیدنظر شود.
9- همیشه مشکلات کشور بهجای افتادن به دوش احزاب، به دوش رهبری می افتد و ازآنجا هم به اصل مذهب منتقل می شود. باید احزاب قوی در کشور ایجاد شود تا مانند ضربه گیر عمل کنند و اصل نظام تهدید نشود.
10- برای برونرفت از مشکلات نظام، بهترین کار این است که اصلاحات سیستم به دست رهبری انجام گیرد تا هم رهبری و هم جمهوری اسلامی را نجات دهد. چراکه دیگران چنین توانایی را ندارند و اگر هم داشته باشند این کار با خونریزی یا مشکلات بیشتری انجام خواهد شد. یکی از این پیرابند باید اصلاح مکانیزم شورای نگهبان باشد تا نظام انتخاباتی هم اصلاح شود. قانون انتخابات، قانون اساسی دوم است اما مهمتر از قانون اساسی اول است چراکه قانون انتخابات است که قانون اساسی را فعال یا غیرفعال می کند.
11- در دوره انقلاب وقتی مردم از نخبگان سیاسی، شاه و دربار رویگردان شدند، پناهگاه مذهب و روحانیت را داشتند اما این بار اگر انقلابی صورت گیرد، با توجه به نبود یک هویت واحد در کشور، احتمالاً کشور به سمت یک نوع فروپاشی خواهد رفت. نخبگان کشور باید بهشدت نسبت به این موضوع هوشیار باشند.
12- سیستم های حکومتی در دنیا 2 گونه هستند: سیستم های خوداصلاح کننده و غیر خوداصلاح کننده. هرچند وقت یکبار باید یک احیا کننده، سیستم حکومتی ما را اصلاح کند. اگر به سیستم خوداصلاح کننده تبدیل شود که عالی است ولی در غیر این صورت، بعد از 40 سال مطمئناً نیاز به تغییرات اساسی وجود دارد. دولت جمهوری اسلامی باید خود را اُبژه کند و از بیرون به خود نگاه کرده و ارزیابی کند. همه باید به این نائل شوند که اصل و اساس سیستم احتیاج به فکر کردن دارد.
13- بعضی از افراد مرتب سعی می کنند که در کشور نهاد جدید تأسیس کنند. بهجای این کار، باید به کاستن این نهادها فکر کرد. مثلاً در حوزه فرهنگ، 25 نهاد هم ارز در امور خارجه در حال فعالیت هستند که باید تعدیل شود....
@virayeshe_zehn
🔻آن غیرت و این غیرت!
"گويند در ميان اصحابش نشسته بود. زنى خوبروى بگذشت. اصحاب چشم بر او دوختند. امام فرمود: اين نرينگان چه آزمندانه مىنگرند! اين گونه نگريستن مايه هيجان شهوت است؛ هرگاه يكى از شما چشمش به زنى افتد كه او را خوش آيد، با زن خود همبستر شود كه او نيز زنى است همانند آن زن ديگر.
يكى از خوارج گفت: خدا اين كافر را بكشد چه نیک مىفهمد!
مردم برخاستند تا آن مرد را بكشند.
امام فرمود: آرام گيريد. دشنام را پاداش دشنام است يا بخشيدن گناه."
(نهج البلاغه، حکمت 420)
حالا فرض کنید این اتفاق در زمان ما و نزدِ یکی از مدعیان غیرت دینی اتفاق افتاده بود چه میشد؟! [با آن زن، و با مردان چشم چران، و با کسی که به حاکم دینی چنان جسارتی کرد چه می کردند؟]
@ahmadzeidabad
در میان حاکمان این مملکت یک نفر هم پیدا نمی شود که پاسخ دهد این گزمه ها به چه حقی و چرا اینگونه با قساوت دست روی زنان جامعه بلند می کنند؟
چرا طرف فکر می کند به خاطر کلفتی گردن و داشتن چماقی در دست می تواند هر رفتاری با زنان جامعه داشته باشد؟
پای کدام سفره بزرگ شده اید و از پستان کدام مادر شیر خورده اید که این رفتار را طریق و منش خود می دانید؟
گیریم این زنان اصلا در حال حمل بمب بودند، بر اساس کدام قانون و شریعت اینگونه با آنها رفتار می کنید؟
والله که یک مورد از این رفتارها با زنی در فلسطین انجام بگیرد فریاد وااسفای صداوسیما و محافظه کاران تا آسمان می رسد.
@kharmagaas
📚@nasiri42
‼️لطفاً دقیق بخوانید‼️
✅امیرالمومنین امام علی علیهالسلام با اصحاب خود نشسته بود که زنی زیباروی از کنارشان گذشت. چشمهای همه به او خیره گشت.
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند:
((چشمهای این نرینِگان، حریصانه مینگرد و این نگریستن، مایه تحریک آنان است. هرگاه یکی از شما، زنی را دید و از او خوشش آمد، با همسر خود آمیزش کند؛ زیرا که او نیز زنی همانند همسر خود اوست.))
📚نهج البلاغة، الحکمة ۴۲۰
✍این روایت، چند نکته دارد:
یک) امیرالمومنین، در کنار اصحاب خود بودند نه میان مردم عادی. در میان اصحاب ایشان، انسانهای پاک و وارسته و کمنطیری وجود داشتند.
دو) در روایت، اشاره شده همه اصحاب، خیره به صورت آن زن شدند. زنی که چنین توجهی از چنان اصحابی جلب میکند، قطعاً از حجاب عرفی جامعه (که درباره کیفیتش بین مورخین و فقها اختلاف وجود دارد) فاصله زیادی داشته است.
سه) بر خلاف رویهای که میشناسیم، امیرالمومنین نه تنها تذکری به آن زن نمیدهند، بلکه به اصحاب خود تذکر میدهند که:
((برادرم نگاهت!))
بدون اینکه به آن بانو بگویند:
((خواهرم حجابت!))
میان این ((علی)) که در نهجالبلاغه و تاریخ خاک میخورد، تا آن ((علی)) که به نامش هر چه میخواهند میکنند، فاصلهای است مافوق تمام فاصلهها.
@saqaleyn
📚@nasiri42
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com