دوستان مصراع دوم را چه خوانش می کنند
مکن اعتمادی به افراسیاب
که...
۲۷۴- دیوان حکمت
خواجه احمد یسوی
دیوان حکمت یسوی از آثار کلاسیک ترکی و جزو میراث مکتوب تصوف شرق می باشد. اگر چه برخی قسمتهای این کتاب به فارسی می باشد اما متن اصلی کتاب به زبان ترکی جغتایی می باشد. کسانی که کتاب پر ارزش "تصوف و ادبیات تصوف" ی. ا. برتلس را خوانده اند با این کتاب آشنا می باشند. اهمیت این کتاب علاوه بر شناخت تصوف، در بازشناسی تأثیر و پیوند ادبیات فارسی با ادبیات جغتایی می باشد.
زبان ترکی جغتایی با آن که دارای ادبیات ارزشمندی بود، اما اکنون جزو زبانهای مرده می باشد و جز در نزد اهل دانش سخنورانی ندارد.
در آینده کتابهای آموزشی و فرهنگ لغت و ادبیات این زبان در کتابخانه قرار داده خواهد شد.
http://dl.wdl.org/6935/service/6935.pdf
۲۷۴- دیوان حکمت
خواجه احمد یسوی
دیوان حکمت یسوی از آثار کلاسیک ترکی و جزو میراث مکتوب تصوف شرق می باشد. اگر چه برخی قسمتهای این کتاب به فارسی می باشد اما متن اصلی کتاب به زبان ترکی جغتایی می باشد. کسانی که کتاب پر ارزش "تصوف و ادبیات تصوف" ی. ا. برتلس را خوانده اند با این کتاب آشنا می باشند. اهمیت این کتاب علاوه بر شناخت تصوف، در بازشناسی تأثیر و پیوند ادبیات فارسی با ادبیات جغتایی می باشد.
زبان ترکی جغتایی با آن که دارای ادبیات ارزشمندی بود، اما اکنون جزو زبانهای مرده می باشد و جز در نزد اهل دانش سخنورانی ندارد.
در آینده کتابهای آموزشی و فرهنگ لغت و ادبیات این زبان در کتابخانه قرار داده خواهد شد.
http://dl.wdl.org/6935/service/6935.pdf
اگر نرم افزار باشد ارزش خواهد داشت چراکه قابل به روز رسانی خواهد بود . فقط سوالی که باقی می ماند این است که این نرم افزار چه ارجحیتی نسبت به خود سایت دارد؟ وگرنه که الان هم برای کار به سایت مراجعه می کنیم مگر آنکه نرم افزار شما ارجحیتی نسبت به سایت داشته باشد
به هر حال یک نسخه خطی گاهی ممکن است به جهت متنی که حمل می کند , ارزش فوق العاده ای داشته باشد مثلا کتابی منحصر به فرد , چاپ نشده و مانند آن باشد و گاهی به جهت تزئینات به کار رفته در آن و خط ممتاز و کاغذ اعلا و مانند آن ارزش افزوده ای پیدا کند .
پس فهرستنگار در هر دو بخش باید آگاهی لازم را داشته باشد به خصوص در قسمت کتابشناسی.
اما مسائلی که در نسخه شناسی همچون تشخیص دقیق نوع کاغذهای قدیمی و تعیین نوع آفات وارد شده به نسخه, نیاز به عملیات آزمایشگاهی دارد از حیطه وظایف فهرست نویس خارج است.
حراج فرهنگ و تاریخ پیشینیان ما!
ایرانیان، حراج میراث فرهنگی شما، برای کسب ثروت بی ارزش مادی در حال شروع شدن است!
فایل زیر، کاتالوگ فروش اشیاء عتقیه و میراث با ارزش فرهنگی و هنری ماست!
با مدعای مزخرف، پیوند اقتصاد و هنر!
کجای عالم، سرمایه تجدید ناپذیر و غیر قابل برگشت خود را به پول تبدیل می نماید!
منتظر باشیم که ثروتمندان غیر ایرانی، مانند اعراب شیخ نشین، با پولهای باد آورده شان، این میراث با ارزش را به «ثمن بخس» بخرند در موزه های خود به نمایش بگذارند و هر روز هزار نفر توریست برای تماشا این عتیقه های بی نظیر، جذب نمایند و پولهای چند برابر به جیب بزنند!
