عدد الصفحات:141
الناشر : دار المحجة البيضاء
1- از میان چند هزار احادیث موجود در مورد طب درصد کمی از نظر سندیت درست هستند... یک نمونه از آن رساله ذهبیه منسوب به امام رضا علیه السلام است که در مورد سندیت آن با علمای قم مشورت شده و آنها سندیتش را بسیار ضعیف دانسته اند...
2- آن دسته از مواردی که صحیح هستند در بسیاری از موارد مربوط به یک مورد خاص هستند... مثلا فردی به امام مراجعه می کند مشکلش را می گوید و درمان می گیرد.... اینها را به هیچ وجه نمی توان تعمیم داد ... امام با توجه به وضعیت و مزاج شخص درمان تجویز می کردند و این حکم کلی نیست. چون در طب سنتی چیزی که برای یک علامت مثلا سردرد در یک شخص درمان است در شخص دیگری با مزاج متفاوت بیماری را تشدید می کند. بنابراین از میان احادیث صحیح آن دسته از احادیثی که در مورد حفظ الصحه هستند قابل تعمیم هستند... آن هم برای افراد سالم نه در افراد بیمار.
3- امامان معصوم بنا به علم جامعی که داشتند جواب سوالات طبی را می دادند اما خود را به عنوان طبیب به مردم نمی شناساندند و حتی امام علی علیه السلام که ضربت می خورند پزشکی می آورند تا ایشان را معاینه کند.
4- حال عده ای غیر پزشک وجود دارند که بر اساس احادیث و به عنوان طب اسلامی مردم را مداوا می کنند و بسیار شنیده ام که وقتی بیمار بهبود نمی یابد به او می گویند که این ناشی از ضعف ایمان و عدم اعتقاد توست!!
5- طب سنتی و احادیث طبی دو مقوله کاملا جدا از هم هستند.... طب سنتی پیشینه ای طولانی داشته و بر اساس فلسفی استوار است ... بخش زیادی از این طب مثلا در مورد گیاهان و خاصیت های آنها از انبیا الهی بوده است و برخی قسمت ها حاصل تجربیات چندین هزار ساله بشری است....
من نسبت به آقای جعفریان شناختی ندارم و تنها در مورد مطلبی که خواندم نظر دادم.... اگر فقها در مورد تراریخته اظهار نظر می کنند قاعدتا باید از متخصصین امر در مورد چند و چون قضیه توضیح بخواهند و بعد حکم صادر کنند.
درصد بسیار زیادی از مطالب طب سنتی در کتاب فیزیولوژی گایتون وجود دارد!!! تنها با الفاظ مختلف... و فرق طب سنتی با طب جدید هم در این است که طب جدید ریزبین است و طب سنتی کل نگر.... حقیقت بدن یک چیز است و این دو طب از دو زاویه مختلف به آن نگاه می کنند ... ترکیب این دو قطعا باعث پیشرفت های چشمگیری در زمینه طب و درمان بیماری ها خواهد شد
شناخت دانش هایی مثل طب سنتی و تعبیر خواب و غیره از نظر تاریخ علم و آشنایی با شیوه تفکر در میان گذشتگان جای خود را دارد.
اما اگر دوستان توجه فرموده باشند من جلو کلمه علم علامت تعجب گذاشتم، یعنی در علم دانستن اینها شک وجود دارد، بلکه می توان خیلی از آنها را از حیطه علم خارج کرد. علم بشری اگرچه نواقصی برای رفع رنج و مشکلات بشری دارد اما از هر حیث نسبت به دانش های پیشینیان در وضعیت مطلوب قرار دارد.
طب سنتی اگر تجارب مفیدی دارد باید آن را به حوزه پزشکی مدرن انتقال دهد وگرنه نیازی نیست اصرار به حفظ یکپارچگی این دانش داشته باشیم، از این نظر که در واقع فاقد یکپارچگی است و گزاره های متناقض فراوانی دارد و نیز تن به آزمون و خطا نمی دهد. به طور مثال در پزشکی سنتی تاکید می شود که این نسخه از ابن سینا، مومن، قرابادین یا فلان است و هیچ وقت آماری از صحت این نسخه ها نداریم. گرایش ما به طب سنتی یک نوع پاسخ به هجمه فرهنگی غرب است و نمی توان آینده روشنی برای آن تصور کرد.
جناب علوی اولاً لطفاً رعایت کنید و با کنایه صحبت نکنید، گویا برخی از دوستان عادت به این نوع ادبیات کرده اند. دوما خواهش می کنم دوباره متنی را که نوشتم بخوانید. برای من مهم نیست که پزشک یک منطقه قایل به روشهای درمانی سنتی است و با علمی که خوانده است سر ناسازگاری دارد. اگر شما یا هر شخصی در پیدا کردن پزشک متخصص به مشکل برخورده اید ممکن است ایراد از نظام خدمات رسانی امور پزشکی کشور یا خود مراجعه کننده باشد. در ضمن عرض کردم اگر پزشکی سنتی تجربه مهمی دارد می تواند به صورت مشخص و در قالب علمی آن را به علم پزشکی ارائه کند. و نیز اینکه، تجربیات محلی نیز اغلب نه جزو طب اسلامی محسوب می شوند و نه طب سنتی...
حتی برخی اشخاص نیز تجربیات منحصر به فرد درمانی خود را دارند
استاد عزیز ! به نظرم یکی از جفاهای بزرگی که در حق نسخ خطی مربوط به علوم فنی ،مهندسی و پزشکی رفته است این است که این نسخ خطی حدااکثر تا سطح تصحیح نسخه آن هم توسط متخصصان ادبیات یا الهیات پیش رفته است و سپس هیچ!!
وقتی مثلا دانشگاه مک کیل کانادا به ایران میآید و هزینه تصحیح یک نسخه پزشکی ایرانی را پرداخت می کند باید این احتمال را هم بدهیم که احتمالا مطالب آن نسخه برایشان مهم است و میخواهند یک متن تقریبا صحیح را برای استفاده پزشکی شان ترجمه کنند. ولی خود ما چه؟ در کدام دانشکده ی پزشکی ما این متون راه دارند ؟ حتی می بینیم که چه بر سر طب سنتی می آورند و چگونه متخصصانش را به کلاغ های کور نشان می دهند.
