يك خبر خوش
جایزه ادبی قهرمان، با حضور دکتر ساکت، رئیس مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه و دبیر جایزه ادبی قهرمان، دکتر محمد جعفر یاحقی و دکتر محمود فتوحی، استادان گروه زبان و ادبیات فارسی و از داوران جایزه ادبی قهرمان و همچنین آقای آصفی یزدی، عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر مشهد و خانواده استاد قهرمان روز سه شنبه، 26 اردیبهشت ماه، در سالن شورای سازمان مرکزی برگزار شد.
دکتر ساکت، رئیس مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه با خوش آمدگویی به خبرنگاران و اصحاب رسانه، به سابقه 70 ساله و پرافتخار دانشگاه فردوسی مشهد اشاره کرد و گفت: ستاره های درخشانی در این دانشگاه در حوزه های مختلف علم و دانش و فرهنگ حضور داشته اند که دکتر فیاض، دکتر یوسفی، پروفسور فاطمی، استاد مدیرشانه چی، استاد آشتیانی، استاد واعظ زاده و دکتر علی شریعتی و بسیاری دیگر از آن جمله هستند.
وی با بیان پیشینه مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه، به فعالیت های گوناگون مرکز بعد از احیای آن در سال 93 اشاره کرد و ادامه داد: نامگذاری تالارهای دانشگاه به نام مفاخر خراسان بزرگ، برگزاری بزرگداشت هایی برای استاد قهرمان و دکتر خواجویان، نصب دو مجسه خیام و خواجه نصیر در پردیس دانشگاه و افتتاح باشگاه مفاخر و پیشکسوتان دانشگاه از جمله فعالیت های این مرکز می باشد.
دکتر ساکت استاد محمد قهرمان را یکی از مهمترین شخصیت های تاثیرگذار در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانست و اضافه کرد: ایشان در سال 1340 و با دعوت دکتر فیاض به دانشکده ادبیات و علوم انسانی آمدند و ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات را بر عهده گرفتند که ایجاد، گسترش و حفظ گنجینه گرانبهای کتابهای دانشکده ادبیات و علوم انسانی مرهون کوشش های ایشان است.
رئیس مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه ادامه داد: طرح این جایزه ادبی در سال 1394 و در مراسم بزرگداشت ایشان برای نخستین بار از سوی خانواده محترم استاد قهرمان مطرح شد و در پاییز سال گذشته به تصویب شورای مرکزی آثار مفاخر و اسناد دانشگاه رسید و با رایزنی و مشورت با استاد دکتر شفیعی کدکنی و انتخاب هیأت داوران، امروز این فراخوان این جایزه را اعلام می کنیم.
وی با بیان اینکه جایزه استاد محمد قهرمان برای نخستین بار از سوی یکی از دانشگاه های ایران و برای یکی از مفاخر ملی برگزار می شود، ادامه داد: جوایز مهمی چون جایزه دکتر مجتبایی، دکتر داوری اردکانی و جایزه استاد نجفی از سوی یک نهاد غیردانشگاهی برگزار می شوند، از این رو دانشگاه فردوسی مشهد در برگزاری جایزه استاد قهرمان در میان دانشگاه های ایران پیشرو و پیشگام است.
دکتر ساکت به مصوبه دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص پیشنهاد جوایز احتمالی دیگر اشاره کرد و گفت: تصمیم بر این است که از این پس، اینگونه جوایز در مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه ساماندهی شود.
وی انتشار کتابی شامل مقالات اهدایی و گزیده ای از نامه های رد و بدل شده میان استاد قهرمان و بسیاری از بزرگان فرهنگی و علمی این مرز و بوم را سومین فعالیت مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه پس از برگزاری مراسم بزرگداشت استاد قهرمان در سال 94 و جایزه ادبی استاد قهرمان دانست و ابراز امیدواری کرد که این کتاب تا سال آینده به زیور طبع آراسته شود.
دکتر محمدجعفر یاحقی، استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی و از داوران جایزه ادبی استاد قهرمان در خصوص شخصیت استاد قهرمان گفت: شخصیت ایشان از چند جنبه قابل بررسی است که نخستین آن از زاویه شغلی است که وی به عنوان یک کتابدار، عاشق کتاب و علاقه مند به کارش بود و اغلب پژوهش های خود را در همان کتابخانه دانشکده ادبیات انجام می داد.
وی با بیان اینکه شاعری وجهه دیگر استاد قهرمان بود، اضافه کرد: ایشان در سرودن غزل و در محلی سرایی به لهجه تربتی بسیار توانا بودند و این توانایی ایشان مولود سالها ممارست و تلاش ایشان بوده است.
دکتر محمود فتوحی، استاد گروه زبان و ادبیات فارسی نیز با بیان اینکه شخصیت علمی قهرمان در کنار شخصیت شاعری ایشان بسیار شاخص بوده است، گفت: بسیاری عصر صفوی را عصر انحطاط ادبی نامیده اند که افرادی مثل استاد قهرمان یک تنه در برابر این باور ایستادند و به دنبال احیای ادبیات عصر صفوی برآمدند و بر همین اساس است که نام استاد قهرمان با ادبیات دوره صفوی و سبک هندی همراه است.
وی گسترش و اعتلای زبان و ادب پارسی، معرفی و نشر آثار علمی و پژوهشی در حوزه سبک هندی و تشویق و ترغیب پژوهشگران ادبی را از اهداف این جایزه ادبی دانست و اظهار کرد: کتاب و رساله های مقاطع تحصیلات تکمیلی که در طی سال شمسی منتهی به زمان اعطا در حوزه ادبیات دوره صفویه و سبک هندی منتشر یا دفاع شده باشد، در فرآیند داوری بررسی خواهند شد.
دکتر فتوحی با بیان اینکه در دوره نخست، آثار سه سال اخیر بررسی و داوری خواهند شد، یادآور شد: دکتر محمد جعفر یاحقی، دکتر محمود فتوحی، دکتر محمدرضا راشد محصل، دکتر سلمان
۱." فرهنگ های فارسی و فرهنگ گونه ها"، دکتر محمد دبیر سیاقی، ناشر: اسپرک، سال چاپ: ۱۳۶۸.
۲. بهتر این است که در فرهنگ های قدیمی فارسی، توضیح مدخل های: " لغت" و " فرهنگ" را با هم مقایسه کنید.
۳. همچنین مقدمه های که لغت نویسان فارسی در گذشته نوشته اند.
۴. چون: با مطالعه ? چنین برمی آید که در ابتدا هدف از نوشتن لغت ( = dictionary) گردآوری و توضیح لغات مشکل و ثقیل در کتابهای ( مهم) آن دورا بوده است. مثلا: شاهنامه و کتاب های تاریخی. در ابتدا واژه
" فرهنگ" ( = dictionary) به کار می رفته است. مثلا: " فرهنگ لسان الشعرا"، " فرهنگ قواس".
واژه " لغت" ( = کلمه= word) بوده است.
۵. امروزه، " فرهنگ نامه" به glossady و " لغت نامه" به dictionary اطلاق می شود. بهتر است که در " دکشنری آکسفورد" معنای آنها که به ترتیب تاریخی آورده شده اند با ذکر شواهد، را هم مقایسه کنید. با سپاس ?
۱. ?مجله " نشریه انجمن هند و ایران"، به فارسی، از دهلی، هندوستان منتشر می شد و تمام مقالات آن در سایت خانه فرهنگ ایران در دهلی، قابل دانلود است.
