▪️ در سوگ احسان یارشاطر
? #حامد_اعتصام
پنج ماه پیش در چنین روزهایی (۱۴ فروردین)، #احسان_یارشاطر، ۹۸ساله شد. مردی که زندگیاش را وقف اعتلای نام ایران و شناساندن فرهنگ ایرانزمین به جهانیان کرده و قرار بود دو سال دیگر، در سالگردِ صدسالگیاش، ثمرهی بیش از هفتاد سال کار و کوشش پیوستهاش بر روی فرهنگ ایرانزمین را ببیند. ولی افسوس که دست اجل او را نیز از ما گرفت.
یارشاطر که باعث و بانیِ بناهای آباد و ماندگار بسیاری ست، به رغم محدودیتها و آزارهایی که پس از انقلاب ۵۷ ایران از تنگنظران کوتهفکر دید، دست از طلب نداشت و به دور از جار-و-جنجال، نهال برومندی را که در خاک ایران کاشته بود در خاکی دیگر آبیاری کرد و در این قمار عاشقانه از هزینهکردن داراییهای شخصیاش هم ابا نکرد. آن نهال برومند اکنون درختی تناور و بارآور است که به یادگار برای ایران و ایرانی خواهد ماند و نام باغباناش را بر جریدهی عالم جاودان خواهد کرد.
یارشاطر نمونهی اعلای مردانی است که در راه حق از سرزنش سنگاندازان ملول نمیشوند، لبخند میزنند و به راهشان ادامه میدهند چون قدر فرصت کوتاه زندگی را در یافته اند و آن را به جدال تباه نمیکنند. به بهانهی زادروز این بزرگمرد پروندهای آماده کرده بودم که مجال نشرش تا امروز فراهم نیامد. شاید تقدیر چنین بود که این ادای دین ناچیز را در روز درگذشتاش به محضرتان تقدیم کنم.
۱. زندگینامهی اجمالی احسان یارشاطر
۲. گفتوگویی با دکتر #احمد_اشرف، از ویراستاران ارشد دانشنامهی ایرانیکا و همکاران نزدیک یارشاطر
۳. ویدئوی ۲۵دقیقهای گفتوگوی کامران باسمنجی خبرنگار بی.بی.سی با یارشاطر که حدوداً ۸ سال پیش تولید شده است
۴. ویدئوی گفتوگوی شبکهی وی.او.ای با یارشاطر در دو بخش حدوداً ۳۰دقیقهای
۵. دو ویدئوی حدوداً ۵دقیقهای تحت عنوان واقعیت در تاریخ که در آن یارشاطر از همکاراناش در تالیف ایرانیکا و روند نگارش مدخلهای این دانشنامه میگوید.
? http://telegra.ph/یادکرد-احسان-یارشاطر-04-09
? https://telegra.ph/گفتوگو-با-دکتر-احمد-اشرف-09-03
? http://b2n.ir/مستند_احسان_یارشاطر_بی.بی.سی
? http://b2n.ir/پرتره_احسان_یارشاطر_بخش_اول
? http://b2n.ir/پرتره_احسان_یارشاطر_بخش_دوم
? http://b2n.ir/پدیدآورندگان_ایرانیکا_بخش_یک
? http://b2n.ir/پدیدآورندگان_ایرانیکا_بخش_دو
? @zinkelkexialangiz ?
برای علی دهباشی
احسان یارشاطر به خرد و انصاف و اعتدال نامبردار بود. در داوری غرض نداشت. وقتی میخواست کارنامهٔ کسی را ارزیابی کند، حسنات و سیئات او را پیش چشم میآورد و با توجه به امکانات و مقدورات، معدل کارنامه هر کس را میسنجید. اوضاع زمانه را نیز مدّ نظر داشت. یارشاطر کارهای بزرگ و مهم کرده بود و دشواری کار را میدانست.
دربارهٔ دهباشی خوب و بد بسیار گفته شده است. فهرست بالابلندی از نام بزرگان فرهنگ ایران میتوان ترتیب داد که علی دهباشی را خادم فرهنگ ملی ایران میدانند.
احسان یارشاطر هم دربارهٔ دهباشی و بخارا و شبهای بخارا ابراز نظر کرده است. دهباشی بنا به ملاحظات معلوم نه برای یارشاطر و ایرانیکا شبی برگزار کرد و نه ویژهنامه برای یارشاطر منتشر کرد. حتما یارشاطر هم انتقادهایی به برخی کارهای دهباشی داشت اما در داوری خود معدل کارنامهٔ دهباشی را در نظر گرفته است. جایگاه کلی او را به عقیدهٔ خود نشان داده است.
«علی دهباشی هم یک مثال خوب دیگر است که به نظر من باید مجسمهاش را، مثل مجسمهٔ ایرج افشار، از طلا ریخت و حفظ کرد. دهباشی هم هوش ذاتی و درک طبیعی دارد و میداند تا کجا میتواند پیش رود که هم بخارا ادامه پیدا کند، هم شبهای بزرگداشت اهل اندیشه و قلم برگزار شود، و هم ارزشها حفظ شود. این کار دشواریست. خیلی دشوارتر از این که کسی به دولت ناسزا بگوید یا بایستد و بگوید حق با من است و شما نمیفهمید و بعد برود زندان یا کشته شود»(احسان یارشاطر در گفتگو با ماندانا زندیان، لوسآنجلس، ۲۰۱۶،ص).
