Forwarded From کانال برهان
#اربعین
#سیرهء علمای اهل تسنن در نقل حقایق تاریخی (۱۵)
#شعائر_مقدسه_ی_حسینی


❕❗️علمای اهل تسنن کم کم به #زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه رنگ‌ طایفه‌ای دادند!!

✅ کنیز متوکل و #زیارت کربلا

✅ قدمت زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه

〰〰〰〰〰〰▪️▪️▪️

جالب است بدانید از روزگار پیشین، زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه نه تنها رنگ طایفه‌ای نداشته،
بلکه رنگ اجتماع شیعه و سنی داشته و تمام مسلمین به آن همت می‌گماردند، و همین امر، سبب خشم متوکل عباسی شد، و راه چاره ندید جز اینکه خودش دستور دهد تمام کربلاء را تخریب کنند!


تمام کتب تاریخ اهل سنت پر شده است از واقعه سال ۲۳۶ هجری که متوکل دستور داد کربلاء را به آب بستند!

⬇️ خیلی واضح است که اگر فقط شیعیان به زیارت میرفتند، راه عقلائی این بود که از سنی‌ها کمک بگیرد برای جلوگیری از زیارت رفتن شیعیان، نه اینکه به دستور مستقیم خودش،
کربلاء را تخریب کند، و کتب تاریخ پر شود از شعرها و هجویات شیعه و سني در مذمت او که قبر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را خراب کرده است!

👤 سیوطی در تاریخ الخلفاء میگوید ::

#تألّم_المسلمون یعنی #همه_مسلمانها از کار او ناراحت شدند و بر در و دیوار مساجد و خانه‌ها فحش برایش نوشتند و شعراء مذمتش کردند:

تاريخ الخلفاء(ص: 253)وفي سنة ست وثلاثين أمر بهدم قبر الحسين، وهدم ما حوله من الدور، وأن يعمل مزارع، ومنع الناس من زيارته، وخرّب، وبقى صحراء، وكان المتوكل معروفًا بالتعصبفتألم المسلمون من ذلك، وكتب أهل بغداد شتمه على الحيطان والمساجد، وهجاه الشعراء...


⁉️⁉️ اما چرا متوکل غضب کرد و چنین دستوری داد؟

جواب را ابن تغری حنفي (متوفى ۸۷۴) در کتاب: النجوم الزاهرة في ملوک مصر و القاهرة(2/ 283)، می‌دهد،

او نقل میکند که متوکل متوجه شد أمّ الفضل، محبوبة و مسامرش، از سامرا، برای زیارت نجف و کربلاء، رفته است!

🌐 در این لینک میتوانید تمام مطلب را از سایت رسمی اهل سنت مطالعه کنید:
http://shamela.ws/browse.php/book-11988#page-667


🌐 و همچنین در همین سایت میتوانید قضیه را از نقل ابوالفرج در کتاب معروف مقاتل الطالبیین (ص: 478) ببیند:
http://shamela.ws/browse.php/book-12404#page-469


ابن تغري نقل میکند که پس از چند روز که دنبال کنیزش گشت: ثم بعد أيّام حضرت وفى وجهها أثر شمس!! 
وقتی برگشت دید صورتش آفتاب خورده است! گفت کجا بودی؟ جواب داد: به #حج رفته بودم!
گفت:ويحك! هذا ليس من أيام الحجّ!
حال که زمان حج نیست!،

و ابوالفرج نقل میکند که ماه شعبان بوده است، فقال لها: أين كنتم؟ قالت: خرجت مولاتي إلى الحج وأخرجتنا معها، وكان ذلك في شعبان. فقال: إلى أين حججتم في شعبان؟قالت: إلى قبر الحسين،

میگوید: متوکل از او پرسید چگونه در ماه شعبان حج به جا میاوردید؟! و پاسخ داد به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السلام رفته بودیم!

_______________

هم اکنون هم #نیمه_شعبان در عراق هنگامه میشود از #پیاده‌روی به سوی کربلای معلّی،
و در ملحق تاریخ طبری در حوادث سال ۳۳۵ نقل میکند که در نیمه شعبان، #تمام عامة مردم برای زیارت قبر ابی عبد الله علیه السلام خارج شدند:

http://shamela.ws/browse.php/book-9783#page-6146
(تاريخ‏ الطبري،ج‏11،ص:365)

(سنه 335) .... و في النصف من شعبان من هذه السنه، خرجت العامه لزيارة قبر الحسين عليه السلام و عقدت القباب بباب الطاق.