۲. ?مجله " قند پارسی"، به فارسی، از دهلی منتشر می شود. تمام مقالات آن در سایت خانه فرهنگ ایران در دهلی?، قابل دانلود است.
۳.?مجله " نقد و تحقیق"، به فارسی از دهلی، منتشر می شود.
* فهرست تمام مقالات این مجله تا کنون، در گروه واتس آپ گفتگوهای تراثی، چندی پیش ارسال شد.
** معذرت. هیچ فایلی از این مجله را بنده در اختیار ندارد.
۴. ?مجله " تحقیقات فارسی" از دانشگاه دهلی چاپ می شود. فقط یک شماره آن در سایت دانشگاه، گروا فارسی، قابل دانلود است.
۵.? مجله " دانش" از کشمیر هندوستان در سرینگر، منتشر می شود.فقط یک شماره آن در سایت دانشگاه کشمیر، گروه فارسی قابل دانلود است.
۶. ?مجله "اورینتل کالج" هنوز هم از دانشگاه پنجاب، لاهور، پاکستان چاپ می شود. در گذشته، به فارسی هم مقاله چاپ می کرد. تعداد کمی، از شماره های آن در سایت آرشیو، قابل دانلود است.
۷. ?مجله " کاوش"، به فارسی، از دانشگاه جی.سی. یو ، لاهور منتشر می شود. لینک مجله:
http://www.gcu.edu.pk/KawishFT.htm
۸. ?مجله " سفینه"، به فارسی، از اورینتل کالج، لاهور منتشر می شود. تمام مقالات از این لینک قابل دانلود است:
http://pu.edu.pk/home/journal/16
۹. ?مجله "کاوش" به فارسی از دانشگاه کراچی چاپ می شود. فقط یک شماره از آن چاپ شده است.
۱۰.? مجله " کمند" به فارسی تا همین چند سال پیش، از کویته، پاکستان چاپ می شد. هیچ فایلی از آن را بنده در اختیار ندارد.
۱۱. ? مجله " دانش"، به فارسی از اسلام آباد، پاکستان چاپ می شود.
۱۲.? مجله " پیغامآشنا"، به فارسی هم مقاله چاپ می کند. از اسلام آباد پاکستان چاپ می شود.
......................................................
لغت نامه فارسی_گرجی: ✍
??. ??
قدیمی ترین لغت نامه دو زبانه گرجی_فارسی، فارسی_گرجی مربوط به سال 1971 میلادی می باشد.
این فرهنگ لغت در قطع جیبی و توسط شادروان پروفسور جمشید گیوناشویلی و زیر نظر داوید کوبیدزه و با مقدمه ای از اوتار گیگینیشویلی تهیه شده و مشتمل بر 262 صفحه و 3500 لغت می باشد.
در ابتدای این کتاب، مرحوم جمشید گیوناشویلی این لغتنامه را به گرجی های خارج از گرجستان و برای ارتباط آنها با جامعه گرجی هدیه کرده است.
کتاب شامل دو بخش است، بخش اول تا صفحه 137 گرجی به فارسی و قسمت دوم فارسی به گرجی می باشد.
این کتاب? با تیراژ 3500 نسخه به چاپ رسیده است
متاسفانه عکس های موجود از جلد این کتاب فاقد کیفیت برای انتشار می باشد. لذا تصویر صفحات اول و آخر کتاب برای اطلاع علاقمندان در ادامه« در کانال فرهنگ دو زبانه...» آمده است.?
برای روح مرحوم جمشید گیوناشویلی آرزوی آمرزش و آرامش داریم.
اطلاعات بیشتر ?
@farhang_zaban1
?خاک بر سر آن استاد دانشگاه!
?دکتر نعمت الله فاضلی (برنامه نكوداشت دكتر محمود مهرمحمدي/ 13 بهمن 97،خانه انديشمندان علوم انساني)
@movarekhan
?اگرچه امروز روز نکوداشت است و روز نق زدن و نقد کردن نیست، اما من می خواهم از خودم و از استادانی که اینجا نشسته اند انتقاد کنم. دکتر باقری گفتند که اوضاع معلمان و استادان دانشگاه خوب نیست. اوضاع بدتر از آنی است که ایشان به آرامی خواستند بگویند. ... ایشان به شوخی گفتند که نسل آقای دکتر مهرمحمدی در حال منسوخ شدن است، اما اجازه دهید که بر اساس تحقیقات نشان دهم که این گفته شوخی نیست.
?کتابی در مورد استادان منتشر شده است با عنوان «مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی» در این پژوهش، سه نسل از اساتید دانشگاه هایی مثل تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و مانند آن مطالعه شده اند. خلاصة این پژوهش این است که هر چقدر به امروز نزدیک می شویم، جنبه های اخلاقی، منشی و اخلاقی استادان از جهات گوناگون بدتر می شود. میزان سرمایه های فرهنگی، اخلاقی و منش استادان روز به روز در حال کاهش است. خوب دقت بکنید! استادان جدید و جوان تر از لحاظ شناختی وضعشان بهتر است. بیشتر زبان انگلیسی می دانند، بیشتر نرم افزار می شناسند، بیشتر به قوانین و قواعد و فوت و فن های استاد شدن آشنا هستند. هنوز چهل سالشان نشده است استاد تمام می شوند، روزمه های بزرگ دارند! پر از کتاب و مقاله! آت و آشغال ها را ریخته اند در رزومه هایشان! به هر کس نگاه می کنید رزومه ای دارد به طول پنجاه متر، پانصد مقاله دارد، هفتصد مقاله دارد و هنوز چهل و پنج سالش نشده استاد تمام می شود. خیلی از شاگردان من استاد شده اند در حالی که من پارسال دانشیار شدم! این فاجعه است این ابتذال است! باید گریه کنیم! صادقانه می گویم باید گریه کنیم!
?دیروز گزارش فرهنگی سال از خانم فاطمه جواهری استاد دانشگاه خوارزمی، به نام «سیاست فرهنگی در وزارت علوم» به دستم رسید. اوضاع دانشگاه ها بخصوص استادان و دانشجویان بهویژه تحصیلات تکمیلی، به لحاظ منش، قابلیت ها و عادت های تفکر انتقادی، گوش دادن، شنیدن، صحبت کردن، صداقت، و ارزش های وجودی که انسان دانشگاهی باید داشته باشد بسیار اسفبار است. بسیار اسفبار! امیدوارم این کتاب منتشر شود تا اساتید بدانند در دانشگاه ها و آموزش عالی کشور چه اتفاقی افتاده است. مقاله ای خودم نوشته ام که به زودی منتشر می شود، در زمینه «سواد آکادمیک». متاسفانه باید بگویم که بیش از 50% از اساتید ما سواد خواندن و نوشتن ندارند. این طبیعی است. وقتی آزمون بین المللی پرلز نشان می دهد که در «درک مطلب» ما از افغانستان نیز عقب تریم، همین ها کرور کرور دکترا می گیرند. از 50 کشور در 2016 ما چهل و پنجمی هستیم.
