غلامحسین ساعدی
@litera9
این فیلم داستانی، روایتی است از کتابخانه آستان قدس و مخطوطاتی که در دل آن نهفته است و از دل این مخطوطات که اغلب قرآن های خطی است، مجموعه اي از روایت های تاریخي در قالب داستانی به دست داده شده است. این فیلم دارای چندین داستان از قرن دوم و سوم و دوره های سلجوقی و بعد از آن است و البته محوریت فیلم، داستان گوهرشاد، ملکه ایران است و بعد تا دوره میر عمادِ خطاط هم می آید.
در اين فيلم، همه این داستان ها از چشم دختري است كه درباره نسخ خطي كتابخانه آستان قدس تحقيق مي كند؛ در واقع او از زمان حال به زمان گذشته می رود. بدين گونه، داستان سفر ذهنی این دختر به تاریخ است و تجربه ای است که او در مواجهه با نسخ خطي دارد و در نهایت به تحول می رسد.
این فیلم که به کارگردانی امین اصلانی و با فیلمنامه محمدرضا اصلانی و امین اصلانی تهیه شده است، با حضور امیر خضرایی منش(منتقد فیلم)، روز چهارشنبه، 25مهرماه 1397، ساعت 14 در موزه دانشگاه فردوسی مشهد به نمایش درخواهد آمد.
جهت شرکت در این برنامه مشخصات خود را به شماره 3000805613 پیامک کنید.
@mafakherferdowsi
فیلم مستند علی نامه، به کارگردانی مرتضی جذاب فردا سه شنبه ساعت ده شب در جشنواره فیلم حقیقت به نمایش در می آید، این فیلم درباره کتاب اهمیت و جایگاه ادبی این منظومه کهن حماسی شیعی یعنی علی نامه است. شاعر آن شخصی به نام ربیع است. این اثر نخست به صورت نسخه برگردان با مقدمه ای از دکتر شفیعی کدکنی و سپس به صورت حروفی به کوشش غلامی و بیات و پس از آن به گزینی از آن توسط موسوی گرمارودی از سوی میراث مکتوب به چاپ رسید. این فیلم مستند که در آن نقالی آقای ورمرزیار هم وجود دارد مورد توجه علاقه مندان قرار گرفته و در این جشنواره شرکت کرده است. ورود برای همه آزاد و بدون بلیط خواهد بود. سئانس شروع فیلم 9.30 می باشد.
در مدت معلوم .............. مردانگی
گفتمان کاوی جنسیتی در نقد فیلم
چند روز پیش بر خلاف عادت همیشگی به سینما رفتم. و فیلمی را دیدم که این روزها به عنوان فیلمی ساختارشکن شناخته می شود. «فی المدت المعلوم» یا «در مدت معلوم» در نگاه نخست فیلم به نظر می رسد کنشی است قهرمانانه در ساختار اجتماعی کشور است. ساختاری که مبتنی بر سانسور جنسی است و فیلم خود را در مسیر مبارزه با این ساختار معرفی می کند. نخستین صحنه فیلم حکایت گر جسارت جوانی است که بی پروا از عقده جنسی می گوید و مورد تشویق هم قطاران خود قرار می گیرد. و فیلم با محوریت این عقده پیش می رود تا به پایان برسد.