رویکرد عقب ماندگی درمانی ما با طرح پزشکی سنتی ـ اسلامی
برخورد ما با پزشکی نوین از میانه عصر قاجار که با دانش های جدید آشنا شدیم، تا زمانی که بهداشت اسلامی درست کردیم، و سپس به سمت طب اسلامی رفتیم، سه مرحله را پشت سر گذاشته است:
اول: ورود اطلاعات پزشکی و پذیرش آن بدون ایراد اشکال. مرحله ای که فقط آثار پزشکی فرنگی بدون اشاره به طب قدیم، ترجمه می شد و به تدریج در حال استقرار بود و آثارش همین بیمارستانها و مظاهر آن است.
ب: مرحله دوم تلاش برای انطباق اطلاعات پزشکی با آموزه های اسلام در زمینه بهداشت و طهارت که مفهومی به نام حفظ الصحه اسلامی از آن درآمد، و آثاری توسط امیر اعلم و دکتر تومانیانس و دیگران تولید شد.
ج: مرحله سوم انتقاد از پزشکی جدید جدید و تأکید بر این که آنچه از گذشته به عنوان «یونانی ـ سنتی ـ اسلامی» داشته ایم، کفایت می کند که همین تلاشهایی است که در این دو دهه و بیشتر از زمان دولت احمدی نژاد متناسب با افکاری که آن زمان رواج داشت، شکل گرفت.
مدتهاست در حال گردآوری مدارک و اسناد این سه مرحله هستم.
برای مرحله اول، مرور بر کتابهای پزشکی که غالبا هم ترجمه آثار اروپایی است و ما به اعتبار سنتی یا اسلامی، دخل و تصرفی در آن نداریم باید انجام شود.
در مرحله دوم، چندین کتاب و صدها مقاله در مطبوعات اسلامی ما هست که بر اساس این رویه نوشته شده تا پزشکی جدید را با قوانین طهارت تطبیق دهد که تقریبا همه نسبت به آن واقف هستیم و آثاری مثل مطهرات در اسلام مهدی بازرگان از شاخص های آنهاست.
مرحله سوم با بالا گرفتن انتقاد از تمدن غرب، و در این مورد، با انتقاد از پزشکی آن و به صورت واکنشی، ستایش از طب قدیم یونانی و سنتی و اسلامی دنبال شده است.
برای مثال به این عبارت که در سال 1324 ش توسط یک متفکر برجسته نوشته شده است، توجه فرمایید: «اکنون باید دید چه کسانی طب یونان را که برای علاج کلیه امراض خارجی، بهترین وسیله بود، و با سهل ترین راه مطابق اقتصاد، این خدمت را بهتر از طب امروز اروپا انجام می داد، از میان بردند، و ریشه آن را برای همیشه از جهان برانداختند و چنین خیانت بزرگی به خصوص به کشور ایران کردند؟»
این سه مرحله، در واقع در یک طرح کلی تر مطرح است و آن این که ما در مواجهه با غرب، در نوع مسائل با این سه مرحله دست به گریبان بوده ایم.
اول که به طور کلی از دیدن علم جدید و آثار آن دهشت زده شده ایم.
در مرحله بعد، اندکی به خود آمده و تلاش کرده ایم تا داشت های خود را با آنچه آمده ترکیب کنیم.
در مرحله سوم، دست بالا را گرفته و ادعا کرده ایم که همه آن دانشها بی ربط و آنچه ما به اعتبار یونانی داشته ایم، و حالا سنتی و بومی اسمش را می گذاریم و سپس به خاطر این چند روایت اسلامی، بر همه آن دانش جدید ترجیح دارد.
در واقع، ما گرفتار نوعی عقب ماندگی درمانی هستیم و این مسیر را طی می کنیم تا شکست خود را در دانش جدید، از لحاظ روحی و بیشتر با داستان سازی و تخیل، جبران کنیم.
با افتخار باید بگویم کسی که هیچ فریب این امور را نخورد، آقای مطهری بود که مطلقا دنبال مسأله بهداشت اسلامی یعنی نگاه ترکیبی هم نبود و البته به دوره بعدتر هم نرسید که بخواهد پزشکی اسلامی را طرح کند.
@jafarian1964
توضیحی در باره یک اقدام افراطی و زشت
اقدام شرم آور یک روحانی مروج طب سنتی به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانش دوستی، در هیچ سطحی، آن را نمی پذیرد. متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافته های خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده می کند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست. روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی می تواند مطرح و توصیه های آن پس از بررسی های علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مشمئز کننده، باید گفت، این اقدام،همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچ گاه، در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی، و این شخص، با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران، جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال می کنند.
در باره دادن لقب آیت الله به ایشان، باید عرض کنم، در قم، مع الاسف زمینه ای وجود دارد که کسانی از سوی خود یا نزدیکانشان، لقب آیت الله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنین لقبی، هیچ رسمیتی نداشته و نشان دهنده هیچ مقام و منصب علمی و غیر علمی نیست.
باید عرض کنم، یکی از افتخارات ایران در چند دهه اخیر، در مراکز علمی و پزشکی، توسعه پزشکی مدرن است، امری که سبب شده ست تا ایران در منطقه خاورمیانه، یک قطب مهم پزشکی باشد. این راهی است که دولت های پس از انقلاب، بشدت از آن حمایت کرده و ایران اسلامی از این زاویه، کشوری سرافزار است. بنابر این، نباید این قبیل رفتارهای زشت و شرم آور را در مقابل آن همه تلاش و گسترش علم پزشکی نوین قرار داد، هرچند، نهادهای مربوطه، در تمام سطوح، می باید با اقدامات دقیق نظارتی خود، شائبه اعتنای به این قبیل رفتارهای نادرست را از میان ببرند، کاری که جز با توسعه مراکز علمی و ترویج دانش میان مردم، امکان نخواهد داشت.
