عبدالعلی دستغیب
@litera9
یکی از دوستان راجع به شعر ...نمایند هرشب خران را بهخواب ...که پالان گران را ببر دست آب .از کیست *از سلمان ساوجی است
شاه مردان
یکی از القاب امیرمؤمنان علی (ع)٬ شاه مردان است. سعدی دو بار این لقب را به کار برده است:
جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
کرم پیشۀ شاه مردان علی است ( بوستان، ص۸۳)
و
پسندید از او شاه مردان جواب
که من برخطا بودم او بر صواب (همان٬ص۱۳۳)
نمیدانم اولین بار چه کسی و در چه زمانی امیرالمؤمنین را شاه مردان نامیده است اما تا جایی که میدانم در شعر فارسی پیش از سعدی، سرایندۀ علینامه (سروده شده در۴۸۲ ق) این لقب را به کار برده است:
معاوی فروکشت تخم حسد
ابا شاه مردان علیالاسد (ص۳۱۱)
و
اگرچند دانسته بد آشکار
که بد شاه مردان و شیر شکار (ص۳۸۲)
و
دعا کرد بر آن غریب شهید
گزین شاه مردان امیر سعید (ص۴۹۸)
به خاطر ندارم سعدی این لقب را برای کس دیگری به کار برده باشد. انگار آن را از القاب توقیفی و اختصاصی امیرالمؤمنین میدانسته است. در حالیکه مولانا جلالالدین٬ هم در مثنوی شریف و هم دیوان شمس٬ این لقب را برای دیگران - از جمله شمس تبریزی- به کار برده است.
https://t.me/n00re30yah
زیج الغ بیگ یکی از زیج های مهم نگاشته شده در دورۀ اسلامی و به زبان فارسی است و دو شرح معروف دارد که هر دو شارح از ماهرانِ این فن بوده اند؛ یکی ملا علی قوشچی و دیگری ملا عبدالعلی بیرجندی. نسخه های خطیِ زیج الغ بیگ (= زیج سلطانی) و آن دو شرح در کتابخانه های ایران موجود است.
در فصل دوم مولف به خود متن قرآن ميپردازد. مسألهي اصلي در اين فصل، جنبهي شعري قرآن است كه در آن ويژگيهاي خاصّ زباني اين كتاب و بُعد زيباييشناختي آن بررسي ميشود. نويد كرماني در اين فصل به بحث دربارهي تأثير پرهيمنه و كاريزماتيك قرآن كريم ميپردازد. به اعتقاد وي از آنجا كه قرآن متني خلّاق و مُبدِع بوده است، "افق زباني"[20] خاصي را با ساختار ويژه و استثنائات منحصر به فرد خويش ايجاد كرده و از اين رهگذر، افق متداول را با قدرت و زيبايي خويش تغيير و تحول بخشيده است كه همين امر نقطهي عطفي در زبان پديد آورده است. در اين فصل همچنين بحث مفصل و بسيار جالبي دربارهي "وجوه متعدد معنايي" قرآن آمده است؛ اين بخش از فصل دوم به موضوعاتي چون تابِ تفاسير متعدد داشتنِ قرآن، ابهام يا تشابه آيات آن، و غناي آن در بيان بيشترين معاني ممكن ميپردازد و در اين راه بيشترين نقل قول را از آراي اديبان و مفسران مسلماني چون عبدالقاهر جُرجاني، زمخشري، ابنعربي، طبري و نصر حامد ابوزيد ميآورد. مؤلف در اينجا همچنين به اقوال نشانهشناسان جديد چون رولان بارت و اُمبرتو اِكو و شماري از مستشرقان غربي اشاره ميكند.