بجای اینکه با هر روشی شده این عتقیه ها را حفظ کنیم و آن توریست ها را به کشور خودمان جذب نمائیم
و برای فرزندان و آیندگان، میراث دار امینی باشیم،
آنها را به حراج می گذاریم تا حداقل چند روز فقط چند روز نه خیلی دور، ما را از غنای مالی مثلا بی نیاز نماید که آنهم نمی نماید!
???? فرهنگ و هنر و تاریخ فروختنی نیست!
????
🔻خاک بر سر آن استاد دانشگاه!
🔻دکتر نعمت الله فاضلی
در برنامه نكوداشت دكتر محمود مهرمحمدي / 13 بهمن 97
تلخیص و پیاده سازی: پویش ملی دوباره دانشگاه
🔹اگرچه امروز روز نکوداشت است و روز نق زدن و نقد کردن نیست، اما من می خواهم از خودم و از استادانی که اینجا نشسته اند انتقاد کنم. دکتر باقری گفتند که اوضاع معلمان و استادان دانشگاه خوب نیست. اوضاع بدتر از آنی است که ایشان به آرامی خواستند بگویند. ... ایشان به شوخی گفتند که نسل آقای دکتر مهرمحمدی در حال منسوخ شدن است، اما اجازه دهید که بر اساس تحقیقات نشان دهم که این گفته شوخی نیست.
🔹کتابی در مورد استادان منتشر شده است با عنوان «مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی» در این پژوهش، سه نسل از اساتید دانشگاه هایی مثل تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و مانند آن مطالعه شده اند. خلاصة این پژوهش این است که هر چقدر به امروز نزدیک می شویم، جنبه های اخلاقی، منشی و اخلاقی استادان از جهات گوناگون بدتر می شود. میزان سرمایه های فرهنگی، اخلاقی و منش استادان روز به روز در حال کاهش است. خوب دقت بکنید! استادان جدید و جوان تر از لحاظ شناختی وضعشان بهتر است. بیشتر زبان انگلیسی می دانند، بیشتر نرم افزار می شناسند، بیشتر به قوانین و قواعد و فوت و فن های استاد شدن آشنا هستند. هنوز چهل سالشان نشده است استاد تمام می شوند، روزمه های بزرگ دارند! پر از کتاب و مقاله! آت و آشغال ها را ریخته اند در رزومه هایشان! به هر کس نگاه می کنید رزومه ای دارد به طول پنجاه متر، پانصد مقاله دارد، هفتصد مقاله دارد و هنوز چهل و پنج سالش نشده استاد تمام می شود. خیلی از شاگردان من استاد شده اند در حالی که من پارسال دانشیار شدم! این فاجعه است این ابتذال است! باید گریه کنیم! صادقانه می گویم باید گریه کنیم!
🔹دیروز گزارش فرهنگی سال از خانم فاطمه جواهری استاد دانشگاه خوارزمی، به نام «سیاست فرهنگی در وزارت علوم» به دستم رسید. اوضاع دانشگاه ها به خصوص استادان و دانشجویان بهویژه تحصیلات تکمیلی، به لحاظ منش، قابلیت ها و عادت های تفکر انتقادی، گوش دادن، شنیدن، صحبت کردن، صداقت، و ارزش های وجودی که انسان دانشگاهی باید داشته باشد بسیار اسفبار است. بسیار اسفبار! امیدوارم این کتاب منتشر شود تا اساتید بدانند در دانشگاه ها و آموزش عالی کشور چه اتفاقی افتاده است. مقاله ای خودم نوشته ام که به زودی منتشر می شود، در زمینه «سواد آکادمیک». متاسفانه باید بگویم که بیش از 50% از اساتید ما سواد خواندن و نوشتن ندارند. این طبیعی است. وقتی آزمون بین المللی پرلز نشان می دهد که در «درک مطلب» ما از افغانستان نیز عقب تریم، همین ها کرور کرور دکترا می گیرند. از 50 کشور در 2016 ما چهل و پنجمی هستیم.
