فارغ از مباحث تطبیق خط سفینه با خط نسخ دیوان مولانا که حواشی ایشان را دارد که آقای اشکوری هم بدان استناد کرده اند، چون در این سفینه شعری از خود مولانا صائب انتخاب نشده دلیلی است بر اینکه سفینه به خط خود ایشان است و نشانه تواضع ایشان.
تصور میکنم این بیت محصول سالهای پایانی رواج سبک هندی باشد. حتی اگر اینگونه نباشد هم رگههای طرز تازه و بارقههای افول این سبک را میتوان در آن به تماشا نشست.
خمیازه کشیدن تیر کنایه از کشیدن تیر است و به هم نزدیک شدن گوشههای کمان. ب این توصیف باید گفت مصراع اول معنای روشنی ندارد هرچند به صورت ذهنی میتوان به این معنی رسید:
وقتی او تیرش را میکشد و به سمت دام (با توجه یه ساخت شعر میتوان ان را به معنای واقعی آن یا معنای مجازی برگرداند) میاندازد من کماندار او میشوم. در اینجا کماندار احتمالا ایهام تناسبی دارد با تیر و منظور شاعر شاید خود کمان نباشد و ممکن است منظور ریسمانی باشد که برای بستن شکار به کار میرفته است.(با توجه به مفهوم مصراع بعد).
در مصراع دوم شاعر میگوید از رگ کردنم کمندی میسازم برای بستن شکاری که هدف تیر معشوقم قرارگرفته است. مفهوم غایی این است که جانم را برای معشوق میدهم تا به هدفش برسد!
سلام جناب سفیدگری عزیز شما خودتان استادید و بهتر از بنده میدانید . متون در علوم مختلف نوشته شده اند لذا مصحح باید هم در آن علم و هم در زبان دوره ای که آن علم نگارش یافته تبحر داشته باشد . مثلا استاد بی بدیل مرحوم همایی در تصحیح التفهیم توان و تبحر بسیار زیادی به نمایش گذاشته اند. جامع العلوم بودن ایشان در این اثر ارزشمند هم از جنبه علمی و هم از جنبه زبانی متجلی شده است.
حال اگر متن ادبی صرف باشد باز هم بهتر است مصحح نوع ادبی مورد علاقه و توانش را انتخاب نماید و صرفا در همان زمینه کار کند مثل استاد شفیعی در عرفان و آقای خالقی مطلق در حماسه و شاهنامه. حتی بد نیست مصحح دوره ای را نیز انتخاب کند و با شناخت کامل از سبک آن عصر منجمله واژگان معمول ، تشبیهات ، استعاره ها و عبارات عربی، احادیث و آیات و تلمیحات با قدرت تمام به رفع معضلات و حل مشکلات متون اقدام نماید. و این را جز با مطالعه و البته شاگردی کردن در محضر استادان نمیتوان به دست آورد. در خدمتتان درس پس دادم . بر بنده ببخشایید.
نسخه ای از سام نامه در هند کتابت و چاپ سنگی شده است و تقریبا نظر عموم پژوهشگران بر این است که متعلق به خواجو نیست. در حقیقت سازنده ای بی نام و نشان همای و همایون خواجو را برداشته و منظومه ای با تغییر نامها و با همان متن برساخته است و هر جا نام هما که از دو هجا ساخته شده است را به سام تبدیل کرده و برای پر کردن جای خالی هجا با واژگان اضافه ای چون سبک، تیز، دوان پر نموده است . در این متن نیز این اضافات به چشم میخورد . امکان اینکه این نسخه در هند نگارش یافته باشد به قزینه نوع تغییرات در متن دور از احتمال نیست. و شاید تغییر متنی دیگر باشد.
