فقد عشت فيه أحلى أيام عملي مع شبيبة الحمد ثمار المستقبل لهم مني كل السلام والتحيات.
??اسنادی از بنیاد شاهنامۀ فردوسی
بنیاد شاهنامه فردوسی، یک مؤسسهٔ تحقیقاتی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، در سال ۱۳۵۰ با هدف پیشبرد پژوهشهای مربوط به شاهنامه فردوسی، و تصحیح و انتشار متن انتقادی شاهنامه تأسیس شد. هیئت امنای بنیاد، متشکل از مجتبی مینوی، پرویز ناتل خانلری، یحیی مهدوی، حسین نصر، عباس زریاب خویی، محمدامین ریاحی و مهدی فروغ بودند. شکل گیری و حیات بنیاد شاهنامه ایران با نام استاد مجتبی مینوی دانشمند و شاهنامه پژوه بزرگ کشور گره خورده است؛ زیرا فردوسی پژوهی و جست و جوگری در شاهنامه از دغدغه های مهم علمی او بود.
فعالیتهای بنیاد شامل گردآوری نسخههای شاهنامه و دیگر منابع پژوهشی مرتبط با شاهنامه از سراسر جهان، و ارزیابی آنها بهمنظور تصحیح متن شاهنامه، و مقابله نسخهها و تهیهٔ متن تصحیحشده از بخشهای مختلف شاهنامه توسط پژوهشگران بنیاد بود.
در مقدمه کتاب به تاسیس بنیاد شاهنامه، مجتبی مینوی و ریاست بنیاد شاهنامه، نگاهی به عملکرد بنیاد شاهنامه و انگیزه و روش تدوین این اثر پرداخته شده و سپس فصل های کتاب به قرار زیر آمده است:
فصل اول: اساسنامۀ بنیاد
فصل دوم: معرفی تشکیلات سازمانی و ساختار اداری
فصل سوم: تاسیس بنیاد شاهنامه
فصل چهارم: امور پژوهشی و طرحهای تحقیقاتی
فصل پنجم: فعالیت ها و اقدام ها
فصل ششم: جشنواره توس
فصل هفتم: ساختمان بنیاد شاهنامه
فصل هشتم: استاد مینوی و کتابخانه وی
فصل نهم: امور اداری و مالی
اسناد مندرج در این اثر از درون هزاران برگ از اسناد خاک خورده و در نابودی بایگانی پژوهشگاه گزینش، اسکن و ساماندهی شده است. در گزینش این اسناد بیشتر بر فعالیت های نهادی، جهت گیری های فکری و فرهنگی، فعالیت های پژوهشی، دستاوردها، ساختار اداری و سیرتحولات بنیاد شاهنامه تاکید شده است که از درون 6000 برگ سند انتخاب شده اند.
کتاب «اسنادی از بنیاد شاهنامۀ فردوسی» به کوشش علیرضا ملائی توانی، سید محمدحسین محمدی و لیدا ملکی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در 370 صفحه منتشر شده است.
@Ketabpazhohi
?فروش هفت صفحه از شاهنامه طهماسبی در لندن
یکی از اسنادی که در کتاب «اسنادی از بنیاد شاهنامه فردوسی»، ص92 آمده است نامه مدیرکل نمایندگی های فرهنگی در خارج به سال 2535 شاهنشاهی است که خطاب به بنیاد شاهنامه ایران نوشته: به پیوست فتوکپی قسمتی از روزنامه تایمز لندن حاوی خبری درباره فروش هفت صفحه از شاهنامه فردوسی به قیمت 785000 پوند ارسال می گردد.
در پایین سمت راست سند آمده است: همکار محترم آقای غروی تحقیق کنید آیا فتوکپی مینیاتورها را که در صفحه 15 روزنامه چاپ شده است نیز دارند یا ندارند اگر دارند خوب است برای بنیاد فرستاده شود.
و غروی نیز در پاسخ نوشته است: تحقیق شد این تصویر را موجود ندارند باید از لندن خواسته شود اما کتاب حاوی مینیاتورهای این نسخه اکنون در بازار تهران هست.
@Ketabpazhohi
کشورهای جهان سوم بوده است. او از نزدیک شاهد وقایع انقلاب اسلامی بوده و کتاب «شاه شاهان» (شاهنشاه) وی حاصل مشاهدات او از انقلاب اسلامی ایران است و در آن چگونگی و تحلیل ظهور و سقوط محمدرضا پهلوی را بررسی کرده است.
شرح حالی از میر جلال الدین کزّازی
زادروز ۲۸ دی ۱۳۲۷
کرمانشاه
ملیت ایران
پیشه متخصص زبان و ادبیّاتِ فارسی
سبک سرهنویسی
لقب زُروان
دین اسلام
مذهب شیعه
همسر سیمیندخت دیدهدار
فرزندان امیر صدرالدین، امیر رُهام، ستیآناهیت، ستیماندان
میرجلالالدین کَزّازی یا سیّد جلالالدین کَزّازی (زادهٔ ۲۸ دی ۱۳۲۷ در کرمانشاه) استادِ دانشگاه، نویسنده، مترجم، شاهنامهپژوه و پژوهشگرِ برجستهٔ ایرانی در زبان و ادبِ فارسی است. او از چهرههای ماندگار فرهنگ و ادبِ ایران در پنجمین همایشِ چهرههای ماندگار به سالِ ۱۳۸۴ است. وی نامبردار به بهرهگیری از واژههای پارسی سره در نوشتهها و گفتارِ خود است. کزّازی، عضو هیئتامنای بنیاد فردوسی است.
زندگینامه
میر جلال الدین کزازی در ۲۸ دی ۱۳۲۷ در کرمانشاه در خانوادهای فرهیخته و فرهنگی که بنیانگذار آموزش نوین در کرمانشاه است چشم به جهان گشود.
دورههای دبستان و دبیرستان
دورهٔ دبستان را در مدرسه آلیانس کرمانشاه گذرانید و از سالیانِ دانشآموزی با زبان و ادبِ فرانسوی آشنایی یافت. سپس دورهٔ دبیرستان را در مدرسه رازی به فرجام آورد و آنگاه برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ زبان و ادب پارسی به تهران رفت.
دانشگاه
کزّازی در دانشکده ادبیات فارسی و علوم انسانی دانشگاه تهران دورههای گوناگونِ آموزشی را سپری کرد. وی در سالِ ۱۳۵۱ خورشیدی مدرکِ کارشناسی در رشتهٔ زبان و ادبِ پارسی از دانشگاهِ تهران را به دست آورد و به سالِ ۱۳۷۱، پایاننامهٔ دکترای خود را با نامِ نمادشناسی در شاهنامه نوشت.
