Forwarded From " شاهـــراه "
امیرالمؤمنین جان است و جانان جلوه‌ها دارد
مه و خورشید یک پرتوست کز نور خدا دارد

همه آیات قرآنی علی را می‌کند تفسیر
هزاران چشمه در آن نقطه‌ی در زیرِ با دارد

طفیل هستی اویند جمله کائنات آری
جهان از رهگذار لطف او این سان بقا دارد

ولایت چون حصاری محکم و آباد و پابرجاست
چه جای غم؟ کسی در این چنین حصنی سرا دارد

تمام ملک دنیا با همه برق و فریبایی
نیرزد نزد او چون خویش ملک لافتی دارد

شهی با آن همه قدرت به جای کاخ در کوخی است
کدامین پادشه دیدی در این کاشانه جا دارد؟

اگر خواهی عبادت را ببینی در نمازش بین
کشند از پای او تیر و نظر بر کبریا دارد

به جمعه خطبه خواند و پیرُهن را باد می دادش
کسی پرسید از چه؟ گفت او یکتا قبا دارد

غذایش را به مغز خالص گنجشک قادر بود
ولی نان و نمک را از برای خود روا دارد

به شهر دانش پیغمبر، او دروازه ای باز است
هر آنکس پرسشی دارد جواب از این صلا دارد

ز هر پیغمبری باشد نشانی او همان دارد
هر آنچه هر نبی دارد علی آن را جدا دارد

تمام دانش هستی است در مشتش ز سوی حق
به علم آسمانها از زمین علمش فرا دارد

ز بس آن دومی بودش خطا در حکم هایش، گفت:
نباشد گر علی، آنگه عُمَر راه فنا دارد

همه جُستند آب زندگانی را به تاریکی
ولی در چشمه‌ی نورش علی آب بقا دارد

بلی خورشید بود اما به ظلمت راه می‌جُستند
ندانستند قدرش را چه میزان او بها دارد؟

چرا نامردمان خون بر دل خورشید می‌کردند؟
که باید غصه‌اش با چاه، خود آن مقتدا دارد

اذان را آن موذّن گفت و حیدر سوی مسجد شد
که می‌دانست خود در سرنوشت این ماجرا دارد

به سجده رفت و غرقِ بحرِ غوغایی دگر گردید
که دیدند عرشیان بر فرق او تیغی که جا دارد

بزد تسبیح با "فُزتُ وربِّ الکعبه"پیوندی
در آن محرابِ خون، حیدر فقط ذکر خدا دارد

چه گوید قطره از اوصاف دریایی پر از گوهر؟
فضیلت‌های بسیار و کرامت‌ها چه‌ها دارد!

صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین
#سید_مهدی_صدرالحفاظی
#شب_های_بی_قراری

@Kelkestan
@Shahrah
Forwarded From " كِلكِســتان "
به خدا هیچ مرا غیر تمنای تو نیست
چاره‌ی درد مرا جز که مداوای تو نیست

وقت خواب آید و چون خویش به بستر سِپُرم
خاطر غمزده‌ام جز که به رویای تو نیست

بذر امید به دل کاشته‌ام می‌دانم
میوه‌اش جز گهر ناب تماشای تو نیست

توتیایی بده بر تیرگی دیده نَهم
بهتر از سرمه‌ی آن خاک قدمهای تو نیست

همه در نعمت بسیار الهی غرقیم
هر چه روزی است به جز رخصت امضای تو نیست

هر که فرجام جهان را به تو می‌پندارد
هیچ سر را نشناسم‌ که به سودای تو نیست

عاقلان هرچه ز مشکل همه را حل کردند!
هیچ مشکل که چنان حلّ معمّای تو نیست

مصلحان نیز به شطرنجِ عمل مات شدند
هیچکس مصلح این غمکده، مِنهای تو نیست

جای آن است جهان دِقّ کند از فرطِ ستم
دادخواهی به جز آن دست توانای تو نیست

روزها می‌رسد و از پی هم می‌گذرد
هیچ روزی به شکوفایی فردای تو نیست

چه بهشتی است در آن مُلک ‌که می‌رانی حکم!
که به این دار فنا خوشتر از آن جای تو نیست

هر چه در وصف تو گوییم غزل یا سخنی
دفترِ حُسن به جز نّقل سجایای تو نیست

#امام_عصر علیه‌السّلام
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " كِلكِســتان "
ای حجت خدا که تو مظلوم آیتی
هم در حیات و هم به مماتت به غربتی
زهرا و حیدرند تو را مادر و پدر
غیر از برادرت که چنینش اصالتی؟
خُلقت شبیه خَلق تو بوده بسی نکو
در بخشش و کرم، تو نگینِ کرامتی
صلح تو عینِ معنی رزم تو شد یقین
خصمت خرید لشکر تو با سیاستی
ای صلح سبز تو به صراحت قیام سرخ!
هر دو امام‌ حق چه نشستن چه نهضتی
یاران باوفای تو کردند اعتراض
ای جان من فدای تو محکومِ امتی
پیغمبرت نشاند به منبر به روی پا
قدر تو را ولیک ندانست ملتی
آن همسرت که داد تو را زهر آتشین
همسر نبود، دیوِ سراپا خباثتی
گشتی به سمِّ کینه شهید و جنازه ات
آماجِ تیر گشت به دست جماعتی
وقتی تو را نهاد برادر درون خاک
گفتا چنین سخن به صد اندوه و حسرتی:
غارت زده منم که برادر ز دست داد
غارت زده نبود که ز کف داد ثروتی
هر چند در مزار تو زائر نمی رود
آمد شد ملائکه داده چه شوکتی!

