❇️ استاد حائری غرق در میان کتابها
همان لحظه ورودمان، وقتی می شنوند آمده ایم تا استاد عبدالحسین حائری را ببینیم می گویند: «کتابخانه را بگیرید». اینجا کتابخانه مجلس شورای اسلامی است. با قدمتی بیش از سن و سال من و تمام کسانی که در این اتاق ایستاده ایم. دنبال کلمات می گردی که بگویی برای چه آمدی که یکی از آن میانه می گویند: «استاد در میان کتابها غرق شده است». و این، البته جان کلام است. آنچه که من می خواستم بدانم را همان اول کار شنیدم. حتی وقتی با هدایت یکی از دست اندرکاران کتابخانه نزد او رفتیم، چیزی غیر از این نیافتیم. تمام واقعیت «استاد عبدالحسین حائری» همین نکته است و من آن را به وضوح دیدم. استاد میان کتابهای کهنه و فرسوده غرق شده بود. با پیپی که از کشیدنش لذت می برد و صدای پایین و کلمات شمرده شمرده ای که حکایت از تواضعی داشت که مختص آنهایی است که خانه و خراباتشان حرف است و کلمه و عشق و دانایی.
منبع: جلالی، احمد، «حافظۀ زندۀ کتابخانه»، در: حائری نامه، ص 20
@Ketabpazhohi
❇️مینورسکی خطاب به مینوی: در میان این چهار پنج میلیون کتاب هم با پنج کلمه می شود هر کتابی را یافت
در کتابخانۀ ملی پاریس مرحوم مینورسکی را دیدم و آشنائی ما به رفاقت و دوستی منجر شد ...
از اول ملاقات حس کردم که با یک معلم و آموزنده سر و کار دارم. مرا به کتابخانۀ ملی برد و راه و رسم کار کردن در آنجا را بمن آموخت. من از انبوه عظیم کتب در آن کتابخانه دچار رعب و هراس شدم و حس کردم که در آن میان گم خواهم شد و راه بجائی نخواهم برد. عبارتی بمن گفت که هنوز بیاد دارم: آقاجان، در میان دو میلیارد آدمی که در روی زمین هست فلان شخص را چطور پیدا می کنی؟ با پنج کلمه: اسم مملکت و شهر و خیابان و کوچه و نمرۀ خانه اش، در میان این چهار پنج میلیون کتاب هم با پنج کلمه می شود هر کتابی را یافت و آن را پنج کلمه در فهرستهای کتابخانه ثبت است، فقط باید دانست که چطور آن پنج کلمه را آدم پیدا کند.
راه را بمن نشان داد و واقعاً دیدم که آسان بود.
منبع: مینوی، مجتبی، «یاد پروفسور ولادیمیر مینورسکی»، در: راهنمای کتاب، س9، ش1، ص9.
@Ketabpazhohi
ترجمه هاى زيادى از بحار موجود است از جمله:
1. ترجمه اى توسط يكى از علماى هندوستان براى شاهزاده سلطان محمد بلند اختر.
2. ترجمه اى با نام«عين اليقين» از حاج شيخ محمد تقى آقا نجفى اصفهانى، متوفاى 1332 هجرى.
3. «كشف الأسرار» از سيد اسماعيل موسوى زنجانى.
4. «بنادر البحار»، كه ترجمه و تلخيص بحار است از سيد على نقى فيض الاسلام متوفاى 1406 هجرى (مترجم نهج البلاغه و صحيفه سجاديه).
5. ترجمه برخى قسمتهاى بحار مانند توحيد مفضل توسط خود علامه.
برخى از ترجمه های کتاب شریف بحار الانوار از يك يا چند مجلد بحار بصورت پراكنده است.
در ذیل بعضی از این ترجمه ها معرفی می گردد:
1- معرفی کتاب بنادر البحار
ترجمه، شرح و خلاصه تمام کتاب بحار الانوار از روی مجموعه بیست و پنج جلدی آن است که توسط علی نقی فیض الاسلام انجام گرفته است.
کتاب حاضر ترجمه و تلخیص جلد اول از مجموعه بیست و پنج جلدی است که با جلدهای 1 و 2 از مجموعه 110 جلدی برابری دارد.
موضوع این جلد از کتاب بحار، مسائلی چون عقل و جهل و فضیلت علم و علماء و طبقات آنها، حجیت اخبار و قواعد کلیه ای که از اخبار به دست آمده است و نکوهش قیاس، می باشد. فیض الاسلام این ترجمه و شرح از بحار را در سال 1399 ق به زبان فارسی انجام داده است.
2- معرفی کتاب آداب معاشرت
اثر آیت الله حاج محمد باقر کمره ای، ترجمه جلد شانزدهم بحارالانوار به زبان فارسی در 27 آبان سال 1361 ش میباشد که توسط آقای محمد بهشتی تصحیح شده است. جلد شانزدهم از مجموعه بیست و پنج جلدی کتاب بحار، که مطابق جلد 71 الی 73 از مجموعه 110 جلدی است که در مورد آداب معاشرت و آداب و سنن می باشد.