نگارنده این سطور در پی آن است که با تکیه به نگاه گفتمانی به واکاوی لایه های پنهان این فیلم بپردازد. نخستین نکته ای که به آن می پردازیم. مساله جنسیت است. سوالی که پس از دیدن فیلم پیش می آید. این است که جایگاه جنسیت در این فیلم کجاست؟ و آیا با با قطبهای جنسیتی در این فیلم روبه رو هستیم یاخیر؟ ابتدا به جنس مردانه می پردازیمُ جنسی دارای هژمونی که نمود آن را به وضوح در فیلم مشاهده می کنیم. اگر بخواهیم به نمود این هژمونی در فیلم اشاره کنیم. فعال نشان دادن مردان است گویی این فیلم فقط روایت گر صدای مردانه است. مرد برای معضل جنسیتی کتاب می نویسد و مردان دیگر باید کتاب را تایید کنند. از لحاظ مکانی مردان فیلم بالا سر زنان حضور دارند و گویی این مردان هستند که بر زنان تسلط دارند ۳- این مرد است که مردان دیگر را زیر نظر دارد تا ارتباطی با زنان نداشته باشند. برویم سراغ قطب دیگر جنسیتی یعنی زن. زن که به طوری متبحرانه در فیلم سانسور شده . می توان گفت فیلم زن را موجودی منفعل و بی اختیار نشان داده و موضوع جنسیی و رفتار جنسیتی را به زن نسبت می دهد. یک از دیالوگ های فیلم می گوید: «بزرگ می شی می بینی چر اینقدر زن تو خیابوناست؟!!» . حضور کم رنگی از سه دختر دانشجو می بینیم که در ابتدای فیلم ظهور کرده اند اما در طول روایت فیلم محو می شوند. زن موجودی معرفی می شود که باید در ارتباط با او قفل درونی داشت. و زن کتابی را که مرد نوشته را بدون هیچ اشکالی قبول می کند. و حتی واسطه برای چاپ آن می شود. زن برای اینکه از حرف مردانه مصون باشد باید به دنبال نخود سیاه برود. و سکانس پایانی فیلم که در تیتراژ ترکیب شده است. جوانی را پشت ویترین مغازه نشان می دهد و با حسرت به مانکنی زنانه که فاقد سر است خیره می شود که می توان گفت این صحنه حکایت گر این گزاره است: زن یعنی بدن. و اوج نگاه جنسیتی را در صحنه پایانی فیلم مشاهده می کنیم.
اگر بخواهیم در فضایی بینا متنی گام برداریم می توانیم بگوییم رفتار جنسیتی ازدواج موقت در برابر دیگر رفتار های جنسیتی دیگر مطرح شده مانند ازدواج سفید و رفتارهایی از این دست. و فیلم در پی طبیعی سازی این رفتار ایدیولوژیک است که با تکیه بر توصیف بالا این طبیعی سازی شکلی ناشیانه و از نگاه مردانه بوده است. اشاره کردن به مسایل جنسی با این نگاه مردانه حکایت گر عقده ای است که جامعه مردان این روزگار درگیر آن هستند که نمود آن را در زبان مردانه می توانیم مشاهده کنیم. نگارنده این سطور براین باور است اگر فیلم نگاهی متعادل به دو قطب جنسیتی مرد و زن داشت. شاید در این فرآیند طبیعی سازی بیشتر موفقیت کسب می کرد.
محمد نصراوی
۱۷ دی ماه ۹۴
سال 91 در حاشیه جشنواره فیلم فجر، برنامه ای در شبکه چهار سیما برای ارزیابی کلان جشنواره فجر برگزار شد. در قسمت اول این برنامه که آقای بهشتی از بنیانگذاران جشنواره فیلم فجر هم حضور داشت، من به صورت تلفنی حاضر بودم و بدون این که کوچکترین بی احترامی به کسی داشته باشم، انتقاد خودم را درباره روند جشنواره گفتم. فکر می کنید پاسخ ایشان چه بود؟ درست حدس زدید. همان پاسخ مشهور ایرانی ها وقتی که چیزی را نمی فهمند: پوزخند و متلک. (پیوند: http://tv4.ir/index.php/yaddasht/4168-4081
این بسته به مناسبت پایان جشنواه فیلم فجر سال 94 در قالب یک فایل فشرده شامل 4 فایل پی دی اف (همین مقدمه به علاوه دو مقاله کوتاه و یک مصاحبه) تقدیم حضور می گردد. مطالب این بسته عبارتند از:
1-مقاله ای به نام «پدیدار سینمای دولتی» که در واقع تلفیق شده دو یادداشت مختلف از بنده است. نخست یادداشتی با همین نام که سال 91 با ویراستی فاجعه بار و بدون اطلاع بنده توسط کادر اسبق موسسه اشراق منتشر و چند بار (بعضاً بدون اطلاع من) بازنشر شد. (و من در عجبم دوستانی که توانایی انتشار درست یک «روزنامه دیواری» را ندارند، چطور سودای غصب یک نشریه فکری حرفه ای را دارند؟!). در این یادداشت درباره ارتباط فقه و ایدئولوژی با سینما، توضیح مختصری داده شده است. دومی، یادداشت کوتاهی است که برای نشریه سوره اندیشه با نام «قصه دولت و سینما» در شماره 70-71 منتشر شد.