#شهادت_امام_حسن(علیه السلام)
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " كِلكِســتان "
غیر از تو ای حبیب که یاری نیافتم
جز کوی منزل تو دیاری نیافتم

در دشت جستجو که شدم همچو یک غریب
گشتم بسی ولیک سواری نیافتم

در باغ ِوصل تو به تماشا چو آمدم
حاصل به جز که بوته‌ی خاری نیافتم

قسمت فِراق بود که سامان نیاورم
چشم انتظار دوست قراری نیافتم

گفتم: نسیم را چه خبر از دیار یار؟
گفتا: که هیچ غیر غباری نیافتم

گفتم: همان بیار که سرمه کشم به چشم
گفتا: که گم بگشت و مزاری نیافتم

گفتم: که ناامید نباشم ز جست و جو
گرچه نشان ز گشت و گذاری نیافتم...

#امام_زمان علیه‌السّلام
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " كِلكِســتان "
• ای نام تو چو نام خدا خود شفاست هم
هرجا که یاد توست، حضور خداست هم

• حق پیش از آن که خلق جهان را اراده کرد
نقش تو بر حضور جهان بخواست هم

• هفت آسمان و هفت زمین پس بنا نهاد
یعنی تمام خلقِ خلایق تو راست هم

• ای آنکه در مقام تو پروردگار گفت:
صد آفرین به خالق برتر

• ما را خدا ز باقی خاک تو آفرید
حزن و سُرور تو، غم و شادی ماست هم

• مِهر به توست مِهر خداوند بی‌قرین
بغض به تو برابر بغض خداست هم

• یک لحظه بی‌تو هیچ مبادا به سر کنیم!
کان دَم تمام عالَم امکان فناست هم...

#امام_زمان علیه‌السّلام
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " كِلكِســتان "
اى حَرَمت مايه ى تسكين دل
بر درِ تو خيل ملايك خجل

از سر لطف تو در آن آستان
نورِ صفا موج زند هر زمان

اى كه همه از شه و از مستمند
دستِ تمنّا به حرم می زنند

تا كه جوابى دهى از راه جود
حاجت محتاج برآرى تو زود

رفعت كيهان كه بُوَد بى رقيب
رشحه اى از عزّ تو دارد نصيب

صبح به هر ديده زروى حساب
سرمه ى خاك تو كشد آفتاب

زُهره ى رخشنده به طاق جهان
كرده ز خجلت سر خود را نهان

شاه نشينِ تو كه ماتم زُداست
باغِ قدم خورده ى صدها گداست

خانه مگر خانه ى حاجات نيست؟
قاعده ى ذكر و مناجات نيست؟

نام رضا نام شريف تو شد
كيست در اين جرگه حريف تو شد؟

دُرّ يمِ جود و فتوّت تويى
دُر، نه يمِ اصلِ مروّت تويى

شمسِ شموسى و ولايت تو‌ راست
مشعله‌ى راه هدايت تو راست

بر سر كوى تو نعيمِ بهشت
روضه ى تو نعمتِ رضوان نوشت

صحنِ دل انگيزِ گهرشادِ تو
باز گشايد رهِ ميعادِ تو

اى حَرَمت حُرمتِ دين را حريم
مُحرِمِ احرامِ تو مُهرِ كريم

طينتِ پيغمبرِ والا گهر
ارث رسيده ز‌ پدر بر پسر

اى گهرت فاطمى و حيدرى
دانش تو باقرى و جعفرى

پايه‌ى حِلم تو به پاىِ حسن
خون حسين است تو را در بدن

فيضِ نمازت كه خدادادى است
حاملِ سجّاده‌ى سجّادى است

بيش ندانيم كه تدبير چيست؟
بى ادبى از سرِ تقصير نيست

نامه اى از روضه ى تو روزِ حشر
گر كه كنم پيش خلايق به نشر

جمله به درگاهِ تو سو مى كنند
نزد خدا نام تو رو مى كنند

تا كه از آن باغِ خزان ناپذير
برگ گليشان بشود دستگير

آبى از آن برگ به دوزخ زنند
فاصله از نار به فرسخ زنند

مدح تو را اى صنمِ مه لقا
كيست تواند بكند جز خدا؟

لال شدم در صفتت اى حبيب!
تا كه كنى باز زبانم طبيب!