3- معرفی کتاب آداب سنن
اثر آیت الله حاج محمد باقر کمره ای، ترجمه جلد شانزدهم بحارالانوار علامه مجلسی به زبان فارسی در 20 شهریور سال 1362 ش برابر با سوم ذیحجه سال 1403 ق میباشد که توسط آقای محمد بهشتی تصحیح شده. جلد شانزدهم از مجموعه بیست و پنج جلدی کتاب بحار، که مطابق جلد 71 الی 73 از مجموعه 110 جلدی است که در مورد آداب معاشرت و آداب و سنن می باشد که آداب و سنن ترجمه جلد 73 این کتاب به شمار میرود.
4- معرفی کتاب اخلاق اسلامی
ترجمه جلد پانزدهم بحار الانوار از مجموعه بیست و پنج جلدی مطابق جلد شصت وچهارم از مجموعه صد و ده جلدی می باشد که توسط آقای محمد کمره ای از زبان تازی به فارسی ترجمه گشته است.
مترجم در سال 1354 ش برابر سال 1399 ق کتاب را ترجمه نموده و نام آن را بر اساس مطالبی که در کتاب هست، اخلاق اسلامی گذاشته اند.
5- معرفی کتاب امامت
ترجمه جلد هفتم از کتاب بحار الانوار علامه مجلسی از مجموعه ی بیست و پنج جلدی، و مطابق جلدهای 23 تا 27 از مجموعه ی 110 جلدی میباشد که توسط آقای موسی خسروی به زبان فارسی طی پنج جلد ترجمه شده است. وی این پنج جلد را در سال 1359 ش به پایان رسانیده است.
جلد هفتم از بحار الانوار درباره ی احوال ائمه گرام و دلائل امامت آنها و فضائل و مناقب و کارهای شگفت انگیز و معجزات ایشان می باشد.
6- معرفی کتاب بحار الانوار علامه مجلسی قسمت 4
ترجمه جلد 68 کتاب، از چاپ بیروت، که مطابق با قسمت چهارم از جلد پانزدهم از مجموعه ی 25 جلدی از چاپ کمپانی، می باشد، ترجمه آقای حجه الاسلام سید ابوالحسن موسوی همدانی است که درباره مکارم اخلاق و صفات پسندیده و اسباب نجات انسان می باشد که ایشان در سال 1363 به زبان فارسی ترجمه نموده اند.
7- معرفی اجمالی کتاب ترجمه بحار الانوارمرحوم مجلسی
قسمت سوم از جلد پانزدهم مجموعه 25 جلدی، مطابق جلد 67 بحار الانوار از مجموعه 110 جلدی، توسط حجه الاسلام موسوی همدانی به زبان فارسی که درباره ی اخلاق شایسته و اسباب نجات انسان است ترجمه شده است.
8- معرفی کتاب زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها
ترجمه قسمت اول جلد دهم از بحار الانوار از مجموعهی 25 جلدی و جلد 43 از مجموعه 110 جلدی می باشد که توسط آقای محمد جواد نجفی به زبان فارسی در سال 1354 ترجمه گشته است. این کتاب پیرامون زندگانی، فضائل، مناقب و همچنین معجزات حضرت زهراء و حسنین علیهم السلام می باشد.
9- معرفی کتاب شیعه در پیشگاه قرآن و اهل بیت
ترجمه جلد 65 بحار الانوار از مجموعه 110 جلدی طبق چاپ بیروت، مطابق قسمت وسط از جلد 15 بحار از مجموعه 25 جلدی چاپ کمپانی است که توسط آقای علی تهرانی در سال 1397 ق به فارسی ترجمه شده است. جلد 15 بحار از مجموعه 25 جلدی، دربارهی ایمان و کفر است که از باب 15 تا 7، درباره فضائل و صفات شیعه می گوید. این کتاب که از باب 15 شروع می شود، بر طبق آیات و احادیث وارده، فضائل شیعیان را بیان میدارد.
10- معرفی کتاب کتاب الروضه در مبانی اخلاق
ترجمه جزئی از جلد هفدهم از مجموعه بیست و پنج جلدی کتاب بحار الانوار، مطابق جلد هفتاد و چهارم از مجموعه 110 جلدی است، که توسط آقای سید عبد الحسین رضائی به زبان فارسی، در سال 1357 ش، ترجمه شده است.
بحار الانوار علامه مجلسی با امضای تصحیح به خط ایشان در هامش. نسخه متعلق به یکی از همان مجموعه هاییست که از آنها سخن رفت. متأسفانه این اجازه آسیب دیده، و مجاز محمد شفیع بن محمد رفیع الاصفهانی از شاگردان برجسته مجلسی است. در این نسخه سه اجازه دیگر در سه جای نسخه به خط مجلسی برای او نوشته شده است.