______________

خیلی جالب است که سال ۳۳۵ هنوز حدود ۱۵ سال مانده است تا بغداد به دست آل بویه بیفتد! میگوید عامهء مردم برای زیارت خارج شدند

👈👈 پس معلوم میشود که علمای اهل سنت رفته رفته به زیارت حضرت سید الشهداء رنگ طایفه‌ای دادند، و اهل سنت را از زیارت کربلاء باز داشتند.


و در کتاب کامل الزیارات، تصریح شده است که در زمان معصومین علیهم السلام اهل تسنن مفصل به زیارت حضرت میرفتند؛
و لذا راوی میگوید: شیعه و غیر شیعه و زنها به زیارت میروند، و این سبب شهرت شده است، و چون شهرت شده من خوش ندارم بروم چه میفرمایید؟
پس از مدتی سکوت،
جواب فرمودند:
ای عراقي اگر آنها خود را مشهور کردند تو به #زیارت برو ولی خودت را مشهور نکن! پس قسم به خدا هر کس به زیارت حسین علیه السلام برود در حالیکه #عارف به حق او باشد، خدا گناهان آینده دور و نزدیک او را می‌آمرزد.

كامل الزيارات ص: 140 ...فقلت له جعلت فداك إن الحسين ع قد زاره الناس من يعرف هذا الأمر و من ينكره و ركبت إليه النساء و وقع حال الشهرة- و قد انقبضت منه لما رأيت من الشهرة قال فمكث مليا لا يجيبني ثم أقبل علي فقال يا عراقي إن شهروا أنفسهم فلا تشهر أنت نفسك فو الله ما أتى الحسين ع آت عارفا بحقه إلا غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر.

〰〰〰〰〰〰
@borrhan
Forwarded From کانال برهان
#اربعین
#سیرهء علمای اهل تسنن در نقل حقایق تاریخی (۱۵)
#شعائر_مقدسه_ی_حسینی


❕❗️علمای اهل تسنن کم کم به #زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه رنگ‌ طایفه‌ای دادند!!

✅ کنیز متوکل و #زیارت کربلا

✅ قدمت زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه

〰〰〰〰〰〰▪️▪️▪️

جالب است بدانید از روزگار پیشین، زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه نه تنها رنگ طایفه‌ای نداشته،
بلکه رنگ اجتماع شیعه و سنی داشته و تمام مسلمین به آن همت می‌گماردند، و همین امر، سبب خشم متوکل عباسی شد، و راه چاره ندید جز اینکه خودش دستور دهد تمام کربلاء را تخریب کنند!


تمام کتب تاریخ اهل سنت پر شده است از واقعه سال ۲۳۶ هجری که متوکل دستور داد کربلاء را به آب بستند!

⬇️ خیلی واضح است که اگر فقط شیعیان به زیارت میرفتند، راه عقلائی این بود که از سنی‌ها کمک بگیرد برای جلوگیری از زیارت رفتن شیعیان، نه اینکه به دستور مستقیم خودش،
کربلاء را تخریب کند، و کتب تاریخ پر شود از شعرها و هجویات شیعه و سني در مذمت او که قبر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را خراب کرده است!

👤 سیوطی در تاریخ الخلفاء میگوید ::

#تألّم_المسلمون یعنی #همه_مسلمانها از کار او ناراحت شدند و بر در و دیوار مساجد و خانه‌ها فحش برایش نوشتند و شعراء مذمتش کردند:

تاريخ الخلفاء(ص: 253)وفي سنة ست وثلاثين أمر بهدم قبر الحسين، وهدم ما حوله من الدور، وأن يعمل مزارع، ومنع الناس من زيارته، وخرّب، وبقى صحراء، وكان المتوكل معروفًا بالتعصبفتألم المسلمون من ذلك، وكتب أهل بغداد شتمه على الحيطان والمساجد، وهجاه الشعراء...


