Forwarded From نکات رجالی استاد مددی
#فضل_بن_شاذان
#عبدالواحد_بن_محمد_بن_عبدوس_النیسابوری_العطار

عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 127
35 باب ما كتبه الرضا ع للمأمون في محض الإسلام و شرائع الدين‏
1- حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَه‏ ....

«ما کتبه الرضا ع عن المأمون» رساله ای است که در عیون اخبار الرضا (ع) آورده است منسوب به حضرت رضا (ع)، از انفرادات صدوق است که در تحف العقول هم آمده است. تعدادی از روایات داریم که مرحوم صدوق از یکنفر به نام : «عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ» (یا خودش عطار بوده یا پدرش) نقل می کند که در سال 352 به نیشابور رفتند مقداری از میراث های فضل را از ایشان نقل می کنند.

🔸عدم نقل میراث فضل بن شاذان توسط قمی ها
نمی دانیم چرا قمی ها به میراث های فضل اعتماد نکردند. کلینی به یک واسطه میراث های فضل را نقل می کند. نمی دانیم چرا مشایخ به نیشابور نرفتند و میراث های روایی را اخذ نکردند با وجود اینکه فضل مرد فاضلی است. نزد مشایخ عامه هم بزرگوار است، در برخی موارد او را در عداد بخاری یاد کردند. با بخاری هم دوره است و اساتید مشترک هم دارد از عامه. با تمام این حرف ها در شیعه هم فوق العاده است از شاگردان خوب صفوان و ابن ابی عمیر و ابن فضال پدر است. در سفری که به بغداد داشته است میراث های بغداد را همراه داشته است. ولی عجیب است که قمی ها از او نقل نمی کنند. مثل احمد بن ادریس، ابوعلی اشعری، علی بن ابراهیم ، سعد بن عبدالله به نیشابور می رفتند و میراث های علمی دقیق را از او می گرفتند. کلینی توسط محمد بن اسماعیل که نمی شناسیم از فضل بن شاذان نقل کرده است. شیخ صدوق که آثار عجیب و غریبی از فضل از طریق عطار نیشابوری از طریق ابن قتیبه نقل کرده است، مانند: همین رساله امام رضا (ع) به مأمون از محض الاسلام، رساله علل الشرایع را آورده. علی ای حال تعجب است که چطور این شخصیت بزرگ علمی به لحاظ نشر آثار مظلوم واقع شده است.
لذا این روایت را برخی «حسنه» گرفته اند (یعنی شخص امامی ممدوح باشد ولی توثیق نشده باشد) برخی مصححه گرفته اند اصطلاحاً، یعنی به نظر ما صحیح است. شیخ گفته «حسنه صحیحه» یعنی از حسنه بالاتر است ولی به صحیح نرسیده است، «بل صحیحه».
صدوق در ادامه دو طریق اضافه کرده که آنها را نمی شناسیم.
اینکه می گویند فضل با مأمون مناظره کرده ثابت نیست و اینکه حضرت رضا (ع) نامه ای نوشته باشند راهی به اثباتش نداریم. به نظر ما روایت نیست که بگوییم حسنه است یا صحیحه !

📚درس خارج فقه؛ 93/10/28
@rejalemadadi
Forwarded From نکات رجالی استاد مددی
#فضل_بن_شاذان

#رساله_علل_الشرایع

فضل بن شاذان دویست سال قبل از شیخ طوسی است؛ تقدم علمی فضل بن شاذان در زمان خود، از شیخ طوسی بیشتر است، معقولاً و منقولاً و سنةً و شیعةً و در علوم اسلامی، بلکه در علوم انسانی فوق العاده است. وفات ایشان قبل از امام عسکری(ع) است. گفته شده وی کتاب نسبتاً مفصلی از حضرت رضا(ع) نقل کرده است اما ایشان حضرت هادی(ع) و حضرت عسکری(ع) را درک کرده و شاید هم در نوجوانی یا بچگی‌اش امام رضا(ع) یا حضرت جواد(ع) را هم درک کرده باشد اما ایشان از هیچ امامی روایت نقل نمی‌کند. از امام عسکری(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «إنی أَغْبِطُ أَهْلَ خُرَاسَانَ بِمَكَانِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ وَ كَوْنِهِ بَيْنَ أَظْهُرِهِمْ» (رجال الکشی، ص542)، من به اهل خراسان غبطه می‌خورم به خاطر جایگاه فضل بن شاذان [و بودنش در میانشان]، اگر این نقل درست باشد خیلی عجیب است که امام به حال شخص غبطه بخورد. مقامی است که قاعدتاً تصورات ما به آن نمی‌رسد، اما ایشان از امام عسکری(ع) هم حدیث ندارد، شاید شرایط تقیه بوده یا ملاقات با امام مشکل بوده است. پدرش هم معلوم نیست؛ چون نجاشی دارد که: قیل پدرش شاذان روی عن الجواد.

