قناة

مجلّه سفینه تبریز

مجلّه سفینه تبریز
1.1k
عددالاعضاء
440
Links
213
Files
42
Videos
2,448
Photo
وصف القناة
مجلّه فرهنگی و هنری در تاریخ و ادبیات آذربایجان @safinehyetabriz یادداشت های محمّد طاهری خسروشاهی در دانشگاه تبریز ارتباط : @Tahery_tabriz نشانی تبریز صندوق پستی 51665 -314 *مجوز کانال در سامانه رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد: 1-2-68231-61-4-1
@safinehyetabriz
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
برگهایی از ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان ترکی

مترجم: شریف آمدی؛ از کردهای چرکسی عثمانی و نزدیکان شاهزاده جم؛ پسر سلطان سلیم

سال اتمام اثر: 916 قمری کشور مصر

*این اثر به دستور سلطان قانصوه غوری؛ آخرین فرمانروای ممالیک برجی مصر سروده شده است.

برای مشاهده برگهایی از این شاهنامه ترکی 👇👇👇

https://digitalcollections.nypl.org/items/510d47e3-c9f5-a3d9-e040-e00a18064a99/book?parent=8a473cb0-c6c4-012f-4a5c-58d385a7bc34#page/125/mode/2up

@safinehyetabriz
@safinehyetabriz
با یاد و نام خدا
یکی از مشایخ تبریز در بوستان سعدی

در هیچ یک از شرح هایی که بر بوستان نوشته شده، به فردِ مورد نظرِ سعدی در بیتِ؛
عزیزی در اقصای تبریز بود که همواره بیدار و شب خیز بود
(باب چهارم-حکایت هجدهم)
اشاره ای نشده است. بر اساس شواهد و قرائن، نخستین بار مرحوم حافظ حسین کربلایی تبریزی؛ مؤلّفِ کتابِ ارزشمند روضات الجنان و جنّات الجنان به نقل از استادش بدرالدین احمد لاله ای تبریزی(متوفّی 983)، فردِ مورد اشارة سعدی در این بیت را، شیخ ابوبکر بن اسماعیل سلّه باف تبریزی ؛ عارف گمنام اواخرِ سدة ششم و اوایل سدة هفتم هجری آذربایجان معرفی کرده است.
دربارة این شیخ ابوبکر سلّه باف، جز یکی ـ دو مورد اطّلاعات پراکنده، دانسته ای در دست نیست.منبع عمدة این اطّلاعات اندک و پراکنده نیز، مقالات شمس و مناقب العارفین احمد افلاکی است. البته با وجود اینکه استاد بدیع-الزّمان فروزانفر،در حاشیة زندگینامة مولوی، متذکّر اشارة فریدون سپهسالار به نام شیخ ابوبکرتبریزی شده است، در رسالة سپهسالار، نامی از شیخ ابوبکر به میان نیامده است.
ما در ضمن یک مقاله که در شماره 60 مجلّه وزین آینة میراث منتشر شده است، ابتدا ردپای شیخ ابوبکر سلّة باف تبریزی را در متون آن عصر بررسی کرده ایم و در ادامه، با تطبیق حالاتِ عرفانی شیخ ابوبکرتبریزی با حکایت بوستان، و بررسی شواهد و قرائنی دیگر، به این نتیجه رسیده ایم که «عزیز» موردِ اشارة سعدی، همین شیخ ابوبکر سلّه باف تبریزی است که ظاهراً شیخ اجل سعدی(علیه الرحمه)در بازگشت از سفر مکّه،که به قصد ملاقات با اباقاخان پسر هلاکو خان مغول به تبریز آمده بود،این حکایت را شنیده است. برای مطالعه اصل این مقاله بنگرید به:👇👇👇
@safinehyetabriz
یکی از مشایخ تبریز در بوستان سعدی محمدعلی موسی زاده و محمد طاهری خسروشاهی مجلّه آینه میراث / شماره 60 / 1396 @safinehyetabriz
مطبوعات دوره مشروطه

سخنرانی استاد رحیم رئیس نیا

یکشنبه ۲۹ مهر ساعت ۱۳/۳۰

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبریز
سالن شهریار

* با همکاری انجمن ادبی تبریز


@safinehyetabriz
در تصحیح اشعار عربی خاقانی شروانی یادداشتی از: یوسف اصغری / دانشگاه جیرفت مجلّه کاوش نامه / بهار 97 @safinehyetabriz
Forwarded From مجلّه سفینه تبریز
اطلاعیه

دسترسی به متن کامل مقالات مجله سفینه تبریز

بانک اطلاعات نشریات کشور
(مگ ایران) 👇👇👇👇

http://www.magiran.com/magarchive.asp?mgid=7493


@safinehyetabriz
اثیر اخسیکتی یا مجیر بیلقانی؟

شکست دور سپهرم به پایمال زحیر
بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر

همی نفر نفر آید بلا به ساحت من
ازین نفر نفر ای دوستان نفیر نفیر

دو بیتی که نقل شد ابیات آغازین قصیده‌ای‌ پانزده بیتی‌ست که در بخش شکوائیات دیوان مجیر بیلقانی / ۲۷۱ آمده است اما نمی‌تواند از او باشد به دو دلیل.