وی هماینک عضوِ هیئتعلمی در دانشکدهٔ ادبیّاتِ فارسی و زبانهای خارجی وابسته به دانشگاهِ علامه طباطبایی است. او افزون بر زبانِ فرانسوی که از سالیانِ خُردی با آن آشنایی یافتهاست، با زبانهای اسپانیایی و آلمانی و انگلیسی نیز آشناست و تا کنون دهها کتاب و نزدیک به سیصد مقاله نوشتهاست و در همایشها و بزمهای علمی و فرهنگیِ بسیاری در ایران و کشورهای دیگر سخنرانی کردهاست.
آموزگاری در اسپانیا
وی از سالِ ۷۶ تا ۷۹ خورشیدی به آموزگاریِ ایرانشناسی و زبانِ پارسی در اسپانیا سرگرم بودهاست.
شعرسُرایی
او از سالهای نوجوانی، نوشتن و سرودن را آغاز کرد و در همان سالها باهفتهنامههای کرمانشاه همکاری داشته و آثارِ خود را در آنها بهچاپ میرسانید. هماکنون نیز گهگاه شعر میسراید و نامِ هنریاش در شاعری زُروان است. گفتنی است، وی در سخن گفتن، هرگز واژههای عربی را به کار نمیگیرد.
@litera9
دکتر رقیه بهزادی استاد بازنشسته دانشگاه تهران میباشد. وی متولد ۱۳۱۱ می باشد. ایشان دارای مدرک دکتری رشتۀ فرهنگ و زبانهای باستانی از دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۵ می باشد. دکتر بهزادی در زمینههای زبانهای باستان ایرانی، قوم شناسی ، نماد شناسی و فرهنگ و دانشنامه تحقیق و پژوهشهایی انجام دادهاست و بیش از سی کتاب و صدها مقاله از وی منتشر شدهاست.
این کتاب یکی از تالیفات مهم ایشان است و مرجع کاملی از اقوام کهن ساکن در آسیای مرکزی و فلات ایران را در اختیار خوانندگان قرار می دهد. فلات ایران از قدیمی ترین کانون های تمدنی دوران باستان در آسیا است و از این نظر در دانش باستان شناسی جایگاه مهمی دارد. تاریخ اسکان در فلات ایران از دوره نوسنگی تا مهاجرت آریاییان چندان روشن نیست اما شواهد روشنی در دست است که سرزمین ایران در دیرباز مسکون بوده است. کانونهای قدیمی سکونت در کنار چشمه ها و رودخانه ها یا به طور کلی در مجاورت کوه های زاگرس و البرز به وجود آمده اند. مهم ترین این کانون های باستانی تپه سیلک کاشان، تپه حصار دامغان، ترنگ تپه گرگان، تپه حسنلو در آذربایجان، تپه مارلیک در رودبار و شوش در خوزستان می باشد. در کاوش های باستان شناسی در این کانون ها آثاری به دست آمده اند که قدمت برخی از آنها به هزاره پنجم پیش از میلاد میرسد.
@literature9
◽️◽️◽️
جلال خالقی مطلق در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران متولد شد. تحصیلات دبیرستانی را مدرسه مروی تهران گذراند. دورههای تحصیلات دانشگاهی را در آلمان گذراند و در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه کلن در رشتههای شرقشناسی، مردمشناسی و تاریخ قدیم درجهٔ دکتری گرفت. رساله دکترای او درباره "زنان شاهنامه" بود. از سال ۱۳۵۰ در بخش مطالعات ایرانی در دانشگاه هامبورگ مشغول به تدریس زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران است.
از آغاز دهه ۱۳۵۰ ضمن اقامت و تدریس در کشور آلمان، پژوهشهای گستردهای در زمینه ادبیات حماسی ایران و شاهنامه انجام داد. مقالههای تحقیقی او در مجله سیمرغ (نشریه بنیاد شاهنامه فردوسی)، مجله دانشکده ادبیّات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، ایراننامه، ایرانشناسی، کلک و نامه ایران باستان انتشار مییافت.
مهمترین خدمت جلال خالقی مطلق به فرهنگ ایران، تصحیح شاهنامه فردوسی است. او از ۱۳۶۰ رسما تصحیح شاهنامه را آغاز کرد و حاصل کار او در هشت دفتر که طی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر احسان یارشاطر انتشار یافت. تصحیح شاهنامه فردوسی، حاصل بیش از سی سال کار مداوم خالقی در گردآوری و بررسی کهنترین دستنویسهای شاهنامه و مقابله آنها با پیروی از روشهای جدید تصحیح متون است. او یکی از برجستهترین مصححان متن ایران است.
او در کار مقابله دستنویسها از همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. دوره شاهنامه خالقی در سال ۱۳۸۷ توسط مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در تهران تجدید چاپ شد. او یکی از اعضای هیئت علمی کنگره بینالمللی هزاره شاهنامه فردوسی و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است.
خالقی مطلق محققی بسیار پرکار است و آثار او به پژوهش پیرامون شاهنامه و فردوسی منحصر نیست. از او بیش از ده کتاب و صد مقاله فارسی منتشر شده و بیش از شصت مدخل دایره المعارف ایرانیکا به قلم اوست. دو مجموعه برگزیده از مقالههای او با عنوانهای گل رنجهای کهن (۱۳۷۲) و سخنهای دیرینه (۱۳۸۱) در تهران به چاپ رسیدهاست.
@literature9
ژاله آموزگار یگانه در ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی به دنیا آمد. تحصیلات خود را در خوی و تبریز گذراند و در ۱۳۳۸ لیسانس خود را از دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز گرفت. برای مدت چهار سال تا ۱۳۴۲ در کاشمر، نیشابور و تهران دبیر آموزش و پرورش بود.
در ۱۳۴۲ با بورس دولتی به فرانسه رفت و در رشته «فرهنگ و زبانهای باستانی» در دانشگاه سوربن مشغول تحصیل شد. ژاله آموزگار در دانشگاه سوربن از محضر استادان بنامی چون «پییر دومناش»، «ژیلبر لازار» و «بِنوِنیست» بهره برد. در ۱۳۴۶ دکترای زبانهای ایرانی و ادبیات مزدیسنی را از دانشگاه سوربن اخذ کرد. از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۴۹ به عنوان پژوهشگر در بنیاد فرهنگ ایران سرگرم کار شد و کار پژوهش بر روی «دینکَردِ پنج» از متون پهلوی را آغاز کرد.
از سال ۱۳۴۹ به عنوان استادیار در گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و از سال ۱۳۶۲ به عنوان دانشیار و از سال ۱۳۷۳ تاکنون به عنوان استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تدریس و تحقیق اشتغال داشتهاست. او به زبانهای انگلیسی، فرانسه، ترکی، پهلوی و اوستایی مسلط است.
