مجموعة

گفتگوهای تراثی (آرشیو)

گفتگوهای تراثی (آرشیو)
756
عددالاعضاء
2,901
Links
6,052
Files
149
Videos
12,667
Photo
وصف المجموعة
آرشیو گفتگوها و نوشته‌های تراثی (July 2016-June 2019)
✅ گروه تلگرامی «دیوار مهربانی نسخ خطی»، گروهی براي اشتراک گذاری فايل‌های نسخ خطی و کتب چاپ سنگی.

لینک عضویت:
https://t.me/joinchat/AAAAAD-tWGSDRyMQ6eu3-A
سلام علیکم درباره کتاب های جناب ابن فهد کسی هست اط
یعنی ابن فهد حلی رضوان الله علیه؟
Forwarded From S M zarghani
Forwarded From S M zarghani
??فرهنگ اصطلاحات توصیفی نسخه های خطی جهان اسلام
کتاب حاضر یک فهرست عمومی اجزای گوناگون با جنبه‌هایی از مطالعات نسخه‌های خطی اسلامی است. در واقع، تألیف این تک‌نگاری نه این‌که به عنوان گزارش پیوسته و منسجم موضوع خوشنویسی و نسخه‌شناسی تلقی شود، بلکه به عنوان کمکی به دانش‌آموزان و پژوهش‌گرانی است که اغلب در برابر دنیایی از نسخه‌های خطی رازآمیز و زبان تکنیکی متعلق به آن‌ها سردرگم می‌شوند. نسخه های خطی اسلامی تاکنون در شکل کتاب هایی دست نویس بررسی شده است. نخستین و اولویت در این بررسی آن ها را به عنوان ابزار اندیشیدن در نظر گرفته شده است نه اینکه خود آنها به عنوان موضوعات بررسی در نظر بگیرند. پژوهش های بسیاری باقی مانده است تا تقریباً به همۀ جنبه های نسخه شناسی و خوشنویسی اسلامی پرداخته شود. تحقیق حاضر برای کامیابی، روی گردآوری اطلاعات مناطق مختلف و دوره های مناطق مختلف و دوره های تاریخی متمرکز شده است.
Forwarded From مركز الفقيه العاملي لاحياء التراث
#مجموعة مؤلفة من 4 #رسائل في علم #الحساب . المصدر : #مكتبة #لاله_لي - #تركيا
الفقيه العاملي
#مجموعة مؤلفة من 4 #رسائل في علم #الحساب . المصدر
✅✅✅✅✅✅✅
سلام علیکم درباره کتاب های جناب ابن فهد کسی هست اط
ابن فهد حلّی رحمه الله
جمال الدّین ، ابوالعبّاس احمد بن شمس الدّین محمّد بن فهد اسدی حلّی ، از موحّدین صاحب علم و عمل و زهد و اخلاق و مقامات عالیه به سال 757 ق در حلّه ی عراق چشم به جهان گشود ، او در دورانی می زیست که اوضاع سیاسی و فرهنگی به غایت پریشان بود ، حلّه زیر سلطه ی تیموریان قرار داشت و نوادگان تیمور تا وفات آن بزرگوار در آن فرمان می راندند.
این فقیه ربّانی و عارف صمدانی که مجمع البحرین فضایل صوری و معنوی است در طول حیات خویش از بزرگانی چون : علیّ بن محمّد بن خازن حائری(از شاگردان شهید اوّل)، شیخ احمد بن متوّج بحرانی(بزرگ و عارفی کامل، مفسّر و شاعر)، ضیاء الدّین ابوالحسن علیّ بن محمّد بن مکّی، فرزند شهید اوّل،علیّ بن یوسف بن عبدالجلیل نیلی ،بهاء الدّین علیّ بن عبدالکریم بن عبدالحمید نسّابه (او را از بزرگترین استادان ابن فهد شمرده اند، وی شاعر و عالمی عامل و صاحب مقامات معنوی و کرامات بوده است)،سیّد جمال الدّین بن اعرج حسینی ،فاضل مقداد (از متکلّمان بزرگ شیعه)، جلال الدّین عبدالله بن شرفشاه، حسن بن ابی الحسن دیلمی(او عارفی بلند مرتبه و از محدّثان والا مقام امامیّه بوده است. مشهورترین اثر او «ارشاد القلوب» است،او در فقه و حدیث و عرفان و سیره نگاری نیز از مردان سرشناس شیعه بوده است)، نظام الدّین علیّ بن عبدالحمید نیلی، بهره