محور بحث در فصل سوم قرائت قرآن است. مؤلف در اين فصل خواننده را در دامنه و تاريخ قرائت قرآن، به عنوان شاخهاي از علم، ايمان و عمل در ميان مسلمانان سير ميدهد. اين فصل را ميتوان محوريترين و مهمترين پارهي كتاب دانست، چراكه مؤلف در آن با تلاشي وسيع و همهجانبه نشان ميدهد كه تغنّي به قرآن چگونه است؟، تا چه اندازه قرآن حالت استثنايي شعر و موسيقي به خود گرفته است؟، و با وجود اين، چگونه در ارزيابي تأثير و قدرت اين كتاب آسماني و حضور شفاهياش در زندگي و اعتقادات مسلمانان، اين دو مقولهي شعر و موسيقي را به طور سنّتي ناديده انگاشتهاند؟ جان كلام مؤلف اين است كه هرچند نميتوان قرآن را به معناي مصطلح و سنّتي عرب، شعر دانست، اما روشن است اين متن مقدس، "شعر" به عميقترين معناي كلمه است. بنابراين، از آنجا كه كرماني شعر را "گذار از زبان به موسيقي" ميداند (ص 183)، معتقد است كه نصّ قرآني با توان شعري خود، قرائتي كاملاً شفاهي و آهنگين را ميطلبد. قرآن متني است كه بايد قرائت شود و مؤلف كتاب در اينجا براي تأييد اين ديدگاه خود مباحثي را پيش ميكشد كه جاي جاي آن به نمونههايي از سوَر مكّي قرآن، نظريهي قرائت و فنّ تجويد، نظريات مفسران دربارهي غموض و وضوح متن قرآن، تزلزل و ناهماهنگي در انكار جنبهي شعري قرآن، پيوند ميان شناخت ديني و ادراك زيباييشناختي اين متن، ويژگيهاي سياقي متن مقدس، و مسائل مربوط به تثبيت مصحف رسمي قرآن با نام "مصحف عثماني" ميپردازد.
فصل چهارم (ص 233ـ314) به وجه معجزه آساي قرآن و بهطور خاص، مفهوم اعجاز و تقليدناپذيري آن ميپردازد. كرماني نخست تاريخ پيدايش و تحوّلِ مفهوم يا نظريهي اعجاز را مرور ميكند و به كاوش در اين مسأله ميپردازد كه تجربه و مواجهه با يك متن به عنوان حدوث يكباره، معجزهآسا و بينظير كلام زندهي الهي به چه معناست؟ وي با بهرهگيري از سخنان ابوبكر باقلاني، عبدالقاهر جُرجاني، جلالالدين سيوطي و ديگران تصويري منسجم و معقول از علت اهمّيّت يافتنِ مفهوم اعجاز بهدست ميدهد و روشن ميكند كه چگونه اين مفهوم قرنها در تفكر اسلامي همچنان پابرجا مانده است. دراين راه، وي همچنين جايگاه متن و زبان قرآن را در تحول و تكامل دانشهاي زباني و بلاغي دانشمندان اسلامي خاطرنشان ميكند. تيجه و لُبّ فصل چهارم ايضاحِ اين مطلب است كه هرچند مفهوم اعجاز را نخستين بار متكلمان مطرح ساختند، اما اين امر از آغاز نزول وحي، جزو لاينفكّ قرائت قرآن و تأثير زيباييشناختي آن بوده است.
ادامه 👇👇👇👇
#حرفهایـهمسایه
#نیماـیوشیج
دیشب، حسینِ عباسیانِ دوست داشتنی، کتابی را در صفحه اینستاگرامش معرفی کرد. از انجا که حسین عباسیان شعر را و کلام را خوب می فهمد وسوسه شدم به خواندنش. کتاب خوبی است. پر از حرفهای خوب و حال و هوای خوب و به قول حسین: این کتابِ شریف.این کتابِ شریف.این کتابِ شریف...
اگر شعر شما به کار آوازخوانها خورد بدانید نقصی در شعر شما هست و از راهی که من در پیش دارم،دورید_زیرا تمام کوشش من ایناست که حالت طبیعی نثر را در شعر ایجاد کنم.در این صورت شعر از انقیاد با موسیقی مقید ما رها میشود.شعر جهانیست سوا و موسیقی سوا.در یکجا که بهم میرسند میتوان برای شعر آهنگ ساخت،اما شعر،آهنگ نیست.همچنین میتوان برای آهنگی شعر به وجود آورد،اما شعر،موسیقی نیست.در نهاد شعر موسیقییی هست که موسیقی طبیعیست....حرفهای همسایه.نیما یوشیج.بیست و هفت اسفند سال هزار و سیصد و بیست و دو
این کتابِ شریف.این کتابِ شریف.این کتابِ شریف...
