قناة

کتابخانه امام حسین عليه السلام

کتابخانه امام حسین عليه السلام
835
عددالاعضاء
8,322
Links
9,464
Files
2,220
Videos
15,627
Photo
وصف القناة
✅ کانال کتابخانه تخصصی امام حسین عليه السلام لینک: https://t.me/+QN7b2Yvid2Dwu0Co ♦️بازفرست یا بازنشر مطالبِ کانال‌ها، به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست!
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
نامیرا نام رمانی از صادق کرمیار می باشد که روایتگر واقعه عاشورا است. این کتاب در سال 1388 توسط انتشارات نیستان به چاپ رسیده است.
رمان کرمیار اثری شخصیت محور است که در آن به ماجرای پیوستن عبدالله بن عمیر به سپاه امام حسین علیه السلام می پردازد.
 در این رمان دختر و پسر جوانی از اهالی کوفه به دلیل رفتارهای متناقض بزرگان کوفه، بین حمایت از امام حسین و یزید تردید دارند و بدون منفعت طلبی برای کشف حقیقت تلاش می کنند. داستان به شکل رمان های های کلاسیک با بیانی امروزی و روان بیان شده است و
نویسنده تلاش کرده است که فضای شهر کوفه پیش از حادثه عاشورا را نشان دهد و به نوعی به شک و تردیدهای مردم در حمایت از امام حسین(ع) و علل آن بپردازد.

 صادق کرمیار برای نوشتن رمان نامیرا دست به پژوهش زده است و  آثار تحلیلی و کتاب‌های مقاتل مختلف درباره امام حسین (ع) را مطالعه کرده است. او  با این اثر توانست جایزه ی جلال آل احمد و جایزه ی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را  به خودش اختصاص بدهد.
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
نسیم کاهیرده: کتاب(( آیین های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی)) اثری از علی جعفری

این کتاب، پژوهشی در حوزه مطالعات رسانه ای برنامه های مذهبی تلویزیون در دو مناسبت شیعی مهم ، یکی عزای عاشورا و دیگری جشن نیمه شعبان است و در آن تلاش شده است از مبدأ حوزۀ نظری «ارتباطات آیینی» و به کمک رهیافت «مردم نگاری»، فرایند ورود و خروج آیینی تلویزیون ایران به دو نوع مناسبت حزن مذهبی و فرح مذهبی ثبت شود. همچنین با فراوری داده های مردم نگارانه، مولفه های اصلی در آیینی سازی شادی و غم در تلویزیون ایران استخراج و صورت بندی گردد.


کتاب در نوع خود به شیوه ای مستند و البته در پارادایم نظری انتقال در مطالعات رسانه ای، به مساله تلویزیون و مناسبت های مذهبی پرداخته است که به خوبی از نوعی ضعف اساسی در وجه مناسبتی در تولید برنامه ها صحبت می کند. اما کتاب علی رغم ادعای خودش در رویکرد آیینی به ارتباطات، هیچ داده ای (مطلقا هیچ داده ای)‌از مخاطبان و تعامل آیینی آنها با محتوای تلویزیون در ایام محرم و نیمه شعبان به ما نمی دهد. با این وجود می تواند برای مطالعات بعدی ایده های بیشتری را به مخاطبان بدهد.



