مجموعة

گفتگوهای تراثی (آرشیو)

گفتگوهای تراثی (آرشیو)
756
عددالاعضاء
2,901
Links
6,052
Files
149
Videos
12,667
Photo
وصف المجموعة
آرشیو گفتگوها و نوشته‌های تراثی (July 2016-June 2019)
با سلام و احترام سپاس از اظهار لطف و محبت جنابعالی
???
کار سازا( اینجا مکس باید کرد)کار نادان علی مرتض ....آنکه شد موقوف لطفش کارسازیهای
Forwarded From طومار اندیشه
عرضه دیجیتالی نسخه‌های خطی کمیاب فارسی در کتابخانه کنگره آمریکا
https://bit.ly/2GlSJqy
کانال اطلاع رسانی آکادمیک طومار اندیشه
@toomareandisheh
بررسی #بایسته‌های_پژوهشی در
? نسخ خطی ادیان ابراهیمی
دکتر عیوضی

قم، دانشگاه ادیان
پنج‌شنبه ۲۹ فروردین ۹۸

#نسخه‌شناسی
#ادیان_تطبیقی
Abed Karimi
سلام دوستان لطفا مصراع اول بیت را بخوانید نظرتان
با سلام . یک نکته که گمان می کنم مصرع دوم با مصرع اول، هم‌وزن نیست و چیزی کم دارد. مثلا اگر پس از «کارسازیهای »، ( او ) را اضافه کنید وزن درست می شود.
بعله او اگر اضافه شود بهتر است ولی چیزی که دیده می شود او ندارد
بعله او اگر اضافه شود بهتر است ولی چیزی که دیده می
درست فرمودید . در نسخه نیست . شاید کاتب دچار سهو در کتابت شده است. چون نقص کار، مشخص است.
Forwarded From مریم تاج الدین
نامه عاشقانه بسیار خواندنی از زن جوانی که حدود صد سال پیش شوهرش جهت تحصیل به خارج رفته است.
این نامه اکنون در "کتابخانه وزیری یزد"
نگهداری می شود:

بسم المعطّرٌ الحبیب

تصدقت گردم،
دردت به جانم،
من که مُردم وُ زنده شدم تا کاغذتان برسد، این فراقِ لا کردار هم مصیبتی شده، زن جماعت را کارِ خانه وُ طبخ وُ رُفت و روب وُ وردار و بگذار نکُشد، همین، بی‌همدمی و فراق می‌کُشد.

مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد.

پری‌دُخت تو را بمیرد که
مَردش اسیر امنیه‌ چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده..!!!

حیّ لایموت به سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ حبس شما نبوده است.

اوضاع مملکت خوب نیست؛

کوچه به کوچه مشروطه‌ چی چنان نارنج‌ هایی چروک و از شاخه جدا بر اشجار و الوار در شهر آویزانند وُ جواب آزادی خواهی، داغ و درفش است وُ تبعید و چوب و فلک..!!!

دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته‌ایدُ

شب به شب بر گیس می‌مالیم...!!!


سَیّد محمود جان،

مادیان یاغی و طغیان‌گری شده‌ام که نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان می‌کند و نه قند و نوازش بیگم باجی

عرق همه را درآورده‌ام و رکاب نمی‌دهم، بماند که عر خودم هم درآمده.

می‌دانید سَیّدجان،

زن جماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک‌ جا قُرص

باشد، صاحب داشته باشد،

دلِ بی‌صاحاب، زود نخ‌کش می‌شود،

چروک می‌شود،
بوی نا می‌گیرد،
بید می‌زند.

دلْ ابریشم است.

نه دست و دلم به دارچین‌نویسی روی حلوا و شُله‌زرد می‌رود،

نه شوق وَسمه وُ سرخاب وُ سفیدآب داریم.

دیروزِ روز بیگم باجی،
ابروهایمان را گفت پاچهٔ بُز.

حق هم دارد، وقتی که آنکه باید باشد و نیست، چه فرق دارد،

پاچهٔ بُز بالای چشم‌مان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر.

به قول آقاجانمان؛

دیده را فایده آن است که دلبر بیند.

شما که نیستید وُ خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند، در زیر زمین مطبخ و زهر ماری نشود کار خداست.

چلّه‌ها بر او گذشته،
بر دل ما نیز.

عمرم روی عمرتان آقا سَیّد،

به جدّتان که قصد جسارت و غُر زدن ندارم

ولی به واللّه بس است،

به گمانم آنقدری که در فاکولتهٔ طب پاریس طبابت آموخته‌اید که به

علاج بیماری فراق حاذق شده باشید، بس کنید،

به یزد مراجعت فرمایید
وُ به داد دل ما برسید،

تیمارش کنید وُ بعد دوباره برگردید.

دلخوشکُنکِ ما همین
مراسلات بود که مدّتی تأخیر

افتاد وُ شیشهٔ عطری که رو به
اتمام است.

زن را که می‌گویند ناقص‌العقل است،

درست هم هست؛
عقل داشتیم
که پیرهن‌تان را روی بالش
نمی‌کشیدیم وُ گره از زلف وا
کنیم وُ بر آن بخُسبیم.

شما که مَردید،
شما که عقل‌تان اَتّم وُ
اَکمل است،

شما که فرنگ دیده‌اید وُ درس طبابت خوانده‌اید،
مرسوله مرقوم داریدو بفرمایید این ضعیفهٔ ناقص‌العقل چه کند...؟؟؟

تصدّقت پری‌ دُخت

بوسه به پیوست است.
Forwarded From مرکز فرهنگی شهرکتاب
عرفان ابوسعید، شادی‌بخش و عاشقانه

✍?غزاله صدرمنوچهری

به مناسبت هزاره‌ی ابوسعید ابوالخیر، در روز چهارشنبه ۲۱ فروردین، همایش بررسی آثار و اندیشه‌های ابوسعید و بزرگداشت فریتس مایر، خاورشناس و پژوهشگر سوئیسی، در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. در ابتدای این همایش، علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، ضمن اشاره به اینکه بیشتر فعالان حوزه‌ی ادب فارسی و فرهنگ اسلامی ابوسعید را از طریق شعرها، مناقب یا تأثیر او بر عرفان پس از خود می‌شناسند، اظهار داشت: ابوسعید (۳۷۵-۴۴۰) در مهنه متولد شد. و بیشتر زندگی خود را در مهنه و نیشابور گذراند. او در فقه، تصوف و عرفان نزد استادانی چون ابوالفضل سرخسی و ابوالعباس قصاب آملی شاگردی کرد.

ادامه در لینک زیر:

http://www.bookcity.org/detail/17841/root/meetings
Forwarded From مرکز فرهنگی شهرکتاب
سطح کار شفیعی کدکنی بسیار بالا‌تر از کارهایی که روی منظومه‌های عطار انجام شده

کتاب تذکره‌ الاولیاء در شرح حال و روایت مناقب و کرامات ۷۲ تن از اولیاء صوفیه و بزرگان از امام جعفر صادق (ع) تا حسین بن منصور حلاج است و از آثار مهم نثر فارسی به شمار می‌رود. دهمین مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ی عطار به «تاملی دوباره در تذکره‌الاولیاء» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر محمد استعلامی چهارشنبه دوم آذر ۱۳۹۰ در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد که مناسبت روز بزرگداشت عطار آن را دوباره مرور می‌کنیم:

http://www.bookcity.org/detail/17834/root/news