او سالها به عنوان همکار احمد تفضلی به فعالیتهای علمی پرداخت و پس از کشته شدن او به تدریس و تألیف و ترجمه ادامه دادهاست. ژاله آموزگار عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودهاست.
او در سال ۱۳۹۵ جوایزی چون لژیون دونور از وزارت فرهنگ فرانسه و جایزه سرو ایرانی (در زمینه میراث فرهنگی)را دریافت کرد.
اسطورهٔ زندگی زردشت و ادبیات و دستور زبان پهلوی از مهمترین تالیفات او هستند که هر دو با همکاری احمد تفضلی، تالیف شده اند. او همچنین به همراه تفضلی مترجم اثر معروف آرتور کریستنسن، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان هستند که برندهٔ کتاب سال ایران در سال ۱۳۶۸ شد.
بنیانگذاران باستانگرایی ایرانی را بیشتر بشناسیم1:
این تصویر ارنست هرتسفلد (1948_ 1879م) باستان شناس یهودی تبار آلمانی است. او بدون شک از بنیانگذاران باستانگرایی در ایران است. وی این شانس را داشت که اولین عامل مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو باشد که دست به کاوش و حفاری در محوطه تخت جمشید زده است( از سال 1310 تا 1314 ش). هرتسفلد با وجود تبار یهودیش، از اولین مروجان آریایی محوری در تاریخ ایران است. نظرات او درباره نژاد موهوم آریایی و وابستگی تمدن ایران به این نژاد تا سالها مانند وحی منزل تلقی میشد و به مدد پروپاگاندای سنگین و رسمی حکومت پهلوی تاکنون نیز قدرت تبلیغاتی خود در ایران را از دست نداده است. دیاکونوف باستان شناس مشهور، شیوه تاریخنگاری او را به این صورت توصیف میکند: "قاطعیت نابجا، لحن تلقین آمیز و تخیلی و البته خطرناک و در نهایت بی ارزش و غیرقابل قبول" ( تاریخ ماد دیاکونوف_صص103_102)
@Turkkitabxanasi
#تقویم_فرهنگی امروز، ۲۹ مرداد ۱۳۹۷
۱۰۹ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۹۰۹ میلادی، خورشید جی کاما ـ ایرانشناس نامدار هندی ـ درگذشت. خورشید جی رستم کاما، از ایرانشناسان معروف پارسی هند و متخصص در زبان و ادبیات پهلوی و خطشناسی میخی، در سال ۱۸۲۹ میلادی در شهر بمبئی هند زاده شد. پس از تکمیل تحصیلات مقدماتی در هند، به اروپا سفر کرد و زبانهای فرانسوی، آلمانی، پهلوی و اَوستایی را فراگرفت. کاما در این زمان کار تطبیق دستور زبانهای ایرانی و سانسکریت را به انجام رساند. او پس از بازگشت به هند، برای رسمی ساختن زبان پهلوی در تحصیلات دانشگاهی کوشش فراوانی کرد و سرانجام موفق شد این زبان را در امتحانات ورودی دانشگاه و مقاطع بالاتر دانشگاهی در رشتهی زبان، رسمی کند. خورشید جی رستم کاما ـ ایرانشناس نامدار هندی ـ در ۲۰ آگوست ۱۹۰۹ در ۸۰ سالگی درگذشت. ۲۷ سال پس از مرگ او بنیادی با موضوع خاورشناسی به نام وی برپا شد که امروزه به عنوان یک مرکز برجستهی تحقیقاتی محل رجوع علاقهمندان و دانشمندان است.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
#تقویم_فرهنگی امروز، ۸ آذر ۱۳۹۷
۷۷ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۲۰، علی رواقی ـ ادیب، مصحح و شاهنامهپژوه ـ به دنیا آمد.
علی رواقی در ۸ آذر ۱۳۲۰ در مشهد زاده شد. تحصیلات عالی خود را در سال ۱۳۳۹ در رشتهی ادبیات در دانشکدهی ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد آغاز کرد و در ۱۳۴۴ دورهی لیسانس را به پایان برد. سپس به تهران آمد و تحصيلات خود را ادامه داد تا این که در سال ۱۳۵۳ دانشنامهی دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران دریافت کرد. موضوع پایاننامهی فوق لیسانس وی «فرهنگ شاهنامه» با راهنمایی دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی بود. در دورهی دکتری نیز، «اشتقاق فعل در زبان فارسی» را به عنوان زمینهی پژوهشی رسالهی خود برگزید و به راهنمایی دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر مهدی محقق آن را به انجام رسانید.
دکتر رواقی در طول تحصیل از محضر استادانی چون احمدعلی رجایی بخارایی، غلامحسين يوسفی، بديعالزمان فروزانفر، جلال همایی، پرویز ناتل خانلری، محمد معين، مجتبی مينوی، علیاكبر فياض و محمد پروين گنابادی بهره برد.
دكتر رواقی فعالیتهای پژوهشی خود را زیر نظر دکتر خانلری در مجلات «سخن» و «بنیاد فرهنگ ایران» آغاز کرد و در مراحل بعد به گروه علمی «بنیاد شاهنامهی فردوسی» به سرپرستی استاد مجتبی مینوی پیوست و پژوهشهای خود را در گسترهی زبان فارسی، بر «شناخت زبان شاهنامه» و «رمزگشایی از واژگان ناشناختهی فارسی نوین» به ویژه در دورهی تکوین آن استوار ساخت. دستاورد پژوهشی این دوره او را به نظریهی گونهشناسی تاریخی ـ تطبیقی زبان و شناخت گونههای حوزههای جغرافیایی و ناحیهایِ زبان فارسی بر پایهی نوشتارهای کهن رهنمون ساخت که پایههای استواری را برای شناخت تاریخ زبان فارسی نوین و سبکشناسی پیش روی پژوهشگران نهاده است.
دکتر رواقی از سال ۱۳۴۸ به تدریس در دانشكدهی ادبيات دانشگاه تهران پرداخت. در ۱۳۵۳ به درجهی استادیاری زبان و ادبیات فارسی نائل آمد و یک سال بعد با استفاده از فرصت مطالعاتی به فرانسه رفت و در زمينهی فرهنگنويسی به تحقيق پرداخت و در سال ۱۳۵۶ در دانشگاه «پل والری مون پليه»، زبان فارسي را تدريس كرد. سرانجام در سال ۱۳۸۱ بازنشسته شد. دکتر رواقی اکنون فعالیتهای پژوهشی را در پژوهشگاه شخصی خود با همکاری شماری از دانشجویان و دانشآموختگان در گسترهی زبان فارسی و فرهنگ ایرانی دنبال میکند. وی در سال ۱۳۶۹ جزء نخستین ۱۰ نفری بود که به عضویت پیوستهی «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» درآمد و در سال ۱۳۸۰ به عنوان چهرهی ماندگار در رشتهی زبان و ادبیات فارسی معرفی شد.
