دوستی نوشت: .... مادر نورالدین کیانوری ( همسر شیخ مهدی ) دختر شیخ علی اکبر بروجردی، فرزند حاج ملا اسدالله بروجردی ، معروف به حجت الاسلام بود. بنده که مشغول مرور بر احوالات مرحوم نوری بودم، به عکس شیخ مهدی نوری برخوردم و دیدم مادر کیانوری را زهرا سلطانی نوری که عکسش هم در مدخل مهدی نوری ویکی هست می داند.
@jafarian1964
شیخ ابراهیم زنجانی( متوفی 1313ش) وکیل چهار دوره نخست مجلس ملی.
زنجانی از نویسندگان روشنفکر دورانش بود که به مشروطه خواهان پیوست. او در دادگاه محاکمه شیخ فضل الله نوری مدعی العموم بود و اعدام شیخ را در کارنامه او نوشتند گرچه خود در نوشته هایش این انتساب را نمیپذیرد.
عمده آثار او در حوزه اندیشه سیاسی است که برخی از آنها منتشر شده است. زنجانی آثاری ادبی نیز از خود برجای گذاشته است. از جمله چند کتاب از ترکی به فارسی ترجمه کرده است مانند خلاصه رمان بینوایان هوگو و نیز رباعیات خیام اثر حسین دانش. همچنین اثری به ترکی با عنوان "اصلی و کرم" _ از داستانهای مشهور عشقی آذربایجان_ هم از او به یادگار مانده است.
@Turkkitabxanasi
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷
۱۰۹ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۲۸۸، آیتالله شیخ فضلالله نوری به دست تندروهای مشروطهخواه به شهادت رسید.
حاج شیخ فضلالله کُجوری ـ معروف به نوری ـ در سال ۱۲۲۳ متولد شد. پس از تحصیلات مقدماتی به عراق رفت و از محضر درس میرزای بزرگ شیرازی و میرزا حبیبالله رشتی استفاده کرد. شیخ فضلالله در طی سالیان متمادی حضور در درس استادان زمان، به مجتهدی برجسته و فقیهی نامدار تبدیل شد و پس از چندی، با اشارهی میرزای شیرازی برای هدایت و پیشوایی جامعهی ایران، راهی تهران گردید. وی در تهران به اقامهی جماعت و تألیف و تدریس علوم اسلامی و حوزوی پرداخت و بر اثر مهارت در فقه و اصول و سایر علوم اسلامی، مورد استقبال طلاب و روحانیان قرار گرفت. در محضر او کارهای شرعی به انجام میرسید و از این نظر یکی از معتبرترین دفاتر محضری تهران بود. تا اینکه مشروطه رخ نمود. شیخ فضلالله نوری در اوائل مشروطیت از پیشگامان و مجاهدان این نهضت بود و دوشادوش سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی مبارزه میکرد، اما به تدریج اختلاف نظرهایی میان او و مشروطهخواهان پیش آمد. اساس این اختلاف نظرها، برداشتهای متفاوت از مشروطه بود. شیخ بیشتر به سبب رفتارهای تندروانه، به این باور رسید که مشروطهی مشروعه شدنی نیست، بنابراین به مقابله با آن برخاست. با پیروزی مجدد مشروطهخواهان در سال ۱۲۸۸، شیخ فضلالله نوری که به عنوان یکی از سران مخالف مشروطه شناخته میشد، دستگیر و محاکمه گردید و سپس در ۱۱ مرداد ۱۲۸۸، در میدان توپخانهی تهران به چوبهی دار کشیده به شهادت رسید. او پیش از شهادت، به رغم آن که میتوانست به سفارت روسیه پناهنده شود و جانش را نجات دهد، حاضر به پذیرش این ننگ نشد. رفتار زشت مشروطهخواهان، لکهی ننگی بر دامن مشروطهای نهاد که بنا بود منادی اعتدال و میانهروی برای دفاع از حقوق مردم حتی مخالفان باشد. پیکر شیخ ابتدا توسط خانواده و دوستان در محل امنی در تهران مدفون شد، اما پس از گذشت ۱۸ ماه، جنازهی شیخ فضلالله نوری را به قم منتقل کردند و در یکی از حجرههای شمالی صحن حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها به خاک سپرده شد.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
#تقویم_فرهنگی امروز، ۹ بهمن ۱۳۹۷
۸۲ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۱۵، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی ـ بنیانگذار حوزهی علمیهی قم ـ رحلت کرد.
آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در سال ۱۲۳۹ در میبد یزد متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در مکتبخانهی اردکان گذراند. برای ادامهی تحصیل به یزد رفت و در حوزهی علمیهی محمدتقی خان به تحصیل پرداخت. بعدها، مدتی برای تکمیل تحصیلات، در کربلای معلّی اقامت گزید. سطوح عالیه را نیز در حوزهی علمیهی سامرا در محضر میرزا ابراهیم محلّاتی، آیتالله محمدتقی شیرازی و آیتالله شیخ فضلالله نوری به پایان رساند. شیخ عبدالکریم حائری یزدی پس از رسیدن به مرتبهی اجتهاد، به نجف اشرف مهاجرت کرد. به دنبال چند سال اقامت در آن جا، به اراک رفته مدت ۸ سال ادارهی حوزهی علمیهی اراک را عهدهدار بود، تا اینکه در ۱۳۰۱ به قم رفت و «حوزهی علمیهی قم» را بنیان گذاشت.
آیتالله حائری یزدی در طول زندگی علمی خود شاگردان متعددی را تربیت کرد، از آن میان؛ آيات عظام: سید محمدتقی خوانساری، شیخ محمدعلی اراکی، حضرت امام خمینی و محمدرضا گلپایگانی رحمهالله عليهم.
آیتالله عبدالکریم حائری یزدی در ۹ بهمن ۱۳۱۵ در ۷۶سالگی زندگی را بدرود گفت و در حرم حضرت فاطمهی معصومه سلامالله علیها در خاک آرمید.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
۱۳ شوال سالروز ارتحال آیتالله العظمی بروجردی(م ۱۳۸۰ هـ.ق)
موعظه بعد از درس
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
معمولاً آقای بروجردی در پایان درس چند جملهای موعظه میکرد و پیدا بود که از روی قلب موعظه میکند و به گونهای بود که در مخاطب اثر میکرد. به یاد دارم این عبارت را با حال خاصّی میگفت: «الدُّنْیَا یَمُرُّ و یَغُرّ» یعنی دنیا میگذرد و انسان را میفریبد.
▪️جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۴۷۸
موعظه بعد از درس
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
معمولاً آقای بروجردی در پایان درس چند جملهای موعظه میکرد و پیدا بود که از روی قلب موعظه میکند و به گونهای بود که در مخاطب اثر میکرد. به یاد دارم این عبارت را با حال خاصّی میگفت: «الدُّنْیَا یَمُرُّ و یَغُرّ» یعنی دنیا میگذرد و انسان را میفریبد.
▪️جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۴۷۸
قتلگه دریای خون شد
شمر با خنجر برون شد
◼️ با اینکه تیرها و تیغهایی که بر اباعبدالله(ع) فرود آمده بود، تنش را سنگین و حرکتش را کُند کرده بود، همچنان پیادگان و سوارگان دشمن را به ضربات شمشیر میراند و کسی را یارای نبرد با او نبود. پس او را چندین بار تیرباران کردند تا بر زمین افتاده، از نبرد بازایستاد. شمر که دید کسی کار را تمام نمیکند، بر سر سربازانش فریاد زد:«مادرتان به عزایتان بنشیند، به انتظار چه هستید؟». خولی به قتلگاه رفت تا سر از بدن امام حسین(ع) جدا کند، ولی نتوانست و با تنی لرزان بیرون آمد. پس شمر خود به درون قتلگاه رفت و با سر آن بزرگوار بیرون آمد.
مقتل امام حسین(ع)، ارشاد شیخ مفید
نقاشی اثر حسن روحالامین
🆔 @Entekhab_ir
{ سنت پیاده روی اربعین در زمان مرحوم شیخ اعظم انصاری (ره) }
_ در برخی از اسناد تاریخی بیان شده است که زیارت کربلا با پای پیاده در زمان « شیخ اعظم انصاری » ( متوفی سال ۱۲۸۱ قمری ) رسم بوده است، اما در برههای از زمان به ورطه فراموشی سپرده میشود و توسط میرزا حسین نوری دوباره احیا می شود.
این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیاده روی از نجف تا کربلا اقدام کرد که ۳ روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی می کردند . « مرحوم محدث نوری » از آن پس تصمیم گرفت هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری قمری با پای پیاده به زیارت حرم أباعبدالله حسین ( علیه السلام ) رفت .
🌷زی طلبگی
🔹اخلاق کریمانه
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
🔆من در نجف زیاد خدمت آقا بزرگ میرسیدم. عجیب بود؛ من از ایشان کتاب «ریاض العلماء» و فهرست شیخ طوسی که هر دو را به خطّ خودش کتابت کرده بود به امانت گرفته بودم و چندین ماه این دو کتاب پیشم بود. ما در منزل آسید اسدالله مدنی بودیم. منزل ایشان منزل بزرگی متّصل به محلّه جُدَیده بود ولی جایی برای کتاب نبود. کتاب را روی تاقچهای متّصل به بیرون گذاشته بودم. باران آمد و کتاب خطی آقا بزرگ را خراب کرد.