@Litera9
@litera9
یادنامهی نیما: مجموعه مقالات کنگرهی بزرگداشت یکصدمین سالگرد تولد نیما یوشیج (جلد اول)
به کوشش: کمیسیون ملی یونسکو در ایران
464 صفحه
کتاب حاضر، جلد نخست از((مجموعه مقالات بزرگداشت یکصدمین سالگرد تولد نیما یوشیج)) است که به اهتمام مرکز انتشارات ملی یونسکو در ایران به طبع رسیده است .این مقالات با این مشخصات فراهم آمدهاند: ((سمبولیسم و نیما یوشیج در همخوانی با مرغان/ منوچهر اکبری))، ((نیما بر ملتقای تجدد ادبی ایران و جهان/ موسی اکرمی))، ((نیما یوشیج و زبان شعر/ نصرالله امامی))، ((نیما، پاسخی به ضرورتی تاریخی/ مسعود بیزار گیتی))، ((زنگ باران از کپاچین/ منصوره ثابتزاده))، ((شبی با شب پا/ رحیم چراغی))، ((نکاتی پیرامون شعر نیما/ اسماعیل حاکمی))، ((جهاننگری نیما یوشیج/ عبدالعلی دستغیب))، ((نیما و قفس/ سید جواد رسولی))، ((نیما و زمان آگاهی/ ذوالفقار رهنمای خرمی))، ((تاملاتی چند در مورد شعر نیما و شعر نوین فرانسه/ یان ریشار))، ((بن مایههای تصویری شعر نیما/ علی زارعی دانشور))، ((نگاهی به ققنوس در آتش/ محمد تقی سالمی))، ((علل گرایش به وزن نیمایی در شعر فارسی/ ساسان سپنتا))، ((ترکیب نالههای گمشده/ میرعبدالله سیار))، ((دهکده یوش از پاریس هم بزرگتر است/ سید محمدعلی شهرستانی))، ((در آینه تازه کاری و نوپردازی شعر فارسی سده بیست/ گلرخسار صفییوا))، ((بدعتگذاری هوشمند و طبیعتگرا/ فرزین عدنانی))، ((واژههای مازندرانی در اشعار نیما یوشیج/ فتوت نصیری سوادکوهی))، ((تاثیر شعر نو بر کهنه/ اختر شفیعی))، ((به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را/ عبدالله نصرتی))، ((دو شاعر از دو سوی جهان/ مهدی علایی حسینی))، ((بررسی چند اسطوره در شعر نیما/ فرید قاسملو))، ((ترجمه شبانه/ محمد قراگوزلو))، ((نیما و سبک جدید شعر فارسی/ وراکلیا شتورینا))، ((نیما نماد آزادگی/ روحانگیز کراچی))، ((طنز در شعر نیما/ سید علی موسوی گرمارودی))، ((افسانه نیما/ عطاالله مهاجرانی))، ((رابطه وزن و موسیقی در اشعار نیما/ حبیبالله نجفی))، ((نثر در شعر نیما/ حسن نکو روح)) و ((نماد عناصر چهارگانه و نماد پرندگان در شعر نیما/ تیرداد همپارتیان)) .
@litera9
#پروست_و_من
#رولان_بارت
برگردان #احمد_اخوت
ذهن، جادوی غریبی است. میتوانی دو نفر را که در دو دورهی متفاوت زندگی میکردهاند، کنارهم بگذاری و حتی دست یکی را روی شانهی دیگری قرار دهی، حالا هر دو در کنار هم ایستادهاند. مارسل پروست و رولان بارت. انگار بخواهند عکس یادگاری بگیرند. پروست ۵۱ سال دارد و بارت ٦٥ ساله است . *پروست و من* پدیدار شناسی بارت است با پروست. حکایت نشانه شناسی است که به جست و جوی نویسنده محبوبش پروست رفته و اینک به گونه ای خاص از او حرف میزند. «تازه راه افتاده بودم، پروست هنوز زنده بود و *در جستجوی زمان از دست رفته* اش را تمام میکرد...