(ادامه از پست بالا) 👆👆👆👆
البته که در این سالها ایران رشد علمی داشته، و این هم مدیون وجود دانشگاههاست که بنیادشان بر علم گذاشته شد، و با همه ظلمی که به آنها شده، آنان راه خودشان را رفتند و به حرف دیگران گوش ندادند. دیدید که صدها شعبه از دانشگاههای مزخرف به اسم آزاد و پیام نور درست کردند و ریشه علم را خشکاندند. صد البته من حرف دکتر منصوری را قبول دارم که در دانشگاه های ما هم علم نیست، اینها یک کالج است. برای همین کشف علمی نداریم، کشف های علمی دیگران را خوب می فهمیم. بخش اعظم کار، مهندسی است و یاد گرفته ایم. یک وقتی من به پزشکانی که از دانشگاه علوم پزشکی جمع شده بودند تا در باره کتابم تاریخ تشیع صحبت کنم، نیم ساعتی حرف زدم اما گفتم، شما کارتان چیز دیگری است. این همه در این چند دهه زحمت کشیده اید، آن راه را ادامه دهید و ایران را در این زمینه سرافراز کنید.
اگر ما استقلال می خواهیم، اگر عزت می خواهیم، راهش دانش است. راهی است بسیار سخت و دشوار، نه این که یک شیخ بیاید در حوزه پزشکی، برای ویروسی با این مشکل جهانی، یک روغن بنفشه بدهد و کار را تمام کند. مشکل این طب به اصطلاح سنتی همین است که فکر می کند، علم یک امر سهل و آسان و فوری با چهار روایت و دو سه جمله از قدماست. ای کاش، این سیما، به جای خیلی از مزخرفاتی که پخش می کرد، مستندهای علمی می گذاشت و مرتب واقعیت علم را روشن می کرد. آن وقت، این کارها بیش از همه کارهایش ارزش داشت.
ما راهی جز راه علم نداریم، در کنار آن دین، اخلاق و معنویت را می خواهیم، آدمی به همه اینها نیاز دارد و ما سرمایه های مهمی داریم. اما مهم این است که در همه اینها هم عقل و خرد حاکم باشد، نه افکار عوام گرایانه و راه و رسم عوام فریبی. دیده اید که این را مرتب می گویند، که علم پزشکی هم حرفهایش عوض می شود، بله که عوض می شود، علم یعنی تغییر، علم در راه ترقی است، لابد باید مثل شما روغن بنفشه را از دویست سال قبل تا حالا نگاه دارد، و حالا هم این افتضاح را برای ما درست می کند.
توضیحی در باره یک اقدام افراطی و زشت
اقدام شرم آور یک روحانی مروج طب سنتی به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانش دوستی، در هیچ سطحی، آن را نمی پذیرد. متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافته های خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده می کند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست. روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی می تواند مطرح و توصیه های آن پس از بررسی های علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مشمئز کننده، باید گفت، این اقدام،همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچ گاه، در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی، و این شخص، با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران، جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال می کنند.
در باره دادن لقب آیت الله به ایشان، باید عرض کنم، در قم، مع الاسف زمینه ای وجود دارد که کسانی از سوی خود یا نزدیکانشان، لقب آیت الله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنین لقبی، هیچ رسمیتی نداشته و نشان دهنده هیچ مقام و منصب علمی و غیر علمی نیست.
باید عرض کنم، یکی از افتخارات ایران در چند دهه اخیر، در مراکز علمی و پزشکی، توسعه پزشکی مدرن است، امری که سبب شده ست تا ایران در منطقه خاورمیانه، یک قطب مهم پزشکی باشد. این راهی است که دولت های پس از انقلاب، بشدت از آن حمایت کرده و ایران اسلامی از این زاویه، کشوری سرافزار است. بنابر این، نباید این قبیل رفتارهای زشت و شرم آور را در مقابل آن همه تلاش و گسترش علم پزشکی نوین قرار داد، هرچند، نهادهای مربوطه، در تمام سطوح، می باید با اقدامات دقیق نظارتی خود، شائبه اعتنای به این قبیل رفتارهای نادرست را از میان ببرند، کاری که جز با توسعه مراکز علمی و ترویج دانش میان مردم، امکان نخواهد داشت.
⭕️⭕️
معرفی کتاب "کاربرد عسل در درمانگری سنتی و مدرن"
🔸از انتشارات معروف CRC و مربوط ب سال ۲۰۱۳ است و ب نسبت جدید است.
🔹این کتاب، بخشی از یک سلسله کتب در زمینه کاربرد پزشکی سنتی برای دوران مدرن است.
🔹 ویرایشگر و سرپرست این دوره از کتب یک استاد دانشگاه انگلیسی در زمینه داروشناسی و داروسازی گیاهی است.
🔸 ویرایشگر این کتاب (و ن کل دوره) یک پزشک مسلمان الجزایری است ک سوابغ علمی و پژوهشی او ب الجزایر، کانادا، مالزی، دانشگاه ملک عبدالعزیز جده و ... بر می گردد.
🔸رویکرد کتاب رویکردی تخصصی، استنادمحور، چندفرهنگی، جهان نگر و در پی تطبیق و گفت و گو میان سنت پزشکی و پزشکی مدرن در زمینه کاربردهای درمانی عسل است.
🔹کتاب از چند فصل تشکیل شده و هر فصل ب وسیله نویسندگان مجزایی نگارش شده است.
🔸فصل اول، مطالب جالب و نسبتا جامعی پیرامون سابقه کاربرد عسل نزد ادیان، ملل و فرهنگهای مختلف برای درمانگری است.
🔹در فصل های دیگر مطالب سودمندی پیرامون کاربردهای عسل برای درمانگری طبق طب مدرن و یافته ها و آنالیزهای جدید زیستی، پزشکی، شیمی، زیست مولکولی و
...است .
#معرفی_کتاب
@yortchi_bosjin_pdf
👆بیانیه #طب_اسلامی بدعت یا خدمت؟
❇️انجمن علمی طب سنتی ایران متشکل از صدها #پزشک_متخصص_ولایتمدار، با ابراز نگرانی از ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم بدنبال نتیجه نگرفتن از چنین ادعاهای گزافی که به نام دین و در لباس مقدس روحانیت در حال ترویج است، از آیات عظام و مراجع تقلید، مسئولین حوزه علمیه و پژوهشکده های علوم قرآن و حدیث استدعا دارد نظر علمی و کارشناسی خود را پیرامون این مساله که حوزه سلامت شهروندان را از سویی و اعتقادات دینی مردم را از سوی دیگر با مخاطره مواجه ساخته، جهت آگاهی بخشی به جوامع علمی و عمومی بیان فرمایند. همچنین از متولیان سلامت کشور خصوصا وزارت محترم بهداشت، سازمان نظام پزشکی و انجمنهای علمی جامعه پزشکی درخواست می نماید در جایگاه کارشناسی خود توهینهای صریح این مدعیان را به جامعه شریف پزشكي، با به کار بردن واژههای موهنی مانند قتال و غارتگر و ... به ویژه در بیانیههای اخیرشان را بی پاسخ نگذارند.