✳️من خیلی ناراحت بودم که چطور کتاب را برگردانم. سرانجام با شرمندگی کتاب را برگرداندم، ولی ایشان هیچ نگفت و طوری برخورد کرد که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
▪️جرعهای از دریا، ج۲، ص۶۰۲
#زی_طلبگی
-
کانال مرکز فقهی امام محمدباقر علیه السلام
@mfeqhi
🌐 آیتالله فخرالدین زنجانی درگذشت |
🔻 آیتالله حاج شیخ #فخرالدین_زنجانی، از علمای مقیم تهران، ساعاتی پیش دار فانی را وداع کرد.
این عالم ۹۰ ساله، سالیانی در حوزههای علمیۀ قم و نجف اشرف از محضر آیات عظام بروجردی، حجت کوهکمرهای و خوئی بهره برد و به حلقۀ اصلی شاگردان مرحوم آیتالله #خوئی راه یافت. وی از مقرران دروس آن مرجع فقید نیز بهشمار میرفت؛ جواهر الأصول، که تقریر مباحث اصولی آیتالله خوئی است، از سوی آیتالله زنجانی قلمی شده بود. آن مرحوم همچنین در تدوین موسوعۀ معجم رجال الحدیث با استاد خویش همکاری نمود.
اخبار تکمیلی از مراسم تشییع و ترحیم آن فقید سعید متعاقباً اعلام خواهد شد.
channel | @alemoon_ir
🌐گزارش یک اعدام
👈نکاتی درباره اعدام شیخ فضلالله
راوی #تاریخ:
1⃣عصر ۹ مرداد ۱۲۸۸ شمسی شیخ فضلالله نوری؛ مجتهد مشهور پایتخت به اتهام صدور دستور قتل مشروطهخواهان به حکم هیأت قضاتی که از طرف کمیسیون عالی اداره کشور منصوب شده بودند در میدان توپخانه تهران؛ جایی که الان ایستگاه متروی امام خمینی در آنجا ساخته شده، به دار کشیده شد. کمیسیون عالی پس از فتح تهران به دست قوای مشروطهخواه و سقوط حکومت تقریبا سه ساله محمدعلی شاه برای اداره کشور تشکیل شده بود.
2⃣در هیأت قضات علاوه بر شیخ ابراهیم زنجانی که نقش مشابه دادستان را نیز بر عهده داشت، سید محمد امامزاده؛ امام جمعه تهران و عموی دکتر سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی دوم و حقوقدان بزرگ ایرانی) به عنوان نمایندگان علما حضور داشتند. بقیه اعضای هیأت نیز از سیاسیون، نظامیان و دیگر رجال مشروطهخواه بودند. این هیأت علاوه بر شیخ فضلالله یک روحانی دیگر بهنام میرهاشم دوهچی را نیز به اتهام مشارکت در کشتار مشروطهخواهان اعدام کرد. همچنین یک مقام نظامی ارشد پایتخت، سردسته اوباش تهران و نیز حاکم تهران جزو اعدامیها بودند. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش گفته که روسیه و انگلیس از ادامه اعدامها جلوگیری کردند.
3⃣شمسالدین تندرکیا (نوه شیخ فضلالله) گفته: حاج میرزا عبداللَّه سُبّوحی واعظ به خود من گفت که رضاشاه پهلوی به او گفته است: «من وقتی که حاج شیخ فضلاللَّه را به دار زدند در قزاقخانه گریه میکردم. وقتی که دیدم صاحبمنصبانم دارند میآیند چشمانم را پاک کردم تا نفهمند گریه کردهام» (کتاب نگاه دوم، نوشته تندرکیا).
4⃣از محاکمه شیخ فضلالله گزارش و صورتجلسه رسمی و مشروحی بیرون نیامد، اما مهدی ملکزاده و مهدی بامداد که مورخان مهم مشروطه بودند بر اساس شنیدهها نوشتهاند از اتهامات مشترک مفاخرالملک(حاکم تهران)، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت(سردسته اوباش تهران)، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی و مرحوم حاجآقا مرتضی تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. با این حال شیخ فضلالله پذیرفت که فتوا به ارتداد حامیان مشروطه داده و طبق اجتهاد خود عمل کرده است. وی در انتهای رساله حرمت مشروطه گفته بود هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری میشود.