من معتقدم نسخه های بحار الانوار که دارای اجازات و بلاغات به خط مجلسی است بهتر و کاملتر از نسخه هایی است که تماما به خط مجلسی است. از آنجا که او عادتا در میان تدریس این کتاب به شاگردانش با معضلات و مشکلاتی در آن روبرو می شد و در نسخه های شاگردان اصلاح می کرد ولی ظاهراً بعد از درس فراموش می کرد تا آنها را نیز در نسخهٔ خودش وارد نماید.
سالها قبل زمان زیادی را برای جمع آوری نسخه های خطی بحار به خط علامه مجلسی و یا با اجازه وتصحیح او صرف کردم. با بررسی، مداقه و مقایسهٔ نسخه ها به نتایج بسیار مهمی در رابطه با کیفیت تألیف بحار الانوار توسط مجلسی رسیدم، و اینکه آیا گروهی این کار انجام می شده یا توسط شخص ایشان به طور مستقیم؟
فی الجمله عرض کنم که معتقدم این کتاب به طور کامل حاصل فکری شخص اوست و کمک کاران او نیز نقش تایپیست در زمان ما را برای او ایفا می کردند. ادلهٔ این گفتار بماند برای زمان مناسب. از خداوند متعال استمداد یادداشت کردن آنها را دارم.
@majlesilib
باسلام و عرض ادب. سوالی از حضور اساتید گرامی داشتم. من به کرات دیدم (چه در این گروه یا در گروه های دیگر) که به منظور کمک گرفتن از اساتید برای خواندن یک کلمه یا یک جمله از یک سند یا نسخه خطی از واژه «خوانش» استفاده می شود. مثلا لطفا در خوانش این عبارت به من کمک کنید. و ظاهرا که کم کم به یک اصطلاح جاافتاده تبدیل می شود. من که خود دستی در ادبیات ندارم. ولی از خدمت بزرگواران این سوال را دارم که به کار بردن این واژه به این منظور صحیح است؟ اگر خیر که لطفا در اصلاح آن بکوشیم.
دم دستی ترین سرچی که می شود کرد ، جستجوی کلمه در سایت واژه یاب است. مدخلی با این کلمه اصلا در لغت نامه های دهخدا و معین و عمید نیامده است. تنها موردی که یافت می شود:
✳️خوانش
واژهنامه آزاد
(نقد ادبی) قرائت خاص با رویکرد تحلیلی؛ مثلاً خوانش ویژۀ آثار محمود دولت آبادی. (خواندن مترادف خوانش نیست.)
✳️خوانش
واژگان مترادف و متضاد
۱. قرائت، مطالعه، خواندن
۲. روایت
سپاسگزار می شوم اگر نظرات عالمانه خودتان را بفرمایید.
✅ سلسله النسب صفویه
یکی از کتب حائز اهمیت دربارۀ تاریخ صفویه کتاب "سلسله النسب صفویه" است که پس از سال 1077ق. و در زمان پادشاهی شاه سلیمان صفوی (1077-1105ق.) نوشته شده است.
این کتاب راجع به احوال شیخ صفیالدین اردبیلی (735-650ق.) و اجداد و اولاد اوست که در یک مقدمه و پانزده فصل و خاتمهای که مشتمل بر سه فصل است تدوین شده. نویسنده پس از مقدمهای کوتاه به ذکر نسب شیخ صفیالدین تا امام موسی کاظم (ع) میپردازد آنگاه شروع به بیان حکایات و احوالاتی میکند که آغاز آن از چهار نسل قبل از شیخ صفیالدین تا چند نسل پس از او ادامه مییابد. حکایات مزبور برخی با خرافات آمیختهاند و برخی وجههای تاریخی و علمی دارند لیکن جنبۀ تاریخی حکایات بر خرافات آن غالب است. آوردن حکایاتی غریب و به دور از ذهن نظیر، دزدیدن "محمد حافظ" – یکی از اجداد شیخ صفیالدین- و همچنین شنیدن آواز پدر توسط شیخ صفیالدین در شکم مادر، یکی از نمونههای خرافی مندرج در این اثر است.
علاوه بر مطالب فوق، نویسنده اسنادی را در کتاب آورده است که دربارۀ تولیت آستان شیخ صفیالدین است و نکاتی را به جهت اوقاف و اهمیت آن آستان بازگو میکند.
نویسنده کتاب، یعنی شیخ حسین ابدال زاهدی، در حوزۀ تاریخ و تاریخنگاری اطلاعات مفیدی داشته است و در میان سطور به اشعاری که سرودۀ خود او هستند استناد کرده است لیکن این اشعار از نظر وزن مختل است. نویسنده قصد داشته که عبارات خود را با شعر بیاراید که به نظر مصحّح از عهده این کار به خوبی بر نیامده است.
این کتاب در نشر ارمغان تاریخ، در سال 1395 به قیمت 200000 ریال با شمارگان 500 به چاپ رسیده است.