🔸رساله علل الشرایع فضل بن شاذان
رساله‌ای است به نام «علل الشرایع» که ایشان از حضرت رضا(ع) نقل کرده‌اند که پانزده شانزده صفحه است. شواهد کاملاً کافی است که این مطلب جعلی است؛ به این معنا که این کتاب انشای خود فضل است نه انشای امام رضا(ع). این کتاب را فضل روی تفکراتی شبیه تفکرات اعتزالی و عقل‌گرایی نوشته است. آقایی که ظاهراً در نیشابور بوده است (شیخ صدوق که شأنش اجل از این است) این کتاب را برداشته است و آخرش گفته است: سمعت عن الرضا(ع) مرة بعد مرة، اصلاً معلوم نیست ایشان حضرت رضا(ع) را در سن بلوغ درک کرده باشد، به احتمال قوی شاید در زمان وفات امام رضا(ع) پنج ساله بوده است چون تاریخ تولدش روشن نیست اما قصه‌ای را با پدرش نقل می‌کند که پدرش به او می‌گوید: «ما أقل عقلک من غلام» (رجال الکشی، ص516)، و این قصه در حدود سال‌های 218-220 است. این که او در سال 202 این کتاب مفصل را از حضرت رضا(ع) نقل کرده باشد ظاهراً مقطوع البطلان است. به‌هرحال به ذهن ما می‌آید که همان عبدالواحد بن عبدوس نیشابوری عطار!‌ سندی برای آن رساله به اسم امام رضا(ع) درست کرده است. روایات را باید در آن سابقه‌اش نگاه کرد. ایشان علل الشرایع یا به اصطلاح امروزی فلسفه احکام را خودش استخراج کرده است یا به اصطلاح ما تعلیلش عقلی است. یک خطی در قم بود که این عقلی‌ها را قبول می‌کردند و تعبدی می‌کردند، یک سندی هم برایش درست کردند که بگویند: این تعلیلش تعبدی است و از حضرت رضا(ع) شنیده‌اند. خود صدوق هم علل الشرایع دارد علل الشرایع یعنی تعلیل تعبدی.
بحث فضل خیلی طولانی است چون بعضی از روایات هم در ذم ایشان است که شأن ایشان اجل از آن است که بخواهیم این بحث‌ها را دربارة او بکنیم. فضل شخصیتی است که زمان دو امام معصوم (ع) را قطعاً درک کرده و یک شخصیت علمی و حدیث‌شناس بزرگ است که حتی کتاب‌هایی در علوم انسانی دارد کتابی در حقیقت علم و عقل دارد، در علومی که مربوط به اشاعره و معتزله است کتاب دارد. به ذهن ما فضل در زمان خودش به مراتب ـ نه به یک مرتبه ـ از شیخ طوسی در زمان خودش جلوتر است. خیلی بر افکار و حدیث اهل سنت مسلط است. وفاتش چهار سال بعد از بخاری است، بخاری سال 256 وفاتش است و ایشان 260 است. با بخاری بزرگ‌ترین محدث اهل سنت، استاد مشترک هم دارد و در بعضی جاها در حدیث اهل سنت، بخاری حدیثی را آورده است که فضل روی مبانی خود اهل سنت به حدیث بخاری اشکال می‌کند و دو سه قرن بعد از بخاری، در فتح الباری همین اشکال فضل را می‌آورد، البته اسم فضل را هم نیاورده‌اند خودشان به بخاری اشکال کرده‌اند که این حدیث اشکال دارد. این مقام غریبی است که فضل در شناخت حدیث اهل سنت با مثل بخاری هم تراز می‌شود و بعد هم سنی‌ها همان اشکال را قبول کنند. همین رساله‌ای هم که در باب عده نوشته است و کلینی در کتاب طلاق کافی آورده بسیار زیبا است.

📚 جزوه نظام قانونی ولائی در فقه و اصول
http://www.ostadmadadi.ir/persian/book/12266/8793/

@rejalemadadi