برده است و همگام به پالایش روح و تهذیب نفس پرداخته و از معرفت الهی در مکتب حقایق و پیش ادیب عشق بهره ها برد و راهبری توانا شد. او در پرتو مراقبت و محاسبت فروغی تابناک یافت و زندگی اش نمونه یک موحّد والاتبار شد. اوقاتش غرق در مشاهدات توحیدی و جذبات الهی می گذشت و به مقامی رسید که در وصف نگنجد. استاد بزرگوار علّامه طباطبایی رحمه الله از استاد خود آیت الحق سیّد علی قاضی رحمه الله می فرمودند که : « از متأخّرین سه نفر در توحید تمکّن پیدا کرده اند و از کمّل بوده اند : سیّد بن طاووس ، ابن فهد حلّی ، سیّد بحر العلوم - رحمة الله علیهم اجمعین-»
حلّه که از گزند آفت حمله ی مغول امان یافته بود جوششی خاص داشت و ابن فهد از نام آوران آن دیار به شمار می آمد. او در مدرسه «زعیه» حلقه تدریس داشته و بسیاری از محضر او بهره برده اند که از آنجمله است: ابن طی ، ابن عشره،احمد بن محمّد بحرانی ،ابن راشد قطیفی، شمس‏الدّین محمد حولانی عاملی، ظهیرالدّین بن علی عیناثی عاملی، عبدالسّمیع بن فیّاض اسدی، علیّ بن هلال جزائری(استاد شیخ علیّ بن عبد العالی کرکی معروف به محقّق ثانی)، علیّ بن فضل بن هیکل‏، سیّد محمد بن فلّاح موسوی حویزی، سیّد محمّد نوربخش‏، مفلح بن حسن صیمری، عزّالدّین حسن بن احمد بن فضل مارونی عاملی، شمس‏الدّین بن عزّالدین بن ابی القاسم الحسینی. جریان مباحثه ی عالمانه ابن فهد با علمای عامّه در دربار اسپند میرزا پسر قرایوسف حکمران بغداد، از امرای سلطان محمّد جلایر و تغییر گرایش مذهبی اسپند میرزا مشهور است.
آثار قلمی و تألیفات این بزرگوار همگی شاهد بر کمالات معنوی اوست ، از مشهورترین آثار وی «عدّة الداعي و نجاح السّاعی» است که در عداد ارزنده ترین کتب ادعیه و اخلاق قرار دارد، این کتاب مشتمل است بر شش باب: ترغیب بر دعا، عوامل استجابت دعا، آداب و شرایط دعاکننده، شیوه های دعا، ذکر، تلاوت قرآن؛ استاد بزرگوار علّامه حسن زاده آملی می فرمایند: «طلّابی که می خواهند در دعا دقّت و تأمّل کنند در خدمت استادی اهل صفا کتاب های دعا را بدین ترتیب درس بگیرند: اوّل مفتاح الفلاح شیخ بهائی، دوّم عدّة الدّاعی ابن فهد حلّی، سوّم قوّت القلوب ابوطالب مکّی، چهارم اقبال الاعمال سیّد بن طاووس، و سپس زبور و انجیل اهل بیت، صحیفه ی سجّادیّه امام سجّاد علیه السّلام.» ؛ «التحصین و صفات العارفین» اثر معروف ارزشمند دیگر اوست که از متون ارزنده عرفانی با مضمون "عزلت" است، از دیگر تصنیفات اوست: الاوعیة و الفتوم، الفصول فی الدّعوات ، اسرار الصّلاة ، استخراج الحوادث ، بغیة الرّاغبین ، تاریخ الائمّه علیهم السّلام ، الدّر الفرید فی التّوحید ، الدّر النضید فی فقه الصلوة، المهذب البارع(شرح مختصر النّافع محقّق حلّی و از اهم تصنیفات فقهی ابن فهد)، جامع الدّقائق و كاشف الحقائق ،مصباح المبتدي و هدایة المقتدی، آداب الدّاعي و ...
او پس از يك عمر تلاش و مجاهده در راه فقه و فقاهت و سير و سياحت روحی به سال 841 ق در 85 سالگى در كربلاى معلّى به رحمت واسعه ی ايزدى پيوست و پیکر شریفش را در باغ نقیب علویّین کربلا به خاک سپردند ، قبر شريفش كنار خيمه گاه معروف واقع شده است و همواره مطاف و زیارتگاه اهل دل بوده است.