⁉️⁉️ اما چرا متوکل غضب کرد و چنین دستوری داد؟

جواب را ابن تغری حنفي (متوفى ۸۷۴) در کتاب: النجوم الزاهرة في ملوک مصر و القاهرة(2/ 283)، می‌دهد،

او نقل میکند که متوکل متوجه شد أمّ الفضل، محبوبة و مسامرش، از سامرا، برای زیارت نجف و کربلاء، رفته است!

🌐 در این لینک میتوانید تمام مطلب را از سایت رسمی اهل سنت مطالعه کنید:
http://shamela.ws/browse.php/book-11988#page-667


🌐 و همچنین در همین سایت میتوانید قضیه را از نقل ابوالفرج در کتاب معروف مقاتل الطالبیین (ص: 478) ببیند:
http://shamela.ws/browse.php/book-12404#page-469


ابن تغري نقل میکند که پس از چند روز که دنبال کنیزش گشت: ثم بعد أيّام حضرت وفى وجهها أثر شمس!! 
وقتی برگشت دید صورتش آفتاب خورده است! گفت کجا بودی؟ جواب داد: به #حج رفته بودم!
گفت:ويحك! هذا ليس من أيام الحجّ!
حال که زمان حج نیست!،

و ابوالفرج نقل میکند که ماه شعبان بوده است، فقال لها: أين كنتم؟ قالت: خرجت مولاتي إلى الحج وأخرجتنا معها، وكان ذلك في شعبان. فقال: إلى أين حججتم في شعبان؟قالت: إلى قبر الحسين،

میگوید: متوکل از او پرسید چگونه در ماه شعبان حج به جا میاوردید؟! و پاسخ داد به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السلام رفته بودیم!

_______________

هم اکنون هم #نیمه_شعبان در عراق هنگامه میشود از #پیاده‌روی به سوی کربلای معلّی،
و در ملحق تاریخ طبری در حوادث سال ۳۳۵ نقل میکند که در نیمه شعبان، #تمام عامة مردم برای زیارت قبر ابی عبد الله علیه السلام خارج شدند:

http://shamela.ws/browse.php/book-9783#page-6146
(تاريخ‏ الطبري،ج‏11،ص:365)

(سنه 335) .... و في النصف من شعبان من هذه السنه، خرجت العامه لزيارة قبر الحسين عليه السلام و عقدت القباب بباب الطاق.

______________

خیلی جالب است که سال ۳۳۵ هنوز حدود ۱۵ سال مانده است تا بغداد به دست آل بویه بیفتد! میگوید عامهء مردم برای زیارت خارج شدند

👈👈 پس معلوم میشود که علمای اهل سنت رفته رفته به زیارت حضرت سید الشهداء رنگ طایفه‌ای دادند، و اهل سنت را از زیارت کربلاء باز داشتند.


و در کتاب کامل الزیارات، تصریح شده است که در زمان معصومین علیهم السلام اهل تسنن مفصل به زیارت حضرت میرفتند؛
و لذا راوی میگوید: شیعه و غیر شیعه و زنها به زیارت میروند، و این سبب شهرت شده است، و چون شهرت شده من خوش ندارم بروم چه میفرمایید؟
پس از مدتی سکوت،
جواب فرمودند:
ای عراقي اگر آنها خود را مشهور کردند تو به #زیارت برو ولی خودت را مشهور نکن! پس قسم به خدا هر کس به زیارت حسین علیه السلام برود در حالیکه #عارف به حق او باشد، خدا گناهان آینده دور و نزدیک او را می‌آمرزد.

كامل الزيارات ص: 140 ...فقلت له جعلت فداك إن الحسين ع قد زاره الناس من يعرف هذا الأمر و من ينكره و ركبت إليه النساء و وقع حال الشهرة- و قد انقبضت منه لما رأيت من الشهرة قال فمكث مليا لا يجيبني ثم أقبل علي فقال يا عراقي إن شهروا أنفسهم فلا تشهر أنت نفسك فو الله ما أتى الحسين ع آت عارفا بحقه إلا غفر الله له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر.

〰〰〰〰〰〰
@borrhan
به مناسبت سالگرد ارتحال امام راحل

🔵 هرجا بروم، می‌شود خانه‌ام!