دهباشی عزیزم نظر یارشاطر را نوشتم تا بخوانی. تا روحیه و قوت بگیری و روزهای دشواری که در پیش داری را به سلامت بگذرانی. به یادت میآورم سخنان زرینکوب،موحد، مهدویدامغانی، ایرج افشار، مهرداد بهار، سیدحسینی، شفیعی، باطنی، آشتیانی، شایگان، باستانی، ستوده، عدل، شرف، مسکوب، صنعتی، شجریان، بیضایی، دولتآبادی، انجوی،ریاحی، فاضل، دانشور، گلستان، سایه، خالقیمطلق و دهها شخصیت فرهنگی برجسته را که قدرت را دانستهاند. به یادت میآورم که در تاجیکستان و هند و افغانستان چه مهربانانه از تو استقبال شد. یادت هست در شبهای بخارا در به قول افشار «ولایات»، مردم برایت چه میکردند؟
فقط به این دلنوازیها فکر کن آقای دهباشی و جان بگیر و بر کرونا پیروز شو. زودتر خوب شو. خدا را چه دیدی. شاید در سال و قرن جدید به آرزویت رسیدی؛ شاید پولدار شدی و توانستی از پس هزینهٔ پست برآیی و تعداد زیادتری بخارا برای اهل فرهنگ افغانستان و تاجیکستان بفرستی. قوی باش آقای دهباشی.
https://t.me/n00re30yah
نظریه شیخ بهایی در باره کفاری که راه حق را نیافته اند
شیخ یوسف بحرانی (م 1089 و نویسنده حدائق الناضره) در شرح حال شیخ بهایی (م 1030) گوید: یکی از ایراداتی که یکی از مشایخ متأخر ما به شیخ گرفته، این است که شیخ بهایی گفته است: اگر مکلف، تلاش خود را برای تحصیل دلیل بکند، اما همچنان بر راه خطا در باورهایش بماند و راهش مخالف اهل حق باشد، به هیچ وجه، به طور دایمی در آتش جهنم نخواهد ماند [و در نهایت به بهشت خواهد رفت]. شیخ یوسف گوید: شیخ ما گفته است: این نظر، قطعا نادرست است، زیرا لازمه آن این است که علمای اهل ضلال و رؤسای کفار، به دلیل داشتن شبهات و افکار فاسده که آنان را به راهی جز راه حق برده، گرفتار خلود در آتش نباشند. شیخ یوسف، سپس به دفاع از شیخ بهایی پرداخته می گوید، لازمه حرف شیخ این نیست که روسای اهل ضلال، خلود دایمی در آتش نخواهند داشت، چون اینان همه، یا به دلیل عصبیت، یا حب جاه و مقام، به راه باطل می روند و بنابرین چون عمدا در راه باطل می مانند، گرفتار خلود در آتش خواهند بود. شیخ یوسف که گویا مبناءاً با سخن شیخ موافق است، می افزاید: من المعلوم، إن من بذل وسعه فی تحصیل الدلیل، و لم یهتد الیه، و لم یقف علیه، فهو معذور عقلا و نقلا. روشن است که اگر کسی تلاش خود را برای بدست آوردن دلیل بکند، اما راه آن را نیابد و بر آن واقف نشود، عقلا و شرعا معذور است. به گفته وی، رؤسای ضلال، این طور نیستند. آنها مخالفتشان با حق، از روی عصبیت و حب جاه و مقام است. (لؤلؤة البحرین، ص 19ـ 20)
بدین ترتیب، شیخ یوسف که اساسا با مبنای شیخ بهایی موافق است راهی برای دفاع از شیخ بهایی عرضه کرده است. با این حال، در این صورت، باید دید اولا توده های وابستگان به ادیان دیگر که همچنان در راه باطل خویش باقی مانده اند، بر اساس نظر و مبنیای شیخ بهایی، یا شیخ یوسف بحرانی و یا دیگر علما چیست و ثانیا این که اگر ثابت شد رؤسای آنها هم حب جاه و مقام ندارند و عصبیت هم، و همچنان در راه باطل خویش می روند، تکلیفشان چه خواهد بود.
@jafarian1964
نزدیک به دویست صفحه از گفتگوی با یارشاطر را از روی گوگل بوک می شود خواند. توضیحاتی در باره ایرانیکا در همین بخش است. اینجا هم که خانواده اش رو معرفی کرده
@jafarian1964
👁👁👁🤔🤔🤔 متن مصاحبه ی که اخیرا گوینده رسمی بهائیان در یمن دربارۀ دیانت بهائی و بازداشت بهائیان در یمن ایراد کرده است:
صحبت در بارۀ 👁🤔 یهود یمن امریست که یمنیان به شنیدن آن عادت کرده اند، با اینکه تعدادشان از 100 نفر بیش نیست، امّا صحبت در مورد بهائیان یمن امریست که بیشتر یمنی ها 👁🤔 از آن اطلاعی ندارند با اینکه بهائیّت از مدت زمانی در این کشور هست. (👁🤔 جالب اینکه خودشان را برتر از یهود می دانند در حالیکه هر چه می کنند از وجود نحس اسرائیل می باشد 👁🤔)
دو هفته پیش دستگاه های امنیتی مربوط به حوثیها و صالح در صنعاء اقدام به دستگیری 68 بهائی که یک گردهمایی جوانان را تنظیم می نمودند کرد، از آن تاریخ به بعد وسائل ارتباط جمعی و ملت اهمیّت زیادی به دانستن دربارۀ این اقلیّت که یکباره ظاهر شد دادند، و سؤالات زیادی دربارۀ راز این پیدایش ناگهانی در اذهان بوجود آمد، پرسش هائی مانند بهائیّت چیست؟ و تعداد پیروان آن در یمن؟ و آیا فرقه ای از اسلام است یا دیانتی مستقل؟
* بهائیّت در یمن قبل از برنامۀ دستگیری کجا بود؟
- بهائییت از 172 پیش در یمن موجود است، وقتی که جوانی بنام علی محمّد شیرازی که در مدینۀ شیراز در ایران بدنیا آمده بود در سال 1260 هجری مطابق 1844 م. وارد "مخا" شد [مُخا از شهرهای ساحلی یمن است که در مسیر سفر دریایی ایرانیان (از بنادر جنوبی ایران به سمت جدّه، مکّه و مدینه) قرار داشته] و بشارت به دیانت بهائی داد و معروف به حضرت باب بود .
* چرا کسی در باره بهائّیت نمی شنید با اینکه بیش از یک قرن و نیم از آنمی گذرد همانطور که ذکر کردید.
- بهائیان آداب دینی خود را 👁🤔 به صورت طبیعی انجام می دادند، لذا کسی دربارۀ آنان اطلاعی نداشت و الان بعلت این دستگیری ها در صنعاء همه متوجه شدند.