❇️ یکی از نتایج نامبارک این جریانات، غبارآلوده شدن فضای جامعه و #تشویش_ذهن_مردم و متخصصان در مورد علم شریف #طب_سنتی_ایرانی و تعمیم نابخردی ها و بی قانونی ها به آن است که عملا چهره طب سنتی #حقیقی را نیز #مخدوش می کند. لذا انجمن علمی طب سنتی ایران، با ورود به این مساله، ضمن اعتقاد و احترام به دستورات دین مبین اسلام و پیروی از رهنمودهای اصیل اهل بیت (ع)، از جریاناتی که تحت لوای اسلام و نام ائمه معصومین (ع) به امور خلاف شرع و قانون اشتغال دارند ابراز #برائت می نماید.
🔰بی تردید فضای #پژوهش و بررسی نظری و عملی پیرامون مقوله احادیث طبی در #مجامع_علمی حوزه و دانشگاه فراهم است. در همین راستا انجمن علمی طب سنتی ایران آمادگی خود را در جهت ایجاد بستر مناسبی جهت #مناظره_علمی پیرامون این موضوع با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، متخصصین طب ایرانی و متخصصین سایر رشتهها و اصحاب رسانه اعلام میدارد.
یادداشت
دکتر رضا منتظر
توصیه جدی به افرادی که تمایل به مطالعه و آشنایی با طب سنتی را دارند:
اگر قصد مطالعه در طب سنتی یا طب اسلامی را دارید باید بگویم متاسفانه راه تحصیل رسمی و دریافت مجوز در این رشته برای غیرپزشکان مسدود است.
دانشکده های طب سنتی فقط پزشکان را پذیرش می کنند.
متاسفانه وزارت بهداشت مسیر آموزش این رشته را از مقطع دیپلم برخلاف سایر کشورهایی که صاحب طب سنتی هستند همچنان مسدود نگاه داشته است.
مدرک دوره های آموزشی که توسط مراکز مختلف دانشگاهی و حوزوی برگزار می شود نیز فعلا در داخل کشور اعتبار ندارد و مراقب تبلیغات کاذبی که برخی مراکز آموزشی در این مورد می کنند باشید.
با توجه به نیاز کشور حتی اگر یک رشته کارشناسی طب سنتی توسط وزارت بهداشت یا وزارت علوم ایجاد شود خوب است.
و اما به غیر پزشکان توصیه اکید می کنیم وارد بحث درمان بیماریها خصوصا امراض مزمن و صعب العلاج نشوند مگر این که بر مباحث پزشکی امروز هم مسلط باشند.
بدون تعارف اگر خواستید جلوتر بروید باید پزشکی رایج را هم بخوانید. در مورد بیماری که یک کیسه دارو مصرف می کند و تعدادی عکس و آزمایش دارد چگونه متوجه می شوید که کدام داروها غیر ضروری است و مصرف کدام یک را باید ادامه دهد و به یکباره آن را قطع نکند؟ چگونه پی می برید که شرایط بیمار اورژانسی است و باید بستری یا جراحی شود یا این اوضاع تحت کنترل است و فرصت برای درمانهای سنتی وجود دارد؟
همه می دانیم که طبیب شدن مستلزم سالها مطالعه و تجربه است و با آموزش دوره های محدود و مطالعه چند جلد کتاب امکان پذیر نمی باشد.
آفت آموزش و مطالعه طب سنتی برای غیر پزشکان، احساس کاذب طبیب شدن و تمایل به نسخه دادن است.
به دفعات طی ۲۰ سال گذشته افرادی را دیده ام که بدون آگاهی به همه جوانب طبابت کرده و به بیماران آسیب جدی زده مدیون آنان شده اند.
طب سنتی و طب اسلامی ضمن این که از ظرفیت بالایی برای خدمت رسانی برخوردار می باشد، عرصه خطرناکی هم هست.
متاسفانه اغلب افرادی که بدون علم و آگاهی و احیانا به خاطر جاذبه های مادی به این صحنه ورود می کنند به تدریج دین خود را به دنیا می فروشند.
و این سقوط چون تدریجی است و انسان همزمان بهبود برخی بیماران را هم می بیند و به وجد می آید، احساس نمی شود.
بعضا دیده میشود فرد که عنوان حکیم و ..... را یدک میکشد در مواجه با خرابکاریهای خود دستمال توجیه را بر دیدگان خود می بندد که این بیمار اگر جای دیگری هم می رفت خوب نمی شد و می مرد. یا خرابکاری و تلفات در طب رایج بیشتر است پس چیزی بر گردن ما نیست چون مادر درمان برخی بیماران موفق بوده ایم و .....
یادمان باشد کلام امیرمومنان علی علیه السلام را که فرمود: طبیب ضامن است
توصیه اکید میکنم که هدف غیر پزشکان از آموختن طب سنتی محدود به سه چیز باشد:
الف) آشنایی با عوامل تهدید کننده سلامت در زندگی امروز و دور کردن خود و خانواده و جامعه از آنها
ب) یادگیری اصول حفظ تندرستی و حاکم کردن آنها در زندگی خود و اطرافیان (تا حد امکان)
ج) یادگیری درمانهای خانگی و در دسترس برای بیماریهای ساده و شایع که اورژانسی و خطرساز نیستند.
نکته بسیار مهم این است که در شرایط امروز ما بیشتر به افرادی نیاز داریم که مردم را آگاه کنند. مسیر تغذیه سالم را احیاء کنند. اگر می توانند غذای سالم تولید و توزیع کنند.
درمانگری فرع بر اینهاست.
اگر واقعا دنبال خدمت و انجام تکلیف هستید بسم الله
الان ما مثل تیم فوتبالی شده ایم که دروازه مان خالی مانده و همه می خواهند جلو رفته گل بزنند.