مولف کتاب در بیان مولفه های عمومی حزن مذهبی در تلویزیون ایران این ویژگی های را بر می شمرد: 1) تباکی در حد نهایت و بکاء در حد صفر. تباکی بدین معنا که ادعا و تظاهر به گریه و اندوه میکنند، در حالیکه به ندرت شخصیت های اصلی برنامه های حزن انگیز را میتوان در بکاء در معنای واقعی دید. به عبارت دیگر یک فرم ظاهری بر محتوای واقعی گریه و بکاء غلبه کرده است. لذا با حجم انبوهی از نشانه های غم اندود رقیق المعنا مواجه میشویم. 2) حماسه زدایی. عزاداری تلویزیونی بسیار آرام،‌بدون دغدغه؛‌نشسته و بدون تحرک انجام می گیرد. گویی اصولا امر جدی ای در میان نیست و صرفا باید ظاهرا افراد حاضر در استودیو خودشان را عزادار نشان بدهند. لذا منطق حماسی و اساطیری آیین های مذهبی در این برنامه های مذهبی قربانی می شود و جدیت امر آییین قربانی فرم های بی محتوا میشود. 3)‌انفکاک بین رمزگان های شور و شعور. به دلیل انقطاع بخش های شورانگیز و شعورآمیز، برنامه آیینی بصورتی ابتر به نمایش در می آید. 4) آغاز باشکوه و پایان برهوت در برنامه های مناسبتی بویژه برای ایام محرم. ورود به ایام مناسبتی بسیار آرام و با وقار صورت میگیرد و مقدمات فراوانی رعایت می شود. و موقع خروج از ایام عزا،‌گویی از مصیبتی فرار میکند، برنامه های تلویزیون در کوتاه ترین زمان و به ناقص ترین شکل برنامه های مناسبتی را خاتمه می دهند. 5) ایجاد تقابل تک و تنها در گوشه استودیو با عزاداری دسته جمعی در وسط خیابان. گویی عزاداری هایی که به طور تاریخی همیشه جمعی بوده اند ‌در تلویزیون به صورت فردی و منزوی اجرا میشوند. 6) گفتگو به جای عزاداری به جای خود عزاداری کردن. 7) بازنمایی مقطعی و نقطه جوش آیینهای عزاداری در تلویزیون. در برنامه های تلویزیونی، اوج مراسم مذهبی در مکان ها و مجالس مختلف به نمایش گذاشته میشود لذا مقدماتی که مخاطب و مشارکت کننده را میتوانسته به اوج حس و حال آیینی برساند،‌رعایت نمی شود. 8) آییین سازی از استودیوداری مجری ها به مثابه مناسک عاشورایی. محدودیت های استودیو موجب شده است اشکال بدیعی از آیین مختص مجری ها شکل بگیرد که به تدریج در بازنمایی رسانه های اهمیتی همتراز و گاه بیشتر از آیین های واقعی در جامعه پیدا می کند.


برشی از مقدمه کتاب:
«برنامه‌ های مناسبتی» با وسعت و گونه‌ گونی امروزینش، از اختصاصات تلویزیون پساانقلابی است. یکی از تغییراتی که به‌ تبع انقلاب اسلامی در رادیوتلویزیون ملی ایجاد شد، توجه به ‌هم‌گرایی آن با زمینه ‌های فرهنگی و تاریخی و مذهبی جامعه بود. شاخه‌ ای از این ‌هم‌گرایی در «تقویم ‌محوری» جداول پخش تجلی یافت و استمرار آن به شکل‌گیری تدریجی ژانر تلویزیونی خاصی انجامید که بعدها به «مناسبتی» موسوم شد. یکی از اصول بنیادین در «نظریۀ هنجاری رسانۀ ملی» ‌هم‌گرایی حداکثری با تقویم ملی است. علاوه بر حداکثری ‌گرایی هنجاری، حداکثری ‌بودنِ خودِ تقویم رسمی نیز مزید بر علت شده تا رسانۀ ملی ایران رکورد بالاترین مناسبتی ‌ها را در میان رادیوتلویزیون‌های جهان داشته باشد. تلفیق منحصربه ‌فرد دو تقویم شمسی و قمری در تقویم رسمی کشور در کنار چگالی مناسبتی بالای مذهب تشیع، دو زمینۀ حداکثری ‌بودگی تقویم رسمی ایران هستند.

https://beyraghmessenger.ir/join/negaristanvageristandarashoura
نسیم کاهیرده: دهم ماه (سعید کیایی 1394)
ویژگی شاخص کتاب: جدید بودن سوژه و نو آورانه بودن روش کار
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
اين کتاب، ثمره ي پروژه اي پنج ساله با هدف مستندنگاري تصويري مجالس روضه ي زنانه در شهر تهران است و در آن 58 قطعه عکس از اين مجالس همراه با توضيحاتي کوتاه آمده است مؤلف در مقام پژوهشگر عکاس کوشيده است به رويکردي مرد منگارانه، اجزاء و ابعاد مختلف روضه ها و مجالس مذهبي زنان را ثبت کرده و فرهنگ مادي اين اجتماعات پويا، متکثر، فراوان اما ناشناخته را تصوير کند. اين کتاب را ميتوان نخستين کتاب مجموعه عکس مستند از روضه هاي زنانه دانست
در مقدمه این اثر هنری و مردمنگارانه استفاده از متن نویسنده ای دیگر جلب توجه می کند که بنظر میرسد با هدف تأثیر گذاری بیشتر بر مخاطب صورت گرفته است .اما نقدی به استفاده از چنین مقدمه ای وارد است و آن احتمال سویافتگی ذهن مخاطب قبل از تماشای تصاویر کتاب است که طبعا" از جذابیت مشاهده یک کار خالص هنری می کاهد .