✅ بررسی سبک نثر «قوانین دستگیری»
«قوانین دستگیری» اثری گرانبها در زمینه دستور زبان فارسی و معانی بیان است که به صورت نسخه خطی باقی مانده و در صورت تصحیح به شیوة علمی و دقیق، منبعی بسیار ارزشمند به میراث زبان و ادبیات فارسی خواهد افزود. این نسخه خطی متعلق به قرن سیزدهم و اوایل دوره قاجاریه است و به دست مولانا غلام دستگیر به منظور آموزش دستور زبان فارسی به غیرفارسیزبانان شبه قاره هند، نگاشته شده است. سبک نثر آن ویژگیهای خاصی دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آن در دو بخش «صوری» و «محتوایی» پرداختهایم. در بخش صوری، ویژگیهای زبانی از قبیل کاربرد افعال و ترکیبات و واژگان و مختصات ادبی چون آرایههای بدیعی و بیانی بررسی شده و در بخش محتوایی به خصوصیاتی چون استناد علمی و امانتداری، دقت در بیان مباحث و نگاه تحلیلی و انتقادی نویسنده اشاره شده است. ذوق سلیم و طبع ادیبانه نویسنده، از متن اثر بهخوبی پیداست. از آنجا که این اثر در خارج از مرزهای ایران نگاشته شده است، سبکشناسی آن، موقعیت نثر فارسی دوره قاجار را در شبه قاره هند نشان میدهد. http://yon.ir/19Qt
@manuscript
روشنگری چیست؟
نویسنده: امانوئل کانت
مترجم: همایون فولادپور
در شماره سپتامبر ۱۷۸۳ «ماهنامه برلین» در نوشته بی امضایی پیشنهاد شده بود که ازدواج مذهبی برافتد. روحانی پروتستان یوهان فریدریش تسولنر که خود از هواخواهان روشنگری بود از این پیشنهاد برآشفت و برای افشای تندروی هایی که به نام روشنگری صورت می گرفت در شماره دسامبر ۱۷۸۳ ماهنامه مطلبی نوشت و در آن این نکته را عنوان کرد:«روشنگری چیست؟ باید پیش از روشن کردن مردم، برای این پرسش که کمابیش به اندازه حقیقت چیست؟ اهمیت دارد پاسخی یافت؛ با این همه من تاکنون چنین پاسخی را در هیچ جا نیافته ام» و به این ترتیب کانت به پاسخ گفتن به این پرسش برانگیخته شد و متنی را نوشت که ترجمه اش در اینجا می آید.
#کانت
👇👇👇👇👇
@philosophic_books
آقای حسن انصاری هم قبلا نوشته بود که این کتاب را تحقیق نموده و با مقدمه ای ممتع قصد انشار آ را دارد آیا از چاپ خارج شده است؟ همچنین برای من سوال پیش آمد چه نسبتی بین این دو کار وجود دارد (دو تصحیح همزمان این یک متن)؟ آیا این دو محقق با یکدیگر ارتباط داردند؟ و از همه مهمتر مقدمه آقای انصاری به چه زبانی نگارش یافته است؟
من البته نظریات آقای حیدری را پذیرفتنی نمیدانم. جذب شدن یک عده از دوستانم به آن نظریات هم برایم خیلی عجیب است. میبینم بعضیها میخواهند تعصبات مسلمانی خود را در هر حالی داشته باشند؛ بعد وقتی میبینند غالب مشکلاتشان ریشه در روایات دارد، میخواهند خیال خود را راحت کنند و مشکل را اساسی حل کنند! این طوری، حرف آقای حیدری را میپذیرند و بعد با استدلال به اعجاز علمی قرآن و امثال آن هم باور خود به قرآن را حفظ میکنند؛ ترکیبی غریب از سنت و مدرنیته. به هر حال، به نظر من هم بودن امثال آقای حیدری از نبودنشان خیلی بهتر است؛ چون از موضع دروندینی دارد مشکلاتی را نشان میدهد که واقعاً وجود دارند و روش رایج برای حلشان پاک کردن صورت مسائل بوده است.