یکی از زمینههای پژوهشی که استاد رواقی سالها دربارهی آن به تحقیق و پژوهش پرداخته، «ترجمههای قرآن کریم» است که آن را از سال ۱۳۴۴ آغاز کرده است. نخستین کتاب قرآنی که از وی به چاپ رسید، «تفسیر قرآن پاک» بود که در ۱۳۴۸ از سوی «بنیاد فرهنگ ایران» منتشر شد. ترجمهی «قرآن موزهی پارس»، دومین پژوهش قرآنی استاد بود که «بنیاد فرهنگ ایران» در ۱۳۵۵ آن را انتشار داد. سومین کتاب دکتر رواقی در این زمینه، تصحیح «تفسیر بصائر یمینی» بود که تنها یک مجلد از آن در سال ۱۳۵۹ در انتشارات «بنیاد فرهنگ ایران» به چاپ رسید. دکتر رواقی پس از این مراحل، به بررسی مجموعهی ترجمههای قرآن در کتابخانهی آستان قدس پرداخت که «قرآن قدس» نخستین اثر از این مجموعه بود که در ۱۳۶۴ در ۲ مجلد انتشار یافت. تصحیح کتابهای «برگردانی کهن از قرآن کریم» و «ترجمهای فارسی از قرآن مجید» از دیگر پژوهشهای این محقق پرتلاش حوزهی قرآنی است. از استاد رواقی آثار ارزندهی دیگری منتشر شده، از آن میان؛ تصحيح «فرهنگ تكمله الاصناف»، «ذيلی بر فرهنگهای فارسی» با همکاری مریم میرشمسی، «زبان فارسی فرارودی»، «گزيدهی شاهنامه»، «واژههای ناشناخته در شاهنامه» و «داستانهای شاهنامهی فردوسی». استاد رواقی اکنون نیز «فرهنگ فارسی ـ تاجيكی»، «فرهنگ مصدر در زبان فارسی»، «فرهنگ بزرگ واژگان قرآنی» بر اساس حدود ۵۰ ترجمه و فرهنگنامهی قرآنی و «فرهنگ شاهنامه» را آمادهی چاپ دارد.
استاد دکتر علی رواقی امروز ۷۷امین شمع زندگانیاش روشن میشود.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
#داستانهای_ایران_باستان
#احسان_یارشاطر
@LiteratureLibrary1
چاپ نخست کتاب توسط صندوق مشترک ایران و آمریکا به سال 1336 سرانجام گرفته، چاپ دوم به سال 1337 ، چاپ سوم به سال 1344 و چاپ حاضر در سال 1351 توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب، منتشر شده است.
«داستانهای ایران باستان»، کتابی است پُر. پُر از ایران. پُر از داستان. پُر از داستانهای خیلی دور ایرانی که در میان اهل ادب، بسیار شهرت دارند و عناصر طبیعی، استورهای و تاریخی ایران را در بر میگیرد. داستانهایی از دل غنیترین منابع ایرانی، دربارهی ایران و ایرانیان. کتابی با نگارش و ویرایشی خوب؛ و پاروقیهایی که مانند یک راهنمای دلسوز، گام به گام، دست خواننده را میگیرند و او را یاری میکنند. کتابی پُر از عکسهای زیبا؛ از «کتیبهی داریوش بزرگ» و «کاخ آپادانا» گرفته، تا «سرستونهای تالار شورا». کوتاه بگویم. کتابی که هیچ، کم ندارد و میتوان بارها به آن بازگشت، خواند و آموخت.
برای آشنایی با شیوهی نگارش و پُری این کتاب، کوتاهشدهای از «مقدمه»ی آن را به قلم توانای نویسندهاش بخوانید:
«داستانهایی که در این کتاب گرد آمده، داستانهای کهنسال ایران باستان است که از روزگار قدیم به یادگار مانده. اصل این داستانها به زبانهایی است که امروز دیگر رایج نیستند و مدتها است مردم ایران آنها را تَرک گفتهاند.
فردوسی و برخی گویندگان دیگر، پارهای از این داستانها را از آسیب زمان نگاه داشتند و یاد دلاوران و شاهان ایران کهن را در آثار گرانمایهی خویش پایدار ساختند. بهخصوص شاهنامه که شور ایراندوستی و شوق دلیری در شعر بلندش نهفته است، سالیان دراز ما را در حفظ داستانهای کهن و یاد پدران و نیاکان خویش یاری کرده است.
اما داستانهای ایران باستان، محدود به داستانهای شاهنامه، یا آنچه در کتابهای تاریخ فارسی و عربی آوردهاند، نیست. در آثار کهن ایران، افسانهها و داستانهای دلکش بسیار هست که تاکنون، ما بهسبب غفلت از فرهنگ ایران باستان، از آنها بیخبر ماندهایم.
آنچه در این کتاب گرد آمده، عموماً از زبانهای باستانی ایران، مانند اوستایی و فارسی باستان و پهلوی و سُغدی و پارتی گرفته شده و در آثار مختلف پراکنده است. قسمتی از این داستانها از اوستا، که کتاب مقدس زردشتیان و کهنترین کتاب ایران است، ترجمه شده.
برخی دیگر از داستانهای این کتاب از آثار پهلوی گرفته شده. زبان پهلوی، زبانی است که پیش از اسلام در روزگار ساسانیان در ایران رایج بود و صورت کهنتری از فارسی امروز بهشمار میرود.
گذشته از اوستا و آثار زبان پهلوی، در این کتاب از منابع دیگری مانند کتیبههای شاهان هخامنشی و آثار سُغدی و قطعات پارتی و آثار مورخان اسلامی و تاریخ هرودوت استفاده شده.
هرچند این کتاب «داستانهای ایران باستان» نامیده شده، خوانندهی زیرک درخواهد یافت که آنچه امروز در نظر ما افسانه مینماید در دیدهی بسیاری از صاحبان این افسانهها حقیقت مینموده. هیچ افسانهای از حقیقت خالی نیست. در روزگار قدیم، مردم بسیاری از تجارب و اندیشههای خود را به زبان افسانه بیان میکردند. در داستانهای این کتاب نیز کسی که اهل پرسش و کنجکاوی است، بیانی از تجارب و اندیشهها و آرزوهای مردمان بسیار قدیم این سرزمین کهنسال خواهد یافت. صاحبنظران همیشه میتوانند در پس ظاهر افسانه و داستان، نشانی از تصور آدمی از حقایق عالم و احوال درونی انسان بیابند.