https://taaghche.com/book/13165
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
Forwarded From پیرامون نگریستن و گریستن در عاشورا
کتاب(( آیین های تلویزیونی و بازنمایی حزن و فرح مذهبی)) اثری از علی جعفری

این کتاب، پژوهشی در حوزه مطالعات رسانه ای برنامه های مذهبی تلویزیون در دو مناسبت شیعی مهم ، یکی عزای عاشورا و دیگری جشن نیمه شعبان است و در آن تلاش شده است از مبدأ حوزۀ نظری «ارتباطات آیینی» و به کمک رهیافت «مردم نگاری»، فرایند ورود و خروج آیینی تلویزیون ایران به دو نوع مناسبت حزن مذهبی و فرح مذهبی ثبت شود. همچنین با فراوری داده های مردم نگارانه، مولفه های اصلی در آیینی سازی شادی و غم در تلویزیون ایران استخراج و صورت بندی گردد.


کتاب در نوع خود به شیوه ای مستند و البته در پارادایم نظری انتقال در مطالعات رسانه ای، به مساله تلویزیون و مناسبت های مذهبی پرداخته است که به خوبی از نوعی ضعف اساسی در وجه مناسبتی در تولید برنامه ها صحبت می کند. اما کتاب علی رغم ادعای خودش در رویکرد آیینی به ارتباطات، هیچ داده ای (مطلقا هیچ داده ای)‌از مخاطبان و تعامل آیینی آنها با محتوای تلویزیون در ایام محرم و نیمه شعبان به ما نمی دهد. با این وجود می تواند برای مطالعات بعدی ایده های بیشتری را به مخاطبان بدهد.



مولف کتاب در بیان مولفه های عمومی حزن مذهبی در تلویزیون ایران این ویژگی های را بر می شمرد: 1) تباکی در حد نهایت و بکاء در حد صفر. تباکی بدین معنا که ادعا و تظاهر به گریه و اندوه میکنند، در حالیکه به ندرت شخصیت های اصلی برنامه های حزن انگیز را میتوان در بکاء در معنای واقعی دید. به عبارت دیگر یک فرم ظاهری بر محتوای واقعی گریه و بکاء غلبه کرده است. لذا با حجم انبوهی از نشانه های غم اندود رقیق المعنا مواجه میشویم. 2) حماسه زدایی. عزاداری تلویزیونی بسیار آرام،‌بدون دغدغه؛‌نشسته و بدون تحرک انجام می گیرد. گویی اصولا امر جدی ای در میان نیست و صرفا باید ظاهرا افراد حاضر در استودیو خودشان را عزادار نشان بدهند. لذا منطق حماسی و اساطیری آیین های مذهبی در این برنامه های مذهبی قربانی می شود و جدیت امر آییین قربانی فرم های بی محتوا میشود. 3)‌انفکاک بین رمزگان های شور و شعور. به دلیل انقطاع بخش های شورانگیز و شعورآمیز، برنامه آیینی بصورتی ابتر به نمایش در می آید. 4) آغاز باشکوه و پایان برهوت در برنامه های مناسبتی بویژه برای ایام محرم. ورود به ایام مناسبتی بسیار آرام و با وقار صورت میگیرد و مقدمات فراوانی رعایت می شود. و موقع خروج از ایام عزا،‌گویی از مصیبتی فرار میکند، برنامه های تلویزیون در کوتاه ترین زمان و به ناقص ترین شکل برنامه های مناسبتی را خاتمه می دهند. 5) ایجاد تقابل تک و تنها در گوشه استودیو با عزاداری دسته جمعی در وسط خیابان. گویی عزاداری هایی که به طور تاریخی همیشه جمعی بوده اند ‌در تلویزیون به صورت فردی و منزوی اجرا میشوند. 6) گفتگو به جای عزاداری به جای خود عزاداری کردن. 7) بازنمایی مقطعی و نقطه جوش آیینهای عزاداری در تلویزیون. در برنامه های تلویزیونی، اوج مراسم مذهبی در مکان ها و مجالس مختلف به نمایش گذاشته میشود لذا مقدماتی که مخاطب و مشارکت کننده را میتوانسته به اوج حس و حال آیینی برساند،‌رعایت نمی شود. 8) آییین سازی از استودیوداری مجری ها به مثابه مناسک عاشورایی. محدودیت های استودیو موجب شده است اشکال بدیعی از آیین مختص مجری ها شکل بگیرد که به تدریج در بازنمایی رسانه های اهمیتی همتراز و گاه بیشتر از آیین های واقعی در جامعه پیدا می کند.