🔹بروید بخوانید و ببینید این آیین نامه ارتقا و این سیستم پاداش دهی و کنترل کیفیتی که ایجاد کرده ایم چه جور استاد و معلمی را پرورش می دهد. اگر از بسیاری از اساتیدی که کتاب نوشته اند بخواهیم یک صفحه خلاقانه بنویسند، توانش را ندارند. توان و آمادگی خواندن یک فصل از یک رمان را ندارند. اگر بگوییم یک ساعت بنشین، گوش کن، تمرکز کن، دقت کن، آمادگیاش را ندارد. چرا لقب استاد و دکتر را رایگان به این و آن اهدا می کنیم؟ این ظلم به مقام علم و دانش است که به بسیاری از اساتید دانشگاه می گوییم استاد و دکتر. این بی احترامی و ظلم است به ناموس علم و اخلاق و بشریت. آنهایی که این القاب را گرفته اند مقصر نیستند. سیستمی باید پاسخگو باشد که کرور کرور دکتر و استاد تربیت می کند. آیین نامه ارتقاء، سیستم پاداش دهی و نظام کنترل کیفیت باید پاسخگو باشد! سیستم سیاسی و مدیریتی باید پاسخگو باشد!
🔹دانشگاه فقط متن نیست، منش هم هست! کتاب «دانشگاه به سوی فضیلتِ» جان نیکسون را بخوانید. استدعا می کنم بخوانید! گزارش خانم دکتر جواهری را بخوانید تا ببینید چه اتفاقی در دانشگاه های کشور افتاده است. علما، روحانیون، استادان بیدار شوید! دزدی کردن هنجار دانشگاه است! استثمار دانشجو هنجار دانشگاه است! قانون است! استادی که هیچ سهمی در نوشتن مقاله ندارد در نهایت بی شرمی نام خودش را بر روی مقاله و کتاب می آورد! هزار نوع ناهنجاری در دانشگاه ها به نام قانون اعمال می شود! ...
#دانشگاه #استاد_دانشگاه #خاك_بر_سر_استاد_دانشگاه
@akhalaji
چرا نمی توانیم در بحثهای تاریخی مان شفاف باشیم؟
در سالهای اخیر به این نتیجه رسیده ام که برای داشتن یک بینش درست لازم است در زمینه ارزیابی دیدگاه و نظریات و به خصوص وقتی تاریخ اندیشه را دنبال می کنیم، باید بین آنچه هست و آنچه باید باشد، تفاوت بگذاریم. خیلی ساده، وقتی ما بحث از تمدن اسلامی و مزایای آن می کنیم، همیشه به آنچه دلمان می خواهد باشد فکر می کنیم، نه آنچه بوده است. دلیل این امر هم روشن است. ما در حال ستایش از آن تمدن هستیم و به دلیل این که مراقب نگاه هایی هستیم که به ما و نوشته های ما می نگرند، کوشش می کنیم نشان دهیم که این است آنچه بوده است! یعنی آنچه ما الان می خواهیم، یا دلمان می خواهد این طور باشد. البته ممکن است اشکالاتی هم فرضا به آن تمدن داشته باشیم، اما در کل، صورت قصه، به جهتی است که نگاه و خواسته و باید ما را نشان می دهد. مثلا می گوییم، در تمدن اسلامی حریت و آزاد اندیشی بوده است. مثالهایی هم داریم، و البته ناخواسته، از تمام مواردی که بکار ما نمی آید، پرهیز می کنیم. آنگاه موارد موجود و مثبت را کنار هم می گذاریم، و قضاوتی ارائه می دهیم. قول به شما می دهم، بیشتر کتابهایی که مسلمانان در طول سالیان در باره تمدن اسلامی نوشته اند از همین زاویه بوده است. نویسندگان این کتابها، بیشتر مصلحانی بوده اند که خواسته اند، جامعه اسلامی را به سمت آنچه ارزش های امروزی است سوق دهند، و بنابرین، تصویری که از گذشته می دهند، در این جهت و برای تقویت باورهای اصلاحی میان مردم است. گاهی هم خواسته اند، پاسخ افرادی که تمدن اسلامی را متهم کرده اند بدهند و طبعا باید تصویری منتخب و گزیده متناسب با آنچه خود می خواهند ارائه دهند.
یک بار وقتی با یک استاد بزرگ فلسفه، در باره محتوای اندیشه های فلسفی در گذشته و تأثیر آنها بر جوامع اسلامی صحبت می کردم، حتی یک آن نمی توانست از خواسته ها و باورهای خود جدا شود. دایما آنچه را خود درست می دانست، آنچه را قابل قبول می دانست، با آنچه را که بوده است مخلوط می کرد. وقتی نمونه هایی از موارد مخالف فکرش ارائه می دادم، می گفت به من چه که اینها بوده است! باز سر نقطه اول بر می گشتیم که ما در حال مرور بر تاریخ اندیشه های فلسفی بودیم نه دیدگاه های جناب عالی در باره آنچه درست یا نادرست است.