دوازده برش از سیره #امام_خمینی

[https://telegram.me/sarbazhaghighat



⭕️ جهاز خانم را که آوردند، تنها چیزهایی كه آقا #روح_الله به اثاثیه اضافه كرد، یك گلیم بود، یك دست رختخواب، یك چراغ خوراك‌پزی، یك قابلمه‌ی كوچك، یك قوری با استكان و نعلبكی.


⭕️ یك رمضان كه رفته بود شهر محلات، علمای شهر دعوتش كردند بیاید مسجد جامع نماز اقامه كند. قبول نكرد:
- آن‌جا كسی هست كه اقامه‌ی جماعت كند.
می‌گفت باید به این‌جا رونق داد. یك مسجد دورافتاده و متروك پیدا کرده بود كه یك اتاق گلی كوچك بیشتر نداشت. نمازش را این‌جا می‌خواند.


⭕️ شب را تقسیم كرده بودند. دو ساعت آقا می‌خوابید و خانم حواسش به بچه‌ها بود، دو ساعت خانم می‌خوابید و آقا بچه‌داری می‌كرد. روزها هم بعد درس، یك ساعت مخصوص بازی با بچه‌ها بود.


⭕️ اول تبعید، در تركیه بردندش یک جا كه بترسانندش.
- این‌جا قبر چهل نفر از علمای تركیه است كه با حكومت مخالفت كردند و كشته شدند.
گفت:
- عجب! ای كاش ما هم چنین چیزی داشتیم تا این جور از علمای تركیه عقب نباشیم.


⭕️ علیه لایحه‌ی انجمن‌های ایالتی و ولایتی که بیانیه داد، بعضی علما ‌گفتند: «شاه شیعه است، مگر با #شاه شیعه می شود مبارزه كرد؟»
نزدیک انقلاب، وقتی گفت در اعتراض به جنایات شاه، #نیمه_شعبان را جشن نگیریم، می‌گفتند: «چراغانی نیمه شعبان را به خاطر مبارزه تعطیل كنیم؟!»
یك عده #مقدس_‌نما دوران تبعیدش سر این دعوا می‌كردند كه او انگلیسی است یا آمریكایی؟! بعضی‌ها می‌گفتند تارك‌الصلات است، روزه هم نمی‌گیرد، زردچوبه می‌مالد به صورتش كه بگوید روزه‌ام! بعضی‌ها هم می‌گفتند این عمامه‌اش كوچك است و در حد مرجعیت نیست. این جور حرف‌ها را كه می‌شنید، می‌گفت:
- به آقایان بگویید من هنوز مشرك نشده‌ام.


⭕️ سعدون شاكر، رئیس سازمان امنیت عراق آمده بود به خط و نشان ‌كشیدن:
- حضرتعالی در صورتی می‌توانید در عراق به زندگی عادی خود ادامه دهید كه از كارهای سیاسی كه روابط ما با ایران را تیره می‌كند، خودداری كنید. در صورت ادامه‌ی كارهای سیاسی باید عراق را ترك كنید.
آقا اشاره‌ای كرد به زیلوی اتاق:
- هر جا بروم، اگر این فرش را پهن كنم، همان جا می‌شود منزل من. من از آن روحانیونی نیستم كه به خاطر علاقه به زیارت از #مبارزه دست بكشم.


⭕️ در #نوفل_‌لوشاتو، خبرنگاران خارجی می‌پرسیدند:
- سیب‌زمینی و تخم مرغ برای شما غذای مقدسی است؟... شما تخم مرغ را سمبل چیزی می‌دانید؟!
از بس كه غذای بیت امام تكراری بود؛ تخم مرغ پخته با سیب‌زمینی یا اشكنه.


⭕️ #نوه_امام بود. توی مشهد به طرفداری از بنی‌صدر و علیه شهید رجایی سخنرانی كرد و تشنج به پا کرد. وسط شلوغی هم دست برد به اسلحه.
خبر كه به امام رسید به دامادش، آقای اشراقی، گفت: پیغام دهید نامبرده تحت‌الحفظ به تهران اعزام شود. اگر خواست تیراندازی كند، مهلت ندهند و بلافاصله به او شلیك كنند و از پای درش آورند.
آقای اشراقی رفت و برگشت.
- پیام را رساندید؟
- بله.
- گفتید اگر خواست تیراندازی كند، مهلتش ندهند؟
- نه...
- برگردید عین پیام را برسانید.