الان یک آشپز که غذای سالم بپزد و بفروشد و آن را ترویج کند بیشتر ارزش دارد تا فردی که توانایی ها و رشته تحصیلی خودش را فراموش کرده و شتاب آلود دست به نسخه نوشتن شده است.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
✅ توضیحی درباره اقدام افراطی و زشت سوزاندن کتاب های پزشکی
حجت الاسلام رسول جعفریان رییس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
اقدام شرم آور یک روحانی مروج طب سنتی[اسلامی] به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانش دوستی، در هیچ سطحی، آن را نمی پذیرد.
متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافته های خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده می کند.
این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.
روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی می تواند مطرح و توصیه های آن پس از بررسی های علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مشمئز کننده، باید گفت، این اقدام، همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچ گاه، در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی و این شخص، با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران، جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال می کنند.
در باره دادن لقب آیت الله به ایشان، باید عرض کنم، در قم، مع الاسف زمینه ای وجود دارد که کسانی از سوی خود یا نزدیکانشان، لقب آیت الله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنین لقبی، هیچ رسمیتی نداشته و نشان دهنده هیچ مقام و منصب علمی و غیر علمی نیست.
باید عرض کنم، یکی از افتخارات ایران در چند دهه اخیر، در مراکز علمی و پزشکی، توسعه پزشکی مدرن است، امری که سبب شده ست تا ایران در منطقه خاورمیانه، یک قطب مهم پزشکی باشد. این راهی است که دولت های پس از انقلاب، بشدت از آن حمایت کرده و ایران اسلامی از این زاویه، کشوری سرافزار است. بنابر این، نباید این قبیل رفتارهای زشت و شرم آور را در مقابل آن همه تلاش و گسترش علم پزشکی نوین قرار داد، هرچند، نهادهای مربوطه، در تمام سطوح، می باید با اقدامات دقیق نظارتی خود، شائبه اعتنای به این قبیل رفتارهای نادرست را از میان ببرند، کاری که جز با توسعه مراکز علمی و ترویج دانش میان مردم، امکان نخواهد داشت.
🔰بیانیه انجمن علمی طب سنتی ایران
در پی سوزاندن نمادین یک کتاب علمی پزشکی توسط آقای تبریزیان
🔸آقای عباس تبریزیان که خود را پدر طب اسلامی معرفی می کند سال هاست با راه اندازی جریانی التقاطی و با سوء استفاده از اعتقادات و باورهای دینی مردم علاوه بر ایجاد انحراف در طب روشمند سنتی و اخلال در عملکرد نظام سلامت، اسباب بدبینی برخی مردم و فرهیختگان جامعه را نسبت به آموزه های دینی فراهم کرده است.
🔹علیرغم تذکر برخی مراجع عظام و تعدادی از بزرگان حوزه علمیه و با وجود آشکار شدن تخلفات متعدد و تشکیل پرونده های قضایی و محکومیت ایشان توسط دادگاه ویژه روحانیت، مع الاسف این جریان سودجو و آسیب رسان به سرمایه اجتماعی، همچنان ادامه حیات داده است.
🔸بازخوردهای اجتماعی این اقدام نابخردانه و افراطی آقای تبریزیان در سوزاندن یک کتاب معتبر علمی نشان می دهد که هر دو نهاد حوزه و دانشگاه از این رفتار جاهلانه نگرانی عمیق دارند. اهتمام اسلام و آموزه های اصیل آن به مقوله علم و کتاب، امری است بدیهی و هیچ عالم دانشگاهی با هیچ مدلی از کتاب سوزی و تقابل خشن با اندیشه ها و تجارب بشری میانه ای ندارد.
🔹اقدام مشمئزکننده کتاب سوزی به بهانه تقابل با سوزاندن کتاب قانون ابن سینا در غرب، در حالی مطرح می شود که ایشان اعتقادی به طب سنتی ایرانی ندارد و به کرات و در اظهارنظرهای رسمی و صریح خود ابن سینا را فردی بی دین که درمان بیماری ها با حرام را تجویز می کند ،معرفی کرده و طب سینایی را همان طب غربی می داند! لذا انجام اینگونه اقدامات سخیف و ریاکارانه، شائبه «نفوذ»، در لباس دین و استفاده ابزاری برای تخریب دین را به ذهن متبادر می سازد.
🔸انجمن علمی طب سنتی ایران به نمایندگی از جریان دانشگاهی طب سنتی ایرانی ، اعلام می دارد که به دلیل اقبال جهانی و ملی و نیاز آحاد مردم و جامعه به خدمات صحیح و تأیید شده طب سنتی و مکمل، هرگونه بی توجهی به توسعه منطقی، روشمند و ادغام یافته طب سنتی، راه را برای رشد این گونه افراطی گری ها هموار می سازد. لذا از مرجعیت دینی، نهاد حوزه علمیه، دستگاه قضایی و دست اندرکاران نظام سلامت کشور انتظار دارد ضمن تبیین مواضع خود در قبال جریان انحرافی، اقدام لازم برای برخورد با این گونه اعمال نابخردانه و سخیف را معمول دارند.
انجمن علمی طب سنتی ایران
💠سلسله جلسات طب اسلامی سنتی
🔸از: استاد طالقانی:
توصیه ها برای وعده غذایی شام
🔸 یکی از عادات اشتباه که متأسفانه به دلیل تبلیغ تغذیه کلاسیک و طب نوین در اجتماع رایج شده و چند سالی هست که همکاران ما در طب سنتی و اسلامی دارند سعی میکنند که این عادت غلط را از بین ببرند حذف شام است.
🔹 متأسفانه خیلی سفارش می کنند که برای لاغری؛ برای سبک شدن بدن و برای سلامت بدن شام را حذف کنید، این عادت و این تاکید اصلا به هیچ وجه پایه ی علمی ندارد؛ وبسیار مردود است هم از دیدگاه طب اسلامی وهم از دیدگاه طب سنتی.