5⃣پس از اعدام شیخ فضلالله در خیابانهای شهرری و نجف عدهای برای اعدام وی شادمانی کردند. علمای نجف نیز هیچ پیام تسلیتی ندادند و فقط مجلس فاتحهای برای او در نجف برپا شد که آخوند خراسانی؛ رهبر اصلی مشروطه نیز در آن شرکت کرد. اما چند هفته پس از اعدام، زمانی که میرزای نائینی در حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رساله حرمت مشروطه را برای آخوند میخواند، آخوند از فتوای ارتداد مشروطهخواهان خشمگین شده و میگوید: از تأثرم برای اعدام شیخ متأثرم (نقل آیتالله بهجت و برخی علما از آیتالله شیخ مرتضی حائری و او هم از پدرش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری).
6⃣نیم قرن پس از اعدام، شایع شد که شیخ مهدی؛ پسر مشروطهخواه شیخ نوری هنگام اعدام او کف میزده و شادمان بوده است. اما برخی شاهدان گفتهاند او در ساختمان مجاور گریه میکرده و مخالف اعدام بود. شیخ حسین لنکرانی از حامیان شیخ نوری هم گفت در صحنه اعدام بوده و چنین چیزی ندیده است. نورالدین کیانوری (پسر شیخ مهدی) هم با بیشرمانه خواندن این دروغ گفته که پدرش چند روز قبل از بازداشت شیخ از او خواسته مدتی به قم برود تا خطر اعدام متوجه او نشود. شیخ مهدی پنج سال پس از اعدام پدرش به دست عوامل روسیه ترور شد.
7⃣عکسی که از اعدام شیخ منتشر شده، به گفته تندرکیا؛ دیگر نوه شیخ جعلی است. همچنین اغلب محققین معتقدند اصالت فتوای علمای نجف که در محاکمه شیخ مورد استناد قرار گرفته، مورد تردید جدی است.
8⃣جلال آلاحمد با کتاب غربزدگی نقش مهمی در پررنگ شدن اعدام شیخ نوری داشت. جمله ماندگار او این بود: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
🔻راوی؛ گزارشگر فرهنگ، سیاست و اجتماع
@rawinews
دوستی نوشت: .... مادر نورالدین کیانوری ( همسر شیخ مهدی ) دختر شیخ علی اکبر بروجردی، فرزند حاج ملا اسدالله بروجردی ، معروف به حجت الاسلام بود. بنده که مشغول مرور بر احوالات مرحوم نوری بودم، به عکس شیخ مهدی نوری برخوردم و دیدم مادر کیانوری را زهرا سلطانی نوری که عکسش هم در مدخل مهدی نوری ویکی هست می داند.
@jafarian1964
نکاتی درباره اعدام شیخ فضلالله
1⃣عصر ۱۱ مرداد ۱۲۸۸ شمسی شیخ فضلالله نوری؛ مجتهد مشهور پایتخت به اتهام صدور دستور قتل مشروطهخواهان به حکم هیأت قضاتی که از طرف کمیسیون عالی اداره کشور منصوب شده بودند در میدان توپخانه تهران؛ جایی که الان ایستگاه متروی امام خمینی در آنجا ساخته شده، به دار کشیده شد. کمیسیون عالی پس از فتح تهران به دست قوای مشروطهخواه و سقوط حکومت تقریبا سه ساله محمدعلی شاه برای اداره کشور تشکیل شده بود.
2⃣در هیأت قضات علاوه بر شیخ ابراهیم زنجانی که نقش مشابه دادستان را نیز بر عهده داشت، سید محمد امامزاده؛ امام جمعه تهران و عموی دکتر سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی دوم و حقوقدان بزرگ ایرانی) به عنوان نمایندگان علما حضور داشتند. بقیه اعضای هیأت نیز از سیاسیون، نظامیان و دیگر رجال مشروطهخواه بودند.
3⃣این هیأت علاوه بر شیخ فضلالله یک روحانی دیگر بهنام میرهاشم دوهچی را نیز به اتهام مشارکت در کشتار مشروطهخواهان اعدام کرد. همچنین یک مقام نظامی ارشد پایتخت، سردسته اوباش تهران و نیز حاکم تهران جزو اعدامیها بودند. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش گفته که انگلیسیها به عنوان مهمترین حامی خارجی مشروطهخواهان از ادامه اعدامها جلوگیری کردند.
4⃣از محاکمه شیخ فضلالله گزارش و صورتجلسه رسمی و مشروحی بیرون نیامد، اما مهدی ملکزاده و مهدی بامداد که مورخان مهم مشروطه بودند بر اساس شنیدهها نوشتهاند از اتهامات مشترک مفاخرالملک(حاکم تهران)، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت(سردسته اوباش تهران)، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی و مرحوم حاجآقا مرتضی تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. با این حال شیخ فضلالله پذیرفت که فتوا به ارتداد حامیان مشروطه داده و طبق اجتهاد خود عمل کرده است. وی در انتهای رساله حرمت مشروطه گفته بود هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری میشود.