* علت دستگیری چه بود؟
- ما علت دستگیری را نمی دانیم و هیچ اتهامی تا به الان به آنان داده نشده، و پس از اقدامات تعداد 54 نفر پس از اینکه از آنان تعهد گرفتند که هیچ گونه فعالیّت بهائی نداشته باشند آزاد شدند و الان 14 نفر هنوز دستگیر هستند.
* در وقت دستگیری چه نوع فعالیتی انجام می دادید؟
- 👁🤔 یک گردهمایی سالیانۀ جوانان بود که تعدادی از جوانان مناطق مختلف در آن شرکت می کنند که 👁🤔 هدف آن بالا بردن درک جوانان نسبت به عشق به وطن و محبّت انسان ها به یکدیگر است. (👁🤔 جالب اینکه ابتدا با این رویکرد وارد جامعه می شوند و در نهایت دین و آئین جامعه را تغییر می دهند 👁🤔)
* آیا بهائیّت فرقه ای از اسلام است یا دیانتی مستقل؟ایستیر
- بهائیّت دیانتی 👁🤔 مستقل است و فرقه ای از اسلام نیست، در سال 1863 در بغداد ظاهر شد و حضرت بَهاءُالله مؤسّس دیانت بهایی در سال 1817 متولد شدند و نامشان حسین علی عباس نوری، و پدرشان وزیر دوران امپراطوری قاجار در ایران بودند، در سال 1844 👁🤔 پیامبری جوان از آل رسول الله صلّی اللهُ علیه و سلّم ظاهر شد، و اعلان کرد که صاحب رسالت آسمانی بنام بابیّت است و اسمش علی محمّد شیرازی و لقبش حضرت باب است، و 👁🤔 مژده به ظهور رسولی جدید به فاصلۀ چند سالی بعد از خود داد و ظهور او و اعلان دینش جز برای آماده کردن مردم برای استقبال از دیانت بهائی و ایمان به آن نبود. (👁🤔 جالب اینکه رسولی از فرزندان رسول اسلام، چه کسی رسالت ایشان را امضاء کرد آیا غیر از خالق متعال کسی دیگری هست که امضاء مقام رسالت نماید و رسول برای مردم مشخص فرماید 👁🤔 و همینطور برای رسول بعدی 👁🤔 اگر اینطور باشد که هر روز بایستی رسولی از طرف رسول قبلی مشخص شود 👁🤔 در حالیکه رسول اسلام ، خاتمیت در نبوت طبق آیات قرآن شریف را مطرح فرمودند 👁🤔)
* منتسبین به دیانت بهائی چه تعدادی هستند و چگونه این دیانت انتشار پیدا کرد؟
- تعداد منتسبین به دیانت بهائی به نظرم بیش از دوهزار نفر است و سبب انتشار آن این بوده است که مخا در 👁🤔 مسیر تجارت جهانی بوده جایی که جمع زیادی از اهالی مشرق از آنجا عبور می کردند، کسانی که برای زیارت حضرت بهاءالله مؤسّس دیانت بهائی به عکّا می رفتند که زندان او از طرف امپراطوری عثمانی در زندان عکّا در فلسطین به انجام رسید و این امر در وارد شدن دیانت بهائی به یمن دخیل است. امّا امروز از اسباب انتشار دیانت بهائی 👁🤔 وجود اینترنت است که ارتباط بین مردم را آسان کرد، و دیانت بهائی توانست به عدّۀ زیادی از جوانان برسد. (👁🤔 عثمانیها، چه لطفی به بهائیان برای حضور در فلسطین اشغالی (اسرائیل) کردند آیا عثمانیها هم در بوحود آمدن بهائیت نقش داشتند ... 👁🤔)
* بهائیان در چه مناطقی در یمن هستند؟
از ایرانیکا تا اسلامیکا
احسان یارشاطر امروز چشم از جهان فروبست. مردی که قریب هشت دهه از عمر پربرکت خود را در خدمت ایران و فرهنگ ایرانی بود. روحش شاد و قرین رحمت حق باد. هر کس به ایران و فرهنگ ایرانی خدمت کند شایسته نامی ماندگار است اما یارشاطر از آن نادره کاران برجسته روزگار بود که نامش در آسمان فرهنگ ایرانی برای همیشه خواهد درخشید. ادبیات و فرهنگ و تمدن ایرانی را با کاری سترگ و آکادمیک در سطح ایرانیکا به دنیای انگلیسی زبان و با کاری دانشنامه ای معرفی کرد. ایرانیکا همینک به منبعی مهم و ارزشمند برای معرفی تاریخ و فرهنگ و ادب ایرانی تبدیل شده. چند سالی به عنوان یکی از مشاوران علمی ایرانیکا با این دانشنامه همکاری دارم و امیدوارم بعد از مرگ یارشاطر و به همت دوستان و همکارانش همچنان ایرانیکا زنده و فعال بماند و به حیات گهربار خود ادامه دهد. یارشاطر به اندازه یک وزارتخانه و بل یک دولت در معرفی فرهنگ ایرانی به جهانیان تلاش کرد و به ما درس عشق به میهن و تلاش برای حفظ فرهنگ غنی ایرانی را با عمل خود آموخت.
یارشاطر رفت اما ایرانیکا همچنان زنده خواهد ماند. در ایران بعد از انقلاب ما تجربه های متعدد بسیار خوبی برای دانشنامه نویسی داشته ایم. دائره المعارف بزرگ اسلامی مهمترین تجربه دانشنامه نویسی در عرصه اسلامشناسی است که همینک با ترجمه انگلیسی آن با عنوان اسلامیکا شهرتی جهانی یافته است. برای حفظ مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه های آن و به ویژه اسلامیکا باید تلاشی مضاعف داشت. اسلامیکا و ایرانیکا دو ابزار مهم برای معرفی اسلام ایرانی و تشیع به جهان است. قدردان خالقان ایرانیکاها و اسلامیکاها باشیم...
https://t.me/azbarresihayetarikhi
✔️زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام توسط صفوان جمال، معروف به زیارت هفتم
و اشاره به بخشی از تاریخ
🔸یکی از زیارات امیرالمؤمنین علیه السلام، زیارتی است از صفوان جمال که مرحوم مجلسی نقل کرده (و مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نیاورده است.)