⭕️ می‌خواند و گریه می‌کرد. كودكی نامه نوشته بود كه:
- اماما! چون تو خدا را دوست داری، من هم تو را دوست دارم. چون تو با خدا رابطه داری، ما هم با تو رابطه داریم.
می‌خواند و گریه می‌كرد و می‌گفت:
- كاش من با خدا رابطه داشتم تا اینها راست باشد.


⭕️ دو سه سال آخر به این گذشت كه دوباره و چندباره بگوید به خاطر اجرای #اسلام_ناب و تحقق #عدالت هر كاری لازم شد باید كرد. #قائم_مقام_رهبری را برای همین گذاشت كنار و گفت كه دلش پر خون است. #قطعنامه را پذیرفت و گفت جام زهر را نوشیده. بعضی احكام اولیه‌ی دینی را با #حكم_حكومتی‌ لغو كرده بود و بحث‌برانگیز شده بود.
در جواب اشكالات فقهی یكی از شاگردانش، نوشت:
- باید سعی كنیم تا حصارهای جهل وخرافه را شكسته تا به سرچشمه‌ی زلال #اسلام_ناب_محمدی (ص) برسیم. امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا كنید من نیز یكی از قربانی‌های آن گردم.


⭕️ موقع غسل و تدفین، حتی یك كفن هم از خودش نداشت. باقیمانده‌ی پول‌‌هاش به اندازه‌ی خرج دو سه روز پذیرایی در دفتر و بیت هم نشد. اثاثیه‌ی خانه‌ مال خانم بود و خانه هم اجاره‌ای بود. چیزی به جا نگذاشته بود، جز چند میلیونی دل داغدار و چند میلیارد بچه‌هایی كه او را ندیده بودند.
[https://telegram.me/sarbazhaghighat

به نقل از https://telegram.me/smjmiry
ای مهدی صاحب زمان لبیک لبیک (سرود)
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی

🌸 ویژه ولادت امام_زمان (عج)

#نیمه_شعبان
🍃🌼🍃
Forwarded From آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی
💠 دستورالعملی از امام زمان علیه‌السلام برای رفع گرفتاری در حال اضطرار

❖از بیانات آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔻

📝 یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونه‌ای بود که به تلف شدنم منتهی می‌شد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من به‌گونه‌ای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد.

🔸درباره کیفیت آن #دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است:

یک وقت ابن ابی البغل کاتب مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت به‌گونه‌ای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با این‌که درهای حرم بسته بود، ناگهان می‌بیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقه‌های منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند.
آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابی‌البغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی‌البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده‌ام.

هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّه‌ای از طرف وزیر پشت در بودند و امان‌نامه‌ای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را می‌خواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافه‌ای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفته‌ای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کرده‌ای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابی‌البغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابی‌البغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد.

❖در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم.

🔸کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است:

دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان:
«يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه‏، ده مرتبه بگو: یا غایتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ.
سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ع إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي‏»
سپس حاجت خود را از خدا بخواه.

سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي‏»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد.
بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود حاجت تو را برآورده می‌کند، ان‌شاءالله
#امام_زمان #نیمه_شعبان

