قناة

جستاری در اسناد کهن

جستاری در اسناد کهن
901
عددالاعضاء
3,502
Links
5,341
Files
1,268
Videos
20,427
Photo
وصف القناة
✅ کانال جستاری در اسناد کهن، محفلی برای درج اسناد تاریخی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From دامغان نامه
قولنامه هفتاد و هشت ساله باغی در روستای جزن دامغان که متعلق به آقای حاج قربانعلی تقی پور میباشد. خط و متن زیبا در این قولنامه جلوه دارد.

با تشکر از مدیریت فهیم کانال فرهیختگان دامغانی

@damghannameh
گذری بر زندگینامه محمد غفاری
" کمال الملک "

برگرفته از کانال زیباترین آثار نقاشی جهان
زندگی نامه محمد غفاری معروف به کمال الملک:

نقاش بزرگ معاصر ایران در سالهای نخست فرمانروایی ناصر الدین شاه قاجار (1224) شمسی در یک دودمان کهن، هنرمند و سرشناس کاشان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی محمد غفاری در مکتب یا مکاتب زادگاهش، کاشان صورت گرفت. میرزا بزرگ پدر محمد غفاری که خود نیز مانند پدرانش دارای پیشه نقاشی بود بعد از فراغت یافتن فرزندش محمد از تحصیلات ابتدایی او را با پسر دیگرش ابو تراب که سه سال بزرگتر از برادر خود بود به تهران فرستاد.
محمد و ابوتراب در مدت ٣ سال اشتغال به تحصیل در دارالفنون در رشته نقاشی، موفقیتهای شایانی بدست آوردند. یک روز ناصر الدین شاه هنگام سرکشی به این مدرسه، تابلویی را که محمد غفاری از چهره شاهزاده «اعتضادالسلطنه» مدیر دارالفنون کشیده بود ، دید و شدیداً تحت تاثیر زیبایی تابلو و شباهت بسیار زیادش با چهره مدیر مدرسه قرار گرفت و در نتیجه از هویت نقاش تابلو جویا شد، او را معرفی کردند. ناصرالدین شاه او را فرا خواند و دستور داد تا یکی از تالار های کاخ گلستان را به عنوان نقاش خانه در اختیارش بگذارند و برایش مقرری و مواجب نیز تعیین کنند.
از آن زمان ستاره بخت این جوان با روالی استوار رو به اوج نهاد. ابتدا عنوان (خان) و پیشخدمت مخصوص به او داده شد اما مدتی بعد به مقام نقاش باشی ارتقاء یافت و کارهای او نیز هر روز بیش از پیش ستایش همگان را بر می انگیخت، تا آنجا که فرمانروای قاجار خود نیز شاگردی استاد را پذیرا شد و او را به لقب کمال الملک مفتخر ساخت و برای تکمیل اطلاعات و مهارت های پیشین خویش در کار نقاشی روزانه ساعاتی را نزد وی به شاگردی می پرداخت. تماس های روزانه و مداوم میان کمال الملک به عنوان استاد از یکسو و فرمانروای کشور به نام هنر آموز از سوی دیگر موجب شد تا رابطه پیش خدمتی و خداوندگاری جای خود را به رابه معلمی و شاگردی دهد و میان آن دو، نوعی دوستی و رفاقت پدید آید. در این مدت کمال الملک بیش از ١٧٠ تابلو کشید که مشهورترین آنها«تالار آیینه» است و نخستین تابلویی است که امضای نقاش را بر خود دارد.
سعادت و شادی کمال الملک با یافتن همسری دلخواه (خواهر مفتاح الملک) و گرم شدن محیط خانواده اش با تولد دختری زیبا، از چشمه های دیگر شادی و سعادت او بود اما از آن جا که « گنج و مار، گل و خارو غم و شادی به همند» حادثه مرگ برادر بیست و هشت ساله اش ابو تراب که دوست او نیز بود نقاش جوان را با رنج و اندوهی عمیق قرین ساخت.
پیشامد ناگوار دیگری که جهان را در نگاه کمال الملک سیاه کرد و زندگی را بر او تیره ساخت حادثه دزدیده شدن مقداری طلا و جواهر از تخت طاووس بود، رویداد مزبور از این حیث به نقاش باشی لطمه روحی وارد ساخت که تخت طاووس در تالار آیینه کاخ گلستان بود. این مطلب موجب گردید که کمال الملک مورد بدگمانی واقع شود و پس از احضار از سوی مسئول تحقیق، مدت چهار ساعت مورد بازجویی قرار گیرد،

اگر چه سارق اصلی دستگیر و اعدام شد اما خاطره تلخ این حادثه برای همیشه در ضمیر نقاش بزرگ و پاکدامن باقی ماند.
پس از مرگ ناصر الدین شاه و در آغاز سلطنت مظفر الدین شاه کمال الملک با کسب اجازه از او برای ادامه تحصیلات در زمینه زبان فرانسه و مطالعه در امر نقاشی و همچنین دیدار از موزه ها راهی کشورهای اروپایی شد. او به مدت سه سال در ایتالیا وفرانسه و مدت کوتاهی هم در اتریش به سر برد، در این مدت از موزه های مهم شهر های رم، فلورانس و پاریس دیدن کرد و از روی شاهکارهای ( روبنس)،(تیسین) و بویژه (رامبراند) نزدیک به دوازده کپی ترسیم کرد. او در این سفر به دو هنرمند نابغه آن قاره یعنی (لئوناردو داوینچی) و ( وان راین رامبراند) ارادت ویژه پیدا کرد اما اگر مقرر می شد که یکی از آن دو را برگزینند، کفه هنرمند دوم سنگین تر بود.
ابراهیم حکیمی که در آن روزها در پاریس به تحصیل مشغول بود روزی در موزه (لوور) با نقاش باشی میهنش آشنا می شود و این برخورد تصادفی میان آنها دوستی و مهری به بار می آورد که ثمره اش بعدها به صورت حکم ریاست کمال الملک بر مدرسه معروف (صنایع مستظرفه) پدیدار می شود.
ورود کمال الملک در بازگشت از اروپا به تهران مصادف شد با انقلاب مشروطیت و او با انتشار مقالات و ترجمه هایی از آثار (ژان ژاک روسو) و سایر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، دین خود را به نهضت جدید ادا نمود.
با شروع سلسله پهلوی کمال الملک به یکی از روستاهای نیشابور می رود ( یا تبعید می شود) اما خود در جایی می نویسد: ( من گوشه ای از بیابان را اختیار کرده و به دو فنجان شیر قناعت کرده ام که بقیه عمر را بکوشم تا گذشته را فراموش کنم.