اگر ما این شفافیت را داشتیم که بتوانیم هر چیزی را بدون خواسته خودمان یا دست کم با کمترین تأثیر از باورهایمان، بحث و بررسی کنیم، می توانیم بگوییم که در حال انجام کار علمی هستیم. این مطالب به این معنا و مفهوم نیست که مثلا غربی ها، این کارها را نمی کنند. از اتفاق، آنها هم در گذشته بیشتر و اکنون هم، همین نگاه ها را در همه حوزه ها دارند، مهم اندازه نفوذ این خواسته ها در داوری هاست. قطعا، مراتب دارد و می تواند کمتر باشد، چنان که این تاثیر می تواند، در مسائل اصلی و محوری، نقشی نداشته باشد.
ویژگی فکری جامعه ما، سطح علمی آن، نوع نیازها، روش تربیت، شعارهای تبلیغاتی، نفوذ سیاست در فکر، و اعتباری که ما به باورهای جاری برای تأثیر گذاشتن در افکارمان داریم، همه و همه مانع از نگاه شفاف و علمی شده و این یکی معضل مهم ما در نرسیدن به واقع در بیشتر موارد است، امری که سبب می شود راه حل های ما هم از اساس بی پایه باشد.
@jafarian1964
https://abrenoor.ir/
ابر نور، برنامه ای برای دیدن و استفاده از 205 برنامه نور
طبعا برای کسانی که عضویت داشته باشند
هر کسی که عضویت نورمگز را داشته باشد، از این برنامه هم می تواند استفاده کند.
در این دهه فجر، با هفتاد درصد تخفیف می توانید عضویت ابر نور را داشته باشید.
حراج فرهنگ و تاریخ پیشینیان ما!
ایرانیان، حراج میراث فرهنگی شما، برای کسب ثروت بی ارزش مادی در حال شروع شدن است!
فایل زیر، کاتالوگ فروش اشیاء عتقیه و میراث با ارزش فرهنگی و هنری ماست!
با مدعای مزخرف، پیوند اقتصاد و هنر!
کجای عالم، سرمایه تجدید ناپذیر و غیر قابل برگشت خود را به پول تبدیل می نماید!
منتظر باشیم که ثروتمندان غیر ایرانی، مانند اعراب شیخ نشین، با پولهای باد آورده شان، این میراث با ارزش را به «ثمن بخس» بخرند در موزه های خود به نمایش بگذارند و هر روز هزار نفر توریست برای تماشا این عتیقه های بی نظیر، جذب نمایند و پولهای چند برابر به جیب بزنند!
بجای اینکه با هر روشی شده این عتقیه ها را حفظ کنیم و آن توریست ها را به کشور خودمان جذب نمائیم
و برای فرزندان و آیندگان، میراث دار امینی باشیم،
آنها را به حراج می گذاریم تا حداقل چند روز فقط چند روز نه خیلی دور، ما را از غنای مالی مثلا بی نیاز نماید که آنهم نمی نماید!
👌👌👌👌 فرهنگ و هنر و تاریخ فروختنی نیست!
👇👇👇👇
ادامه پاسخ به پرسش کوانتوم:
قانون کلی می گوید : هر چیزی که می خواهد وجود بگیرد و به تعبیر ما حادث است و قبلا سابقه وجود نداشته است و حالا می خواهد موجود شود این علت می خواهد، بله یک چیزی مانند خدا که از اول وجود دارد آن دیگر نیاز به وجودندارد و علت نمی چیزی که می خواهد وجود بگیرد این علت می خواهد چون اگر خودش در وجود خودش کافی بود، سوال می شود که چرا قبلا وجود نگرفت،اصلا خودی نداشت که بخواهد وجود بگیرد،حالا فرض کنیم خود داشت اگر خود داشت و خودش کافی بود چرا دیروز خودش را ظاهر نکرد و امروز ظاهر شد،معلوم می شود خودش کافی نبوده است و الا اگر خودش کافی بود دیروز یا فردا ظاهر می شد واین که امروز ظاهر شده است یعنی این که اقتضای علت امروز بوده است،علتی داشته است که علتش امروز به تمامیت رسیده است.