t.me/shobeiryzanjan
Forwarded From unknown
#صبر
#صدقه
#صراط
#صفات_ناجیة
#صلوات
#صله_رحم
#صوت_امیرالمومنین
#ضعف
#طالب_علم
#طب
#طب_اسلامی
#طبایع_اربع
#طلوع_فجر
#طوبی
#طینة
#طینت
#ظرفیت
#ظهور
#عاق_والدین
#عاقبت_بخیری
#عاقل
#عالم
#عبادت
#عبودیة
#عجب
#عجم
#عدل
#عذاب_دنیوی
#عذاب_قبر
#عذاب
#عرضه_اعمال
#عزاداری
#عصای_موسی_ع
#عصمت_انبیا
#عطسه
#عطر
#عفت
#عقل
#عقیقه
#علم
#علم_الکتاب
#علم_خدا
#علی_بن_ابی_حمزه
#عمر
#عمل_به_علم
#عمل_بیفائده
#عمل_بی_خاصیت
#عمل_صالح
#عیادت_مریض
#غربال
#غذا_داغ
#غسل_جنابت
#غناء
#غنی
#فاطمه_بنت_اسد
#فایده_مخلوقات
#فحش
#فرزند
#فرزند_صالح
#فرقه_ناجیه
#فضل_عالم
#فضایل_امیرالمومنین
#فطرت
#فقر
#فقیه
#فهم_حدیث
#قائم_ع
#قابیل
#قساوت_قلب
#قراءة_علی_ع
#قرآن
#قصر_یاقوتی
#قضاء_حاجت_مومن
#قضاوت
#قم
#قناعت
#قول_بدون_علم
#قیامت
#قیاس
#کتمان
#کشتی_نجات
#کلمات
#کنز
#کوثر
#گرفتن_ناخن
#گریه
#گناه
#گناه_کبیرة
#گمشده
#گوشت_و_شیر
#لیلة_المبیت
#مال_حرام
#ماه_رمضان
#مباهله
#محاسبه
#محبت_اهل_بیت
#محدثه
#محرم
#مجلس_علم
#مجلس_مذاکره_علم
#مدارا
#مداهنة
#مرض
#مرگ
#مرگ_جاهلیت
#مزاح
#مسجد_کوفه
#مستضعف
#مسخ
#مشاهده_اعمال
#مصافحه
#مصلحت
#مصیبت
#مظلومیت_اهل_بیت
#معاد_جسمانی
#معجزه
#معجزه_پیامبر_ص
#معرفت
#معراج
#معلی_بن_خنیس
#معدن_علم
#معنای_ید
#مقام_امیرالمومنین
#مقام_اهل_بیت
#مقام_شیعة
#ملائکة
#ملک_الموت
#ملایکة_کاتب
#منزلت
#منع_از_مومن
#مودة_فی_القربی
#موسیقی
#موعظه
#مواعظ
#مومن
#مومن_مسرف
#میثاق
#میزان
#ناامیدی
#ناصبی
#نام_محمد
#نامه_عمل
#ندبه
#نصیحت
#نظافت
#نعمت
#نفی_رویت
#نقل_حدیث
#نماز
#نماز_شب
#نماز_میت
#نمک
#نور
#نوزاد
#نوشتن_حدیث
#نیت
#نیمه_شعبان
#وادی_السلام
#والدین
#ورع
#وسیله
#وضو
#ولایت
#ولد_صالح
#هادی
#هابیل_قابیل
#هدف_خلقت
#هدایت
#هدایت_کردن
#هلاکت
#همت
#همسایه
#همنشین
#هوای_نفس
#یاد_مرگ
#یاد_اهل_بیت_ع
#یوم_الست
Forwarded From عکس نگار
✅«هِيَ أَفْضَلُ لَيْلَةٍ بَعْدَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ.»

از امام باقر علیه السلام از برتری شب نیمه شعبان پرسیده شد.

امام علیه السلام فرمودند: آن برترین شب پس از شب قدر است. در آن شب خداوند منان احسانش را به بندگان بی دریغ عطا می کند و آنان را با لطف خود می آمرزد. پس در آن شب برای نزدیکی به خدا تلاش کنید. پس به درستی که آن شبی است که خداوند به خود سوگند خورده است که هیچ درخواستگری را تا زمانی که گناهی را نطلبیده است بازنگرداند و آن شبی است که خداوند در برابر آن که شب قدر را برای پیامبر مان علیه و آله السلام قرار داد آن را برای ما مقرر فرمود. پس در دعا و ستایش خداوند منان كوشش کنید. به درستی که هر کس در آن صد بار خدا را تسبیح گوید و صدبار ستایش او را به جای آورد و صدبار او را بزرگ بدارد خداوند والا گناهان پیشین او را می بخشاید و خواسته های دنیا و آخرتش هر آنچه که از خدا می طلبد و آنچه را که خداوند منان او را بدان نیاز مند می داند هر چند که آن را طلب نکرده باشد از روی بخشش و احسان بر
بندگانش برآورده می سازد.
📚منابع:
1️⃣الامالی ص۲۹۷/شیخ طوسی/ناشر:دارالثقافة/قم۱۴۱۴
2️⃣اقبال الاعمال بالحسنة فیما یعمل مرة فی السنة ج۳ ص۳۱۵/سید بن طاووس/مصحح:جواد قیومی اصفهانی/ناشر:مکتب الاعلام الاسلامی/قم۱۴۱۶
#احادیث_امام_باقر_علیه_السلام
#نیمه_شعبان
@shiayan_page
Forwarded From " شاهـــراه "
آسمان سبزه نشانده که سواری آید
ماه فانوس گرفته که نگاری آید