مطالب این کتاب همه مستقیماً از زبانهای اصلی گرفته شده. در نقل و ترجمهی داستانها کوشیدم چندان که ممکن است از متن اصلی پیروی کنم تا عبارات فارسی نمودار شیوهای باشد که در اصل این داستانها به کار رفته و خواننده بتواند تصوری از چگونگی بیان این داستانها در زبانهای باستانی حاصل کند.
امیدوارم کوششی که در گرد آوردن این داستانها به کار رفته، مقدمهی آشنایی بیشتری برای جوانان و دانشجویان با آثار ایران باستان شود.»
یک - آرش کمانگیر از متن اوستایی، تشتر یشت و آثار الباقیه بیرونی
دو - هرمزد و اهریمن از متن پهلوی، بند هشن بزرگ
سه - داستان جمشید از متن اوستایی، وندیداد فصل دوم
چهار - فرشته باران و دیو خشکی، از متن اوستایی تشتر یشت، متن پهلوی
پنج - فره ایزدی، از متن اوستایی زامیاد یشت
شش - زادن زرتشت، از متن پهلوی دینکرت
هفت - داستان آفرینش، از متن های پهلوی و پارتی مانوی
هشت - جنگ رستم با دیوان، از متن سغدی
نه - زریر و ارجاسب، از متن پهلوی یادگار زریران
ده - داریوش بزرگ و گوماتا، از متن پارسی باستان، کتیبه داریوش در بیستون و تاریخ هرودوت کتاب سوم
یازده - اردشیر بابکان، از متن پهلوی، کارنامک اردشیر پاپگان
@LiteratureLibrary1
چرتی با عشق به ایرانشناسی از ما ایرانیتر است/ متونی کهن از فعالیتهای ادبی انجمنهای مزدایی در کتاب «ادبیات پهلوی»
ژاله آموزگار، استاد گروه زبانهای باستانی در «شب کارلو چرتی» گفت: چرتی جزو استثناهاست، وی به همراه همسرش با عشقی که به ایران دارد در بسیاری از موارد از ما ایرانیتر است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مراسم «شب کارلو چرتی»، ایرانشناس و رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران با سخنرانی دکتر ژاله آموزگار، استاد دانشگاه تهران، علی اشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تورج اتحادیه، مدیر انتشارات فرزان روز، مائورو کنچاتوری، سفیر ایتالیا در ایران، دکتر محمود جعفریدهقی، دانشیار دانشگاه تهران، پانتهآ ثریا، مترجم کتاب «ادبیات پهلوی» پنجشنبه 9 اردیبهشت ماه در کانون زبان پارسی بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی برگزار شد.
در این مراسم داریوش شایگان، نصراله پورجوادی، داریوش بوربور، مهرداد ملکزاده، نصراله صالحی و برخی دیگر از چهرههای فرهنگی حضور داشتند.
ایرانشناسان غربی به زبان فارسی سخن نمیگونید
آموزگار گفت: چرتی در کنار مسئولیتهای شغلی با علاقه فراوان به مطالعات ایرانشناسی روی آورده و من به عنوان یک ایرانی از اینکه دانشمندی از سرزمین زیبا و تاریخی ایتالیا زمینه تحصیلاتش را به تاریخ، فرهنگ و زبان کشورم اختصاص داده خوشحالم. وی به معنای واقعی به سرزمین ما عشق و علاقه نشان داده است.
وی افزود: چرتی از نادر ایرانشناسان دوره باستان است که به زبان فارسی مسلط است و با ایرانیان بهتر ارتباط برقرار میکند. گله همیشگی من از دوستان دانشمند ایرانشناس غربی این است که با وجود علاقهای که در تحقیق از گذشته ایران دارند و کتابها و مقالات ارزندهای مینویسند و پژوهشهایشان باعث شناسایی بخشی از وجوه ناشناخته فرهنگ ماست اما به فارسی سخن نمیگویند و نمیخوانند. در نتیجه در جریان فعالیتهای علمی که در ایران در زمینههای مورد علاقه آنها صورت میگیرد، مطلع نمیشوند اما چرتی جزو استثناهاست؛ وی به همراه همسرش با عشقی که به ایران دارد در بسیاری از موارد از ما ایرانیتر است.
ترجمه شکیب به عنوان شاکی!
علیاشرف صادقی در ادامه این مراسم گقت: بهتر بود کتاب «ادبیات پهلوی» پیش از انتشار، از سوی یک متخصص زبانهای باستانی مورد مطالعه و بازبینی قرار میگرفت و برخی لغزشها اصلاح میشد. برخی نامهای فرانسوی به دلیل ناآشنایی مترجم به درستی برگردانده نشده است و بدتر از همه نام استاد منصور شکیب که از هموطنان ما بود و سالها در پراگ حضور داشت و بنده دو سالی با وی در ارتباط بودم به صورت «شاکی» ترجمه شده است که باید پرسید از چه کسی شکایت داشت؟ شاید از زندگی شاکی بود که مجبور شد پنجاه سال دور از وطن به حالت تبعید باشد و در همانجا به دیار دیگر بشتابد.
وی افزود: با وجود این اشکالات، «ادبیات پهلوی» کتاب روانی است و مفهوم را رسانده است و اگر اشکالات آن رفع شود، کتابی درسنامه و اثر معناداری خواهد بود. مولف به غیر از آثاری که به صورت چاپی به وجود آورده، در پروژه «تیتوس» که در آلمان است و متون پهلوی را به صورت بسامدی آماده میکرد، همکاری داشت. این پروژه مخصوص کتابهای ایرانی است و در سایت این طرح ذکر شده که با مراجعه به آن میتوان به کاربرد دقیق کلمات پهلوی پی برد.
همت زایدالوصف چرتی در معرفی فرهنگ ایرانی
جعفریدهقی در بخش دیگری از این مراسم گفت: چرتی پس از اینکه به عنوان مشاور سفیر ایتالیا در ایران مشغول به کار شود همواره در صدد پژوهشهای تازه و انجام طرحهای نو در زمینه مطالعات ایرانی بود. هر کس دست یاری به سویش دراز میکرد با گرمی دستش را میفشرد و از هیچگونه همکاری در معرفی فرهنگ و تمدن ایران و پیوند فرهنگی ایران و ایتالیا فروگذار نبود و به راستی با همت زایدالوصفی به این مهم میپرداخت.
وی افزود: چرتی در زمینه مطالعات فرهنگی و آموزشی در دانشگاه تهران به بنده و دانشجویان ما در رشته زبانهای باستانی و نیز در رشته ایرانشناسی خدمات ارزندهای کرده به طوری که با تلاشهای وی موفق به انعقاد تفاهمنامهای میان دانشگاه تهران و دانشگاه ساپینزا رم شدیم که در نتیجه آن دو دانشگاه میتوانند به طور مشترک دانشجویانی را در مقطع دکترا تربیت کنند. همچنین وی در سرپرستی پایاننامهها و راهنمایی دانشجویان گروه زبانهای باستانی را با گشادهرویی خاصش یاری میکند.