🔸این زیارت، بنا به ترتیبی که مرحوم مجلسی نقل کرده است، هفتمین زیارت است و در نتیجه گاهی از آن به «زیارت هفتم» تعبیر آورده می شود.
🔸یکی از فقره های این زیارت، سلامی است که عرض می کنیم: اَلسلام علی... مُنزِل المَنّ وَ السّلوَی.
به علت وجود این فقره و امثال آن بود که در برهه ای، جریانی بر این زیارت گذشت و برخی دستور دادند که این عبارت را از تابلوِ زیارت که در حرم حضرت بود، محو کنند.
🔸در کتاب قصص العلماء این جریان را نقل کرده و ابهاماتی به وجود آورده است؛ از جمله نوشته است کسی که دستور محوِ این عبارت را داد، مرحوم شیخ حسن (صاحب جواهر) بوده است و از این رو برخی از وی کدورتی دارند! مرحوم آقای شریف طباطبائی در پاسخ این بخش از کتاب قصص العلماء، گذشته از توضیحی درباره کتاب قصص العلماء، به این شبهه پاسخ فرموده اند.
کاملِ فرمایش مرحوم آقای شریف طباطبائی به پیوست است.
@AghayedNet
معاشران غمناک
مرحوم مغفور محمد تقی غمناک از آنجایی که شاعر محله امیرخیز محسوب می¬شد موظف بود در هر سال برای دسته محله خود نوحه بسراید از این رو وی با نوحه خوانان و شاعران محله خود ارتباطی نزدیک داشت. علاوه بر شعرا و نوحه¬خوانان محله خود با شعرا و نوحه¬خوانان حسینی سایر محلات از جمله مشهدی اصغر ذهنی و عبدالعظیم ذهنی¬زاده(شاعران نام آور حسینی) دوست بود. بنا به اظهارات مرحوم ذهنی زاده که غمناک سمت استادی بر وی داشته است؛ مرحوم مشهدی اصغرِ ذهنی با غمناک رفیق بود. مرحوم ذهنی نمی¬دانست فرزندش عبدالعظیم شاعر است و در مدح و رثای اهل بیت شعر می¬سراید. این موضوع را مرحوم غمناک به اطلاع مشهدی اصغر ذهنی می¬رسد.
مرحوم ذهنی و فرزند برومندش مرحوم عبدالعظیم از بزرگان ادبیات اهل بیت علیهم السلام آذربایجان محسوب می¬شوند روابط ایشان با مرحوم غمناک هم گویای جایگاه آن مرحوم و هم این پدر و پسر ادیب است. مرحوم غمناک علاوه بر ایشان با دو شخصیت مهم نوحه خوانی اهل بیت هم در ارتباط بود که از ذاکر نامی حضرت ابا عبدالله حسین سلام الله در زمان خود بودند.
1 ـ مسگر
مرحوم حاج میرزا علی اکبر نوحه خوان در سال 1274 شمسی در محله امیرخیز به دنیا آمد و از ابتدای جوانی به نوحه خوانی پرداخت و نوحه¬خوانی در هیئت عرب محله امیرخیز را بیش از نیم قرن برعهده داشت. و در مجالس عزاداری از اشعار مرحوم غمناک که با او دوستی داشت استفاده می¬کرد. در ایام حیاتش مسئولیت هئیت «نوحه¬خوانان تبریز» را که روزهای دوشنبه و جمعه تشکیل می¬شد برعهده او بود. وی در اول بازار مسگران از طرف ورودی مدرسه صاحب الامر مغازه مسگری داشت و اکنون فرزند وی حاج غلام مسگر در آنجا مشغول همان حرفه است. میرزا علی اکبر مسگر در سال 1348 شمسی درگذشته است. مرحوم مسگر در ایام حیات خود با ادبا و شعرای برجسته حسینی از جمله مرحوم غمناک، استاد سعدی زمان و دیگر شعرای برجسته حسینی حشر و نشر داشت. در سه دفتر نوحه که از آن مرحوم برجای مانده تعداد زیادی از نوحه¬های این دفاتر از سروده¬های مرحوم ذهنی و غمناک است.
با توجه به اشعار ناقصی که از مرحوم غمناک در یکی از این دفاتر مرحوم مسگر باقی مانده، احتمال داده ¬می¬شود که از دفاتر خود مرحوم غمناک بوده باشد که به وی رسیده است.
2 ـ حاج حسن جهازچی
مرحوم حاج حسن فراهتی معروف به «جهازچی» و «جهازدوز» از ذاکران حسینی آذربایجان و ایران است که متأسفانه قدر و منزلت وی به علت بی تفاوتی و تفکر نخبه کشی رایج در میان تبریزی¬ها مغفول مانده است . وی در سال 1355 در تهران وفات یافت و در قم به خاک سپرده شد. مرور زندگی و احوال وی فرصت و مجال دیگری می¬طلبد. از آن مرحوم سه دفتر در اختیار ما قرار گرفت که دو دفتر را استاد سید محمد رضا طاهری(حسرت) و یک دفتر را جناب حاج یوسف فاخری تبریزی ذاکر محترم اهل بیت در اختیار ما قرار داده¬اند.
چند نکته لازم:
• او از علوم ادبی هم بهره کافی داشته، همچنین اطلاعات کافی در تاریخ وقایع کربلا و مقاتل دارد. همچنین با آیات و روایات هم مأنوس بوده که در اشعارش متجلی است. از این رو در برخی از اشعار مورد توجه و التفات معنوی هم قرار گرفته¬است.
