مجموعة

گفتگوهای تراثی (آرشیو)

گفتگوهای تراثی (آرشیو)
756
عددالاعضاء
2,901
Links
6,052
Files
149
Videos
12,667
Photo
وصف المجموعة
آرشیو گفتگوها و نوشته‌های تراثی (July 2016-June 2019)
دوستی معرفی نامه و منبع خواست راجع به ایشان بنده هم معرفی کردم، یا للعجب، بنده خودم گنابادی یا نعمت اللهی مسلک نیستم، گرچه با مباحث علمی و عملی عرفان و تصوف سروکار دارم، ولی برای من ایشان مانند ان میثم، سید حیدر آملی، شیخ بهایی، فیض کاشانی و هزاران عالم ربانی دیگر ارزشمندند، و تفسیر قویم و قیم و شریف شان به گواهی بسیاری از علمای عارف و ربانی از بهترین تفاسیر انفسی و ولایی و شیعی قرآن مجید است. انگ ها و تکفیرها و بیرون بردن از محدوده تشیع ایشان از دعاوی سلیقه ای و شخصی افراد است که سابقه ی تازه ای ندارد و قرن هاست جاری‌ست. و السلام
از کتابخانه مرکزی حدود یک سوم فهرست شده و چاپ شده و بقیه نیز فهرست شده و در آینده انشاالله چاپ خواهد شد.
A-Taghipour
از کتابخانه مرکزی حدود یک سوم فهرست شده و چاپ شده
ميتوانيد فايل پي دي اف را در اختيار بگذاريد ؟!؟
سلام بر همه فرهیختگان اگر اثار در باره
نابینایان و ناشنوایان و معلولان حرکتی یا ذهنی یا موضوعات فقهی و کلامی و قرآنی و تاریخی و... سراغ دارید راهنمایی فرمایید .از لطف شما نسبت به این قشر متشکرم
محمد نوری دفتر فرهنگ معلولان
محمد نوری
سلام بر همه فرهیختگان اگر اثار در باره نابینایان
سلام
اثر تاریخی در چه موضوعی؟
دوستی معرفی نامه و منبع خواست راجع به ایشان بنده ه
این سخن شما همچون این است که بفرمایید: چرا بد سلیقگی وکج اندیشی کرده و بابیت را خارج از تشیع می دانید چرا با دیده تکفیر بهاییت را خارج از مذهب می دانید چرا با دید رادیکالی می نگرید!!!
فیا للعجب.. سخنان علیه منحرفین از جهل و عناد است ولی نقطه مقابل کاملا علمی!!!

... کلهم یعبدون الله من حیث لا یشعرون
را در این تفسیر نامیمون ببینید در مورد چه فرقه ها ونحله هایی به کار رفته است؟!
این سخن شما همچون این است که بفرمایید: چرا بد سلیق
تفسیر آیه شریفه مذکور و آیه ی و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه رو از تفسیر میمون و مبارک، شریف، قویم و قیم بیان السعاده، دیده، خوانده، و به قدر ادراک و درکم لذت برده ام،
باور بفرمایید که ادامه بحث بیهوده و بیفایده است، اختلافات سلیقه ای رو حمل بر کلیت مذهب کردن و فتوای تکفیر و خروج از دین و مذهب کهنه انبانی است پر از مصادیق و موارد... ارشدنا الله الی الهدی جمیعا،اینها به قدر کافی در کتب و آثار بزرگان بحث شده اند. ولی نه در نظر حقیر و نه در نظر هیچ اهل انصافی، صرف موافق یا مخالف عرفان و تصوف بودن شرط تکفیر یا خروج از تشیع و ... نیست،
و در هر حالی تکلیف به قدر استطاعت و ادراک و ... است،
و السلام
تفسیر آیه شریفه مذکور و آیه ی و قضی ربک الا تعبدوا
از آنجا که کلام فوق الذکر را آیه دانستید معلوم می شود که اصلا آن را نخوانده اید
✅ ضمن احترام به عزیزان، به احترام این ایام و لیالی عزیز، اگر لطف کنند این بحث دراز دامن را همینجا ختم کرده یا به خصوصی انتقال دهند، ممنون خواهیم شد، با سپاس، ادمین?
از آنجا که کلام فوق الذکر را آیه دانستید معلوم می
در کشکول شیخ بهایی هست که ایشون می فرماید:
او در یکی از سفرهای خود، با یکی از علمای اهل تسنن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود کرد.

آن دانشمند اهل سنت که از علمای شافعی بود، وقتی که دانست شیخ بهایی، شافعی است، و از مرکز تشیع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادعای خود، شاهد و دلیل دارد؟».

شیخ بهایی: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده‏ام می‏بینم آنها برای ادعای خود شواهد محکمی دارند.

دانشمند شافعی: اگر ممکن است یکی از آنها را نقل کنید.

شیخ بهایی: مثلا می‏گویند: در صحیح بخاری (که از کتب معتبر اهل سنت است) آمده، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود:

فاطمه بضعه منی من آذاها فقد آذانی و من اغضبها فقد اغضبنی:

«فاطمه علیهاالسلام پاره‏ی تن من است، کسی که او را آزار دهد، مرا

آزار داده، و کسی که او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است»

و در چهار ورق دیگر در همان کتاب است:

و خرجت فاطمه من الدنیا و هی غاضبه علیهما:

«و فاطمه وفات کرد در حالی که نسبت به ابوبکر و عمر، خشمگین بود»

جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل سنت چگونه است؟

دانشمند شافعی در فکر فرورفت (که با توجه به این دو روایت، نتیجه این است که آن دو نفر، عادل نبودند پس لایق مقام رهبری نیستند) پس از ساعتی تأمل گفت: گاهی شیعیان دروغ می‏گویند، ممکن است این هم از دروغهای آنها باشد، به من مهلت بده امشب به کتاب «صحیح بخاری» مراجع کنم، و صدق و کذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا کنم.

شیخ بهایی می‏گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم و گفتم: «مطالعه و بررسی تو به کجا رسید؟!».

او گفت: همانگونه که گفتم؛ شیعه‏ها دروغ می‏گویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم هر دو روایت فوق در آن مذکور است، ولی

بین نقل این دو روایت، بیش از پنج ورق فاصله است، در حالی که شیعه می‏گفت: چهار ورق فاصله است!!