یان پروووست (۱۴۶۲-۱۵۲۹.م) نقاش نامدار بلژیکی است که در شهر مونس استاد نقاشی کلیسا بود و آثار چشمگیری در سبک نوزایی متقدم از خود به جا گذاشته است. مضمون آثارش به روال آن دوران مذهبی است، اما تاکیدی که در بازنمایی شخصیتهای عبرانی با لباس ایرانی دارد، جای توجه دارد. نمونهاش نقاشی ابراهیم است با ردای سرخ و دستار و موزهی نوک تیز ایرانی. در مقابل میبینیم که سه مغ ستایندهی عیسای نوزاد را با لباس اروپایی تصویر کرده است.
#فن_ترجمه
💠 اهداف ترجمه
🔸هر ترجمه ای که از زبانی به زبانی دیگر صورت میگیرد، هدفی خاص را دنبال میکند. به طور کلی نیاز به ترجمه از آن زمان آغاز شد که انسان ها به علت اختلاف در زبان، فرهنگ و رفتار جوامع خود، از درک عقاید و افکار انسان های دیگر از جوامع مختلف عاجز بودند و ترجمه، عامل از میان برداشتن موانع و پل ارتباطی جوامع گوناگون گردید.
💠 اهم اهداف ترجمه را میتوان به شرح زیر برشمرد :
🔻انتشار افکار، عقاید و مفاهیم مردم کشوری برای کشور دیگر
🔻برقراری ارتباط بین افراد یا گروه ها با زبان و فرهنگ متفاوت
🔻آشنایی با آداب، رسوم، عقاید و آگاهی از نظریات و افکار مردمان دیگر
🔻کسب اطلاع از علوم، فنون، تکنولوژی مدرن و تحقق آن در رشته های مورد نیاز
🔻انتقال آراء نویسندگان و اندیشمندان یک جامعه به جوامع دیگر
🔻کسب آگاهی از حوادث، ماجراهای تاریخی و تجارب گذشته ی ملل دیگر
🔻کمک به گستردگی ارتباطات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و برگردان آثار سازنده و مفید به زبان مقصد
🔻تبادل و انتقال تجربه های علمی، فرهنگی، هنری، حقوقی، اقتصادی، فنی و غیره ......
🔹اما به طور کلی، میتوانید با توجه به مسائل و عواملی که شما را به کار ترجمه ترغیب نموده و با توجه به موضوع متنی که ترجمه میکنید، اهداف خاص خود را ذکر نموده و آن را در طرح تحقیق برشمارید.
💠 سبک و لزوم رعایت آن :
🔸هر نویسنده بر اساس هدفی که دارد از ساختارهای گرامری مختلف و اقلام واژگان گوناگون برای ایجاد تأثیرات خاص مورد نظر خود استفاده میکند که به آن «سبک» میگویند. منظور از سبک در واقع شیوه ی بیان متن زبان مبدأ است.
🔹سبک یا شیوه ی بیان یک نویسنده با توجه به موضوع و مخاطب مورد نظر وی دارای ویژگی های خاصی است به طوری که سبک یک داستان با سبک نگارش مقاله ی علمی متفاوت است و نویسنده بر اساس این دو عامل، شیوه خاصی را برای نگارش بر میگزیند و در طول متن خود آن را رعایت میکند.
🔸رعایت سبک متن زبان مبدأ در ترجمه، یکی از اجبارات مترجم است و همانطور که نویسنده سبک خاصی را برگزیده و در نوشتن، موضوع و مخاطب متن خود را در نظر گرفته، مترجم نیز نمیتواند در تغییر سبک اختیاری از خود داشته باشد. زیرا چنین اختیاری به قربانی کردن سبک متن زبان مبدأ خواهد انجامید.
🔹وظیفه ی مترجم آن است که انگیزه ی نویسنده و هدف او را از انتخاب این نوع سبک به دست آورد و آنگاه این مقصود را با آگاهی از هر دو زبان مبدأ و زبان مقصد و فرهنگ آنها به گونه ای اثر بخش برگرداند.
✳️ در تعیین سبک، دو عامل در دسترس مترجم قرار دارد که باید به آنها توجه کند :
۱- واژه های به کار رفته در متن
۲- طرز قرار گرفتن آن ها در کنار یکدیگر
🔸ذکر این نکته حائز اهمیت است که در انتقال سبک نویسنده در ترجمه ی متن، آنچه باید مد نظر قرار گیرد، نوع مخاطب است. یعنی در عین حال که رعایت سبک نویسنده از الزامات یک ترجمه است، اما مترجم میتواند برای انتقال آن از دو شیوه بهره گیرد :
«تقلید و جایگزینی».