این مقاله تلفیقی، در واقع پاسخ به این سؤال است که نحوه برخورد دولت جمهوری اسلامی با سینما چه تطوراتی داشته است و دولت ها اصلاً با سینما چه می توانند بکنند. این مطلب به ویژه برای دوستان علاقه مند به سیاستهای سینمایی دولت قبل مفید است. (پیوند به همین یادداشت در وبلاگ: http://wp.me/p4koTR-12
2-مقاله بعدی «جشنواره چیست؟ جشنواره فجر کجاست؟» نیز تلفیق از دو یادداشت دیگر است. این دو یادداشت درباره جشنواره هستند. نخستین به نام «جشنواره چیست؟» که به موضوع جشنواره به صورت کلی می پردازد و در شماره 59-58 سوره اندیشه منتشر شده و دومی با نام «جشنواره فجر چگونه اصلاح می شود؟» که در «اسما» ضمیمه سینمایی سوره اندیشه منتشر گشته است و به موضوع نحوه اصلاح جشنواره فیلم در ایران می پردازد. (این مقاله نیز در وبلاگ در این پیوند منتشر شده است: http://wp.me/p4koTR-18 یادداشت به «دولت»، دولت قبلی است. من البته یادداشتهای دیگری هم نوشته بودم که آنها هم کمابیش تکرار همین مطالب هستند و بنابراین بازنشر نمی شوند.
3-سرانجام آخرین مطلب مرتبط که مصاحبه چند ماه پیش من با سایت «سینما انقلاب» و شاید بتوان گفت خلاصه ای از دیدگاه من درباره ارتباط سینما و دولت است. (پیوند به مصاحبه: Bit.ly/205kpFf)
کلیه مطالب بالا مجدداً ویرایش شده اند. جای آن بود تا یادداشتهای نظری تر خود را هم درباره سینما تقدیم می کردم که چون این بسته طولانی می شد از نشر آن فعلاً صرف نظر شد. ضمناً پیشنهاد می کنم دوستان یادداشتهای من را درباره جامعه مصرفی و فرهنگ مصرف گرایانه که در همین کانال هم بازنشر شده اند، قبلاً مطالعه کنند.
انتشار این بسته، بدون دخل و تصرف در آن، بلامانع است.
کانال اطلاع رسانی سید مهدی ناظمی- پژوهشگر فلسفه: https://telegram.me/sayyedmahdinazemi
🌺 "میلاد اسماعیلیان"، دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم(دانشکده مشهد)، دیپلم افتخار پنجاهمین جشنواره بین المللی فیلم رشد را از آن خود کرد.
🔹 فیلم "مهمان" به عنوان تنها نماینده استان خراسان رضوی در بین فیلم های برگزیده در پنجاهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم رشد، به کارگردانی "میلاد اسماعیلیان" موفق به کسب دیپلم افتخار این جشنواره شد.
🔹"فیلم مهمان" در فضای مدرسه ابتدایی روستای اسلام قلعه منطقه "احمدآباد " و با موضوع به نمایش گذاشتن تلاش های بی دریغ معلمان حق التدریس ساخته شده است.
🔹در این دوره از جشنواره، تعداد ۱۶۶ فیلم از سوی معلمان فیلم ساز حضور داشتند که پس از داوری آثار، در مراسم اختتامیه از فیلم های برتر تقدیر شد.
از درگاه الهی آرزوی مزید توفیقات را برای ایشان مسألت داریم. 🌹🌹🌹
#افتخارات_دانشگاه
#دانشکده_علوم_قرآنی_مشهد
#بنیادخیران_وواقفان_دانشگاه
در سال ۱۳۵۳ داریوش مهرجویی بر اساس این داستان فیلم دایرۀ مینا را ساخت که پس از سه سال توقیف در ۱۳۵۶ پروانهٔ نمایش گرفت و در جشنواره پاریس در ۱۹۷۷ و سپس برلین به نمایش درآمد و جوایزی نیز از این دو جشنواره دریافت کرد.
خولیو کورتازار، سوم شهریور 1293 خورشیدی به دنیا آمد. او، بورخس و ساباتو در 1977 در مادرید حضور داشتند. ویدئویی که میبینید سه پرسش است از این سه نویسنده.
