اولا ایشان نامشان شریف طباطبایی است و از زمان حیات ایشان همین لقب بر ایشان بوده است و نسل ایشان هم شریف را به همین معنای سیادت می دانند و همین قرینه عملی است بر اینکه شریف به معنای سید به کار می رود.
سندی دیگری بر این ادعا، نوشته مرحوم دهخدا در لغت نامه است که یکی از معانی شریف را «سید علوی» می داند به طور مطلق و خارج از قیدِاز سوی مادر یا پدر و این بیت را شاهد آورده است که:
رفت صوفی گفت خلوت با دو یار؛ تو فقیهی این شریف نامدار.
و در لغت نامه های دیگر هم نظیر این معنا هست؛از جمله در لینک زیر:
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-f868d6545c804b429a5ea2c115996066-fa.html
سلام بر استادان گرامی .
این که مادهء "ک ت ب" را به باب تفعیل ببریم و ... صرفا برای کاربرد لغت کافی نیست بلکه باید دید عرب آن را استعمال کرده یا نه و معنای مرادش از آن چه بوده .
در مصطلح نسخه شناسی استاد متقی فرمودند چنین اصطلاحی وجود ندارد .
احتمالا تکتیب در عربیت به معنای "کمک کردن یا واداشتن شخص به نوشتن" باشد .
باید دید نزد عرب چگونه استعمال شده .
سلام دکتر جان در لغت نامه کوش را به معنای ترسیدن و فزع کردن هم دیدم ببینید معنا در می آید.
و سخن دیگر اینکه
قبول معجزه یا خرق عادت به هرحال و هر نام دلیل حقانیت مطلق نیست و گویا کلام جناب مدرسی هم ناظر به این موضوع است که بهتر است شیعه بنیانهای عقلانی و معرفت شناسی و توحید اشراقی امامان را ملاک و مناط اعتبار قرار دهد نه اخبار بعضا ضعیفی که در معجزات و کرامات صادر شده اند... در واقع بعد از اسلام معجزات جای خود را به خردورزی داد و نون و القلم جایگزین ناقه صالح شد کما اینکه معجزه جاوید پیامبر خاتم هم از جنس سخن و اندیشه است...
اگر زیاده صداع شد ببخشید
درود بر شما
اگر یلو در معنای کلاهی یا سرپوش مانندی باشد یک معنی، معنای دیگر چیزی مانند مهر یا موم در فرمان ها و نامه ها اگر باشد، منظور بیت: مثل مهر یا آن چیزی که بر کاغذ می زده اند و تعبیر یلو برای آن است، بر سر فرمان و دستور خون ریختن و کشتار
این دریافت محتمل هست دکتر؟
احتمالا "یک دهیک" باشد. یعنی سهم هر کدام(هریک) یک دهم. دهیک در اصطلاح ریاضی و حساب به معنای "یک دهم" است. هم معنای کسری دارد هم معنای نسبت یک به ده. اصطلاح آماری دهک هم از همین دهیک گرفته شده است یا مانند چارک یا همان چهاریک به معنای یک چهارم.
#مطلب بحث_اصولی ۲۱
📌📌📌📌📌
اقسام اصول لفظی:
۱.اصاله الحقیقه:زمانی که شک کنیم در اینکه از این لفظ ، معنای حقیقی اراده شده یا معنای مجازی، و همچنین قرینه ای هم بر اراده ی معنای مجازی وجود نداشته باشد ، در صورت طبق اصاله الحقیقه ، معنای حقیقی را اتخاذ می کنیم.
🔵🔵🔵🔵
مثلا: متکلم لفظ (اسد)را استعمال کرده و قرینه ای هم که دال بر معنای مجازی باشد ، وجود ندارد.(مثلا نگفته رایت اسداً فی الغابه(دیدم اسدی را در جنگل) ).
بلکه متکلم بدون هیچ قرینه ای گفته رایت اسداً . و حال معلوم نیست منظورش از اسد ، حیوان مفترس است یا رجل شجاع، در این صورت اصاله الحقیقه می گوید منظور حیوان مفترس است.
🔴🔴🔴🔴
@yortchi_bosjin_pdf
چرا بعد از اینهمه سال ؟!!!!!!!!
نکند حرفهای جدید تحریف باشد !
به صرف مهر ، قابل قبول نیست و اوّل باید ریشه تحریف مشخّص شود. شاید مهر دست کسی افتاده باشد !
اصولا" چرا بدیهیات به این سادگی تحریف شده یا می شود؟!!