و او را ایجاد کرده است مثلا ما این طور نیستیم که خودمان بتوانیم موجود شویم،اصلا قبل از وجود چیزی نیستیم که بتوانیم موجود شویم و خودمان در خودمان تاثیر بگذاریم و حتما یکی باید در ما تاثیر بگذارد تا ما موجود شویم و الا اگر خودمان می خواستیم خودمان را موجود کنیم نباید مقید به زمان خاصی باشیم، از این جهت که مقید به زمان خاصی نیستم معلوم می شود که اقتضای علت در این زمان تکمیل شده است و من موجود شده ام.
ممکن است بگویید علت چرا خدا باشد یکی دیگر باشد می گوییم: خود او از اول موجود بوده است ،اگر از اول موجود بوده است خدا است و اگر از اول موجود نبوده است و محتاج بوده است که کسی دیگر او را موجود کند نقل کلام به کس دیگر می کنیم که آن کس دیگر از اول موجود بوده است یا از اول موجود نبوده است و هکذا... و بالاخره به یک سرانجامی می رسیم و باید یک ایجاد کننده ای باشد و گرنه هیچ کس موجود نمی شود.
و از این جا شما را ارجاع به دلیل خواجه می دهم،خواجه می فرماید: اگر خدایی نباشد هیچ موجودی تحقق پیدا نمی کند چون وجود که خود به خود درست نمی شود،موجدی می خواهد موجدش هم اگر موجد بخواهدمنجر به دور و تسلسل می شود و باید به یک موجدی برسیم که نیاز به موجد نداشته باشد و از اول موجود باشد و آن خداست.
علی ایّ حال اصل علیت را نمی توانیم منکر بشویم و اصل علیت در همه جا هست حالا ممکن است تاثیر علت در جاهای مختلف،متفاوت باشدو تاثیر مادی و تاثیر مجرد متفاوت باشد،تاثیر مادی اقتضاء دارد که این شیء در اختیار من باشد تا من بتوانم روی آن تاثیر بگذارم اما مجرد یک جور تاثیر کند که حتی یک شیء معدوم را ایجاد کند، در شیء معدوم با این که در کنارش نیست تاثیر بگذارد،من اگر این شیء را بخواهم حرکت بدهم باید دستم را روی آن بگذارم و ان را حرکت دهم تا حرکت کند، این تاثیر من است و مادی ،اگر بخواهم با فکرم تاثیر بگذارم،یک صورتی که در جهان نیست خلق می کنم و آن تاثیر فکر من است،مجرد یک جور دیگر تاثیر می گذارد،مادی جور دیگری تاثیر می گذارد ولی هر دو متاثر است و احتیاج به موثر دارد چه آن حرکت و چه آن صورتی که در ذهن من ساخته می شود هر دو موثر می شوند منتهی موثرش یک وقت عقل من است که احتیاج به این ندارد که شیئی حاضر باشد که در ان تاثیر بگذارد بلکه می تواند ان را خلق کند، یک وقت طوری است که دست من باید روی چیزی قررا بگیرد و آن را حرکت دهد تا بتواند بر شیء تاثیر بگذارد.
ادامه دارد....
سلام. ممنون از مشارکت و بیان ادیبانه و شیوای شما.
این را که هیچ کسی به این اشاره ندارد که عرفه به معنای اعتراف است، ضمن خود مقاله ای که ارسال کرده ام، آورده ام. بسیاری از واژه های دیگر هم در فرهنگ اسلامی داریم که با مطالعات زبان شناسی تاریخی و جز آن برایش معنایی می یابیم؛ اما آن معنا چیزی نیست که در شواهد و امثال ادیبان اسلامی نظیری داشته باشد.
وانگهی، دلیل امر می تواند این باشد که مثلا واژه در گذشته هایی دور، قبل از اسلام، چنین معنایی داشته، و به مرور از خاطرها رفته، و آیینهای روز عرفه تحت الشعاع مراسم اسلامی قرار گرفته است.
در خصوص معنای اعتراف باید عرض کنم حدود 18 دعا داریم که نقل شده است پیامبر اکرم (ص) و دیگر بزرگان دین روز عرفه می خوانده اند. اگر بخواهیم تنها مضمون مشترک میان همۀ اینها ـــ از کوتاه ترین تا بلندترین ـــ را بیابیم، چیزی که پیدا می کنیم همین مضمون اعتراف است و بس. کوتاه ترین دعا چیزی مثل این است: رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی. هیچ یک از دیگر مضامین ادعیه مثل ثناء و تسبیح و حاجت خواهی و استغفار و ...، در همۀ این دعاها مشترک نیستند؛ در بعضی آمده اند و در بعضی نه.