5⃣پس از اعدام شیخ فضلالله در خیابانهای شهرری و نجف عدهای برای اعدام وی شادمانی کردند. علمای نجف نیز هیچ پیام تسلیتی ندادند و فقط مجلس فاتحهای برای او در نجف برپا شد که آخوند خراسانی؛ رهبر اصلی مشروطه نیز در آن شرکت کرد. اما چند هفته پس از اعدام، زمانی که میرزای نائینی در حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رساله حرمت مشروطه را برای آخوند میخواند، آخوند از فتوای ارتداد مشروطهخواهان خشمگین شده و میگوید: از تأثرم برای اعدام شیخ متأثرم (نقل آیتالله بهجت و برخی علما از آیتالله شیخ مرتضی حائری و او هم از پدرش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری).
6⃣نیم قرن پس از اعدام، شایع شد که شیخ مهدی؛ پسر مشروطهخواه شیخ نوری هنگام اعدام او کف میزده و شادمان بوده است. اما برخی شاهدان گفتهاند او در ساختمان مجاور گریه میکرده و مخالف اعدام بود. شیخ حسین لنکرانی از حامیان شیخ نوری هم گفت در صحنه اعدام بوده و چنین چیزی ندیده است. نورالدین کیانوری (پسر شیخ مهدی) هم با بیشرمانه خواندن این دروغ گفته که پدرش چند روز قبل از بازداشت شیخ از او خواسته مدتی به قم برود تا خطر اعدام متوجه او نشود. شیخ مهدی پنج سال پس از اعدام پدرش به دست عوامل روسیه ترور شد.
7⃣عکسی که از اعدام شیخ منتشر شده، به گفته تندرکیا؛ دیگر نوه شیخ جعلی است. همچنین اغلب محققین معتقدند اصالت فتوای علمای نجف که در محاکمه شیخ مورد استناد قرار گرفته، مورد تردید جدی است.
8⃣جلال آلاحمد با کتاب غربزدگی نقش مهمی در پررنگ شدن اعدام شیخ نوری داشت. جمله ماندگار او این بود: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
منبع:
@raawinews
@bashgahandishe
🌐گزارش یک اعدام
👈نکاتی درباره اعدام شیخ فضلالله
راوی #تاریخ:
1⃣عصر ۹ مرداد ۱۲۸۸ شمسی شیخ فضلالله نوری؛ مجتهد مشهور پایتخت به اتهام صدور دستور قتل مشروطهخواهان به حکم هیأت قضاتی که از طرف کمیسیون عالی اداره کشور منصوب شده بودند در میدان توپخانه تهران؛ جایی که الان ایستگاه متروی امام خمینی در آنجا ساخته شده، به دار کشیده شد. کمیسیون عالی پس از فتح تهران به دست قوای مشروطهخواه و سقوط حکومت تقریبا سه ساله محمدعلی شاه برای اداره کشور تشکیل شده بود.
2⃣در هیأت قضات علاوه بر شیخ ابراهیم زنجانی که نقش مشابه دادستان را نیز بر عهده داشت، سید محمد امامزاده؛ امام جمعه تهران و عموی دکتر سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی دوم و حقوقدان بزرگ ایرانی) به عنوان نمایندگان علما حضور داشتند. بقیه اعضای هیأت نیز از سیاسیون، نظامیان و دیگر رجال مشروطهخواه بودند. این هیأت علاوه بر شیخ فضلالله یک روحانی دیگر بهنام میرهاشم دوهچی را نیز به اتهام مشارکت در کشتار مشروطهخواهان اعدام کرد. همچنین یک مقام نظامی ارشد پایتخت، سردسته اوباش تهران و نیز حاکم تهران جزو اعدامیها بودند. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش گفته که روسیه و انگلیس از ادامه اعدامها جلوگیری کردند.
3⃣شمسالدین تندرکیا (نوه شیخ فضلالله) گفته: حاج میرزا عبداللَّه سُبّوحی واعظ به خود من گفت که رضاشاه پهلوی به او گفته است: «من وقتی که حاج شیخ فضلاللَّه را به دار زدند در قزاقخانه گریه میکردم. وقتی که دیدم صاحبمنصبانم دارند میآیند چشمانم را پاک کردم تا نفهمند گریه کردهام» (کتاب نگاه دوم، نوشته تندرکیا).