در دوره ای هستیم که حتّی زبان آدم زنده هم حرف میگذارند !!!!!!!!
🥀 تصوف مبتذل و عرفان متعالیه 🌹
اخیرا به دلایلی بحث تصوف و عرفان و صوفیه و عارفان در رسانه ها و فضای مجازی بیشتر از قبل مطرح می شود و متأسفانه به خاطر عملکرد برخی از دراویش و جهله صوفیه، اصل قضیه مورد خدشه قرار می گیرد. مثل اینکه کسی داعش یا طالبان یا القاعده و ... را دلیل رد اسلام معرفی کند.
کانال #آیت_الله_خوشوقت (ره) به نقل از ایشان مطالب نادرستی درباره صوفیه و تصوف منتشر کرد.
اخیرا هم مطالب نادرستی از استاد #احمد_عابدی در این باره در فضای مجازی منتشر شده است.
از دیگران هم مطالبی شنیده و دیدم که نیازی به ذکر نامشان نمی بینم.
لازم است مطالبی که بارها بیان شده را تکرار کنیم.
🔽🔽🔽
معنای لغت نامه و دایره المعارف نوشتن این است که هر کس هر رطب و یابسی را بهم ببافد و به خورد مردم دهد و اعتقادات انها را منحرف کند.لقب امیرالمومنین .لقب خاص حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام است.و غاصبان خلافت .این لقب را نیز غصب کرده اند.برای اطلاعات بیشتر به کتاب سلیم بن قیس هلالی و...مراجعه کنید.کتابی که اهل فن و متخصص فن ننوشته باشد ارزش تخصص علمی ندارد.اینکه دهخدا خودش کتاب را ننوشته بالاخره زیر نظ ایشان نوشته شده یا نه .امضای ایشان پایش هست یا خیر.تا انجا که زیر نظر ایشان و امضا ایشان بوده کار باید پاسخگو باشد.در ضمن برای رفع تهمت و دفاع از لغتنامه دهخدا .ابتدا باید زندگی نامه دهخدا نوشته شود.عقاید خاص وی از شیعه یا سنی و....نوشته شود .شرح حال نویسندگان و مقدار کارنامه علمی و عملی انها مشخص شود.مقدار تایید شده محتوای لغت تامه دهخدا در زمان حیات ایشان مشخص.مقدار اضافه شده بعد از حیات یا مقدار محتوای در زمان حیات ایشان که توسط ایشان دیده نشده یا امضا نشده مشخص شود.تا بتوان نویسنده مشخص ان را محاکمه و مواخذه و مورد نقد قرار داد
🔸پایان نامه فوق لیسانس در باره خیار/ نه دانشجو فرق"خیار غبن" با "خیارسالادی" را فهمید،نه استاد!
▫️خبری منتشر شده که در یکی از دانشگاههای کشور پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجویی در رشته حقوق، به موضوع «خیارغبن» مربوط بوده است.
▫️(خیار اصطلاحی حقوقی و به معنای اختیار است و خیار غبن برای اختیار فسخ معامله مصطلح است) در همان پایاننامه در صفحه انگلیسی تیتر و خلاصه پایاننامه از کلمه Cucumber استفاده شده که به معنای خیار سالاد(میوه) است!
▫️جالبتر اینکه دانشجوی فوقلیسانس از این پایاننامه دفاع کرده و نمره عالی هم گرفته است!/اطلاعات
▫️جزییات بیشتر در #خبرآنلاین 👇🏻
https://www.khabaronline.ir/news/1281415
#اجتماعی
@KhabarOnline_IR
با سلام معمولا در گروه یا کانال تلگرامی فهرست کردن مطالب کار دشوار و شاید بیهودهای باشد چون مطالب بصورت خطی و پشت سر هم است و چنانچه مطلبی اضافه شود در امتداد خط قرار میگیرد و امکان انتخاب جا در بین مطالب هم سنخ خودش وجود ندارد مگر اینکه مطالب کاملا مشخص باشند از ابتدای ایجاد کانال هم فهرست درست شده باشد هم مطالب گذاشته شوند که این کانال طبعا هیچ رشدی نمی تواند داشته باشد
اما سایت اینترنتی بصورت افشان ( اصطلاح درستش را نمیدانم ) ساخته میشود و همیشه امکان حذف/اضافه از/به همه جا هست
مگر اینکه در کانال تلگرامی موضوعات با # مشخص شده باشند و لیستی از تمام موارد درست شود و هر چند روز یکبار لیست را برای همگان منتشر کنند
با سلام، پرسش دقیق و کارآگاهانه نسبتا سختی است! عرض شود با اندکی تامل جوابهایی شاید بتوان به این پرسش داد (تا نظر سایر عزیزان چه باشد).