@litera9
مفهوم و دگردیسی فره ایزدی یکی از عناصر اصلی در ساختار روان ایرانیان است که در تئوریهای غربی بدان توجه نشده است. عنصری که بیش از چندهزارسال است که با گوشت و خون ایرانیان آمیخته است.
صفحاتی از نسخه خطی کتاب "عقاید الاسلام" نوشته ملا احمد اردبیلی مشهور به مقدس اردبیلی و محقق اردبیلی.
مقدس اردبیلی از مشهورترین علماء شیعی در عصر صفوی است که با دربار صفوی نیز ارتباط داشت و از قرار معلوم این کتاب را به شاه عباس دوم صفوی تقدیم کرده است. عقاید الاسلام به کوشش استاد اسماعیل زاده منتشر شده است.
@Turkkitabxanasi
⭕️⭕️
مرتضی قلیخان اردبیلی از ایل شاملو بود و در شعر ظفر تخلص میکرد. وی در اوایل قرن یازده هجری متولد شد و در دربار شاه صفی و شاه عباس دوم مناصب مهمی را به دست آورد و سرانجام به رتبه متولی گری مزار شیخ صفی در دارالارشاد اردبیل دست یافت.
ظفر اردبیلی در شعر جز دوستداران و پیروان مولانا فضولی و شاه اسماعیل خطایی بود. وی بعد از 1080 هجری وفات کرده است.
معرفی اجمالی کتاب
@yortchi_bosjin_pdf
اولین اذان ضبط شده بر صفحۀ گرامافون در تاریخ ایران
اذان گو: «محمد فلاحی»، معروف به «جناب دماوندی»، مؤذن مظفرالدین شاه قاجار
اذان گويی با لحن موسيقي ايراني توسط برخی خوانندگان آواز ايرانی در گذشته انجام شده است كه از اين دست می توان به اذان ابوالحسن دماوندی يكی از خوانندگان اواخر قاجاريه و اوايل پهلوی اشاره كرد. اذان او كه در فواصل بيات ترك است در واقع نخستين نمونه ضبط شده اذان روي صفحات گرامافون است كه در سال ۱۳۰۸ ضبط شده است. او كه علاوه بر خواننده بودن، مؤذن مظفرالدين شاه بوده در سال ۱۳۵۲ دار فانی را وداع گفت.
@ihlib
* موسیقی دینی و نوای عاشورایی:
موسیقی دینی ایران را میتوان در محرم و عاشورا جستجو کرد.
این سبک از موسیقی از جهات مختلف مورد توجه و اسقبال مردم بوده است. نوایی حزن انگیز و تأثر برانگیز که بخش قابل توجهی را در ایام محرم و تاسوعا و عاشورای حسینی و دیگر ایام عزاداری را در طول سال شامل میشود.
در هنگام جنگ تحمیلی نیز یکی از عوامل ایجاد روحیه و تحول روحی را میتوان در این نوع موسیقی یافت.
آیینهای عاشورایی به واسطه موسیقی ریتمیک و با حرکاتی سمبلیک همچون زنجیر زنی، سینه زنی، سنج زنی بیشترین تنوع موسیقی دینی ایران را در بر میگیرد. در گذشته و در میان همه اقوام نقش موسیقی در هنگام اجرای آیینهای دینی به قدری مهم بود که بدون موسیقی و شعر هیچ مراسمی اجرا نمیشد. به همین دلیل است که در این نواحی موسیقی و هنر دینی مهمترین بخش موسیقی و هنر را تشکیل میدهد.موسیقی دینی و آیینی در ایران با توجه به نوع دین آیینهای ویژه خاص خود را دارد.
موسیقی دینی بخش قابل توجهی از موسیقی ایرانی را تحت سیطره خود قرار داده و به شاخههای گوناگونی تقسیم شده است. در مقایسه با سایر هنرها، موسیقی دینی از اهمیت ویژه ای و رواج فوق العاده برخوردار است. موسیقی ایرانی را میتوان بر اساس محتوا و نوع اجرا به شاخههای مختلفی تقسیم کرد و از هر کدام از این شاخهها هم میتوان به زیرمجموعههای بیشتری دست یافت. در میان انواع موسیقی عاشورایی و تعزیه منحصراً توسط شیعیان اجرا میشود و موسیقی عاشورایی خود به شاخهها و دستههای مختلفی تقسیم میشوند که هر بخش از آن دارای ویژگیها و خصوصیات خاص خود بوده و بسته به نوع مراسم و حتی روزهای مختلف عاشورا با هم تفاوت شایان ذکری دارند.