• زبان شعر غمناك شيوا، روان و با اسلوب ادبي معيار تبريز موافق است. وي در سرودن اقسام متداول شعر مرثيه آذری و فارسی توانا بوده و ابيات مستحكمي سروده است وی حديث شريف «کساء» را به نظم سروده است. وی با گوشه¬های موسیقی سنتی ایرانی هم آشنا بوده و در اشعار خود از اسامی نغمات موسیقی بهره گرفته است
• مرحوم غمناک خط نستعلیق تحریری خوب و زیبایی داشته از این رو این متن یادگاری نوشتاری و هنر خطاطی یکی از شاعران حسینی محسوب می¬شود¬.
• نام این دفتر بر اساس یادداشت¬های همراه امضای خود شاعر برگزیده¬ایم. تا یاد و نام این شاعر حسینی را احیا نماید. آن مرحوم خود را به کرّات با عناوین «غمناک حسینی» و «غمناک مصائب حسینی» یاد کرده است.
• در این دفتر تعدادی از اشعار منتشر نشده مرحوم غمناک بیش از 30 مورد از اشعار این مجموعه است که در دیوان «گنجينه مصائب» موجود نیست. تعدادی از اشعار منتشر شده را هم درج نموده¬ایم به علت بود که نسخه دستنویس به خط مرحوم غمناک از این اشعار موجود بود و در پایان اشعار جمله دعاییه و امضای وی دیده می¬شود.
• دست نوشته هایی که به خط آن مرحوم در این دفاتر بود از سال 1342 قمری تا 1351 قمری در دفتر این دو نوحه خوانان شهیر نگارش یافته است.
• این مجموعه می¬تواند برای نوحه¬خوانان جوان و مبتدی هم متنی آموزشی برای خوانش اشعار دست نوشته¬های خطی باشد تا بلکه از این رهگذر میراث فرهنگ و ادب نوحه خوانی سنتی (مسودّه خوانی) تداوم یابد.
• انشاءالله انتشار این دفتر موجب شود آثار مفقود شده این شاعر حسینی کشف و منتشر شود.
• و آخر اینکه متاسفانه هیچ مرجع و مرکزی متولی گردآوری شرح حال و آثار شعرا و نوحه خوانان حسینی در ایران نیست. نهادهای هم که فعال هستند دغدغه پژوهش تاریخی در این خصوص ندارند. امید آنکه انتشار این دفتر موجب شود دفاتر نوحه خوانان برجسته اهل بیت که میان خانواده¬ها و یا در حبس برخی نوحه خوانان پراکنده و در معرض نابودی است در محلی گردآوری و مورد تحقیق علمی قرار گیرد و متناسب با نیازهای روز در معرض استفاده محققان و نوحه خوانان جوان باشد. توجه به این امر در شرایط کنونی که پیوند¬های فرهنگی بین نوحه خوانان قدیمی و نوحه خوانان جوان کمرنگ و کمرنگ-تر می¬شود ضروری تر است.
💠تقلید از اعلم یا افضل؟!
🔹بخشهاي فراواني از قرآن کريم است که ما را به انتخاب احسن، انتخاب اصلح، انتخاب اعلم، انتخاب اکمل، انتخاب ازهد و مانند آن دعوت ميکند. خدا مرحوم شيخ بهايي را غريق رحمت کند، او در «زبدة الاصول» خود که آن روزها سخن از تقليد اعلم نبود، فتواهاي مرحوم شيخ بهايي در زبدة الاصول، تقليد افضل بود، نه تقليد اعلم.
🔹همين معنا محفوظ بود، بود، بود، تا عروه مرحوم آقا سيد محمد کاظم يک مقداري کمرنگ شد، بعد ديگر رنگ خود را باخت. مرحوم سيد در عروه دارد که «اعلمِ اتقي»که؛ مثلاً تقوا خيلي سهم تعيينکننده دارد، بعد ديگر کمکم در رسالههاي بعدي اين «اتقي» رخت بربست، فقط «اعلم» مانده است، خيلي فرق ميکند. زبده الاصول مرحوم شيخ بهايي همين طور بود که تقليد افضل لازم است؛ يعني کسي که هم اعلم است، هم اتقي است، هم اعلی و اطيب است و مانند آن همين معنا بود، تا زمان مرحوم آقا سيد محمد کاظم که «اتقي» را در کنار «اعلم» ذکر کرده بود، ولو يک مقداري کمرنگ، بعد هم کلاً رخت بربست و رنگ باخت.
📚{ #تفسیر_سوره_زمر 93/10/9 }
_____________________
🔹مطالب و بیانات آیت الله جوادی آملی👇
https://telegram.me/hakimjavadiamoli
🌹🌾🌹🌾🌹
سطور انتهائی این نوشته، مناسبتی با جناب یارشاطر ندارد. ضمن ارج گزاری زحمات و خدمات ایشان، عرض می شود که وی مع الاسف منتسب به نحله بهائیت بود.
💠اخلاص در تألیف کتاب
[به مناسبت 22ذيالحجة سالروز وفات مرحوم حاج شیخ عباس قمی صاحب "مفاتیح الجنان"]
📝 از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی دام ظله:
🔹من اين قضيه را از آقاى واله، از منبرىهاى متّقى مشهد، شنيدم. او مىگفت: بعضى از كتابفروشها با مرحوم حاج ميرزا على محدّث زاده [فرزند مرحوم شیخ عباس قمی] قرار گذاشته بودند كه بعضى از نواقص مفاتيح الجنان را تكميل كنند. (در ذهنم است كه آقاى واله مفاتيح گفت، ولى از شخص ديگرى شنيدم كه منتهى الآمال گفت.)
براى مثال اگر شعرى نوشته شده، ولى اسم شاعرش ذكر نشده است، اسم شاعر ذكر شود يا اگر در جايى گفته: «براى اين مطلب به اقبال رجوع شود»، همانجا دعا نقل شود تا نيازى به مراجعه نباشد؛ چون همه اشخاص به اين كتابها دسترسى ندارند. آقاى حاج ميرزا على هم قبول كرد.
حاج ميرزا على شب خواب پدرش را مىبيند. مرحوم شيخ عباس به وى مىگويد: اين كار را نكن. من عمداً اين كار را كردهام.