نویسنده: حسین پیرزاده ابدال زاهدی، مقدمه و تصحیح: حسین نصیر باغبان، بررسی کتابشناسی سلسلة النسب صفویه
@manuscript
روز 21 بهمن ماه، سالروز درگذشت عباس اقبال است. امروز به مناسبت، نامه ای از وی به مینورسکی می دیدم. مطلبی در باره امام ضیاء الدین خجندی نوشته بود و ضمن آن قضاوتی در باره اوحدالدین تقی کاشی صاحب خلاصة الاشعار داشت که برایم جالب بود:
شرح حال او در جلد اول مجمع الفصحا با منتخبی از اشعار او هست و از آن مفصل تر در خلاصة الاشعار اوحد الدین تقی کاشی آمده که البته قسمتی از آن افسانه است و متضمن داستان مزخرفی است که این مولف احمق نظیر آن را به تمام شعرایی که در تذکره خود آورده، نسبت داده است. [و البته دانایان می دانند که مقصودش چیست]. (دفتری برای ایران، ص 243).
🔹 محمّد لطف زاده:
متی فرغ العلّامة المجلسيّ من تأليف كتاب (بحار الأنوار)؟
🔹 جناب استاد موسوي بروجردي:
هر مجلّد از کتاب بحار الانوار یک تاریخ خاصی دارد، حتّی بعضی از مجلّدات آخر آن تاریخش مقدّم بر مجلّدات اوائلش است.
این تواریخ در پایان هر مجلّد از چاپ ۲۵ جلدی کمپانی آمده..
می دانیم که مرحوم علّامه مجلسی اصل بحار را در ۲۵ جلد تنظیم کرده اند و چاپ کمپانی بر همین اصل منتشر شده است.
🔹 جناب عبد الحسين:
آنچه قطعی است این است که نگارش بحار الانوار پیش از تالیف کُتب فارسی مجلسی است و همچنین میان مجلّدات بحار و مرآة العقول تقدّم و تأخّری وجود دارد، از این مهم می توان استفاده نمود که آن شمس علماء و رئیس فرزانگان و یگانه ی دوران، هم زمان که بر تدوین بحار مشغول بودند، به شرح نفیس کافی نیز اشتغال داشته اند که این مهم نبوده است مگر به نظر و لطف خاصّه خداوند.
🔹 جناب استاد موسوي بروجردي:
آنچه بنده در خاطر دارم.. کتاب حق الیقین - که فارسی و در بیان اصول عقاید است - آخرین کتاب مرحوم مجلسی است.. و از این جهت که آخرین تالیف ایشان پس از ملاحظه تمام روایات و اخبار و بیانات است حایز اهمیت است
🔹 محمّد لطف زاده:
تشكر و كمال قدر داني از عنايت وتوجّهتان.
مرحوم مجلسي در إجازه وإنهائي كه براى جناب مولى محمّد كاظم الخراسانيّ نوشته اند فرموده:
.. إذا علم أنّه داخل في مقروءاتي أو مسموعاتي أو مجازاتي، بطرقي المتكثّرة التي أوردتها في المجلّد الخامس والعشرين من كتاب (بحار الأنوار) ..
متأسفانه تاريخ قراءة وسماع را نفرموده اند لكن إجازه جلد 25 بحار الأنوار را اشاره فرموده اند.
وبا إيضاح سروران أرجمند تاريخ اين إجازه بعد از تأليف جلد 25 بحار الأنوار چاپ کمپاني است.
25 رمضان المبارك 1439.
@MLotfzadeh
مثلاً در بحار (از این متنی که من قصد نقل آن را دارم) 3 کلمه را توضیح داده و پاورقی زده. آیا آوردن پاورقی ها لازم است؟
معرفی کتاب:«میان رشتگی: تاریخچه، نظریه، و عمل» (قسمت اول)
@interdisciplinarity
این کتاب با عنوان انگلیسی «Inerdisciplinarity: History, THEORY & practice»تالیف خانم جولی تامپسون کلاین، استاد دانشگاه وین استیت آمریکا است.بی شک این کتاب در قلمرو 10 کتاب برتر دنیا در زمینه مباحث نظری مرتبط با مطالعات میان رشته ای محسوب میشود.
کلاین در این کتاب بررسی¬ای جامع از مهوم مدرن میان رشته-ای ارائه داده است و مطالعه او در این کتاب، ترکیبی از پژوهش¬های موجود در مطالعات میان رشته¬ای، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و ... می¬باشد. وی معتقد است که فعالیت میان رشته¬ای یک شبکه پیچیده از عواملِ تاریخی، اجتماعی، روانشناسانه، سیاسی، اقتصادی، فلسفی و عقلانی را در برگرفته است . مفهوم میان رشته¬ای مهمترین ابزار برای حل مسائل و پاسخ به سوالاتی است که نمیتوان با استفاده از یک رویکرد و یا روش با آن¬ها مواجه شد.
آن¬چه که این کتاب را از سایر کتابها از این دست متمایز می¬کند کتاب¬شناسی جامعی است که خانم کلاین از پژوهش¬های میان رشته¬ای موجود در انتهای این کتاب ارائه داده¬اند. این کتاب¬شناسی موارد ذیل را در برگرفته است: علوم اجتماعی، علوم طبیعی، علوم انسانی، آموزش و پرورش و ... .