مراسم آیینی شام غریبان نیز که به یاد اسرا و یتیمان بازمانده از واقعه کربلا اجرا میشود بسیار رایج و متداول است و با شکوه خاص خود اجرا میشود. این مراسم به خاطر مصیبتهای اسیران کربلا بر عکس مراسم زنجیرزنی و سینه زنی در روزهای دیگر بدون همراه داشتن بیرق و وسایل روشنایی برگزار میشود. اما شعرخوانی با سوز و گداز به رسم دیگر سنتهای عاشورایی بر جای خود باقی است.
نگاهي به تاريخچه موسيقي مذهبي در ايران و آسيب شناسي عزاداري در دوره كنوني
موسيقي مذهبي امروز، بهنجار يا ناهنجار؟
روزنامه اعتماد، سه شنبه 27شهریور97
محمد جواد صحافی
▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
«بخش دوم»
اما پس از ورود اسلام برخي محدوديتها و تغيير نگرشها در اين حوزه باعث شد تا موسيقي دچار تحولات عظيمي شود كه گاه اثرات مثبتي نيز در موسيقي پديدار ساخت. شايد بتوان مهمترين تاثير اسلام بر موسيقي را افزوده شدن ماهيت ماوراءالطبيعه و روحاني به آن دانست. در حاليكه در مقايسه با موسيقي هندوستان كه با وجود برخورداري از ماهيت مذهبي، جسم انسان به واسطه اسبابي همچون رقص تحتتاثير قرار ميگيرد. موسيقي ايراني سبب اعتلاي روح و پرواز به بالا ميشود (ميلر، 1375) تاثير حضور اعراب در موسيقي ايران به اندازهاي بود كه اين هنر مورد توجه مردم عرب نيز قرار گرفت و اين لذت از موسيقي ايراني به اندازهاي بود كه تصميم به آموختن آن گرفتند و براي يادگيري هنر موسيقي و آواز، به ايران سفر كردند. يكي از افرادي كه به نفوذ موسيقي ايراني در ميان اعراب كمك كرد «عيسيبنعبدالله» برده مادر عثمان است كه به دليل معاشرت با ايرانيان قطعات موسيقي ايراني را آموخته و با مهارتي تمام آنها را در ساختههاي خود به كار ميبُرد.
«صائب خطير» ديگر هنرمند عرب زباني بود كه از آوازهاي محلي ايراني وام گرفته و شروع به ساخت نخستين اثر عربي با آهنگي آرام به نام «ثقيل» كرد. او كه از پدري ايراني بود، بعدها اجازه يافت تا در محضر خليفه آواز بخواند.
«سعيدبن ملحبه» ديگر موسيقيدان عرب بود كه موسيقي ايران را در موسيقي عرب وارد كرد. وي، تصادفا چند كارگر ايراني را در كعبه ديد كه در هنگام كار ساختماني آواز ميخوانند و با الهام از آن با سفر به سوريه و ايران، براي آواز عربي نت موسيقي تدوين كرد. (همان)
با اينكه موسيقي از ديرباز در اديان مختلف جايگاه خاصي داشته و در مراسم ديني از آن استفادههاي متعددي شده است اما دوران رشد و بلوغ موسيقي كنوني مذهبي را ميتوان زمان حكومت «شاهعباس صفوي» دانست. از آنجا كه دوران صفويه را ميتوان عصر «دينسالاري» ناميد و با توجه به آنكه بنيان اين سلسله مقتدر بر پايه تشيع بنا نهاده شده است؛ از همين رو حاكمان، به فراخور علاقهمنديشان به هنر در بسط و گسترش هنر اسلامي اهتمام ورزيدند.