این دانشیار گروه زبانهای باستانی دانشگاه تهران اظهار کرد: در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز از نعمت همکاری چرتی برخوردار هستیم به طوری که طرح مشترکی با عنوان «منابع تاریخ ایران باستان» در سه مجلد در دست پژوهش داریم که خوشبختانه مقالات جلد نخست آن آماده شده که امید است به زودی چاپ و منتشر شود.
نگاه یک ایتالیایی به ایران باستان
کنچاتوری، سفیر ایتالیا در ایران در ادامه این مراسم گفت: بسیار خوشحال هستم که رونمایی از کتاب «ادبیات پهلوی» با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران همزمان شده است؛ نمایشگاهی که اهمیت خاصی دارد و قرار است که ایتالیا در سال 2017 مهمان ویژه آن باشد. در اثری که رونمایی خواهد شد، ایرانی را مینگریم که از سوی پژوهشگر ایتالیایی به آن نگریسته شده است. در بخشی از کتاب ایتالیاییها را در جریان اطلاعاتی از ایران میگذارد و در قسمت دیگری اطلاعات تازه یافته را به ایرانیان ارائه میکند.
مطالعات ایران باستان در نشر فرزانروز
تورج اتحادیه، مدیر انتشارات فرزانروز گفت: ایران دستکم سه هزار سال تاریخ مداوم دارد و میتوان گفت بارزترین جلوه تمدن مردم ایران زمین دوران باستان است که تقریبا از 650 ق.م و تا 650 بعد از میلاد یک دوره 1300 ساله را در برمیگیرد. این دوره موضوع مجموعه «مطالعات ایران باستان» است و نشر فرزانروز انتشار این مجموعه را از سال 1382 آغاز کرد و تا کنون 15 عنوان کتاب انتشار یافته و کتاب «ادبیات پهلوی» شانزدهمین عنوان این مجموعه است.
راهنمایی ساده بر ادبیات پهلوی
پانتهآ ثریا، مترجم کتاب «ادبیات پهلوی» در بخش دیگری از این مراسم گفت: دلیل ترجمه این اثر، علاقه شخصی به تاریخ و زبان بود که به نوعی مرا به سوی فرهنگ و زبانهای باستانی کشاند و دلیل عمده دیگر اعتمادی بود که استاد به شاگرد خود داشت.
وی افزود: این کتاب راهنمایی ساده بر ادبیات پهلوی است و به معرفی آثار زردشتی فارسی میانه میپردازد که نگارش پایانی و نهایی آن به روزگار میان سدههای 9 و 10 میلادی برمیگردد؛ یعنی زمانی که فعالیتهای ادبی انجمنهای مزدایی به اوج شکوفایی خودش رسیده بود. با این حال شماری از این آثار هم مربوط به دوره ساسانی است. همه متونی که شرحشان در این کتاب آمده ادامه حیات خود را مدیون مبادلات درون فرهنگی میان جامعه زرتشتیان هند و ایران میدانند
زندگی کولیوار میان ایتالیا و اتریش
چرتی گفت: زمانی که 12 سال پیش به ایران آمده بودم فارسی را تنها در حد چند کلمه میتوانستم از روی کتاب بخوانم اما توانایی سخن گفتن به فارسی معاصر را نداشتم و پانتهآ ثریا نخستین درسها را در رابطه با فارسی معاصر به من آموخت. با این حال باید بگویم این کتاب در دوره خاصی از زندگی من نوشته شد؛ زمانی که در میان ایتالیا و وین کولیوار در رفت و آمد بودم. شاید به سبک این روزها که متداول شده، باید بگویم مغزی بودم که فرار کردم (اشاره به اصطلاح فرار مغزها).
در این مراسم دهباشی زندگینامه چرتی را برای حضار خواند و پیام دکتر سید صادق سجادی، معاون پژوهشی بنیاد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که موفق به حضور در این مراسم نشده بود، از سوی دکتر رضا صمیم خوانده شد. از سوی بنیاد موقوفات افشار برخی کتابهای منتشر شده انتشارات آن به چرتی اهدا شد، همچنین از سوی مینو گلستانی، قلمی طراحی شده، به رایزن فرهنگی ایتالیا هدیه داده شد. در این مراسم کتاب «ادبیات پهلوی» رونمایی شد.
📘📙اسنادی از بنیاد شاهنامۀ فردوسی
بنیاد شاهنامه فردوسی، یک مؤسسهٔ تحقیقاتی وابسته به وزارت فرهنگ و هنر، در سال ۱۳۵۰ با هدف پیشبرد پژوهشهای مربوط به شاهنامه فردوسی، و تصحیح و انتشار متن انتقادی شاهنامه تأسیس شد. هیئت امنای بنیاد، متشکل از مجتبی مینوی، پرویز ناتل خانلری، یحیی مهدوی، حسین نصر، عباس زریاب خویی، محمدامین ریاحی و مهدی فروغ بودند. شکل گیری و حیات بنیاد شاهنامه ایران با نام استاد مجتبی مینوی دانشمند و شاهنامه پژوه بزرگ کشور گره خورده است؛ زیرا فردوسی پژوهی و جست و جوگری در شاهنامه از دغدغه های مهم علمی او بود.
فعالیتهای بنیاد شامل گردآوری نسخههای شاهنامه و دیگر منابع پژوهشی مرتبط با شاهنامه از سراسر جهان، و ارزیابی آنها بهمنظور تصحیح متن شاهنامه، و مقابله نسخهها و تهیهٔ متن تصحیحشده از بخشهای مختلف شاهنامه توسط پژوهشگران بنیاد بود.
در مقدمه کتاب به تاسیس بنیاد شاهنامه، مجتبی مینوی و ریاست بنیاد شاهنامه، نگاهی به عملکرد بنیاد شاهنامه و انگیزه و روش تدوین این اثر پرداخته شده و سپس فصل های کتاب به قرار زیر آمده است:
فصل اول: اساسنامۀ بنیاد
فصل دوم: معرفی تشکیلات سازمانی و ساختار اداری
فصل سوم: تاسیس بنیاد شاهنامه
فصل چهارم: امور پژوهشی و طرحهای تحقیقاتی
فصل پنجم: فعالیت ها و اقدام ها
فصل ششم: جشنواره توس
فصل هفتم: ساختمان بنیاد شاهنامه
فصل هشتم: استاد مینوی و کتابخانه وی
فصل نهم: امور اداری و مالی
اسناد مندرج در این اثر از درون هزاران برگ از اسناد خاک خورده و در نابودی بایگانی پژوهشگاه گزینش، اسکن و ساماندهی شده است. در گزینش این اسناد بیشتر بر فعالیت های نهادی، جهت گیری های فکری و فرهنگی، فعالیت های پژوهشی، دستاوردها، ساختار اداری و سیرتحولات بنیاد شاهنامه تاکید شده است که از درون 6000 برگ سند انتخاب شده اند.