@literature9
داریوش مهرجویی میگفت:
گلی ترقی خیلی از جزئیات فیلمنامهی درخت گلابی را از زندگی داریوش شایگان گرفته بود و به تعبیری این فیلم، داستان زندگی شایگان بود.
▫️نقلقول از: #عباس_کیارستمی
سینمای اعتراض
@litera9
گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از #تصویر_ایران در فیلمهای سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر
آنچه بیش از پیش در فیلمهای جشنواره ۳۸ام به عنوان محورهای اساسی خودنمایی میکند "کاهش اثربخشی حاکمیت مرکزی"، "افزایش آسیبهای اجتماعی" و "گرایش جامعه به مداخله در تعیین سرنوشت خود از مسیر اعتراض و یا عبور از نهادهای قانونی"، هرچند بدون جهان معرفتی مشخص و در نتیجه نوعی «آنارشیسم» است و این میتواند برای سیاستگذاران خرد و کلان حائز نکاتی در خور توجه باشد.
در سادهترین شکل ممکن، تصویر ایران در سیوهشتیمن جشنواره فیلم فجر در سه بُعد «وضعیت حکمرانی»، «وضعیت سرمایه اجتماعی» و «فرهنگ عمومی و سیاست رسمی» قابل جمعبندی است که در فایل پیوست قابل مطالعه است.
@literature9
گاگومان (1380)
کارگردان: محمد رسول اف
خلاصه فیلم:
گاگومان (به معنی ساعتِ گرگ و میش) نخستین فیلم مستند داستانی محمد رسول اف است. فیلم ماجرای واقعی آشنایی و ازدواج دو زندانی (زن محکوم به حبس ابد و مرد محکوم به شانزده سال زندان) در زندان بجنورد را روایت می کند. ماجراها و شخصیتها در این فیلم واقعی هستند. این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را در جشنواره فیلم فجر سال ۲۰۰۳ کسب کند.
@litera9
پستچی (۱۳۵۱)
@literature9
کارگردان: #داریوش_مهرجویی
پستچی چهارمین فیلم داریوش مهرجویی است که در زمان خود موفقترین ساختهٔ این کارگردان در محافل جهانی بود.
تقی پستچی (علی نصیریان) با همسر زیبای خود (ژاله سام) زندگی میکند. او به سبب ناتوانی جنسی شخصیت عصبی و نامتعادلی دارد. دکتر معالجش دامپزشکی است که او را با داروهای گیاهی درمان میکند و ...
بازیگران: علی نصیریان، ژاله سام، عزتاله انتظامی، احمدرضا احمدی، عصمت صفوی، عزتاله رمضانیفر، امراله صابری شیروانی، ناصر نجفی، محمد کرباسی
#مستند
The Lure Of The East
عنوان یک فیلم مستند جاده ای است که در سال ١٩٢٤ میلادی (١٣٠٣هجرى شمسى) ساخته شده است.
در اين فيلم یک گروه فیلمبرداری با اتوموبیل از ليدز انگلستان به ايران سفر مى كنند و در طول این سفر از جاده های صعب العبور می گذرند و وارد ايران و شيراز مى شوند.
در این فیلم تصاویری هرچند کوتاه اما بسیار ناب و دیدنی از شیراز گرفته شده است. تصاویری از جاده های اطراف شیراز، تنگ الله و اکبر، دروازه قرآن، مردم شیراز، و تصویرى کوتاه از باغ های شیراز در آن به نمایش در آمده است.
@Britishstudies
🇪🇺🇬🇧
🎥پستچی (۱۳۵۱)
کارگردان: داریوش_مهرجویی
پستچی چهارمین فیلم داریوش مهرجویی است که در زمان خود موفقترین ساختهٔ این کارگردان در محافل جهانی بود.
تقی پستچی (علی نصیریان) با همسر زیبای خود (ژاله سام) زندگی میکند. او به سبب ناتوانی جنسی شخصیت عصبی و نامتعادلی دارد. دکتر معالجش دامپزشکی است که او را با داروهای گیاهی درمان میکند و ...