?بروید بخوانید و ببینید این ایین نامه ارتقا و این سیستم پاداش دهی و کنترل کیفیتی که ایجاد کرده ایم چه جور استاد و معلمی را پرورش می دهد. اگر از بسیاری از اساتیدی که کتاب نوشته اند بخواهیم یک صفحه خلاقانه بنویسند، توانش را ندارند. توان و آمادگی خواندن یک فصل از یک رمان را ندارند. اگر بگوییم یک ساعت بنشین، گوش کن، تمرکز کن، دقت کن، آمادگیاش را ندارد. چرا لقب استاد و دکتر را رایگان به این و آن اهدا می کنیم؟ این ظلم به مقام علم و دانش است که به بسیاری از اساتید دانشگاه می گوییم استاد و دکتر. این بی احترامی و ظلم است به ناموس علم و اخلاق و بشریت. آنهایی که این القاب را گرفته اند مقصر نیستند. سیستمی باید پاسخگو باشد که کرور کرور دکتر و استاد تربیت می کند. آیین نامه ارتقاء، سیستم پاداش دهی و نظام کنترل کیفیت باید پاسخگو باشد! سیستم سیاسی و مدیریتی باید پاسخگو باشد!
?دانشگاه فقط متن نیست، منش هم هست! کتاب «دانشگاه به سوی فضیلتِ» جان نیکسون را بخوانید. استدعا می کنم بخوانید! گزارش خانم دکتر جواهری را بخوانید تا ببینید چه اتفاقی در دانشگاه های کشور افتاده است. علما، روحانیون، استادان بیدار شوید! دزدی کردن هنجار دانشگاه است! استثمار دانشجو هنجار دانشگاه است! قانون است! استادی که هیچ سهمی در نوشتن مقاله ندارد در نهایت بی شرمی نام خودش را بر روی مقاله و کتاب می آورد! هزار نوع ناهنجاری در دانشگاه ها به نام قانون اعمال می شود!
منبع: کانال تلگرامی «پویش ملی دوباره دانشگاه»
??? ما هم به دکتر علیم اشرف خان بسیار خوشامد می گوییم.? ایشان استاد گروه فارسی در دانشگاه دهلی هستند و رساله های دکتری با موضوع تصحیح متون فارسی به راهنمایی ایشان در همین دانشگاه انجام می شود.
🔻خاک بر سر آن استاد دانشگاه!
🔻دکتر نعمت الله فاضلی
در برنامه نكوداشت دكتر محمود مهرمحمدي / 13 بهمن 97
تلخیص و پیاده سازی: پویش ملی دوباره دانشگاه
🔹اگرچه امروز روز نکوداشت است و روز نق زدن و نقد کردن نیست، اما من می خواهم از خودم و از استادانی که اینجا نشسته اند انتقاد کنم. دکتر باقری گفتند که اوضاع معلمان و استادان دانشگاه خوب نیست. اوضاع بدتر از آنی است که ایشان به آرامی خواستند بگویند. ... ایشان به شوخی گفتند که نسل آقای دکتر مهرمحمدی در حال منسوخ شدن است، اما اجازه دهید که بر اساس تحقیقات نشان دهم که این گفته شوخی نیست.
🔹کتابی در مورد استادان منتشر شده است با عنوان «مطالعه دگرگونی فرهنگی در سه نسل دانشگاهی» در این پژوهش، سه نسل از اساتید دانشگاه هایی مثل تهران، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و مانند آن مطالعه شده اند. خلاصة این پژوهش این است که هر چقدر به امروز نزدیک می شویم، جنبه های اخلاقی، منشی و اخلاقی استادان از جهات گوناگون بدتر می شود. میزان سرمایه های فرهنگی، اخلاقی و منش استادان روز به روز در حال کاهش است. خوب دقت بکنید! استادان جدید و جوان تر از لحاظ شناختی وضعشان بهتر است. بیشتر زبان انگلیسی می دانند، بیشتر نرم افزار می شناسند، بیشتر به قوانین و قواعد و فوت و فن های استاد شدن آشنا هستند. هنوز چهل سالشان نشده است استاد تمام می شوند، روزمه های بزرگ دارند! پر از کتاب و مقاله! آت و آشغال ها را ریخته اند در رزومه هایشان! به هر کس نگاه می کنید رزومه ای دارد به طول پنجاه متر، پانصد مقاله دارد، هفتصد مقاله دارد و هنوز چهل و پنج سالش نشده استاد تمام می شود. خیلی از شاگردان من استاد شده اند در حالی که من پارسال دانشیار شدم! این فاجعه است این ابتذال است! باید گریه کنیم! صادقانه می گویم باید گریه کنیم!
🔹دیروز گزارش فرهنگی سال از خانم فاطمه جواهری استاد دانشگاه خوارزمی، به نام «سیاست فرهنگی در وزارت علوم» به دستم رسید. اوضاع دانشگاه ها به خصوص استادان و دانشجویان بهویژه تحصیلات تکمیلی، به لحاظ منش، قابلیت ها و عادت های تفکر انتقادی، گوش دادن، شنیدن، صحبت کردن، صداقت، و ارزش های وجودی که انسان دانشگاهی باید داشته باشد بسیار اسفبار است. بسیار اسفبار! امیدوارم این کتاب منتشر شود تا اساتید بدانند در دانشگاه ها و آموزش عالی کشور چه اتفاقی افتاده است. مقاله ای خودم نوشته ام که به زودی منتشر می شود، در زمینه «سواد آکادمیک». متاسفانه باید بگویم که بیش از 50% از اساتید ما سواد خواندن و نوشتن ندارند. این طبیعی است. وقتی آزمون بین المللی پرلز نشان می دهد که در «درک مطلب» ما از افغانستان نیز عقب تریم، همین ها کرور کرور دکترا می گیرند. از 50 کشور در 2016 ما چهل و پنجمی هستیم.
🔹بروید بخوانید و ببینید این آیین نامه ارتقا و این سیستم پاداش دهی و کنترل کیفیتی که ایجاد کرده ایم چه جور استاد و معلمی را پرورش می دهد. اگر از بسیاری از اساتیدی که کتاب نوشته اند بخواهیم یک صفحه خلاقانه بنویسند، توانش را ندارند. توان و آمادگی خواندن یک فصل از یک رمان را ندارند. اگر بگوییم یک ساعت بنشین، گوش کن، تمرکز کن، دقت کن، آمادگیاش را ندارد. چرا لقب استاد و دکتر را رایگان به این و آن اهدا می کنیم؟ این ظلم به مقام علم و دانش است که به بسیاری از اساتید دانشگاه می گوییم استاد و دکتر. این بی احترامی و ظلم است به ناموس علم و اخلاق و بشریت. آنهایی که این القاب را گرفته اند مقصر نیستند. سیستمی باید پاسخگو باشد که کرور کرور دکتر و استاد تربیت می کند. آیین نامه ارتقاء، سیستم پاداش دهی و نظام کنترل کیفیت باید پاسخگو باشد! سیستم سیاسی و مدیریتی باید پاسخگو باشد!
🔹دانشگاه فقط متن نیست، منش هم هست! کتاب «دانشگاه به سوی فضیلتِ» جان نیکسون را بخوانید. استدعا می کنم بخوانید! گزارش خانم دکتر جواهری را بخوانید تا ببینید چه اتفاقی در دانشگاه های کشور افتاده است. علما، روحانیون، استادان بیدار شوید! دزدی کردن هنجار دانشگاه است! استثمار دانشجو هنجار دانشگاه است! قانون است! استادی که هیچ سهمی در نوشتن مقاله ندارد در نهایت بی شرمی نام خودش را بر روی مقاله و کتاب می آورد! هزار نوع ناهنجاری در دانشگاه ها به نام قانون اعمال می شود! ...