🔸 احادیث و روایات تأکید بسیار زیادی می کنند که شب زمانی که می خواهید بخوابید حتماً شام خورده باشید حتی یک عدد خرما؛
این احادیث و روایات پایه های علمی سنگین دارد یکی از علل خیلی ساده علمی که بخواهیم از آن نام ببریم این است که: غذایی که در روز خورده می شود صرف سوخت بدن می شود، ما فعالیت هایی که می کنیم این ها صرف سوخت بدن می شود که انرژی سوخته می شود ؛ قندهایی مرکب و ساده، صرف سوخت می شود ؛ اما در شبانگاه خوراکی که خورده می شود صرف ساخت وساز بدن می شود. که در اصطلاح می گویند سوخت وساز.
🔹 غذای روز صرف سوخت وغذای شب صرف ساز و ساخت بدن می شود.
🔸بدن قسمت اعظمی از خودش را مثل مغز و قسمت های دیگر را بازسازی آن را به شب زمانی که بدن در آرامش است وا میگذارد تا در آن حالت بتواند ترمیم کند و بتواند بسازد.
🔹 صرف شام برای کودکان، نوجوانان و بالاخص برای افرادی که پا به سن گذاشتند بسیار بسیار مهم است، اما این که ما شام را چطور مصرف کنیم و در چه حد مصرف کنیم خودش مسئله ای جدا می باشد.
🌾 ان شاءالله در جلسه بعد پیرامون این مبحث بیشتر صحبت خواهیم کرد.
☘☘
نگاهی مختصر به زندگی پر خیر و برکت این استاد گرانمایه
استاد سید محمد موسوی (ره) در سال ۱۳۳۳ هجری شمسی دیده به جهان گشود. پس از طی مدارج علمی به علت علاقه وافری که به طب سنتی داشت منجر به تلاش های وسیعی در این زمینه گردید تا جایی که اولین کتاب این محقق ارجمند درسال 1376 با نام «پیک شفا» مشتمل بر حدود 800 صفحه به چاپ رسید و به سرعت در بازار فروش نایاب گردید، این کتاب درمانهای قدیمی را بر روی اکثر بیماری های مبتلا به مردم مورد بررسی قرار می داد.
تالیفات استاد حکیم موسوی (ره) بیش از ۲۰ جلد کتاب و تعدادی جزوه و مقاله است که امروزه در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
اولین مصاحبه با حکیم سید محمد موسوی (ره) در روزنامه «الرای العام» کویت در چهار صفحه بزرگ به چاپ رسید، خبرنگاران این روزنامه بویژه خبرنگار معروف و مشهور این رسانه پرطرفدار کویتی با نام مستعار «امین» تحقیقات وسیعی را از بیماران شفا یافته در ایران و سایر کشورهای جهان بعمل آوردند و پس از حصول اطمینان از موفقیت روش های درمانی مذکور آن را به چاپ رسانیدند.
سپس روزنامه «الرایه» در قطر چند صفحه کامل خود را به این موضوع اختصاص داد.
در پی آن سفیر سابق قطر که به بیماری عجیبی دچار شده و بزرگترین محافل پزشکی آمریکا و اروپا از درمان وی عاجز شده بودند,به دیدار این محقق ایرانی شتافت و ظرف مدت چند ماه شفای خود را باز یافت و به همین مناسبت سیمای سراسری قطر گزارش وسیعی را از نحوه درمان بیمار مذکور توسط سید محمد موسوی پخش نمود و آن را از امتیازات طب اسلامی بر شمرد.
رادیوی «صدای جهان عرب» در اروپا و آمریکا نیز اقدام به تهیه گزارشاتی در مورد فعالیت های طبی این استاد گرانمایه و مؤسسه اش تحت عنوان پیک شفا نمود و آن را در سراسر جهان پخش نمود. پس از آن خبرگزاری دانشجویی «ایسنا» و روزنامه «جامعه» همشهری نیز گزارشاتی در این زمینه منتشر نمودند. روزنامه های محلی و محافل دانشجویی و دانش آموزی نیز به نوبه خود مصاحبه هایی در این مورد انجام دادند. در سال 84 هجری شمسی ریاست محترم شبکه 4 صدا و سیمای جمهوری اسلامی از ایشان برای اجرای یک برنامه تلویزیونی در برنامه علمی پرتو دعوت به عمل آورد که در تاریخ 84/08/08 بطور زنده پخش گردید و با استقبال شدید مردم کشورمان روبروشد, امّا مسئولین بهداشت و درمان و پزشکانی که اساساً با طب ایرانی و ملّی کشور مخالف هستند استقبال خوبی بعمل نیاوردند.
استاد موسوی معتقد بود در شرایطی که طب حاکم بر کشور، طب غربی است و دست اندرکاران طب غربی در ایران چشم دیدن پیشرفت ها و کارآمدی های طب ایرانی را ندارند، بهترین گزینه ارتقاء سطح آگاهی مردم از توانایی های بی نظیر طب سنتی ایرانی می باشد.
وی می گوید:
«غرب زدگی و مقاومت در مقابل طب ایرانی آنچنان در سردمداران پزشکی و بهداشتی کشور رسوخ کرده که حتی اگر تمامی بیماران صعب العلاج با روش های طب ایرانی درمان شوند، بازهم اجازه رشد و شکوفایی از سوی مسئولین داده نخواهد شد. اگر می بینید که طب سنتی مورد توجه قرار گرفته است ارتقاء سطح آگاهی مردم از توانایی های این طب اصیل و شریف می باشد».
استاد موسوی (ره) در مورد غرب زدگی و رسوخ آن در یک قرن اخیر در میان روشنفکران جامعه ما می گوید:
«آثار تبلیغات سوء محافل علمی غربی آنچنان عمیق و شدید است که حتی پزشکان علاقمند و متعهد به طب سنتی نیز نسبت به حکمای طب سنتی احساس جدایی می کنند، علیرغم آن که طب سنتی ایران در چند دهه اخیر توسط حکیمان و دانشمندان غیر آکادمیک در سراسر کشور رواج پیدا کرده اما باز هم طب غربی نمی خواهد به این برتری ها و موفقیت ها اقرار نماید».