4⃣از محاکمه شیخ فضلالله گزارش و صورتجلسه رسمی و مشروحی بیرون نیامد، اما مهدی ملکزاده و مهدی بامداد که مورخان مهم مشروطه بودند بر اساس شنیدهها نوشتهاند از اتهامات مشترک مفاخرالملک(حاکم تهران)، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت(سردسته اوباش تهران)، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی و مرحوم حاجآقا مرتضی تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. با این حال شیخ فضلالله پذیرفت که فتوا به ارتداد حامیان مشروطه داده و طبق اجتهاد خود عمل کرده است. وی در انتهای رساله حرمت مشروطه گفته بود هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری میشود.
5⃣پس از اعدام شیخ فضلالله در خیابانهای شهرری و نجف عدهای برای اعدام وی شادمانی کردند. علمای نجف نیز هیچ پیام تسلیتی ندادند و فقط مجلس فاتحهای برای او در نجف برپا شد که آخوند خراسانی؛ رهبر اصلی مشروطه نیز در آن شرکت کرد. اما چند هفته پس از اعدام، زمانی که میرزای نائینی در حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رساله حرمت مشروطه را برای آخوند میخواند، آخوند از فتوای ارتداد مشروطهخواهان خشمگین شده و میگوید: از تأثرم برای اعدام شیخ متأثرم (نقل آیتالله بهجت و برخی علما از آیتالله شیخ مرتضی حائری و او هم از پدرش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری).
6⃣نیم قرن پس از اعدام، شایع شد که شیخ مهدی؛ پسر مشروطهخواه شیخ نوری هنگام اعدام او کف میزده و شادمان بوده است. اما برخی شاهدان گفتهاند او در ساختمان مجاور گریه میکرده و مخالف اعدام بود. شیخ حسین لنکرانی از حامیان شیخ نوری هم گفت در صحنه اعدام بوده و چنین چیزی ندیده است. نورالدین کیانوری (پسر شیخ مهدی) هم با بیشرمانه خواندن این دروغ گفته که پدرش چند روز قبل از بازداشت شیخ از او خواسته مدتی به قم برود تا خطر اعدام متوجه او نشود. شیخ مهدی پنج سال پس از اعدام پدرش به دست عوامل روسیه ترور شد.
7⃣عکسی که از اعدام شیخ منتشر شده، به گفته تندرکیا؛ دیگر نوه شیخ جعلی است. همچنین اغلب محققین معتقدند اصالت فتوای علمای نجف که در محاکمه شیخ مورد استناد قرار گرفته، مورد تردید جدی است.
8⃣جلال آلاحمد با کتاب غربزدگی نقش مهمی در پررنگ شدن اعدام شیخ نوری داشت. جمله ماندگار او این بود: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
🔻راوی؛ گزارشگر فرهنگ، سیاست و اجتماع
@rawinews
🌐گزارش یک اعدام
👈نکاتی درباره اعدام شیخ فضلالله
راوی #تاریخ:
1⃣عصر ۹ مرداد ۱۲۸۸ شمسی شیخ فضلالله نوری؛ مجتهد مشهور پایتخت به اتهام صدور دستور قتل مشروطهخواهان به حکم هیأت قضاتی که از طرف کمیسیون عالی اداره کشور منصوب شده بودند در میدان توپخانه تهران؛ جایی که الان ایستگاه متروی امام خمینی در آنجا ساخته شده، به دار کشیده شد. کمیسیون عالی پس از فتح تهران به دست قوای مشروطهخواه و سقوط حکومت تقریبا سه ساله محمدعلی شاه برای اداره کشور تشکیل شده بود.
2⃣در هیأت قضات علاوه بر شیخ ابراهیم زنجانی که نقش مشابه دادستان را نیز بر عهده داشت، سید محمد امامزاده؛ امام جمعه تهران و عموی دکتر سید حسن امامی (امام جمعه تهران در عصر پهلوی دوم و حقوقدان بزرگ ایرانی) به عنوان نمایندگان علما حضور داشتند. بقیه اعضای هیأت نیز از سیاسیون، نظامیان و دیگر رجال مشروطهخواه بودند. این هیأت علاوه بر شیخ فضلالله یک روحانی دیگر بهنام میرهاشم دوهچی را نیز به اتهام مشارکت در کشتار مشروطهخواهان اعدام کرد. همچنین یک مقام نظامی ارشد پایتخت، سردسته اوباش تهران و نیز حاکم تهران جزو اعدامیها بودند. شیخ ابراهیم زنجانی در خاطراتش گفته که روسیه و انگلیس از ادامه اعدامها جلوگیری کردند.