اختران ریسه ببستند که یاری آید‌
زُهره در نغمه که گو بانگ هَزاری آید

باغ با سرو و چنارش به تماشا بنشست
موج دریا متلاطم شده در جا بنشست

کوه با دشت و دَمَن خود به تمنّا بنشست
که زمین را زفلک نُقل و نثاری آید

شده برپا به زمین شور و نشاطی و طرب
مردم از شوق کنند آمدن یار طلب

جانشان از ستم وظلم رسیدست به لب
بر پریشانی این دهرقراری آید

هرکجا را نگری منتظرِ مصلح کل
نه فقط آدمیان، زمزمه ی بلبل و گل

از مسلمان و یهودی و به هر دین و سُبُل
چشم بر راه مگر شاهسواری آید

شبِ مولودی آن بدرِ ولایت باشد
واپسین حلقه ی زنجیر امامت باشد

باقی نور ز خورشید هدایت باشد
چهارده قرن به پایان شد و آری آید

آنکه دنیاست وجودش به چنین
حُسن یوسف، یدبیضا و دم عیسایی

اوست از بهر همه خلق جهان ماوایی
عدل را منتظران! طُرفه مَداری آید

روزگاری است که از هجر تو بی سامانیم
در گرفتاری و توفانِ بلا حیرانیم

گرچه بر ما رود از رنج و مِحَن می دانیم
از پسِ غارتِ پاییز، بهاری آید

ای مه از ابر برون آی! که تار است جهان
نور بفشان که بینند ره، از پیر و جوان

خواهد آمد که کند عدل به هر خطّه روان
بعدِ یک چند زمان، قدرت باری آید...


⚘ آخرین شعر، برای میلاد امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الّشریف، در پایان قرن چهاردهم هجری شمسی

✍️🏻 #سید_مهدی_صدرالحفاظی
#نیمه_شعبان

@Shahrah
@Kelkestan
Forwarded From اتچ بات
#عزاداری

✅ ماجرای جالب دستور حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها به نوحه‌سرایی بر سیدالشهداء علیه السلام به نقل از یکی از علمای بزرگ اهل تسنن


👈 قدمت #زیارت سیدالشهداء سلام الله علیه نزد اهل تسنن مخصوصا در ایام خاص زیارتی مانند نیمه شعبان و ...

〰〰〰〰▪️💦

👤 ابوعلی تنوخی، از علمای بزرگ مخالفین ما می‌نویسد:::

پدرم برایم گفت که روزی ابوالحسن کاتب آمد و گفت: آیا در بغداد شخصی که نامش ابن اصدق باشد را می شناسید؟

پدرم گفت: در آن مجلس کسی جز من آن شخص (ابن اصدق) را نشناخت و من گفتم: بله او را می شناسم.چرا از او سوال کردی؟

ابوالحسن کاتب گفت: او چه کار می کند؟

پدرم پاسخ داد: بر حسین علیه السلام #نوحه سرایی می کند.

پدرم گفت: ابوالحسن کاتب گریه کرد و گفت: پیرزنی از اهل کرخ پیش من است که مرا تربیت کرده است و به دلیل لهجه‌اش نمی تواند کلمات را صحیح ادا کند چه برسد به این که بخواهد شعری را نقل کند و این پیرزن از زنان صالح است و بسیار روزه می گیرد و اهل تهجد است.

محل خواب او نزدیک من است و دیشب متوجه شدم که مرا صدا زد و گفت: ای ابوالحسن.

گفتم: چه شده است؟

گفت: پیش من بیا.

به نزد او رفتم و دیدم که می لرزد.
گفتم: چه اتفاقی برایت افتاده است؟

گفت: یک جزء قرآنم را خواندم و خوابیدم.در خواب دیدم که گویی در مقابل یکی از دوازه های کرخ هستم. اتاق تمیزی را دیدم که (دیوارهایش) سفید و اندکی قرمز بود، درب آن باز بود و زنان دم درب ایستاده بودند.