اول اینکه مصحّح در پانوشت توضیح داده که: "این شکوائیه فقط در نسخۀ «ن» آمده است و تصحیح آن قیاساً صورت گرفت» مقدمۀ کتاب را نگاه کردم و دیدم که این نسخۀ «ن» چندان اعتباری ندارد. در مقدّمۀ کتاب صفحۀ هشتاد و پنج نوشته شده که تاریخ کتابت این نسخه سال ۱۲۶۲ است پس اعتبار آن بسیار کمتر از نسخه‌های قدیم‌تر این دیوان است. ضمناً در پایان توضیح داده است که این نسخه با تذکرۀ دولتشاه سمرقندی در یک مجلّد است و بخشی از اشعار اثیرالدین اخسیکتی به خاتمۀ نسخه راه یافته است.

دوم اینکه این قصیده با ابیات بسیار بیشتر در دیوان اثیراخسیکتی‌‌، طبع همایون فرخ / ۱۵۱ آمده است. (قصیده در دیوان اثیر ۴۳ بیت دارد)

پس به گمانم می‌توان نتیجه گرفت که به ظن قریب به یقین قصیده باید از اثیرالدین اخسیکتی باشد.

#عاطفه_طیه

@atefeh_tayyeh
در پی انتشار یادداشت خانم عاطفه طیّه، محقق ارجمند جناب محسن شریفی صحی، این توضیح را نوشتند: در دیوان مجیر بیلقانی و اثیر اخسیکتی، اشعاری یافت می شود که معلوم می کند دو شاعر، اشعار یکدیگر را می خوانده و از مفاهیم، مضامین و قوافی اشعار هم استفاده می کردند. برای مثال، در دیوان اثیر آمده: (1337: 336)
هنگامۀ خورشید ز رخسار تو بشکست بازارچۀ سرو ز رفتار تو بشکست
و مجیر (1358: 208) گفته است:
بازار شکر لعل شکربار تو بشکست ناموس فلک غمزۀ خونخوار تو بشکست
و همین «غمزۀ خونخوار تو بشکست» در بیت دیگری از اثیر آمده است.
یا اثیر در غزلیات (1337: 355) سروده:
بهار امسال خوشتر می نماید چمن چون نقش آذر می نماید
و مجیر در قصاید (1358: 90) آورده:
دم گیتی معنبر می نماید چمن از خلد خوش تر می نماید
نیز قصیده ای 31 بیتی در دیوان اثیر در تسلیت درگذشت مادر سلطان به چشم می خورد، با مطلع زیر:
در گلشن ایام نسیمی ز وفا نیست در دیدۀ افلاک نشانی ز حیا نیست (ص 65)
حال 8 بیت آن در دیوان مجیر بیلقانی نیز وارد شده (334 ببین) که مصحح متذکر گشته که تنها در یک نسخه آمده است (ص 260). نیز در جمع قطعات مجیر، قطعه ای دو بیتی مشاهده می گردد که دو بیت آغازین غزلی 6 بیتی از اثیر است! (402)
به دلیل هم عصر بودن، معلوم نمی شود که کدام شاعر از دیگری متأثر گشته و ممکن است هر دو به دواوین و اشعار یکدیگر نظر داشته اند. اما نکتۀ جالب توجه این است که راوندی صاحب کتاب راحه الصدور، در قرن 5 هجری ماجرایی را تعریف کرده که خود ناظر آن بوده و پرده از سرقت ادبیِ مجیر از اثیر برداشته است. وی پس از ذکر قصیده ای از مجیر که مدح قزل ارسلان سروده شده، گوید: «شرم باد اثیر اخسیکتی را که در مقابل این سخن گفت:
از برای خدای خواجه مجیر کاروان های شعر من چه زنی
آن حقیقت سخت نامنصفی کرد» (راوندی، 1364: 327).
سپس در ذکر شعر اثیر در کتاب خویش، تعصب به خرج داده و به هواداریِ مجیر، بیش از یک قصیده از او را ذکر نمی کند!
شعری که در همین وزن و قافیۀ بیت اثیر، در دیوان دو شاعر یافت می شود، با مطالع زیر جالب توجه است:
گره مشک بر سمن چه زنی لشکر زنگ بر ختن چه زنی (اثیر:393؛ مجیر:244)
به دلالت سخن راوندی، می توان گفت که مجیر 4 بیت اول غزل 6 بیتیِ اثیر را در غزل 8 بیتی خویش جای داده و انتحال نموده است. ( رک به مقدمۀ دو دیوان). @safinehyetabriz