@interdisciplinarity
منبع این روایت را کتابی می داند که میر محمد زمان ابن میر محمد جعفر مجتهد مشهدی نوشته است. این اثر باید یکی از آثار ابومسلم نامه ای دوره صفوی باشد که غالبا علیه ابومسلم نوشته شده و در کتاب صفویه به تفصیل از آن رسائل سخن به میان آمده است.
@jafarian1964
یک نسخه از کتاب بالا در یمن است که خیلی سال پیش آن را دیدم و نسخه ای هم در کتابخانه برلین است که سال ۲۰۱۲ آن را در آنجا یافتم و از آن عکسی گرفتم. نسخه مهم و اقدم آن در آمبروزیاناست که عکس آن را هم دارم. این کتاب باید تصحیح و منتشر شود. مدتی پیش به فاضل محترم آقای موسوی بروجردی پیشنهاد کردم کتاب را منتشر کنند. یک تحقیقی از این متن سال ها پیش به عنوان رساله دکتری در غرب صورت گرفت اما هنوز چاپ نشده است. دو نسخه یمن و برلین همدیگر را تکمیل می کنند. نسخه آمبروزیانا بسیار کهن است و البته کامل نیست. نسخه ریشه های مشترک با اخبار صفین نصر بن مزاحم دارد اما به نظر می رسد که تحریری است که در آن از روایات نسخه های دیگر هم استفاده شده. باید کسی جدی روی این متن مهم و ارزشمند شیعی کار کند. در کانال نسخه های خطی عکس یک برگ آن را گذاشتم که می بینید.
👆کتاب بالا متن مهمی است که قبلا آن را معرفی کرده ام. خيلی سال پيش در يمن يک نسخه از اين کتاب را ديدم. بعدها در سال 2011 در برلين نسخه ديگری از اين کتاب را در کتابخانه دولتی آنجا ديدم و عکسی از آن سفارش دادم که بعدا به شيوه معمول آن کتابخانه بر روی سايت آنها هم قرار گرفت. يک نسخه هم در سال 2012 در آمبروزيانا از اين کتاب (واخبار صفين آن) ديده ام و عکس آن را دارم که الآن در دست تصحيح از سوی محقق همين کتاب بالاست. محقق فاضل اين متن را به ابو مخنف نسبت داده که البته درست نيست. اين کتاب مجموعه ای از روايات از راويان اوليه جمل و صفين است که معلوم نيست دقیقا توسط چه کسی تنظيم شده. هر چه هست روايات آن قابل اعتناست و با بسياری از روايات ابو مخنف و ديگران نزديک است. اين را هم بگويم که محقق کتاب در مقدمه (ص 38) با استناد به عبارتی در معجم الأدباء ابراز داشته که محمد بن اسحاق آثار ابومخنف را روايت می کرده. استنباط ايشان اشتباه است. مقصود از محمد بن اسحاق ياد شده در عبارت ياقوت، محمد بن اسحاق ابن النديم است که شرح حال ابومخنف و ليست آثارش را در الفهرست برشمرده و اين ربطی به محمد بن اسحاق صاحب سيره معروف ندارد.
نسخه های کتاب جامع المعارف سید عبد الله شبر را شاید بیست سال پیش بود که در کتابخانه شیخی های کرمان دیدم و آقای ابراهیمی لطف کرد و عکس دوره کامل آنها را به من داد که به چند مؤسسه دادم و از جمله مرکز دائره المعارف و نیز چند جایی در قم. سید عبد الله شبر چون با سید کاظم رشتی و شیخ احسایی مرتبط بوده و تعدادی از فرزندانش هم علاقمند به شیخیه بوده اند شیخی های کرمان به آثارش دلبستگی دارند و به دلیل همین ارتباط هم تعدادی از کتابهای شبر به خط خود او در کرمان موجود است در کتابخانه شیخی ها و از جمله این کتاب او. البته آن طور که به خاطر دارم دوره کامل نبود اما یک دوره دیگر به خط غیر شبر نیز در کتابخانه موجود بود که همه را لطف کرد. امیدوارم که در این چاپ از آن عکس ها استفاده کرده باشند. به هرحال کتاب جالبی است به سبک بحار الأنوار و البته اعتمادش به احادیث فقهی نیز بوده برخلاف بحار علامه مجلسی. یک فصل هم در آغاز فهرست منابع دارد به سبک مصادر بحار. مقداری از آثارش هم در کتابخانه کاشف الغطا هست. و از جمله به خط خودش. درباره او در کتاب تشیع در بستر تحول نوشته ام.
«پژوهشی در طبائع الحیوان» منتشر شد
میراث مکتوب- «پژوهشی در طبائع الحیوان» از مجموعۀ متنشناسی انتشارات مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب راهی بازار نشر شد.