چامه‌ى "صدری" است براى صِلت
از تو شفاعت طلبد آخرت

نورِ رضا حشمتِ عنوان توست
حرفِ وفا ختم به ديوان توست


#امام_رضا(علیه السّلام)
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " كِلكِســتان "
در بساط نورت اى مهتاب!
شهر قم را نور سوى ديگرى دادى
اى كريمه! فاطمه! معصومه!
اسوه ات چون حضرت زهراست
بر ما آبروى ديگرى دادى
اى بلنداى كرامت!
گنبد گردون
كنار قبّه‌ات چون تپّه اى خُرد است
و آن خورشيد كاندر شهر قم تابد
به پيش تابش تو
آبروى خويش را برده است
الا اى دختر موسى بن جعفر!
با حضور مرقدت در قم
اين كوير بى نشان
از روضه‌ى جنّت نشان دارد
و هر فردى به پاس حُرمتت
اينجا امان دارد
يك طرف آن شهر مشهد،
شهر خورشيد است و باغ و با تو هم‌عهد است
سوى ديگر شهر شيراز است و
شهر شاه و نور و
مرقد شاه چراغ و
با تو هم عهد است
در مزارت عرشيان خود پاسبانانند
شهر قم را از بلاها دور گردانند
شرمسارم!
ما تو را داريم و قَدرت را نمى‌دانيم
ولى اين را بدان
تا آخرين دم
باتو ما هم‌عهد مى‌مانيم...

#حضرت_معصومه(س)
#سید_مهدی_صدرالحفاظی
#شعر_نيمایی

@Kelkestan
@Shahrah
Forwarded From " كِلكِســتان "
ای باب مهربان! ز هوای پسر بپرس
از تنگنای حمله‌ی گرگِ خطر بپرس

خود گفته‌ای که وامگذاری به خویشمان
دانم یقین، ز رافت خود بیشتر بپرس

در حسرتِ وصال تو ای ماه سوختیم
از روی زردِ َهمچو منی محتضَر بپرس

در ظلمت شبانه‌ی هجران به سر بریم
در کوچه باغِ صبح، زمان گذر بپرس

آماده‌ی حضور قدمگاهِ ناز توست
از طارمِ حریرِ دو دیده، خبر بپرس

تکلیف جوجه‌های به دامانِ آرزو
در آشیانِ باد ز مرغِ سحر بپرس

لبخند هر بنفشه تداعی کند ظهور
در مهدِ بوستان ز شاخِ شجر بپرس

نبضِ زمان زغیبتت ای نازنین نگار!
کند است از نظام قضا و قدَر بپرس

این قصّه‌ی فِراق به پایان رسد دگر
وقت فرَج ز ایزدِ بس دادگر بپرس

#امام_زمان علیه‌السّلام
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
Forwarded From " شاهـــراه "
نامش خدیجه، دخت خُوَیلد، چه همسری!
آن زن که از برای پیمبر چو یاوری

صدّیقه و مبارکه، کبرا و طاهره
بر مومنان بُوُد چو گرانقدر مادری

بین زنان شخص پیمبر ز هر نظر
تابان‌تر از خدیجه نبوده‌ست اختری

هرچند بانوان قریشی به ازدواج
با حضرتش شدند به کارِ فسونگری

امّا که شوق و میل خدیجه به آن عزیز
کوتاه کرد دستِ زنان را ز داوری

او دید آن جناب به دنیا نظر نکرد
بشناختش کمال و صفات فراتری

او اوّلین زنی است به اسلام رو نهاد
هم او نخست شیعه ز خاصّان حیدری

دامان پاک اوست که پرورد فاطمه
از این چنین صدف بدرخشید گوهری

از هرچه مال و ثروت و هر آرزو گذشت
در راه اعتلای چنان دینِ برتری

با چارصد غلام و کنیزان و ارج وقُرب
در پیش امر و حکم پیمبر چو نوکری

همراه و غم زُدای محمّد به هر طریق
آرام جان و روح و روانِ پیمبری

فرمود آن رسول که دارد بقای دین
با ذوالفقار و مال خدیجه برابری

ماه نبی غروب نمود و پیامبر
بسیار گریه کرد و به پا گشت محشری

شد نامِ سال فوت خدیجه به سالِ حزن
پیش از سه سال هجرتِ آن ماهِ سروَری...

به مناسبت وفات
#حضرت_خدیجه‌(س)
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Shahrah
@Kelkestan
Forwarded From " شاهـــراه "
ای ماه چارده که به تو اختتام شد
پرده ز رخ فکن که جهان پر ظَلام شد

دیجورِ فسق و ظلم و تباهی و آفت است
ای مهربان بتاب! که طاقت تمام شد

در دشتِ شب که گرم تکاپو شدم رها
نور تو رهگشای در آن تیره شام شد

بیچاره بنده، طلعت زیبای تو ندید
غیر از تو دل به هر که ببندد، حرام شد

دستم ز ورطه‌های بلا گیر ای عزیز!
دل از هوای نفسِ ز ره مانده خام شد

در فکر دانه بود که بگیرد زدست غیر
اکنون جَلد توست که بر گرد بام شد

در وادی غریب که در جستجو فُتاد
آهوی صید گشته به دست تو رام شد

ای در پناه چترِ عنایات تو همه!
کی با ظهور شخص تو حسنِ اختتام شد؟

#امام_عصر علیه‌السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan
@Shahrah