اينكه من اسم آن شاعر را ذكر نكردم و فقط به نقل شعر بسنده كردم، بدان جهت بود كه شعرش خوب بود، ولى شاعر درويش و صوفى يا منحرف بود. خوب بودن شعر مصحّح اين نيست كه از شاعر ترويج كنم؛ لذا عمداً نخواستم اسم شاعر مطرح شود.
علت عدم نقل كامل آن دعاها اين است كه صاحبان كتب دعا، برگردن ما حق دارند و بايد حقوق آنها محفوظ بماند. من حس كردم اگر اين كتاب منتشر شود، ممكن است آن كتب ادعيه به انزوا كشيده شود و كم كم منسوخ شوند. لذا عمداً اين كار را كردم تا اگر كسى دسترسى داشت، به آن كتب مراجعه كند.
yon.ir/6rgiN
🔸 علت اينكه كتابهاى مرحوم شيخ عباس قمی شيوع پيدا كرده است، اخلاص ايشان و مراعات كردن اين نكات است. رضوانالله علیه.
📚 جرعه ای از دریا، ج2، ص513
@shobeiryzanjani
👈با چهره دیگر یارشاطر آشنا شویم
❓احسان یارشاطر که بود؟
◀امروز تیتر بسیاری از خبرگزاری ها مرگ احسان یارشاطر , بنیان کذار دانشنامه ایرانیکا بود. آنچه همگان از نامبرده به یاد دارند, چهره ای علمی_ادبی است, لیکن یارشاطر جنبه های ناگفته ای هم دارد که _عمدا یا سهوا_کمتر بدان پرداخته شده؛
◼۱. پیش از هر جیز باید بدانیم یارشاطر, یک بهایی است. وی از دانش آموختگان مدارس نوین بهایی (تایید) در ایران بوده است. همان مدارسی که در دوره قاجار توسط محافل بهایی در کشور تاسیس گردید تا ضمن آموزش اختصاصی اطفال بهایی, به تبلیغ و جذب مسلمانان نیز بپردازد.
◼۲. یار شاطر را همه با ایرانیکا به خاطر می آورند اما چقدر از محتوای این کتاب آگاهی وجود دارد؟ آیا می دانید نامبرده ذیل توضیح ادیان و مذاهب در این کتاب, بخش عمده ای را به بهاییت اختصاص داده, حال آنکه مذهب تشیع در تفاوتی فاحش, تنها به توضیحاتی مختصر و جهت دار منحصر شده است؟
👈به گفته برخی محققان, وی بهاییت را در زمره ادیان آورده و طی توضیحاتی مبسوط مورد شرح و _با کمی اغماض_چه بسا تبلیغ قرار داده است.
◼به هر حال, رشد ونمو مطابق آموزه های بهایی, در نهاد نامبرده جای گرفته و انعکاس آن را می توان در جهت دار بودن دانشنامه تالیفی وی مشاهده نمود. حال آنکه, ارزش و اعتبار یک دانشنامه به دوری از تعصب و غرض ورزی و ابتنا بر اسناد و منابع علمی می باشد.
📚بخش تحلیلی روشنگر
🔴 معماى «احسان يارشاطر»
✍️ هفته گذشته، خبر فوت «احسان يارشاطر» تيتر برخی از رسانه هاى داخلى و خارجى شد. مردى كه نامش با شناساندن فرهنگ ايران به غرب و شناساندن فرهنگ غرب به ايرانى گره خورده است: از بنگاه ترجمه و نشر كتاب براي ترجمه آثار ادبى غربيان تا دانشنامه ايران و اسلام و تا ترجمه آثار كلاسيك فارسى به زبان هاى ديگر و آخرين و بزرگ ترين اثرش به نام دائرة المعارف ايرانيكا.
👀 مردى كه به توصيه و تاثير پذيرى از يكى از دوستان پدرش كه زن ستيز بود سال ها زن نگرفت و وقتى هم كه ازدواج کرد زير بار بچه دار شدن نرفت زيرا ايرانيكا را بچه خود مى دانست (١). او در مورد خاستگاه فكرى خانواده اش در مصاحبه ها صحبتى نكرد جز اين كه گفت مادرش صداى خوشى داشت (٢).
🗣 جالب است كه قضاوت هاى متفاوتى در مورد او شد از مدح و تمجيد و ستايش تا ردّ و تقبيح و نكوهش. او را ستودند چون از چهره هاي مطرح فرهنگى بود كه موسسات تأثيرگذارى را بنيان نهاد و آثاری را پديد آورد و خود را وقف معرفى ايران به غربى ها نمود و...
☠️ او را تقبيح كردند چون با اسناد جناب «اسماعيل رائين» در جلد دوم فراماسونرى در ايران عضو لژ مهر فراماسونرى بود (٣) و مثل آتاتورك معتقد به حذف خط عربى و قرآنى بود و مى گفت بايد خط فارسى را به لاتين نوشت (٤) و معتقد بود هرجا واژه معشوق در شعر فارسى هست منظور معشوق مرد بوده است (٥) و انصاف را در ايرانيكا رعايت نكرده چنان چه در مورد معصومین علیهم السلام تنها سه ستون امّا در مورد رهبران بهائيت يست و پنج صفحه مطلب آورده است كه در اين موضوع سخن بسيار است ...
😐 معماى «احسان يارشاطر» با موضوع فرقه و تشکیلات بهائيت پيچيده تر مى شود؛ زيرا بهائيان او را منتسب به خود نموده و از او تجليل كرده و مرگ او را ضايعه فرهنگى خواندند و تسليت ها گفتند. امّا مشهور است كه او به خاطر مسافرت به کشور آمريكا و در وقتى كه شوقى افندی ولی امر بهائی مسافرت به این کشور را ممنوع كرده بود به دستور او عمل نكرد و به امريكا مسافرت نمود و از بهائیت طرد شد (٦)
🔰 اين مطلب به نظر صحيح مى آيد زيرا به تصريح «احمد اشرف» سر ويراستار ايرانيكا هرگز ارتباطى با تشكيلات بهائى نداشت (٧) و نامش در ويكى پديا جزء كسانى چون «دنيس مك اوئن و فوبث هيرست و آلدن پنر» جزء بهائيان بازگشته آمده است (٨).