در روایاتی نبوی در بارۀ عرفه داریم «یوم عرفة یوم یعرف الناس فیه». سوای برداشتهای فقهی از این روایت، ظاهرا آشکارترین معنای یعرف در آن باید یعترف انگاشته شود.
سلام. ممنون از مشارکت و بیان ادیبانه و شیوای شما.
این را که هیچ کسی به این اشاره ندارد که عرفه به معنای اعتراف است، ضمن خود مقاله ای که ارسال کرده ام، آورده ام. بسیاری از واژه های دیگر هم در فرهنگ اسلامی داریم که با مطالعات زبان شناسی تاریخی و جز آن برایش معنایی می یابیم؛ اما آن معنا چیزی نیست که در شواهد و امثال ادیبان اسلامی نظیری داشته باشد.
وانگهی، دلیل امر می تواند این باشد که مثلا واژه در گذشته هایی دور، قبل از اسلام، چنین معنایی داشته، و به مرور از خاطرها رفته، و آیینهای روز عرفه تحت الشعاع مراسم اسلامی قرار گرفته است.
در خصوص معنای اعتراف باید عرض کنم حدود 18 دعا داریم که نقل شده است پیامبر اکرم (ص) و دیگر بزرگان دین روز عرفه می خوانده اند. اگر بخواهیم تنها مضمون مشترک میان همۀ اینها ـــ از کوتاه ترین تا بلندترین ـــ را بیابیم، چیزی که پیدا می کنیم همین مضمون اعتراف است و بس. کوتاه ترین دعا چیزی مثل این است: رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی. هیچ یک از دیگر مضامین ادعیه مثل ثناء و تسبیح و حاجت خواهی و استغفار و ...، در همۀ این دعاها مشترک نیستند؛ در بعضی آمده اند و در بعضی نه.
در روایاتی نبوی در بارۀ عرفه داریم «یوم عرفة یوم یعرف الناس فیه». سوای برداشتهای فقهی از این روایت، ظاهرا آشکارترین معنای یعرف در آن باید یعترف انگاشته شود.
سلام. ممنون از مشارکت و بیان ادیبانه و شیوای شما.
این را که هیچ کسی به این اشاره ندارد که عرفه به معنای اعتراف است، ضمن خود مقاله ای که ارسال کرده ام، آورده ام. بسیاری از واژه های دیگر هم در فرهنگ اسلامی داریم که با مطالعات زبان شناسی تاریخی و جز آن برایش معنایی می یابیم؛ اما آن معنا چیزی نیست که در شواهد و امثال ادیبان اسلامی نظیری داشته باشد.
وانگهی، دلیل امر می تواند این باشد که مثلا واژه در گذشته هایی دور، قبل از اسلام، چنین معنایی داشته، و به مرور از خاطرها رفته، و آیینهای روز عرفه تحت الشعاع مراسم اسلامی قرار گرفته است.
در خصوص معنای اعتراف باید عرض کنم حدود 18 دعا داریم که نقل شده است پیامبر اکرم (ص) و دیگر بزرگان دین روز عرفه می خوانده اند. اگر بخواهیم تنها مضمون مشترک میان همۀ اینها ـــ از کوتاه ترین تا بلندترین ـــ را بیابیم، چیزی که پیدا می کنیم همین مضمون اعتراف است و بس. کوتاه ترین دعا چیزی مثل این است: رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی. هیچ یک از دیگر مضامین ادعیه مثل ثناء و تسبیح و حاجت خواهی و استغفار و ...، در همۀ این دعاها مشترک نیستند؛ در بعضی آمده اند و در بعضی نه.
در روایاتی نبوی در بارۀ عرفه داریم «یوم عرفة یوم یعرف الناس فیه». سوای برداشتهای فقهی از این روایت، ظاهرا آشکارترین معنای یعرف در آن باید یعترف انگاشته شود.
کسیکه شک داشته باشد در فضائل امیرالمؤمنين (عليه السلام) چگونه محشور میشود؟
رسول الله (صل الله عليه وآله وسلم) می فرمایند:کسیکه شک داشته باشد در فضائل امیرالمؤمنين (عليه السلام) محشور می شود در روز قيامت از قبرش درحالیکه بر گردنش یقه (رشته)ای از آتش است، که در آن سیصد شعبة است که بر هر کدام از این انشعابات شیطانی است که وحشت و آب دهان بر صورت او می اندازد.