سلام علیکم درباره کتاب های جناب ابن فهد کسی هست اط
 از آن جا که عزلت ، گریختن از خلق و روی آوردن به حق - عزّوجلّ - است ، پس تا زمانی که بنده دل از شهوت های دنیا خالی و رشته های وابستگی به آن را پاره نکند ، با وجود فراوانی و شدّت زنگارها و حجاب ها ، روی به خدا نخواهد آورد ، بلکه لذّت مناجات با خدا و عبادت نیز از او گرفته می شود ، همانگونه که رنگرز ابتدا لباس را به خوبی پاک می کند و چیزهایی مانند چربی و غیر آن را پیش از رنگ زدن از لباس می زداید تا قابلیّت پیدا کند که روشنایی رنگ بر آن ظاهر شود ، پس پیش از تحلّی (آراسته شدن) به فضائل باید به تخلّی (خالی شدن) از رذائل پرداخت ... همچنین قلب تا زمانی که از حرص و آز و تندی غضب و تقاضای شهوت پاک نگردد شایستگی خدمت و بندگی پروردگار را پیدا نخواهد کرد چه رسد به آنکه محلّ تابش انوار الهی باشد ، از همین روی در آنچه خداوند متعال به موسی -علیه السّلام- وحی فرمود آمده است : « به راستی که تنها نماز کسی را قبول می کنم که در برابر عظمت و بزرگی من تواضع نماید و بر مخلوقاتم بزرگی نکند و روزش را با یاد من تمام کند و به خاطر من خودش را از شهوات بازدارد .»
بلکه انسان با این صفات ناپسند ، اصلاً اقبال به حق را در خودش نمی یابد ، چه برسد به اینکه حق بر او اقبال نماید ، بلکه از وظایف خدمت و بندگی دوری نموده و آن را ناخوشایند و بد می داند و تا آن جا پیش می رود که گاهی کلام خواننده قرآن یا دعوت کننده به سوی خدا را می شنود ، آن را امر ناخوشایند می داند و دوست دارد که ساکت شود همان طور که چشم ورم کرده ، نور خورشید و دهانی که مریض است مزّه ی آب گوارا را ناخوشایند می دارد. [التّحصین و صفات العارفین]

 کمال نفس به خودی خود مطلوب است و نفس انسانی دارای نیرو و درک می باشد و لذا گاهی شبیه به ملائکه می شود و به طرف به دست آوردن کمالات نفسانی و معارف الهی و اخلاق دینی اوج می گیرد که این امور خیر محض و خالص هستند و گاهی به شبیه شیطان ها و ابلیس ها می گردد، مانند وقتی که در جستجوی غلبه و حمله ور شدن و تسلّط و زورمندی و ظلم کردن بر دیگران باشد، که این بدی خالص است و گاهی شبیه به چارپایان می گردد، مانند وقتی که غم و غصّه اش در به دست آوردن غذا و امور جنسی و لباس باشد و این امور نیز از صفات پست نفس انسانی است ولی از دسته ی دوّم سبک تر است، زیرا ضرر آن فقط به خودش می رسد ؛
پس این بدن مانند ظرف ساقط شده برای این نفس های سه گانه است، پس هر کس صفتی از صفات نفس اوّل را یافت و آن را احساس نمود، باید خداوند سبحان را بر آن ستایش کند و در تقویت آن بکوشد، تا وسیله ای برای حصول بقیّه ی کمالات برای او شود و از این امر غفلت نکند تا مبادا شادمان و بانشاط گردد، و همچنین اگر صفتی از صفات نفس شیطانی را در نفس خود یافت و یا آن را احساس نمود، زیرا چه بسا آن صفت به کلّی از بین برود و در نتیجه در شمار شیطان ها قرار می گیرد و در عذاب دردناک جاودانی قرار می گیرد، که از آن به خدا پناه می بریم. و هر کس در نفس خویش صفتی و یا صفاتی از نفس دوّم یا سوّم را بیابد به درگاه الهی برای رها شدن از آن، التماس و زاری و تضرّع کند و در متّصف شدن به ضدّ آن تلاش و کوشش نماید و با نفسش که نزدیک ترین دشمن ها نسبت به او می باشد، مجاهده نماید و این جهاد از برترین عمل هاست و لذا پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در حالی که از بعضی از جنگ ها بر می گشت فرمود : « از جهاد کوچکتر به سوی جهاد بزرگتر برگشتیم. » و منظور آن بزرگوار از آن، جهاد با نفس بود. پس اگر انسان با این تلاش به مرادش رسید ، به سعادت کامل رسیده و اگر پیش از رسیدن به مرادش جان سپرد در حالی که به این جهاد مشغول بود ، مسلّماً عاقبت امر او به شهادت خاتمه یافته است. [الفصول فی الدّعوات]