⛔️ اگر «يارشاطر» بهائى بود چرا بیت العدل و تشکیلات بهائی آمريكا پيام رسمى ندادند و برايش مجلس يادبود نگرفتند ؟؟ اگر مطرود بود و غير بهائى، چه طور در تجمعات بهائى همانند كنفرانس شيكاگو ديده شد؛ مگر ارتباط با مطرودين خط قرمز آنها نيست ؟؟ يا شايد بيت العدل قوانين بهائى را عوض نموده و ديگر ارتباط با مطرودين خط قرمز نيست و يا بهائيان هم ديگر به آموزه غير انسانى طرد اعتقادى ندارند ؟!
📌 معمائى كه با مرگ «احسان يارشاطر» پيچيده تر شد.
(1). مصاحبه شبکه صدای آمریکا (VOA)
https://youtu.be/VWCx0TrOncM
(2). همان
(3). کتاب " فراماسونري در ايران "، جلد 2، فهرست لژ مهر
(4). مصاحبه با شبکه بی بی سی فارسی
http://youtu.be/FKbB1GtMrQY
(5). همان
(6). http://bahaism.blogspot.com/
(7). https://iranian.com/News/2007/April/Images/ReplyToAP.pdf
(8). https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_former_Bah%C3%A1%27%C3%ADs
بهایی ها بدشان نمی آید که هر فرد موفق و مشهوری را که بتوانند بخود منتسب کنند و چه کسی بهتر از امثال یارشاطر که منسوب به خانواده ای بهایی بوده اما رسما ارتباط و همکاری ای با آنها نداشت , اگر نگوییم بلحاظ لاییک بودن , بهاییت را هم مثل خیلی از فرق دیگر مصداق خرافات و خریت میدانست !؟
این ماییم که بیشتر اهل طردیم , آنها خیلی بیش از ما اهل جذبند و شاید اینرا هم از بزرگان دین ما آموخته اند !
حکایتی شنیدنی از آثار خلوص عقیده
عالم زاهد مرحوم حاج شیخ محمد حسین فاضل کوهانستانی نسبت به مطالبى كه در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده باور و ايمان قلبى داشت و به محقّق شدن آنها فوق العاده عقيدهمند بود.
مرحوم حجة الاسلام حاج سيد محمد تقى مدنى نقل کرد:
مرحوم حاج فاضل روايتى ديده بود بدین مضمون که خداوند مىفرمايد:
كسى كه وضويش باطل شود و وضو نگيرد به من جفا كرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز نخواند به من جفا كرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و دعا نكند به من جفا کرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و دعا كند و من درخواست او را اجابت نكنم من به او جفا كردهام، و من جفاكار نيستم.
ايشان فرموده بود: پس از رؤيت اين روایت وضو گرفتم و گفتم خدايا اين وضو!
سپس دو ركعت نماز خوانده و پس از آن گفتم: خدايا حجّ خانه خودت را نصيبم كن.
فرداى آن روز شخصى درب منزل ما آمد و گفت حاج آقا مىخواهيم به نیابت از طرف فلانى به حج برويد.
مرحوم حاج فاضل 18 سفر مشرف به مكّه مكرّمه شد و در هر سفر گروهى از مردم همراه ايشان بودند که ایشان با دقّت و توجّه بسیاری به راهنمایی آن ها می پرداخت.
گلزار فضیلت، رحیم قاسمی.
حکایتی شنیدنی از آثار خلوص عقیده
عالم زاهد مرحوم حاج شیخ محمد حسین فاضل کوهانستانی نسبت به مطالبى كه در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده باور و ايمان قلبى داشت و به محقّق شدن آنها فوق العاده عقيدهمند بود.
مرحوم حجة الاسلام حاج سيد محمد تقى مدنى نقل کرد:
مرحوم حاج فاضل روايتى ديده بود بدین مضمون که خداوند مىفرمايد:
كسى كه وضويش باطل شود و وضو نگيرد به من جفا كرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز نخواند به من جفا كرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و دعا نكند به من جفا کرده است،
و كسى كه وضويش باطل شود و وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و دعا كند و من درخواست او را اجابت نكنم من به او جفا كردهام، و من جفاكار نيستم.
ايشان فرموده بود: پس از رؤيت اين روایت وضو گرفتم و گفتم خدايا اين وضو!
سپس دو ركعت نماز خوانده و پس از آن گفتم: خدايا حجّ خانه خودت را نصيبم كن.
فرداى آن روز شخصى درب منزل ما آمد و گفت حاج آقا مىخواهيم به نیابت از طرف فلانى به حج برويد.
مرحوم حاج فاضل 18 سفر مشرف به مكّه مكرّمه شد و در هر سفر گروهى از مردم همراه ايشان بودند که ایشان با دقّت و توجّه بسیاری به راهنمایی آن ها می پرداخت.
گلزار فضیلت، رحیم قاسمی.
🔸 حکایاتی از عالم مهذّب آیة الله تألّهی همدانی
🔹از قول استادشان مرحوم آیة الله حاج سید علی نجفی میفرمودند:
🔸در یک سفر زیارتی در محضر مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی بودیم. در یکی از ایوانهای صحن مطهّر حسینی با عدّهای از اصحاب آخوند نشسته بودیم. عربی آمد و به آخوند عرض کرد: چیزی از علم به من بیاموز.
🔹مرحوم آخوند سرش را پایین انداخت، بعد فرمود: تا میتوانی بین برادرانتان که کدورتی حاصل شده آشتی بیاندازید.
🔸میفرمودند: در سابق که در مدرسه زنگنه همدان مشغول تحصیل بودیم مرحوم آقا محمد اسماعیل عمادالاسلام (ره) را که شخصی دقیق و ملاّ و عالم بود جهت تدریس آورده بودند مدرسه، و مدرّس مدرسه زنگنه بوده است.
🔹در آن زمان دراویش مختلفه با سلسلههای گوناگون گاهی میآمدند همدان و به مدرسه هم سر میزدند. مرحوم آقا محمد اسماعیل فرموده بود که مرشد من سگ است. و کتابی هم در حالات سگ نوشته بوده است.