#دانشگاه #استاد_دانشگاه #خاك_بر_سر_استاد_دانشگاه
@akhalaji
دانشگاه را پایان نامه محور کنیم
1. بنده فکر می کنم نوشتن یک پایان نامه یا رساله، برای دانشجوی ارشد یا دکتری، مهم ترین مرحله تحصیلی برای یک دانشجوست. دانشجو، با نوشتن رساله، خود را محک می زند، و همه تصمیماتی که برای او به خصوص از جهت شغلی گرفته می شود، باید بر اساس پایان نامه او باشد. این را اگر به عنوان یک اصل بپذیریم، نوع نگاهمان به کار استاد و دانشجو تغییر می کند و بهتر می شود.
2. حاصل کار دانشجو بعد از سالهای درس خواندن، نگارش رساله و پایان نامه است، و بنابرین، این خروجی، متعلق به جامعه بوده و برای همین، و این که هزینه زیادی برای این دانشجو صرف شده، باید با بهترین کیفیت ارائه شود. مسلما اگر پایان نامه ضعیف باشد، خسارت زیادی برای دانشگاه و جامعه خواهد بود. ارزیابی او در نهایت با پایان نامه است و باید راه های تازه برای ارزیابی او از این طریق تعریف و برای شغل های بعدی او در نظر گرفته شود.
3. نه تنها ارزیابی دانشجو، بلکه ارزیابی یک دانشگاه، یک دانشکده، و یک استاد، عمدتا باید روی بررسی پایان نامه باشد. عناوین، روش کار دانشجو و استاد، تعداد مقالات چاپ شده از آن، و حتی یک داوری کلان در باره مجموعه پایان نامه های یک دانشکده، آن هم با معیارهای منظم و مشخص و آماری و کیفی، باید معیار تعلق بودجه به آن دانشکده باشد.
4. به نظرم شکل فعلی پایان نامه نویسی، دست کم برای همه رشته ها مطلوب نیست و بیشتر مثل نوشتن یک کتاب با بند و بیل اغلب بیهوده است. نگارش یک اثر مدون، البته خوب است، اما مهم تر از همه آن است که خروجی کار یک کار نو و اجتهادی باشد. شاید بهتر باشد در یک زمینه خاص، به جای یک رساله مفصل، دانشجوی دکتری ، سه مقاله پژوهشی و دو ارائه جدی داشته باشد، و همان بجای پایان نامه پذیرفته شود. دانشجوی ارشد هم می تواند دو مقاله علمی پژوهشی با یک ارائه داشته باشد. شاید در رشته های هنر، باید پایان نامه را جور دیگری تعریف کرد. فنی هم همین طور است.
5. فارغ از این که پیشنهاد بالا پذیرفته شود یا خیر، و در شرایط فعلی، بهتر است تصویب شود که هر دانشجوی ارشد مانند دکتری، باید دست کم یک مقاله اش را در یک مجله معتبر علمی پژوهشی یا دست کم ترویجی منتشر کند، یا بخشی از محتوای رساله اش را در یک همایش ارائه دهد. مهم این است که کار دانشجوی ارشد هم، مثل دانشجوی دکتری، کاری تازه و قابل عرضه برای حل یک مسأله باشد.
6. بسیاری از استادان راهنما و مشاوران، وقت کافی برای پایان نامه ها نمی گذارند. این یکی از دلایل اصلی روی آوردن دانشجو به استادان یا شبه استادانی است که بیرون دانشگاه می توانند به او کمک کنند. باید برای این کار فکری کرد تا دانشجو به سراغ منابع غیر متخصص، اما حرفه ایدر پایان نامه نویسی نرود.
7. به نظر می رسد امتیازات استادان راهنما درارتباط با کارشان باید از نو تعریف شود. کار مشترک به معنای واقعی مشترک میان استاد و دانشجو باشد. البته تعداد استادان کم است که در این زمینه باید جبران و بر شمار استادان [ضمن کم کردن دانشجو در سراسر کشور] افزوده شود، و استادان بیشتری بکار گرفته شوند. یک استاد، نه به کلاس های زیاد که در آنها کار معلمی می کند، بلکه به همکاریش با دانشجو در نوشتن تحقیقات کلاسی و پایان نامه ای باید ارزیابی شود.
8. به نظر من شکل گیری «نهادهای کمک پژوهشی» برای یاری رساندن به دانشجوی در حال نگارش رساله، در بیرون دانشگاه عیبی ندارد، زیرا کمک مهمی به دانشجویانی است که در نگارش و پژوهش ضعیف هستند. در واقع، مانند مراکزی که در جریان کنکور به دانشجویان آموزش های بیشتری می دهند، و برای جلوگیری از کارهای زشت نگارش رساله و پایان نامه به شکل غیر رسمی، مراکزی متشکل از استادن برجسته باشد که بتواند در نگارش پایان نامه و تحقیقات دانشجویی خارج از چارچوب رسمی دانشگاه کمک کند. این کار قواعد خاص خود را می خواهد اما باید آزاد و بدون دخالت باشد. دانشگاه خروجی را ببیند و بتواند ثابت کند که متعلق به دانشجو است.
@jafarian1964
دانشگاه ایرانشهر و دانشگاه بومی
گزارشی خواندنی از تازه ترین اثر انتقادی استاد دکتر طباطبایی با عنوان؛ "ملاحظات درباره دانشگاه".
حامد زارع ، کوشیده است ضمن اشاره به اهمیت و موقعیت کتاب در مجموعه آثار دکتر طباطبائی، ایده اصلی و سرفصل های مهم آن را گزارش نماید.
بویژه، به فصل دوم اشاره شده که استاد طباطبایی ، " جعلیات و خیالبافی های" شاگردی را نقد و نواخته است.
تازه های اندیشه؛ روزنامه سازندگی، یک شنبه 24 شهریور 98، ص 10.
🗒 خلاصه ای صحبت های امروز دکتر شی گوانگ
https://goo.gl/huNix5
در طول تاریخ ایران، همواره ایرانیان منبع علم و معرفت را از یونان می دانستند اما از زمان تسلط مغولان بر ایرانیان به سمت شرق و مشخصا به سمت چین روی آوردند، دلیل عمدۀ آن را می توان تغییر نگاه معرفتی ایرانیان دانشت، اگرچه باید تلاش ایرانیان را جهت رضایت و خوشایند مغولان نادیده انگاشت.
تاریخچۀ مطالعات زبان فارسی در دانشگاه پکن
نخستین کرسی زبان فارسی در سال 1957 میلادی با پیگیری پروفسور جی شیان لین شرق شناس و استاد برجسته دانشگاه پکن در این دانشگاه بدون هیچگونه مساعدت ایران یا کشورهای فارسی زبان آغاز به کار کرد و امسال شصتمین سالگرد تأسیس این رشته در دانشگاه پکن است. تا قبل از گسترش روابط بین ایران و چین، گروه زبان فارسی دانشگاه پکن با کمک استادان کشور افغانستان به تدریس وآموزش زبان فارسی می پرداختند اما روابط چین و ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با اجرای اصلاحات و درهای باز در چین در عالیترین سطح خود قرار گرفت و همچنان این تعامل ادامه دارد و نخستین ثمرۀ این روابط به صورت عینی در 1368 (1990م) با تأسیس مرکز پژوهش های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن بود. دومین ثمرۀ این روابط را می توان در همکاری های دانشگاه پکن با مؤسسه دهخدا دانست که حاصل این همکاری تدوین فرهنگ چینی به فارسی و فارسی به چینی است که در سال 1377 (1999م) از ریاست جمهوری وقت ایران مورد تقدیر و تشکر قرار گرفت.