بازیگران: علی نصیریان، ژاله سام، عزتاله انتظامی، احمدرضا احمدی، عصمت صفوی، عزتاله رمضانیفر، امراله صابری شیروانی، ناصر نجفی، محمد کرباسی
#فیلم
#روانشناسی
#روش_شناسی
#مشکلات_جنسی
در 2بخش تقدیم میشود.
⬇️⬇️
جشنواره امسال هر چند از نظر فیلمهای با کیفیت و فیلمهای متوسط قابل تحمل از بهترین جشنواره ها بود، اما از نظر داوری، متأسفانه نه تنها هیچ پیشرفت رو به جلویی نداشتیم، بلکه براحتی می توان گفت همان روشهای همیشگی ادامه پیدا کرد. هیأت داوران سعی کرد که جوایز را به نوعی بین همه فیلمهای مدعی، پخش کند. به این منظور از همان ابتدا، بهترین فیلم جشنوار یعنی «23 نفر» را به شکل محترمانه ای ذبح کردند تا جلوی دست و پا نباشد و در عین حال مدعی ادای دین هم شده باشند. با کنار رفتن این ملی ترین و انقلابی ترین و سینمایی ترین فیلم جشنواره امسال و یکی از بهترین فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران، جا باز شد تا جایزه های واقعی بین سایر فیلمها تقسیم شود که البته این تقسیم چندان هم بی مبنا نبود، جز این که ای کاش بخشهایی مانند نگاه نو، جایزه ویژه و ... را برمی داشتیم تا راحت تر تصمیم می گرفتیم و فیلمهایی مانند «مسخره باز» در این میان مدعی نمی شدند.
اما درباره فیلم «شبی که ماه کامل شد» و درو کردن جوایز توسط این فیلم، که قبلاً در همین کانال به اختصار درباره آن گفته شد و در برنامه هفت نیز چندین بار درباره آن گفتگو شد، باید نکته ای را آشکار کرد.
به هر حال ساختار این فیلم به شکلی است که بدون اجازه و صلاحدید نهادهای امنیتی و احتمالاً وزارت اطلاعات نمی توانست ساخته شود. اما دیدگاهی که در این فیلم ارائه و تثبیت می شود، دقیقاً همان دیدگاهی است که در بخش عمده ای از مدیران از جمله در جناح حاکم طرفدار دارد و آن ارائه تصویری منفعل، «صرفاً» مظلوم، به یک معنای محدود کلمه «زنانه» و بی خطر از ایران است. درافتادن به این نگاه، ایرانی را به جهان و به خود ملت معرفی می کند که فقط ظلم می پذیرد و براحتی سر او بریده می شود و باید به حال او گریست و افسوس خورد و هیچ فعلیتی برای نجات آن نداشت.
این نوع نگاه که کمابیش در فیلمهای دیگری هم حضور داشت، نه تنها به نفع تصمیم گیران و تصمیم سازان امنیت ملی نیست، بلکه به نفع هیچ ملتی نیست. این نگاه، بسیار خطرناک، بسیار ضدملی، بسیار نابودکننده، منفعلانه، بی ثمر و بی اثر و ترغیب کننده به تجاوزپذیری است. حداقل سه فیلم مهم این جشنواره با این نگاه ساخته شد که دولتی ترین آنها جایزه بهترین فیلم را از این جشنواره گرفت.
@sayyedmahdinazemi
🔺 #ببینید | همزمان با ایام سوگواری حسینی نُسخ مرمت شده فیلمهای «روز واقعه» و «پرواز در شب» در سینما آزادی به نمایش در میآیند.
بنیاد سینمایی فارابی همزمان با آغاز سوگواری امام حسین(ع) و در دهه محرم دو اثر ماندگار و کلاسیک سینمای ایران «روز واقعه» و «پرواز در شب» را که با همکاری مشترک «لابراتوار صدا و سیما» و «فیلمخانه ملی ایران» و «استودیو فام» مورد مرمت، اصلاح رنگ و صدا و بازسازی قرار گرفته است در سینما آزادی به نمایش میگذارد.
این نمایش بر اساس تفاهم نامهی همکاری مابین بنیاد سینمایی فارابی و سینما آزادی به منظور اکران فیلمهای مناسبتی انجام میشود.
طی چند سال گذشته و با برنامهریزی بلند مدت، مراحل اسکن، مرمت و بازسازی و تصحیح رنگ و صدا برای آثار شاخص سینمای ایران آغاز شده است و مورد توجه علاقمندان، منتقدان و مخاطبان سینما در داخل و خارج قرار گرفته است.