معماري، مينياتور، كاشيكاري و نقاشي از جمله هنرهايي بود كه در كنار موسيقي رنگ و بوي مذهبي به خود گرفت و پايهگذار سبكي نو در هنر ايراني شد. ناگفته نماند با وجود رواج هنر اسلامي در سراسر ايران پس از حمله اعراب، موسيقي دچار پسرفت عميقي شده و ارايه آن سالها ممنوع بود. اين ممنوعيت در دوران صفويه نيز به حدي مشهود است كه به گواه تاريخ و شهادت مورخان، شاه تهماسب صفوي، يكي از موسيقيدانان زمان خود را كه معلم پسرش سلطان حيدر ميرزا بود به دار آويخت و دستور قتل كليه نوازندگان و خوانندگان را صادر كرد. در اين دوره موسيقيدانان از بيم جان خود، دست از هنر كشيده يا هنر خود را مخفي ميكردند؛ از اينرو فرصت براي فعاليت افرادي كه مقام و منزلت اين هنر را درك نميكردند مهيا و در نتيجه موسيقي به قهقرا كشيده شد. (اصلاني، 1396)
اما بر خلاف شاه تهماسب و برخي شاهان صفويه كه ضربه مهلكي به پيكره هنر وارد كردند، دوره شاه عباس يكم را ميتوان يكي از پر رونقترين ادوار تاريخ حكومت صفويه در ايران دانست. شاهعباس همچون پدرش به هنر و ادبيات علاقهمند بود همين مهم نيز باعث شد تا هنر، طلاييترين دوران خود را در دوره زمامداري وي سپري كند. از آنجا كه نقش دين اسلام و مذهب تشيع در دوران صفويه بسيار پررنگ بود و به دليل وجود حكومت ديني در آن دوران، هنر اسلامي جايگاه ويژهاي پيدا كرد، سبكي نو در هنر ايراني پايهگذاري شد.
شعر، موسيقي، نقاشي و خوشنويسي تحت تاثير اين مكتب «اسلامي- ايراني» قرار گرفته و رنگ و بويي تازه به خود گرفتند. تاثيرگذاري هنر نو و جديد اسلامي و مقبول شدن آن در ميان مردم باعث شد تا نهتنها تغييرات عمدهاي در شيوه ارايه هنر ايراني حاصل شود و تمام شاخههاي هنر تحت تاثير فضاي هنر اسلامي قرار گيرد بلكه پس از گذشت سالها همچنان يكي از هنرهاي ارزنده ايراني محسوب شود.
لینک دسترسی به منبع: https://goo.gl/97F44u
🔸لطفا برای احترام به حقوق نویسنده و ناشر، مطلب را به همراه منبع آن نشر دهید.
#محمد_جواد_صحافی|@mjsahafi
اولین اذان ضبط شده بر صفحۀ گرامافون در تاریخ ایران
اذان گو: «محمد فلاحی»، معروف به «جناب دماوندی»، مؤذن مظفرالدین شاه قاجار
اذان گويی با لحن موسيقي ايراني توسط برخی خوانندگان آواز ايرانی در گذشته انجام شده است كه از اين دست می توان به اذان ابوالحسن دماوندی يكی از خوانندگان اواخر قاجاريه و اوايل پهلوی اشاره كرد. اذان او كه در فواصل بيات ترك است در واقع نخستين نمونه ضبط شده اذان روي صفحات گرامافون است كه در سال ۱۳۰۸ ضبط شده است. او كه علاوه بر خواننده بودن، مؤذن مظفرالدين شاه بوده در سال ۱۳۵۲ دار فانی را وداع گفت.
"یک نکته در ادبیات عاشورایی"
تضمین شعر شاعران گذشته، یکی از شگردهای اصلی شاعران سنتگرا در دهههای اخیر است. از ایرادهای بسیاری از تضمینهای روزگار ما، فراموش شدن شاعر اصلی و کمدقتی در امانتداری و نقل نام شاعرِ پیشین است؛ نکتهای که در اشعار منتشرشده در فضای مجازی بیشتر دیده میشود. در یکی، دو سال اخیر چه به صورت صوتی و چه مکتوب، مثنوی شکوهمند عاشورایی #سعید_بیابانکی را شنیدهایم و خواندهایم که برانگیزانندهی احساسات مخاطبان بوده است. متاسفانه نوع خوانش و کتابت و رواج این شعر در فضای رسانهای، چون بسیاری دیگر از اشعار روزگار ما بهنحوی بوده که بیت پایانی شعر"بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است"، به بیابانکی انتساب یافته؛ حال آنکه اهل شعر دینی بهخوبی میدانند که این بیت، مطلع شعر حماسی و برجستهی مرحوم خوشدل تهرانی است. پس لازم است در تضمین اشعار غیرمعروف یا خاص، نام شاعر را نیز دست کم در پاورقی یا خاتمه بیاوریم.