3⃣شمسالدین تندرکیا (نوه شیخ فضلالله) گفته: حاج میرزا عبداللَّه سُبّوحی واعظ به خود من گفت که رضاشاه پهلوی به او گفته است: «من وقتی که حاج شیخ فضلاللَّه را به دار زدند در قزاقخانه گریه میکردم. وقتی که دیدم صاحبمنصبانم دارند میآیند چشمانم را پاک کردم تا نفهمند گریه کردهام» (کتاب نگاه دوم، نوشته تندرکیا).
4⃣از محاکمه شیخ فضلالله گزارش و صورتجلسه رسمی و مشروحی بیرون نیامد، اما مهدی ملکزاده و مهدی بامداد که مورخان مهم مشروطه بودند بر اساس شنیدهها نوشتهاند از اتهامات مشترک مفاخرالملک(حاکم تهران)، شیخ فضلالله نوری و صنیعحضرت(سردسته اوباش تهران)، کشتن میرزا مصطفی آشتیانی (روحانی مشروطهخواه و پسر آیتالله میرزا حسن آشتیانی) و شیخ غلامحسین پیشنماز (پدربزرگ مرحوم آیتالله آقامجتبی و مرحوم حاجآقا مرتضی تهرانی) بود که شیخ فضلالله این اتهام را نپذیرفته و قتل این روحانیون مشروطهخواه را متوجه مفاخر و صنیعحضرت کرد. صنیعحضرت نیز ضمن پذیرفتن مباشرت در قتل این روحانیون مخالف محمدعلی شاه، در دادگاه گفت که به دستور شیخ فضلالله آنها را کشته است. با این حال شیخ فضلالله پذیرفت که فتوا به ارتداد حامیان مشروطه داده و طبق اجتهاد خود عمل کرده است. وی در انتهای رساله حرمت مشروطه گفته بود هرکس از مشروطه حمایت کند، چه عارف باشد و چه عامی، احکام چهارگانه قتل مرتد بر او جاری میشود.
5⃣پس از اعدام شیخ فضلالله در خیابانهای شهرری و نجف عدهای برای اعدام وی شادمانی کردند. علمای نجف نیز هیچ پیام تسلیتی ندادند و فقط مجلس فاتحهای برای او در نجف برپا شد که آخوند خراسانی؛ رهبر اصلی مشروطه نیز در آن شرکت کرد. اما چند هفته پس از اعدام، زمانی که میرزای نائینی در حضور شیخ عبدالکریم حائری یزدی رساله حرمت مشروطه را برای آخوند میخواند، آخوند از فتوای ارتداد مشروطهخواهان خشمگین شده و میگوید: از تأثرم برای اعدام شیخ متأثرم (نقل آیتالله بهجت و برخی علما از آیتالله شیخ مرتضی حائری و او هم از پدرش آیتالله شیخ عبدالکریم حائری).
6⃣نیم قرن پس از اعدام، شایع شد که شیخ مهدی؛ پسر مشروطهخواه شیخ نوری هنگام اعدام او کف میزده و شادمان بوده است. اما برخی شاهدان گفتهاند او در ساختمان مجاور گریه میکرده و مخالف اعدام بود. شیخ حسین لنکرانی از حامیان شیخ نوری هم گفت در صحنه اعدام بوده و چنین چیزی ندیده است. نورالدین کیانوری (پسر شیخ مهدی) هم با بیشرمانه خواندن این دروغ گفته که پدرش چند روز قبل از بازداشت شیخ از او خواسته مدتی به قم برود تا خطر اعدام متوجه او نشود. شیخ مهدی پنج سال پس از اعدام پدرش به دست عوامل روسیه ترور شد.
7⃣عکسی که از اعدام شیخ منتشر شده، به گفته تندرکیا؛ دیگر نوه شیخ جعلی است. همچنین اغلب محققین معتقدند اصالت فتوای علمای نجف که در محاکمه شیخ مورد استناد قرار گرفته، مورد تردید جدی است.
8⃣جلال آلاحمد با کتاب غربزدگی نقش مهمی در پررنگ شدن اعدام شیخ نوری داشت. جمله ماندگار او این بود: «من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد».
🔻راوی؛ گزارشگر فرهنگ
۱۳ شوال سالروز ارتحال آیتالله العظمی بروجردی(م ۱۳۸۰ هـ.ق)
موعظه بعد از درس
آیتالله العظمی شبیری زنجانی:
معمولاً آقای بروجردی در پایان درس چند جملهای موعظه میکرد و پیدا بود که از روی قلب موعظه میکند و به گونهای بود که در مخاطب اثر میکرد. به یاد دارم این عبارت را با حال خاصّی میگفت: «الدُّنْیَا یَمُرُّ و یَغُرّ» یعنی دنیا میگذرد و انسان را میفریبد.