درون مهر، تاریخی دیده میشود که بنده ۱۲۱۳ یا ۱۲۳۲ خواندم و البته کمی گمراهکننده است! یا این تاریخ مذکور درست است ودوستان هم با بنده هم نظرند، معنی آن این است که این مهر در این تاریخ مذکور ساخته شده است ولی کسانی از نوادگان صاحب مهر (ابراهیممیرزا سلطان صفوی)، شاید روی نگرههای نوستالوژیکی و غیره اقدام به این کار کردهاند! یا اینکه عدد مذکور اساسا تاریخ نیست، و اگر هم هست آن اعداد فوق صحیح نیست، یعنی اینکه مهر واقعی است و متعلق به قرن دهم هجری. با این فرض هم، موارد متعددی دیدهایم، مهری که مثلا متعلق به گذشته بوده، به دلایلمتعددی (همچون مطامع مالی)، از آن بعدها توسط کسانی، بهره گرفته شده است و با توجه به اینکه فرمودید این مهر روی نسخه خلد برین (تالیف ۱۰۷۸ق) است قاعدتا این مهر، منطقاً نمیتواند حقیقی و اصلی و متعلق به کتابخانه ابراهیم میرزا صفوی متخلص به جاهی و زمان وی بوده باشد، چرا که در تاریخ حیات وی (قبل از ۹۸۴ق)، حداقل ۹۰ سال قبل است.
جواب دیگر این است که (به خصوص اگر تاریخ ۱۲۱۳ یا ۱۲۳۲ق داخل مهر هم صحت داشته باشد) اساساً، این ابراهیم میرزا سلطان صفوی، آن شخصیت شهیر اواخر قرن دهم هجری که شاه اسماعیل ثانی وی را ور سال ۹۸۴ق به قتل رساند و بعد وی کتابخانه نفیسش توسط همسرش در آب انداخته شد و ... نبوده باشد و شخصیت دیگری به همین نام، مثلا از نوادگان همنام وی بوده باشد.
پاسخ دیگری که به نظر میرسد (علی سبیل الفرض) اینکه، خلد برینی که فرمودید از واله اصفهانی تالیف ۱۰۷۸ق، خلد برین دیگری مثلا از محمدطاهر وحید قزوینی یا حتی خلد برین وحشی بافقی باشد، ولی چون شما مطمئن هستید از واله اصفهانی است، طبعا این فرض منتفی میشود!
آخرین فرض ضعیفی هم که به نظر میرسد اینکه یک مجموعه نسخه ناتمام بوده و دارای کاغذ سفید بوده (مکرر مشاهده کردهایم) و بعدها (مثلا یکصد سال بعد) متنی روی آن کاغذهای سفید نوشته شده است و به این فرض هم اضافه کنید صحافی یک نسخهجدیدتر در ضمن یک مجموعه کهنتر وهمچنین از همین مقوله است، جعل برخی نسخه بازان و مجموعه داران به جهات مطامع مالی، بارها دیده شده، برگی با مهری یا اجازهای و .. کهنتر را، با مهارت تمام روی نسخهای با مهارت تمام، گنجاندهاند!
اینها مختصر فروضی هست که با به خاطر فاتر حقیر میرسد، صد البته فروض منطقیتر و دقیقتری هم به خاطر عاطر عزیزان برسد، طبعا بهره میبریم، شکر الله مساعیهم با پوزش از تطویل🙏🌹🙏
درود
به معنای حمله شبانه و غافلانه نوشته اند. به نظر شبخون صحیح است. در اینکه بخش اول همان کلمه شب باشد شکی نیست اما در مورد قسمت دوم کلمه "خون" توضیحی در لغت نامه ها نیامده.
در ترکی آخین یا آخون به معنای یورش و حمله است از مصدر آخماق... نمیدانم آیا میتواند ربط به این کلمه داشته باشد یا نه؟!
شب+آخون: حمله و یورش شبانه
درود بر شما و سلامت باشید
البته بیشتر پرسش بود تا توضیح تکمیلی و فعلا بیپاسخ مانده است.