🔹«جایگزینی» به معنای یافتن سبکی مشابه در زبان و ادبیات مقصد است و «تقلید» صرفاً تکرار ابزار صوری سبک اصلی است. اینکه مترجم از این دو طریق کدام را انتخاب کند، بیشتر به نوع مخاطب بستگی دارد.
ممکن است مخاطب، ویژگی سبک اصلی را درک نکند. مگر اینکه تغییراتی در ترجمه به لحاظ سبک آن به وجود آید. ولی گاهی نیز خواننده به شکل سبک اصلی علاقه مند است و یا قادر به درک آن می باشد، که در این صورت سبک متن اصلی حفظ میشود.
💠 اصول ترجمه :
🔸فن ترجمه همانند هر فن دیگری دارای قواعد و اصول مختص به خود است که پیروی از آنها برای انجام یک ترجمه ی کامل از هر جهت مطلوب و الزامی است.
🔹البته باید خاطرنشان کرد که این اصول از نظر نویسندگان و مترجمان مختلف به گونه های متفاوت در نظر گرفته شده اما روح کلی حاکم بر آنها تقریباً ثابت است.
🔸اصول ترجمه را کلاً میتوان بر دو نوع تقسیم کرد :
- اصول نظری
- اصول عملی
🔹اصول نظری ترجمه بر مبنای نظریات اهل ترجمه استوار است و معمولاً شامل کلیه ی قواعد، روش ها و آگاهی های مختص به ترجمه بوده که شامل ۴ اصل زیر است :
⚜ اصل امانت :
🔸یکی از مهم ترین اصولی که باید در انجام ترجمه رعایت شود این است که مطلب یا متنی که برای ترجمه در اختیار مترجم قرار میگیرد، حکم امانت را دارد. مترجم نباید در آن دخل و تصرف های بی رویه یا خودسرانه و غیرضروری انجام دهد. او باید تنها پیام اصلی نویسنده را به بهترین وجه ممکن به زبان مقصد بیان کند و از افزودن یا کم کردن کلمات و جملاتی که ممکن است به متن اصلی لطمه وارد سازد، خودداری کند
@yortchi_bosjin_pdf
برنج هندی محصولی است که همانگونه که در قسمت های قبلی این مقاله ذکر شد یک محصول آلوده و یا حداقل غیر قابل اعتماد است. در این چند ساله اخیر آزمایشات مختلفی بر روی برندها و گونه های مختلف رقم های مختلف هندی صورت گرفته، و واردات تعدادی از آنها پس از اثبات آلوده بودن توقیف شده و از بازار فروش سرتاسر کشور جمع آوری شده اند.
یکی از مواردی که در سالیان اخیر در مورد این محصولات به صورت متعدد مطرح شده، وجود ماده سمی و سرطان زای فنول است. این ماده می تواند حداقل برای سیستم گوارش انسان اختلالات عمیقی را ایجاد کرده، که این اختلالات در موارد حاد باعث بروز سرطان های دستگاه گوارش می شوند.
برنج هندی موجود در بازار، همچنین گونه های ناشناخته ای هستند که تاکنون در هیچ مرجع رسمی به ثبت نرسیده اند، زیرا برنج های جدید در همه جای دنیا پس از کشف به مراکز آزمایشگاهی سپرده می شوند و پس از اینکه نتایج مثبت آزمایشگاهی را اخذ کردند به ثبت می رسند.
در نتیجه می توان ساختگی بودن نمونه های هندی را با این دلیل قبول کرد. همچنین با توجه به اینکه این محصولات در کشور هندوستان تولید می شوند هیچگونه نظارتی بر تولید بهداشتی آنها وجود ندارد و تحقیقات نشان می دهد که هزاران کارخانه و کارگاه فعال در کشور هندوستان این محصولات را تولید می کنند، و متاسفانه تعدادی از این کارگاه ها در زمره کارگاه های خانگی و بدون مجوز هستند.