طبائع الحیوان نوشتۀ شرفالزمان طاهر مروزی، ماه گذشته با تصحیح و نگارش یوسف الهادی منتشر شد. مصحح مقدمۀ مفصلی بر این اثر نگاشته است که اکنون با ترجمۀ محمد باهر، مدیر تولید مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به طور مستقل و تحت عنوان «پژوهشی در طبائع الحیوان» منتشر شده است. این اثر سیصد و سی و چهارمین کتاب از آثار مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب است.
باهر، مترجم این اثر، پیشگفتاری بر آن نوشته است که در ادامۀ این نوشتار به آن نگاهی خواهیم داشت.
وی پس از بررسی و ارائۀ شرح حال و زندگی طاهر مروزی نوشته است: «از شرفالزمان مروزی تنها اثری که در دست است، کتاب طبائع الحیوان است. این اثر دانشنامهای در زمینۀ جانورشناسی، علوم طبیعی و پزشکی، تاریخ و جغرافیا، انسانشناسی و... است. طبائع الحیوان در پنج مقاله تنظیم شده است و مقالۀ نخست آن پیرامون انسان و انواع و طبقات آن، از جمله پیامبران، مدّعیان پیامبری، پادشاهان، عالمان، صوفیان و زاهدان، ایرانیان، چینیان، ترکان، هندیان، عربان و ... است. سایر مقالات نیز به ذکر حیوانات اهلی و وحشی، چارپایان، پرندگان، حشرات و آبزیان اختصاص دارد».
باهر، با تکیه بر نظرات مینورسکی دربارۀ طبائع الحیوان مروزی به نقل از او میگوید: «این کتاب در مقایسه با دیگر منابع، دارای اهمّیت است، و ما براساس یافتههای جدید میتوانیم از سرچشمۀ گزارشهایی که در آثار جغرافیدانان مسلمان آمده، بهتر و بیشتر آگاه شویم. از همین روست که باید روشهای پژوهش در زمینۀ مطالعات کلاسیک و سدههای میانه را در مطالعۀ آثار دورۀ اسلامی نیز به کار گرفت. من (مینورسکی) در ترجمۀ کتاب حدود العالم (۱۹۳۷م) کوشیدم منبع اصلی گزارشهای این کتاب مهمّ جغرافیایی را بررسی کنم، و اینک درمییابم که مروزی نیز موارد مشابهی را ذکر کرده است که این موارد برای مطالعۀ تحلیلی میراث، بسیار مهمّ و گرانبها است».
این مترجم در ادامۀ پیشگفتار خود با مراجعهٔ دوباره به آراء مینورسکی اینگونه آورده است: «گذشته از گزارشهای دست اوّل و تازهای که در طبائع الحیوان به چشم میخورد، این اثر بخش زیادی از میراث جغرافیدانان مسلمان را نیز در بر دارد. منابعی که مروزی در اختیار داشته ظاهراً محدود بوده است. او در کتاب خود ـ چنانکه در آثار اصطخری و ابنحوقل میبینیم ـ از ابوزید بلخی، مسعودی و مقدسی سخنی نمیگوید، اما کاملاً به منبع بسیار مهمّ دیگری نظر داشته است. این کتاب المسالک و الممالک نام دارد و آن را ابوعبیداللّه محمدبن احمد جیهانی، وزیر سامانی ـ که در اوایل سدۀ چهارم هجری/دهم میلادی میزیست ـ نوشته است».
بنا به نوشتهٔ باهر، کتاب طبائع الحیوان را نخستینبار آربری در سال ۱۹۳۷م با معرّفی نسخهٔ خطی دیوان هند در مجلّهٔ آسیایی لندن (JRAS) شناساند. پس از او مینورسکی با استفاده از این نسخه و نسخۀ موزۀ بریتانیا بخشهای منتخب جغرافیایی آن را همراه با مقدّمه و ترجمه و شرح انگلیسی در سال ۱۹۴۲م منتشر کرد.
وی در ادامۀ مقدمۀ خود اینگونه میافزاید: «طبائع الحیوان به تصحیح و تحقیق استاد الهادی، همچون دیگر آثاری که به دست توانای او تصحیح و منتشر شده است، بیشک حاصل تلاشی دلسوزانه و دقّت و وسواسی عالمانه است و اگر همّت و تلاش این استاد فرهیخته نبود، شاید بهرهمندی جامعۀ علمی از این اثر سترگ و مهمّ در آیندهای نزدیک امکانپذیر نمیشد.
در بخش بعدی پژوهشی در طبائع الحیوانِ شرفالزمان طاهر مروزی، یوسف الهادی، به عنوان مصحّح این اثر، به جزئیاتی از زندگی مؤلف اشاره کرده است، و در پایان مقدّمۀ خود از چگونگی تصحیح متن، اصلاح نادرستیها و تصحیفها و مراجعه به نسخههای خطّی پزشکی و غیرپزشکی سخن گفته است.
پژوهشی در طبائع الحیوانِ شرفالزمان طاهر مروزی، با نگارش یوسف الهادی و ترجمۀ محمّد باهر از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است. این اثر با جلد سخت به بهای ۴۸ هزار تومان و با جلد شومیز به قیمت ۲۸ هزار تومان به فروش میرسد. علاقهمندان برای دریافت این اثر میتوانند با شماره تلفن ۰۲۱۶۶۴۹۰۶۱۲ داخلی ۱۰۵ تماس حاصل نمایند.