به عقیده این محقق طب اصیل سنتی کشورمان به پشتوانه تعداد انگشت شماری از حکیمان و دانشمندان عالم به علوم پزشکی طب سنتی پویایی خود را حفظ کرده است. اگر غیر از این بود تاکنون بسیاری از پزشکان آکادمیک دانشکده های طب سنتی با انفعالی که نسبت به طب غربی از خود نشان داده اند، باعث نابودی طب اصیل سنتی ایران شده بودند. غربی کردن طب سنتی مانند آن است که بخواهیم روحانیون و علمای حوزه های دینی را کاملاً دانشگاهی کنیم و مدرک اجتهاد را نیز در دانشگاه با معیارهای فرهنگی غربی صادر نمائیم./
- برگرفته از سایت پیک شفا
http://www.peykshafa.ir/site/Page.aspx?Title=About
روح شان شاد و مسیر علمی شان پر رهرو باد.
👆بیانیه #طب_اسلامی بدعت یا خدمت؟
❇️انجمن علمی طب سنتی ایران متشکل از صدها #پزشک_متخصص_ولایتمدار، با ابراز نگرانی از ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم بدنبال نتیجه نگرفتن از چنین ادعاهای گزافی که به نام دین و در لباس مقدس روحانیت در حال ترویج است، از آیات عظام و مراجع تقلید، مسئولین حوزه علمیه و پژوهشکده های علوم قرآن و حدیث استدعا دارد نظر علمی و کارشناسی خود را پیرامون این مساله که حوزه سلامت شهروندان را از سویی و اعتقادات دینی مردم را از سوی دیگر با مخاطره مواجه ساخته، جهت آگاهی بخشی به جوامع علمی و عمومی بیان فرمایند. همچنین از متولیان سلامت کشور خصوصا وزارت محترم بهداشت، سازمان نظام پزشکی و انجمنهای علمی جامعه پزشکی درخواست می نماید در جایگاه کارشناسی خود توهینهای صریح این مدعیان را به جامعه شریف پزشكي، با به کار بردن واژههای موهنی مانند قتال و غارتگر و ... به ویژه در بیانیههای اخیرشان را بی پاسخ نگذارند.
❇️ یکی از نتایج نامبارک این جریانات، غبارآلوده شدن فضای جامعه و #تشویش_ذهن_مردم و متخصصان در مورد علم شریف #طب_سنتی_ایرانی و تعمیم نابخردی ها و بی قانونی ها به آن است که عملا چهره طب سنتی #حقیقی را نیز #مخدوش می کند. لذا انجمن علمی طب سنتی ایران، با ورود به این مساله، ضمن اعتقاد و احترام به دستورات دین مبین اسلام و پیروی از رهنمودهای اصیل اهل بیت (ع)، از جریاناتی که تحت لوای اسلام و نام ائمه معصومین (ع) به امور خلاف شرع و قانون اشتغال دارند ابراز #برائت می نماید.
🔰بی تردید فضای #پژوهش و بررسی نظری و عملی پیرامون مقوله احادیث طبی در #مجامع_علمی حوزه و دانشگاه فراهم است. در همین راستا انجمن علمی طب سنتی ایران آمادگی خود را در جهت ایجاد بستر مناسبی جهت #مناظره_علمی پیرامون این موضوع با حضور اساتید حوزه و دانشگاه، متخصصین طب ایرانی و متخصصین سایر رشتهها و اصحاب رسانه اعلام میدارد.
@danyalshafa
🌐انتقاد یک مرجع تقلید دیگر از مدعیان «طب اسلامی»
راوی #فرهنگی: سال گذشته با افزایش فعالیت رسانهای یک روحانی مدعی طب اسلامی بهنام «عباس تبریزیان» که هوادارانش او را «آیتالله دکتر تبریزیان» و «پدر طب اسلامی» میخوانند، بحث بر سر اعتبار روایتهای دینی موجود درباره دانش پزشکی بالا گرفت. قاطعیت آقای تبریزیان در دفاع از «طب اسلامی» به حدی بود که استفاده از داروهای شیمیایی را حرام اعلام کرد.
این مباحث منجر به پرسش از مراجع درباره میزان اعتبار روایتهای دینی معطوف به مباحث طبی شد و آیات عظام شبیری زنجانی و جوادی آملی در جلسات علمی و دیدارهای رسمی خود از غیر معتبر بودن بسیاری از روایات طبی و ضرورت نگاه دقیق و علمی به طب سنتی و بهرهگیری از شیوههای جدید پزشکی سخن گفتند.
اکنون آيتاللهالعظمی مکارم شيرازی در پاسخ به دغدغه وزیر بهداشت گفته که طب سنتی اگر در چارچوب قانون و ضوابط باشد تاثيرگذار و مورد تأييد است. با این حال آقای مکارم قاطعانه با «طب اسلامی» مخالفت کرده و آن را با این بیان، از اساس مردود و مجعول دانسته است:
«در روايات و احاديث اهل بیت(ع) چيزی به نام طب اسلامی وجود ندارد وبرخی با يک مشت خرافات هم به اسلام و هم به طب سنتی آسيب میزنند».
وی این نظر را در دیدار با قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت گفته که از بیضابطه بودن طب اسلامی و سنتی در کشور انتقاد کرده و گفته بود: «برخی افراد، بدون تخصص و با هدف کسب درآمد وارد اين عرصه میشوند که هم برای طب سنتی و هم برای روحانيت مشکلآفرينی میکنند».
🔻راوی؛ گزارشگر فرهنگ، سیاست و اجتماع
https://t.me/joinchat/AAAAAEONbk_IMtVouGRotA
حم, [24 ژانویه 2020 در 1:40 PM]
توضیحی در باره یک اقدام افراطی و زشت
اقدام شرم آور یک روحانی مروج طب سنتی به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانش دوستی، در هیچ سطحی، آن را نمی پذیرد. متاسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافته های خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کرده اند، استفاده می کند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچ کس، جز شماری از هواداران ساده لوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست. روشن است که طب سنتی، به عنوان یک شاخه علمی، در مراکز دانشگاهی می تواند مطرح و توصیه های آن پس از بررسی های علمی، و تأیید مراکز رسمی، مورد استفاده قرار گیرد، اما نامبرده نه از نظر تحصیلات علمی و نه حوزوی، در مقامی نیست که بخواهد چنین ادعایی را بکند. طبعا در قم یا مشهد، هیچ نوع شاخه درسی وجود ندارد که او به استناد تحصیل در آن، چنین ادعایی را داشته باشد.