برشی از مقدمه کتاب:
«برنامه‌ های مناسبتی» با وسعت و گونه‌ گونی امروزینش، از اختصاصات تلویزیون پساانقلابی است. یکی از تغییراتی که به‌ تبع انقلاب اسلامی در رادیوتلویزیون ملی ایجاد شد، توجه به ‌هم‌گرایی آن با زمینه ‌های فرهنگی و تاریخی و مذهبی جامعه بود. شاخه‌ ای از این ‌هم‌گرایی در «تقویم ‌محوری» جداول پخش تجلی یافت و استمرار آن به شکل‌گیری تدریجی ژانر تلویزیونی خاصی انجامید که بعدها به «مناسبتی» موسوم شد. یکی از اصول بنیادین در «نظریۀ هنجاری رسانۀ ملی» ‌هم‌گرایی حداکثری با تقویم ملی است. علاوه بر حداکثری ‌گرایی هنجاری، حداکثری ‌بودنِ خودِ تقویم رسمی نیز مزید بر علت شده تا رسانۀ ملی ایران رکورد بالاترین مناسبتی ‌ها را در میان رادیوتلویزیون‌های جهان داشته باشد. تلفیق منحصربه ‌فرد دو تقویم شمسی و قمری در تقویم رسمی کشور در کنار چگالی مناسبتی بالای مذهب تشیع، دو زمینۀ حداکثری ‌بودگی تقویم رسمی ایران هستند.
✅ استغفار از زبان امیرالمؤمنین علی (ع)، در جامع الحکایات و لوامع الروایات/عوفی

🆔 @ihlib
🆔 @ihlib
Forwarded From سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

ابوالقاسم فنایی

کربلا، صحنه رویادویی اسلام اموی و اسلام علوی

اینستاگرام خانه اندیشمندان علوم انسانی

۳ شهریور ۱۳۹۹


ابوالقاسم فنائی:
شفاعت وقتی اتفاق می‌افتد که به تحول وجودی برسیم

شفاعت وقتی اتفاق می‌افتد که بتوانیم به لحاظ شخصیتی شبیه شخصیت امام(ع) شویم. خطاهایمان را جبران کنیم و به تحول وجودی برسیم.

بعد از انقطاع وحی و پایان نبوت پیامبر خاتم‌الانبیا، وجه رسالتی ایشان باقی ماند و به اعتقاد ما شیعیان این رسالت بعد از پیامبر به امامان محول شد.مهم‌ترین رسالتی که پیامبر داشتند این بود که یک الگوی زیسته موفقی را در پیش بگیرند تا تصویری واقعی از آنچه در ایده‌ها و اندیشه‌های پیامبر مطرح شده بود، به نمایش بگذارند و از این حیث، امامان ما هم جانشین پیامبر هستند.

یکی از ویژگی‌هایی که قرآن مورد تاکید قرار داده اسوه بودن پیامبر است (قَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ) که به نوعی سیره اهل بیت می‌شود. چنانکه امام حسین(ع) نیز درباره خود می‌گوید «و لکم فِی أُسْوَةٌ ».

باید در بین تبیین‌های متنوعی که از واقعه عاشورا صورت می‌گیرد بهترین آن را انتخاب کنیم. بهترین تبیین هم آن است که با الگو بودن و رسالت امام حسین(ع) منافات نداشته باشد و انتخاب آگاهانه امام حسین(ع) از جنس چنین تبیینی است.

امام حسین(ع) برای چه کسانی الگو است؟

اگر ما ادعا داریم که شیعه ائمه هستیم باید بدانیم که «الشِّیعَةُ‌ مَنْ‌ شَایَعَ‌ عَلِیًّا» (شیعه کسی است که در پیِ‌ علی رود). این الگو بودن انتظاراتی را در ما شکل می‌دهد.