از جمله استادان ایرانی که به تدریس زبان فارسی در این دانشگاه پرداختند؛ دکتر سید جعفر شهیدی، استاد محمد دبیر سیاقی و دکتر مظفر بختیار را می توان نام برد، به عنوان مثال دکتر مظفر بختیار از سال ۱۳۶۹ به عنوان استاد اعزامی دانشگاه تهران در دانشگاه پکن به مدت ۵ سال به تدریس در کرسی زبان و ادبیات فارسی و اداره مؤسسه ایران شناسی دانشگاه پکن پرداخت. در سال ۱۳۷۵ به دلیل انجام فعالیتهای فراوان و انتشار آثار مهم دربارهٔ چینشناسی و مطالعهٔ فرهنگ شرق دور از طرف دانشگاه پکن بهعنوان استاد ممتاز دانشگاه پکن برگزیده و موفق به دریافت منشور ویژه این دانشگاه شد.
دربارۀ دکتر شی گوانگ و نسخۀ تنسوق نامه
دکتر شی گوانگ عضو هیئت علمی دانشگاه پکن و استاد زبان فارسی در این دانشگاه هستند، ایشان دوره لیسانس و فوق لیسانس خود را در دانشگاه پکن و دوره دکتری را در دانشگاه تهران گذرانده است (88ـ1384). موضوع رسالۀ ایشان در مقطع دکتری « تصحیح و ویرایس "تنکسوق نامه"» می باشد. این رساله در مراسم سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و بیست و پنجمین دوره جایزه جهانی جزو آثار برگزیده این دوره بود.
به عقیدۀ دکتر گوانگ تنسوق نامه (گنج نامه) تهیه شده از چند کتاب چینی (می کوه، تُنگ ون، سوحن، گیایی لینگ و ...) است که در حال حاضر تنها نسخۀ خطی آن در کتابخانۀ ایاصوفیه و نسخه عکسی آن در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران نگهداری می شود. موضوع این کتاب طب چینی را دربر می گیرد، این اثر نباید به تنسوخ نامه اشتباه گرفته شود (کتابی در خصوص جواهرات است).
تنسوق نامۀ مورد بحث شامل چهار جلد است. جلد اول: نبض، جلد دوم: طب سوزنی، جلد سوم: داروسازی و ادویه گیاهی، جلد چهارم شامل دو بخش است، بخش اول: سیاسات و ترتیب امراض و نبض، بخش دوم: قوانین و سیاسات و تدبیر مُلک
البته دکتر گوانگ اظهار داشتند که فقط جلد یک (نبض) نگاشته شده است و مجلدات بعدی هیچ گاه نوشته نشده است چرا که تا کنون اثری از آن پیدا نشده است!
از ویژگی های این کتاب می توان به وجود تصاویر اعضای داخلی بدن اشاره داشت، این تصاویر توسط مشاهدات انجام شده بر روی اعضای داخلی اندام اشخاصی صورت گرفته که محکوم به مرگ بوده اند. ایشان ابراز داشتند در این کتاب شاهد تأثیر باورهای دینی و اعتقادی چینیان در زمینه پزشکی هستیم که نمونه ای از آن را می توان در تأثیر عناصر پنج گانه تشکیل هستی (آب، خاک، آتش، فلز، چوب) بر انسان دانست.
از جمله ویژگی های دیگر این نسخه می توان «آوا نویسی واژه های زبان چینی» اشاره داشت. کلمات، عبارات و اشعار چینی همگی به شنگرف و با استفاده و از حروف فارسی و برخی اعراب گذاری ها نگاشته شده است.
اهمیّت نسخه تنسوق نامه
1. گسترش فرهنگ چین در خاورمیانه و مخصوصا ایران و توجه ایرانیان به فرهنگ چین برای پیشرفت بیشتر
2. وجود یک سیستم آموزشی منسجم و کارآمد برای تعلیم زبان چینی و برخی علوم نظیر پزشکی، فنون کشاورزی و مباحث تاریخی
3. بازیابی و بازنمایی زبان چینی
4. از بهترین کتاب های موجود درسی برای تعلیم طب سوزنی
@UT_Central_Library
🎤 مصاحبه مبسوط خبرگزاری خبرآنلاین با دکتر رسول جعفریان درباره نحوه در اختیار گذاشتن پایان نامه های دانشگاه تهران (قسمت دوم)
🔺در کشورهای دیگر چه رویه ای در این زمینه هست؟
🔹در کشورهای دیگر رویه های مختلف هست. کشورهایی که تقریبا در ردیف ما هستند، مانند ترکیه، یک تشکیلات اصلی برای ارائه پایان نامه ها در همه کشور ایجاد شده و به راحتی دراختیار می گذارد. به طور استثناء اگر استادی یا دانشجویی به دلیلی نخواهد در آنجا ارائه شود، باید در دانشگاه خودش آن را ارائه دهد و در این زمینه حق ندارد ممانعتی ایجاد کند. در بیشتر دانشگاه های دنیا، متن کامل را در قبال پول یا مجانی در اختیار می گذارند. حال یا از درگاه خودشان این کار را می کنند یا از طریق پرتال کنسرسیوم یا در پایگاه های اطلاعاتی مثل پروکوئست، با ناشرانی قرارداد دارند.
🔺ایران داک در ایران چه جایگاهی دارد؟
🔹به نظرم ایران داک باید نقش همان تشکیلات «تز مرکزی» ترکیه را داشته باشد، یعنی موظف است و دیگران هم موظفند که همه پایان نامه ها را در اختیارش بگذارند. قانونی هم مصوب سال 1395 مربوط به اشاعه اطلاعات هست یعنی همین پایان نامه ها در ایران داک و نیز اعمال همانند جویی است. به نظرم اگر ایران داک درست و با دید باز و مسئولانه عمل کند، باید هرچه زودتر در این زمینه فعال تر شود. کار ایران داک گردآوری همه این محتواست اما متاسفانه در صحنه عمل، طی این سالها، راه به جایی نبرده و ناتمام عمل کرده است. قانونی که در این زمینه نوشته شده، عالی است و باید با جدیت دنبال شود و ایران داک تشویق به پیگیری این کار شود.
🔺دانشگاه های اروپا و امریکا در این زمینه چه روشی دارند؟
🔹در آنجا هم، باز روش های مختلفی هست. تعداد قابل توجهی از دانشگاه های اروپا، پرتالی کنسرسیومی دارند که شمار زیادی از پایان نامه را در آنجا گذاشته و مجانی در اختیار می گذارند. برخی هم مانند مقالات، آنها را در پایگاههای ماند پراکوئیست گذاشته اند. در این پایگاه نزدیک به 4 میلیون پایان نامه هست. در امریکا نیز همین طور است. به نظر می رسد، برخی نگاه تجاری دارند و برخی در این زمینه راحت تر برخورد می کنند. مهم این است که حتی در ازای پول، متن کامل را در اختیار می گذارند و بحث 20 یا 30 صفحه ندارند. این روش که بیست یا سی صفحه بدهند، اغلب بی فایده و خیلی تنگ نظرانه است.