اگر برق به دنبال سیهخانه باشد و برق را آذرخش یا صاعقه بدانیم و برای اینکه ارتباط میان برق و سیهخانه حفظ شود، به نظر میرسید شاید منظور صائب تبریزی از سیهخانه، آسمان باشد چنانکه در ابیاتی دیگر از وی و دیگران، ترکیب «سیهخانهٔ افلاک» وجود دارد.
در بیتشعر ارسالی شما هم میتوان سیهخانه را به معنای آسمان در نظر گرفت که در این حالت با قفس و سوختهبالی شاعر نیز همخوانی دارد اما پاسخی قانعکننده نیست چرا که در شعر تشبیه قفس به زندان محتملتر است تا ایجاد تضاد میان آن و آسمان، آن وقت سؤال پیش میآید که اصلا برق چه کاره است که پی آسمان بگردد؟!! برق نگاه معشوق است که به آذرخش تشبیه شده یا...
از اساتید ادبیات ممنون خواهم شد اگر عنایت بفرمایند💐
سلام و عرض ادب جناب خسروشاهی عزیز
با توجه به وزن یا باید «درد مضمون» باشد یا «ورد مضمون»
هر کدام از این انتخاب ها زیبایی هایی دارد
«دردمضمون» همانطور که خودتان گفتید یعنی نامه هایی با مضمونِ درد که معنی کاملاً روشنی دارد و طبیعتاً اگر سواران اشک نامه ای از دل خونین برای چشم تر بیاورند آن نامه «دردناک» و «دردمضمون» باشد
اما «وردمضمون» هم می تواند باشد یعنی نامه هایی که با خون دل نوشته شده اند و به همین خاطر مضمونشان به رنگ گل سرخ است یا در مورد گل سرخ است (که می تواند استعاره ای از معشوق باشد) «ورد» در این حالت با «گلگون» و «خون» ارتباط پیدا می کند
در سر انگشتان شکاف نیست اما «حفره» وجود دارد تا مفصل استخوانی را بسازد. متن را یک بار دیگر کامل بخوانید تا روشن شود. جناب لوامع هم توضیح را کاملتر برایتان نوشتند. چون شاهدی مبنی بر اینکه «گو» به معنای حفره باشد نیافتم بنابراین «احتمال» دادم به قرینهٔ گفتهشده در متن، «کو» صحیحتر باشد.
متوجه ارتباطش با حدیث نشدم اگر ممکن است بیشتر توضیح بفرمایید.
دوستان گرامی باسلام و ارادت
اگر عزیزی فرهنگ لغت زبانهای سامی در اختیار داشته باشد به اشتراک بگذارد. به فارسی یا عربی باشد هم مهم نیست. فرهنگهای سریانی یا آرامی، عبری، اکدی و ..
باتشکر از سروران گرامی
درود !
۱-در متن "ص" نوشته شده.
۲-"حد اقل تصرف معقول در متن " نکته ی مهمی است که در جبران خطای کاتب باید به آن توجه شود
مگر اینکه دلیل موجهی برای تصرف بیشتر
بتوان یافت.
۳-"به پای زحاف دل "، هم با دو نکته ی بالا
نمی سازد و هم ظاهرا معنای روشنی ندارد(اگر
بی معنایش نخوانیم)
۴-به نظر می رسد گوینده در مقام رفع اتهام و
تقصیر از دل یا صافدل نیست بلکه مرام او یا مرام دل را بیان می-
کند (اعتقاد به تساوی گل و خار و زر وخاک و
فراتر از رد این و قبول آن نشستن )
۵-شما که کلّ دیوان را در اختیار دارید ،بهتر
می توانید قضاوت کنید.
🔸شفاعت جمادات!!
برخی دوستان از معنای عبارت منتسب به حضرت علامه طباطبائی سؤال کرده اند. ««سنگ و گِل و گچ و اشیایی که صدای گریه کُنِ حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را شنیده باشد، میتواند شفاعت کند». فیض حضور ، ص ۱۳۷ ».
معنای معقولی برای این سخن - که گمان نمی کنیم از علامه مدققی مثل صاحب المیزان صادر شده باشد - به نظر نمی رسد. قرار هم نیست هر سخن غیر معقولی را به صرف انتساب به بزرگان بپذیریم یا منتشر نموده و اسباب وهن شیعه را فراهم کنیم.
علی فرض صحّت انتساب، شاید گوینده قصد مبالغه در بیان فضیلت گریه را داشته و مبالغه خود را با این بیان و تمثیل غیر معقول بیان نموده و خودش نیز اعتقادی به منطوق عبارت - شفاعت جمادات از انسانها!! - نداشته است.
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com