به آنها گفتم چه کسی از دنیا رفته ؟ چه خبر است؟ آنها به داخل اتاق اشاره کردند.

وارد شدم دیدم اتاقی در نهایت زیبایی است و در وسط آن بانویی جوان هستند که نیکوتر و زیباتر از ایشان ندیده بودم، لباس زیبای سفید رنگی که بلند بود به تن داشت و روی آن نیز روپوشی (شنل) که فوق العاده سفید رنگ، پوشیده بود، در دامانش سر بریده ای بود که خون از آن می جوشید.

گفتم: تو چه کسی هستی؟

فرمود : با تو کاری ندارم، من فاطمه دختر رسول خدا هستم و این سر فرزندم حسین «علیه السلام»است.از طرف من به ابن اصدق بگو این شعر را به عنوان نوحه (برای حسینم) بخواند:

فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.

ناگهان به خودم آمدم.

ابوالحسن کاتب می گوید: آن پیرزن به جای «لم امرضه» به دلیل لهجه اش گفت «لم امرطه» چرا که نمی توانست حرف «ض» را درست تلفظ کند.پیرزن پس از آن آرام گرفت تا آن که خوابید.


ابوالحسن به من گفت:
ای ابوالقاسم حال که ابن اصدق را می‌شناسی، امانتداری کن و این خبر را به ابن اصدق برسان؛ من گفتم به خاطر امر #سرور_بانوان اطاعت می کنم.

ابوالقاسم تنوخی در ادامه می گوید: این داستان در ماه #شعبان بود، مردم زمانی که می خواستند به زیارت امام حسین «علیه السلام» بروند از حنبلی ها به شدت آزار می دیدند.


من آنقدر تلاش کردم که بالاخره توانستم خودم را در شب #نیمه_شعبان به حائر حسینی برسانم.

جویای ابن اصدق شدم تا این که او را دیدم.

به او گفتم حضرت فاطمه «سلام الله علیها» به تو امر نموده اند که قصیده ای را که در آن بیت مذکور را به عنوان نوحه (برای امام حسین «علیه السلام») بخوانی:

لم امرّضه فأسلو ... لا ولا کان مریضا (فرزند من مریض نبود (بر اثر بیماری از دنیا نرفت) این را سؤال کنید و قبل از این واقعه نیز بیمار نبود.)

به ابن اصدق گفتم من قبل از این ماجرا این قصیده را بلد نبودم.

حال ابن اصدق دگرگون شد. قضیه خواب را برای او و حاضران در جلسه به طور کامل نقل کردم، همگی به شدت #گریه کردند و تمام شب با همین قصیده نوحه سرایی کردند.
اول این قصیده این بیت است:


👈 ای دو چشم اشک ببارید و به شدت #گریه کنید و خشک نشوید.


این شعر برای برخی از شاعران اهل کوفه است.

سپس به نزد ابوالحسن کاتب بازگشتم و او را از آن چه رخ داد با خبر ساختم.

〰〰〰〰〰〰〰

©کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی از کتب مخالفین

@borrhan
Forwarded From آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی
💠 دستورالعملی از امام زمان علیه‌السلام برای رفع گرفتاری در حال اضطرار

❖از بیانات آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: 🔻

📝 یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونه‌ای بود که به تلف شدنم منتهی می‌شد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من به‌گونه‌ای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد.

🔸درباره کیفیت آن #دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است:

یک وقت ابن ابی البغل کاتب مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت به‌گونه‌ای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با این‌که درهای حرم بسته بود، ناگهان می‌بیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقه‌های منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند.
آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابی‌البغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی‌البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده‌ام.

هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّه‌ای از طرف وزیر پشت در بودند و امان‌نامه‌ای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را می‌خواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافه‌ای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفته‌ای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کرده‌ای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابی‌البغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابی‌البغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد.

❖در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم.

🔸کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است:

دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان:
«يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا»
ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه‏، ده مرتبه بگو: یا غایتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ.
سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ع إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي‏»
سپس حاجت خود را از خدا بخواه.

سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي‏»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد.
بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود حاجت تو را برآورده می‌کند، ان‌شاءالله
#امام_زمان #نیمه_شعبان

t.me/shobeiryzanjan