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است
كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است
حسين مظهر آزادگي و آزادي است
خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است
نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين است
همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافي است
اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين است
ببين كه مقصد عالي وي چه بود اي دوست
كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است
زخاك مردم آزاده بوي خون آيد
نشان شيعه و آثار پيروي اين است
#خوشدل_تهرانی
#شعر_عاشورایی
@drmmoradi
"یک نکته در ادبیات عاشورایی"
تضمین شعر شاعران گذشته، یکی از شگردهای اصلی شاعران سنتگرا در دهههای اخیر است. از ایرادهای بسیاری از تضمینهای روزگار ما، فراموش شدن شاعر اصلی و کمدقتی در امانتداری و نقل نام شاعرِ پیشین است؛ نکتهای که در اشعار منتشرشده در فضای مجازی بیشتر دیده میشود. در یکی، دو سال اخیر چه به صورت صوتی و چه مکتوب، مثنوی شکوهمند عاشورایی #سعید_بیابانکی را شنیدهایم و خواندهایم که برانگیزانندهی احساسات مخاطبان بوده است. متاسفانه نوع خوانش و کتابت و رواج این شعر در فضای رسانهای، چون بسیاری دیگر از اشعار روزگار ما بهنحوی بوده که بیت پایانی شعر"بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است"، به بیابانکی انتساب یافته؛ حال آنکه اهل شعر دینی بهخوبی میدانند که این بیت، مطلع شعر حماسی و برجستهی مرحوم خوشدل تهرانی است. پس لازم است در تضمین اشعار غیرمعروف یا خاص، نام شاعر را نیز دست کم در پاورقی یا خاتمه بیاوریم.
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است
كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است
حسين مظهر آزادگي و آزادي است
خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است
نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين است
همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافي است
اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين است
ببين كه مقصد عالي وي چه بود اي دوست
كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است
زخاك مردم آزاده بوي خون آيد
نشان شيعه و آثار پيروي اين است
#خوشدل_تهرانی
#شعر_عاشورایی
@drmmoradi
"یک نکته در ادبیات عاشورایی"
تضمین شعر شاعران گذشته، یکی از شگردهای اصلی شاعران سنتگرا در دهههای اخیر است. از ایرادهای بسیاری از تضمینهای روزگار ما، فراموش شدن شاعر اصلی و کمدقتی در امانتداری و نقل نام شاعرِ پیشین است؛ نکتهای که در اشعار منتشرشده در فضای مجازی بیشتر دیده میشود. در یکی، دو سال اخیر چه به صورت صوتی و چه مکتوب، مثنوی شکوهمند عاشورایی #سعید_بیابانکی را شنیدهایم و خواندهایم که برانگیزانندهی احساسات مخاطبان بوده است. متاسفانه نوع خوانش و کتابت و رواج این شعر در فضای رسانهای، چون بسیاری دیگر از اشعار روزگار ما بهنحوی بوده که بیت پایانی شعر"بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است"، به بیابانکی انتساب یافته؛ حال آنکه اهل شعر دینی بهخوبی میدانند که این بیت، مطلع شعر حماسی و برجستهی مرحوم خوشدل تهرانی است. پس لازم است در تضمین اشعار غیرمعروف یا خاص، نام شاعر را نیز دست کم در پاورقی یا خاتمه بیاوریم.