پاسخ‌های زیادی برای این سوال وجود دارد. برخی ایشان را برای شیعیان و برخی به طور کلی برای مسلمانان الگو می‌دانند. اما من معتقدم امام حسین(ع) برای بشریت الگو هستند.

یکی از دلایل این امر این است که همانطور که پیامبر رحمة للعالمین بود امامان نیز این ویژگی را دارند و علی‌رغم تکثری که در هر باور و اعتقادی هست امام حسین(ع) می‌تواند الگویی برای آن باشد.

به نظر من، محدود کردن امام و تبدیل کردن ایشان به یک الگوی محلی و فرقه‌ای هم ظلم به امام حسین(ع) است و هم ظلم به بشریت.

امام حسین در چه چیزی الگو است؟

اگر بخواهیم یک الگو نقش سازنده‌ای در زندگی ما ایفا کند باید جنبه‌های ذاتی(آنچه در اصل هست) این الگو را از جنبه‌های عرضی(آنچه به خود می‌گیرد) آن تفکیک کنیم.

برای مثال، امام حسین (ع) دارای جنبه‌ های عرضی از جمله عناصر زمانی و مکانی خاص دوره خود هستند از جمله، نوع پوشش، نوع سلاح‌های جنگی، زبان عربی و جنسیت مردانه که هیچ‌کدام از این‌ها جنبه‌های ذاتی یک فرد نیستند.

برای همین، برای الگو قرار دادن یک شخص باید آن عناصر زمانی و مکانی را که قابل تعمیم نیست، کنار بگذاریم و روی ویژگی‌های دیگر تاکید کنیم. از جمله اینکه ایشان در مقام انسان می‌توانند الگوی همه زنان و مردان باشند و نه فقط به خاطر جنسیتشان الگوی مردان باشند. یا زبان ایشان که عربی بوده تنها به خاطر منطقه تولد ایشان بوده و هرکسی با هر زبانی می‌تواند امام حسین(ع) را الگوی خود قرار دهد. چراکه در زمینه و زمانه‌ای که امام حسین(ع) زندگی می‌کند جنبه‌هایی از شخصیت ایشان برای ما الگو است که فرازمانی و فرامکانی باشد.

تحریفات کربلا، مانع اصلی

برای درک اخلاق در نگاه امام حسین(ع) باید دید ایشان در منش و رفتار خود تصمیماتی که گرفته بر مبنای چه اصول و ارزش‌هایی بوده است و در صورتی که ما این اصول و ارزش‌ها را بشناسیم خواهیم فهمید چه باید بکنیم.



آن‌گونه که در تفکر سنتی اتفاق افتاده است، شخصیت‌های دینی در جایگاهی هستند که نمی‌توانند آن نقش موثر الگو را در زندگی ما ایفا کنند. به طوری که خود شخصیت به حاشیه رفته و ما می‌مانیم و یک سری از دستورات و قواعدی که تنها در قالب تک جمله‌های زیبا به ما رسیده است و ما جز نقش واسطه‌گری انتقال پیام چیزی از امامان دریافت نمی‌کنیم. از این رو، نقش، رسالت، مسئولیت و حجت شخصیت امامان نادیده گرفته شده است.

حجت بودن همان الگو بودن امام است و نشانگر این است که شخصیت یک امام موضوعیت دارد. چرا که تجسم عینی آموزه‌های دینی است. ما در زندگی دینی خود به چنین شخصیت‌هایی نیاز داریم تا ببینیم اگر کسی به معنای دقیق دین عمل کند، سبک زندگی و منش او چه شکلی خواهد بود.

پیروی از الگو متضمن برقراری ارتباط با آن شخصیت است که از دو جنبه عاطفی و معرفتی تشکیل شده است. اما امروزه در بسیاری از جهات این دو جنبه از هم جدا شده و تنها بر جنبه عاطفی و احساسی تاکید شده است. لذا جای آن جنبه معرفتی را خرافات، احادیث جعلی و نظایر این پر کرده است.

در مورد امام حسین(ع) در هر دو جنبه عاطفی و معرفتی تحریف صورت گرفته و در ارتباط معرفتی ما با امام حسین(ع) اختلال ایجاد کرده است.

📌 متن کامل اینجا
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