کتاب «اسنادی از بنیاد شاهنامۀ فردوسی» به کوشش علیرضا ملائی توانی، سید محمدحسین محمدی و لیدا ملکی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در 370 صفحه منتشر شده است.
@Ketabpazhohi
📚فروش هفت صفحه از شاهنامه طهماسبی در لندن
یکی از اسنادی که در کتاب «اسنادی از بنیاد شاهنامه فردوسی»، ص92 آمده است نامه مدیرکل نمایندگی های فرهنگی در خارج به سال 2535 شاهنشاهی است که خطاب به بنیاد شاهنامه ایران نوشته: به پیوست فتوکپی قسمتی از روزنامه تایمز لندن حاوی خبری درباره فروش هفت صفحه از شاهنامه فردوسی به قیمت 785000 پوند ارسال می گردد.
در پایین سمت راست سند آمده است: همکار محترم آقای غروی تحقیق کنید آیا فتوکپی مینیاتورها را که در صفحه 15 روزنامه چاپ شده است نیز دارند یا ندارند اگر دارند خوب است برای بنیاد فرستاده شود.
و غروی نیز در پاسخ نوشته است: تحقیق شد این تصویر را موجود ندارند باید از لندن خواسته شود اما کتاب حاوی مینیاتورهای این نسخه اکنون در بازار تهران هست.
@Ketabpazhohi
🔸در شناخت مؤلف کتاب المستوفی فی النحو
🔹احمد خامهیار
🔺چکیده: کتاب المستوفی فی النحو اثری است در علم نحو که به تصحیح محمد بدوی المختون، در سال ۱۴۰۷ق / ۱۹۸۷م در قاهره منتشر شده است. با این حال، مصحّح کتاب شناخت دقیقی از مؤلف آن و شخصیت تاریخی وی نداشته است. از اینرو نویسنده این مقاله تلاش کرده است تا خطاهای مصحّح کتاب و نویسندگان قبلی را در ضبط نام و نسب مؤلف المستوفی فی النحو برطرف سازد و بیشترین آگاهیهای تاریخی موجود درباره وی و نیز شواهد تشیّعش را از منابع تاریخی گردآوری کند.
کتاب المستوفی فی النحو اثری است در علم نحو که مورد توجه شماری از نحویان و ادبای عرب قرار گرفته است؛ چنانکه ابوحیّان اندلسی (درگذشته 745ق)، نحوی مشهور عرب، در آثار خود بارها به این کتاب استناد کرده است.
از این کتاب لااقل سه نسخه خطی شناخته شده است که عبارتاند از:
1. نسخه کتابخانه چستربیتی به شماره 3855 که به قلم فتوح بن معاذ طوسی در سال 669ق در بغداد کتابت شده است و میکروفیلم آن در دارالکتب مصر به شماره 1761 و در کتابخانه امام محمد بن سعود ریاض به شماره 3855-25 وجود دارد. این نسخه از آغاز افتادگی دارد.
2. نسخه کتابخانه شهید علی پاشا (در استانبول) به شماره 2517. این نسخه در سال 675ق و از روی نسخهای استنساخ شده از نسخهای به خط مؤلف، کتابت شده است.
3. نسخه کتابخانه جارالله (در استانبول) به شماره 1970. این نسخه فاقد نام کاتب و تاریخ کتابت است.
محمد بدوی المختون، این اثر را بر اساس دو نسخه شهید علی پاشا و میکروفیلم دارالکتب مصر تصحیح کرده و این تصحیح در سال 1407 قمری / 1987 میلادی از سوی دار الثقافة العربیة در قاهره منتشر شده است. گفتنی است مصحّح که تاریخ کتابت نسخه شهید علی پاشا را سال 675ق پنداشته، آن را نسخه اصل قرار داده است. در حالیکه بیتردید این نسخه متأخرتر است و چنانکه از ترقیمه برمیآید، از روی نسخهای کتابت شده در این تاریخ استنساخ شده است.
نام و نسب و القاب علمی مؤلف در مقدمه کتاب در دو نسخه استانبول به شرح زیر آمده است: «قال سیّدنا الشیخ الامام الاجلّ العالِم الحکیم السعید جمالالدین مجدالاسلام ابوسعد علی بن مسعود بن محمود بن احمد بن الفرخان». بخش دوم کتاب نیز با عبارت «قال الشیخ الامام جمالالدین ابوسعد» آغاز میشود ...
لینک یادداشت: 👇
http://ganjineh.kateban.com/post/3961
@Kateban
سخنرانی استاد #جنیدی با موضوع #زبان_های_مادری_در_ایرانزمین
پنجشنبه هشتم اسفند ماه ۱۳۹۸
نشانی
تهران
خیابان ویلا
نبش خیابان ورشو
خانه اندیشمندان علوم انسانی
سالن حافظ
ساعت ۱۷
بنیاد نیشابور
انجمن های آموزشی زبان های پهلوی، اوستایی، فارسی باستان، انجمن شاهنامه خوانی
تلفن تماس: ۸۸۹۶۲۷۸۴
پیوند فرستادن پیام
@bonyadeneyshaboor1358
https://t.me/bonyad_neyshaboor
✅ثروتمندترین خانواده ایران!
خبر فروش زمین یک میلیارد دلاری رضا پهلوی ( گران ترین زمین جهان ) در لوس آنجلس بار دیگر توجه همگان را به دارایی های نجومی خارج شده از ایران در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی جلب کرده است .
نشریات معروفی نظیر فورچون که ابر ثروتمندان جهان را رصد می کنند بازماندگان شاه سابق را در ردیف چند ابر ثروتمند جهان قرار داده اند که ثروت آنها در حقیقت دارایی های به غارت رفته مردم ایران است .
کرونیکل اینکوایر می نویسد شاه سابق ایران بطور سیستماتیک در طول سی و هفت سال سلطنت همه ساله بیش از یک میلیارد دلار از کشور خارج و در بانک های سوئیس و امریکا ذخیره می کرد .
خانواده شاه ثروتمند ترین خانواده حکومتگر تاریخ ایران هستند .
همسر شاه سابق ایران که تابعیت هم زمان فرانسه و امریکا را دارد از موفق ترین قمارخانه دارهای مونت کارلو ، لاس وگاس و ماکائو می باشد و مالک چندین شرکت هتل های زنجیره ای است . وی از سهامداران عمده چندین شرکت برتر ساختمانی بوده و در بانکداری نیز فعال است . ثروت این زن هشتاد و دو ساله بالغ بر بیست میلیارد دلار تخمین زده می شود . فرزندش هم در بسیاری از فعالیت های اقتصادی مادر شریک است و علاوه بر آن سرمایه کلانی را در شهرک سازی در جنوب اسپانیا و در خرید و فروش املاک لاکچری کالیفرنیا به کار انداخته است .