🔸از قول مرحوم والد ماجدشان میفرمودند: که در سگ، غیر از صفت غضب، صفاتی است که اگر در کسی جمع شود انسان کاملی است.
🔹میفرمودند: در زمان مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری سیدی هندی از هندوستان برای درک اشخاص بزرگ به قم میآید و مدتی در گوشه و کنار قم و شهرهای دیگر ایران دنبال مرد کامل و بزرگی میگردد. به همدان هم آمده بود.
🔸 آقا سید رضا هندی سیدی کمحرف، کمخوراک و لاغراندام بود. از جمله حرفهای ایشان این بود: بخواهی میتوانی، نخواهی نمیتوانی.
🔹از ایشان سؤال شده بود که چه چیز باعث شد که شما به این فکر بیفتید و از این شهر به آن شهر حرکت کنید؟ فرموده بود: خواندن کتاب معراج السعاده.
🔸 میگویند: مرحوم آیة الله شیخ مرتضی انصاری (ره) هر کتابی را که از او میخواستند و داشتند به متقاضی عاریه میدادند جهت مطالعه، به غیر از کتاب معراج السعاده. فرموده بودند: این کتاب را من خودم احتیاج دارم و هر روز آن را باید مطالعه کنم.
🔹 میفرمودند: آیة الله آقای حاج میرزا موسی کلانتر که قبر شریفش در مسجد پیغمبر همدان است چون از حکمای الهی بودهاند، و در آن زمان نسبتهای ناروا به این قبیل افراد و علمای موحّد الهی میدادند. روزی بعضی از علماء میگویند که استکان ایشان را در مجلسی که با آن چای نوشیده بود باید آب کشید.
🔸این قضیه را به جناب ایشان می رسانند که فلانی درباره شما چنین گفته است. فرموده بود: خوب کاری کرده، به وظیفه شرعی خودش عمل کرده است!
محرم راز، حسین ایزدی.
@bazmeghodsian
🔸و امّا پدرت...
🔹آقای حاج علی امیر پور که فعلاً رئیس اطاق بازرگانی و مردی فاضل و متدین است می گفت: من در سرای ازبکها پائین خیابان اطاق تجارت داشتم. در مجاورت من جوانی مؤدب و خوش اخلاق که اهل شهرستان قوچان یا درگز بود، او هم اطاق تجارت داشت و گاهی با یکدیگر معاشرت می کردیم. من چنین احساس کردم که این جوان گرفتاری و اندوهی دارد.
🔸روزی مطلب را با او در میان گذاشتم خواستم اگر ممکن شود به او کمکی کرده باشم. او اظهار ناراحتی کرد و گفت: گرفتاری من یکی و دو تا نیست، خانوادگی است مگر خداوند لطفی کند.
🔹من گفتم:مرد زاهدی است بنام حاج شیخ حسنعلی ساکن سمرقند برو از او تقاضای دعا برای رفع گرفتاریت بنما.
🔸گفت: من غریب این شهرم و کسی مرا نمی شناسد بعلاوه آدرس او را هم ممکن است نتوانم پیدا کنم، اگر شما لطفی بکنید روز جمعه با هم برویم و مرا راهنمائی کنید.
🔹قبول کردم گفتم: شرح گرفتاری خود را در کاغذی بنویس در پاکت قرار ده و تقاضای دعا و راهنمائی کن.
🔸با یکدیگر رفتیم درب منزل مرحوم حاج شیخ او پاکت را رد کرد. پس از چند دقیقه عین پاکت که ظهر آن خطوطی نوشته شده بود برگردانیده شد.
🔹ناگاه دیدم این جوان شروع کرد به گریه کردن و گفت" این آقا کیست، آیا پیغمبر است یا امام؟
🔸مرحوم حاج شیخ در پشت پاکت دستوری به خود این جوان داده بودند و نوشته بودند و اما پدرت برود از آنها که دوست می دارد و عقیده مند است دعا بگیرد.
🔹آن جوان گفت: پدر من بهائی است و من مسلمان شدم و هیچکس از این جریان اطلاع ندارد. این مرد بزرگ از این گوشه خانه با چشم غیب بینش مثل اینکه همه عالم را می بیند! آری المؤمن ینظر بنورالله.
«شمه ای از کرامات مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی» نوشته آقای محمد علی تولایی.
@bazmeghodsian
❖ تسلیم در برابر حق
به مناسبت 29ماه رمضان، سالروز وفات آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی(م1393ق)
🔻از بیانات آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
مرحوم والد ویژگیهای ممتازی داشت، از جمله اینکه در برابر حق کاملاً تسلیم بود. گاهی که در مباحثه با دیگران بحث به اوج میرسید و صداها بلند میشد، در آن وقت هم اگر میدید حق با طرف مقابل است، فوراً خاموش میشد و به راحتی تصدیق میکرد. اگر میدید عبارتی که خودش معنا کرده، دیگری بهتر معنا کرده است، بدون هیچ مشکلی اذعان میکرد و آن را ترجیح میداد.
مرحوم والد بسیار خوشقلم بود و مطالب را نیز خوب میفهمید. ایشان تقریرات درس مرحوم حاج شیخ را نوشته بود. وقتی آقای حاج میرزا مهدی بروجردی تقریرات ایشان و آمیرزا محمود آشتیانی و چند نفر دیگر را گرفت و به حاج شیخ داد تا از آن استفاده کند، آقای حاج شیخ تقریرات آمیرزا محمود را ترجیح داد. حاج آقای ما این قضیه را به راحتی نقل میکرد و در این جهت هیچ مشکل نفسانی نداشت.
ایشان تقدیم و تأخیر در مجالس را موهوماتی میدانست که برخی به آن مبتلایند ولی اگر کسی به این امور دلخوش بود، مانع نمیشد. ایشان به ما نیز سفارش میکرد که به فکر این موهومات نیفتیم و در وصیتنامهاش نیز بر این امر تأکید کرده است.
https://t.me/ShobeiryZanjani/1070
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com