نمایش نسخه مرمت شده این فیلمهای قدیمی که محتوای ارزشمند و عمیق دارند فرصتی است تا مخاطبانی که این آثار را بر روی پرده سینما ندیدهاند، بتوانند پس از سالها به تماشای این آثار کلاسیک بنشینند.
«روز واقعه» محصول ۱۳۷۳ به کارگردانی شهرام اسدی و تهیه کنندگی مرتضی شایسته از تولیدات فاخر بنیاد سینمایی فارابی و برنده پنج سیمرغ بلورین جشنواره سیزدهم فجر است. این فیلم بر اساس فیلمنامه «روز واقعه» بهرام بیضایی تهیه شده است. «پرواز درشب» نیز از تولیدات سال ۱۳۶۵ بنیاد سینمایی فارابی و از آثار ارزشمند سینمای ایران به تهیه کنندگی و کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور فیلم برگزیده پنجمین جشنواره فیلم فجر و برنده لوح زرین بهترین جلوههای ویژه در همین جشنواره است.
🔹سینمای آذربایجان داغدار شد/اصغر یوسفی نژاد درگذشت
اصغر یوسفی نژاد کارگردان برجسته تبریزی بر اثر عارضه مغزی درگذشت.
اصغر یوسفی نژاد کارگردان برجسته تبریزی و برنده جایزه سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر بر اثر عارضه مغزی درگذشت.
این کارگردان برجسته تبریزی که با فیلم "ائو" مورد توجه منتقدان سینما قرار گرفت، بر اثر خونریزی مغزی در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گرفته بود.
بر اساس این گزارش این هنرمند و فیلمساز برجسته تبریزی به فاصله چند روز پس از عمل جراحی درگذشت.
فیلم ترکی"ائو" ساخته اصغر یوسفی نژاد در سیوپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر سه سیمرغ بهترین فیلم هیات داوری نتپک و جوایز بهترین فیلم و فیلمنامه بخش مسابقه بینالملل را دریافت کرده بود.
جدیدیترین فیلم اصغر یوسفی نژاد، قولچاق(عروسک) نام دارد که سازمان سینمایی پروانه نمایش آن را برای جشنواره فجر صادر نکرد و تاکنون هم مجوز اکران به این فیلم نداده است.
www.aAzaranjoman.ir
@Azar_anjoman |آذرانجمن
حکایت بسیاری از مردمی که به تماشای سینما می روند:
اکثر افرادی که به تماشای فیلم به سینما می روند به نظر می رسند که قصدشان خنده است تا توجه به مضمون فیلم.
انگار که آنان تصمیمشان را از قبل گرفته اند تنها برای خنده و سرگرمی به سینما می روند و هرچه فیلم خنده دارتر باشد بیشتر لذت می برند. همین می شود که فیلم های کلیشه ای و طنزهای بی معنی ارزش می یابد و تماشاگران زیادی برای دیدن آنان می روند و فروش آنان نسبت به فیلم های معنی گرا بسیار بیشتر است.
داریوش مهرجویی برای ساخت فیلم گاو به خاطر اینکه پول نداشت ابتدا یک فیلم طنز ساخت تا پول جمع کند و از سود آن فیلم، فیلم گاو را ساخت که از نظر مالی صرفه اقتصادی برایش نداشت و هزینه اش درنیامد اما فیلم اولی از یادها رفت چنانچه بنده هم نامش را نمی دانم اما فیلم گاو که در سال 1348 ساخته شده را چند بار دیده ام.
وقتی که مخاطب، فیلم خنده دار طلب کند کارگردانانی از جنس همین مخاطبین هم ظهور می کنند.
متاسفانه بیشتر افراد جامعه ما را همین افراد سطحی نگر تشکیل می دهند.
🇮🇷🇩🇪
سانس فوقالعاده برای «لانتوری» در آلمان
فیلم سینمایی « لانتوری» ساخته رضا درمیشیان در سومین جشنواره فیلمهای ایرانی «کلن» به سانس فوق العاده رسید.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سیامک پورشریف دبیر این جشنواره ضمن اعلام این خبر گفت:در میان فیلمهای این جشنواره تمامی بلیتهای فیلم « لانتوری» به فروش رفته و با توجه به استقبال از این فیلم ، برای نمایش آن سانس فوق العاده در نظر گرفتهایم.