به نوشته فورچون رضا پهلوی که تابعیت آمریکایی دارد هم زمان تابعیت پاناما را هم اخذ کرده و برای فرار از مالیات شرکت های سرمایه گذاری خود را در پاناما ثبت کرده است .
این خانواده ابر ثروتمند بسیار خسیس هستند و نه تنها به ایرانیان فراری و پناهنده کوچک ترین کمک مالی نمی کنند بلکه برای شرکت در مهمانی ها و مراسمی که دعوت می شوند تقاضای پول می کنند !
اما ثروت این خانواده از کجا آمده است ؟
رضاخان ۴ همسر و ۱۱ فرزند داشت. فرزندان و نوههای وی به همراه همسرانشان در دهه ۵۰ خانوادهای با حدود ۲۵ عضو بزرگسال را تشکیل دادند که ثروتمندترین خانواده ایران محسوب میشد.
در میان پهلویها کسانی هم بودند که در این ثروتاندوزی شریک نبودند؛ ازجمله علیرضا پهلوی (پنجمین فرزند رضاخان) که سال ۳۳ فوت شد و حمیدرضا پهلوی (آخرین فرزند رضاخان) که سال ۴۰ از خانواده سلطنتی طرد و عنوان شاهزادگی از وی سلب شد.
بنیاد پهلوی و اعضای این خانواده صاحب یا سهامدار عمده ۱۷ بانک و بیمه، ۲۵ کارخانه صنایع فلزی، ۸ کارخانه مواد معدنی، ۱۰ کارخانه سازنده مصالح ساختمانی، ۴۳ کارخانه صنایع غذایی، ۴۷ شرکت خدماتی و ۲۶ فقره سرمایهگذاری و فعالیت عمده تجاری دیگر در ایران بودند. املاک و سرمایهگذاریهای عمدهای نیز در خارج از کشور داشتند؛ ازجمله اراضی وسیع محمدرضا پهلوی در اسپانیا. حالا ثروت پهلویها درمجموع چقدر بود؟
همه شرکتهای بزرگ ایران
شرکتها و کارخانههایی که بنیاد پهلوی و اعضای خانواده پهلوی در آن مالک اصلی یا سهامدار عمده بودند هیچیک کوچک نبودند؛ امثال خودروسازی ایران ناسیونال بودند و جنرال موتورز ایران، جیپ، هپکو، گروه کارخانههای آلومینیوم ایران، بی اف گودریج ایران، سیمان تهران، گچ تهران، شرکت آتیساز، خانهسازی اسکان ایران، قند مرودشت، شرکت انبارهای ایران و شرکت خدمات دریایی ایران.
اگر نامها به نظرتان آشناست بازهم هست: شرکت لیزینگ ایران، شرکت هتلهای ایران، بنگاه بختآزمایی ملی، شرکت افست، شرکت حفاری سد ایران، شرکت ماشینآلات عمران، شرکت تولید ابریشم ایران، شرکت عمران روستایی ایران، شرکت خانهسازی و توسعه تهران بزرگ، شرکت پلاست ایران، کارخانه حریر پارس، کارخانههای مداد ایران، نورد و لوله اهواز، مرکز بینالمللی پروژههای ایران، ایرانشهر فینانس، بانک اعتبارات ایران، بانک توسعه و سرمایهگذاری ایران، بانک ایرانشهر، بانک عمران، بانک داریوش و...
درواقع کارخانه و شرکت بزرگی در ایران نبود که پهلویها در آن نباشند. علاوه بر اینها خانواده پهلوی ۷۰ درصد سهام تمامی هتلهای ایران را در اختیار داشتند.
سازمان املاک و مستغلات پهلوی
داستان بنیاد پهلوی چه بود؟ یک و نیم میلیون هکتار زمینی که رضاخان به قیمت ناچیز و بهزور تصاحب کرده بود پس از عزل وی و در اوایل سلطنت محمدرضا برای فرونشاندن خشم مردم و نمایندگان به دولت وقت واگذار شد.
ولی سال ۱۳۲۸ شاه لایحهای به مجلس برد تا بیش از ۴۴ هزار سند مالکیت این اراضی را پس بگیرد. تا سالها این املاک به همراه اراضی وسیع دیگری زیر نظر «سازمان املاک و مستغلات پهلوی» اداره میشد و این سازمان سال ۱۳۳۷ شد «بنیاد پهلوی».
این بنیاد به اداره موقوفههای رضاخان و محمدرضا و دیگر اعضای خاندان پهلوی اختصاص داشت ولی به دلیل نفوذ پهلویها و ثروت بادآورده زیاد در دهه ۵۰ عملاً بخش بزرگی از اقتصاد ایران را قبضه کرد و ثروت سرشاری در اختیار خانواده پهلوی گذاشت.
این بنیاد داراییها و سرمایهگذاریهای عمدهای نیز در آمریکا و اروپا داشت. نظارتی خارج از
کتاب گزارشنامهء ایران تقدیم میشود که به سال 1317 در طهران به صورت سنگی منتشر شده. این کتاب را مهدی قلی هدایت در چهار بخش تالیف کرده و حاصل بررسیها و تحقیقات او در باب شاهنامه، فردوسی، زرتشت، زبان پهلوی، هزوارشها، پادشاهان ایران باستان و ... است. این کتاب را عبرت نایینی به خط عالی نسخ در 18 مهرماه 1317ش کتابت کرده است.
#مهدی_قلی_هدایت #تاریخ_ایران_باستان #ایران_باستان #پهلوی #رضا_شاه #شاهنامه #فردوسی #زرتشت #هزوارش #عبرت_نایینی #ساسانیان #پیشدادیان #ادبیات_فارسی #حماسه
@aaadab1397farhang
کتاب گزارشنامهء ایران تقدیم میشود که به سال 1317 در طهران به صورت سنگی منتشر شده. این کتاب را مهدی قلی هدایت در چهار بخش تالیف کرده و حاصل بررسیها و تحقیقات او در باب شاهنامه، فردوسی، زرتشت، زبان پهلوی، هزوارشها، پادشاهان ایران باستان و ... است. این کتاب را عبرت نایینی به خط عالی نسخ در 18 مهرماه 1317ش کتابت کرده است.
#مهدی_قلی_هدایت #تاریخ_ایران_باستان #ایران_باستان #پهلوی #رضا_شاه #شاهنامه #فردوسی #زرتشت #هزوارش #عبرت_نایینی #ساسانیان #پیشدادیان #ادبیات_فارسی #حماسه
@aaadab1397farhang
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com