و اما اقدام به کتابسوزی، این عمل مشمئز کننده، باید گفت، این اقدام،همیشه کار افراد جاهل و افراطی بوده است، کسانی که هیچ گاه، در هیچ مدلی، چه از نوع کسروی با آتش زدن آثار ادبی، و این شخص، با آتش زدن یک کتاب علمی، در پیشگاه ملت فرهیخته ایران، جایی نداشته و ندارند.
خوشحالیم که این شخص، پس از یک دوره تلاش در قم، از این مرکز دینی طرد شده و به دلیل اقدامات ناصوابش، در محاکم مربوط، محکوم هم شده است. مسلما، وظیفه حاکمیت، دفاع از حریم علم و دانش و مبارزه با جاهلانی است که با اقدمات ناصواب خود، زمینه آسیب زدن به دین و سلامت مردم را دنبال می کنند.
در باره دادن لقب آیت الله به ایشان، باید عرض کنم، در قم، مع الاسف زمینه ای وجود دارد که کسانی از سوی خود یا نزدیکانشان، لقب آیت الله را به خود اختصاص دهند. مسلم است که دادن چنین لقبی، هیچ رسمیتی نداشته و نشان دهنده هیچ مقام و منصب علمی و غیر علمی نیست.
باید عرض کنم، یکی از افتخارات ایران در چند دهه اخیر، در مراکز علمی و پزشکی، توسعه پزشکی مدرن است، امری که سبب شده ست تا ایران در منطقه خاورمیانه، یک قطب مهم پزشکی باشد. این راهی است که دولت های پس از انقلاب، بشدت از آن حمایت کرده و ایران اسلامی از این زاویه، کشوری سرافزار است. بنابر این، نباید این قبیل رفتارهای زشت و شرم آور را در مقابل آن همه تلاش و گسترش علم پزشکی نوین قرار داد، هرچند، نهادهای مربوطه، در تمام سطوح، می باید با اقدامات دقیق نظارتی خود، شائبه اعتنای به این قبیل رفتارهای نادرست را از میان ببرند، کاری که جز با توسعه مراکز علمی و ترویج دانش میان مردم، امکان نخواهد داشت.
رویکرد عقب ماندگی درمانی ما با طرح پزشکی سنتی ـ اسلامی
برخورد ما با پزشکی نوین از میانه عصر قاجار که با دانش های جدید آشنا شدیم، تا زمانی که بهداشت اسلامی درست کردیم، و سپس به سمت طب اسلامی رفتیم، سه مرحله را پشت سر گذاشته است:
اول: ورود اطلاعات پزشکی و پذیرش آن بدون ایراد اشکال. مرحله ای که فقط آثار پزشکی فرنگی بدون اشاره به طب قدیم، ترجمه می شد و به تدریج در حال استقرار بود و آثارش همین بیمارستانها و مظاهر آن است.
ب: مرحله دوم تلاش برای انطباق اطلاعات پزشکی با آموزه های اسلام در زمینه بهداشت و طهارت که مفهومی به نام حفظ الصحه اسلامی از آن درآمد، و آثاری توسط امیر اعلم و دکتر تومانیانس و دیگران تولید شد.
ج: مرحله سوم انتقاد از پزشکی جدید جدید و تأکید بر این که آنچه از گذشته به عنوان «یونانی ـ سنتی ـ اسلامی» داشته ایم، کفایت می کند که همین تلاشهایی است که در این دو دهه و بیشتر از زمان دولت احمدی نژاد متناسب با افکاری که آن زمان رواج داشت، شکل گرفت.
مدتهاست در حال گردآوری مدارک و اسناد این سه مرحله هستم.
برای مرحله اول، مرور بر کتابهای پزشکی که غالبا هم ترجمه آثار اروپایی است و ما به اعتبار سنتی یا اسلامی، دخل و تصرفی در آن نداریم باید انجام شود.
در مرحله دوم، چندین کتاب و صدها مقاله در مطبوعات اسلامی ما هست که بر اساس این رویه نوشته شده تا پزشکی جدید را با قوانین طهارت تطبیق دهد که تقریبا همه نسبت به آن واقف هستیم و آثاری مثل مطهرات در اسلام مهدی بازرگان از شاخص های آنهاست.
مرحله سوم با بالا گرفتن انتقاد از تمدن غرب، و در این مورد، با انتقاد از پزشکی آن و به صورت واکنشی، ستایش از طب قدیم یونانی و سنتی و اسلامی دنبال شده است.
برای مثال به این عبارت که در سال 1324 ش توسط یک متفکر برجسته نوشته شده است، توجه فرمایید: «اکنون باید دید چه کسانی طب یونان را که برای علاج کلیه امراض خارجی، بهترین وسیله بود، و با سهل ترین راه مطابق اقتصاد، این خدمت را بهتر از طب امروز اروپا انجام می داد، از میان بردند، و ریشه آن را برای همیشه از جهان برانداختند و چنین خیانت بزرگی به خصوص به کشور ایران کردند؟»
این سه مرحله، در واقع در یک طرح کلی تر مطرح است و آن این که ما در مواجهه با غرب، در نوع مسائل با این سه مرحله دست به گریبان بوده ایم.
اول که به طور کلی از دیدن علم جدید و آثار آن دهشت زده شده ایم.
در مرحله بعد، اندکی به خود آمده و تلاش کرده ایم تا داشت های خود را با آنچه آمده ترکیب کنیم.
در مرحله سوم، دست بالا را گرفته و ادعا کرده ایم که همه آن دانشها بی ربط و آنچه ما به اعتبار یونانی داشته ایم، و حالا سنتی و بومی اسمش را می گذاریم و سپس به خاطر این چند روایت اسلامی، بر همه آن دانش جدید ترجیح دارد.
در واقع، ما گرفتار نوعی عقب ماندگی درمانی هستیم و این مسیر را طی می کنیم تا شکست خود را در دانش جدید، از لحاظ روحی و بیشتر با داستان سازی و تخیل، جبران کنیم.
با افتخار باید بگویم کسی که هیچ فریب این امور را نخورد، آقای مطهری بود که مطلقا دنبال مسأله بهداشت اسلامی یعنی نگاه ترکیبی هم نبود و البته به دوره بعدتر هم نرسید که بخواهد پزشکی اسلامی را طرح کند.
@jafarian1964
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com