در نتیجه می توان به صورت کلی اعلام نمود که مصرف برنج هندی همسان مصرف سم است. با این تفاوت که سم پس از مدت کوتاهی قربانی می گیرد ولی برنج هندی در مدت طولانی تر و به بدترین شکل
آیا برنج هندی کشت می شود؟
برنج هندی موجود در بازار ایران در ارقام مختلفی وجود عرضه می شود. همانگونه که گفته شده اکثر رقم های هندی موجود در بازار ایران به صورت ساختگی تولید می شوند و تهیه اینگونه برنج ها به عنوان یک صنعت در کشور هندوستان به شمار می رود.
البته هندوستان مهد تولید برنج های مختلفی است که تعدادی از آنها در زمره رقم های باکیفیت هستند. برای مثال برنج باسماتی این کشور در زمره ارقام معروف است که در سرتاسر دنیا مشتریان فراوانی دارد. اما این رقم قیمت بالایی دارد و واردات آن به عنوان یک برنج هندی برای تجاری که در اندیشه سود بیشتر هستند، از لحاظ اقتصادی به هیچ وجه مقرون به صرفه نیست.
برنج محصولی است که در ایران با بهترین کیفیت تولید می شود و به همین دلیل ایران پتانسیل این را دارد تا به آسانی در زمینه تولید این محصول به خود کفایی برسد و در این زمینه لازم است مسئولان مربوطه تدبیری جامع اتخاذ کنند. برنج های ایرانی با بهترین کیفیت و سالم ترین شیوه تولید می شوند.
گل ها نیاز به رسیدگی دارند
برای استفاده از ظاهر زیبا و بوی خوش و ... باید رسیدگی کنیم وگرنه پژمرده میشوند
در چه فاصله زمانی رسیدگی کنیم؟ و آب دهیم؟
شش ماه یکبار یا سالی یکبار مناسب است؟!
طراوت و شادابی وقتی حفظ میشود که به موقع و به جا رسیدگی شود
آب دادن برگ های مرده را جدا کردن خاک را عوض کردن و صرف توجه به گل ها
بذر محبت هم همین طور است در دل ما کاشته میشود و نیاز به رسیدگی دارد
تا سبز شود و شکوفه دهد و ...
در غیر این صورت اگر به آن بی توجهی شود از بین میرود و بی ثمر می ماند
از نعمت های بزرگ خدا به ما این است که محبت برگزیدگانش را در دل ما قرار داده
بذر محبت امام زمان نیز در قلب ماست که باید به آن توجه داشته باشیم...
هر وقت به گلدان ها آب دادیم و رسیدگی کردیم یادمان باشد بذر محبت صاحب الزمان را نیز با ارتباط قلبی با ایشان رشد دهیم...
#خبر
🔹تصحیح کلیات دیوان میرزا محمدامین بیرنگ لاهوری (براساس قدیمیترین نسخه آن در دانشگاه ملی پنجاب)؛ از شاعران اواخر سبک هندی برای بار دوم (با تصحیح انتقادی-نسخه ایران) پس از دوسال به پایان رسید.
#کلیات_بیرنگ_لاهوری
#بیرنگ_لاهوری_محمدامین
این مجموعه که شامل ۴۱۹ غزل، بالغ بر ۳۰ ریاعی، رباعی-مستزاد، مخمس تصمینی، تک بیت و دو مورد مخمس ابداعی است؛ با تصحیح مشترک آقایان کاظم و هادی #دهقانیان_نصرآبادی به پایان رسید.
پرداختن به نکات بدیعی، سبک شناسی، ملحقات و ضمائم گسترده، همراه با فهرست عروضی، فهرست واژگان دشوار و مقدمه ای ۷۰ صفحه ای از ویژگی های این تصحیح خواهد بود.