او در ادامه افزود: نمایش فیلمهای این دوره از جشنواره در سینمای (فروم ) واقع در موزه ( لودویک ) واقع در پشت کلیسای ( دم ) است و نخستین نمایش لانتوری پنج شنبه در ساعت ١٩:٣٠ است.
سومین فستیوال فیلم ایرانی با حمایت شهرداری شهر کلن و وزارت خارجه آلمان 26 تا 29 می برگزار میشود.
«لانتوری» حضور جهانیاش را در شصت و ششمین دوره جشنواره برلین آغاز کرده و تاکنون در هفتمین جشنواره خاورمیانه اکنون فلورانس به نمایش درآمده و علاوه بر نمایش در برنامه نمایش فیلمهای درمیشیان در سومین جشنواره فیلم های ایرانی کلن ، در برنامه مرور فیلمهای درمیشیان در دومین جشنواره فیلم های ایرانی زوریخ به نمایش در خواهد آمد.
@kultur
متن کامل خبر:
http://isna.ir/fa/news/95030503114/سانس-فوق-العاده-برای-لانتوری-در-آلمان
"این یادداشت زمانی بر کاغذ جاری می شود که پرونده دوازهمین جشنواره فیلم کوتاه و مستند "رضوی" به پایان رسیده است و زمان مناسبی برای ثبت دیدگاههای مختلف صاحب نظران و صاحب قلمان است تا نقاط ضعف و قوت این اتفاق فرهنگی بررسی گردد."
مستند "ما و اسلام" که به یک جریان فکر معاصر در اروپا بالخصوص در آلمان پرداخته بهانه ی سفر من به یزد برای حضور در جشنواره ی رضوی گردید، اگرچه تصمیم تیم تولید اثر بر این بود که این مستند در کشورهای شرقی و ایران در جشنواره ای شرکت نکند ولی پافشاری یکی از اعزه پای این اثر را به بخش برگزیدگان این جشنواره کشاند.
بعد از دعوت رسمی برای حضور چهار روزه در جشنواره و در نقطه ی مقابل فشار بسیار زیاد کاری در ایران و خارج از ایران و البته تماس تلفنی با استاد مجید مجیدی در موضوع جشنواره تصميم بر حضور در روز اختتامیه را گرفتم تا به ماحصل مراسم برسم.
ظهر روز سه شنبه 11/5 بر یزد وارد شدم اولین بار بود که پای به شهر یزد می گذاشتم، ولی خوب از خصوصیاتش شنیده بودم، دارالمومنین، شهر شیرینی و ترمه و بادگیرها و صدالبته اخیراً، ثبت جهانی اش، برعکس فرضم هوایی تقریباً خنک بر شهر قالب بود که البته به گفته ی راننده تاکسی(محمداقا) دو روزی بود هوای شهر بهتر شده، جشنواره هتلی را با نام "مشیر الممالک" برای اقامت ترتیب داده بود، هتلی زیبا و جالب با معماري به یادگار مانده از قجریان، می توان گفتم که مهمانوازی نسبتاً خوبی انجام گرفت، دست خوش دارد و خسته نباشید که احتمالاً این اخلاق را میتوان پای فرهنگ عمومی شهر یزد گذاشت(مهمان نوازی).
از روی توفیق در هتل با یکی از هنرمندان مشهدی با نام "صادقی" آشنا گشتم، که در بخش فیلم داستانی در این فستیوال حضور داشت که خوب محشور شدن با ایشان نیز از برکات نام علی بن موسی الرضا علیه السلام بود.
از قبل پیامکی آمد که ساعت پنج شروع مراسم اختتامیه است و دوستان هنرمند عازم این مراسم خواهند شد، که البته در عمل این زمان به 5:30 تغییر کرد و در این سی دقیقه ی انتظار، توفیق همکلامی با جناب ضابط جهرمی را پیدا کردم، مردی آرام و دلنشین از اثرم پرسیدم از خاطرات آلمانش گفت از همکاری با یک مجموعه در جنوب آلمان برای انتخاب اثاری خاص در سال 2020 و ... در همین لحظه فرهاد آئیش را با خانمی جوان دیدم که سالن ورودی هتل را طی می کرد (با فرض اینکه غیر ممکن است که یک هنرمند که فقط در آثار اجتماعی و طنز دیده شده و حداقل شهرتی به آثار آئینی ندارد به جهت جشنواره فیلم رضوی اینجا باشد و با خود گفتم حتماً برای دیدن از شهر یزد آمده است) و گذشت ...