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است
كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است
حسين مظهر آزادگي و آزادي است
خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است
نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين است
همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافي است
اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين است
ببين كه مقصد عالي وي چه بود اي دوست
كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است
زخاك مردم آزاده بوي خون آيد
نشان شيعه و آثار پيروي اين است
#خوشدل_تهرانی
#شعر_عاشورایی
@drmmoradi
اولین اذان ضبط شده بر صفحۀ گرامافون در تاریخ ایران
اذان گو: «محمد فلاحی»، معروف به «جناب دماوندی»، مؤذن مظفرالدین شاه قاجار
اذان گويی با لحن موسيقي ايراني توسط برخی خوانندگان آواز ايرانی در گذشته انجام شده است كه از اين دست می توان به اذان ابوالحسن دماوندی يكی از خوانندگان اواخر قاجاريه و اوايل پهلوی اشاره كرد. اذان او كه در فواصل بيات ترك است در واقع نخستين نمونه ضبط شده اذان روي صفحات گرامافون است كه در سال ۱۳۰۸ ضبط شده است. او كه علاوه بر خواننده بودن، مؤذن مظفرالدين شاه بوده در سال ۱۳۵۲ دار فانی را وداع گفت.
"یک نکته در ادبیات عاشورایی"
تضمین شعر شاعران گذشته، یکی از شگردهای اصلی شاعران سنتگرا در دهههای اخیر است. از ایرادهای بسیاری از تضمینهای روزگار ما، فراموش شدن شاعر اصلی و کمدقتی در امانتداری و نقل نام شاعرِ پیشین است؛ نکتهای که در اشعار منتشرشده در فضای مجازی بیشتر دیده میشود. در یکی، دو سال اخیر چه به صورت صوتی و چه مکتوب، مثنوی شکوهمند عاشورایی #سعید_بیابانکی را شنیدهایم و خواندهایم که برانگیزانندهی احساسات مخاطبان بوده است. متاسفانه نوع خوانش و کتابت و رواج این شعر در فضای رسانهای، چون بسیاری دیگر از اشعار روزگار ما بهنحوی بوده که بیت پایانی شعر"بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است/ که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است"، به بیابانکی انتساب یافته؛ حال آنکه اهل شعر دینی بهخوبی میدانند که این بیت، مطلع شعر حماسی و برجستهی مرحوم خوشدل تهرانی است. پس لازم است در تضمین اشعار غیرمعروف یا خاص، نام شاعر را نیز دست کم در پاورقی یا خاتمه بیاوریم.
بزرگ فلسفهی قتل شاه دین این است
كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است
حسين مظهر آزادگي و آزادي است
خوشا كسي كه چنينش مرام و آيين است
نه ظلم كن به كسي ني به زير ظلم برو
كه اين مرام حسين است و منطق دين است
همين نه گريه بر آن شاه تشنه لب كافي است
اگر چه گريه بر آلام قلب تسكين است
ببين كه مقصد عالي وي چه بود اي دوست
كه درك آن سبب عزّ و جاه و تمكين است
زخاك مردم آزاده بوي خون آيد
نشان شيعه و آثار پيروي اين است
#خوشدل_تهرانی
#شعر_عاشورایی
@drmmoradi
عکس دربند میرزا رضا را دیدم
یاد پیشگوئی یکی از دراویش یارسان افتادم
شخصی بنام
#شاه تیمور بانیارانی
که در زمان ناصر الدین شاه قاجار گفته بود
حکومت تو به دست( دو شخص همنام) ازبین میرود
منظورش میرزا رضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه
و دیگری رضا خان میر پنج بوده،
او در اشعارش به حکومت پهلوی بعداز قاجار
اشاره کرده، و بی حجابی زنان و حتی کلاه پهلوی و غیره
پس از آن نیز صراحتا نام از جمهوری اسلامی برده و حتی لفظ حکومت ملایان را آورده است و
گفته پس از این دوره، دوره جدائی حق از باطل و ظهور شخصی است، بنام داود
با شمشیری در دست و اسب شبدیز
که کافران را تشخیص میدهد
(اشاره به ظهور صاحب الزمان )
شاه تیمور توسط ناصرالدین شاه قاجار
در سبزه میدان کرمانشاه
به دار آویخته شد،
همانگونه که خودش پیشگویی کرده بود مرگش مانند منصور حلاج خواهد بود
اشعار شاه تیمور به زبان کردی است،
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com