ساخت ترکیبات نو در سبک هندی و گاها بی سابقه، پیراستن زبان شعر، استفاده از کنایات و مثلهای مشهور، و بکارگیری موسیقی دلنشین کلامی از مهمترین عوامل برتری شاعر در زمان خود بوده است.
از محتوای این اثر که بزودی در مسیر انتشار قرارمی گیرد، یک مقاله منتشر شده و دومقاله دیگر نیز منتشر خواهد شد.
و من نفرین می کنم زن را و مار را!
در داستان آفرینش آنچه که از سنت ادیان ابراهیمی بر می آید آن است که زن موجودی است آفریده شده در خدمت مرد و محل فریب و بالذات فریبکار!و از سوی دیگر مار هم روی دیگر این سکه است؛جانورری در خدمت اهریمن و اصولاً به کیفر همراهی با شیطان در فریب حوا و آدم بی دست و پا شده است.ولی این تنها روایت این داستان نیست.پس می خوانیم. روایت دیگر را:
«...خرد دخترش که زندگی/حوا نام داشت چونان آموزگاری فرستاد تا آدم را بپرورد...حوا وقتی آدم را اندوهگین یافت،بر او دل سوزاند و گفت:«ای آدم،زندگی کن!بر روی زمین قد علم کن»...آدم بر خاست چشمانش را گشود،هنگامی حوا را دید گفت: تو مادر زندگانی چون به من زندگی بخشیدی!تو مادر و طبیب و زنی...آنگاه مار,آن آموزگار ،پدیدار شد و ایشان را آموخت:،«شما نخواهید مرد,چون که خدا از روی حسادت این را به شما گفت.چشمان شما با. خواهد شد و از خدایان خواهید گشت،نیک و بد را باز می شناسید.»...و آن خودکامه زن را و مار را نفرین کرد!
سلام!
انحنای سر "ج"در متن آشکار است.یعنی
"بو" نمی توان خواند.اگر خوانش شماره یک را نپذیریم، ممکن است به این صورت هم بخوانیم:
"سمندر ساز دل باجوش(پاجوش)داغش"
و چون نقطه گذاری کامل نیست ،برای انتخاب
یکی از این دو باید دایره ی واژگان و سبک
زبانی و ادبی شاعر بررسی شود. والله اعلم.
نخست اینکه حدیث مورد اشاره شما در نهجالبلاغه نیست . این روایت به چند شکل و تعبیر آمده است که کهنترین صورت آن به قرن نهم بازمیگردد و این صورت که شما آوردید یعنی قولوا فینا ما شئتم و نزهونا عن الربوبیة» نزد متاخرین و در کتاب ایشان آمده یعنی در دو قرن پیش ( الرسائل الاحمدیه از القطیفی و علم الامام از مظفر ) و لذا به خلاف ادعای برخی موافقان این حدیث متواتر نیست و حتی آنجا که علامه مجلسی در بحار به تعبیر و با واژگان دیگر این خبر را میآورد از لحاظ سندی مشکل دارد ...( نخواستم ورود بیشتر کنم و البته میدانم که خبر مورد اشاره ما موافقانی هم دارد که اگر بخواهم به ایشان بپردازم از این مجال بیرون است فقط اشارتی کردم تا بدانید کسی که منبع خبر را نیز نمیداند حق ندارد مخاطب خود را که هیچ شناختی از او ندارد بی خبر و بی معرفت بخواند .)
اصطلاحیست که برای رفع بلا به کار میبردند
در سبک هندی زیاد به کار رفته . در مورد برخی دیگر از سوره ها هم واژگون خواندن داستانهایی دارد.
بی طاقتی مکن که بلای سیاه خط
از صدهزار تبت واژون نمیرود
از صائب
🎙صوت کتاب ارزشمند "ضد "
فاضل نظری
«ضد» چهارمین مجموعه شعر شاعر معاصر، فاضل نظری در قالب غزل است. در این کتاب ۵۱ غزل از این شاعر نواندیش میخوانید.