▪️▪️
🔸اخبار الجمل منسوب به ابو مخنف
🔹حسن انصاری
🔺خيلی سال پيش در يمن يک نسخه از اين کتاب را ديدم. بعدها در سال ۲۰۱۱ در برلين نسخه ديگری از اين کتاب را در کتابخانه دولتی آنجا ديدم و عکسی از آن سفارش دادم که بعدا به شيوه معمول آن کتابخانه بر روی سايت آنها هم قرار گرفت. يک نسخه هم در سال ۲۰۱۲ در آمبروزيانا از اين کتاب (واخبار صفين آن) ديده ام و عکس آن را دارم که الآن در دست تصحيح از سوی محقق همين کتاب بالاست. محقق فاضل اين متن را به ابو مخنف نسبت داده که البته درست نيست. اين کتاب مجموعه ای از روايات از راويان اوليه جمل و صفين است که معلوم نيست دقیقا توسط چه کسی تنظيم شده. هر چه هست روايات آن قابل اعتناست و با بسياری از روايات ابو مخنف و ديگران نزديک است. اين را هم بگويم که محقق کتاب در مقدمه (ص ۳۸) با استناد به عبارتی در معجم الأدباء ابراز داشته که محمد بن اسحاق آثار ابومخنف را روايت می کرده. استنباط ايشان اشتباه است. مقصود از محمد بن اسحاق ياد شده در عبارت ياقوت، محمد بن اسحاق ابن النديم است که شرح حال ابومخنف و ليست آثارش را در الفهرست برشمرده و اين ربطی به محمد بن اسحاق صاحب سيره معروف ندارد.
لینک یادداشت: 👇
http://ansari.kateban.com/post/4127
@Kateban
بحار الانوار علامه مجلسی با امضای تصحیح به خط ایشان در هامش. نسخه متعلق به یکی از همان مجموعه هاییست که از آنها سخن رفت. متأسفانه این اجازه آسیب دیده، و مجاز محمد شفیع بن محمد رفیع الاصفهانی از شاگردان برجسته مجلسی است. در این نسخه سه اجازه دیگر در سه جای نسخه به خط مجلسی برای او نوشته شده است.
من معتقدم نسخه های بحار الانوار که دارای اجازات و بلاغات به خط مجلسی است بهتر و کاملتر از نسخه هایی است که تماما به خط مجلسی است. از آنجا که او عادتا در میان تدریس این کتاب به شاگردانش با معضلات و مشکلاتی در آن روبرو می شد و در نسخه های شاگردان اصلاح می کرد ولی ظاهراً بعد از درس فراموش می کرد تا آنها را نیز در نسخهٔ خودش وارد نماید.
سالها قبل زمان زیادی را برای جمع آوری نسخه های خطی بحار به خط علامه مجلسی و یا با اجازه وتصحیح او صرف کردم. با بررسی، مداقه و مقایسهٔ نسخه ها به نتایج بسیار مهمی در رابطه با کیفیت تألیف بحار الانوار توسط مجلسی رسیدم، و اینکه آیا گروهی این کار انجام می شده یا توسط شخص ایشان به طور مستقیم؟
فی الجمله عرض کنم که معتقدم این کتاب به طور کامل حاصل فکری شخص اوست و کمک کاران او نیز نقش تایپیست در زمان ما را برای او ایفا می کردند. ادلهٔ این گفتار بماند برای زمان مناسب. از خداوند متعال استمداد یادداشت کردن آنها را دارم.
@majlesilib
یک نسخه از کتاب بالا در یمن است که خیلی سال پیش آن را دیدم و نسخه ای هم در کتابخانه برلین است که سال ۲۰۱۲ آن را در آنجا یافتم و از آن عکسی گرفتم. نسخه مهم و اقدم آن در آمبروزیاناست که عکس آن را هم دارم. این کتاب باید تصحیح و منتشر شود. مدتی پیش به فاضل محترم آقای موسوی بروجردی پیشنهاد کردم کتاب را منتشر کنند. یک تحقیقی از این متن سال ها پیش به عنوان رساله دکتری در غرب صورت گرفت اما هنوز چاپ نشده است. دو نسخه یمن و برلین همدیگر را تکمیل می کنند. نسخه آمبروزیانا بسیار کهن است و البته کامل نیست. نسخه ریشه های مشترک با اخبار صفین نصر بن مزاحم دارد اما به نظر می رسد که تحریری است که در آن از روایات نسخه های دیگر هم استفاده شده. باید کسی جدی روی این متن مهم و ارزشمند شیعی کار کند. در کانال نسخه های خطی عکس یک برگ آن را گذاشتم که می بینید.