حدود ساعت شش عصر به سالن برگزاری اختتامیه رسیدیم، سالنی متعلق به اداره برق یزد، در شروع مراسم برعکس تمام نشست ها در ایران که معمولاً با قرآن شروع می شود، این بار جوانی لاغر اندام البته با یک لباس و کفشی چروک ناصاف تبرکاً و تیمناً شروع به خواندن قطعه ی مشهور "آمدم ای شاه پناهم بده ..." کرد، که البته بعداً متوجه شدم جز تیم فنی برگزاری هم بوده است، سوال اولیه از برنامه ریزان و مهمان نواز این این مراسم این بود که آیا قطعه ای بهتر یا اجرایی بهتر برای این مراسم با عنوان ملی شایسته نبود!؟ حداقل اثری که به ابداع نزدیکتر باشد، بعد از این سوال بهتر است همزمان با گزارش لحظه به لحظه ی مراسم نقدهایی جدی و دور از فضای فانتزی و ژست به این جشنواره بگیریم.
از نکات مهم این مراسم که از ابتدا خود را نشان می داد این بود "که این مراسم شبیه یک جشنواره فیلم آئینی نبود" (البته اگر شما دنبال این دست جشنواره می گشتید) از داوران گرفته تا بستر پذیرایی، فضای حاکم، مهمان ها، گفتمان جشنواره به صورت عمومی و از همه مهمتر مراسم اختتامیه و...
مجری مراسم جوانی خوش سیما و خوش ذوق بود که مرتباً عنوان جشنواره را با هیجانی خاص غلط می خواند و میگفت:دوازهمین جشنواره فیلم داستانی "و رضوی"، و البته کسی هم نبود که این اشتباه را تصحیح کند. بعد از سلام و صلوات به حضرت رضا علیه السلام برنامه را شروع کرد و از افرادی که حمایت از این جشنواره کرده بودند دعوت به سخنرانی کرد، بدون ترتیب به یادم است که، استاندار یزد برای سخنرانی به بالای سن رفت، خوب طبق معمول در مراسمات ایران صحبتهای تفصیلی آقای استاندار کسل آور و برای اهلش شنیدنی بود اهلش چه کسانی بودند؟ جلوتر عرض خواهم کرد. رئیس ارشاد یزد که همان دبیر مراسم بود نیز سخنرانی کرد بعد از آن نوبت دبیر تخصصی جشنواره که اولین بار بود میدیدمش و نامش دهقان بود، به نظر می آمد همه چیز دان مراسم است سخنرانی اش بسیار کوتاه و حرفه ای بود این دهقان را همه جا می دیدید بالای سن، پایین سن، هماهنگی های ریز اجرایی(مثلاً انتقال داوران، هدایا و ...) که نشان از فعال بودن یا عدم برنامه ریزی مدیریتی ایشان بود، باید این را گفت که این حضور پر رنگ حتی از دنیای واقعی هم آنطرفتر بود، در فیلمهای پشت صحنه جشنواره که در پرده ی
#مستند
The Lure Of The East
عنوان یک فیلم مستند جاده ای است که در سال ١٩٢٤ میلادی (١٣٠٣هجرى شمسى) ساخته شده است.
در اين فيلم یک گروه فیلمبرداری با اتوموبیل از ليدز انگلستان به ايران سفر مى كنند و در طول این سفر از جاده های صعب العبور می گذرند و وارد ايران و شيراز مى شوند.
در این فیلم تصاویری هرچند کوتاه اما بسیار ناب و دیدنی از شیراز گرفته شده است. تصاویری از جاده های اطراف شیراز، تنگ الله و اکبر، دروازه قرآن، مردم شیراز، و تصویرى کوتاه از باغ های شیراز در آن به نمایش در آمده است.
@Britishstudies
🇪🇺🇬🇧
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com