▪️جرعهای از دریا، ج ۳، ص ۴۷۸
🔸شنيدم که مردان راه خدا
شنيدم که مردان راه خدا
دل دشمنان را نکردند تنگ
تو را کِی ميسّر شود اين مقام
که با دوستانت خلاف است و جنگ!
پس از آنکه وارطان سالاخانیان؛ فعّال سیاسی ارمنی عضو حزب توده در سال ۱۳۳۳ زیر شکنجه در سنّ ۲۳ سالگی کشته شد، مرحوم حسین شاهحسینی از طرف آیةالله سید رضا زنجانی که مسؤول مالی آیةاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم) و وکیل شرعی آیةاللهالعظمی میلانی بود، مأمور میشود که از وجوه شرعی، ماهیانه مبلغ ۱۵۰ تومان به خانواده وارطان پرداخت کند.
وارطان را ما ایرانیها با شعر معروف دوستش احمد شاملو میشناسیم.
شاهحسینی هر ماه این مبلغ را به خانه وارطان میبرده و به همسر و فرزندان خردسالش میداده است.
این کمکهزینه به مدت ۲۹ سال یعنی تا زمان رحلت آیة الله حاج آقا رضا زنجانی در ۱۵ دی ۱۳۶۲ پرداخت میشده است.
از مرحوم شاهحسینی شنیدم که در مراسم ترحیم آیةالله زنجانی در مسجد ارک تهران، فرزندان جوان وارطان در حالی که صلیبی بر گردن آویخته بودند در حیاط مسجد برای دقایقی حاضر میشوند.
چند روز بعد نیز همسر وارطان اصرار میکند که باید برای ادای احترام به رهبر نهضت مقاومت ملی، بر سر قبر او در حرم حضرت معصومه (س) حاضر شود. شاهحسینی که متوجه حساسیتهای حضور یک ارمنی در حرم بوده، با مرحوم آیةالله دکتر مهدی حائری یزدی مشورت می کند و ایشان نیز توصیه میکند که بدون هیچ سر و صدایی، همسر وارطان را محجبه به سر مزار مرحوم زنجانی در درون حرم ببرد.
شاهحسینی و همسر وارطان در اواخر سال ۶۲ بر سر مزار زنجانی (که اکنون در کنار مزار آیةالله سید محمد شیرازی و در بخش زنانه حرم قرار گرفته) حاضر میشوند و همسر وارطان برای مدتی طولانی در حالی که چادرش را بر سرش کشیده بود زار زار گریه میکند، زمزمه هایی زیر لب میخواند و بدینگونه نسبت به محبت سی ساله این فقیه مجاهد شیعه نسبت به خانواده یک مبارز ارمنی تودهای ادای احترام میکند.
@taqriraat
🔸شیخ فضل الله نوری فقیه سربدار سرافراز که حاضر نشد برای حفظ جان، بیرق روس را بر سردر خانه اش نصب کند، و با بیان این که: اسلام زیر بیرق کفر نخواهد رفت به استقبال شهادت رفت.
13 رجب سالروز شهادت او بود. روحش شاد و راهش پررهرو باد!
@bazmeghodsian
#خاطرات_شفاهی
استاد سید احمد حسینی اشکوری:
یکی از علمای اصولی زمان شیخ حر عاملی فردی بود به نام شیخ یوسف بحرانی [غیر از صاحب حدائق است] او شرحی بر وسائل الشیعة شیخ حر نگاشته و شیخ حر نیز علیرغم روحیه مخالفتش با اصول، اجازهای بر آن شخص نوشت.
نسخه منحصر بفرد کتاب حاضر در اختیار من است و یک نسخه از آن را در اختیار فردی گذاشتم که مشتاق چاپش بود، البته آن شخص قبل از اتمام کار به رحمت خدا رفت.
@nosakh_shii
#خاطرات_شفاهی
استاد سید احمد حسینی اشکوری:
یکی از علمای اصولی زمان شیخ حر عاملی فردی بود به نام شیخ یوسف بحرانی [غیر از صاحب حدائق است] او شرحی بر وسائل الشیعة شیخ حر نگاشته و شیخ حر نیز علیرغم روحیه مخالفتش با اصول، اجازهای بر آن شخص نوشت.
نسخه منحصر بفرد کتاب حاضر در اختیار من است و یک نسخه از آن را در اختیار فردی گذاشتم که مشتاق چاپش بود، البته آن شخص قبل از اتمام کار به رحمت خدا رفت.
@nosakh_shii
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com