قناة

آدرس جدید litera999@

آدرس جدید litera999@
7.3k
عددالاعضاء
1,355
Links
50,731
Files
798
Videos
25,823
Photo
وصف القناة
@litera9
آدم جعبه‌ای
نوشته : کوبو آبه
برگردان : فردین توسلیان
@litera9
سفر به شرق
نوشته : هرمان هسه
ترجمه : علی مقامی
@litera9
منتخباتی از رباعیات فارسی
به کوشش : حسین قدس نخعی
گزینش در اسفند ۱۳۴۳
@litera9
منشور کشورداری
« فنون حکمرانی »
نوشته : سید یونس ادیانی
@litera9
داستایفسکی
نوشته : لئونید گروسمن
ترجمه : دکتر سیروس سهامی
Forwarded From ادبیاتliterature9@
@literature9
#معرفی_مجله


ذهنیت ابتدایی ذهنیتی وهم‌آلود است و همیشه در وهم و خیال به‌سر می‌برد و تصور می‌کند که با اشباح و ارواح دمخور است. انسان ابتدایی خود را از محیط پیرامون خویش متمایز و جدا نمی‌بیند. این همان حالتی است که #هایدگر می‌خواست احیاء کندو زیرا انسان ابتدایی هر روز می‌پندارد که هستی با او سخن می‌گوید. او وجود نیروهای غیبی را حس می‌کند که گاهی تابناک و درخشان‌اند.


#قلمیاران #قلم_یاران #یدالله_موقن #لوی_برول #امانوئل_لوویناس
@ghalamyaran
تپلی و چند داستان دیگر
گی دو موپاسان
ترجمه محمد قاضی
Forwarded From آدرس جدید litera999@
@litera9
@litera9
جهان ملک خاتون (۶۵۸- ۷۵۸ قمری)
ملقب به جهان، دختر مسعود شاه اینجو و نواده رشیدالدین فضل الله یکی از زنان شاعر عصر ایلخانی و معاصر حافظ بود. از او دیوان شعری بر جای مانده است مشتمل بر انواع شعر که بر استعداد درخشان او گواه است و به قول هِنری ماسه «به لحاظ ادبی ساختاری معتدل و میانه دارد و همین ارزش خاصی به اشعار او می‌دهد». جهان، در شعر بیشتر تابع سنت و قیود پیشینیان بود و در این راستا فردوسی، منوچهری، خیام، سعدی و حافظ شاعرانی بوده‌اند که جهان خاتون به آنها توجه ویژه‌ای داشته است و تضمینات و استقبال‌های به جای مانده، مؤید آن است از آن میان حافظ بیش از همه نظر اعجاب و تحسین او را برانگیخته و به لحاظ هم عصری با آن شاعر مراودات شعری نیز با هم داشته‌اند.
جهان ملک زنی ظریف و خوش ذوق و سخت شیفتۀ شعر و شاعری بود و بویژه در سرودن غزل مهارتی یافته بود و همانگونه که گفته شد در شعر جهان تخلّص می کرد. بی شک جهان در عهد حکومت پدر و بعد از کشته شدن او تحت حمایت عموی خود شاه شیخ ابواسحاق مانند یک شاهزاده خانم تربیت شده و با دانش و ادب آن زمان تا آنجا که آموختن آنها برای یک زن مقدور و جایز بوده آشنا شده، و در محافل پرشوری که بخصوص در درگاه عمویش رونقی داشته حضور یافته است. پس از کشته شدن عمویش (ابواسحاق) به فرمان مبارزالدین دوران تاریک و ریاکارانۀ محتسب را تحمل کرد. اما با سپری شدن دوران محتسب زندگی دوباره برای جهان ملک همچون حافظ شوق انگیز و امیدبخش می شود و او نیز به شاه شجاع امید می‌بندد و مدایح فراوانی دربارۀ او می‌سراید. تاریخ تولد و وفات جهان ملک روشن نیست، اما می‌توان گفت که وی بعد از سال ۷۲۵ ولادت یافته و تا سال ۷۸۴ زندگی کرده است. جهان نیز همچو حافظ هیچگاه مستقیم افکارش را کتابت نکرد و صرفاً اشعار خود را می‌نوشت.

حافظ:

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود


جهان:

تا مدار فلک و دور زمان خواهد بود
دل من طالب وصل تو به جان خواهد بود


جهان:

 در عشق تو تا چند کشم بار ملامت           اندیشه نداری مگر از روز قیامت

 حافظ:

 یا رب سببی ساز که یارم‌ بسلامت            
باز آید و برهاندم از بند ملامت


حضور حافظ و قبل از آن حضور سعدی در شیراز باعث شده که بسیاری از شاعرانی مانند جهان ملک خاتون که اگر در جایی دیگر بودند شاعری شاخص مطرح می‌شدند، کم رونق باشند. بیشک ارتباط جهان بانو و حافظ، ارتباطی معنوی و قلبی و حتی آیینی بوده و اینکه گفته شود جهان شاخه نبات حافظ بوده، سخنی عوامانه و بدور از واقعیت است.

دست آخر و خلاف نظر مدعیان می‌گویم که قبر جهان بانو در قبرستان قدیمی دارالسلام شیراز است و بدلیل اینکه فاقد سنگ‌نبشته است صرفاً تعداد کمی از محل آن اطلاع دارند. اشکال موجود در این مقبره بسیار جالب و دیدنی هستند و در آن سرو نماد جاودانگی است و پرنده نماد روان انسان است. بر روی سنگ قبر دود خوردهٔ سیاه او که اکنون پناهگاه معتادان است، تصویری از یک پرنده است که بر بلندترین نقطه درخت‌های سرو نشسته است و به پشت سرش نگاه می‌کند. پرنده نماد خروج روح از بدن است و نشستنش بر روی درخت سرو به معنای محافظت از جاودانگی است و نگاه کردن پرنده به پشت سر نماد چشم انتظاری متوفی برای بالندگی معنوی و افزایش ارتعاش بازماندگان است.
بیش از این گفتن نشاید.

به یاد و برای جهان ملک‌خاتون:

یک غنچه از کمال وجودت بهار جمع
تاری ز گیسوی تو باشد مدار جمع

خاموش کی شود تف آتش به آب وهم
چون شعله‌ی روی تو باشد شرار جمع

مخمور از شراب تو جمعی فتاده‌اند
بشکن به‌ یک دو ساغر صهبا خمار جمع

آشفته ساز گیسوی خود را چو مشک ناب
خواهی اگر به‌هم خورد روزگار جمع

آتش میان جمع چنان با چنین جمال
گیرد فرار از تو دل بقرار جمع

راوی چگونه عاقل و هشیار می‌شود
بعد از جنون عشق که شد آشکار جمع
@litera9
دیوان جهان ملک خاتون