شعری در مدح و اوصاف حضرت علی ( ع ) از ابن سینا
علی عالی اعلا، ولی والی والا
وصی سید بطحا، به حکمش جمله ما فیها
قوام جسم را جوهر، زمانی روح را رهبر
کلام نیک پیغمبر، ولی ایزد دانا
حیدیثی خاطرم آمد که میفرمود پیغمبر
به اصحابش شب معراج سر لیله الاسرا
به طاق آسمان چهارمین، دیدم من از رحمت
هزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصا
به هر مسجد هزاران طاق، هر طاق محرابی
به هر محراب صد منبر، به هر منبر علی پیدا
به پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتند
که دیشب با علی بودیم، جمله جمع در یکجا
تبسم کرد سلمان، این سخن گفتا به پیغمبر:
به غیر از خود ندیدم هیچ کس، در نزد آن مولا
اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر
نشسته بودم اندر خدمتش در گوشهای تنها
که ناگه جبرئیل از، سلام آورد براحمد
کهای مسند نشین بازگاه قرب او ادنا
اگرچه بر همه ظاهر شدم بر صورتی، اما
ولیکن از همه بگذشت، با ما بود در بالا
جنابش خالقی باشد که بر خلقش دو صد عالم
به هر عالم دو صد آدم، به هر آدم دو صد حوا
به حکمش صد هزاران کوه، بر هر کوه صد دامن
به هر دامن هزاران دشت، بر هر دشت صد سینا
نه وصفش این چنین باشد، که می گویند در عالم
ز خندق جست و مرحب کُشت، اندر بیشه هیجا
علی سری است در وحدت، که باشد سر بی همتا
علی خلقی است در خلقت، که باشد خلقتش یکتا
چو این اوصاف را بشنید، از وصف کمال او
گرفت انگشت حیرت بر دهانش، بو علی سینا
#ابن_سینا
🆔 @DivankadeAdabFarsi