فاضل نظری از شعرای نسل جوان کشور است که با دانش واژگانی و درونمایه قوی اشعارش بسیاری را مجذوب خود کرده است. او در سبک و سیاق از اشعار کلاسیک ایرانی و شاعران سبک هندی پیروی میکند، قافیههایش را بهجا و ردیفهایش را رندانه انتخاب میکند و با بازآفرینی مفاهیم سنتی، مضامین نو میآفریند. سادگی و روانی از ویژگیهای بارز شعر فاضل نظری است. او دغدغه زبانی ندارد و در پی کشفهای زبانی نیست.
#ادبیات
#صوتی
⬇️⬇️
2. عزیزان مستحضرند که "زبان معیار" standard language زبانی فرضی است و وجود خارجی ندارد، ولی در هر دورهای ما شاهد حضور نوعی تبانی در استفاده از گونهای زبان معیار در آثار هستیم. در واقع، گونهای از زبان، که هر فارسی زبانی در هرجا اثری را دید بتواند آن را بخواند. خمسه امیرخسرو از زمره آثاری است که به لهجه و گویش خاصی نظر ندارد و تقریبا معیار است و اگر گاه کلمه یا ضبطی دارد که مربوط به گویش فارسی هندی است به همان شکل حفظش کردهام. حتی کلماتی در این منظومه وجود دارد که در فرهنگهای لغت ثبت نشدهاند. بنابراین، ما در عرصه متون کهن دستکم با دو نوع متن مواجهیم: متنهایی که به زبان معیار آن دوره نوشته شدهاند؛ و متنهایی که ناظر به گونههای دیگر زبانیاند. رفتار مصحح در هرگونه متناسب با آن گونه باید باشد. مثلا دوگونههای امیرخسرو را میتوان از گونه دوم دانست که ملمع فارسی- هندی/ فارسی- اردو است.
🔸عطف به منقولات حیدریه!
🔹این که آقای حیدری به آیة الله العظمی بهجت نسبت داده است که مثنوی من کجا و مثنوی مولوی کجا؟من شاگرد علی ام و مولوی شاگرد عمر!! از جهات مختلف قابل پذیرش نیست؛ چرا که متصوفه خرقه خود را با افتخار تمام به امیرالمؤمنین (ع) می رسانند و آن حضرت را پیشوا وا امام طریقت می دانند.
🔸در طریقت متصوفه، عمر اصلا نقشی ندارد که کسی شاگرد او باشد!!
🔹وانگهی استاد آقای بهجت مرحوم آیة الله قاضی و عرفای بزرگی چون آیة الله انصاری همدانی خود را شاگرد مولانا دانسته و می فرمودند: هیچ عارفی از مثنوی بی نیاز نیست و اگر عارفی چنان ادعایی کرد بدانید دروغ می گوید.
🔸طبق این نقل متهافت آقای حیدری، آقای بهجت باید استاد خود آیة الله قاضی و آیة الله انصاری همدانی را شاگرد شاگرد عمر بداند!!
🔹آیة الله العظمی بهجت که غزالی متعصب سنّی را به خاطر انتساب کتاب جعلی سرّ العالمین به او شیعه می داند! چه طور آن همه عشق و ارادت بی مانند مولانا به امیرالمؤمنین (ع) را نادیده انگاشته و بر خلاف اصول و مبانی تصوّف - انتساب به علی (ع) - او را شاگرد عمر می داند!
🔸چنانچه آیة الله مدرّس هاشمی فرموده: مولانا از نسل ابوبکر است اما عشق و ارادت او به علی (ع) از لونی دیگر است و در اشعار مولانا ابدا جمله ای که بوی استحقاق جدش برای خلافت را بدهد دیده نمی شود.
🔹اگر انتساب این شعر به مولانا ثابت باشد تولا و تبرا در آن جمع است: (تو به تاریکی علی را دیده ای/ زین سبب غیری بر او بگزیده ای).
🔸و البته شعر: (راز برگو ای علیّ مرتضی/ ای پس از سوء القضا حسن القضا) به صراحت پرده از عقیده پاک مولانا بر می دارد و تولا و تبرای او را در عین تقیه آشکار می سازد.
والسلام علی من اتبع الهدی
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com