اى حَرَمت مايه ى تسكين دل
بر درِ تو خيل ملايك خجل

از سر لطف تو در آن آستان
نورِ صفا موج زند هر زمان

اى كه همه از شه و از مستمند
دستِ تمنّا به حرم می زنند

تا كه جوابى دهى از راه جود
حاجت محتاج برآرى تو زود

رفعت كيهان كه بُوَد بى رقيب
رشحه اى از عزّ تو دارد نصيب

صبح به هر ديده زروى حساب
سرمه ى خاك تو كشد آفتاب

زُهره ى رخشنده به طاق جهان
كرده ز خجلت سر خود را نهان

شاه نشينِ تو كه ماتم زُداست
باغِ قدم خورده ى صدها گداست

خانه مگر خانه ى حاجات نيست؟
قاعده ى ذكر و مناجات نيست؟

نام رضا نام شريف تو شد
كيست در اين جرگه حريف تو شد؟

دُرّ يمِ جود و فتوّت تويى
دُر، نه يمِ اصلِ مروّت تويى

شمسِ شموسى و ولايت تو‌ راست
مشعله‌ى راه هدايت تو راست

بر سر كوى تو نعيمِ بهشت
روضه ى تو نعمتِ رضوان نوشت

صحنِ دل انگيزِ گهرشادِ تو
باز گشايد رهِ ميعادِ تو

اى حَرَمت حُرمتِ دين را حريم
مُحرِمِ احرامِ تو مُهرِ كريم

طينتِ پيغمبرِ والا گهر
ارث رسيده ز‌ پدر بر پسر

اى گهرت فاطمى و حيدرى
دانش تو باقرى و جعفرى

پايه‌ى حِلم تو به پاىِ حسن
خون حسين است تو را در بدن

فيضِ نمازت كه خدادادى است
حاملِ سجّاده‌ى سجّادى است

بيش ندانيم كه تدبير چيست؟
بى ادبى از سرِ تقصير نيست

نامه اى از روضه ى تو روزِ حشر
گر كه كنم پيش خلايق به نشر

جمله به درگاهِ تو سو مى كنند
نزد خدا نام تو رو مى كنند

تا كه از آن باغِ خزان ناپذير
برگ گليشان بشود دستگير

آبى از آن برگ به دوزخ زنند
فاصله از نار به فرسخ زنند

مدح تو را اى صنمِ مه لقا
كيست تواند بكند جز خدا؟

لال شدم در صفتت اى حبيب!
تا كه كنى باز زبانم طبيب!

چامه‌ى "صدری" است براى صِلت
از تو شفاعت طلبد آخرت

نورِ رضا حشمتِ عنوان توست
حرفِ وفا ختم به ديوان توست


#امام_رضا(علیه السّلام)
#سید_مهدی_صدرالحفاظی

@Kelkestan