📚منابع:
1️⃣بحارالانوار ج۳۸ ص۱۰/علامه مجلسی/ناشر:موسسة الوفاء/بیروت
2️⃣الامالی ص۱۴۴-۱۴۵/شیخ مفید/ناشر:دارالمرتضی
#احادیث_پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله
#امیرالمومنین_علیه_السلام
@sonnat_voice
@shia_lib
روز به روز و ثانیه به ثانیه که می گذرد متوجه آن می شوم که باید بیشتر برای تو خرج شوم و مرید مرادی همچون تو گردم.....
یا صاحب الزمان به حق این ساعات ما را ببخش که عمری خرج دگران شدیم....
#مرید_مرده_دل
@namoseGhadir
به یاد داشته باش:
آینده کتابی ست
که امروز می نویسی
پس چیزی بنویس
که فردا ارزش خواندن داشته باشد
و از آن لذت ببری...
با عرض سلام و احترام استاد گرامی،
همان روز ، برای بار سوم، به دکتر وجیه الدین پیام یادآوری فرستادم. تا الان جواب نداده اند.
در این چند روز به چندین نفر پیام فرستادند که اگر دوستی دارند که میتواند این نسخه را بخواند کمک کنند. آنها پیام دادند یا کسی را نمی شناسند یا پیگیری می کنند که تا الان خبری نشده است.
ببخشید که دراین باره کمکی از بنده برنیامد. 🙏🙏🙏
اسناد بسیاری همچون چاه های نفت نامکشوف باقی مانده اند
نخستین جلسه هماهنگی برگزاری نمایشگاه های مشترک اسنادی در راستای توسعه ارتباطات آرشیوی با موضوع اسناد روابط خارجی ۹ دی ماه ۱۳۹۷ در مرکز اسناد وزارت امور خارجه برگزار شد.
کاظم شریف کاظمی، رئیس مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه در ابتدای این نشست گفت: فهم و ارزش سندی باید برجسته شود و مردم درگیر آن شوند که این موضوع در وزارت خارجه با جدیت دنبال می شود.
او گفت: مخازن اسناد وزارت خارجه حاوی اسنادی از سفارت خانه ها وکنسولگری ها با کثرت بیشتر و همچنین نقشه ها و اسناد دیداری – شنیداری است که پروسه فهرست نویسی و اسکن آن ها کماکان در حال انجام است.
متن کامل در لینک زیر:
http://yon.ir/6Dtmj
#روزنگار_نفت
🛢سوم بهمن ماه سال 1286:
🔗حفاری برای اكتشاف نفت در مسجدسليمان زير نظر رينولدز در اين روز آغاز شد و در پنجم خرداد 1287 شمسی (1908 ميلادی)، مته حفاری به لايه نفتدار چاه شماره 1 مسجدسليمان برخورد و نفت با فشار از چاه فوران كرد.
🔗از اين چاه 360 متری (1179 پا) روزانه 36 هزار ليتر (8 هزار گالن) نفت به دست میآمد.
🔗سوخت ماشينهای استخراج نفت با سوزاندن زغال، چوب درخت و نفتهای سطحالارضی زير ديگهای آب تأمين میشد.
پایگاه اطلاعرسانی موزهها و مرکز اسناد صنعت نفت را از نشانی زیر دنبال کنید 🔻
Petromuseum.ir
@Ganjinenaft
🔸حکیم محقق استاد سید جلال الدین آشتیانی راجع به حوزه علمیه مشهد و برخورد با فلسفه و معقول در این حوزه، دلگیر و دلتنگ بودند و می گفتند: برخی مرا خیلی اذیت کرده و می کنند به نحوی که مجبور شده ام هر از چند گاهی، درس و بحث را از مسجدی به مسجد دیگر منتقل کنم.
🔹چون دیدم اینها دست از سرم برنمی دارند قلم را برداشته و در «کیهان اندیشه» به جانشان افتادم.
🔸چند تا مطلب که نوشتم آمدند گفتند: آتش بس! گفتم باشد، دیگر نه شما و نه ما. حالا دیگر ساکت شده اند و ما را به حال خودمان گذاشته اند.
در محضر بزرگان، محسن غرویان ص 26.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com