#اعتقادات_امامیه
🟢بحار الانوار؛ شجره ای علمی و کتابی با روش متین و استوار برای همه پژوهشگران
روش مرحوم مجلسی رحمه الله در تمام کتاب بحار الانوار بدینصورت است که ابوابی را به عنوان اصل و پایه قرار داده که مجموعه ای از روایات را حسب عنوان علمی که دارد اعم از اعتقادی، اخلاقی، فقهی فرعی یا عناوین دیگر در آن [ابواب] آورده است. ایشان هر یک از ابواب را نیز با آیه یا آیاتی از قرآن کریم به عنوان اصل و پایه آغاز نموده و سپس به شرح این آیات پرداخته و سپس روایات عمده مربوط به این باب را به ترتیب ذکر کرده و پس از آن ادله عقلی آورده است. این یک روش ریشه دار است که در کتاب بحار الانوار وجود دارد- و البته تنها به این کتاب هم منحصر نیست- ولی بر خلاف جنگ تبلیغاتی که بر ضد این کتاب به راه انداخته اند همین شیوه برتری مهم و مفید آن به شمار می رود .حمله و هجومی که به این کتاب می شود یک کار علمی بزرگ و ارزشمند نیست بلکه هجمه ای دروغین است که نه مستند به نگاه واقع بینانه است و نه به اصول علمی متکی است.
در واقع بحار الانوار کتابی نیست که روایاتی را انباشته کرده یا یک سری معلومات پراکنده و وارد شده را گردآوری کرده باشد، بلکه قصد مرحوم مجلسی این بوده که کتاب او شجره ی علمی برای هر پژوهشگری باشد. او همچنین در نظر داشته که این کتاب بنیانی علمی قرآنی و سپس روایی باشد که در آن روایات مستفیض یا متواتر و پس از آن روایات ضعیف قرار داده شود که این امر در سایه همین پایه گذاری قرآنی و روایی در رابطه با روایات مستفیض یا متواتر صورت گرفته است. پس بحار الانوار عبارت است از یک کتاب هندسه علمی که در درون هر فصل آن، فصل دیگری قرار دارد.
بحارالانوار به پژوهشگر نشان می دهد که روایات ضعیف و غیر آن را اگر بر مبنای پایه و اصل قرار دادن قرآن و یا روایات مستفیض و متواتر قرار دهیم، در اینصورت [این روایات ضعیف] دارای مفاد و معنایی برگرفته از اصول قرآنی و همینطور روایات متواتر از پیامبر و ائمه -علیهم السلام- خواهد بود.
این کتاب کشکول احادیث گوناگون نیست بلکه مجموعه تحلیلی علمی یکپارچه ای برای تمام روایات موجود در هر باب است. این کتاب، کتاب شناخت و آموختن این امر بوده و می توان در این زمینه تفاوت میان بحارالانوار و دیگر کتاب ها را مشاهده نمود. هر یک از ابواب بحار الانوار با آیات قرآن آغاز شده سپس اقوال و نظرات گوناگون به همراه نفی و اثبات آن ذکر شده و در پایان به وسیله روایات درباره آنها قضاوت می شود.
بحار الانوار در اصل یک کتاب استدلالی است که تنها به جمع آوری و فهرست کردن متن احادیث اکتفاء نکرده بلکه کتابی استدلالی و تحلیلی است. در این کتاب اقوال و نظرات گوناگون مورد بررسی و نفی و اثبات قرار گرفته است به ویژه آنکه علاوه به گستردگی دائره تحقیق و تتبع فقهی یکی از پرچمداران علم کلام نیز می باشد.
در نتیجه؛ گستره بحارالانوار مرحوم مجلسی به یک جنبه از علم حدیث محدود نمی شود و اعتراض و هجمه به بحارالانوار به خاطر غافل بودن [منتقدان و معترضان] از بنیه علمی موجود در این کتاب است.
🔹
📚برگرفته از كتاب دائره اصطفائية ثانية
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
🔸تذکر:
علی رغم انحرافات فرق صوفیه و بدعت آلود بودن اعمال آنان، اما برخی احادیثی که در رد صوفیه در کتبی همچون مستدرک الوسائل و سفینة البحار نقل شده قطعا جعلی است.
این احادیث را جریان ضد عرفان منسوب به میرلوحی - از معارضان مجلسیّین - در زمان صفویه جعل کرده و به کتاب کاشف الحق اردستانی افزوده و به نام حدیقة الشیعة به مقدس اردبیلی نسبت داده اند.
علامه مجلسی که در جریان جعل آن احادیث بوده - علی رغم ضدیت با متصوفه - مطلقا آن احادیث را در بحار وارد نکرده؛
ولی محدث نوری که به تساهل و جمع احادیث ضعیف شهرت دارد آن احادیث دروغین را - که اتفاقا جاعل سند صحیح نیز برایشان جعل کرده - در مستدرک وارد کرده، و شاگردش محدث قمی نیز به تبع او آنها را در سفینة البحار - که فهرست مانندی برای بحار الانوار است - نقل کرده؛ حال آن که هیچ یک از آن جعلیات در اصل بحار الانوار نیست.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com