🔺در این زمینه بحث از حقوق مادی و معنوی پایان نامه ها چه می شود؟
🔹طبیعی است که حقوق معنوی این آثار متعلق به دانشجو و استاد است، اما در اصل، از نظر حقوق مادی، این اثر متعلق به دانشگاه است و این امری است که دانشجو ضمن تعهدی آن را به دانشگاه می دهد. البته در مصوبه دانشگاه هست که اگر استادی در این زمینه نخواهد اثرش را در اختیار عموم بگذارد، می تواند دلایل خود را برای معاونت پژوهشی بیان کند و در صورتی که دلایل درستی داشته باشد، از او پذیرفته خواهد شد. زمانی هم که برای تعویق ارائه پایان نامه برای عموم، به مدت دو سال از تاریخ تصویب پایان نامه گذاشته شده، فرصتی است برای این که دانشجو بتواند آن را به چاپ برساند. اما در اصل، دانش تولید شده در دوره تحصیل و خروجی آن، متعلق به دانشگاه است. امری که در همه دانشگاه های دنیا رعایت شده و آنها نیز از طریق درگاههای خود به ناشرانی که با آنها قرارداد دارند ارائه می دهند و در این زمینه با اختیار عمل می کنند.
🔺فکر می کنید دسترسی به محتوای پایان نامه ها چه تأثیری در رشد علم دارد؟
🔹توجه دارید که سرعت پیشرفت علم زیاد است و بیشتر علم هم در دانشگاهها و از طریق همین پایان نامه ها و البته طرحهای علمی تولید می شود. در دانشگاه تهران، هر هفته، نزدیک به ۲۰۰ پایان نامه دفاع می شود. تصویر کنید چه حجمی از دانش می تواند در اینها باشد. اگر ما فرض را بر این بگذاریم که استاد و دانشجو خوب کار کرده اند، تولید ۲۰۰ پایان نامه فقط در دانشگاه تهران، می تواند حجم قابل توجهی از تولید علم باشد. بنابرین، ما باید در اشاعه آن تلاش کنیم تا بتوانیم اندکی به کاروان علم در کشور کمک کنیم. من امیدوارم در این زمینه تصمیم جدی گرفته شود و با حمایت از مراکزی مانند ایران داک و نیز با همکاری دانشگاهها، راحت تر این محتوای عظیم در اختیار پژوهشگران قرار گیرد.
🔺مسئولان دانشگاه با این طرح چقدر همراهی کردهاند؟
🔹عرض کردم این مصوبه سال 93 بوده که ما آن را در مسیر اجرا انداختیم. در این زمینه، معاونت پژوهشی جناب دکتر رحیمیان و همکارانشان، همراهی جدی دارند و چنانکه اشاره کردم هیئت رئیسه دانشگاه هم در این زمینه همراه است. از سوی دیگر، ما در جلسه دو هفتگی معاونان پژوهشی دانشکده های دانشگاه تهران مسئله را طرح کردیم که با حمایت همه جانبه روبرو شد و حتی یک مخالف نداشت. از این بابت از همه آنها متشکرم.
https://www.khabaronline.ir/detail/759868/culture/religion
@UT_Central_Library
دانشگاه را پایان نامه محور کنیم/ دکتر رسول جعفریان
1. بنده فکر می کنم نوشتن یک پایان نامه یا رساله، برای دانشجوی ارشد یا دکتری، مهم ترین مرحله تحصیلی برای یک دانشجوست. دانشجو، با نوشتن رساله، خود را محک می زند، و همه تصمیماتی که برای او به خصوص از جهت شغلی گرفته می شود، باید بر اساس پایان نامه او باشد. این را اگر به عنوان یک اصل بپذیریم، نوع نگاهمان به کار استاد و دانشجو تغییر می کند و بهتر می شود.
2. حاصل کار دانشجو بعد از سالهای درس خواندن، نگارش رساله و پایان نامه است، و بنابرین، این خروجی، متعلق به جامعه بوده و برای همین، و این که هزینه زیادی برای این دانشجو صرف شده، باید با بهترین کیفیت ارائه شود. مسلما اگر پایان نامه ضعیف باشد، خسارت زیادی برای دانشگاه و جامعه خواهد بود. ارزیابی او در نهایت با پایان نامه است و باید راه های تازه برای ارزیابی او از این طریق تعریف و برای شغل های بعدی او در نظر گرفته شود.
3. نه تنها ارزیابی دانشجو، بلکه ارزیابی یک دانشگاه، یک دانشکده، و یک استاد، عمدتا باید روی بررسی پایان نامه باشد. عناوین، روش کار دانشجو و استاد، تعداد مقالات چاپ شده از آن، و حتی یک داوری کلان در باره مجموعه پایان نامه های یک دانشکده، آن هم با معیارهای منظم و مشخص و آماری و کیفی، باید معیار تعلق بودجه به آن دانشکده باشد.
4. به نظرم شکل فعلی پایان نامه نویسی، دست کم برای همه رشته ها مطلوب نیست و بیشتر مثل نوشتن یک کتاب با بند و بیل اغلب بیهوده است. نگارش یک اثر مدون، البته خوب است، اما مهم تر از همه آن است که خروجی کار یک کار نو و اجتهادی باشد. شاید بهتر باشد در یک زمینه خاص، به جای یک رساله مفصل، دانشجوی دکتری ، سه مقاله پژوهشی و دو ارائه جدی داشته باشد، و همان بجای پایان نامه پذیرفته شود. دانشجوی ارشد هم می تواند دو مقاله علمی پژوهشی با یک ارائه داشته باشد. شاید در رشته های هنر، باید پایان نامه را جور دیگری تعریف کرد. فنی هم همین طور است.
5. فارغ از این که پیشنهاد بالا پذیرفته شود یا خیر، و در شرایط فعلی، بهتر است تصویب شود که هر دانشجوی ارشد مانند دکتری، باید دست کم یک مقاله اش را در یک مجله معتبر علمی پژوهشی یا دست کم ترویجی منتشر کند، یا بخشی از محتوای رساله اش را در یک همایش ارائه دهد. مهم این است که کار دانشجوی ارشد هم، مثل دانشجوی دکتری، کاری تازه و قابل عرضه برای حل یک مسأله باشد.
6. بسیاری از استادان راهنما و مشاوران، وقت کافی برای پایان نامه ها نمی گذارند. این یکی از دلایل اصلی روی آوردن دانشجو به استادان یا شبه استادانی است که بیرون دانشگاه می توانند به او کمک کنند. باید برای این کار فکری کرد تا دانشجو به سراغ منابع غیر متخصص، اما حرفه ایدر پایان نامه نویسی نرود.
7. به نظر می رسد امتیازات استادان راهنما درارتباط با کارشان باید از نو تعریف شود. کار مشترک به معنای واقعی مشترک میان استاد و دانشجو باشد. البته تعداد استادان کم است که در این زمینه باید جبران و بر شمار استادان [ضمن کم کردن دانشجو در سراسر کشور] افزوده شود، و استادان بیشتری بکار گرفته شوند. یک استاد، نه به کلاس های زیاد که در آنها کار معلمی می کند، بلکه به همکاریش با دانشجو در نوشتن تحقیقات کلاسی و پایان نامه ای باید ارزیابی شود.
8. به نظر من شکل گیری «نهادهای کمک پژوهشی» برای یاری رساندن به دانشجوی در حال نگارش رساله، در بیرون دانشگاه عیبی ندارد، زیرا کمک مهمی به دانشجویانی است که در نگارش و پژوهش ضعیف هستند. در واقع، مانند مراکزی که در جریان کنکور به دانشجویان آموزش های بیشتری می دهند، و برای جلوگیری از کارهای زشت نگارش رساله و پایان نامه به شکل غیر رسمی، مراکزی متشکل از استادن برجسته باشد که بتواند در نگارش پایان نامه و تحقیقات دانشجویی خارج از چارچوب رسمی دانشگاه کمک کند. این کار قواعد خاص خود را می خواهد اما باید آزاد و بدون دخالت باشد. دانشگاه خروجی را ببیند و بتواند ثابت کند که متعلق به دانشجو است.
