قناة

رسول جعفریان

رسول جعفریان
12.9k
عددالاعضاء
454
Links
363
Files
24
Videos
9,377
Photo
وصف القناة
خبری مهم در تشیع اصفهان از قرن چهارم

متن بسیار زیبایی در مجلد 25 معجم طبرانی در باره تشیع اصفهان آمده است که به نظرم جالب است. ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی اصفهانی (260 ـ 360) ، از محدثان بنام اهل سنت، و صاحب چندین کتاب، از جمله اثر 25 مجلدی المعجم الکبیر است. او، همانند بسیاری از محدثان آن روزگار، به بسیاری از شهرها سفر کرد، حدیث شنید، و این معجم را فراهم آورد. معجم صغیر او هم در دو مجلد چاپ شده است. حکایت زیر، مربوط به ابن عقده (م 333) محدث بزرگ کوفی و زیدی است که بسیاری از جال اهل حدیث، از شاگردان او بودند.
دانش پژوهی به نام محمد بن عبدالله بن هیثم، سال 323 در کوفه خدمت او می رسد تا از وی حدیث بشنود. حکایت زیر در باره گفت و شنود او با ابن عقده، در باره شهر اصفهان و طبرانی است. جالب است که ما شهر اصفهان را با نص مقدسی و منابع دیگری در داشتن تمایلات اموی می شناسیم، اما به عکس آن نقلها، حکایت زیر، دلیلی مهم بر متشیع بودن مردم این شهر است. در این باره به تفصیل در تاریخ تشیع در ایران نوشته ام، اما این نص را ندیده بودم و سپاسگزارم از دوستم آقای مهدوی راد که به بنده یادآور شدند:
محمد بن عبدالله بن هیثم گوید در سال 323 نزد ابن عقده (ابوالعباس کوفی) آمدم و از او خواستم، آنچه از مجلس حدیث از من فوت شده را بر من بازگوید. او امتناع کرد و من اصرار کردم. پرسید: از کدام شهر هستی؟ گفتم: از اصفهان. گفت: چرا شما اصفهانی ها دشمنی با اهل بیت را در درون خود دارید؟ گفتم: ای شیخ، چنین مگوی! اکنون در اصفهان، مردان فقیه، متقی، فاضل و متشیع هستند. ابن عقده گفت: شیعه معاویه؟! گفتم: نه والله، شیعه علی بن ابی طالب. هیچ کس در میان آنها نیست جز آن که علی (ع) برای او از چشم و اهل و فرزندش عزیزتر است. آن وقت، ابن عقده، آنچه را از مجلس درس از من فوت شده بود، برایم باز گفت. بعد به من گفت: آیا از سلیمان بن احمد طبرانی حدیث شنیده ای؟ گفتم: او را نمی شناسم. گفت: سبحان الله! ابوالقاسم طبرانی در شهر شماست و از او حدیث نشنیده ای و اینجا به کوفه آمده ای من را اذیت کنی! من برای ابوالقاسم طبرانی مانند نمی شناسم. من از او حدیث شنیده ام، او هم از من. و هر دو از مشایخ [مشترکی] حدیث شنیده ایم. (المعجم الکبیر، ج 25، ص 347)
متن عربی روایت: سمعت اباجعفر بن ابی السری الدیمیری و اسمه محمد بن عبدالله بن ا لهیثم یقول: أتیت أبا العباس بن عقدة بالکوفة فی سنة ثلاثه و عشرین و ثلاثمائة، فسألته أن یعید ما فاتنی من المجلس، فامتنع و شددت علیه، فقال: من أی البلد أنت؟ قلت: من أهل أصبهان. فقال: لماذا تضمرون العداوة لأهل بیت رسول الله صلی الله علیه و سلم؟ فقلت له: لاتقل هذا یا شیخ. الان من أهل أصبهان فیهم متفقهة و متقون، و فاضلون و متشیعة، فقال: شیعة معاویة! قلت: لا والله الاّ شیعة علی بن ابی طالب رضی الله عنه، و ما فیهم أحد الا و علی أعز علیه من عینه و أهله و ولده، فأعاد علی ما فاتنی، ثم قال لی: سمعت من سلیمان بن احمد الطبرانی، فقلت: لا أعرفه، فقال: یا سبحان الله، ابوالقاسم ببلدکم و أنت لا تسمع منه و تؤذینی هذا الأذی بالکوفة، ما أعرف لابی القاسم نظیرا، سمعت منه، و سمع منی، و سمعنا من مشایخنا.
@jafarian1964
وثوق الدوله هم می تواند شعر در باره گوهر آدمیت بگوید. [قرارداد وثوق الدوله رو که خاطر مبارکتان هست].
@jafarian1964
در روزگار ما تلگراف بر افتاد. این یک نمونه تلگراف شاهانه. گویا از مظفرالدین شاه. از سال 1323ق. نمونه جالبی برای کسانی که دوست دارند برگه های قدیم تلگراف را ببینند.
@jafarian1964
پیامبران هر کدام چه شغلی داشتند؟
@jafarian1964
مرآت العارفین فی دفع شبهات المبطلین، رد بهاییت. زمان احمد شاه. شرح داده که بی دینی رواج یافته و هر روز در حال گسترش است.... آثار دینی در شرف انهدام است...
@jafarian1964
متن را پایین بردارید
@jafarian1964
چاپ 1936 میلادی. برای سابقه فکر تمدنی در ایران خوب است. متنش را پایین بردارید
@jafarian1964
صفحه ای از کتاب بالا. با نگاه زردشتی نوشته شده. اما سعی کرده به اسلام هم نگاه مثبتی داشته باشد.
@jafarian1964
چند مسأله متفرقه از مجمع الرسائل مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری
1. مگس و شپش را مثلا سوزانیدن گناه نیست، اما کراهت دارد
2. شبیه در آوردن [تعزیه] حرام نیست اگر مرتکب حرام دیگر نشوند، مثل غنا خواندن یا دهل و سرنا زدن و غیره. و مرد لباس زن پوشیدن و زن لباس مرد را پوشیدن یا اشعار دروغ خواندن یا اجتماع مرد و زن که باعث این معصیت ها یا معصیت دیگر شوند، و غیر آنها که تمام حرام است.
3. ماهی زنده یا گندم یا برنج و تخمه، نجائیده فروبرند ضرر ندارد [= اشکال ندارد].
4. گوش دادن به صدایی که شک داری غنا هست یا نه، ضرری ندارد.
5. تیر هوایی و ترقک در کردنش اتلاف مال و لهو است و حرام است بلکه ساختنش و بیع و شرا و اعانت بر آنها تماما حرام است و اگر جایی را بسوزانند آن که آتش زده است، آنها را ضامن است
6. در مجلس عزا هرگاه مرد سر خود را برهنه و کند و عالم باشد به نگاه کردن زن نامحرم، واجب است بر او نهی از منکر و اعانت بر معصیت هم حرام است و بر زن غیر محرم هم حرام است نگاه کردن بر او.
7. بازدید کردن مثل دیدنی کردن است، واجب نیست
8. نان و قرآن در خورجین زیر پا در طرّاده پشت بر آنها کند که قصد شان استخفاف نباشد ضرر ندارد بلکه ترک اولی شده است
9. خال در بدن به جهت زینت کندن یا سوراخ در گوش و دماغ به جهت گوشواره ضرر ندارد...

@jafarian1964