@jafarian1964
@UT_Central_Library
(...)
🔹 در ادامه مراسم دکتر رسول جعفریان -رییس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران- درباره ی نسخه سیرة رسول الله (ص) سخنرانی کرد. وی گفت مرحوم مهدوی مثل یک مصحح درجه یک اسلامی (یعنی کسی) که شرح حال ها و روایت ها را می شناخته و به زبان عربی تسلط کامل داشته، این کتاب را تصحیح و آن را به فارسی ترجمه کرده است. شاهکار مقدمه ی 200 صفحه ای این کتاب است که از جهت پژوهشی بسیار ارزشمند است. بیش از 25 سال وقت برای تألیف این کتاب صرف شده است.
وی در پایان صحبت های خود از تشریف فرمایی همه حضار تشکر کرد و گفت ما دوست داریم این کتابخانه قدری محل رفت و آمد باشد و توجه شود که اینجا خانه ی بچه های ماست. ما استقبال می کنیم که نهادهای مختلف از جمله کتابخانه ملی، مراسم و نمایشگاه های خود را در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران برگزار کنند.
🔹 در نهایت خانم مژده مهدوی دختر مرحوم استاد اصغر مهدوی صحبت کرد و نکاتی را پیرامون اخلاق و ویژگی های پدر و عموی خود بیان نمود. وی در لابه لای صحبت های خود گفت: «احترام دکتر یحیی مهدوی به ساحت مقدس دانشگاه و استاد و دانشجو، اهمیت به حل مسایل عدیده آن به عنوان استاد بانفوذ دانشکده ادبیات و علوم انسانی یا مدیر گروه فلسفه یا نماینده دانشکده در شورای دانشگاه یا همراهی و همفکری وی با دو شخصیت موثر دیگر دانشگاه، دکتر علی اکبر سیاسی و دکتر غلامحسین صدیقی برای حفظ استقلال رأی و فکر این مرکز دانش مورد تأیید شاهدان بوده است. ذکر یک نمونه از شهامت و پایمردی صادقانه ی دکتر مهدوی در مقام عضویت در شورای دانشگاه در دفاع از حرمت حریم دانشگاه و استاد و دانشجو را در بیانات قوی و با احساس ایشان در حضور صاحب قدرت آن زمان پس از حمله ی اول بهمن ماه 1340 به دانشگاه، می توان در صورت جلسه شورای دانشکده ادبیات در تاریخ 9اسفند همان سال که همراه با قدردانی شورای مذکور است مشاهده کرد.»
🔹 در پایان مراسم از کتاب اسناد امین الضرب که شامل نامه های شادروان دکتر اصغر مهدوی به بانو شیرین مهدوی است، و انتشارات طهوری آن را به چاپ رسانده، رونمایی شد.
(پایان پیام)
@UT_Central_Library
يک پيشنهاد برای سايت نور مجلات و تحقيقات تاريخی در اسلامشناسی غربی
من هميشه از اينکه می بينم در بسياری از تحقيقاتی که به زبان های خارجی منتشر می شود کمتر موردی پيش می آيد که به تحقيقات و منشورات داخلی ايرانی ارجاع داده شود متأسف می شوم. هم متأسف می شوم چرا بايد نوشته های غربی از نتايج تحقيقات به زبان فارسی محروم باشند و هم از اين جهت که چرا ما نتوانسته ايم فضایی را درست کنيم که بتوانيم تحقيقات به زبان فارسی در علوم انسانی را در جايگاهی قرار دهيم که غفلت و يا تغافل از آن ممکن نباشد. البته در شماری از زمينه ها و از جمله در تحقيقات ادبی و يا نوشته های برخی از مشاهير صد سال گذشته به طور محدودی می توان اثر و نشانی در برخی تحقيقات جديد به زبان های غربی پيدا کرد اما متأسفانه تحقيقات تاريخی و پژوهشی ما در پاره ای از علوم انسانی و همچنين مطالعات اسلامی آنطور که شايد و بايد در نوشته های همکاران غربی بروز و نمودی ندارد. سهل است در خيلی موارد ديده می شود آنگاه که سابقه تحقيقات را در مقدمه مقاله و يا کتابی مورد اشاره قرار می دهند يادی از نوشته های فارسی نمی رود و تنها به نوشته های اروپایی اشاره می کنند (در بسیاری موارد حتی نوشته های مجلات خوب عربی هم مورد غفلت قرار می گيرند). مثلا گفته می شود که در فلان موضوع نخستين بار فلانی مقاله ای نوشت؛ در حالی که قبل از آن فلان شخص چندين مقاله به زبان فارسی نوشته شده بوده است؛ مقالاتی خوب و ارزشمند. البته در زمينه ادبيات فارسی شايد اين مشکل کمتر باشد؛ اما حتی در زمينه تحقيقات مربوط به مطالعات شيعی متأسفانه ما شاهد چنين چيزی هستيم. اين در حالی است که بی ترديد در برخی زمينه ها و از جمله مطالعات مرتبط با ادب فارسی، تصوف و تشيع بدون توجه به تحقيقات و نوشته های فارسی هرگونه پژوهشی ناقص خواهد بود. در همين دانشنامه های فارسی مانند دائرة المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام مقالات زيادی هست که به مراتب از نمونه های خارجی آنها بهتر است.
حالا راه حل چيست؟ سايت مجلات نور تلاش سترگ و قابل ستايشی است برای معرفی و گردآوری مقالات مجلات فارسی. ما همين را برای تحقيقات فارسی خودمان که در قالب کتاب منتشر می شوند هم لازم داريم. علاوه بر این، دو کار در زمينه اين سايت لازم است انجام شود: نخست اينکه بايد راهی پيدا کرد تا دسترسی به مقالات اين سايت رايگان باشد. از خارج ايران تا آنجا که من می دانم پرداخت هزينه دسترسی به مقالات ساده نيست و با مشکلاتی روبروست. دوم اينکه مناسب است برای هر مقاله، عنوان و خلاصه آن به زبان انگليسی فراهم شود تا بدين ترتيب آشنایی با محتوای مقالات آسانتر باشد.
چند سطری درباره دانشگاه پرینستون و مؤسسه مطالعات پیشرفته پرینستون
يکی از خوانندگان اين کانال از من درباره تفاوت اين دو پرسيد و به همين سبب اينجا چند سطری درباره آن توضيح داده می شود: مؤسسه مطالعات پيشرفته پرینستون کاملاً مستقل از دانشگاه پرینستون است و چهار مدرسه دارد با عناوین ریاضی، علوم طبیعی، تاریخ و همچنین مدرسه علوم اجتماعی. این مؤسسه از مهمترین و شناخته شده ترين مؤسسات علمی و دانشگاهی آمریکاست و اعتبار آکادميک آن چنانکه جای گفتگو ندارد از بسیاری از دانشگاه های مهم دنیا یک سر و گردن بالاتر است. شهرت اصلی و تاريخی اين مؤسسه که امسال نودمين سالگرد تأسيس آن است عمدتا به حضور آلبرت اینشتین (به مدت حدود بيست و سه سال و تا زمان مرگش) و شماری ديگر از مهمترين فيزيکدانان و رياضی دانان سده گذشته ميلادی در اين مؤسسه باز می گردد. برخلاف دانشگاه ها در هر رشته در اين مؤسسه تنها يک استاد تمام دائم مشغول به کار است و مابقی استادان به طور موقت از دانشگاه های دیگر سالانه اپلای می کنند و معمولاً برای شش ماه تا یک سال درسی (حداکثر ده ماه) اینجا می آیند. من هفت سالی به عنوان عضو دراز مدت اما غیر دائم هیئت علمی اینجا کار می کردم و از سپتامبر امسال به عنوان Visiting Professor مشغول به کارم. در ساليان گذشته دو ترم هم در دانشگاه پرینستون در دپارتمان مطالعات خاور نزدیک به عنوان استاد ميهمان با رتبه پروفسور درس داده ام (در نوشته هایی فارسی که از من در سايت ها بازنشر می شود دانشگاه و مؤسسه را با هم اشتباه می گيرند. اين خطای شايعی است).
در مؤسسه، تمرکز بر پژوهش است نه تدریس و درس؛ گرچه درس ها و سمینارهای متعددی در آن برگزار می شود. خود من در طول هفت هشت سال گذشته جلسات تدريس در اصول فقه و کلام و تاريخ زياد داشته ام؛ به ويژه برای دانشجويان دکتری دانشگاه های ديگر. در بخش مطالعات اسلامی معمولاً چهارشنبه ها سمینارهای درون گروهی داریم که شرکت در آن برای دیگران هم آزاد است و در آنها هر یک از ما و یا میهمانان از جاهای دیگر درباره موضوعی به ویژه موضوعاتی که در چارچوب پروژه های پیشنهادی ما برای حضور در مؤسسه است صحبت می کنیم و پس از آن باید درباره اش با یکدیگر بحث و گفتگو کنیم. عمدتاً هم محور بحث ها متن یا سندی است. یک روز در هفته هم سمینارهای عمومی مدرسه تاریخ برگزار می شود که آن زمینه ای است برای آشنایی با موضوعات پژوهشی بخش های دیگر مدرسه تاریخ. چیز بسیار مفیدی است برای اینکه عملاً آدم با موضوعاتی آشنا می شود که زمینه اصلی مطالعه او نیست. چند سال پیش قبل از اینکه من اینجا بیایم یک سال آقای دکتر شفیعی کدکنی اینجا به عنوان عضو هیئت علمی تشریف داشتند. از امتیازات پرینستون یکی حضور اساتید برجسته ای است که از سرتاسر دنیا برای پژوهش یا تدریس و یا سخنرانی به دانشگاه و مؤسسه می آیند و خوب معمولاً زمینه ای برای گفتگو و آشنایی فراهم می شود و یکی هم کتابخانه فایرستون در دانشگاه پرینستون است که از بهترین کتابخانه های دنیاست و در آن همه جور کتاب و مجله ای را می شود پیدا کرد. دانشگاه چندین کتابخانه دارد که فایرستون تنها یکی از آنهاست. خود مؤسسه هم کتابخانه های متعدد دارد و کتابخانه تاریخ آن از بهترین کتابخانه ها در سطح خود در دنیاست. امروزه دسترسی ها به مجلات و کتاب ها خیلی ساده تر شده اما در گذشته این کتابخانه ها در پیشرفت علمی دانشگاه ها خیلی مؤثر بوده اند.
https://t.me/azbarresihayetarikhi
💥دانشگاه ایرانشهر و دانشگاه بومی
⚡️گزارشی خواندنی از تازه ترین اثر انتقادی استاد دکتر طباطبایی با عنوان؛ "ملاحظات درباره دانشگاه".
🔹حامد زارع ، کوشیده است ضمن اشاره به اهمیت و موقعیت کتاب در مجموعه آثار دکتر طباطبائی، ایده اصلی و سرفصل های مهم آن را گزارش نماید.
♦️ بویژه، به فصل دوم اشاره شده که استاد طباطبایی ، " جعلیات و خیالبافی های" شاگردی را نقد و نواخته است.
🔻تازه های اندیشه؛ روزنامه سازندگی، یک شنبه 24 شهریور 98، ص 10.
اقتصادسنجی (1)
تک معادلات با فروض کلاسیک ( جزء اول )
ناشر: سازمان سمت
نویسنده: مسعود درخشان
صفحات کتاب : 549
این مجموعه دوجلدی، سرفصل های اصلی اقتصادسنجی برای دوره کارشناسی رشته اقتصاد را پوشش می دهد. هدف نویسنده از نگارش این اثر، بیان موضوعات کلیدی اقتصادسنجی به زبانی ساده و همراه با مثال های متنوع است تا این کتاب، به عنوان یک خودآموز اقتصادسنجی قابل استفاده باشد. کتاب حاضر که با توجه به سطح خوب و ظرفیت عالی ریاضیات دانشجویان عزیز کشور و علاقه آنها به دقت در مباحث نظری تدوین شده است، می تواند به عنوان مکملی برای اکثر کتاب های موجود محسوب شود. تدوین این کتاب، که دستاورد سالها تحقیق و مطالعه مؤلف است، مبتنی بر متون اصلی اقتصادسنجی دانشگاه های معروف دنیاست. برای تدوین هر مبحث آن، اکثر منابع اصلی و معتبر ملاحظه شده و تلاش بر این بوده است که از نکات مثبت موجود در هر یک از آنها استفاده شود.
#اقتصاد
برای جستجو در نسخ خطی ایران، جدیدترین منبع جامع، چاپ جدید کتاب «دنا» است. اما در ورای کتابخانه های ایران، اگر ترجمۀ کهنِ فارسی از قرآن کریم توسط محققی شناسایی شود، غالباً سنت این است که آن را رسانه ای می کند و در قالب مقاله ای معرفی می نماید. جستجو در سایت ها در این باره (به زبان فارسی و انگلیسی) راه گشا می تواند باشد.
۴- توجه داشته باشید که χ با x فرق دارد.x در ناحیه نرمکام(velar) و χ که همان «خ» فارسی باشد، در ناحیه ملاز(uvular) تولید می شود. x در فارسی وجود ندارد.
۵- مکانیسم تولید «چ» و «ج» در زبان فارسی بصورت آمیزه ای از دو آوای انسدادی و سایشی است، اما هر کدام نقش یک همخوان واحد را ایفا می کنند که به آن انسدادی- سایشی(affricate)گویند. معمولا آن را به همین صورت دو نشانه ای (ترکیب همان دو آوایی که در تولیدشان دخیلند) بکار می برند.
۶- حرف r از آن آواهای انعطاف پذیری است که به شکلهای مختلف در جاهای مختلف تلفظ می شود و واجگونه های متفاوتی دارد. اما ظاهرا در گویشها و زبانهای ایرانی این واجگونه ها اگر به جای یکدیگر هم تلفظ شوند باعث تقابل معنایی نمی شود. اما از آنجایی که در گویشهای مختلف بسیار متفاوت از همدیگر تلفظ می شوند و نگارنده هم نمی داند که این تفاوتها در گویشهای مختلف می تواند ارزش واجی داشته باشد یا نه، در بخش دوم مقاله به انواع r خواهیم پرداخت.
۷- حرف «ی» را از نظر آواشناسی می توان یک واکه به حساب آورد ولی نقشی که این آوا در زبان فارسی بازی می کند همانند نقش همخوانهاست نه واکه ها. از این رو این آوا را در بسیاری از زبانها نیم واکه(approximant) می نامند.(ر.ک.به ص ۷۸ از کتاب دکتر ثمره)از طرف دیگر این آوا به عنوان یک همخوان در کتاب دکتر یداله ثمره با نشانه [y] نشان داده شده در حالی که این نشانه در جدول IPA به عنوان یک واکه مشخص شده است. همخوان «ی» اما با نشانه[j]نوشته شده است.
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com